eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
67 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال مخلد در بهشت بودن لطف خداست و هیچ نفعی برای خدا ندارد و عقلی است ولی مخلد در اتش بودن هیچ نفعی برای خدا ندارد چرا عده ای مخلد در عذاب می شوند با اینکه عمر محدودی داشتند ؟ دایم بودن جهنم چه توجیحی دارد با اینکه هیچ سود و زیانی برای خداوند ندارد ✅پاسخ ایت الله مکارم چنین می اورد : « انچه مسلم است خلود کفار و افراد بی ایمان در دوزخ می باشد اما درباره معصیت کاران این معنا مسلم نیست مگر انکه عصیان و گناه انچنان عظیم و گسترده باشد که انسان را به کفر و ترک ایمان بکشاند یا بی ایمان از دنیا برود » 📚پیام قران ج 6 ص 371‌ ❗️امام کاظم فرمود : «تنها اهل کفر وجحود واهل ضلالت وشرک در جهنم تا ابد باقی خواهند ماند» 📚التوحید،صدوق،ص407 ❗️جهت اگاهیدبیشتر از روایاتی که تصریح می کند مومن تا ابد در دوزخ نمی ماند و تنها کفر سبب خلود در جهنم است رجوع کنید به کتاب فصول المهمه ،حر عاملی، ج 1 ص376 باب 84 ❗️اما اینکه گفتید یک انسان که در دنیا عمر محدودی داشته ومثلا هشتاد سال زندگی کرده وتمام عمر خود را گناه کرده،چگونه ممکن است تا ابد کیفر ببیند،ایا بین گناه و مجازات نباید برابری باشد؟؟ ❗️پاسخ ان است که گاهی قانون گذار،قانونی وضع میکند که هرکس مرتکب فلان خلاف شود باید فلان مقدار جریمه ی مالی بدهد یا تا فلان مدت در زندان بماند،مسلماً در چنین جایی باید تناسب جرم وجریمه در نظر گرفته شود،هرگز برای یک کار کوچک مجازات اعدام یا حبس ابد نمیتوان قرار داد وبه عکس برای کار مهمی همچون قتل نفس یک روز زندان بی معناست،حکمت وعدالت ایجاب میکند که این دو باهم کاملا متناسب باشند ❗️ولی کیفرهایی که در حقیقت اثر طبیعی عمل است وخاصیت تکوینی ان محسوب میشود ویا نتیجه حضور خود عمل در برابر انسان است،این گفتگوها را نمی پذیرد،خواه در مورد اثار عمل در این جهان باشد یا در جهان دیگر،مثلا کور کردن چشم خود یا دیگران در یک لحظه انجام میگیرد اما نتیجه ی ان تا پایان عمر ادامه داردحال فرض کنید که این انسان هزار سال یا یک میلیون سال در دنیا بماند،مسلما‍ باید تحمل این نابینایی را بخاطر یک لحظه کور کردن چشم خود تحمل کند ❗️مجازات ها وکیفرهای رستاخیز نیز جنبه ی اثر تکوینی و خاصیت عمل داردومثلا کیفر یک گناه مانند کفر به صورت عذاب جاودانی ظاهر میشود این نوعی رابطه ی علیت بین عمل ونتیجه ی عمل است که به وسیله ی الهی کشف وبه مردم گوشزد شده است وهیچ منافاتی باعدل الهی نخواهد داشت،چنانکه کور ماندن انسان در دنیا تا پایان عمر بخاطر بخاطر یک لحظه منافاتی با عدل الهی ندارد چون نتیجه خود عمل است وبه مقتضای عدالت خداوند افراد باید در روز قیامت به پاداش یا کیفر خود برسند،چنانکه در پاسخ های قبلی به ان اشاره داشته ایم ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به تفسیر نمونه،ج9،ص239به بعد ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🚨پیام رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسه در پی اقدام توهین‌آمیز رئیس‌جمهور فرانسه درباره پیامبر اعظم(ص) 🔻اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در تأیید کاریکاتور توهین‌آمیز به پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه‌وآله، باعث خشم مسلمانان در سرتاسر جهان شده است. به همین علت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسوی پیامی کوتاه صادر کردند. متن این پیام که به زبان فرانسوی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، به شرح زیر است: 🏳بسمه تعالی 🔰جوانان فرانسه ! 