📱 #استوری ویژه غدیر
🌹 فرازهایی از خطبه غدیر
📎 #عید_آسمانی
🌐https://btid.org/fa/video/213827
پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇
@pasokhgo313
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi
⭕️ شنیدید که میگن توبه باید توبه ی نصوح باشه؟ #نصوح چه کسی بود؟
👇👇
🍃نصوح نام مردی بود که شبیه زنان در صدا و قیافه بود به همین خاطر در حمام زنانه دلاکی و کیسه کشی می کرد تا میان زنان شهوت رانی کند.
☘چندین بار توبه کرده بود اما توبه خود را شکسته بود. بالاخره آوازه ی او طوری در شهر پیچیده شد که دختر پادشاه هم خواست نصوح او را دلاکی کند.
🔹بعد دلاکی، دختر پادشاه متوجه شد گوهر قیمتی اش گم شده؛ دستور داد تمام کارگران را بگردند وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوا شدن فرار کرد به خزینه حمام و در یک لحظه به خداوند التماس کرد و گفت: «خدایا من تا حالا خیلی توبه کرده ام و توبه ام را شکسته ام اگر از این مهلکه نجاتم دهی قول می دهم دیگر سراغ این کار نیایم».
🔸در همین حال که سربازان می خواستند او را بگیرند کسی از بیرون حمام صدا زد بیایید که گوهر قیمتی پیدا شد.
💯حال نوبت آن رسیده بود که نصوح به قول خود وفا کند.
♻️بعد این ماجرا درخواست های زیادی از دختر پادشاه و دیگر زنان برای دلاکی شد اما نصوح بهانه آورد که دستش علیل شده و نرفت و برای اینکه رسوا نشود به دل کوه پناه برد.
🌺شبی در خواب دید که شخصی به او گفت ای نصوح تو چگونه توبه کرده ای که گوشت و پوست تو از حرام روئیده شده است.
همین که از خواب بیدار شد تصمیم گرفت سنگ های کوه را جابجا کند تا گوشت تنش را آب کند.
🍃بعد مدتی که مشغول کار بود چشمش به میشی افتاد که بی صاحب و گله بود از آن میش نگهداری کرد تا صاحبش پیدا شود آن میش زاد ولد کرد و زیاد شدند.
🔹کار بجایی رسید که نصوح درآن منطقه شهرکی ساخته بود و ثروتی به هم زده بود و آوازه ی او به پادشاه رسیده بود.
🔸پادشاه درخواست کرد که نصوح را ببیند اما نصوح از ترس رسوا شدن به پیش شاه نرفت؛ لذا شاه تصمیم گرفت خودش به نزد نصوح برود، اما قبل از رسیدن اجل مهلت نداد و از دنیا رفت.
نصوح نیز در مراسم دفن او حاضر شد.
♦️پادشاه چون پسر نداشت نصوح را بهترین شخصی دیدند که به درد پادشاهی می خورد بعد مدتی دیگر با همان دختر پادشاه که دلاکی اش می کرد ازدواج کرد.
♥️ شب زفاف که رسید ناگهان شخصى بر او وارد شد و گفت “چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را پیش تو یافته ام، مالم را به من برگردان.” نصوح گفت : درست است و دستور داد تا میش را به او بدهند.
🎈 آن شخص گفت که چون میش مرا نگهبانى کرده اى هرچه از منافع آن استفاده کرده اى، بر تو حلال ولى باید آنچه مانده با من نصف کنى.
نصوح گفت: درست است و دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.
🎁 آن شخص گفت: بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن میش است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند.
پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇
@pasokhgo313
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi
✍️ یادداشت
📌 «سدالابواب» و فضیلت امیرمومنان
🔸 در صدر اسلام و احداث مسجد نبوی در مدینه منوّره، اصحاب و بزرگان اسلام، هر کدام خانهای در کنار مسجد ساخته و دری را برای عبور و مرور به مسجد گشودند. از آنجایی که مسجد حرمتی دارد و باید احکام آن رعایت شود، خداوند احکام مسجد را یکی پس از دیگری صادر و در کمال شگفتی امیرالمومنین علیه السلام را مستثنا میکرد.
🔸جابر بن عبدالله انصاری نقل میکند که من با جمعی از اصحاب در مسجد خوابیده بودیم که پیامبر همه ما را از خواب بیدار کرده و فرمودند: مگر مسجد محل خواب و استراحت است که چنین میکنید؟ همگی برخواستیم و این حکم بر همگان ابلاغ شد؛ ولی در کمال تعجب مشاهده کردیم که رسول گرامی اسلام، امیرالمومنین علیهما السّلام را از این حکم مستثنا کرده و خطاب به ایشان فرمود: آنچه در مسجد بر من حلال است، بر تو نیز حلال میباشد.
