صوت نشست معرفی و نقد کتاب علوم قرآنی(وحی، اعجاز،تحریف ناپذیری) 18 شهریور 1397.mp3
21.15M
♻️ موضوع: معرفی و نقد کتاب علوم قرآنی
💠 زمان: 1397.06.18
🆔 @ostadpakatchi
مدخل امام حسین علیه السلام و آموزه های دینی.pdf
223.8K
📄 #دانلود_مدخل_برگزیده 📄
🌷 امام حسین علیه السلام و آموزه های دینی
💠🌿🆔 @OstadPakatchi
🍃🌺🌿
💠🍃💠🌿💠🍃💠🍃💠
سال های زندگی امام حسین علیه السلام پاکتچی.mp3
16.77M
#آرشیو
💠 سالهای زندگی امام حسین علیه السلام
♦️ با سخنرانی دکتر پاکتچی
🗓 1395.07.25
🆔 @OstadPakatchi
🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃
🍃🍂🍁 بسم الله الرحمن الرحیم 🍁🍂🍃
☘موضوع: گزارش سخنرانی دکتر پاکتچی در نشست «مؤلفههای نظری جریانات سلفی در عصر حاضر»
📆 زمان: 26 بهمن 1393
💢 ما در بین سلفیان فعال متوجه حضور سه دسته نیرو میشویم. یک دسته نیروهایی هستند که قبلاً مسلمان نبودند و حالا مسلمان شده و به این گروهها گرویده اند. جریان دیگر مسلمان هستند اما در کشورهای غربی متولد شده و رشد یافتهاند، برخی دیگر نیز مسلمانان شوروی سابقاند که وقتی اردوگاه کمونیسم سقوط کرد نمیدانستند که نام پیامبر چیست و یا نمی توانستند سوره ی حمد را بخوانند.
✅ آشنایی خود انگیخته با اسلام وجه مشترکی بین این سه گروه است. این افراد مجبور بودهاند که راه صد ساله را در یک شب بروند. این سؤال ایجاد میشود که واقعاً سلفیان تا چه میزانی گذشته گرا هستند و چگونه میتوانند با این گروه مسلمانان غیر سنتی ارتباط پیدا کنند؟
🍃 انسانها وجهی خودآگاه و وجهی ناخودآگاه دارند. فرد همواره باورهای خودآگاهانه ی خود را دارد و آنرا بیان میکند. برای پی بردن به باورهای ناخودآگاه مارکس یعنی باورهایی که ناخودآگاهانه وی به آنها معتقد بوده است باید به آلتوسر و مکتب فرانکفورت رجوع کرد.
✅ در بعد خودآگاه، دو مشکل در معرفی این وجه یک جریان توسط خودش وجود دارد، اول اینکه چه قدر یک جریان خودش را می شناسد و چقدر فارغ از غرض ورزی خود را معرفی میکند. برخی از وجوه درونی یک جریان ممکن است به خاطر خطر از دست دادن هواداران بیان نشود.
🍃 با توجه به این دو نکته میتوان نتیجه گرفت که ما با افراطی گری در حلقه گرایی ایجاد جمع های کوچک گریزان از نظامهای سیستماتیک مدرن مواجه هستیم. گروه هایی که دائما به دنبال خروج از یوغ نظام گرایی بودهاند و الان محملی پیدا کردهاند تا وجه مثبتی از خود ارائه کنند.
✅ این افراد از نظام توتالیتاریست اجتماعی خسته شدهاند. مسلمانان شوروی هم شاید مسأله ی اساسیشان مسلمانی شان نباشد. مسأله ی آنها خستگی از نظامی بود که همه ی شئون ایشان را کنترل می کرد از این رو آنها در پی گریز از نظام و میل به نافرمانی داشتند. دیگر نشانه ی این مرکزگریزی در مسلمانان شوروی وجود گروه های مافیایی یا تندروی مسیحی است. برخی از گروه های سلفیگری از وجود دولت های نامشروع در منطقه مشروعیت میگیرند.
🍃 آیا سلفیگری جریانی مدرن است و یا کلاسیک؟ هر چند تلفیقی میان این دو وجود دارد اما چه وجهی غالب است؟ من معتقدم که برخی از ویژگی های کلیدی مدرنیته در سلفیگری وجود دارد. در دوره ی مدرن فرد به دنبال تغییر محیط به نفع خواسته هاست. سلفی ها هم آمدهاند که دنیا را تغییر دهند. البته تغییر مورد نظر سلفی ها پارادوکسیکال است. آنها به دنبال بازگشت به دوره پیامبر هستند اما مورد بازسازی شده در واقع تخیلی از آن دوران خواهد بود.
