✅پاسخ:
خداوند متعال عالم مطلق است؛ یعنی به مصالح و مضرات همه امور آگاه است و همچنین مهربان و خیّر مطلق است؛ یعنی به هدایت و تربیت همه موجودات توجه دارد و از این جهت او رب العالمین است؛ كسي که هر موجودی را به هدایت و کمال ممکن آن میرساند.
قوانین اسلام که کمال دین و قانون هدایت و تربیت انسانها است، بر اساس مصالح و مضرات واقعی آنها تعیین شده است؛ یعنی آنچه ضرر قابل توجه دارد حرام و آنچه ضرر کمتری دارد، مکروه معرفی شده است؛ هر چند ما به جزئیات و دقایق آن آگاه نباشیم؛ بنابراین برای عمل به دستورات یک معلم یا متخصص، احاطه کامل به معلومات او لازم نیست، بلکه همین قدر که به علم او اعتماد داشته باشیم، کافی است. به عنوان مثال وقتی به پزشک مراجعه میکنیم و نسخه میگیریم، گاهی به دليل دستورات پزشک و مصالح داروها آگاه هستیم و گاهی آگاه نیستیم؛ زیرا لازمه داشتن علم دقیق و کامل، پزشک بودن است و چنین تخصصی در مورد تمام علوم امری محال یا بسیار دشوار است؛ پس دانستن علت احکام در صورتی امکان دارد که انسان، متخصص و دین شناس معصوم باشد؛ یعنی پیامبر یا امام باشد و چنین امری برای تک تک انسانها ممکن نیست. از طرفی همین عدم احاطه علمی، زمینه را برای امتحان مردم فراهم میکند؛ زیرا معنای اطاعت محض از خداوند متعال این است که انسان در صورت جهل به سود و زیان فرمان الهی به دلیل عشق و محبت به خداوند و اعتماد به احاطه علمی و رحمت وسیع او به آن فرمان گردن نهد و با جان و دل عمل کند. میزان خضوع در مقابل فرمان الهی درجه ایمان و تقوای فرد را مشخص میکند.
در خصوص احکام، گاهی علت بعضی از احکام الهی در متن دین؛ یعنی آیه یا روایت تصریح شده است تا اعتماد مومنین به مطابقت فرمانهاي الهی با مصالح و مفاسد امور حاصل شود و گاهی بیان نشده که ممکن است، بعضی از آنها با ظهور حضرت مهدي عليهالسلام روشن شود و یا هیچ وقت بیان نشود و امر به تعبد واگذار شود. یکی از اموری که فلسفه آن بیان نشده، علت حرمت ورود جنب به مسجد است؛ البته با توجه به مبانی فلسفی و فقهی میتوان به دلايلي براي اين حكم برشمرد:
1. غسل نوعی شستشوی خاص است که نجاست و پلیدیهای معنوی را از بین میبرد، همانطور که شستشوی معمولی، نجاست و پلیدیهای مادی را رفع میکند.
2. وجوب غسل در هر موردی نشانه پلیدی و نجاست معنوی آن امر است، به عنوان مثال وجوب غسل در جنابت مشخص میکند که جنابت نوعی نجاست معنوی در روح و جسم ایجاد میکند که رفع آن با انجام غسل امکان دارد، شستشوی با آب یا تیمم با خاک، ضرر جسمانی آن را رفع میکند و نیت و قصد تقرب به خداوند، ضرر روحی آن عمل را برطرف میسازد.
3. حرمت ورود شخصی که غسل به گردن دارد به مساجد از دو جهت است؛ 1. ضرر برای خود شخص 2. ضرر برای مکان مقدس یا شخص دیگر، مثل کراهت حضور انسان واجب الغسل بر بالین محتضر که باعث اذیت محتضر میشود؛ یعنی نجاست معنوی هم باعث ایجاد مانع برای دریافت فیض معنوی آن مکان برای خود شخص است و هم سبب هتک حرمت آن مکان و در نتیجه مانع رسیدن فیض به دیگران میشود. پس ورود چنین شخصی به مسجد در دین ممنوع و حرام اعلام شده است.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
در پاسخ به این سوال باید توجه داشت که:
1. توصیه به دعای دسته جمعی1 و همچنین اصرار و مداومت بر خواندن دعا برای دفع مصائب2، از سنتهای نبوی صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام است. روایت شده عدهای از افراد به خاطر قحطی در سرزمینشان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و از حضرت خواستند که دعا کند تا در آنجا باران بیاید. ایشان دستور دادند تا منبر را آماده کرده و مردم جمع شوند سپس شروع به دعا نمود و خطاب به مردم فرمود آمین بگویند.3
2. زیارت عاشورا از دعاهایی است که محتوای آن مشتمل بر دو مضمون مهم است: تولّا(سلام بر خاندان رسول خدا صلی الله علیه و اله و محبّین ایشان) و تبرّا(لعن بر دشمنان خدا، رسول و خاندان ایشان صلی الله علیهم اجمعین)؛ که حاصل این دو امر، تقرّب به خدا و پنج تن آل عباست؛ زیرا تبرّا و بیزاری از دشمنان خدا، پاکی قلب از هر گونه ناخالصی را به دنبال دارد، بنابر آیه۴ سوره احزاب« ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِه؛ خداوند براى هيچكس دو قلب در درون وجودش نيافريده است»، چنین قلبی محل تابش انوار الهیه و قرار گرفتن عشق ذوات مقدسه است؛ در این صورت مقام خلیفه اللهی در او به تحقق می پیوندد؛ یعنی به اذن الهی میتواند در مخلوقات تصرف کند و تغییراتی را در عالم هستی ایجاد نماید. چنانچه در احوال برخی از علمای شیعه نقل شده که به اذن الهی، مانع مصایب و مشکلات طبیعی شدهاند.4
از اینرو علمای بزرگوار به هنگام بلایا و مصائب به مردم توصیه میکردند، زیارت عاشورا بخوانند تا با تبرّا، خانه قلب خود را از عشقهای دروغین پاک کرده و با اخلاص به درگاه الهی دعا کنند در این صورت دعای آنها مستجاب خواهد شد. چنانچه تاریخ بر این امر گواهی میدهد.5
3. آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارد که میتوان از آنها برای لعن بر بنی امیه استناد کرد هرچند که نام ملعونین به صراحت در قرآن ذکر نشده است از جمله:
الف) خداوند در آیه ۵۷ سوره احزاب میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِينا؛ خدا آن كسانى را كه او و پيامبرش را اذيت مىكنند، در دنيا و آخرت لعنت كرده، و عذابى خوار كننده براى ايشان مهيا نموده است».
طبق این آیه شریفه کسانی که آزار و اذیت به خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله برسانند، ملعون هستند. بنابر گواهی تاریخ، امام حسین علیه السلام نور دیده پیامبر صلی الله علیه و آله بودند6؛ پس آزار به ایشان موجب اذیت و آزار جدبزرگوارشان میشود و لعن برای آزاررسانندگان را به دنبال دارد.