🔹️از رئیس جمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت می‌کند و آن را آزادی بیان می‌شمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهره‌های درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟ 🔹️سوال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در این‌باره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟ سیدعلی خامنه‌ای ۷ آبان ۱۳۹۹ @Khamenei_ir
سوال درمورد خلقت بهشت وجهنم عده ای معتقدند که بهشت وجهنم قبل از خلقت انسان افریده شده والان هم وجود دارند اما سؤال اینکه اگر خداوند بهشت وجهنم را از قبل خلق کرده، ان زمان که عملی نبوده ،مگر اینطور نیست که بهشت وجهنم باعمل انسان ساخته میشود وعقاب یا نعمت اثر وضعی عمل ماست ان موقع که نه عمل خیری بوده ونه عمل گناهی،پس بهشت وجهنم با چه چیز محیا شده؟؟؟ ✅پاسخ از ایات قران استفاده میشود که بهشت وجهنم اکنون موجود است واز روایات اسلامی برمی اید که با اعمال نیک وبد ساختمان ان کامل میگردد،اعمال خوب وشایسته بنای بهشت را تکمیل واعمال ناشایست ساختمان جهنم را کامل میکند ❗️مثلا در روایتی پیامبر فرمود: «هرکس لااله الا الله بگوید در مقابل هربار که این جمله را تکرار کند درختی در بهشت برای او کاشته میشود» 📚میزان الحمکه،باب567،حدیث2781 👌از این روایت و امثال ان استفاده می شود که اکنون بهشت موجود است و با اعمال نیک ما تکمیل می گردد ❗️خداوند در ایه 133 ال عمران میفرماید: «وشتاب کنید برای رسیدن به امرزش پروردگارتان وبهشتی که وسعت ان به پهنای اسمانها وزمین است وبرای پرهیزگاران اماده شده است» ❗️این ایه به وضوح نشان میدهد که بهشت اکنون موجود است و خلق شده است ❗️همچنین در ایه54عنکبوت میفرماید: «جهنم بر کافرین احاطه دارد» ❗️از این ایه شریفه استفاده میشود که جهنم خلق شده واکنون موجود است ❗️درحدیثی از امام رضا امده است که یکی از اصحاب او از بهشت ودوزخ پرسید که ایا انها هم اکنون مخلوقند؟ امام پاسخ داد: «اری افریده شده اند وپیامبر به هنگام معراج وارد بهشت شد ودوزخ را نیز مشاهده کرد» ❗️راوی میگوید،گروهی میگویند انها مخلوق نیستند امام فرمود: «انها از مانیستند وما از انها نیستیم، کسی که افریتش بهشت ودوزخ را انکار کند،پیامبر راتکذیب کرده ومارا نیز تکذیب نموده است» 📚امالی صدوق،ص461 ❗️در این مورد روایات فراوان دیگری هم هست که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب شریف الفصول المهمه شیخ حرعاملی،ج1،ص361،باب80 ❗️علامه بزرگ مجلسی در بحارالانوار شریف ذیل روایات مربوط به بهشت ودوزخ میگوید: «بدان ایمان به بهشت ودوزخ انگونه که در ایات واخبار وارد شده بدون تأویل کردن ان به معنای دیگر از ضروریات دین است» 📚بحارالانوار،ج8،ص205 ❗️اما اینکه گفتید بهشت وجهنم نتیجه ی اعمال ماست،چگونه میتواند خلق شده باشد 👌پاسخ ،چنانکه که درابتدای کلام اوردیم ان است از ایات قران وروایات بدست می اید که بهشت وجهنم افریده شده وموجودند ومطابق روایات فراوانی به وسیله ی اعمال ما تکمیل میگردند با این بیان اشکال شما نیز پاسخ داده میشود ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال لطفا به متن زیر پاسخ دهید خوب زندگی کنید... اگر خدایی وجود داشته باشد و آن خدا عادل باشد، اهمیتی نخواهد داد ک شما چقدر دیندار بوده اید؛بلکه شما را بر اساس انسانیت و فضیلت هایی ک زیسته اید خواهد پذیرفت . اما اگر خدایی وجود دارد و عادل نیست ،در واقع شما نباید آن را پرستش کنید. و اگر خدایی وجود ندارد ، شما ک از این دنیا رفته اید اما عالی زندگی کرده اید و در خاطرات عزیزان خود به زندگی ادامه خواهید داد.... التماس تفکر ✅پاسخ ماهم میگوییم که اگر انسانی براساس اصول انسانی وفضیلت های اخلاقی زندگی کند خداوند اورا بی اجر ومزد نمی گذارد ❗️در روایتی امام کاظم فرمود: « دربنی اسرائیل مرد با ایمانی بود که همسایه کافری داشت،مرد بی ایمان نسبت به همسایه ی با ایمان خود نیک رفتار میکرد وقتی که از دنیا رفت خدا برای او خانه ای بنا کرد که مانع از گرمای آتش شودو به او گفته شد این به سبب نیک رفتاریت نسبت به همسایه ی مؤمنت می باشد» 📚بحارالانوار،ج3،ص377 ❗️در روایت دیگر امده است که پیامبر به عدی بن حاتم،فرزند حاتم طایی فرمود: «خداوند عذاب شدید را از پدرت به خاطر جود وبخشش او برداشت» 📚 سفینة البحار،ج2،ص607 ❗️اما باید توجه داشت که کسانی میتوانند به پاداش اخروی بطور کامل نائل شوند که دو ویژگی مهم داشته باشند 1⃣ایمان(حسن فاعلی) 2⃣عمل شایسته(حسن فعلی) ❗️خداوند میفرماید: «هرکس عمل صالح کند در حالیکه مؤمن است خواه مرد باشد یازن،به او حیات پاکیزه می بخشیم وپاداش انها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد» 📚نحل،97 ❗️اعمال ان دسته از کفار که معاند ومتکبر وحق ستیز هستند واز روی علم وعمد با دین حق به مبارزه برخاسته وبر گمراهی وتعصب ولجاجت اصرار می ورزند واز زندگی کردن بر اساس اصول اخلاقی به دور هستند نزد پروردگار ارزشی ندارد چرا که یکی از اصول اخلاقی لبیک گفتن به دعوت پروردگار و روحیه ی حق پذیری می باشد ❗️ان چیزی که به عمل شکل ومحتوا میدهد،نیت وانگیزه وهدف وبرنامه است اگر اعمال با انگیزه های پست وبرنامه های نادرست وهدف بی ارزش انجام شود ان عمل به کلی مسخ وبی محتوا می شود وچون خاکستری است بر سینه ی تندباد ❗️اما ان دسته از کفاری که انگیزه انان از عمل فضایل انسانی و خدمت به مخلوقات بوده است بی شک نزد پرودگار پاداش دارند چنان که در ابتدای کلام گذشت ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به تفسیر نمونه ج10 ص 311 به بعد ❗️از سوی دیگر باید توجه داشت خداوندی که اهمیت ندهد فرد چقدر دیندار بوده است تا او را با توجه به ان پاداش یا کیفر دهد نمی تواند خدا باشد چرا که یکی از صفات خداوند عدل است ❗️مردم در برابر دستورات خداوند دو دسته هستند گروهی مطیع و گروهی عاصی ،گروهی ظالم و گروهی مظلوم ❗️بر پرودگار حکیم لازم است که هر