✅ به نقل از یکی از کارشناسان، تمام طیف های سلفی رشته های فنی و مهندسی را در دانشگاه ها گذرانده اند و یک مهندس کسی است که به دنبال تغییر جهان است. این افراد به دنبال سازگاری با دنیای مدرن نیستند، اینها خود دنیای مدرناند. تنها افرادی میتوانستند به ایشان در رسیدن به یک آرمان واقعی کمک کنند که تاریخ خوانده باشند که چنین کسانی در میان ایشان وجود ندارد.
🍃 آرمان این گروه شبیه رستوران های سنتی است که در واقع یک پدیده ی مدرن است. رستوران های سنتی موجود تنها نام سنتی را با خود دارند، اما به واقع سنتی نیستند. اگر رستوران سنتی واقعاً وجود داشته باشد، کسی نمیتواند از آن به خاطر شرایط غیر استانداردی که دارد، استفاده کند. آرمان شهر سلفی ها نیز چیزی شبیه به همین رستوران هاست.
✅ وقتی صحبت از فتوا میشود بحث از اتوریته ی علمی در کنار اتوریته ی سیاسی است. کسی میتواند در حوزه ی علمی استنباط و اجتهاد داشته باشد که بداند به آن درجه رسیده است و دادن این مقام از سوی نهاد اجتهاد تشریفاتی است و اگر کسی به این نتیجه برسد که مجتهد است کسی نمیتواند مانع او شود. اولین شرط اجتهاد این اعتقاد است که فرد به درجه ی اجتهاد رسیده باشد. در گام بعدی دعوت صورت میگیرد و با رجوع مقلدان به او اجتهاد به رسمیت شناخته میشود. مسأله ی خلافت در میان اهل سنت نیز چنین فرایندی دارد. این احساس تکلیف است ادعای خلافت را مطرح میکند و پس از تأیید اهل حل و عقد خلافت وی به رسمیت شناخته میشود.
🍃 در میان اهل سنت هم در حوزه ی علم و هم سیاست اتوریته و سلطه به وجود آمد. علم به مذاهب اربعه منحصر شد و در حکومت هم دولتهای جائر به رسمیت شناخته شدند و کوشش هایی برای تبدیل اجتهاد و خلافت به نهاد به عمل آمد. یکی از دغدغه های مشترک گروه های سلفی نفی انحصار و مبارزه با نهادینه کردن علمی و سیاسی و بازگشت به مدل خود خوانده است.
✅ محمد رشید رضا و اخوان و ... به دنبال نوعی دیگری از نهاد به غیر از نهادهای سنتی بودند، اما گروه فعلی به حذف کامل نهاد فکر میکند. مطرح کردن خلافت در عراق و شام به معنای این نیست که اگر کس دیگری در جای دیگر خطه ی اسلامی ادعای خلافت داشته باشد باید تحت سیطره ی آنها قرار بگیرد.
📕 برای دسترسی به متن کامل مطلب فوق روی لینک زیر کلیک نمائید:
➡️ mehrnews.com/news/2496421
🌷اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🌷
🆔 @ostadpakatchi
🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃
خلاصه نویسی.mp3
483.6K
💠 هر کتابی را نخوانید...(26)
♦️ خوانش تفسیری
🔸 خلاصه نویسی
#صوت_کوتاه
🌿
💠🌿 🆔 @OstadPakatchi
🍃🌺🌿
💠🍃💠🌿💠🍃💠🍃💠
🍃🍂🍁 بسم الله الرحمن الرحیم 🍁🍂🍃
💠 #طومار_اندیشه
♦️ مسأله ی تحریف در حدیث
✅ مسأله ی تحریف در منابع علم الحدیث: مبحث علل الحدیث که از نیمه ی نخست سده ی ۳ق، در حوزه ی مطالعات حدیث مورد توجه قرار گرفته، ارتباطی تنگاتنگ با مسأله ی تحریف داشته است. حدیثی که دارای «علت» شناخته میشود، حدیثی است که ظاهر آن سلیم به نظر میآید، اما در آن قصور یا سبب پنهانی وجود دارد که در نقدی دقیق، آن را در شمار احادیث ضعیف جای میدهد. این ضعف میتواند در متن حدیث باشد، اما بیشتر اسانید مورد توجه پردازندگان به علل الحدیث بوده است (نک : ابن صلاح، المقدمه…، ۲۵۹)....