🔸دیری نپایید که فرمان الهی مبنی بر بسته شدن تمام دربهای باز شده رو به مسجد صادر گردید. از اینرو پیامبر این فرمان الهی را بر همگان ابلاغ کرده و فرمودند: باید تمام دربها بسته شوند، بجز درب خانه امیرالمومنین علی علیه السّلام.
🔸به گفته تاریخ، این واقعه برای بعضی از صحابه گران آمده و زبان به اعتراض گشودند که چرا نبي مكرم اسلام، تمام درها را بست و در خانه علی را باز گذاشت؟ پیامبر در مقابل اعتراضات فرمودند: این من نبودم كه درهای شما را بستم، بلکه خداوند درب خانههای شما را بست. به خدا سوگند من چيزی را از طرف خود نبستم و چيزی را باز نكردم، بلكه پروردگار متعال به من دستور داد و من هم از خدا اطاعت كردم.
🌐 جهت مطالعهی بیشتر، کلیک کنید:
https://btid.org/fa/news/210617
📎 #اعتقادات
📎 #غدیر
📎 #عیدآسمانی
پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇
@pasokhgo313
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi
⭕️ داستان ازدواج پسر جوان با مادرش
💠 امیرالمومنین علیه السلام به وشاء فرمود: به محلتان برو! زن و مردی را بر در مسجد می بینی با هم نزاع می كنند آنان را به نزد من بیاور، وشاء می گوید بر در مسجد رفتم دیدم زن و مردی با هم مخاصمه می كنند، نزدیك رفتم و به آنان گفتم امیرالمومنین شما را می طلبد، پس همگی به نزد آن حضرت رفتیم . علی علیه السلام به جوان فرمود: با این زن چكار داری؟
🔸 جوان : یا امیرالمومنین ! من این زن را با پرداخت مهریه ای به عقد خود در آوردم و چون خواستم به او نزدیك شوم ، خون دید و من در كار خود حیران شدم.
🔹 امیرالمومنین علیه السلام به جوان فرمود: این زن بر تو حرام است و تو هرگز شوهر او نخواهی شد. مردم از شنیدن این سخن در اضطراب و متعجب شدند.
💢 علی علیه السلام به زن فرمود: مرا می شناسی؟
زن : نامتان را شنیده ، ولی تاكنون شما را ندیده بودم.
✍ علی علیه السلام تو فلان زن دختر فلان و از نوادگان فلان نیستی؟ زن : آری ، بخدا سوگند. حضرت امیر: آیا به فلان مرد، فرزند فلان در پنهانی بطور عقد غیر دائم ، ازدواج نكردی و پس از چندی پسر زاییدی و چون از عشیره و بستگانت بیم داشتی طفل را در آغوش كشیده و شبانه از منزل بیرون شدی و در محل خلوتی فرزند را بر زمین گذارده و در برابرش ایستاده و عشق و علاقه ات نسبت به او در هیجان بود، دوباره برگشتی و فرزند را بغل كردی و باز به زمین گذاردی و طفل ، گریه می كرد و تو ترس رسوایی داشتی ، سگهای ولگرد اطرافت را گرفته و تو با تشویش و ناراحتی می رفتی و بر می گشتی ، تا این كه سگی بالای سر پسرت آمد و او را گاز گرفت و تو بخاطر شدت علاقه ای كه به فرزند داشتی سنگی به طرف سگ انداخته سر فرزندت را شكستی ، كودك صیحه زد و تو می ترسیدی صبح شود و رازت فاش گردد، پس برگشتی و اضطراب خاطر و تشویش فراوان داشتی ، در این هنگام دست به دعا برداشته و گفتی : بار خدایا! ای نگهدارنده ودیعه ها. زن گفت : بله ، بخدا سوگند همین بود تمام سرگذشت من و من از گفتار شما بسی در شگفتم.
📌 پس امیرالمومنین علیه السلام رو به جوان كرد و فرمود: پیشانیت را باز كن ، و چون باز كرد آن حضرت جای شكستگی پیشانی جوان را به زن نشان داد و به او فرمود: این جوان پسر توست و خداوند با نشان دادن آن علامت به او نگذاشت به تو نزدیك گردد؛ و همان گونه از خدا خواسته بودی فرزندت را حفظ كند، او را برایت نگهداشت ، پس شكر و سپاس خدای را به جای بیاور.