گروه با با توجه به افعالشان محاسبه کند خداوند می فرماید : « ایا کسانی که مرتکب گناه شدند گمان می کنند که ما انها را همچون کسانی که ایمان اورده وعمل صالح انجام داده اند قرار می دهیم چه بد داوری می کنند» 📚جاثیه 21 و 22 ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به الالهیات ،علامه سبحانی ج 4 ص 17۱ ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال مگر گفته نمیشه که زیارت معصومین علیهم السلام سعادت میخاد یا به قول معروف باید بطلبن تا شخص قسمتش بشه بره زیارت، ولی همه ماها تو اطرافیان خودمون افرادی رو میبینیم که مرتکب گناهانی میشن که ماها انجام نمیدیم یا خیلی از کارهای خیری که ماها انجام میدیم رو اونها انجام نمیدن یا مثلا اخلاق خوبی ندارن و... اما همین افراد خیلی بیشتر از ماها زیارت مشهد و کربلا و نجف و مدینه قسمتشون میشه پس چطوریه که اونها به رغم این مسائل توفیق و سعادت نصیبشون میشه اما بقیه نه یا مثلا خیلی از کسانی که روضه میگیرن در ایام محرم و صفر یا فاطمیه ممکنه خیلی واجبات رو رعایت نکنند اما توفیق برگزاری روضه رو دارن 🔶پاسخ: 🗯توفیق یعنی فراهم ساختن مقدمات برای وصول به مقصود و سلب توفیق یعنی از میان بردن آن مقدمات است 📚تفسیر نمونه،ج19 ص464 🗯روایات فراوانی در لزوم وجود توفیق از جانب خداوند برای انجام امور صادر شده است که جهت اگاهی می توانید رجوع کنید: 📚بحار الانوار ج5 ص162 باب 7 ❗️اما توضیح: 🗯معنای طلبیده شدن از طرف اولیای الهی برای زیارت قبر پاک انها یا برپایی مجالس عزاداری برای انها به معنای توفیق دادن انها و فراهم کردن زمینه و برطرف شدن موانع برای انجام این امور و عبادات می باشد . 👌البته منظور توفیق دادن برای انجام زیارت و عزاداری مقبول و مورد نظر آن انوار مقدس و تابناک و تاثیر این اعمال روحانی در دل و جان زائر است نه صرف حضور فیزیکی در کنار مرقد انها و یا صرف برپایی و شرکت در مجالس عزاداری و بی بهره بودن از برکات و فیوضات این اعمال . 🗯بنابراین صرف حضور یافتن در بارگاه انها یا مجالس عزاداری انها به معنای طلبیدن انها نمی باشد بلکه آن کس واقعا از طلب انها طلبیده شده و توفیق یافته است که با دل و جانی پاک و مالی حلال و طیب و از سر شوق و ارادت بر این امور اقدام کند و از فیوضات معنوی این امور بهره مند شود و در زندگی و اخلاق و رفتارشان تاثیر بگذارد . ❗️اگر این شرایط در فردی جمع باشد می گوییم آن فرد از ناحیه معصومین طلبیده شد و توفیق بر انجام این امور یافت و اگر چنین نباشد طلبیدن و توفیق یافتن محقق نمی شود 🗯البته ممکن است افرادی با وجود میل و اشتیاق فراوان بنا بر دلائل و مصالحی موفق به زیارت انها و یا حضور در مراسم عزاداری این بزرگواران نشوند ولی روح و جانشان در آن فضای روحانی سیر کند .این گونه افراد طبق روایات اجر و پاداش زیارت و عزاداری آن بزرگواران را دریافت خواهد کرد 📚وسائل الشیعه،ج1 ص49 باب 6 📚بحار الانوار ج67 ص185 باب 53 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔تناقض‌گویی دیگری در اسلام: محمد٬ خود را شفیع بندگان در قیامت معرفی می‌کند٬ در حالی که در قرآن (احقاف/۹) به صراحت اقرار می‌کند که حتی خبر ندارد در آخرت جزو‌ رستگاران است یا خیر! 🖋 محمد در آیه ۹ سوره احقاف به صراحت اعتراف می‌کند که نمی‌داند در آخرت با وی چگونه رفتار می‌شود! ← [وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ ← نمی دانم با من و شما (در دنیا و آخرت) چه خواهد شد]. این در حالیست که در آیه‌ی ۵ سوره ضحی٬ خود را جزو رستگاران و شفیعان مردم در قیامت معرفی می‌کند! ← [وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ← و پروردگارت به زودى به تو (مقام شفاعت‏) میبخشد و خشنود میشوى‏] ❗️❗️ 💠💠 👌آیه ای که مورد استناد معاند قرار گرفته است ، این آیه شریفه است که می فرماید ؛ « بگو: من پيامبر نوظهورى نيستم، و نمى‏ دانم خداوند با من و با شما چه خواهد كرد؟من تنها از چيزى پيروى مى ‏كنم كه بر من وحى مى ‏شود، و جز بيم دهنده آشكارى نيستم. » ( احقاف 9) 👌اين جمله ‏هاى كوتاه و پرمعنى، پاسخى است به بسيارى از ايرادات مشركان، از جمله اينكه گاه از بعثت پيامبر ص به عنوان اينكه يك بشر چگونه ممكن است با خدا ارتباط پيدا كند تعجب مى‏ كردند.گاه مى‏ گفتند: چرا او غذا مى‏ خورد و در كوچه و بازار راه مى‏ رود؟گاه تقاضاى معجزات عجيب و غريب داشتند، و هر يك تمنايى مى‏ نمودند. گاه انتظار داشتند كه پيامبر ص كانونى از علم غيب باشد و همه حوادث آينده را براى آنها بازگو كند. و بالآخره گاه از اينكه او دعوت به توحيد و يگانگى معبود مى‏ كند تعجب مى‏ کردند.اين آيه اشاره ‏اى اجمالى به پاسخ همه اين گفتگوها و بهانه‏ جوئي ها است. 👌مى‏ گويد ، من نخستين پيامبر نيستم كه دعوت به توحيد كرده ‏ام، پيش از من پيامبران زيادى آمدند كه همه آنها از جنس بشر بودند، لباس مى‏ پوشيدند و غذا مى ‏خوردند، هيچيك از آنها مدعى علم غيب مطلق نبود، بلكه مى ‏گفتند ما از حوادث غيب آن مقدار مى‏ دانيم كه خدا به ما تعليم داده است.و هيچيك از آنها در برابر « معجزات اقتراحى » و پيشنهادهاى هوس‏ آلود مردم تسليم نشدند.تا همگان بدانند پيامبر ص نيز بنده ‏اى است از بندگان خدا، علم و قدرت او نيز محدود است به آنچه خدا مى‏ خواهد، علم و قدرت مطلق تنها از آن پروردگار است، اينها واقعيتهايى است كه مى‏ بايست مردم بدانند تا به ايرادهاى نابجا پايان دهند. اينها همه به دنبال بحثى است كه در آيات قبل آمد كه گاه پيامبر ص را به سحر متهم مى‏ ساختند، و گاه به افتراء، كه سرچشمه اين نسبتهاى ناروا نيز همان توهماتى بودند كه با اين آيه به آن پاسخ گفته شد. 📚تفسیر نمونه ، ج 21 ص 310 ❕ از اينجا روشن مى‏ شود كه مفاد اين آيه با آيات ديگرى كه نشان مى ‏دهد پيامبر ص از غيب آگاهى دارد، مانند آنچه در سوره فتح در باره فتح مكه، و ورود در مسجد الحرام آمده (آيه 27 سوره فتح) و يا آنچه در مورد مسيح ع آمده كه مى ‏فرمود؛ «من شما را به آنچه مى‏ خوريد و در خانه‏ ها ذخيره مى ‏كنيد خبر مى ‏دهم" (آل عمران- 44) » و امثال اينها منافات ندارد، چرا كه ؛ 👌 آيه مورد بحث نفى « علم غيب مطلق » مى‏ کند، نه « مطلق علم غيب » یعنی اين آيه نفى علم غيب استقلالى مى ‏كند، ولى آن آيات از علم غيب به بركت تعليم الهى سخن مى‏ گويد. ❕شاهد اين گفتار آيه 26 و 27 سوره" جن" است ؛ «خدا عالم الغيب است، و هيچكس را بر مكنون علم خود