ب) خداوند در آیه ۶۰ سوره اسراء فرمود: « ... وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْناكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآن... ؛ رویای صادقهای که به تو نشان دادیم برای آزمایش مردم بود و همچنین شجره ملعونهای که در قرآن آمده است...».
از حضرت علی علیه السلام درباره شجره ملعونه در این آیه سئوال شد، آن حضرت فرمود: «منظور فاجرین از قریش و بنی امیه هستند.»7
همچنین بنابر دیدگاه جمعي از مفسران شيعه و سني8، شأن نزول این آیه در مورد خوابی است که پیامبر صلی الله علیه و اله دیدند، نقل شده که ایشان در خواب دیدند که ميمونهايي از منبر او بالا ميروند و پايين ميآيند، بسيار از اين مسئله غمگين شد، آن چنان که بعد از آن کمتر ميخنديد.9
از نظر مفسرین، اين ميمونها همان بني اميه هستند که يکي بعد از ديگري بر جاي پيامبر صلی الله علیه و آله نشستند در حالى كه از يكديگر تقليد مىكردند و افرادى فاقد شخصيت بودند و حكومت اسلامى و خلافت رسول خدا صلی الله علیه و آله را به فساد كشيدند.10
ج) خداوند در آیه ۲۶ سوره ابراهیم11 سخن از شجره خبیثه به میان آورده که با توجه به روایات و همچنین مفهوم خبیثه که از نظر معنا با ملعونه تلازم دارد، میتوان نتیجه گرفت که لعن بر بنی امیه در قرآن آمده است.12
👇👇👇
نتیجه
۱ـ توصیه به خواندن دعاهای دسته جمعی و استمرار بر آن طبق سنت نبوی و ائمه معصومین علیهم السلام است.
۲ـ سفارش بزرگان شیعه به خواندن زیارت عاشورا برای برطرف شدن سختیها و مشکلات سند روایی ندارد، اما بنابر اینکه این دعا مشتمل بر مضامینی است که برائت و بیزاری از دشمنان خدا و نیز دوستی و محبت دوستان خدا را بیان میکند؛ تأثیر خاصی بر صفای باطن و تزکیه نفوس دارد و همین امر موجب تقرب به خدا و استجابت دعا و رفع مشکلات میشود.
۳ـ لعنهایی که در زیارت عاشورا آمده به صراحت در قرآن بیان نشده است، اما از عمومیت آیه ۵۷ سوره احزاب میتوان نتیجه گرفت که هرکس خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت طاهرین علیهم السلام را اذیت برساند، مشمول لعن ابدی خدا خواهد بود.
۴ـ در خصوص لعن بر بنی امیه که در زیارت عاشورا برآن تأکید شده است نیز میتوان به آیات ۶۰ سوره اسرا و ۲۶ سوره ابراهیم استناد کرد؛ زیرا شجره ملعونه با توجه به روایات همان بنی امیه هستند و به دلیل آن که معنای خبیثه نیز متلازم ملعونه است؛ پس این دو آیه دلیل محکمی بر لعن بر بنی امیه به شمار میآیند.
🔰 @p_eteghadi 🔰
خورشید گرفتگی در شهادت امام حسین ع و تایید ناسا !!!!
🤔#پرسش
❓ردی بر ادعای «رخ دادن کسوف (خورشید گرفتگی) بعد از کشته شدن حسین بن علی»
✍️میدانیم که واقعه کشته شدن حسین بن علی در ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری برابر با ۱۳ اکتبر سال ۶۸۰ میلادی بوده است؛ مطابق ادعای مسلمانان در این روز خورشید گرفتگی روی داده است؛ اما چنین نیست!
✍️مطابق اعلام سایت ناسا، خورشید گرفتگیای که در سال ۶۸۰ میلادی(برابر با ۶۱ هجری) روی داده، در تاریخ ۲۷ نوامبر برابر با ۲۵ صفر سال ۶۱ هجری بوده است نه ۱۰ محرم! بهعبارت دیگر این خورشید گرفتگی با زمان کشته شدن حسین ۴۵ روز فاصله دارد و برخلاف سخن مسلمانان بلافاصله پس از مرگ حسین بن علی خورشید گرفتگیای رخ نداده!
👈عجیب آنکه این خورشید گرفتگی اصلا در عراق و شام رویت نشده بلکه در مناطقی از چین و کشورهای حاشیه آن میتوانستهاند این رویداد را مشاهده کنند ❗️❗️
👇👇👇
💠#پاسخ💠
👌مساله خورشید گرفتگی پس از شهادت امام حسین علیه السلام از مسائل قطعی و مسلم تاریخی است که شیعه و سنی متفقا این قضیه را نقل کرده اند .
❕علمای اهلسنت و شیعه نقل می کنند :
" هنگامى كه حسين عليه السلام كشته شد، خورشيد چنان گرفت كه در ميانه روز، ستارگان، هويدا شدند، تا آن جا كه پنداشتيم [خورشيدْ گرفتگىِ] قيامت است. "
" لَمّا قُتِلَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام كَسَفَتِ الشَّمسُ كَسفَةً بَدَتِ الكَواكِبُ نِصفَ النَّهارِ، حَتّى ظَنَنّا أنَّها هِي "
📚السنن الكبرى: ج 3 ص 468 الرقم 6352، المعجم الكبير: ج 3 ص 114 الرقم 2838، تهذيب الكمال: ج 6 ص 433، تاريخ دمشق: ج 14 ص 228، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 2 ص 89، كفاية الطالب: ص 444، الصواعق المحرقة: ص 194؛ المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 54 نقلًا عن تاريخ النسوي، بحار الأنوار: ج 45 ص 216 الرقم 39
❕در نقل دیگر آمده است :
" هنگامى كه حسين عليه السلام شهيد شد، آسمان، سياه گشت و در روز، ستارهها پيدا شدند و حتّى ستاره جوزا را در عصر ديدم، و خاك سرخ باريد. "
" لَمّا قُتِلَ الحُسَينُ عليه السلام اسوَدَّتِ السَّماءُ، وظَهَرَتِ الكَواكِبُ نَهارا، حَتّى رَأَيتُ الجَوزاءَ عِندَ العَصرِ، وسَقَطَ التُّرابُ الأَحمَرُ. "
📚تاريخ دمشق: ج 14 ص 226، تهذيب الكمال: ج 6 ص 432، أنساب الأشراف: ج 3 ص 413 , الصواعق المحرقة: ص 194
❕روشن است تحقّق اين امر ، استحاله عقلى ندارد (مُحال عقلى نيست). بنا بر اين، وقوع آنها بر پايه ادلّه نقلىِ معتبر، قابل اثبات است.