📕 برای دسترسی به متن کامل مطلب فوق روی لینک زیر کلیک نمائید:
➡️ http://b2n.ir/59533
🌷اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🌷
🆔 @ostadpakatchi
روش شناسی انسان شناسی تاریخی و کاربرد آن در مطالعات اسلامی 11 مهر 97.mp3
10.58M
💠 نخستین هم اندیشی «انسان شناسی و اسلام»
🔸 سخنرانی دکتر پاکتچی با موضوع: روش شناسی انسان شناسی تاریخی و کاربرد آن در مطالعات اسلامی
♦️ دانشگاه شهید بهشتی
🗓 11 مهرماه 1397
🆔 @ostadpakatchi
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
💠 آنچه در این صوت می شنوید:
🔹 مفهوم انسان شناسی تاریخی
🔸 بیان نظریه ی مارک لوش -نظریه پرداز و تئوریزیسین آنالیسم فرانسوی- در مورد تاریخ
🔹 اهمیت و ضرورت انسان شناسی:
✅ بازخوانی نصوص دینی با شرایط آنجا و اکنون
✅ درک تاریخ مندی محتوای نصوص
🔸 منظور از رویکردها و نگرش های تاریخی
🔹 کاربرد پژوهش های میدانی در انسان شناسی:
✅ برای روشن شدن وضعیت t+1 نسبت به وضعیت t0
✅ الگوی گواه
🔸 محورهای تاریخ:
✳️ زمان
✳️ تغییر
🔹 کاربرد یادماندها در تاریخ
🔸 تطبیق متون در انسان شناسی
💧💧💧💧
🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌺
🆔 @ostadpakatchi
🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃
🍃🍂🍁 بسم الله الرحمن الرحیم 🍁🍂🍃
☘موضوع: گزارش سخنرانی دکتر پاکتچی در همایش «انسانشناسی و اسلام»
📆 ۱۱ مهرماه 1397
💢 سخنرانی دکتر پاکتچی با عنوان «روششناسی انسانشناسی تاریخی و کاربرد آن در مطالعات انسانی» بود.
✅ هدف از برگزاری این همایش بیان ابعاد مختلف انسانشناسی و اسلام بوده است و بحث بنده نیز مناسب همایش خواهد بود. از زمان پیدایش انسان تاکنون گونههای مختلف انسان و فرهنگ وجود داشتهاند و انسانشناسی تاریخی به فرهنگهای تاریخی میپردازد.
✅ دانش انسانشناسی تاریخی به مطالعه ی دگرگونی کنشهای جمعی انسانها در ظرف زمان و انسانشناسی تاریخی بخشی از کلیت تاریخ میپردازد. مسأله اینجا و اکنون نیست، مسأله این است که در نگاه تاریخی دگرگونیها اهمیت زیادی دارند و انسانشناسی تاریخی به همان اندازه که از الگوهای انسانشناسی استفاده میکند، بخشی از کلیت تاریخ هم هست.
✅ توجه دوستان را به عبارت «تاریخ علم مطالعه ی انسانها و زمانهاست» جلب میکنم که از «مارک بلوش» است. او در خصوص انسانشناسی تاریخی حرف نمیزند و در خصوص تاریخ حرف میزند، اما انگار تاریخ در این بیان، همان انسانشناسی است. یکی از سؤالاتی که من فکر میکردم باید به آن جواب داد نیاز به «روششناسی انسانشناسی تاریخی و کاربرد آن در مطالعات انسانی» است.
✅ آیا هدف از موضوع بحث من تنها بیان یک نکته ی تازه است یا اینکه ما به چنین حوزه ی مطالعاتی نیاز داریم؟ باید از دو منظر به این موضوع بپردازیم؛ از منظر اول درک نصوص دینی در شرایط زمانی و مکان صدور و بازخوانی نصوص دینی متناسب با شرایط اکنون و اینجا نیاز ما به این پژوهش را نشان میدهد. از منظر دیگر این پژوهش توضیح میدهد که تاریخمندی محتوای نصوص و نسبت برداشت از نصوص با تحول تاریخی چگونه است و اینکه نصوص برای انسان هستند و انسان تاریخی است. از این رو محتوای نصوص تاریخمند هستند.
