#حدیث
✍امام صادق عليه السلام: تسبيحات فاطمه عليها السلام در هر روز و در پى هر نماز، نزد من، محبوبتر از هزار ركعت نماز در هر روز است
الكافی جلد3 صفحه343
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان #مهدوی
💢آیه لااکراه و قتل مرتد 💢
خداوند متعال مى فرمايد:
لا إِكْراهَ فِى الدِّينِ
در دين، اكراهى نيست.
(البقره: 256)
1 معنى آيه ى شريفه اين است كه امور اعتقادى اساساً قابل اجبار نيستند، نه اينكه اجبار ممكن است ولى اسلام حكم به اجبار نمى كند. چون اعتقاد، امر قلبى است و امر قلبى را نمى توان با اجبار پديد آورد. نمى توان با تهديد و كتك زدن كسى را وادار كرد كه كسى را دوست داشته باشد يا از كسى متنفر شود. چون اين امور، مربوط به قلبند.
بلى مى توان كسى را با زور و تهديد واردار نمود كه در زبان اظهار محبّت به كسى كند يا به وجود خدا اقرار نمايد يا به ظاهر نماز بخواند ولى هيچگاه نمى توان او را به زور وادار نمود كه در قلب نيز به آن شخص محبّت داشته باشد يا وجود خدا را بپذيرد يا به نيّت قربهالى الله نماز بخواند.
بلكه بر عكس، هر چه كسى را به اين گونه امور بيشتر اجبار نمايند خود به خود نتيجه ى معكوس مى دهد و انزجار شخص زيادتر مى شود. لذا نمى توان يك شخص غير مسلمان را با زور واداشت كه مسلمان شود يا كسى را كه قلب او از اعتقاد و يقين به اسلام برگشته نمى توان با زور وادار نمود كه دوباره به اسلام معتقد گردد. تنها كارى كه براى او مى توان نمود اين است كه با استدلال، يقين او را نسبت به حقّانيّت اسلام بازسازى نمود.
2 امّا اگر كسى از اعتقاد به اسلام برگشت، هيچگاه اسلام حكم به اعدام او نمى دهد. حكم اعدام مرتدّ به خاطر امر ديگرى است نه به خاطر برگشتن او از اعتقاد به اسلام.
اگر كسى از اعتقاد به اسلام برگشت و كفر خود را هم علنى نساخت و به تبليغ بر ضدّ اسلام قيام نكرد، هيچگاه اسلام او را محكوم به اعدام نمى داند.
لذا تا اينجا «لا اكراه فى الدّين» امّا اگر كسى بعد از ارتداد، كفر خود را اعلام عمومى نمود و به اين وسيله دست به تخريب اعتقادات ديگران زد، و خواست ابّهت دين را بشكند و اسلام را دينى سست جلوه دهد، در اين هنگام است كه اعدام او لازم مى شود.
و اين حكمى است عقلانى كه در تمام ممالك جهان مشابه آن اجراء مى شود.
براى مثال اگر كسى مبتلا به مرض ايدز شد آيا جامعه به او اين اجازه را مى دهد كه آزادانه به اشاعه ى ويروس ايدز بپردازد؟
يا اگر كسى به اين اعتقاد رسيد كه دروغ گويى و فريب و خيانت براى رسيدن به هدف جايز است، آيا جامعه به او اجازه مى دهد كه او اين اعتقاد خود را علنى ساخته اين اعتقاد را تبليغ كند؟
اگر كسى به اين باور معتقد شد كه عالم پوچ و زندگى فاقد ارزش است پس بايد خودكشى نمود، آيا عقلاى يك جامعه به چنين كسى اجازه مى دهند كه باورهاى خود را علنى ساخته افراد جامعه را تحريك به خودكشى نمايد؟
پس اگر در چنين مواردى كه پاى سلامتى جسمى يا روانى جامعه در ميان است، قشر غالب جامعه از آرمانهاى منطقى خود دفاع مى كند و عامل مخرّب را محدود مى سازد، چگونه اسلام به كسى اجازه دهد كه نه سلامت جسمى يا روانى كه فراتر از آن سعادت ابدى ديگران را به خطر اندازد؟
3 همچنين اگر يك مسلمان كه قلباً اعتقادات اسلامى را قبول دارد، عملى دينى را همراه با اعتقاد به وجوب آن علناً نه در حوزه ى شخصى ترك نمود، باز گفته نمى شود «لا اكراه فى الدّين» بلكه اينجا اسلام حكم مى كند كه بايد او را نهى از منكر نمود و اگر مقاومت كرد، مى توان او را مجازات كرد. چون اينجا ديگر سخن از حيطه ى باور قلبى نيست كه اكراه ممكن نباشد، بلكه شخص در عين داشتن باور قلبى در عمل سستى مى ورزد. بر همين اساس است كه اگر مسلمانى علناً روزه خورد يا شرب خمر نمود مجازات مى شود.