آگاه نمى‏ كند مگر رسولانى كه مورد رضايت اويند » 👌بنابراین ؛ 1⃣مطابق آیه شریفه سوره احقاف ، پیامبر گرامی می گوید من مستقلا از سرانجام و سرنوشت خود و شما و آنچه که خداوند با من و شما می کند ، مطلع نیستم ، و علم غیب استقلالی نداریم ، مگر آنکه خداوند چیزی در این رابطه را به من وحی کند ، و مرا از غیب آگاه کند « ان اتبع الا ما یوحی الی » 2⃣در آیه ای دیگر ، خداوند پرده را می گشاید و پیامبرش را از غیب و سرنوشت او در قیامت آگاه می کند که او حائز مقام شفاعت است و به رستگاری می رسد ، و می فرماید ؛ « به زودى پروردگارت آن قدر به تو عطا مى‏ کند که خشنود شوی » ( ضحی 5) ❕بر همین اساس پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند، آيه‏ اى اميد بخش ‏تر از اين آيه بر من نازل نكرده است: «و به زودى، پروردگارت، به تو عطا خواهد داد، تا خرسند گردى». اين را براى امّتم در روز قيامت اندوخته است. » 📚الفردوس ، ج 4 ص 62 ح 6195 ❕خلاصه آنکه ، بر خلاف تصور معاند ، میان دو آیه تضادی نیست ، در یک آیه سخن از نفی علم غیب استقلالی از پیامبر گرامی است و در آیه دیگر ، اثبات علم غیب غیر استقلالی و موهبتی از جانب خداوند ، به پیامبرش می باشد . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال می دانید نظر اسلام در مورد شعر و شاعری چیست برایتان می گویم خدایتان چنین می گوید: « شعرا کسانی هستند که گمراهان از انها پیروی می کنند .ایا نمی بینی انها در هر وادی سر گردانند و سخنانی می گویند که عمل نمی کنند«( شعرا 224 تا226) یعنی شما سعدی و حافظ و مولانا رو گمراه کننده و ما رو هم که شعرهاشون رو می خونیم گمراه می دونید 🔷پاسخ: 🗯بدون شک ذوق شعر و هنر شاعری مانند همه سرمایه های وجودی انسان در صورتی ارزشمند است که در یک مسیر صحیح به کار افتد و از آن بهره گیری مثبت و سازنده شود ❗️اما اگر به عنوان یک وسیله مخرب برای ویران کردن بنیان اعتقاد و اخلاق جامعه و تشویق به بی بند و باری و فساد مورد استفاده قرار گیرد و یا انسانها را به پوچی و بیهودگی و خیال پروری سوق دهد یا تنها یک سرگرمی بی محتوا تلقی گردد بی ارزش و زیانبار است. 🗯ایاتی که شما مورد استناد قرار دادید ناظر به شاعرانی است که این گونه شعر های بی محتوا و مضر می سرایند . 🗯ولی از انجا که در میان شاعران افراد پاک و هدفداری پیدا می شوند که اهل عمل و حقیقتند و دعوت کننده به حقیقت و پاکی و راستی؛ قران در ادامه این استثنا را بیان می دارد 🗯 « مگر کسانی ( از شاعران ) که ایمان اورده و عمل صالح انجام داده اند » ❗️وهدفشان تنها شعر نیست بلکه در شعر هدفهای الهی انسانی را می جویند و اشعارشان مردم را به یاد خدا می اندازد« وذکروا الله کثیرا» 🗯وهنگامی که مورد ستم قرار می گیرند از این ذوق خویش برای دفاع از خویشتن و مومنان به پا می خیزند« وانتصروا من بعد ما ظلموا» 📓شعرائ 227 ❗️آری این گونه شاعران از دیدگاه اسلام ممدوح و قابل تقدیر هستند 🗯قرآن تنها کسانی از شاعران را مورد مذمت قرار داده است که خلاف انگیزه های الهی و انسانی شعر می گویند نه کلیه شاعران را 🗯پیامبر گرامی فرمود: « برخی از اشعار حکمت است» 📚الفقیه،ج4 ص379 🗯امام صادق فرمود: « هر کس در مورد ما شعری بگوید خداوند برایش خانه ای در بهشت بنا می کند» 📚عیون الاخبار،ج1 ص7 🗯امام صادق فرمود: « به کودکانتان اشعار « عبدی» را اموزش دهید چرا که او بر دین خدا است» 📚بحار الانوار ج76 ص293 🗯از این روایات روشن می شود که اسلام مطلق شعر را ناپسند نمی داند بلکه اشعاری که خلاف فطرت انسانی و اسلامی می باشد و ترویج کننده فساد و فحشائ و بی بند و باری و پوچی و بیهودگی می باشد را ناپسند می داند ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰لوح | آمریکای آشفته 🔻رهبر انقلاب‌اسلامی: «آمریکا دچار بحران است؛ بحران اقتصادی، بین‌المللی، سیاسی، اخلاقی؛ این آمریکا می‌خواهد به چه کسی کمک بکند؟ این آمریکا می‌خواهد دیگران را بمکد و بکَند تا خودش را ترمیم بکند.» ۹۵/۸/۱۲ 💻 @Khamenei_ir
⁉️سوال چرا هر چی دعا می کنم دعاهام مستجاب نمیشه خسته شدم دیگه 🗯پاسخ: 🔷در تفسیر شریف نمونه چنین امده است: در روایات اسلامی شرائطی برای استجابت دعا می خوانیم از جمله : 1⃣برای اجابت دعا باید قبل از هر چیز در پاکی قلب و روح کوشید، و از گناه توبه کرد، و خودسازی نمود، و از زندگی رهبران الهی الهام گرفت . 🗯از امام صادق نقل شده که فرمود: « مبادا هیچ یک از شما از خدا تقاضائی کند مگر اینکه نخست حمد و ثنای او را بجا آورد و درود بر پیامبر و آل او بفرستد بعد به گناه خود نزد او اعتراف (و توبه ) کند سپس دعا نماید. 📚سفینه البحار جلد 1ص 448 و 449 2⃣در پاکی زندگی از اموال غصب و ظلم و ستم بکوشد، و تغذیه او از حرام نباشد از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود: «کسی که دوست دارد دعایش مستجاب گردد باید غذا و کسب خود را پاک کند.» 📚سفینه البحار جلد 1ص 448 و 449 3⃣از مبارزه با فساد و دعوت بسوی حق خود داری نکند، زیرا آنها که امر بمعروف و نهی از منکر را ترک می گویند دعای مستجابی ندارند، چنانکه از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود : «باید امر به معروف و نهی از منکر کنید و الا خداوند بدان را بر نیکان شما مسلط می کند و هر چه دعا کنند مستجاب نخواهد شد» 📚همان مدرک ❗️در حقیقت ترک این وظیفه بزرگ نظارت ملی نابسامانیهائی در اجتماع به وجود می آورد که نتیجه آن خالی ماندن صحنه اجتماع برای بدکاران است، و دعا برای برطرف شدن نتایج آن بی اثر است زیرا این وضع نتیجه قطعی اعمال خود انسان می باشد. 4⃣ عمل به پیمانهای الهی: ❗️ایمان و عمل صالح و امانت و درستکاری یکی دیگر از شرائط استجابت دعا است . 🗯زیرا آن کس که به عهد خویش در برابر پروردگارش وفا نکند نباید انتظار داشته باشد که مشمول وعده اجابت دعا از ناحیه پروردگار باشد. 👌کسی نزد امیر مؤمنان علی از عدم استجابت دعایش شکایت کرد و گفت با اینکه خداوند فرموده دعا کنید من اجابت می کنم، چرا ما دعا می کنیم و به اجابت نمی رسد ؟ ❗️امام در پاسخ فرمود: «قلب و فکر شما در هشت چیز خیانت کرده لذا دعایتان مستجاب نمی شود: 🔷 1 شما خدا را شناخته اید اما حق او را ادا نکرده اید، بهمین دلیل شناخت شما سودی بحالتان نداشته 🔷2 شما به فرستاده او ایمان آورده اید سپس با سنتش به مخالفت برخاسته اید ثمره ایمان شما کجا است ؟ 