👌معاند استناد کرده است که ناسا این قضیه را که ١٤٠٠ سال قبل اتفاق افتاده است کشف نکرده است , پس چنین چیزی واقع نشده است , در حالی که روشن است بشر با علم محدود و ناقص نمی تواند به تمام زوایای اتفاقاتی که قرنها قبل اتفاق افتاده است و از تجربه مستقیمش خارج است , پی برد و اگر اظهار نظری هم در این رابطه صورت دهد , اظهار نظری ناقص و بر پایه دلائل ظنی است که توان مقابله با ادله نقلی قطعی که وقوع این واقعه را ثابت می کند , ندارد .
❕دانشمندان جملگی بر آنند که علوم بشری ناقص است و بسیاری از مسائل است که بشر در مورد آنان امکان کشف و آگاهی ندارد .
👌 «كرسى موريسن» طبيب و روانشناس معروف در كتاب خود بنام «راز آفرينش انسان» چنين مىنويسد:
«وقتى درباره فضاى نامتناهى، يا زمان بىآغاز و انجام، يا نيروى شگرفى كه درون هسته اتم ذخيره شده، يا به عوالم نا محدود كه منظومههاى بىشمار و سيارات و ثوابت بىحساب در آن شناورند، يا به قدرت تشعشع سيارات، يا به قوه جاذبه زمين، و قوانين ديگرى كه نظام عالم بسته به وجود آن است، مىانديشيم، آن وقت به حقارت وجود خود و نقصان دانش خويش پى مىبريم».
📚راز آفرینش انسان ص ٨٧
❕دكتر «الكسيس كارل» در كتاب خود «انسان موجود ناشناخته» مىنويسد:
«به خوبى واضح است كه مساعى تمام علومى كه انسان را مورد مطالعه قرار داده است، تا كنون به جايى نرسيده، و شناسايى ما از خود هنوز نقايص زيادى در بر دارد»
📚انسان موجود ناشناخته ص ٥
❕جالب اين است كه او به همين دليل نام «انسان موجود ناشناخته» را براى كتاب با ارزش خود انتخاب كرده است، وقتى شناخت انسان از خودش تا اين حدّ محدود باشد وضع دانش او درباره ساير جهان هستى روشن است.
👌 «ويليام جيمس» عالم معروف مىگويد:
«علم ما همچون قطرهاى است ولى جهل ما همچون يك درياى عظيم!»
❕ «فلا ماريون» عالم معروف فلكى مىنويسد:
«من مىتوانم ده سال از مجهولات سؤال كنم كه شما هيچيك از آنها را نتوانيد جواب دهيد!»
📚علی الطلال المذهب المادی ص ١٣٨
👇👇👇
💠ادامه 👇
❕او در كلام ديگرى مىافزايد:
«ما فكر مىكنيم، اما همين فكر چيست؟ و راه مىرويم، اما اين عمل عضلانى چيست؟ هيچكس آن را نمىداند!». من اراده خود را يك قوه غير مادى مىبينيم، اما هر وقت اراده مىكنم دستم را بلند كنم مىبينم اراده غير مادى من دست مرا كه عضو مادى است حركت مىدهد، اين مطلوب چطور صورت مىگيرد، و آن واسطه كه قواى عقلى من نتيجه مادى مىدهد چيست؟ كسى پيدا نمىشود كه جوابى از اين سؤال بدهد».
📚همان مدرک
❕وقتى معلومات ما درباره روشنترين مسائل روزمرّه چنين باشد تكليف مسائل پيچيده، يا دور دست مكانى و زمانى ناگفته پيداست.
👌 «انشتين» رياضى دان معروف مبدع نظريه «نسبيت و بعد چهارم» در يكى از كتابهاى خود مىگويد:
«آنچه تا كنون از كتاب طبيعت خواندهايم بسيار چيزها به ما آموخته است و ما به اصول زبان طبيعت آشنا شدهايم ... ولى با اين همه مىدانيم كه درباره مجلداتى كه خوانده و فهميده شده هنوز از حل و كشف كامل اسرار طبيعت دوريم "
📚خلاصه فلسفه نسبیت به نقل از پیام قرآن ج ١ ص ١٢١
❕اینجاست که سخن خداوند به وضوح مصداق پیدا می کند که می فرماید :
" وَما اوتيتُمْ مِنَ العِلْمِ الّا قَليلًا " " و از دانش جز اندكى به شما داده نشده است. " (اسراء/ 85)
❕همین ناسایی که ملحد نظریاتش را قطعی و دقیق معرفی می کند , در موارد متعددی اشتباهات چشم گیری داشته است .
👌به عنوان نمونه می توان به اشتباه ناسا درباره سیارکی که بهطرف زمین در حال حرکت است اشاره کرد که ناسا پیشتر اعلام کرده بود که این سیارک به کره زمین برخورد خواهد کرد، اما این گزارش را از روی سایت خود برداشت و اعلام کرد که دانشمندان آن در محاسبات خود درباره فاصله سیارک یادشده با زمین و میزان تاثیرگذاری آن دچار اشتباه شدهاند.
🌐https://b2n.ir/q89537
❕برخی دیگر می نویسند :
" ولی آیا واقعاً همه این خصوصیات در ناسا وجود دارد. آیا ناسا هم عاری از هرگونه اشتباه و احتمالاً خطاهای متدوال در زمینه کاری است. جواب این سؤال بسیار ساده است. نه در ناسا هم پروژه هایی وجود دارند که بسیار دچار مشکل شده اند و خطاهای بسیار عجیب و غریبی در آنها رخ داده است. یکی از معروف ترین این پروژه ، پروژه ای مربوط به ماهواره ای است که برای بررسی شرایط جوی مریخ به این سیاره فرستاده شده است. ماهواره Mars Climate Orbiter
❕سال ۱۹۹۸ میلادی بود که ناسا با همکاری Lockheed Martin که شرکتی فعال در زمینه هوا و فضاست، ماهوارهای با قابلیت رهگیری خودکار را راهی سیاره مریخ کرد تا بتواند اطلاعاتی همچون چگونگی کارکرد آب و هوای کره مریخ را بدست آورد. اما این ماهواره که بودجه ساخت و توسعه اش ۱۹۳ میلیون دلار خرج برداشته بود، به دلیل ضعف و ناتوانی در سیستم جهت یابی خودکارش، برای همیشه در فضا گم شد. بله تعجب نکنید ، گم شد . به همین راحتی مشکل این بود که تیم طراحی ماهواره در کمپانی Lockheed Martin، سیستم اندازهگیری و مسافت سنج ماهواره را بر اساس سیستم Imperial (مایل بر ثانیه) طراحی کرده بود و نه سیستم استاندارد Metric (متر بر ثانیه). "
🌐https://b2n.ir/d04125
❕باز می نویسند :
" کارمندان سازمان ملی هوانوردی و فضایی ایالات متحده امریکا (ناسا) در زمره باهوش ترین افراد و متخصصین روی کره زمین بشمار می روند اما همه ی ما می دانیم دقیقا زمانی که در آستانه نوآوری هستیم احتمال اشتباه و خطا در آن لحظه هم به مراتب بالاتر است زیرا ممکن است با اتفاقات پیش بینی نشده ای روبرو شویم. سازمانی نظیر ناسا با آن کارکنان باهوش خود هم از قاعده مستثنی نیست و این سازمان هم اشتباهات وحشتناکی کرده است که در ادامه نگاهی به آن ها خواهیم انداخت..... "
🌐https://b2n.ir/j61633
❕بنابراین قضیه خورشید گرفتگی به خاطر شهادت امام حسین ع از مسلمات و متواترات تاریخی است و این که مثلا ناسا با علم ناقص و محدود و اشتباهات بسیار , هنوز موفق به کشف این واقعه نشده است , خللی در اصل ماجرا وارد نمی کند .
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 معنی به یاد امام زمان(عج) بودن
◻️ آیت الله مهدوی گفت: ما اگر عاشق حضرت ولیعصر(عج) هستیم باید زمینه ظهور آن حضرت را با اصلاح نفس خود و جامعه فراهم کنیم.
🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️ #حدیث
🔸پیامبر اکرم (ص):
🔹هر کس به گرفتار و درمانده اى قرض بدهد و در پس گرفتن آن خوشرفتارى کند [گناهانش پاک شده]اعمالش را دوباره شروع مى کند و خداوند در برابر هر درهم، هزار قنطار (ثروتى فراوان) در بهشت به او عطا کند. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص ۲۸۹)
🔰 @p_eteghadi 🔰
سؤال:
اینکه پیامبر اسلام با دختر بچه هفت یا هشت ساله ازدواج میکند، مانند ازدواج با عایشه به نقل از همه منابع موثق تاریخ اسلام و امام خمینی در کتاب تحریرالوسیله ازدواج با طفل شیرخواره را با اذن پدر جایز میداند(لذت بردن از ران شیرخواره) و خداوند نیز در قرآن وعده دختربچه (کواعب اترابا) به بهشتیان میدهد، آیا این مسأله ظلم در حق شیرخوارگان و کودکان نیست؟
👇👇👇👇
✅پاسخ:
مطلب فوق در واقع شامل سه محور است:
پاسخ محوراول( ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با دختر خرد سال)
اسلام به دلیل مصلحت انسانها و تفاوت سن بلوغ جنسی، شرایط شخصی، خانوادگی، قومی، اقلیمی و... تحقق عقد ازدواج را محدود به سن زیستی معینی نمیکند، بلکه در صورت بلوغ، صحت عقد ازدواج را منوط به اختیار و رضایت طرفین ازدواج میداند و ازدواج پسر و دختر خردسالی را که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند، با ولایت ولی شرعی (پدر یا جد پدری) آنها با عدم وجود مفسده صحیح میداند.1
جواز انعقاد عقد ازدواج به معنای جواز همه استمتاعات جنسی و اعمال زناشویی نیست؛ زیرا بعضی از لذت های جنسی بین زن و شوهر (دخول) مشروط به سن بلوغ است و قبل از بلوغ حرام شمرده شده تا از هرگونه آسیب جسمی و روحی زن جلوگیری شود.2 این مسئله طبق نقل اهل سنت در زندگی پیامبر اکرم در ازدواج با عایشه اتفاق افتاده است و آن حضرت، عایشه را در سن شش سالگی با در خواست و اجازه پدرش (ابوبکر به افتخار خویشاوندی با رسول خدا صلی الله علیه و آله ) به عقد خود در آورد، ولی مراسم زفاف و زناشویی آنان بعد از بلوغ عایشه انجام شد،3 البته طبق نقل مورد اتفاق مورخین، عایشه در هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله در سال اول هجری، هفده ساله بوده؛ این مسأله از مقایسه سن او با خواهرش اسماء که در سال اول هجری بیست و هفت سال داشت، بدست میآید؛ زیرا اسماء ده سال از عایشه بزرگتر بوده است.4
علاوه براین روایاتی از معصومین علیهم السلام وارد شده که ازدواج قبل از سن بلوغ را نهی میکنند از جمله:
شخصي به امام صادق یا امام کاظم علیهم السلام عرض كرد: ما فرزندان خود را در كودكي به ازدواج در ميآوريم. امام فرمودند: اگر آنان را در خردسالي و سنين پايين به ازدواج درآوريد، بعيد است كه با هم اُنس و اُلفت بگيرند.5
پاسخ محوردوم(فتوای امام خمینی رحمه الله علیه در مورد صحت ازدواج با شیرخواره)
ازدواج و ارتباط جنسی با دختر شیرخواره یک بحث فقهی و حقوقی تخصصی است که اگر سیر علمی آن و علت طرح چنین موضوعی در فقه تبیین نشود سبب بدفهمی عموم مردم و سوءاستفاده مغرضان میگردد. همه بحثهای فقهی، از یک نیاز اجتماعی شروع میشود، اما به تدریج در کتب فقهی تخصصی میشود؛ یعنی خود موضوع و زوایای مختلف آن، محل تاملات و دقتهای فقهی و حقوقی قرار میگیرد؛ که اگر کسی فقط آخرین فتواها را - بدون توجه به سیری که به اینجا رسیده - ببیند، آن را بحثی بیحاصل یا حتی نادرست قلمداد میکند.
مسلمانان اعم از شیعه و اهل سنت در گذشته مساله محرم و نامحرم را جدیتر رعایت میکردند، گاهی لازم بوده بدون ازدواج و تشکیل خانواده کسی را به دیگری محرم کنند به عنوان مثال زنی مستطیع میشد و میخواست با کاروانی که چند ماه در راه بود به حج برود در این صورت یکی از آشنایان او که در کاروان بود را به آن زن محرم می کردند تا او را همراهی و کمک کند. یک راه این بود که صیغه ازدواج موقت، محدود به حد محرمیت بخوانند، اما چنانچه زن، شوهر داشت، عقد موقت ممکن نبود در این مواقع یکی از محارم سببی دیگر، مادر زن است؛ مساله مطرح در چنین فرضی این است که آیا میتوان خطبه عقد را بین آن مرد و دختر نوزاد این زن جاری کرد تا این زن، مادرزنِ شرعیِ آن مرد و در نتیجه محرم به او شود؟ امروزه برای کسانی که میخواهند فرزندخواندهای بیاورند، نیز از این فرمولها استفاده میشود.
پاسخ فقها به این مساله از قدیم اختلافی بوده به عنوان مثال شهید ثانی به صراحت چنین حکمی را غیرمجاز اعلام میکند، در معاصران نیز بسیاری تصریح به عدم جواز آن کردهاند.
ریشه بحث استفاده جنسی از نوزاد این طور آغاز شد که بر اساس مبنای مشهور فقها، اساساً عقد نکاح و لوازم آن (مانند محرمیت) در جایی جاری میشود که امکان تمتع جنسی وجود داشته باشد. مثلاً اگر کسی عنین(فاقد توانایی جنسی) باشد آیا عقد نکاح با اومحقق می شود یا اساسا چنین عقدی منعقد نمی گردد؟
وقتی بحث به اجرای عقد ازدواج در شیرخواره میرسد فقهایی که شرط صحت عقد در شیرخواره را امکان استفاده جنسی میدانند، دو دسته میشوند:
دسته اول معتقدند چون امکان عقلایی تمتع از نوزاد وجود ندارد، اساساً عقد باطل است و در این صورت نمیتوان از عقد شیرخواره برای محرمیت استفاده کرد.
دسته دوم ضمن تاکید بر حرمت دخول، فرض بعضی از تمتعات جنسی در شیرخواره را میپذیرند؛ پس عقد نکاح وی باطل نیست و محرمیت حاصل میشود؛ البته این گروه در نهایت معتقدند؛ علی رغم فرض تمتعات از شیرخواره، این مسأله امری غیرعقلایی و چنین عقدی محل اشکال است.6 از این رو امام خمینی رحمه الله علیه گرچه این فرض را ممکن ولی چون آن را غیرعقلایی میداند، بنا بر احتیاط، مدت عقد موقت را تا سن بلوغ قرار میدهد.7
👇👇👇👇
پاسخ محور سوم(معنای «کواعبا اترابا» که خدا به بهشتیان وعده داده است)
کواعب جمع «کاعبه» به معنای دختری است که پستان او برآمده و در اوان نوجوانی پاگذاشته است.8 «اتراب» جمع «ترب» به معنای هم سال یا هم سان است.9 اگر معنای اتراب «هم سال» باشد، دیگر معنا ندارد که «کواعب» را به معنای دختران کم سال معنا کنیم؛ زیرا به یقین همسران بهشتی آنان کم سال نیستند.
اگر هم «اتراب» به معنای هم سان با همسران بهشتی در زیبایی و سایر صفات باشد، برآمدن پستان قطعا به معنای خردسالی نیست؛ زیرا بسیار طبیعی است که هم زمان با آشکار شدن نشانههای رشد جسمانی، بلوغ نیز در دختران محقق گردد. علاوه بر اینکه اساساً قوانین حاکم در بهشت از نظر خردسالی، بلوغ، عادت زنانه و ... با قوانین این جهان قابل مقایسه نیست.10
نتیجه
1.عایشه طبق مستندات تاریخی در سال اول هجری و در سن هفده سالگی با رسول خدا صلی الله علیه و آله ازدواج کرده است.
2. عقد ازدواج نوزاد برای مصالحی چون محرمیت جهت فرزند خواندگی و ... در فقه مطرح شده است که طبق نظر فقهاء موافق در صورتی محرمیت ایجاد میشود که فرض تمتع جنسی ممکن باشد؛ بنابراین، مسأله فقهی مورد نظر در صدد حل یک نیاز اجتماعی است و به معنای جواز تحقق تمتع جنسی نیست.
3. «کواعب اتراب» به زنان بهشتی اشاره دارد که در اوان جوانی بوده و با همسران خود همسال یا همسان هستند و به هیچ وجه به معنای دختر بچه نیست.
4- لازم به ذکر است اینگونه شبهات ریشه در جهل به مبانی و جوانب مختلف دین، غرض ورزی ، اسلام ستیزی و ... دارد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
یکی از مصادیق تعامل با همنوعان، نحوه رفتار با همسایگان است که اسلام به حسن معاشرت و خوشرفتاری با آنان سفارش و تأکید بسیار دارد. در قرآن کریم آمده است:« وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ...؛ و خدا را بپرستيد و هيچ چيز را شريك او قرار ندهيد و به پدر و مادر نيكى كنيد و همچنين به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و همسايه نزديك و همسايه دور... .»(نساء/36)
و نیز در روایات متعددی حفظ مقام و حقوق همسایگان مورد توجه و تأکید قرار داد شده است. از آن جمله امام باقر علیه السلام میفرماید: «... همسایه مانند خود انسان است، از هر گونه زیان و گناه باید محفوظ باشدو حرمت همسایه بر همسایه مانند حرمت مادر است»1.
همچنین امام سجاد علیه السلام در مورد حقوق همسایه فرمودند:«... هر گاه از وی بدی دیدی آن را بپوشان، هر گاه دانستی خیرخواهی تو را میپذیرد، در خفا او را نصیحت کن، هنگام سختیها تنهایش مگذار، از لغزشش درگذر و گناهش را ببخش و کریمانه با وی رفتار کن».2
و نیز از روایات استفاده میشود که پاداش نیکی به همسایه، آبادانی، عمر طولانی، افزایش روزی، شمول رحمت الهی و ورود به بهشت است؛ مقابل آن، کیفر همسایه آزاری و بی توجهی به او محرومیت از رحمت خدا و رسوایی در دنیا و آخرت است.3
حال با توجه به این همه سفارش اسلام در مورد حقوق همسایگان، دین اسلام همچنین برای در امان ماندن از آزار و اذیت آنان راه حلهایی دارد:
صبر و شکیبایی: بنابر آموزههای دینی و احادیث اهل بیت علیهم السلام صبر بر آزار و اذیت همسایه، خود از مصادیق حسن همجواری با آنان است.از امام کاظم علیه السلام نقل شده است:«لیس حسن الجوار کفّ الأذی و لکن حسن الجوار صبرک علی الأذی؛ حسن همجواری به ترک آزار نیست، بلکه به شکیبایی در برابر همسایه است».4
بنابراین برای دفع آزار همسایگان در ابتدا باید سعی بر این باشد که با رفتاری سنجیده، صبورانه و زبانی نرم و ملایم افراد را به خود جذب کرده و خود را از آسیب آنها محفوظ بداریم.
اما برای در امان ماندن از آزار و اذیت کسانی که روش فوق در آنان کارساز نیست، میتوان از صدقه و دعاهای وارد شده در این مورد بهره جست از جمله:
الف) در حدیثی نقل شده مردی از آزار و اذیت همسایهاش نزد امام حسن علیه السلام شکایت کرد. حضرت به او فرمود:«وقتی نماز مغرب را خواندی پس از آن دو رکعت نماز بخوان و بعد از نماز بگو: يَا شَدِيدَ الْمِحَالِ يَا عَزِيزاً ذَلَّلْتَ بِعِزَّتِكَ جَمِيعَ مَا خَلَقْتَ اكْفِنِي شَرَّ فُلَانٍ بِمَا شِئْتَ؛ ای خدایی که محکم نقشه می کشی و نفوذ ناپذیر هستی، ذلیل و رام کردی با عزتت مخلوقاتت را، کفایت کن برای من شرّ فلانی(نام شخص را بگوید)را هر طور که خودت میخواهی»5.