البته اين مجازاتها براى كسى است كه مرحله ى قلبى را پشت سر گذاشته باشد، و الّا در اسلام هيچگاه يك مسيحى به خاطر خوردن روزه مجازات نمى شود مگر اينكه حكمى از احكام اسلام تبديل به قرارداد اجتماعى شده جزء قوانين مملكتى شود كه در اين صورت در مورد همه يكسان اجراء خواهد شد
همانگونه كه قوانين راهنمايى و رانندگى عمومى است و مسلمان و غير مسلمان نمى شناسد. اكثريّت هر جامعه اى براى خود قراردادهايى را پذيرفته و بر اساس آن زندگى مى كند و اخلال به آن را موجب به هم خوردن نظم عمومى جامعه ى خود مى داند. لذا حتّى اگر كسى از خارج وارد آن كشور شود بايد طبق قوانين آن كشور رفتار نمايد.
براى مثال در كشور هند كشتن گاو ممنوع است لذا اگر كسى وارد اين كشور شد حقّ ندارد علناً دست به كشتن گاو بزند. و اگر دست به اين كار زد طبق قوانين آن مملكت مجازات خواهد شد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 #پرسش_پاسخ
❓چرا خداوند در قرآن کریم در کنار رحمتش و معرفی خود بهعنوان «ارحم الراحمین» سفارش به مجازات تا سر حد اعدام (قصاص، قطع دست و ...) نموده است؟
🔹معمولاً قرآن در کنار«وعدهها» به «وعیدها» و در کنار«بشارتها» به«انذارها» مىپردازد تا دو عامل بیم و امید را که انگیزه حرکت تکاملى است، تقویت کند؛ چراکه انسان به مقتضاى حب ذات، تحت تأثیر غریزه «جلب منفعت» و «دفع ضرر» است.۴ بهعبارت دیگر، در قرآن غالباً هر جا سخن از تهدید و عذاب به میان آمده، به دنبال آن از رحمت و مغفرت سخن گفته است؛ شاید سرّش این باشد که چون یکى از فضایل بسیار نیک انسانى این است که همیشه بین خوف و رجاء باشد و براى اعتدال حالش نه به آیات رحمت مغرور گردد و نه از رحمت الهى مأیوس گردد
🔰 @p_eteghadi 🔰
آیت الله العظمی جوادی آملی:
«اگر كسی درس بخواند و نتواند مدرّس خوب باشد يقين بداند عمرش را تلف كرده، برای اينكه اين علوم امانتهای الهی است، اين را به ما آموختند، ما بايد پيش مطالعه كنيم، مباحثه كنيم، خوب درس بخوانيم، با استاد در ميان بگذاريم، اشكالات را مطرح كنيم، دفتر علمی داشته باشيم، بشويم استاد. اگر كسی از كتابی به كتاب ديگر رفت و نتوانست آن كتاب قبلی را به خوبی تدريس كند اين مطمئن باشد عمر را تلف كرده است. به ما گفتند طرزی بايد درس بخوانيم كه اين امانتهای الهی را به ديگری منتقل كنيم. آنها كه كتاب نوشتند لله نوشتند، آنها كه برای ما تدريس كردند لله تدريس كردند، ما هم موظفيم اين علوم را به نسل بعد منتقل كنيم.»
درس اخلاق ۹۲/٧/۴
🔰 @p_eteghadi 🔰
10.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ سوال
❓آیا ممکنه کسی با چشم زخم بمیره؟ برای جلوگیری از چشم زخم باید چکار کرد؟
🎙 استاد محمدی شاهرودی
📎 #شبهات
📎 #امام_زمان
🔰 @p_eteghadi 🔰
10.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️🎥 ماجرای کشیدن خلخال از پای زن یهودی چه بود؟
🔹روایت حجتالاسلام مهدی طباخیان پژوهشگر تاریخ اسلام در مورد حقیقت ماجرای کشیدن خلخال از پای زن یهودی این ماجرا مربوط به ظلم یکی از مأموران معاویه به زنی یهودی در قلمرو حکومت علوی بوده ولی بسیاری در طول تاریخ و حتی امروز، روایت را درباره مسائلی غیر مرتبط بکار میبرند.
🔹چادر از سر زن مسلمان میکشند و علیه تمام ساختارهای رسمی جمهوری اسلامی اقدام مسلحانه انجام میدهند، ولی هنوز منتظریم این آقایان دوباره بگویند «مرد در این غصه بمیرد حق دارد»
📎 #پایان_اغتشاشات
📎 # امام_زمان
🔰 @p_eteghadi 🔰
1_1304939594.mp3
952.9K
⭕️ سوال
❓نظراستاد راجع به فکر منفی چیست؟راه مقابله چیست؟
خیلی وقت ها فکرهایی به ظاهر مثبت ولی اضطراب زا در ذهنم می اید.
کتاب سیاحت غرب واقعا آدم را می ترساند ،وقتی می بینیم یک عالم این قدر سخت گذشته به ایشان .نظرتان چیست ؟
🎙 استاد محمدی شاهرودی
📎 #امام_زمان
📎 #شیطان
🔰 @p_eteghadi 🔰
18.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #کلیپ_اعتقادی
🔰 اگر امامان شیعه دانشمند هستند، کتابشان کجاست؟
✍️ یکی از شبهاتی که از سوی وهابیها مطرح می شود این است که اگر امامان شیعه دانشمند و عالم بوده اند، چرا از آنان هیچ کتابی بر جای نمانده است؟ این سؤال در حالی بیان میشود که از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز هیچ کتابی بر جای نمانده است.
📎 #امام_زمان
📎 #حجاب
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 ثمر صالحات
🔸 #عمل_صالح، زمینه را برای اعمال صالح دیگر فراهم می كند که انسان به آسانی اعمال خیر را انجام می دهد و از اعمال شرّ و فتنه و بد منزجر می شود؛ این روح، لطیف می شود، به طرف حسنات مایل است و به آسانی كار خیر را انجام می دهد. فرمود: ﴿فَأَمَّا مَنْ أَعْطَی وَاتَّقَی ٭ وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی ٭ فَسَنُیسِّرُهُ لِلْیسْرَی﴾؛ این بخواهد نمازش را اول وقت بخواند یا نماز شب بخواند یا قرآن قرائت كند یا خیرات دیگر انجام بدهد یا فضایلی را تحصیل بكند، به آسانی این كارها را انجام می دهد؛ این #خاصیت_عمل_صالح است!
🔸 عمل صالح، گذشته از اینكه #توفیق انجام اعمال صالح دیگر را فراهم می كند، راه #مشاهده را هم فراهم می كند كه در سوره «انفال» فرمود: ﴿إِن تَتَّقُوا اللّهَ یجْعَل لَكُمْ فُرْقَاناً﴾؛ این فرق بین حق و باطل, شهود است، این دیگر تصور و تصدیق و امثال ذلك نیست، این كاری به اندیشه ندارد، كار به انگیزه دارد یعنی انسان مشاهده می كند چه چیزی #حق است و چه چیزی #باطل است؛ فرمود: ﴿إِن تَتَّقُوا اللّهَ یجْعَل لَكُمْ فُرْقَاناً﴾.
بنابراین عمل صالح دو كار مثبت دارد: یكی اینکه انسان را نسبت به سایر اعمال خیر، آماده تر می كند و یكی اینکه برای #مشاهده_معارف_الهی، چشمِ دل را بازتر می كند گوشِ دل را شنواتر می كند و مانند اینها.
#آیت_الله_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه احزاب جلسه 13
تاریخ: 1392/02/07
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔵چرا امام علی(ع) در جنگ تبوک که بزرگترین لشگرکشی مسلمانان بود، شرکت نداشت؟!
⁉️پرسش
علت شرکت نکردن حضرت علی(ع) در جنگ تبوک چه بوده است؟
پاسخ اجمالی
امام علی(ع) در تمام غزوات - جز تبوک - همراه پیامبر اسلام(ص) بود و در هر نبردی که پیامبر(ص) حضور نداشته، اما ایشان شرکت داشتند، به عنوان فرمانده لشگر اعزامی معرفی شده و به عبارتی، موردی وجود ندارد که ایشان تحت امر فردی جز پیامبر(ص) در نبردی شرکت کرده باشند.
تنها جنگی که علی(ع) همراه پیامبر(ص) نبود جنگ تبوک بود. گزارش شده که على(ع) فرمود: پیامبر(ص) پیام داد تا من در مدینه بمانم، و در جنگ شرکت نکنم من به حامل پیام گفتم: هرگز جاى او نمینشینم! پیامبر(ص) مرا خواست تا درباره دلیل این موضوع با من سخن گوید، گریهام گرفت، آنحضرت پرسید: «چرا گریه میکنى؟» گفتم: یا رسول الله گریهام از چند جهت است: اول اینکه فردا قریش میگویند: چه زود برجای پسر عمویش تکیه زده او را به میدان فرستاد و از یاریش دریغ نمود. دوم اینکه من خود جهاد در راه خدا را دوست میدارم، چون میخواهم مشمول کلام خدا بشوم که میفرماید: «و هیچ گامى که موجب خشم کافران میشود برنمیدارند، و ضربهاى از دشمن نمیخورند، مگر اینکه به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته میشود».[1]... پیامبر(ص) فرمود: «اما آنچه در مورد شماتت قریش گفتی، باید مرا سرمشق خود قرار دهی، همانطور که مرا به جادوگری و دروغگویی متهم ساختند، بگذار به تو هم تهمتى بزنند! آیا راضى نیستى که نسبت تو با من، همان نسبت هارون با موسى باشد، تنها جز آنکه بعد از من پیامبرى نخواهد آمد؟! .... شهر مدینه اکنون در وضعیتی است که یا باید من در آن بمانم و یا تو».[2]
در برخی نقلها آمده که علی(ع) از پیامبر(ص) پرسید: »آیا مرا در کنار افرادی که توان نبرد را نداشته و یا از شرکت در نبرد سرپیچی کردند، قرار دادی؟»[3] پاسخ پیامبر(ص) این بود: »مدینه جز با من یا تو اصلاح نخواهد شد».[4] و اینجا بود که طبق گزارش بیشتر راویان و مورخان شیعه و اهل سنت، پیامبر(ص) فرمود: «أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَکُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی»؟[5]
این برای نخستین بار بود که پیامبر(ص) به علی بن ابیطالب(ع) دستور داد در مدینه بماند و چون در همه نبردهای قبلی، علی(ع) در رکاب پیامبر(ص) بود، شرکت نداشتن ایشان در این نبرد برای همگان تازگی داشت و به همین دلیل، بهانهای به دست منافقان افتاد تا به تشویش اذهان پرداخته و به شایعات دامن بزنند. ابن هشام، طبری، ابن اثیر، بخاری، ترمذی، نسائی و دیگران[6] این ماجرا را با مختصر اختلافی از راویان مختلف نقل کردهاند. که وقتی این سخنان به گوش علی بن ابیطالب(ع) رسید اسلحه خود را برداشته و به دنبال پیامبر(ص) آمد و در«ثنیة الوداع» یا «جرف» به آنحضرت رسیده و سخن منافقان را به رسول خدا(ص) عرض کرد.
اما آنچه پیامبر(ص) در این زمینه به علی(ع) فرمود، نه تنها بهانه را از دست بداندیشان گرفت بلکه با تشبیه علی(ع) به هارون(ع)، بار دیگر بر موضوع مهم جانشینی و خلافت امام تأکید فرمودند.
[1]. توبه، 120.
[2]. سید ابن طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج 1، ص 54 - 55، قم، خیام، چاپ اول، 1400ق.
[3]. جزری، شمس الدین محمد بن محمد، أسنى المطالب، ص 139، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1426ق.
[4]. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 1، ص 155، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اوّل، 1413ق؛ طبرسى، احمد بن على، الاحتجاج على أهل اللجاج، ج 1، ص 149، مشهد، مرتضى، چاپ اوّل، 1403ق.
[5]. برای نمونه؛ ر. ک: احقاق الحق، ج 5، ص 132 – 234؛ أسنى المطالب، ص 52؛ ابن کثیر دمشقى، اسماعیل بن کثیر، البدایة و النهایة، ج 5، ص 7، بیروت، دار الفکر، بیتا؛ شمس الدین ذهبى، ابو عبد الله محمد بن احمد، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج 2، ص 632، بیروت، دار الکتاب العربى، چاپ دوم، 1409ق.
[6]. برای اطلاع کامل از روایاتی که در اینباره نقل شده به این کتاب مراجعه شود: شوشترى، سید قاضى نور الله، احقاق الحق، ج 5، ص 132 – 234، قم، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى، چاپ اوّل، 1409ق.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔵دروغ از گناهان کبیره بشمار می رود. در چه مواقعی دروغ گفتن جایز است ؟ آیا برای حفظ جان می توان دروغ گفت؟
✅پاسخ اجمالی
راست گویى و مبارزه با کذب و دروغ از اهمیت فوق العاده ای در تعلیمات اسلامی برخوردار است به حدی که در موارد زیادی دروغ پلید تر از شراب، تعبیر شده است، اما با این وجود هر گاه عدم ارتکاب دروغ موجب ضرری شدیدتری از قبح دروغ شود مثل قتل انسانی بی گناه، یا حمله دشمن به کیان اسلام، اختلاف و دشمنی بین مؤمنین و...، دروغ گفتن جایز می شود. البته اگر انسان بتواند با انجام "توریه" مرتکب دروغ گفتن نشود، لازم است توریه کند.
پاسخ تفصیلی
راست گویى و مبارزه با کذب و دروغ از اهمیت فوق العاده ای در تعلیمات اسلامی برخوردار است. امام صادق (ع) مىفرماید: "نگاه به رکوع و سجود طولانى افراد نکنید، چرا که ممکن است عادت آنها شده باشد، به طورى که اگر آن را ترک کنند ناراحت شوند، ولى نگاه به راست گویى و امانت داری آنها کنید"[1]؛ یعنی راست گویى و امانت ملاکِِ خوبی و ایمان افراد است.