📚قضاوتهاي اميرالمومنين علي(ع) / محمد تقي تستري
🔗 https://btid.org/fa/news/210617
📎 #اعتقادات
📎 #غدیر
📎 #عیدآسمانی
پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇
@pasokhgo313
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi
📆 تقویم روز
📌 پنجشنبه
☀️ ۲۳ تیر ۱۴۰۱
🌙 ۱۴ ذی الحجه ۱۴۴۳ قمری
🎄 14 جولای 2022 میلادی
✨ مناسبت روز :
. گشایش نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری (۱۳۶۲ هـ.ش)
. روز جهانی گفتگو و تعامل سازنده با دنیا
▪️1 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
▪️4 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم
📎 #تقویم
پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇
@pasokhgo313
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi
💠 «علی»؛ عالی، «علی» اعلی
🔻 قالَ رَسُولُاللَّهِ صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ يَوْمَ فَتْحِ خَيْبَرَ لِعَلِیٍّ:
«لَوْ لاَ أَنْ تَقُولَ فِيکَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِی عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ فِیکَ الْيَوْمَ مَقَالاً لاَ تَمُرُّ عَلَى مَلَإٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلاَّ أَخَذُوا مِنْ تُـرَابِ نَعْلَيْکَ وَ فَضْلِ طَهُورِکَ يَسْتَشْفُونَ بِهِ.»
✍️ رسولخدا صلّیاللهعلیهوآله در روز فتح خیبر به امام علی علیهالسّلام فرمودند:
اگر نه اين بود كه جماعتى از امّتم آنچه را كه نصارا دربارۀ عيسىبنمريم گفتند، دربارۀ تو بگويند، هر آينه سخنى در رفعتِ مقام تو مىگفتم كه از اين پس، هرگاه بر اجتماعى بگذرى، آنها خاک كفشت را بهعنوان تبرّک گرفته، توتياى چشم خود كنند و زيادى آب وضوى تو را درمان درد خود سازند.
📚 کشف الیقین، ص 107.
📎 #عیدآسمانی
📎 #عیدوحدت
📎 #غدیری_ام
🖇 لینک مطلب:
https://btid.org/fa/photogallery
پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇
@pasokhgo313
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi
✍️ یادداشت
📌 احتجاجات امیرالمومنین بر حدیث غدیر
1️⃣بلافاصله بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و اله در مناظره ای، به عنوان مخالفت با بیعت خلیفه اول در مسجد مدینه فرمود: «آیا باید پیکر رسول خدا را بر روی زمین رها می کردم و قبل از کفن و دفن درباره خلافت و جانشینی نزاع می کردم؟ مساله خلافت چنان روشن بود که گمان نمی کردم کسی در صدد دستیابی به آن باشد و دراین موضوع با اهل بیت پیامبر علیهم السلام درگیر شود. مگر رسول خدا در روز غدیر خم حجت را بر مردم تمام نکرد؟ مگر جای عذر را بر مردم تمام نکرد؟
2️⃣ بعد از مرگ خلیفه دوم، امیرالمومنین علیه السلام فرصتی خواست تا سخنانی را با اعضای شورا در میان بگذارد. حضرت برای اتمام حجت قبل از انتخاب عثمان، 190 امتیاز و فضیلت اختصاصی خود را بیان داشت و جانشینی خویش را اثبات کرد. در بخشی از سخنانشان فرمودند: شما را به خدا سوگند می دهم، آیا در بین خود کسی را سراغ دارید که رسول خدا او را در غدیرخم برگزیده و درباره اش فرموده باشد: هرکس من مولای او هستم علی مولای او است؟ همگی جواب دادند، نه سراغ نداریم.
3️⃣ در زمان خلافت عثمان در مسجد النبی مجلسی برای اعتراضات مردم به حکومت عثمان، برگزار شد و دویست نفر از شخصیت های بزرگ در آن حضور داشتند. در این مجلس حضرت به واقعه غدیر اشاره کردند و خطبه پیامبر برای اعلام جانشینی خود را بر آن ها ایراد فرمودند.
4️⃣امیرالمونین علیه السلام در جنگ جمل، هنگام مناظره با طلحه، واقعه غدیر را باز گفت و به آن استناد کرد.
5️⃣حضرت پس از جنگ جمل، در نامه ای واقعه غدیر را به معاویه یاد آور شد و او را از مخالفت با خود بر حذر داشت.
6️⃣ حضرت همچنین بعد از جنگ جمل و در سخنرانی خود در مسجد کوفه و در اعتراض به معاویه بر خلافت خود تاکید ورزید و در کنار استناد به بیعت مردم، مساله خلافت انتصابی خود در غدیر را نیز یادآور شد.
7️⃣حضرت بارها در مسجد کوفه سخنرانی فرمود و از صحابه پیامبر درباره حدیث غدیر شهادت گرفت تا تفسیری صحیح و غیر قابل انکاری از این واقعه ارائه نمایند.
8️⃣حضرت در سیامین سالگرد واقعه غدیر، آن را عید بزرگ مسلمانان خواند و در بیان خطبه ای برای اثبات خلافت خود، به واقعه غدیر استناد نمود.
🌐 جهت مطالعهی بیشتر، کلیک کنید:
https://btid.org/fa/news/214192
📎 #اعتقادات
📎 #غدیری_ام
📎 #عیدآسمانی
پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇
@pasokhgo313
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi