eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.6هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال میخواستم بدونم به چه دلایل و مدارکی و اسنادی ما میتوانیم بگوییم که حضرت مهدی هم اکنون زنده اند و بین ما هستند،کماکه دوستان و برادران اهل سنت میفرماییند ایشان هنوز بدنیا نیامده ✅پاسخ: طبق روایات وکتب شیعه شکی در تولد وحیات حضرت صاحب الامر نیست ودراین باره روایات فراوانی آمده است که جهت آگاهی از برخی آز آن روایات رجوع کنید به کتب : کمال الدین،شیخ صدوق،ج2 ص424 تا 479- منتخب الاثر، ایت الله صافی،جلد 1 ص 367 تا 437- بحار الانوار،جلد 51 ص2 باب 1، جلد 52 ص1 باب 18 وصال 78 باب 19 و... ❗️بسیاری از علما وبزرگان اهل سنت نیز تصریح کرده اند که امام عسکری عقیم نبوده است وتصریح کرده اند برای او فرزندی به نام محمد متولد شده است ایت الله صافی از 68 تن از این علما نام می برد 📚منتخب الاثر،ج2 ص369 تا 393- ویکی از نویسندگان از 135 نفر نام می برد 📚در انتظار ققنوس، ص188 تا 198 برخی از بزرگان اهل سنت که براین مطلب تصریح کرده اند: ابن اثیر در الکامل،ج6 ص320- سبط بن جوزی در تذکره،ص325 -326- ذهبی در العبر فی خبر من غبر ج1 ص373- شعرانی در الیواقیت،ج2 ص562- هیتمی در الصواعق، ج2 ص 601 ❗️دراین بین برخی از آنها درکنار تصریح به ولادت او اعتراف کرده اند که او همان مهدی موعود است وهم اکنون در غیبت به سر می برد که به برخی اشاره می کنیم 1⃣محمد بن یوسف گنجی شافعی: "ابومحمد حسن عسکری از خود فرزندی به جای گذاشت که همان امام منتظر است" 📚کفایه الطالب،ص312 2⃣عبدالوهاب شعرانی حنفی: "در آخر الزمان امید به خروج مهدی است. او از اولاد امام حسن عسکری است.ولادت او در نیمه شعبان سال 255 هجری اتفاق افتاد. تا به حال زنده است تا با عیسی اجتماع کند.عمرش تا این زمان 706 سال است ( تا زمان زندگی مولف) 📚الیواقیت والجواهر،ج2 ص127 3⃣نور الدین عبدالرحمان جامی حنفی: او بعد از بیان تاریخ ولادت حضرت مهدی می گوید: "او کسی است که زمین را پر از عدل وداد می کند" 📚شواهد النبوه،ص404 4⃣قاضی بهلول افندی می گوید: "ولادت او در نیمه شعبان سال 255 هجری بود واسم مادرش نرجس است.برای او دو غیبت است یکی صغری ودیگری کبری. هرگاه خدا به او اذن ظهور دهد آن گاه زمین را پر از عدل وداد خواهد کرد 📚المحاکمه فی تاریخ ال محمد،ص246 5⃣ابن صباغ مالکی بعد از تصریح به ولادت او می گوید: "لقب او حجت،مهدی، خلف صالح،منتظر، صاحب الزمان است که مشهورترین آنها مهدی است" 📚الفصول المهمه،ص282 ✅ودیگران از علمای اهل سنت که جهت جلوگیری از اطناب وطولانی شدن از ذکر نام آنها خودداری می کنیم. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال شیطان که از آتش است چگونه در آتش میسوزد ودیگر آنکه آیا شیطان توبه میکند یاخیر؟؟ ✅پاسخ درمورد بخش اول سؤالتان باید گفت:هم جنس بودن مانع از عذاب دیدن نمیگردد ،همانند اینکه ما انسانها نیز از خاک افریده شده ایم،و در عین حال که اگر خشتی برپیکرمان فرود آید از آن آسیب خواهیم دید ❗️اما در رابطه با بخش دوم سؤالتان روایتی است که سیوطی از علمای اهل سنت،درتفسیرش میاورد:که روزی ابلیس باموسی ملاقات کرد وخطاب به موسی عرضه داشت:توکسی هستی که پروردگار به رسالت خود برگزیده وبا تو سخن گفته است،من گناه کرده ام ومی خواهم توبه کنم واسطه ی بین من وخداوند شو تا توبه ی من را بپذیرد،موسی چنین کرد،خداوند به موسی فرمود: به شیطان بگو اگر می خواهد توبه اش را بپذیرم به قبر آدم سجده کند،اما شیطان استکبار ورزید وخشمگین شد وگفت:وقتی که آدم زنده بود به او سجده نکردم ،حال در حالی ک مرده است بر او سجده کنم؟ 📚الدر المنثور،ج1،ص51 ❗️همین روایت را علامه ی گرانقدر، مجلسی در بحارالانوار ج60،ص280میاورد ❗️همچنین در روایت دیگری امده است ک این جریان در زمان حضرت نوح هم اتفاق افتاد ،اما شیطان از سجده بر قبر آدم امتناع ورزید 📚بحارالانوار،ج60،ص281 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال تکلیف بچه های شیعیان که قبل از بلوغ می میرند چیست بهشت میرن؟چیکار میشن؟ ✅پاسخ در روایات ماآمده است که فرزندان شیعیان ومؤمنین که قبل از سن بلوغ از دنیا رفته اند،دربهشت برزخی تحت تربیت حضرت ابراهیم وساره وحضرت زهرا قرار گرفته ودر آخرت نیز وارد بهشت میشوند ❗️شیخ صدوق روایت میکندکه امام صادق فرمود: خداوند اطفال مؤمنین را (دربهشت برزخی)تحت تربیت ابراهیم وساره قرار میدهد وانان او را پرورش میدهند و وقتی قیامت شود انان را به پدرانشان در بهشت ملحق میکنند 📚من لا یحضره الفقیه ج۳ ص۴۹۰ ❗️در روایات دیگر امده است آنان تحت تربیت حضرت زهرا قرار می گیرند 📚همان مدرک ❗️علامه ی مجلسی می گوید ک بین این دو روایت می توان چنین جمع کرد که بنا به درجات پدراشان برخی از آنان تحت تربیت ابراهیم وساره وبرخی تحت تربیت حضرت زهرا قرار میگیرند 📚بحارالانوار،ج5،ص294 ❗️اما درقیامت شیخ صدوق در أمالی خودش روایت میکند ک فرزند عثمان ابن مظعون از دنیا رفته بود،پیامبر خطاب به او چنین فرمود: برای بهشت هشت در وبرای جهنم هفت در میباشد آیا شاد نمیشوی که در روز قیامت نزد هیچ دری حاضرنمیشوی مگراینکه فرزندت را درکنارت می یابی که کمر تو را گرفته است وبرای تو نزد پروردگار شفاعت میکند(وخداوند نیز شفاعت اورا قبول میکند) 📚امالی،صدوق،ص۶۶ 📚وسایل الشیعه ج۳ ص۲۴۶ ❗️در روایت دیگری امام باقر فرمود: هر کس از او فرزندانی بمیرد و او صبر پیشه کند ان‌‌‌ فرزندان او را از اتش جهنم باز می دارند 📚الکافی ج۳ ص۲۲۰ ❗️روشن است که انان خود بهشتی هستند که می توانند والدین خود را شفاعت کنند تا وارد بهشت شوند 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال چرا پس از حضرت یوسف پیامبری از فرزندانش برداشته شد ✅پاسخ در این باره روایاتی نقل شده است ❗️شیخ کلینی در کافی شریف روایت می کند که امام صادق فرمود: انگاه که یعقوب بر یوسف وارد شد یوسف ملاحظه عزت پادشاهی را کرد وبرای یعقوب از مرکب خود پیاده نشد جبرییل بر یوسف نازل شد وگفت ای یوسف دست خود را بگشا واز ان نوری ساطع را خارج کرد و ان نور به جو اسمان منتقل گردید ❗️یوسف گفت این چه نوری بود که از دستم خارج شد ❗️جبرییل پاسخ داد نور نبوت بود که از ذریه تو خارج شد بخاطر عقوبت عدم پیاده شدن برای پدرت لذا از فرزندان تو نبی وپیامبری نخواهد بود 📚الکافی ج3 ص760 ❗️همین مضمون را صدوق در علل الشرایع ج1 ص55 وعلامه مجلسی در بحار الانوار ج12 ص251 نقل می کند ❗️اما باید توجه داشت که این جریان منافاتی با عصمت یوسف ندارد وتنها یک ترک اولی بود که ایشان مرتکب گردید ❗️چنان که علامه مجلسی چنین می گوید: نمی توان این جریان را بر تکبر یوسف یا تحقیر کردن او نسبت به یعقوب حمل کرد چرا که انبیا از این امور منزه هستند بلکه یوسف ملاحظه مصلحت کرد برای حفظ عزتش نزد مردم جهت تدبیر امور انان وترویج دین چرا که نزد مردم چنین بود که اگر فرمانروا برای غیر خودش از مرکب پیاده شود این را سبب خواری و کوچکی ان فرمانروا می دانستند اما شایسته ان بود که یوسف رعایت ادب با پدر را می کرد واین کار اولی بود از رعایت این مصلحت لذا یوسف مرتکب ترک اولی شد و مورد عتاب قرار گرفت ونور نبوت از او خارج شد چون انبیا بخاطر مقام والایی که دارا هستند بخاطر کوچکترین مساله مواخذه می شوند 📚 مراه العقول ج10 ص215 ❗️البته برخی علما این جریان را قبول ندارند زیرا اولا: با ایاتی که استقبال یوسف از یعقوب را گزارش میدهد تطبیق ندارد چرا که در ایات چنین امده است که او پدر ومادرش را به اغوش کشید وان ها را بر تخت سلطنت نشاند « یوسف 99،100. ثانیا : با ایه." هیچ گناهکاری بار گناه دیگران را بدوش نمی کشد تنافی دارد"(فاطر 18) ❗️چرا باید بخاطر عمل یوسف فرزندانش از نبوت محروم شوند انانکه تقصیری ندارند 📚مجمع البیان طبرسی ج5 ص456 📚منشور جاوید, علامه سبحانی ج11 ص472 ❗️طبق این نظریه باید گفت علت اینکه چرا نبوت در نسل یوسف ادامه نیافت برای ما روشن نیست وخداوند خود بهتر می داند که نبوت را در چه کسانی قرار دهد "انعام 124" 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔علت عدم حضور ابراهیم بن مالک اشتر در همراه امام حسین چی بوده اصلا جایی ذکرشده ❗️❗️ 💠💠 👌 ابراهیم بن مالک اشتر مردی شجاع و سلحشور و با شهامت و رییس بود .او دارای طبعی عالی و بلند و طرفدار حق بود .او هوادار و دوستدار اهل بیت بوده و مانند پدرش دارای عالی بود . درباره زندگانی او جز این که همراه پدرش در نبرد صفین حاضر بود چیزی دیگری در دست نیست . 📚اعیان الشیعه ج2 ص200 👌برخی از رجالیون او را از لحاظ وثاقت و عدالت مجهول می شمارند . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 186 ❕در رابطه با علت عدم حضور او در میدان کربلا چیزی در تاریخ ذکر نشده است و احتمال کوتاهی کردن و عدم بصیرت او از قوت نیست چرا که اگر خلاف این بود حتما نام ابراهیم با توجه به جایگاهی که دارا بوده است ، به عنوان یاری کنندگان حسین علیه السلام ثبت می شده است ، حتی هیچ نامی از او به عنوان یاری کنندگان مسلم بن عقیل در کوفه ضبط نشده است . 🔸ابراهیم اشتر پس از فتح بزرگی که در مرز شام و عراق بدست آورد و عبیدالله و لشکر شام نابود شدند به دستور مختار در استان شمال غربی عراق به عنوان استاندار تام الاختیار ماند .در جریان جنگ بن زبیر و مختار نیز همان جا بود و در صحنه جنگ حضور نداشت. ❗️برخی می گویند دلیلی معتبری نیست که مختار از او کمک طلبیده باشد و او کوتاهی کرده باشد .مختار فرماندهی جنگ با مصعب را به او نداد شاید به دلیل اهمیت منطقه موصل بود که مختار نمی خواست ابراهیم از آنجا خارج شود 📚ماهیت قیام مختار ص645 🔶مصعب پس از شکست مختار چون می دانست که ابراهیم مردی پر نفوذ است تصمیم گرفت که او را با خود همراه کند و وعده داد که اگر حکومت ابن زبیر را بپذیرد همه شمال عراق در او خواهد بود لذا برایش نامه ای نوشت و او را به سوی خود دعوت کرد. ❗️در همان زمان عبدالملک مروان خلیفه اموی نیز برای او نامه نوشت و او را به سوی خود دعوت کرد و وعده حکومت عراق را به او داد . 👌ابراهیم متحیر شد که چه بکند لذا ماجرای دو نامه را با یاران خود در میان نهاد . 🔶نهایتا ابراهیم چنین عرضه داشت که اگر ابن زیاد و سران شام را نکشته بودم می توانستم با عبدالملک کنار بیایم ولی این کار را کرده ام و خوش ندارم مردم شام را بر مردم خودم ترجیح دهم لذا به ملحق شد 📚الکامل فی التاریخ ج4 ص275 👌شیخ عباس قمی می نویسد: « چون مصعب از جانب برادرش عبدالله بن زبیر به دفع مختار مامور شد و به کوفه آمد و مختار را کشت کوفه را تحت تصرف گرفت و پیوسته در صدد جمع آوری نیرو بود تا در سال 72 سپاه خود را جمع کرده و به قصد جنگ با عبدالملک مروان راهی شام شد. ❗️عبدالملک نیز با لشکری به جنگ او آمد و در اراضی مسکن نزدیک سامرا حرب عظیمی بین آنها محقق شد . 🔴ابراهیم اشتر که در لشکر مصعب بود در آن جنگ کشته شد و سر او را ثابت بن زید جدا کرد و جسدش را به نزد عبدالملک حمل کردند .ثابت هیزم جمع کرد و بدن ابراهیم را سوزانید . 👌مصعب هم کشته شد و سرش جدا شد. ❗️مدفن ابراهیم هم اکنون در اراضی مسکن در طریق سامرا معروف است. 📚وقایع الایام ص369 👌ایشان همچنین می گوید نسب جماعتی از علما منتهی میشود به ابراهیم بن مالک اشتر کسانی چون اسکندر بن دربیس الخرقانی و ورام بن ابی فراس جد سید بن طاووس از طرف مادر و شیخ جعفر نجفی کشف الغطاء . 📚سفینه البحار ج 4 ص 389 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال چگونه است خلقت خداوند که برخی در آفریقا بدنیا می ایندسیاه وزشت،یاچرا برخی انسان بدنیا می ایند وبرخی حیوان،چرا من حیوان نشدم،یا چرا من در افریقا بدنیا نیامدم سیاه وزشت!آن کسی ک در افریقا بدنیا امده چه تقصیری داشته؟؟یاسوسک چه گناهی کرده که سوسک بدنیا امده؟؟ایا این ظلم نیست؟! ✅پاسخ خداوند عادل است یعنی حق هیچ موجودی را پایمال نمیکند،وبه هرموجودی طبق نظام حکیمانه هستی لطف میکند،ظلم پایمال کردن حق است،وعدل وظلم درجایی معنا پیدا میکند که حقی در کار باشد ❗️حال میپرسیم ایا کسی از خدا طلبی داشته وایا موجودات از قبل حقی داشته اند تا پایمال شده باشد وظلمی صورت گرفته باشد،مگر ما قبلا بوده ایم یا از خود چیزی داشته ایم تا پایمال شده باشد ❗️اگر یک قالی بزرگ را پاره پاره کنند،میتوان گفت این قالی قبلا بزرگ بوده واکنون با پاره شدن بزرگی خود را از دست داده ولی اگر ما از اول یک قالیچه ی کوچک بافتیم،قالیچه حق ایراد ندارد که چرا کوچک است،زیرا او پیش از این هیچ بود واصلا از خود بزرگی نداشت،تا کسی آن را گرفته باشد و به او ظلمی کرده باشد،بنابراین اگر خدا به یک نفر که هیچ طلبی از او نداشته چیزی بدهد و به فرد دیگر از همان چیز دو عدد بدهد هرگز ظلم نخواهد بود ❗️علاوه بر اینکه خداوند به آن کسی که نعمت بیشتری داده،مسئولیت بیشتری نیز داده است،چنانکه خداوند فرمود:« بعضی را بر بعضی دیگر درجاتی برتری داد تا شما را به آنچه که در اختیار تان قرار داده بیازماید» 165انعام ❗️پس آنچه از اختلافات مانند سفیدی ،سیاهی ،ذکاوت،تیزهوشی،مرد بودن،زن بودن،انسان بودن،حیوان بودن وغیر اینها موجود است منافات با عدل ندارد چرا که روشن شد موجودات قبل از خلقت حقی بر خداوند ندارند،پس انچه خداوند به انها عطا کرده فضل است نه حق،پس اختلاف در آن ظلم نمیشود 📚بدایة المعارف ،ج1،ص136 ❗️انچه گفتیم در روایتی از امام باقر نیز نقل شده است:که از ایشان سوال کردند؛که ما از اطفال کسی را میبینیم که مرده متولد میشوند یا بعضی سقط میشوند یا بعضی کور،یا کنگ،یا کر،متولد میشوند،برخی تا بلوغ زنده می ماند وبرخی تا پیری زنده می مانند،حکمت این چیست؟‌امام پاسخ داد: خداوند سزاوارتر است از انچه تدبیر میکند در مورد مخلوقان،چرا که او خالق ومالک انها است پس هرکه را از عمر دادن منع کرده،اورا از چیزی منع کرده،ک برایش نبوده وحقی در آن نداشته وهرکه را عمر داده به او تفضل ولطف کرده وبه او چیزی را داده ک حقی بر ان نداشته 📚توحید صدوق،ص397 ❗️روشن شد که این اختلافات منافاتی باعدل خداوند حدارد،اما ممکن است سوال شود از حکمت این اختلافات،که جواب ان نیز واضح است،وآن اینکه این اختلافات لازمه نظام مادی است،اگر همه افراد انسان،مرد یا زن بودند،نسل انسان منقرض میشد،چرا که امکان تناسل وجود نداشت،یا اگر همه انسانها در شکل ورنگ یکسان بودند شناخته نمیشدند ویا اگر همگان در فکروذوق واستعداد مساوی بودند،مشاغل مختلف تعطیل میشد،ویا اگر همگان انسان بودند وحیوانی نبود،بسیاری از فواید که بر وجود حیوانات مترتب است مختل میشدجهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب عدل الهی نوشته ی شهید مطهری صفحه ی 120به بعد 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال شما در سوالی در رابطه با اینکه چرا از فرزندان یوسف نبی کسی به پیامبری نرسید،در پایان عرضه داشتید که انتخاب نبی به دست خداست واو بهتر میداند که چه کسی پیامبر باشد،سوال من این است که چرا من پیامبر نشدم،؟فرد باید چه ویژگی داشته باشد تا به پیامبری برسد ✅پاسخ خداوند در آیه 124انعام میفرماید«خداوند آگاه تر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد» ❗️ایت الله مکارم چنین می اورد: شرط نبوت قبل از هرچیز آمادگی روحی،پاکی ضمیر،سجایای اصیل انسانی،فکر بلند،واندیشه ی قوی وبالاخره تقوی وپرهیزگاری فوق العاده در مرحله ی عصمت است ووجود این صفات،مخصوصا امادگی برای مقامح عصمت،چیزی است که جز خدا نمیداند،به همین دلیل انتخاب نبی به دست خداست وخدا میداند این مقام را در چه جایی قرار دهد 📚تفسیرنمونه،ج5،ص430 ❗️به بیان دیگر: خداوند با علم ازلی ومطلق خود میدانست که عده ی خاصی از بندگانش با اختیار خود بیش از دیگران ودر بالاترین حده ممکن از استعداد خود بهره برداری میکنند ومسیر تکامل را می پیمایند ❗️علم خداوند به این شایستگی ومنزلت این افراد که با اختیار خودشان فراهم شده،سبب شد که خداوند از میان افراد بشر آنان را برگزیند وتفضلأ پاداش انان را در قالب پیامبری عطا نماید وانان را از علم واراده ای برخوردار کند که به واسطه ی ان به مصونیت کامل برسند ❗️اعطای نبوت به افراد،معلول شایستگی انان است واین اعطا بدون حساب نیس واین معنا در بخشهای اغازین دعای ندبه امده است : «خداوندا تو رو سپاس......تو با آنها(اولیاءت)شرط نمودی که نسبت به زینت ها ومنزلت های دنیوی بی اعتنا باشند وانها نیز این شرط را پذیرفتند وچون میدانستی به این شرط عمل خواهند کرد،انان را پذیرفتی ومقرب خود ساختی وفرشتگان را بر انها نازل کردی و با وحی خود انان را گرامی داشتی واز علم بی کران خود بهره ها دادی» 📚دعای ندبه،مفاتیح الجنان،ص704 ❗️چنانکه امام صادق فرمود: «خداوند انسانهایی را از فرزندان آدم انتخاب کرد وتولد انان را پاک وبدنهای انان را پاکیزه گردانید ،نه بخاطر طلبی که از خداوند داشته باشند،بلکه از انجا که خداوند در هنگام خلقت میدانست که از او فرمانبرداری میکنند واو را عبادت میکنند وهیچ گونه شرکی به او روا نمیدارند پس اینان به واسطه ی فرمانبرداری از خداوند به این کرامت ومنزلت والا در نزد خدا نایل شدند» 📚بحارالانوار،ج10،ص170 ❗️با تأمل در انچه که امد روشن میشودکه چرا امثال ما پیامبر نشدیم وبه چه دلیل پیامبران به مقام نبوت رسیدند 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال در بعضی از شبهات مطرح میکنند ک حضرت یوسف به خدمتگذارانش سپرد تا جام طلا را در بار برادرش بنیامین گذاشتند و خود اظهار بی اطلاعی کرد تا به بهانه دزدی او را در پیش خود نگهدارد در حالی که پیامبران دروغ نمیگویند و جالبتر اینکه در ادمه آیه میگوید که من این مکر را از خداوندم آموخته ام لطف کنید دلیل این ترفند حضرت یو سف بفرستید ✅پاسخ یکی از مواردی که در رابطه ی با عصمت یوسف بران استدلال میشود تا عدم عصمت ایشان اثبات شود،ایه ی هفتاد سوره ی یوسف است که میفرماید: «هنگامیکه (مأموریوسف)بارهای انها را بست،جام ابخوری(گران قیمت)پادشاه را در بار برادرش گذاشت،سپس کسی صدا زد ای اهل قافله شما سارقید» ❓ایا جایز است انسان کاری کند که شخص بی گناهی ،بخصوص برادرش را متهم سازد،چرا پیامبر معصوم راضی شد،چنین نسبتی به افراد بی گناه بدهد ❗️پاسخ این است که جواب این سؤالات از لابه لای ایات سوره یوسف وقرائن دیگر به روشنی میتوان دریافت،زیرا ❗️اولا این کار با توافق خود بنیامین انجام گرفته است،زیرا ایات سوره کاملا گواهی میدهد که یوسف قبلا خود را به او معرفی مرد واو میدانست که این نقشه برای نگه داشتن او چیده شده است وبه این امر راضی بود ❗️ثانیاً گوینده ی این سخن«شما سارق هستید»یکی از کارگزاران یوسف بوده است،پسران یعقوب وقتی پیمانه را داخل بار یکی از برادران یوسف یافتند یقین کردند که سرقت از ناحیه ی انان صورت گرفته به هر حال این سخن واین تشخیص مربوط به کارگزاران یوسف بوده وارتباطی با خود او ندارد،تنها کاری که یوسف انجام داد همان گذاشتن پیمانه دربار برادرش بود ونتیجه ی ان،همان اتهامی بود که مایه ی نجات واسایش وارامش ان برادر میشد واو به این مسأله راضی بود ❗️ثالثأ مجموع این برنامه چه در مورد برادران وچه در مورد پدر،تکمیل برنامه ازمایش خداوند نسبت به انها بود،به تعبیر دیگر یوسف طبق فرمان الهی که از طریق وحی دریافته بود،سبب شد که مقاومت یعقوب دربرابر از دست دادن فرزند دومش که کاملا مورد علاقه اش بود ازموده شود واز این طریق حلقه ی تکامل وپاداش عظیم وثواب او تکمیل شود همچنین برادران در این ماجرا نیز بار دیگر ازموده شوند که ایا حاضرند پیمانی که با پدر بسته بودند در مورد تنها نگذاردن بنیامین عملی سازند ❗️خلاصه مجموعه ی این داستان مملو از صحنه های امتحان وازمایش،چه درمورد یوسف وچه در مورد پدرش وچه درمورد برادرانش است ودرآیه ی زیر به این مطلب اشاره شده است، «اینگونه راه چاره به یوسف یاد دادیم او هرگز نمیتوانست برادرش را مطابق ایین پادشاه مصر بگیرد،مگر انکه خدا بخواهد وما در جات هرکس را بخواهیم بالا میبریم» یوسف،76 ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب پیام قران،ج7،ص118 به بعد وبحارالانوار،ج11،ص72به بعد 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال در مورد مشروب ایه ای از قران بدید که من بتونم باان کسی را قانع کنم چون ازم ایه قران میخواد که حرام بودنش را از قران بشنوه وحرف منو قبول کنه ممنون میشم، ✅پاسخ خداوند در ایه ی 90سوره ی مائده میفرماید:«ای کسانی که ایمان اورده اید،شراب وبت ها وازلام پلیدند واز عمل شیطانند،از انها دوری کنید تا رستگارشوید» ❗️ودرایه ی91سوره ی مائده میفرماید:«شیطان میخواهد در میان شما به وسیله ی شراب وقمار عداوت ایجاد کند وشما را از ذکر خدا واز نماز باز دارد» ❗️ودر آیه ی219بقره میفرماید:«درباره ی شراب وقمار از تو سؤال میکنند،بگو در انها گناه وزیان بزرگی است» ❗️به این هم توجه کنید که درباره ی حرمت خوردن شراب ،گذشته از انکه ایات قران براین مطلب گواهی میدهد،روایات فراوانی نیز وارد شده است،چنانکه امام رضا فرمود:«خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد،مگر به تحریم کردن شراب» 📚الکافی،ج1،ص115 ❗️در روایات دیگری امده است:«که خورنده ی شراب مانند پرستنده ی بت است» 📚مستدرک الوسایل،ج17،ص43 ❗️در روایت دیگری پیامبر فرمود:«شراب حرام است» 📚دعائم الاسلام،ج2،ص131 ❗️جهت اگاهی بیشتر از روایات وارده در مورد حرمت شراب ،رجوع کنید به کتاب شریف وسایل الشیعه،ج25،ص296،باب 9 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال این که اموات در مواقعی مانند جمعه ازاد هستند ایا صحت دارد چه افرادی این گونه می باشند وکیفیت ان چگونه است؟ ✅پاسخ شیخ حرعاملی در کتاب شریف فصول المهمه بابی را گشوده است تحت این عنوان«ارواح مؤمنین وکفار خانواده ی خود را بعد از مرگ زیارت میکنند» ❗️ودراین باب روایات متعددی درهمان معنای باب نقل میکند 📚فصول المهمه،ج1،ص326،باب70 ❗️امام صادق فرمود:«مؤمن خانواده ی خود را زیارت میکند،خداوند انچه ان را دوست دارد به او نشان داده وانچه را مکروه میداند از او مخفی می کندوکافر خانواده ی خود را زیارت میکند درحالیکه انچه دوست دارد از او پنهان میدارد وانچه مکروه میدارد را به اونشان میدهد وفرمود از مؤمنین بعضی هرجمعه خانواده ی خودرا زیارت میکند وبعضی به مقدار عملش» 📚الکافی،ج3،ص230 ❗️در روایات دیگر امام کاظم فرمود:«مؤمن به مقدار اعمالش خانواده ی خود را زیارت میکند،برخی از انان هر روز،وبرخی هر دو روز،وبرخی هر سه روز،کمترین انان هرجمعه،زمان ان وقت ظهر ومانند ان است 📚الکافی،ج3،ص231 📚بحارالانوار،ج6،ص257 ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به کتاب شریف بحارالانوار،ج6،ص202،باب8 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔بارها شنیده ایم که مبلغین می گویند جریان عاشورا و کربلا از سقیفه برخاست ❗️مگر چه پیوندی بین سقیفه و کربلا است که این قدر روی آن مانور داده می شود ❕❕ 💠💠 👌ديد جريان‏ شناسانه در حوادث، ريشه حادثه عاشورا را در انحراف نخستين در رهبرى مى‏ بيند كه در «سقيفه بنى ساعده» اتفاق افتاد. اگر جمعى از امّت پيامبر، نيم قرن پس از شهادت رسول اللّه در كربلا فرزند رسول اللّه را شهيد كردند، زمينه آن در حوادث گذشته و غصب خلافت و تصدّى آل ابو سفيان نسبت به حكومت اسلامى و كنار زدن ائمه از ولايت و رهبرى بود. از اين رو در زيارت عاشورا كسانى لعن مى‏ شوند كه آغازگر ظلم بر اهل بيت پيامبر و بنيانگذار ستم به ذريّه رسول خدا بودند، و نيز كه به آن ستم نخست راضى شدند، همكارى يا سكوت كردند و زمينه ‏ساز آن بودند، تا آنجا كه براى جنگ با عترت پيامبر، تمكين كردند: «لعن اللّه امّة اسّست اساس الظلم و الجور عليكم اهل البيت و لعن اللّه امّة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم الّتى رتّبكم اللّه فيها و لعن اللّه امّة قتلتكم و لعن اللّه الممهّدين لهم بالتّمكين من قتالكم ...». ❕در ماجراى كربلا، همه آنان كه از آغاز، اهل بيت را از اجتماعى و سياسى امّت كنار زدند و بر غصب حكومت اسلامى توطئه كردند، تا آنان كه بر كشتن او گرد آمدند و همراهى و متابعت كردند، شريكند. اين نكته در جاى ديگر زيارت عاشورا مطرح است ؛ «اللّهمّ العن اوّل ظالم ظلم حقّ محمّد و آل محمّد و آخر تابع له على ذلك، اللّهم العن العصابة الّتي جاهدت الحسين و شايعت و بايعت و تابعت على قتله، اللّهم العنهم جميعا». 🔸توطئه سقيفه، تلاشى از سوى شرك شكست خورده در جبهه ‏هاى بدر و احد و حنين بود، تا دوباره به سيادت خود برسند و سفيانيان كوشيدند انتقام كشته‏ هاى خود را از آل پيامبر، از طريق سلطه يافتن بر خلافت و تار و مار كردن بنى هاشم و عترت رسول بگيرند. طرح شورا و بيعت ساختگى سقيفه، ظاهرى فريبنده براى اعمال آن سياست بود. 🔸هواداران سقيفه، در سپاه كوفه بودند. امام حسين روز با بدن مجروح، آنان را «شيعيان آل ابى سفيان» خطاب كرد كه نه دين داشتند، نه حرّيت. 📚لهوف ص 71 ❕ ابن زياد وقتى با سر بريده حسين در طشت رو به رو شد، با چوبى كه در دست داشت بر لبهاى آن سر مطهّر مى‏ زد و مى ‏گفت ؛ « امروز انتقام روز بدر است » 📚بحار الانوار ج45 ص 154 👌 يزيد بن معاويه نيز پس از كشتن امام و سرمستى از پيروزى بر آن حضرت، در پيش چشم فرزندان او كه به اسارت در كاخ او برده شده بودند، آرزو كرد كه كاش نياكان كشته‏ شده ‏اش در بدر، بودند و به يزيد مى‏ گفتند دستت درد نكند. كشتن حسين و يارانش را در مقابل كشته ‏هاى بدر دانست، منكر وحى و نزول جبرئيل شد و گفت اگر از آل احمد انتقام نگيرم، از نسل خندف نيستم ... 📚همان ص 167_ البدایه والنهایه ج 8 ص 192 👌حضرت زينب با خطاب «يا بن الطلقاء» به يزيد، اشاره به نيكان مشرك او كرد، كه در فتح مكّه، پيامبر آزادشان كرد، امام نيز به يزيد گفت: جدّ من على بن ابى طالب، در جنگ بدر و احد و احزاب، پرچمدار رسول اللّه بود، امّا پدر و جدّ تو، پرچمدار كفّار بودند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 135 🔸كربلا، صحنه تجديد كينه ‏هاى مشركان و منافقان بر ضدّ آل اللّه بود و همان قدرت سياسى را كه ميراث رسول خدا بود و به دست دشمن افتاد، بر ضدّ عترت رسول به كار گرفتند و اين از شگفتيهاى تاريخ است! سيد الشهدا در خطابه خويش در عاشورا به سپاه كوفه چنين فرمود ؛ « شمشيرى را كه ما به دستتان داديم، عليه ما تيز كرديد و به روى ما شمشير كشيديد و آتشى را كه بر دشمنان شما و ما افروخته بوديم، بر خود ما افروختيد و با دشمنان خدا بر ضدّ اولياء اللّه همدست شديد » 📚مقتل الحسین خوارزمی ج 2 ص 6_ مناقب ج 4 ص 110 🔸 اگر واقعه شوم سقيفه نبود، هرگز بعدى كه اوج آن در عاشورا بود، پيش نمى‏ آمد و مسير تاريخ اسلام و شيعه به گونه ديگرى بود. 🔸اگر پيمان مردم با «ولى» بود اگر پيوند با آل على بود 🔸 نه فرمان نبى از ياد مى‏رفت نه رنج و زحمتش بر باد مى‏ رفت‏ 🔸 نه زهرا كشته مى ‏شد در جوانى نه مى‏ شد خسته از اين زندگانى‏ 🔸 نه خون دل نصيب مجتبى بود نه پرپر لاله ‏ها در كربلا بود 🔸 نه زينب بذر غم مى ‏كاشت در دل نه مى‏زد سر ز غم بر چوب محمل‏ 🔸بقيع ما نه غم‏ افزاى جان بود نه ويران و چنين بى ‏سايه‏ بان بود 📚شعر اهلبیت آفتاب ، محدثی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال نظر شما درباره نماز جمعه چیست؟ ایا اگر کسی معتقد باشد که نماز جمعه درحال حاضر واجب عینی است.مشکل دارد؟ ایا صحیح است که بین علما قدیم و معاصر بر روی واجب عینی بودن یا واجب تتخیری بودن نماز جمعه اختلاف نظر وجود داشته و دارد؟ اگر میشود خداپسندانه توضیح بدهید ✅پاسخ بین علمای شیعه در مورد وجوب نماز جمعه اختلاف نظر است وچهار قول اساسی دراین مساله مطرح است 1.نمازجمعه در زمان حضور امام واجب عینی ودر زمان غیبت ایشان واجب تخییری است 2.نمازجمعه درزمان حضور امام واحب عینی ودر زمان غیبت ایشان حرام است 3 در زمان حضور امام واجب عینی ودر زمان غیبت ایشان مستحب است 4 نمازجمعه چه در زمان حضور امام ودر چه زمان غیبت ایشان واجب عینی است ❗️ازجمله کسانی که قائل هستند نماز جمعه در جمیع زمانها واجب عینی است،علامه مجلسی است،ایشان در بحارالانوار چنین میاورند: ❗️«از جمله کسانیکه عقیده ی به وجوب نماز جمعه بصورت واجب عینی درعصر غیبت داشته اند،ابوالصلاح وشیخ مفید وبسیاری از علمای امامیه میباشند،چرا که وجوب عینی نماز جمعه را بصورت مطلق اورده وتقیید به زمان حضور امام نکرده اند مانند شیخ کلینی وشیخ صدوق وسایر محدثین که تابع روایات اهل بیت میباشد ❗️علامه در ادامه میاورد، «ان چیزی که نزد من صحیح وثابت است ،وجوب عینی نماز جمعه در تمام زمانها بدون نیاز به اشتراط حضور امام ونایب خاص یا عام ایشان میباشد،بلکه کافی است ،امام جمعه عادل باشد وعالم به مسایل نماز یا از روی اجتهاد ویا از روی تقلید» 📚بحارالانوار،ج86،ص146 ❗️مستند این دسته از علماء که نماز جمعه را در جمیع زمانها واجب عینی میدانند ان است که در روایات؛ وجوب عینی نماز جمعه بصورت مطلق امده واشتراط به وجود امام معصوم نشده است ،مانند این روایت امام باقر که فرمود: ❗️«خداوند واجب کرده است از یک جمعه تا جمعه ی دیگر 53نماز را که یکی از انان نماز جمعه بصورت جماعت است» 📚الخصال،شیخ صدوق،ج2،ص422 ❗️علامه مجلسی در شرح این روایت میگوید: «این خبر در بالاترین درجات صحت میباشد،که وجوب نماز جمعه بصورت عینی در تمام زمانها از ان استفاده میشود» 📚بحارالانوار،ج86،ص155 ❗️یکی دیگر از علمایی که عقیده به وجوب عینی نماز جمعه درتمام زمانها دارد،شیخ حر عاملی است ،ایشان در شرح روایاتی که وجوب نماز جمعه را مشروط به حضور امام میداند،مانند این روایت حصرت علی که فرمود: ❗️«صحیح نیست داوری کردن واقامه حدود واقامه نماز جمعه مگر باحضور امام عادل» 📚دعائم الاسلام،ج1،ص182 ❗️ویا این روایت امام باقر که فرمود: ❗️«نماز جمعه واجب است باحضور امام» 📚مستدرک الوسایل،ج6،ص14 ❗️شیخ حرعاملی در شرح اینگونه روایات میگوید « انچه که در روایات به لفظ امام در احادیث نماز جمعه امده است مراد امام جماعت است که اعم از امام معصوم است،چنانکه علمای لغت بر ان تصریح کرده اند » 📚وسایل الشیعه،ج7،ص311 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال لطفا بفرمایید که چگونه لفظ امام که درباره ائمه بزرگوار به کار میرود به لفظ امام که در قرآن کریم ذکر شده ارتباط دارد و از کجا معلوم است که این امام همان مقامی است که به حضرت ابراهیم و پس از مقام نبوت به او اعطا شد؟ ✅پاسخ خداوند متعال در ایه ی 124بقره میفرماید: «(بخاطر بیاورید)هنگامیکه خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگونی ازمود واو بخوبی از عهده ی ازمایش برامد،خداوند به او فرمود :من تو را امام مردم قرار دادم،ابراهیم عرض کرد از دودمان من نیز امامانی قرار بده،خداوند فرمود:پیمان من به ستمکاران نمی رسد(وتنها ان دسته از فرزندان تو که پاک ومعصوم باشند شایسته ی این مقامند)» ❗️از این ایه دو نتیجه حاصل میشود 1.مقام امامت بالاتر از مقام نبوت است،چرا که ابراهیم پس از انکه نبی بود به مقام امامت رسید 2.مقام امامت تنها به افرادی داده میشود که پاک ومعصوم باشند ❓سوال شما این است که از کجا بدانیم این امامتی که به ابراهیم داده شده،همان امامتی است که به امامان ما داده شده است،تاعصمت وبرتری انان را بر انبیاء ثابت کنیم ❗️پاسخ ان است که طبق انچه در روایات امده است این امامت همان امامتی است که به امامان ما داده شده است ❗️شیخ طوسی در امالی خود روایت میکند که پیامبر گرام فرمود: «من نتیجه ی دعای پدرم ابراهیم هستم انگاه که دعا کرد،تا خداوند امامت را در ذریه اش قرار دهد،خداوند گفت:امامت به ظالمین نمی رسد،کسی که لحظه ای برای بتی سجده کرده باشد،شایسته امامت نیست،نتیجه ی دعوت ابراهیم به من وبرادرم علی منتهی شد که هیچگاه برای بت سجده نکردیم،لذا خداوند مرا پیامبر وعلی را وصی قرار داد 📚امالی طوسی،ص774 ❗️همین حدیث را علمای اهل سنت نیز در کتب خود روایت کرده اند،مانند حافظ ابن المغازلی در کتاب مناقب خود بنا به نقل تفسیراللوامع،ج1،ص629 وهمچنین علامه ترمذی در مناقب مرتضوی،ص41 ❗️جهت اگاهی بیشتر از روایات اهل سنت در این مضمون رجوع شود به کتاب احقاق الحق،ج3،ص 80به بعد ❗️همچنین روایات فراوانی از سایر امامان نیز صادر شده است که برای اثبات امامت وعصمت خود به این ایه ی شریفه استدلال کرده اند که این نشان میدهد که همان امامتی که به ابراهیم داده شده است به امامان ما نیز داده شده است،که جهت اگاهی تفصیلی رجوع شود به بحارالانوار،ج25،ص191،باب6 وتفسیر برهان،ج1،ص316 به بعد ❗️به این هم توجه کنید که برتری امامان بر انبیاء ،مطلبی ثابت وغیر قابل تردید است که روایات فراوانی در این زمینه وارد شده است و علامه مجلسی در بابی که برای این زمینه گشوده است حدود88روایت در برتری امامان بر انبیاء نقل میکند 📚بحارالانوار،ج26،ص267،باب6 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال چرا دیه ی مرد بیشتر از دیه زن است؟ایا خون مرد رنگین تر است؟ ✅پاسخ برای پاسخ نخست باید ماهیت دیه معلوم شود،برخی دیه را به خون بها تفسیرکرده اند،درحالیکه این تفسیر صحیح نیست،زیرا ازنظر فرهنگ اسلامی خون یک انسان مظلوم،معادل خون جمیع انسانها است(ایه ی 32مائده) ❗️بنابراین خون تمام بشر را نمیتوان تقویم وتقدیر مادی کرد،اما در عین حال که دیه به عنوان یک مجازات وعقوبت مطرح است،به منظور جبران خسارت اقتصادی،که از فقدان شخص مقتول پدید امده است،جعل وتشریع شده است ❗️زن ومرد هرچند از لحاظ معنوی،فرهنگی وعلمی ورسیدن به قرب ومقام نزد خداوند ،تفاوتی باهم ندارند 📚بحارالانوار،ج67،ص257،باب56 ❗️اما به لحاظ مسئولیتهای اقتصادی وبازدهی ،قهرا،تفاوت هایی دارند،توضیح اینکه: ❗️مردان غالبأ در خانواده عضو مؤثر اقتصادی خانواده هستد ومخارج خانواده را متحمل میشوند وبا فعالیتهای اقتصادی خود،چرخ زندگی خانواده را به گردش درمیاورند،بنابراین تفاوت میان از بین رفتن مرد وزن از نظر اقتصادی وجنبه های مالی برکسی پوشیده نیست که اگر این تفاوت مراعات نشود،خسارت بی دلیل به بازماندگان مرد مقتول وفرزندان بی گناه او وارد میشود،لذا اسلام با قانون پرداخت نصف مبلغ در مورد قصاص مرد،رعایت حقوق همه افراد را کرده ،واز این خلأء اقتصادی که به یک خانواده میرسد،جلوگیری کرده است ❗️اسلام هرگز اجازه نمیدهد که به بهانه لفظ تساوی،حقوق افراد دیگری،مانند فرزندان شخصی که مورد قصاص قرار گرفته پایمال گردد ❗️البته ممکن است زنانی برای خانواده ی خود نان آورتر از مردان باشند ولی میدانیم احکام وقوانین بر محور افراد دور نمیزند،بلکه کل مردان را با کل زنان باید سنجید،قانون بر پایه ی مصالح عمومی،عادی وغالبی وضع میگردد ونه حالات فردی واستثنایی وطبیعی است که کاربرد اقتصادی مجموع مردان از مجموع زنان بیشتر است واین نکته در قوانین عرفی وعادی نیز حاکم است بنابراین احکام اجتماعی،تابع شرایط عادی وغالبی است در غیر اینصورت جامعه دچار هرج ومرج شده واز هم میپاشد وبه همین جهت شارع در وضع قوانین،اختلافات جزئی را ملاحظه نکرده است،البته احکام حکومتی واحکام ثانوی در موارد استثناء میتواند مشکل را حل کند ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به تفسیر نمونه،ج1،ص611 به بعد 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال خداوند در ایه ۴ محمد می گوید: هنگامی که با کافران رو به رو شدید گردنهایشان را بزنید این چه منطقی است که دستور می دهد هر کسی که عقاید شما را نمی پذیرد بکشید ✅پاسخ خداوند در ایه مورد اشاره شما چنین می اورد: «فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاق اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد واما فدائ حتی تضعع الحرب اوزارها» ❗️ایه مورد استدلال شما،این ایه است اما متأسفانه از مدعای شما،کاملا به دور است ❗️ایه نمی گوید با کافران هر کجا رو به رو شدید انان را بکشید بلکه می گوید با کافران در میدان نبرد شدید برخورد کنید وانان را که قابل هدایت نیستند بکشید ❗️لقیتم از ماده لقائ در این گونه موارد به معنی جنگ است و قرائن متعددی در خود ایه بر این مطلب گواهی می دهد مانند مساله اسارت اسیران و واژه حرب وشهادت در راه خدا که در ذیل ایه امده است گواه بر این معنی است ❗️بدیهی است که گردن زدن که در ایه امده کنایه از قتل است بنابراین ضرورتی ندارد که جنگجویان کوشش خود را برای انجام خصوص این امر به کار برند هدف این است که دشمن از پای در اید ولی چون گردن زدن روشنترین مصداق قتل بوده روی ان تکیه شده است ❗️بدیهی است هنگامی که انسان با دشمنی خونخوار در میدان نبرد روبرو می شود اگر با قاطعیت هر چه بیشتر حملات سخت و ضربات کوبنده بر دشمن وارد نکند خودش نابود خواهد شد و این دستور یک دستور کاملا منطقی است ❗️برای اگاهی بیشتر رجوع کنید به تفسیر نمونه ج21 ص 399 ❗️درتعالیم اسلامی کافر به چهار قسم تقسیم میشود: 1.اهل ذمه: که اقلیت هایی هستند که داخل کشور اسلامی زندگی کرده وحکومت اسلانی متعهد است ،جان ومال وناموس انها را حفظ کرده واز خقوق انها دفاع نماید 2.کافرحربی:یعنی کشورهایی که با مسلمین در حال جنگ بوده وبر انان حمله ور شده واز هیچگونه کارشکنی برضدّمسلمین کوتاهی نمیکنند 3.کافر معاهد:غیرمسلمانانی که اهل ذمه نیستند ،ودر داخل کشور اسلامی زندگی نمیکنند اما با ما مناسبات دوستی دارند وسفیر با ما مبادله کرده ،وگاه پیمان های تجاری،اقتصادی،فرهنگی با مسلمین دارند 4.مهادن:یعنی کفار وکشورهایی که نه در حال جنگ هستند ونه پیمانی با مسلمین دارند ولی نه انان مزاحم مسلمین هستند ونه مسلمین مزاحم انان ❗️اسلام تنها اجازه ی از بین بردن،کافر حربی را،از جهت دفاع از خود به مسلمین داده است ومسلمین به هیچ عنوان حق ندارند،معترض کفاری شوند که تحت سه دسته دیگر از کفار که در بالا بیان داشتیم شوند،چرا که جلن ومال انان محترم است ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب پیام قران ،ایت الله مکارم ج10 ص 362 به بعد پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال باوجوداینکه مصرف موادمخدردستوری نیومده که حرام است بااین وجوددراون دنیامجازاتی واسش تعین شده است یانه اگ جوابش روبزاریدتوی کانال ممنون میشم ✅پاسخ نخست توجه کنید که مسئله مواد مخدر از مواردی است که جزو مسائل مستحدثه می باشد،ودر عصر پیامبر مورد ابتلا نبوده است،تا حکمی بخصوص همانند شراب برای آن امده باشد،اما میتوان حکم ان را با توجه به کلیاتی که در ایات وروایات بیان شده است به دست اورد ❗️چنانکه در روایات ما آمده است که هیچ مسئله ای نیست مگر انکه ازطریق کتاب وسنت میتوان حکم ان را به دست اورد 📚بحارالانوار،ج2،ص168،باب 22 ❗️خداوند میفرماید:«خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید» 📚بقره،195 ❗️روشن است که اعتیاد به مواد مخدر باتوجه به ضررهای فردی واجتماعی ان مصداق ان است که انسان خود را درمعرض هلاکت قرار دهد وخداوند صریحأ میگوید باید از اموری که سبب هلاکت نفس میشود،دوری کرد ❗️همینطور در روایات اسلامی بیان شده است که هیچ کس حق ندارد به خود ودیگران ضرر برساند،«لاضرر ولا ضرار فی الاسلام» 📚الفقیه،ج4،ص334 📚وسایل الشیعه،ج26،ص14 ❗️روشن است که اعتیاد به مواد مخدر ونشر وپخش ان در جامعه مصداق ضرر زدن به خود وجامعه میباشد ❗️همچنین روشن است که اعتیاد به مواد مخدر،مصداق عینی اسراف ومصرف مال وتن درمسیری غیرصحیح میباشد،که طبق ایات وروایات فراوانی این اسراف وتبذیر حرام میباشد 📚بحارالانوار،ج72،ص302،باب77 ❗️لذا میبینیم که فقها نیز صراحتا از استعمال مواد مخدر نهی کرده اند ❗️مقام معظم رهبری میفرماید: «استعمال مواد مخدر واستفاده ی از اتها مطلقاً حرام است بخاطر ضررهای فردی واجتماعی که بر آنها مترتب است وبه همین جهت خرید وفروش وحمل ونقل ونگه داری انها هم حرام است» 📚اجوبة الاستفتاآت،ج2،س324 و325 ❗️حال که حرمت استعمال مواد مخدر به وضوح از کتاب وسنت اشکارشد،اگرفردی مخالفت با این حکم پروردگار بکند،طبیعی است که روز قیامت نتیجه ی این مخالفت خود را خواهد دید 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔حسين بن على, شيعيان را لعن و نفرين ميكند و ميگويد: ما را دعوت كردند و گفتند ياور توايم ولى ما را به آورده و به كشتن دادند مطلب بالا از كتاب الأرشاد شيخ مفيد ص 111 ميباشد ❗️❗️ 💠💠 ❕از امام ‏باقر عليه السلام چنين روايت شده كه فرمود ؛ «شيعيان، سه دسته‏ اند: دسته‏ اى با ما، خود را مى‏ آرايند. دسته‏ اى با ما، منافع مالى خود را به چنگ مى‏ آوردند، و دسته‏ اى، از و رو به كوى ما دارند.» 📚مشکاه الانوار ص 127 👌و در حديثى ديگر از ايشان، آمده است ؛ «مردم در باره ما، به سه گروه تقسيم مى ‏شوند: گروهى، دوستدار مايند و در انتظار قائم ما به سر مى‏ برند تا از دنياى ما بهره ‏اى ببرند. اينان، سخنان ما را مى ‏گويند و گفته ‏هاى ما را حفظ مى‏ كنند؛ امّا در عمل كردن به كردار ما، كوتاهى مى‏ كنند. خداوند، آنها را به زودى، به سوى آتش، گسيل مى‏ دارد. 🔸گروهى ديگر، دوستدار مايند، سخنان ما را گوش مى‏ دهند و در عمل كردن به كردار ما، كوتاهى نمى‏ كنند تا به ما، مردم را بچاپند. خداوند، شكمشان را از آتش سوزان، پُر مى‏ كند و گرسنگى و تشنگى بر آنان چيره مى‏ شود. 🔸گروهى نيز ما را دوست دارند، گفته ما را حفظ مى‏ كنند، دستورهاى ما را اطاعت مى ‏نمايند و با عمل ما، نمى‏ كنند. آنان، از مايند و ما، از آنهاييم.» 📚تحف العقول ص 514 👌بر اساس این مدّعيان تشيّع در كوفه را مى ‏توان به سه دسته تقسيم كرد ؛ 1⃣دسته اوّل، كسانى كه دل آنها با اهل بيت عليهم السلام بود و در عمل نيز از آرمان‏هاى اين خاندان، دفاع مى‏ كردند. تعداد اين دسته، بسيار بود. 2⃣دسته دوم، كسانى كه اهل بيت عليهم السلام را به راستى دوست داشتند؛ ولى جرئت دفاع از ‏هاى آنان را نداشتند. تعداد اينان، بيش از دسته اوّل و كمتر از دسته سوم بود. 3⃣دسته سوم، كسانى كه براى رسيدن به منافع سياسى يا اجتماعى و يا اقتصادى، به اهل بيت عليهم السلام اظهار ارادت مى ‏كردند، ولى شمشيرهايشان در خدمت دشمنان آنها بود. بيشتر شيعيان كوفه، از اين دسته بودند؛ ولى اينان، شيعه واقعى نبودند و مى ‏توان آنان را سياسى و اقتصادى ناميد. چنين كسانى، در واقع، پيرو كسى هستند كه بتواند منافع آنها را تأمين كند. از اين رو، در فضايى كه مردم احساس مى‏ كردند كه امام حسين عليه السلام پيروز خواهد شد، اين دسته نيز با مسلم بيعت كردند؛ ولى در فضايى كه ديدند همراهى با امام عليه السلام براى آنها خطرناك است، در صف پيروان بنى اميّه قرار گرفتند، چنان كه بر پايه روايتى، امام حسين عليه السلام در روز عاشورا، خطاب به آنان فرمود ؛ «واى بر شما، اى پيروان آل ابو سفيان! اگر نداريد و از روز معاد نمى ‏هراسيد، پس در دنيايتان، آزاده باشيد.» 📚لهوف ص 71 ❕دسته دوم و سوم یا همان شیعیان بودند که بارها مورد ملامت امام حسین علیه السلام قرار گرفتند و اینان همان ها بودند که اهل بیت علیهم السلام در مورد آنان فرمودند ؛ « کسانی هستند که خود را شیعه می کنند که از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین بدتر هستند » 📚بحار الانوار ج65 ص166 ❕اساسا اینان شایسته یدک کشیدن نام تشیع نیستند و از تشیع خارجند چرا که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « شیعه بودن به زبان نیست که کسی به زبان بگوید من شیعه ام ولی در رفتار و در کردار با ما مخالفت کند .شیعه با زبان و دل با ما همراست » 📚وسایل الشیعه ج15 ص247 👌و فرمودند ؛ « شیعیان ما کسانی هستند که در برابر امر ما تسلیم هستند و از سخنان ما پیروی می کنند و با دشمنان ما در مخالفت هستند و هر کس نباشد شیعه نیست» 📚صفات الشیعه ص 162 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال سوال من اینه که ما شیعیان اعتقادمون اینه که امامان مثل انبیا علم لدنی داشته اند،با توجه به این مسئله در بحث لیله المبیت اگر مولا علی علیه السلام میدانستند که کشته نمیشوند که فضیلتی ندارد به جای پیغمبر خوابیدن!! واما اگر نمیدانستند که پس علم لدنی چه جایگاهی دارد؟. ممنون میشوم جواب سوالم رو بدید. ✅پاسخ: 1⃣منابع فراوانی از کتب شیعه وسنی روایت کرده اند که آیه ۲۰۷ بقره « از مردم ( حضرت علی ) کسانی هستند که جان خود را بخاطر خشنودی خداوند می فروشند وخداوند نسبت به بندگان رئوف و مهربان است » در شان حضرت علی ودر جریان لیله المبیت نازل شده است انگاه که مشرکین قصد داشتند پیامبر گرامی را در بستر به قتل برسانند حضرت امیر با شجاعت تمام به جای پیامبر در بسترشان خوابید و سبب شد پیامبر گرامی از خطر رهایی پیدا کند ❗️کتب اهل سنت: کفایه الطالب،ص 114- الفصول المهمه،ص33- تذکره الخواص،ص21- نور الابصار،ص82- شواهد التنزیل،ج1 ص196- مستدرک علی الصحیحین،ج3 ص4 -مسند احمد، ج1 ص348-جامع البیان،ج9 ص140- تفسیر کبیر،ج5 ص223- اسد الغابه،ج4 ص25- الجامع لاحکام القرآن،ج3 ص1936- ❗️جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب احقاق الحق،ج3 ص23-45- ج6 ص479- 481- ج8 ص335 -348- ج14 ص116-130 والغدیر،ج2 ص49 به بعد ❗️اما کتب شیعه: رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار که جامع روایات شیعه است جلد 36 ص41 باب 32 تا روایات شیعه از کتب مختلف در این شان نزول را مشاهده فرمائید 2⃣علم غیب امامان شانی است. یعنی هر موقع بخواهند آگاه می شوند. مرحوم کلینی در کافی شریف روایت می کند که امام صادق فرمود: "امام هر زمانی که بخواهد از مطلبی آگاه شود خدا اورا آگاه می کند" 📚الکافی،ج1 ص258 ❗️حال باید دید آیا حضرت علی خواست که درآن شب آگاه شود که آیا اسیب می بیند یا خیر؟ ❗️پاسخ آن است که حضرت علی نخواست آگاه شود چرا که اگر می دانست آسیب نمی بیند ودر بستر پیامبر خوابید دیگر این خوابیدن برای او فضیلت نبود که خدا با نزول آیه کار اورا ستایش کند. ❗️پس با توجه به نزول آیه در شان حضرت روشن میشود حضرت بدون آگاهی از آسیب دیدن یا ندیدن در بستر پیامبر خوابید وخداوند نیز آیه را در شان ایشان و فضیلت عمل ایشان نازل کرد ✅پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال چرا کتاب قران درزمان پیامبر نوشت وجمع ه نشد و امیرالمؤمنین بعداز فوت حضرت شروع به نوشتن کردن باید از کجا مطمئن باشیم در قرآن تحریفی نشده ✅پاسخ باید توجه کنید که قران در زمان خود پیامبر وتحت نظارت ایشان جمع اوری شد وقران کنونی در دست ما همان قرانی بوده که در زمان پیامبر جمع اوری شد. ❗️با اثبات اینکه قران در عصر پیامبر جمع اوری شده احتمال تحریف در قران به کلی از بین می رود وبر این مطلب دلایل فراوانی گواهی میدهد ❗️اما در مورد انچه که در رابطه با جمع قران توسط حضرت علی بعد از پیامبر گفتید،باید توجه کنید که قرانی که حضرت امیر بعد از پیامبر جمع اوری کرد،قران به ترتیب شأن نزول بود،به این گونه که از نظر نظم وچینش ایات وسوره ها به گونه ای بود که امام انها را براساس نزول قران تنظیم کرد ،درحالیکه در قرانی که در زمان پیامبر جمع اوری شد واکنون در دست ماست،چنین مطلبی لحاظ نشده بود ❗️ودیگر انکه مصحف حضرت علی،حاوی تفسیر وتأویل ایات وتبیین شأن وسبب نزول ومشخص کردن ایات ناسخ از منسوخ،عام از خاص،مطلق از مقید و.‌.......بوده است،درحالیکه این امور در قران کنونی که در زمان پیامبر جمع اوری شد،لحاظ نشده بود،در واقع این امورناظر به تفسیر وعلوم قران بود نه خود قران،لذا در قرانی که در زمان پیامبر گرداوری شد این امور لحاظ نشده بود ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب نزاهت قران از تحریف ایت الله جوادی املی،ص165به بعد ❗️ودر پایان توجه شمارا جلب میکنیم به برخی از دلایل که گواه بر این است که قران کنونی در زمان پیامبر جمع اوری شده بود نه در زمان خلفاء چنان که اهل سنت به ان معتقد هستند ❗️بزرگان اهل سنت روایت میکنند: «که شش نفر از انصار قران را در زمان پیامبر جمع اوری کرده بودند،انان عبارتنداز: ابی بن کعب،زید بن ثابت،معاذ ابن جبل،ابو الدرداء،سعد بن عبید وابوزید 📚منتخب کنزالعمال،ج2،ص48 ❗️خداوند در ایات متعددی منکران وحیانی بودن قران را دعوت به مقابله میکند که برخیزند ومانند قران یا ده سوره مانند سوره های ان یا یک سوره ی کامل مانند سوره های ان بیاورند(اسراء،88،هود 12،بقره23) ❗️دعوت به چنین مقابله ای حاکی از ان است که مجموع ایات قران وسوره های قران گرداوری شده بود ودر اختیار منکران قرار داشت،بدین ترتیب چگونه میتوان گفت که قران در عصر پیامبر پراکنده بود وهرگز دریک مجموعه جمع نشده بود، ❗️همچنین پیامبر طبق حدیث ثقلین فرمود: «من در میان شما دو چیز گران بها میگذارم،یکی کتاب خدا ودیگری اهل بیتم» 📚سنن دارمی،ج2،ص432 ❗️واژه ی کتاب به معنی مکتوب است،اگر قران حالت مکتوبی نداشت وپراکنده بود،عنوان کتاب بران اطلاق نمیشد ❗️همچنین پیامبر فرمود: «هیچ نمازی بدون فاتحة الکتاب صحیح نمیباشد(لاصلاة الا بفاتحة الکتاب) 📚سنن ترمذی،ج1،ص156 ❗️اگر قران وجود مکتوبی نداشت ودر زمان پیامبر جمع اوری نشده بود،طبعأ نخستین سوره ی آن نام فاتحة الکتاب نام نمیگرفت ❗️در این باره دلایل متعدد دیگری نیز است که رجوع کنید به کتاب راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص278 به بعد وتفسیر نمونه،ج1،ص10به بعد 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال مگه اماما علم نداشتن پس چرا کاری نکردن ن کتابی ن اختراعی ن کشفی ازشون نیست ✅پاسخ این حرف که امامان دارای کتاب نبودند به طور مطلق صحیح نیست؛ یعنی امام علی که ابو الائمه نامیده می شوند،کتاب مشهوری نوشتند که در کلام فرزندان معصومشان به کتاب علی معروف بود. 📚الکافی ج1 ص 41 از امام سجاد نیز کتاب معروف صحیفه سجادیه به دست ما رسیده است. در مورد تفسیر قرآن نیز اولین کسی که قرآن را جمع کرد امام علی بود که در آن شأن نزول و برخی از تفاسیر آن را آورده بود، اما به علت برخی از جریانات صدر اسلام توسط خلفا و به تبع آنان توسط مردم، پذیرفته نشد. 📚الکافی ج 228 ❗️ولی غیر از این نوشته ها که توسط امامان معصوم نگارش شد، دست نوشته ای از آنان گزارش نشده است. علت این امر را می توان در چند دلیل خلاصه کرد. 1 وظایف امامت و رهبری اجتماعی مردم وظایفی که بر دوش امام هر عصر می باشد آن قدر گسترده و فراگیر است که نوشتن کتاب،در مقابل آن بسیار کوچک است. امام یک مولف و نویسنده نیست، او رهبری ظاهری و معنوی مردم را بر عهده دارد، وظیفه او تربیت انسان های پاک و مجاهدی است که بتوانند در راه اسلام جان فشانی کنند. وظیفه امام رسیدگی به همه امور دنیوی و اخروی مردم است. اگر چه این کار هم می تواند از امور مهم باشد، اما از جایی که امام همیشه به کار های اهم (مهم تر) اشتغال دارد، به چنین کارهای جز به اندازه ضرورت نمی پردازد. این ضرورت و وسعت وقت، ظاهراً جز برای امام علی(ع) و امام سجاد، وجود نداشت. 2، وجود شرایط زمانی خاص این دلیل از دو جهت قابل بررسی است؛ ❗️ اول: عدم استقبال و توجه مردم مردم آن زمان به علت شرایطی که حکومت های غاصب فراهم کرده بودند توجه شایسته ای به اهل بیت نداشتند و علت اصلی خانه نشین شدن امامان معصوم همین عدم اقبال و توجه مردم بود. البته این عدم اقبال مردم، چیزی از شأن و جایگاه اهل بیت نمی کاهد و ضرر آن متوجه خود مردم می شود، ولی در هر حال برای ارایه یک نظر، فکر، یا نوشته ای که حاوی چنین خصوصیاتی باشد، آمادگی اجتماعی نیز لازم است. ❗️دوم: وجود جو تقیه در آن زمان خاص این جو خفقان نه تنها نسبت به هر مطلبی که ائمه می فرمودند یا نامه ای که می نوشتند، وجود داشت بلکه نسبت به کتاب های اصحاب ائمه(ع) نیز چنین بود. ❗️ بنابراین؛ از مهم ترین دلایلی که امامان معصوم از به دست گرفتن قلم و نوشتن حتی یک نامه(تا چه برسد به نوشتن کتاب)،ابا می کردند، وجود جو شدید تقیه بود. دستگاه حاکم اموی و عباسی در طول دوران امامت امامان معصوم شدیداً آنان را تحت جازجویی و نظارت داشت. این امر در دوران امامان شدت و ضعف داشت، اما همه آنان در جو تقیه زندگی می کردند به طوری که امام باقر می فرماید: "تقیه دین من و دین پدران من است". 📚وسایل الشیعه ج 16 ص 210 3 ،داشتن شاگردان و نویسندگان حدیث ❗️وظیفه نوشتن احادیث و فرمایشات امامان را عده ای از اصحاب آنان که مشهور به محدثان بودند، بر عهده داشتند. بنابراین؛ احادیث ائمه با تلاش و سعی اصحاب آنان برای ما باقی مانده است و با ننوشتن کتاب توسط ائمه این احادیث از بین نرفت ❗️اما اینکه گفتید چرا امامان اختراع وکشفی نداشتند؟ پاسخ ان است که شأن امامان شأن هدایتگری است نه شأن کشف واختراع ودرمانگری ومهندسی وصنعتگری 📚بحارالانوار،ج23،ص99،باب6 ❗️اساساً امام برای امر برتری امده است،علوم دنیوی راخود بشر به مرور زمان ومتناسب با نیاز خود به دست می اورد،اما علوم خاص الهی که انبیاء واهل بیت برای بشر به ارمغان اورده اند جز از راه معصوم قابل دستیابی نیست ❗️گرچه شأن ویژه ی امام معصوم هدایتگری بسوی سعادت حقیقی است اما چنین نیست که ائمه از علوم دنیوی چیزی برای بشر نگفته باشند ❗️بنیان گذار علم شیمی نوین جابر ابن حیان شاگرد امام صادق است که امروزه بنام پدر علم شیمی شناخته میشود 📚بحارالانوار،ج55،ص304 ❗️همچنین هزاران اموزه از مطالب طبی از ائمه به یادگار مانده که هر جمله از انها قابلیت این را دارند که موضوعات تحقیق علمی شوند ❗️ایت الله ری شهری این احادیث را در دو جلد قطور بنام احادیث پزشکی گرد اورده وعلامه ی مجلسی در بحارالانوار در ابواب مختلف این روایات را ذکر کرده است 📚بحارالانوار،ج59،ص62 به بعد ❗️ابوالاسود دوئلی شاگرد امام علی اولین کسی است که به تعلیم امیرالمؤمنین علم دستور زبان را در زبان عربی ابداع نمود آنگاه غیر عربها نیز این شیوه را در زبان خود بکار بستند 📚طبقات النحویین،ج7،ص14 ❗️همچنین امامان حقایق فراوانی را در باب اسمانها وزمین وطبیعت بازگو کرده اند که چند جلد از کتاب بحارالانوار شریف را بخود اختصاص داده است 📚بحارالانوار،ج54،ج55،ج56،ج57،ج58 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال سوالى داشتم اگرکسى فرزند خودراسقط کند,وبسيارناراحت باشد وتوبه کند, خداوند اوراميبخشد؟اگر خداوند اوراببخشد ان فرزند سقط شده اوراميبخشد يعنى حق الناس محسوب ميشودياخير؟حق الناس,درمورد خود ان فرزند سقط شده راميگم.وسوال بعدى اينکه جنين هاى سه ماهه وزيران ک سقط,شده اند ايادرقيامت زنده ميشوند؟من شنيده بودم ک درچهار ماهگى روح دميده ميشه.خيلى برام مهمه ک جنين سه ماهه درقيامت زنده ميشه يانه؟ ✅پاسخ در مورد بخش اول سوالتان که ایا توبه فردی که فرزند خودرا سقط کرده است بخشیده می شود یا خیر ❗️پاسخ ان است که اگر توبه واقعی کرده و دیه ان فرزند سقط شده را در صورت عدم رضایت وارث پرداخت کرده خداوند توبه را می پذیرد چرا که ادله قبول توبه از ناحیه پرودگار عام است و هر گناهی را شامل می شود و با پرداخت دیه جنبه حق الناس قتل نیز جبران می شود 📚بحار الانوار ج 6 ص 11 باب 20 ❗️اما در مورد بخش دوم سوالتان که ایا جنین سقط شده قبل از دمیده شدن روح در قیامت محشور می شود یا خیر : 👌آنچه با اطمینان خاطر می‌توان گفت؛ این است که جنین‌هایی که به چهار ماهگی رسیدند و روح در آنها دمیده شده است، در قیامت حضور دارند. این مطلب را از روایاتی که دلالت بر حضور جنین‌های سقط شده در قیامت دارد می‌توان استفاده کرد؛ مانند این روایت: ❗️ «رسول خدا(ص) فرمود: (مجرّد زندگى نکنید) همسر اختیار نمایید؛ زیرا من فرداى قیامت به بسیارى شما مباهات می‌کنم تا آن‌جا که جنین نارسى که سقط شده، با کمال غضب به در بهشت آید، و به او گویند به بهشت درآى، گوید: نه تا پدر و مادرم پیش از من وارد شوند». 📚من لا یحضره الفقیه ج 3 ص 383 📚وسایل الشیعه ج 21 ص 358 ❗️اما در مورد جنین‌های کمتر از چهار ماه با اطمینان کامل نمی‌توان چنین ادعا کرد که آنها نیز در قیامت حضور دارند؛ زیرا ممکن کسی بگوید منظور از جنین‌های سقط شده جنین‌هایی است که روح در آنها دمیده شده است و به چهار ماهگی رسیدند؛ چون قبل از دمیده شدن روح پاره گوشتی بیش نیستند؛ قابلیت آن‌را ندارند که به آنها امت پیامبرگفته شود. ❗️شاید بتوان برای تأیید این نظریه از احکامی که برای کودک چهار ماهه در اسلام بیان شده است نیز استفاده کرد؛ مانند این‌که غسل دادن و کفن او واجب است بر خلاف جنین قبل از چهار ماهگی. ❗️ ولی در مقابل این احتمال نیز وجود دارد در هر صورت لفظ وارد شده در روایت عبارت «سقط شده» است و این عبارت مطلق است و مقید به سن خاص نشده است. اما جنین قبل از چهار ماهگی هر چند غسل و کفن ندارد، ولی این‌گونه نیست که هیچ حکمی نداشته باشد، بلکه دفن او واجب است علاوه این‌که جنین از مرحله‌ای که نطفه است تا به مرحله‌ای که روح در او دمیده شود، اگر جنایتی بر او وارد شود برای هر مرحله دیه ویژه‌ای ثابت است؛ 📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 636 📚وسایل الشیعه ج 29 ص 229 باب 21 ❗️از این‌رو جنین‌های کمتر از چهار ماهگی نیز شاید در قیامت حضور داشته باشند. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🌹سلام بر شعبان و اعیادش، سلام بر حسین و عباسش، سلام بر سجاد و سجودش، سلام بر نیمه شعبان و ظهور مولودش. 🌺 آغاز ماه رسول خدا، ماه شادی آل الله مبارک باد
🤔 ❔عبد الله بن جعفر حضرت زینب چرا در کربلا حاضر نبود ❗️این که او از یاری کردن امام حسین سرباز زد حقیقت دارد ❕امام علی چرا دخترش را به عقد چنین فردی درآورد ❕❕ 💠💠 👌عبد الله بن جعفر همسر زينب كبرى و داماد على علیه السلام و پسر جعفر طيّار. وى، نخستين نوزاد در حبشه بود. در ايّامى كه پدرش جعفر بن ابى طالب به حبشه هجرت كرده بود، در آن كشور به دنيا آمد. مادرش «اسماء بنت عميس» بود. اسماء، پس از شهادت جعفر طيّار در جنگ موته، به همسرى أبو بكر، سپس على بن ابى طالب در آمد. عبد الله بن جعفر، مورد عنايت خاصّ پيامبر اكرم بود، بويژه كه پدرش سردار بزرگ شهيد جبهه اسلام به شمار مى ‏آمد. 🔸رجالی معروف صاحب رجال الحدیث او را چنین معرفی می کند ؛ « او جلیل القدر و عظیم الشان بود ، آیت و خداوند در حلم و جود و کرم و از اصحاب رسول خدا و امیر مومنان و حسن و حسین علیهم السلام بود که در جنگ صفین در رکاب علی علیه السلام بود » 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 500 🔸شیخ عباس قمی نیز در کنار آنکه روایات در عظمت مقام او نقل می کند تصریح می کند که او مورد علاقه امير المؤمنين بود و ارادتى شايان به امام حسن و امام حسين داشت. مردى سخاوتمند و اهل جود و بخشش بود . 📚سفینه البحار ج 6 ص 47 🔸گرچه خود در كربلا حضور نداشت، امّا دو عون و محمّد را همراه مادرشان حضرت زينب به كربلا فرستاد و اين دو فرزند، در ركاب سالار شهيدان روز عاشورا به شهادت رسيدند. او از اينكه نتوانسته بود در واقعه كربلا شركت كند تأسف مى‏ خورد. پس از عاشورا و شهادت حسين بن على وى در مدينه به سوگ نشست و مردم براى تسليت گويى نزد او مى‏ آمدند. 📚معارف و معاریف ج 4 ص 1508 🔸وى در سن 90 سالگى، در سال 80 هجرى در مدينه در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد. 📚همان مدرک 🔸برخى هم در گذشت او را در شام و وى را در «باب الصغير» دمشق، كنار قبر بلال مى ‏دانند. 📚تنقیح المقال ج 2 ص 173 👌در تاریخ اگر چه صراحتا علت عدم حضور او در میدان کربلا ذکر نشده است اما با توجه به سخن علامه که می گوید ؛ « امثال محمد بن حنفیه و عبد الله بن جعفر ، دارای شان و مقام ارجمندی هستند به گونه ای که امکان انحراف آنان از حق و از ایمان نمی باشد » 📚بحار الانوار ج 42 ص 110 🔸روشن می شود که عدم حضور او در میدان کربلا او مانند بیماری یا ماموریت او از جانب امام حسین برای محافظت از بنی هاشم بوده است ، چرا که خود او بارها آرزو می کرد که ای کاش فرصت در رکاب امام حسین علیه السلام را می یافت . 👌مورخین می نویسند ؛ « هنگامى كه عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب، از كشته شدن دو پسرش همراه حسين عليه السلام خبر يافت و مردم براى تسليت به مى‏ آمدند، يكى از وابستگانش ‏كه فكر نمى‏ كنم كسى جز ابو لَسْلاس باشد، گفت: مصيبتى كه ديده ‏ايم، از جانب حسين به ما رسيده است . 🔸عبد اللّه بن جعفر، او را با كفشش زد و سپس گفت: اى پسر زنِ بدبو! آيا به حسين، چنين مى‏ گويى؟ به خدا سوگند، اگر در حاضر مى‏ بودم، دوست مى‏ داشتم كه از او جدا نشوم تا همراهش كشته شوم! 👌به خدا سوگند، آنچه دلم را به از فدا شدن دو پسرم راضى و مصيبت آن دو را بر من، سبُك مى ‏كند، اين است كه در راه از خود گذشتگى براى برادر و پسرعمويم [حسين عليه السلام‏] و در كنار او، كشته شده‏ اند! 🔸سپس به همنشينانش رو كرد و گفت: خدا را بر شهادت حسين عليه السلام مى‏ ستايم كه اگر نتوانستم با دستانم حسين عليه السلام را يارى كنم، دو پسرم، او را دادند. 📚تاريخ الطبري ج 5 ص 466، الكامل في التاريخ ج 2 ص 579 ، جواهر المطالب ج 2 ص 296؛ الإرشاد ج 2 ص 124؛ كشف الغمّة ج 2 ص 280، الحدائق الوردية ج 1 ص 121، بحار الأنوار ج 45 ص 122. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال چرا در اسلام شهادت یک زن برابر شهادت دو مرد است ایا این اهانت به زن نیس ✅پاسخ بحث شهادت و اطلاع رسانى به قاضى ربطى به ماهیت مرد و زن و خلقت آن دو ندارد. ❗️ در بعضى موارد که شهادت مربوط به زنان باشد اصلاً شهادت مردان مورد قبول نیست چون مرد در آن موارد نمى تواند شاهد باشد. ❗️در وقایع و رخدادهاى کوچه و بازار، مردان بیشتر از زنان دست اندر کار هستند. مردان به خاطر کار و تلاش و به دست آوردن زاد و توشه و گذران زندگى با رخدادها و وقایع اجتماعى بیشتر مأنوس اند و اگر واقعه اى رخ داد، بیشتر و بهتر در معرض اطلاع اند. فرض کنیم در خیابان دو نفر با هم دعوا مى کنند و با چوب و چا قو و سنگ به جان یکدیگر افتاده اند. پس از چند دقیقه مردان اطراف آنان را گرفته و آنان را از یکدیگر جدا مى کنند. این جا اگر قتلى یا جراحتى واقع شد مردان چون شاهد و ناظر بوده اند بهتر مى توان از آنان شهادت را پذیرفت. در این جور وقایع یا اصلاً زنان حضور ندارند یا اگر حضور داشته باشند خود را کنار مى کشند یا مردان آنان را به عقب مى رانند. از این رو پذیرفتن شهادت مردان و نپذیرفتن شهادت یک زن مسئله طبیعى است و ربطى به نقص یکى و کمال دیگرى ندارد. ❗️از طرفی بر اساس نظر روانشناسان زنان ازروحیهلطیف تربرخوردارند و احساسی تر هستند بنابراین سریعتر مطالبی را قبول می کنند و زودتر تحت تاثیر قرار می گیرند در نتیجه فشار عاطفیدو احساسی دچار خطا در حسن و ادراک شده و واقعه را انگونه که است احساس و ادراک نکند ودر ادای شهادت هم ممکن است تحت تاثیر فشارهای عاطفه مثبت و یا منفی و یا ارعاب خارجی قرار گیرد ان گونه که باید شهادت ندهد و یا شهادت بر خلاف دهد ❗️ایت الله العظمی مکارم چنین می اورد : « اگر شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است به خاطر ان است که عواطف بر انان غلبه دارد و ای بسا تحت تاثیر عواطف واقع شوند و به نفع کسی و به زیان دیگری شهادت دهند » 📚پیام امام ج 3 ص 291 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال لطفا چند دلیل برای رد تثلیث وعقیده به خدایان سه گانه در ایین مسیحیت بیاورید چرا که ما در جایی هستیم که مسیحیان وجود دارند ✅پاسخ مسیحیت از یک سو خداوند را واحد می داند واز سوی دیگر برای او سه جلوه وجود عقیده دارند ۱ خدای پدر که خالق جهان است ، ۲ خدای پسر که همان مسیح است ۳ خدای روح القدس که خدای فعال است و در دل های بندگان حیات می دمد ❗️تثلیث مسیحیان به چند صورت قابل تصور است 1⃣هر یک از خدایان سه گانه وجود مستقل دارند وهر کدام با وجود و تشخص خاصی خود نمایی می کند و هر فردی خدای تام و مستقلی است ❗️یک چنین تثلیثی همان شرک جاهلیت است که در مسیحیت به صورت خدایان سه گانه تجلی پیدا کرده است در صورتی که دلایل توحید و یگانگی هر نوع شرک و دوبینی را برای خداوند ابطال کرده است که ما در پیام های گذشته کانال به برخی از انان مانند برهان تمانع اشاره کرده ایم که می توانید کلید واژه تمانع را در کانال سرچ کنید ❗️بدعت گذاران مسیحی برای جدا نشدن از توحید که اصل مسلم تمام ادیان اسمانی است سعی می کنند چنیت توجیه کنند که او در حالی که سه تا است یکی است و در عین اینکه یکی است سه تا است ❗️این سخن نیز جز تناقض گویی چیز دیگری نیست ایا در جهان فردی پیدا می شود که بگوید سه مساوی یک است 2⃣اینکه خدایان سه گانه بدون اینکه هرکدام دارای تشخص و استقلال باشند بر اثر ترکیب وبهم پیوستگی ذات خداوند جهان را تشکیل دهند ودر حقیقت هیچ یک از این اجزای سه گانه خدا نیستند بلکه خدای جهان همان نتیجه است که از ترکیب سه گانه تولید می گردد 👌اشکال این تفسیر این است که خدا در نتیجه مرکب می شود ودر تحقق خود نیاز به اجزای ذات خویش پیدا می کند وتا این اجزا دست به دست هم ندهند و به هم امیخته نشوند خدای جهان تحقق نمی پذیرد واین یعنی خدای جهان در تحقق خود به غیر خود نیاز دارد در حالی که موجود نیازمند هیچ گاه خدا نخواهد بود بلکه موجود ممکن و مخلوقی می باشد ❗️خداوند می فرماید : « انان که می گویند که خداوند یکی از سه نفر است کافر شده اند خدایی جز خدای یگانه نیست » ( مائده 73) ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب منشور جاوید علامه سبحانی ج 1 ص 242 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