در حدیثى از امام باقر (ع) آمده است: "خداوند متعال براى شر و بدى، قفل هایى قرار داده که کلید آن قفل ها شراب است (چرا که مانع اصلى زشتی ها و بدی ها عقل است و مشروبات الکلى عقل را از کار مىاندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است[2]
رابطه دروغ و گناهان دیگر از این نظر است که انسان گناهکار هرگز نمىتواند، راستگو باشد، چرا که راستگویى موجب رسوایى او است، و براى پوشاندن آثار گناه معمولا باید متوسل به دروغ شود. به عبارت دیگر، دروغ انسان را در مقابل گناه آزاد مىکند، و راستگویى محدود.[3]
یکی از ضررهای بزرگ دروغ این است که نابود کننده سرمایه اطمینان است. مىدانیم مهمترین سرمایه یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین چیزى که این سرمایه را به نابودى مىکشاند دروغ و خیانت و تقلب است، و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویى و ترک دروغ در تعلیمات اسلامى همین موضوع است، ولی با این حال در موارد و شرایطی که اضطرار (احتیاج شدید) به دروغ گفتن در کار باشد گفتن دروغ جایز شمرده شده است، اما این جواز به مقدار اضطرار تا زمانی است که اضطرار وجود داشته باشد نه بیشتر. مقصود از اضطرار در اینجا، احتیاج شدید به ارتکاب دروغ برای جلو گیری از ضرر های بزرگی همچون به خطر افتادن جان انسان یا سلامتی او و یا جلوگیری از تهاجم دشمن به سرزمین اسلام و یا جلو گیری از اختلاف بین برادران مسلمان و به طور کلی تمام مواردی که اهمیتش از قبح دروغ بیشتر باشد.
این نکته را باید متذکر شد که اگر چه دروغ گفتن از دید شرع در موارد اضطرار و براى دفع ضررهای بزرگ و غیر قابل تحمل جایز است، اما چنانچه راهى وجود داشته باشد که بدون ارتکاب دروغ، ضرر را دفع کند باید آن راه بر گزیده شود. یکی از این راهها روش «توریه» است. توریه یعنی کلامى که از آن دو معنا فهمیده شود: یکى معناى ظاهر و آشکار که ذهن شنونده به سرعت به آن منتقل مىشود، و دیگرى معناى نهانى و ناپیدا که مقصود اصلى گوینده است و ذهن شنونده به آن منتقل نمىشود. اگر انسان براى برطرف کردن زیان از خود یا مسلمانى دیگر ناچار به استفاده از توریه یا دروغ شود، لازم است «توریه» کند.
در موارد اضطرار به ارتکاب دروغ، فرقی نیست که ضرر متوجه خود انسان باشد یا متوجه دیگر مومنین.
حضرت رضا (ع) فرمود: همانا شخصى در حق برادر مسلمانش سخن راستى مىگوید که با این گفتار، او را گرفتار مى کند؛ پس نزد خدا از دروغگویان است و همانا شخصى در حق برادر مسلمانش دروغى مىگوید که با آن دروغ، از او دفع ضرر مىکند؛ پس نزد خدا از راستگویان است.[4]
امام صادق (ع) فرمودند: در روز قیامت، از هر دروغى بازخواست مىشود، مگر از سه مورد: یکى این که شخصى که در حال جنگ، [ دشمن را ] فریب دهد، این دروغ از او برداشته مىشود؛ دوم هنگامى که دروغ باعث «اصلاح ذات البین» (حل اختلاف و ایجاد صلح و آشتى بین دو مسلمان) شود و....[5]
پیامبر اکرم (ص) به حضرت على(ع) وصیت فرمود: همانا خداوند دروغ به مصلحت و خیر را دوست دارد و از راستى که فساد در پىداشته باشد، متنفر است[6].
البته رعایت مقدار و میزان دروغ لازم براى ایجاد صلاح، ضرورت دارد و نباید از حد لازم تجاوز کرد؛ چرا که تجاوز از حد لازم، انسان را به خوى دروغگویى مبتلا مىکند و حضرت صادق (ع) مىفرماید: اصلاح گر سرشت دروغگویى ندارد.[7] آنچه از روایت پیشین مىتوان فهمید این است که انسان به بهانه اصلاح جامعه، و ایجاد صلح و آشتى بین دو مسلمان، مجاز به دروغگویى بىجا و بىاندازه نیست؛ بلکه باید میزان لازم را رعایت کند.[8]
[1]سفینة البحار ماده" صدق" ؛ الکافی، ج 2، ص 104، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هجرى شمسى.
👇👇