ب) امام سجاد علیه السلام با این دعا از شرّ شیطان انس و جنّ به خدا پناه می برد:« وَ أَعِذْنِي وَ ذُرِّيَّتِي مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، وَ مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ و الْعَامَّةِ وَ اللَّامَّةِ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ سُلْطَانٍ عَنِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مُتْرَفٍ حَفِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ شَدِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَرِيفٍ وَ وَضِيعٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ قَرِيبٍ وَ بَعِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لِرَسُولِكَ وَ لِأَهْلِ بَيْتِهِ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا، إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ. (6) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ مَنْ أَرَادَنِي بِسُوءٍ فَاصْرِفْهُ عَنِّي، وَ ادْحَرْ عَنِّي مَكْرَهُ، وَ ادْرَأْ عَنِّي شَرَّهُ، وَ رُدَّ كَيْدَهُ فِي نَحْرِهِ. (7) وَ اجْعَلْ بَيْنَ يَدَيْهِ سُدّاً حَتَّى تُعْمِيَ عَنِّي بَصَرَهُ، وَ تُصِمَّ عَنْ ذِكْرِي سَمْعَهُ، وَ تُقْفِلَ دُونَ إِخْطَارِي قَلْبَهُ، وَ تُخْرِسَ عَنِّي لِسَانَهُ، وَ تَقْمَعَ رَأْسَهُ، وَ تُذِلَّ عِزَّهُ، وَ تَكْسُرَ جَبَرُوتَهُ، وَ تُذِلَّ رَقَبَتَهُ، وَ تَفْسَخَ كِبْرَهُ، وَ تُؤْمِنَنِي مِنْ جَمِيعِ ضَرِّهِ وَ شَرِّهِ وَ غَمْزِهِ وَ هَمْزِهِ وَ لَمْزِهِ وَ حَسَدِهِ وَ عَدَاوَتِهِ وَ حَبَائِلِهِ وَ مَصَايِدِهِ وَ رَجِلِهِ وَ خَيْلِهِ، إِنَّكَ عَزِيزٌ قَدِيرٌ(8)» 6.
ج) امام باقر علیه السلام در مورد دفع شرّ ظالم با صدقه میفرماید:« عليكم بالصدقة فبكروا بها فإنها تسود وجه إبليس و تكسر شرة السلطان الظالم عنكم في يومكم ذلك؛ روز را با صدقه آغاز کنید که صدقه روی ابلیس سیاه کرده و شرّ آن روز سلطان ستمگر را بیاثر میکند».7
👇👇👇👇
نتیجه:
1-راهکار اولیه برای دفع آزار همسایه صبر و شکیبایی و مدارا است.
2-صدقه دادن و خواندن دعاهای وارده؛ از راههای دیگر رهایی از شرّ همسایه بد است.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✍️پاسخ: مقصود از بیمار مشرف به مرگ، بیماری است که پزشکان و یا دیگر افراد خبره از ادامه زندگی او ناامید شده و اعلام میکنند که مرگ او به زودی فرا خواهد رسید.
🔸بر اساس مبانی فقهی، اگر شخصی به صورت عادی بیمار شود و بیماریِ او به مرگش متصل نشود، مانند شخص سالمی است که در اموالش هرگونه بخواهد میتواند تصرف کند و تمام تصرفات او در اموالش نیز نافذ است. اما اگر بیماریِ او به مرگش متصل شود، برخی فقها معتقدند، وی محجور شمرده شده و تصرف وی در اموالش محدود میگردد.
🔹فقها معیارهای گوناگونی برای شناخت مریض مشرف به مرگ ارائه دادهاند:
هر بیماری خطرناکی که احتمال مرگ در اثر ابتلا به آن زیاد باشد، بیماری مشرف به مرگ است.
🔸ویژگی بارز این قبیل بیماریها آن است که بیشتر افراد مبتلا به آنها دچار وحشت و اضطرابی دائمی هستند، آنگونه که از زندگی خود قطع امید کرده، هر لحظه در انتظار فرا رسیدن مرگ خویش به سر میبرند. شاید به همین دلیل است که در فقه از آنها با عنوان امراض مخوف یاد شده است.
🔹 هر بیماری که شخص بر اثر ابتلا به آن بیماری و در ادامه آن بمیرد، بیماریِ مشرف به مرگ شمرده میشود.
هر بیماری که عرفاً مرگآور باشد، بیماری مشرف به مرگ محسوب میشود، اگرچه بیمار با وجود آن، مدتی طولانی به زندگی ادامه دهد و به اصطلاح پس از ابتلا به آن فوراً نمیرد.
🔸با توجه به تعاریف بالا میتوان گفت؛ بیمار متصل به مرگ مربوط به کسی است که از انجام امور عادی و روزمره خود به یکباره ناتوان شود و پزشکان بر کشنده بودن بیماری او - به صورت موردی و با ملاحظه نوع بیماری - گواهی دهند و سرانجام فرد مورد نظر با همان بیماری از دنیا برود.
🔷در مورد محجوریت بیمارِ مشرف به مرگ نیز نظرات متعددی از سوی فقها ارائه شده است:
🔸 بعضی از فقهای متقدم هیچ تفاوتی میان تصرفات مالی شخص بیمار و سالم از حیث نحوە نفوذ این تصرفات قائل نبودند.
🔹برخی فقها، دامنهی نفوذ تصرفات تبرعی بیمار مشرف به مرگ را به ثلث اموال او محدود کرده و در بیش از این مقدار، اجازهی ورثه را لازم دانستهاند.
🔸در میان فقهای معاصر، برخی، با وجود اقوی شمردن نظریهی دوم، نظریهی عدم نفوذ منجزات بیمار مشرف به مرگ را در بیش از ثلث، ضعیف دانستهاند. از اینرو، تمام تصرفات بیمار، حتی در بیماری مشرف به مرگ او نافذ خواهد بود.
💠بنابر این، با توجه به این اختلاف نظرها، در حال حاضر، قانونگذاران در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران -که برگرفته از آیات و روایات و متأثر از آرای فقیهان است - بیماری متصل به مرگ را در شمار اسباب محجوریت به شمار نیاوردهاند.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✍️پاسخ:
✅در بین عامه مردم معمول ان است که برخی از روزها و ایام سال را نحس می خوانند و برخی دیگر از ایام را مبارک که یکی از معروف ترین این زمان ها مربوط به اغاز ماه صفر است؛ چنان که به این مطلب در کتاب شریف مفاتیح الجنان نوشته شیخ عباس قمی نیز اینگونه اشاره شده: (این ماه (صفر) معروف به نحوست است) (مفاتیح الجنان، مرحوم شیخ عباس قمی، در اعمال ماه صفر، فصل هشتم، ص ۳۹۱.)
