.
.
گاهی از حڪمَتش ناراضۍٖ و گاهۍ
خوشحآل و شاڪر !!
خدآ کہ همان خُداست...
ڪاش ما اِنقدر
گآهے بہ گاهے نمیشدیم :)♥️
.
.
•🌱•#منوخداجون
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@ourgod
۱۳ خرداد ۱۳۹۹
۱۳ خرداد ۱۳۹۹
.🌸♥️🌸.
روزی که علنا شعرهای امام را پاک کردند و به جای آن تبلیغات موز و ساعت و زودپز و یخچال نشاندند، گفتند این کارها زیر سر شهردار است و شهردار هم به توجیه گفت: دوران جنگ تمام شده است و زیباسازی فعلا مرجح است و هیچ کس نگفت این سر آغاز "خمینی زدایی" ست.
- یوسفعلی میرشکاک -
📒نامههایی به یک بسیجی
@ourgod | 🌸🌹♥️
#امام_خوبم!!💛
۱۳ خرداد ۱۳۹۹
6.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | حال امام خمينی مساعد نيست. براي سلامتی ايشان دعا کنيد...
🔹اطلاعيه دفتر امام(ره) در خبر ۲۱ سيما با صدای ماندگار قاسم افشار
@ourgod | ☔️🌸
۱۳ خرداد ۱۳۹۹
یکبار در کافی شاپی در شهر برازیلیا نشسته بودم. یک سرخپوست برزیلی نزدیکم شد و گفت: "میتوانم شما را به نوشیدن یک قهوه دعوت کنم؟" قبول کردم.
پرسید: اهل کجایی؟
گفتم: ایران
با تعجب نگاهم کرد و گفت:
"تو باید احمق باشی که خمینی را رها کردی و به جهنم آمدی! اگر ما سرخپوستها رهبری مثل خمینی داشتیم، اینطور اسیر اشغالگران سرزمینمان نبودیم."
- فاطمه بهبودی -
پوتین قرمزها، ص۷۴
@ourgod | 🌸🌹🌸
#امام_مهربانم!!💛
۱۳ خرداد ۱۳۹۹
۱۴ خرداد ۱۳۹۹
یه سردار از دست دادیم، مملکت به هم ریخت...
فرض کنین
حدوداً ۳۱ سال پیش،
رهبرِ یه کشور که نه ،
رهبرِ کلِ مردمِ مسلمانِ منطقه ،
دنیا رو ترک کرد .
موقعِ شهادت سردار،
تازه داغِ امام رو برای مردمِ اون زمان فهمیدم...
و جان باختن عده ای از غم و فراق او را به حق میبینم.
عشق با دل آدمی چه ها که نمی کند.
سایه ی جانشین خلفش بر سر ما مستدام.
#امام_دلها...
#لبیکیاخامنهای
🖌 @ourgod
۱۴ خرداد ۱۳۹۹
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ ارسالی از اعضای کانال
زیباست.🌸
@ourgod
۱۴ خرداد ۱۳۹۹
۱۴ خرداد ۱۳۹۹
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
.
﷽ 🍂
چادرانه [😻🌹]
امـانَت است دیگر
چـــادرم را میگویم! .
.
امانت را هم
جایی جز روی سَـــر نمیگذارند.
مگر خـداوند نگفته است که
.
.
" إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها "
.
.
بہ گمانم بہ فکـر این روز ها بوده
که امانَت .
حضرت فاطــمه سلام الله علیها
بر زمیــن نماند
@ourgod
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
⚘﷽⚘
#طنز_جبهه
طلبه های جوان آمده بودند برای #بازدید👀 از جبهه
0⃣3⃣نفری بودند.
#شب که خوابیده بودیم
دوسه نفربیدارم کردند
وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!
مثلا میگفتند:
#قرمز چه رنگیه برادر؟!
#عصبی شده بودم
گقتند:
بابابی خیال!
توکه بیدارشدی
#حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو #بیدار کنیم!
دیدم بد هم نمیگویند
خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!
حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه #تشییعش کنند!
فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا
و #قول گرفتیم تحت هرشرایطی خودش رانگه دارد!
گذاشتیمش روی #دوش بچه ها و راه افتادیم
•| #گریه و زاری!
یکی میگفت:
ممدرضا !
نامرد چرا رفتیییی؟
یکی میگفت:
تو قرار نبود شهید شی!
دیگری داد میزد:
#شهیده دیگ چی میگی؟
مگه توجبهه نمرده!
یکی #عربده میکشید
یکی #غش می کرد
در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه و شیون راه می انداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق #طلبه_ها
#جنازه را بردیم داخل اتاق
این بندگان خدا که فکر میکردند #قضیه جدیه
رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران خواندن بالای سر #میت
در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم :
برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک
نیشگون محکم بگیر
رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت:
محمد رضا این قرارمون نبود
منم میخوام باهات بیااااام
بعد نیشگونی گرفت که محمد رضا ازجا پرید
وچنان جیغی کشید که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند!
ماهم قاه قاه میخندیدیم
.....خلاصه آن شب با اینکه #تنبیه سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم
#خنده_حلال
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌸 @ourgod
۱۵ خرداد ۱۳۹۹