✅ بخش مهمی از چالشهای ما خوانشهایی هست که از متون وجود دارد. از اینرو مشاهده میکنیم در طول قرنهای متمادی آیه ی «ما بقوم» را میخوانند و آن را دال بر عذاب الهی میفهمیدند و اینکه خود قوم کاری کردهاند که مستحق عذاباند و از زمان سیدجمالالدین اسدآبادی معنا تغییر یافت و خوانندگان آیه از آن چنین میفهمیدند که خداوند وضعیت جامعهای را بهبود نمیبخشد، مگر خود جامعه بخواهند. تفاسیر ما از آیات واحد در طول تاریخ تغییر یافته است. چه اتفاقی روی میدهد؟ مسأله این است که با تغییر فرهنگ فهمهای متفاوت ایجاد میشود.
✅ غالباً تصور میکنیم چیزی گفته شده است که باید آن را بفهمیم در حالی که کل قضیه برای ماست و خداوند از ابتدا با ما سخن میگوید؛ بنابراین همه ی خصوصیاتی که انسان دارد باید پشتوانه ی نصشناسی باشد و وقتی قرآن با انسان مکالمه میکند شما چطور میتوانید انسانشناسی نداشته باشید و قرآنشناسی داشته باشید.
✅ سهم انسانشناسی در این بحث چیست؟ سهم انسانشناسی به دست دادن تصویری از الگوهای متنوع زیست انسانی و تحلیل ساختارهای فرهنگی و فرآیندهای زیست انسانی و گواهگیری است. در انسانشناسی صرفاً توصیف نمیکنیم و علم از آن ایجاد نمیشود. علم وقتی ایجاد میشود که چارچوب تبیینی وجود داشته باشد. انسانشناس تاریخی وقتی میخواهد در خصوص عرب حجاز صحبت کند و یا در خصوص مردم کوفه در خلافت امام علی (علیه السلام) یا واقعه ی کربلا صحبت کند، باید با آنها زندگی کند و رفتار آنها را با الگویی تحلیل کند. پشتوانه ی آکادمیک انسانشناسی این است که او الگوهای متنوع زیست انسانی را استخراج کرده است و توصیف محض نیست. ما دقیقاً وقتی با جوامع تاریخی مواجه میشویم الگوهای تاریخی را داریم.
✅ همچنین انسانشناسی کمک میکند تا فرآیندهای زیست انسانی شناسایی شود. باید بتوان تشخیص داد چه فرآیندهایی در خصوص افعال انسانی مانند آموزش وجود دارد. آیا وقتی گفته میشود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) آموزش میدادند، این آموزش چه نوع الگویی داشته است؟ ما از دادههای دانش انسانشناسی میتوانیم گواهگیری کنیم.
✅ سهم تاریخ در این مطالعات به دست دادن تصویری از تحول تاریخی و تاریخیت است و اینجا نظریه ی تاریخی اهمیت دارد. همچنین تاریخ در زمینه ی شناسایی منابع و نقد و ارزیابی آنها مفید است و همچنین الگوهایی تحلیل تاریخی در قسمت روششناسی تاریخی کمک میکند و دستاورد مهم تاریخ در انسانشناسی تاریخی مفصلبندی روابط زمانی و روابط بینانهادی است؛ برای مثال اقتصاد چه تأثیری روی سیاست میگذارد؟
✅ انسانشناسی تاریخی معنای اعمی دارد، مراد مطالعه ی انسان درباره ی جامعهای است که در زمان گذشته زیسته باشد و امروز امکان مطالعه مستقیم درباره ی آن وجود ندارد. معنای خاص آن رویکرد به موضوعات انسانشناختی با نگرش و روش تاریخی است. تاریخ برای خود نگرش و روشی دارد که اگر با آن به سراغ انسانشناسی برویم، براساس مبنای درک تاریخ حرکت خواهیم کرد.