👈نحوست ماه صفر، ادعای مشهوری است که دلیل متقنی ندارد. در باب اصل نحوست ایام باید گفت از نظر عقل محال نیست که اجزای زمان با یکدیگر تفاوت هایی را داشته باشند، ولی استدلال عقلی برای ان نمی توان اورد. اما با مراجعه به قران مییابیم که تنها در دو مورد اشاره به نحوست ایام شده که مربوط به قوم عاد است: (ما بر هلاک انها تندبادی در روز پایداری نحسی فرستادیم) (قمر، ایه ۱۹.) و در سوره دیگر می فرماید: (ما تندبادی سخت و سرد در روزهای شومی بر انها مسلط ساختیم). (فصلت، ایه ۱۶.)
🔹ضعف سند و دلالت روایات درباره نحوست ماه صفر
👈در باب روایات، احادیث تقریبا متعددی را میتوان در این زمینه یافت که اشاراتی به بحث نحوست برخی ایام و یا حالات در انها شده است. اما درباره ماه صفر به ویژه روایاتی که نقل شده، دارای ضعف سند و دلالت هستند؛ ولی باید اقرار کرد که در بین مردم نحوست این ماه دارای شهرت است که شاید این شهرت به خاطر حوادثی باشد که در ان اتفاق افتاده است.
✍️مرحوم علامه مجلسی در زاد المعاد به علت این شهرت اینگونه اشاره فرموده اند: (و هذا الشهر مشهور بالنحوسه و الشوم، و یمکن ان یکون لذلک وجهان... )؛ ماه صفر به نحس بودن و شومی شهرت یافته است. ممکن است علت این مطلب یکی از این دو وجه باشد:
👈۱. بنابر نظر علمای شیعه وفات پیامبر اعظم (ص) در این ماه بوده است و همین باعث نحس قلمداد شدن این ماه شده.
👈۲. ماه صفر بعد از ذی القعده و ذی الحجه و محرم قرار گرفته است و این سه ماه جزو ماه های حرامند و کسی جرات نمی کرده در انها به قتل و جنایت بپردازد (زیرا دیه ان دو برابر است و عرب جاهلی هم به انها احترام می گذاشته و از قتل و جنایت پرهیز می کرده است). بعد از این سه ماه حرام در ماه صفر جنایت و قتل و جنگ اغاز میشده و به همین سبب مردم این ماه را منحوس قلمداد کردهاند. البته در بین روایات شیعی روایتی که دلالت بر شومی و نحسی این ماه داشته باشد، ندیده ام و در روایات غیر معتبر عامی مواردی وجود دارد که اعتباری به انها نیست. (برگرفته از زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص: ۲۴۷)
💠راهکار شیخ عباس قمی برای رفع نحوست
👈بنابراین به نظر می رسد نحوست این ماه بیش از انکه جنبه عقلی و یا روایی داشته باشد، در نتیجه تلقین هایی است که افراد برای خود به وجود می اورند و این نوع نگاه سبب ارتباط دادن برخی حوادث پیش امده برای خود و دیگران با این ماه می شود که در واقع ارتباطی بین انها نبوده و نیست. اما به هر حال بر فرض پذیرفتن احتمال نحوست این ماه، روش هایی برای دفع ان ارایه شده که می توان به انها مراجعه کرد.
💢با این وجود مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح چنین می نویسد: برای رفع نحوست هیچ چیز بهتر از تصدقات و ادعیه و استعاذات وارده نیست و اگر کسی بخواهد که محفوظ بماند از بلاهای نازله در این ماه، در هر روز ۱۰ مرتبه بخواند این دعایی را که محدث فیض (ره) در خلاصهالاذکار ذکر فرموده: (یا شدید القوی، یا شدید المحال، یا عزیز یا عزیز یا عزیز ذلت بعظمتک جمیع خلقک فاکفنی شر خلقک، یا مجمل یا منعم یا مفضل یا لا اله الاانت، سبحانک انی کنت من الظالمین، فاستجبنا له ونجیناه من الغم وکذلک ننجی المومنین، و صلی الله علی محمد و اله الطیبین الطاهرین).(وقایع الایام، ص: ۲۶۵؛ خلاصه الاذکار، ص: ۳۰۴)
📚منبع:حوزه نت
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
آزار و اذیت در صورتی تحقق مییابد که موجود زنده در معرض چیزی قرار گیرد که خلاف طبع و میل او باشد.1 هر موجودی از درک و شعور برخوردار است و به میزان احساس و ادراکی که دارد از برخی چیزها که سازگار با طبیعتش است، لذّت می برد و از برخی امور که با طبیعتش منافات دارد، اذیت می شود، مانند گیاهی که به سمت نور متمایل شده و از آن لذّت می برد و از مکان تاریک و خشک آزار می بیند؛ چون رو به زردی می گراید و از رشد و نمو باز می ماند.
به هر اندازه که میزان ادراک و احساس موجودات، قویتر باشد، لذات و آلام شان نیز شدیدتر است؛ بنابراین حیوانات نسبت به گیاهان لذت بیشتری را درک میکنند و از ناخوشیها آزار بیشتری میبینند. به همین دلیل، هرچند که خداوند حکیم همه موجودات را برای انسان آفریده و مسخّر وی کرده است،2 اما توصیههای فراوانی نیز در رعایت حقوق آنها فرموده تا آزار نبینند، از جمله موجوداتی که خداوند حکیم بهرهمندی از آنها را برای انسان از جهات گوناگونی جایز دانسته چهارپایان هستند. چهارپایانی مانند شتر، گاو و گوسفند از حیوانات حلال گوشت بوده و به شرطی که ذبح شرعی گردند، خوردن گوشت آنها مانعی ندارد و حتی در مناسک حج دستور به قربانی این حیوانات هم داده شده است.
