❇️باز هم بی آبرویی و رسوایی
ضدانقلاب هر چه در توان داشت در دهه اول محرم به خدمت گرفت؛ از سلفی گرفتن اوباش پای کتیبه ها تا به استهزا کشیدن مجالس و تا تحریم عزاداری ها و غیره.
و اما یک سوال ساده؛ چرا؟ آیا ضدانقلاب نمی فهمد و نمی داند محبت این مردم به اهل بیت برای امروز و دیروز نیست و ریشه در اعماق وجودی آنها دارد؟ آیا نمی داند هویت مردم به این ذوات مقدسه گره خورده است و هرچه دارند را از این خاندان می دانند؟
حتما می دانند. مگر ممکن است کسی نداند که با های دهان مجنون، دریا خشک نمی شود و با آب پاشی کودکانه، خورشید سرد نمی شود؟ پس ماجرا چیست و دقیقا چه چیز طلب می کنند؟
اغتشاشات چه بود؟ خاطرتان هست؟ هم و غم آنروزهای دشمن امری فراتر از براندازی حاکمیت بود. امری که حاکمیت نیز بر مبنای همان شکل گرفته است. آنها می دانند اگر ریشه این نظام را نزنند با براندازی هم طرفی نمی بندند. اما ریشه چیست؟ مردم.
ضدانقلاب به دنبال فروپاشی بود و هست. به دنبال تقابل مردم با مردم. به دنبال تجزیه کشور. برای همین است سراغ تقابل های قومیتی رفتند. برای همین است به فحاشی روی آوردند تا موجب خشم و نفرت یک گروه و مقابله مردم با مردم شود. برای همین بود که در کنار اجیر کردن تروریست ها و برخلاف گذشته، آدم های غافل و جاهل را بخط کردند تا تقابل مردم با مردم رقم بخورد. برای همین بود که از نهادهای بین المللی مطالبه حمله نظامی به ایران کردند. برای همین بود که از آمریکایی ها طلب تحریم بیشتر مردم ایران داشتند. برای همین بود که اساسا سراغ اسرائیل رفتند چون می دانند رژیم صهیونیستی جز به کمتر از نابودی تمام عیار یک منطقه جغرافیایی به نام ایران فکر نمی کند. برای همین سراغ تروریست های داعشی و منافقین رفتند. برای همین آنچه می توانست اعتراض مردمی باشد را از همان ابتدا تبدیل به اغتشاشات کردند و بجای شعار به فحاشی کشاندند و اسلحه و مواد آتش زا توزیع کردند.
اینها می دانند براندازی در جمهوری اسلامی بدون فروپاشی ممکن نیست. با همه بلاهت شان به تجربه فهمیدند که مشکل اصلی مردمند نه این نظام که این حاکمیت، خروجی همین مردم است.
حالا با این مقدمه، دست و پا زدن های جاهلانه و مذبوحانه دهه اول محرم را مرور کنید. اینها می دانند ره به جایی نمی برند اما تلاش می کنند مردم را مقابل مردم قرار دهند. اما باز هم نشد. آنها نمی دانند که نام حسین خودش وحدت بخش است. چه آنکه "نزدیک می کند دل ما را به هم، حسین/ این اشک روضه نیست، که عقد اخوت است."
همین هم شد؛ امسال تنها در یک نمونه زعمای هیات ها مساله شان این بود که چطور با معدود دختران کشف حجاب کرده برخورد کنند؛ تا هم حرمت اسلام عزیز حفظ شود و هم از محبت قلبی آنها به سیدالشهدا مراقبت کنند. و یقین همین "مراقبت" و "مدارا" ی توامان زمینه ساز هدایت ها شده است و می شود....انشالله.
و در نهایت اینکه دشمن باز هم بی آبرو تر از گذشته شد و امسال شاهد یک امت حسینی بودیم که جلوه شان فراتر از گذشته بود.
محسن مهدیان
03-zamine.mp3
19.96M
همه هستم حسین به تو دل بستم حسین...
تا ابد به دو عالم دل ما تکیه به تو خواهد داد...
خوش بحال کسی که روز اول مسیرش به حسین افتاد...
التماس دعا🥀
خانم ها واقعیت اینه که تو شلوغی مترو موهاتون تو دماغ و حلقمونه!👱♀
اینو با کراتین نمیتونید حلش کنید🤦♀
تلاش دارند این شکوه و عظمت حسینی در جمهوری اسلامی به عالم مخابره نشود و به جایش تصاویر قمه زنی پاکستان منتشر میکنند!
راه دور چرا! در همین گوگل اجنبی عبارت «هیئت رایة العباس» را جستجو کنید، ببینید یک عکس از این شکوه را به تصویر کشیده اند؟
#جنگ_رسانه_ای
#جنگ_روایت_ها
15.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر میخواهی از سیم خاردار رد بشی، اول باید از سیم خاردار نفست عبور کنی، وقتی گرفتار خودمان هستیم نمیتوانیم کاری انجام بدهیم ...
چون گل معطری، مهتاب و مین و من
نشکفته پرپریم، مهتاب و مین و من
شرح دو نما، مغلوب خلق نیست
یک چیز دیگری، مهتاب و مین و من
سرتا به پا دلیم، در بارگاه عشق
باغ صنوبریم، مهتاب و مین و من
چون باد رد شدیم از سیم خاردار
آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من
شمعیم چون روشن است تکلیف راه ما
راز منوریم، مهتاب و مین و من
میدان عاشقی، تسلیم ترس نیست
از مرگ میبریم، مهتاب و مین و من
بیگانه نیستی، با خلق و خوی هم
با هم برادریم، مهتاب و مین و من
تکثیر میشویم در انفجار نور
آیینه پروریم، مهتاب و مین و من
چون باد رد شدیم از سیم خاردار
آنسوی معبریم، مهتاب و مین و من
برگرد بام دوست پرواز میکنیم
عین کبوتریم، مهتاب و مین و من
بال فرشتگان در شانه های ماست
از آسمان سری، مهتاب و مین و من
مهتاب و مین و من، بی بال میپریم
بی بال میپریم، مهتاب و مین و من
در جذب یک کلام، یک جمله والسلام
مجذوب رهبریم، مهتاب و مین و من
چون باد رد شدیم از سیم خاردار
آنسوی معبریم، مهتاب و مین و من
سوز بده بر سخنم به دل سوخته خواهرت
تا که بگویم سخن از تن صد چاک علی اکبرت
ناله زنم یاد کنم ز لب خشک علی اصغرت
گوهر اشکم شده ایثار تو
گریه کنم یاد علمدار تو
ای حسین ...
شعر از مرتضی امیری اسفندقه
اگر ۱۰۰ مورچه سیاه و ۱۰۰ مورچه قرمز را در یک شیشه بریزید، هیچ اتفاقی نمیافتد
🔹اما اگر شیشه را تکان دهید، مورچهها شروع به کشتن یکدیگر میکنند.
🔹مورچههای قرمز معتقدند سیاه دشمن است، در حالی که سیاهان معتقدند قرمز دشمن است.
🔹اما دشمن واقعی کسی است که شیشه را تکان داده است.
🔹در جامعه ما هم همینطور است.
قبل از شروع مبارزه با یکدیگر، باید از خود بپرسیم: چه کسی شیشه را تکان داد؟
پاییز
اگر ۱۰۰ مورچه سیاه و ۱۰۰ مورچه قرمز را در یک شیشه بریزید، هیچ اتفاقی نمیافتد 🔹اما اگر شیشه را تکا
انقدر صورتی و سفید و ... نکنید
با این طرز تفکر، یه سریا که کلا سیاهن، یه سریا خاکستری، بین اون مذهبی ها یه حجم صورتی داریم و یه دایره کوچیک که احیانا شما و مریدات توش جا میشید
نکنید بزرگواران، نکنید
اون وحدتی که به وقت شعار ازش دم میزنید رو در عرصه عمل نشون بدید