✅ انسانشناسی به هر دو معنا جامعه ی زنده ندارد که بر روی آن مطالعه ی میدانی انجام دهد. انسانشناسی تاریخی به دو شکل از دادههای پژوهشهای میدانی بهره برده است؛ اول به عنوان «t+۱» و دوم به عنوان الگوی گواه. مراد از اولی این است که دوره های قبلی و بعدی پدیده ی تغییر را نشان میدهد و گمشده اینجا تغییری است که انجام شده است. به همین دلیل است که مطالعات در خصوص قبایل عرب بادیه که انجام میشود خیلی از مواقع به ما کمک میکند تا به آنچه در صدر اسلام بود نزدیک شویم. البته این طور نیست که تمام دادههای زندگی امروزی در قبایل بوده است. از آنجا که اقوام سامی و نظامهای قبیله ی «عبرانی»، «آرامی» و «کندی» را به عنوان t-۱ داریم، وضعیت میدانی هم t+۱ باشد، ابزاری خواهد بود برای ناحیههای تغییر و جاهایی که تغییر روی داده است.
✅ در خصوص الگوی گواه باید گفت خیلی از مواقعی که رویدادهای فرهنگی در جامعه ی مورد مطالعه با یک ابهاماتی مواجه است، باید بتوانیم با مطالعه ی میدانی این را معنایابی کنیم.
✅ در بحث تاریخ دو محور مفهومی زمان و تغییر را داریم. بحثهای روششناسی متکی به درک ما از زمان و تغییر هستند و در حوزه بحث ما مطرحاند. انسان تا درکش این است که انسانشناس تاریخی جوینی را باز میکند و هر چه نوشته شده را باور میکند در اشتباه است و چنین نیست که انسانشناس معتقد باشد که تمامی این مطالب را میتواند به عنوان انسانشناس تاریخی دوباره بیان کرد. این قصهنویسی است.
✅ در انسانشناسی ما با دو نوع منبع با عنوان گزارشها و یادمانها داریم. یادمانها گاهی اشیاء فرهنگی مانند آثار فرهنگی هستند. اگر اشیاء فرهنگی داشته باشم میتوانم نتایجی را در خصوص متن و موضوع مورد مطالعه داشته باشم؛ برای مثال بگویم در کل حجاز آسیاب وجود داشته است و یا خیر؟ اگر در کل حجاز آسیابی وجود داشته باشد این به ما کمک میکند بفهمیم قوت غالب آن زمان آرد و نان نبوده و این غذایی لوکس بوده است. یادمانهای شیئی یا اشیاء فرهنگی در این مورد مهم هستند، اما مهمتر یادمانهای ذهنیاند که عبارتاند از: واژگان، ضربالمثل و نامها. این یادمانها اطلاعات زیادی به ما میدهند. یادمانهای داستان بنیاد مانند اسطورهها و آئینها هم وجود دارند.
✅ انسانشناس تاریخی تنها به سراغ کتب نمیرود که مردم چگونه غذا میخورند و ... البته این منابع نیز میتوانند مرجعی برای استفاده باشند، اما اعتماد کامل به آنها وجود ندارد و با نگاهی شکمآبانه به این گزارشها نگاه میشود، اما در خصوص یادمانها عملاً جایی برای تحریف وجود ندارد و کارآمدتر و قابل اعتمادتر هستند. قرآن در خصوص لباسهای مختلفی صحبت میکند و تمام لباسهایی که در خصوص آنها صحبت میکند خارجی هستند و هیچ کدام از لباسها عربی نیستند و معنیاش این است که تحول مهمی در خصوص لباس در آستانه ی نزول قرآن روی داده و این به ما کمک میکند که نظام پوشاک را بررسی کنیم.
✅ به صورت مختصر تصویری کلی این است که با روششناسی پیچیدهای مواجه هستیم که انسان باید با تئوریهای جامع انسانشناسی تاریخی و نظریههای تاریخی آشنا باشد و با نقد متن و یادمانها بتواند خوب کار بکند که یک انسانشناس تاریخی موفق باشد، مشکل دیگر و مهم، ارتباط این مطالعات با متن و مسائل متن پژوهی است. برای مثال در حوزه ی حدیث ما بحث نقل به معنا را داریم، مشکلاتی اینجا وجود دارد و یک نقل به معنا میتواند اتکای ما به واژه را از بین ببرد. از این رو از نظر روششناسی این نوع مطالعات پر خطر هستند و جوانب مختلفی وجود دارند که باید در نظر بگیریم.
📕 برای دسترسی به متن کامل مطلب فوق روی لینک زیر کلیک نمائید:
➡️ http://www.talie.ir/?p=77413
🌷اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🌷
🆔 @ostadpakatchi
🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