شاید در ابتدای امر، ذبح و قربانی یک کار غیراخلاقی به نظر آید و مصداق آزار رساندن به حیوان محسوب گردد؛ زیرا موجب قطع حیات از آنها می شود که مخالف با میل طبیعی شان یعنی ادامه حیات و زندگی است . اما با توجه به دلایل زیر روشن می گردد که در واقع چنین نیست زیرا:
1. هر یک از موجودات جهان، هدف وكمالي دارند که از نخستین روز پیدایش به سوی آن هدف حرکت ميكنند. هر موجودی پساز طیکردن تمام مسیرهای تکاملی و پشتسر گذاردن قوهها و فعلهای گوناگون سرانجام به کمال خود میرسد، براي مثال سیب که در نخستین مراحل وجودی خود دانهاي بيش نيست، مراحلی را پشتسر میگذارد تا به کمال خود برسد که میوهای خوشمزه است؛ علاوه براین برخي از موجودات، هدف موجودات دیگر هستند؛ یعنی بهاینعلت آفریده شدهاند تا موجودی دیگر از آنها بهرهمند شود: گیاهان بهاین علت آفریده شدهاند تا حیوانات و انسانها از آن بهرهمند شوند یا حیوانات نیز برای این آفریده شدهاند تا انسان از آنها استفاده کند و هدفنهاییخلقت، انساناست.3
2. در روایات فراوان مصادیق آزار رساندن به حیوانات بیان شده است از جمله: تازیانه زدن4، دشنام دادن5، مُثله کردن(بریدن گوش یا دم حیوان، اخته کردن اسب و ... )6 و ... اما در هیچ روایتی، ذبح شرعی را مصداق آزار به حیوان حلال گوشت ذکر نکرده است؛ زیرا هدف خداوند از آفرینش حیوانات حلال گوشت، نفع رسانی به انسان از طریق استفاده از گوشت، پوست، پشم، کُرک و سایر موارد بوده است.7
3. فقه و کلام شیعه، حیوان را محترم میشمارد و پیرو آن، برای او حقوقی را لازم میداند و همچنین از نظر عرف مردم نیز آزار رساندن به حیوانات قبیح است؛ زیرا تمام جانداران حق حیات دارند و از بین بردن آنها، نیاز به دلیل موجه است. هر موجود زندهای برای بقای خود تلاش میکند و برای حفظ حیات خویش، از دیگر مخلوقات بهره میبرد؛ این تزاحم در همه طبیعت حکمفرماست و این چرخه ارتزاق موجودات از یکدیگر، همواره ادامه دارد. انسان که به دلیل ساختار پیچیدهاش دارای تنوع غذایی است، برای تغذیه خود علاوه بر گیاهان به گوشت هم نیاز دارد؛ از اینرو در قرآن کریم آیات بسیاری آمده که جواز مصرف حیوانات حلال گوشت را صادر کرده است: «اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَنْعَامَ لِتَرْکَبُوا مِنْهَا و مِنْهَا تَأْکُلُونَ؛ خداوند کسی است که چهار پایان را برای شما آفرید تا برخی را سوار شوید و از برخی تغذیه کنید»(غافر/89)؛ در احادیث اهل بیت (علیهم السلام) نیز دستوراتی برای ذبح داده شده تا حیوان آزار نبیند از جمله:
۱.تیز نمودن چاقوی ذبح (تا گلوی حیوان، راحت تر بریده شود)؛
۲.سرعت در قطع سر حیوان و ذبح او؛
۳. نشان ندادن چاقو به حیوان؛
۴.جابجا نکردن حیوان بعد از ذبح( بلکه باید آن را رها سازند تا به راحتی روح از بدن وی جدا شود و کاملا بمیرد)؛
۵.مهربانی و ملاطفت با حیوان به هنگام بردن به سمت قربانگاه و آماده کردن برای ذبح؛
۶.آب دادن به حیوان قبل از ذبح؛
۷.روبه قبله ایستادن ذبح کننده؛
۸.کشیدن چاقو با سرعت و فشار لازم بر گردن حیوان (تا به سهولت و راحتی این امر انجام شود و حیوان زجرکش نشود).8
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰اگر خداوند از @سرنوشت نهایی ما آگاه است چرا ما را #خلق نموده؟
✍️پاسخ:
✅کمال و عدم نقص در صفات و ذات الهی آن است که خدای متعال بر مجموعه مخلوقات احاطه علمی داشته باشد. بر این اساس علم الهی احاطه بر جمیع مخلوقات از جمله انسانها داشته؛ منتهی می بایست بدین امر توجه داشت که در مورد انسان که موجودی مختار و صاحب اختیار است؛
👈 اراده خدا بر آن تعلق یافته که انسانها بر اساس اختیار خود مسیر زندگی خویش را انتخاب نمایند. بر این اساس خدای متعال می داند که هر یک از افراد بشر بر اساس انتخاب و اختیار خویش چه مسیری را انتخاب نموده و مسیر زندگی دنیایی وی به کجا ختم خواهد شد.
👈و از آنجا که انتخاب مسیر بر اساس اختیار انسان بوده پاداش و جزا و همچنین مجازات او معنا و مفهوم خواهد داشت.
👈بر این اساس هدف خلقت انسان رسیدن او به مقصد که همان کمال اوست می باشد.منتهی وصول به چنین کمالی اجباری نبوده؛ بلکه خواست خدا بر آن تعلق یافته که انسانها بر اساس اختیار و انتخاب خود مسیر زندگی خویش را انتخاب نمایند.
👈با توجه به مطالب فوق می گوئیم: وجود موجودی مختار که قابلیت رسیدن به کمالات برتر را داشته خیر می باشد بر این اساس اراده خدا بر خلقت آن تعلق یافته. منتهی خواست خدا بر آن است که چنین موجودی با اراده خویش سعادت و یا شقاوت خویش را انتخاب نماید و براین اساس علم الهی به معنای جبر مخلوق در انتخاب مسیری خاص نخواهد بود.
📎 #اعتقادی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🔰 @p_eteghadi 🔰
💢موکل انگشتر💢
در خصوص موجوداتی به نام موکل حرف و حدیث های بی پایه واساس بسیاری گفته می شود که قابل اعتنا و توجه نیست، اما در این حقیقت که برخی از ملائکه موکل بر انجام اموری از جانب خداوند هستند،تردیدی نیست، خداوند فرشتگان را تدبیر کنندگان امور و کارها می خواند :فالمدبرات امرا.
همچنین به تصریح قرآن برخی از فرشتگان مامور به حفاظت و توجه به انسان واعمال او هستند؛ « و ان علیکم لحافظین، کراما کاتبین ؛ همانا بر شما نگهبانند، ارجمندانى که نویسنده هستند ».
چه بسا به این گروه از ملائکه که مسئولیت هایی را در عالم از جانب خداوند بر عهده دارند و یا مامور بر مراقبت از انسان و اعمال او هستند، موکل اطلاق بشود؛ اما اسامی که در برخی از کتب بی سند و بی اعتبار در مورد نام این فرشتگان و توسل و پناه بردن به آن ها ذکر شده، ارزش و اعتبار علمی ندارد و نباید به آن ها توجه کرد.ظاهرا در منابع دینی در خصوص توسل وکمک خواستن از ملائکه توضیح و توصیه ای وجود ندارد.
همچنین در برخی منابع غیر مستند جنیان بسیاری به عنوان موکل برای انجام اموری معرفی می شوند. نام های عجیب و غریبی برای آن ها برده می شود. راهکارهایی برای تسخیر و ارتباط با آن ها بیان می شود که هیچ یک از این ادعاها قابل قبول نیست و نباید به این امور توجه نمود. اصولا ورود در این حوزه رفتارها به هیچ وجه مورد توصیه بزرگان نیست و در مورد این که جایز است جنیان را تسخیر کرده و آنها را به خدمت گرفت بین فقها اختلاف است و برخی از مراجع به طور کامل حکم به حرمت این امر داده اند.)
.امام خمینی،تحریرالوسیله،مسئله 16 از مکاسب محرمه، ج 1،ص 473
🔰 @p_eteghadi 🔰