🔷3 کتاب او را خوانده اید ولی به آن عمل نکرده اید، گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم سپس به مخالفت برخاستید 🔷4 شما می گوئید از مجازات و کیفر خدا می ترسید، اما همواره کارهائی می کنید که شما را به آن نزدیک می سازد ... 🔷5 می گوئید به پاداش الهی علاقه دارید اما همواره کاری انجام می دهید که شما را از آن دور می سازد ... 🔷6 نعمت خدا را می خورید و حق شکر او را ادا نمی کنید. 🔷7 به شما دستور داده دشمن شیطان باشید (و شما طرح دوستی با او می ریزید) ادعای دشمنی با شیطان دارید اما عملا با او مخالفت نمی کنید. 🔷8 شما عیوب مردم را نصب العین خود ساخته و عیوب خود را پشت سر افکنده اید .. . با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد؟ در حالی که خودتان درهای آنرا بسته اید؟ تقوا پیشه کنید، اعمال خویش را اصلاح نمائید امر به معروف و نهی از منکر کنید تا دعای شما به اجابت برسد.» 📚سفینه البحار ج1 ص448 و449 ❗️این حدیث پر معنی با صراحت می گوید: 🗯وعده خداوند به اجابت دعا یک وعده مشروط است نه مطلق، مشروط به آنکه شما به وعده ها و پیمانهای خود عمل کنید در حالی که شما از 8 راه پیمان شکنی کرده اید، و اگر به این پیمان شکنی پایان دهید دعای شما مستجاب می شود. ❗️عمل به دستورات هشتگانه فوق که در حقیقت شرائط استجابت دعا است برای تربیت انسان و به کار گرفتن نیروهای او در یک مسیر سازنده و ثمر بخش کافی است . 5⃣دیگر از شرائط استجابت دعا توام گشتن آن با عمل و تلاش و کوشش است در کلمات قصار امیر مؤمنان علی می خوانیم : «دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیرانداز بدون زه است » 📚نهج البلاغه حکمت 337 ❗️با توجه به اینکه وتر (زه ) عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است نقش عمل در تاثیر دعا روشن می گردد. 🗯مجموع شرائط پنجگانه فوق روشنگر این واقعیت است که دعا نه تنها نباید جانشین اسباب طبیعی و وسائل عادی برای وصول به هدف گردد، بلکه برای اجابت آن باید در برنامه های زندگی دعا کننده دگرگونی کلی به عمل آید، روحیات شخص، نوسازی شود، و در اعمال پیشین تجدید نظر گردد. 📚برگرفته از تفسیر نمونه،ایت الله العظمی مکارم،ج1 ص643 به بعد ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال فرمودید که زنان هم می توانند درخواست حورالعین کنند آیا انتخاب انها محدود به یکی است مثل دنیا و اگرمحدودنیست محدودیت های تعدد شوهر چگونه حل گردیده ؟ یکی از محدودیت ها غیرتمند بودن است آیا غیرتمند بودن منتفی می گرد 🗯پاسخ: 🔷توجه به چند نکته لازم است: 1⃣در قران کریم این بشارت داده شده است که مومنان در صورتی که همسران و فرزندانشان نیز مومن باشند در کنار یکدیگر خواهند بود .بنا براین زنان می توانند در کنار همسران دنیوی خود باشند 📓رعد 21- غافر8- زخرف 69 و70-طور21 2⃣زنان بهشتی یا می توانند به همسران دنیوی خود قناعت کنند و یا می توانند همسران جدیدی برگزینند. 🗯 در روایتی امده است که امام صادق فرمود: « اگر مرد از زن برتر باشد و بخواهد همسر دنیوی خود را به همسری برگزیند همان زن همسر او می تواند باشد و اگر مقام زن برتر از مرد باشد زن مخیر به انتخاب همسر دنیوی و یا غیر او است و اگر همسر دنیوی خود را بخواهد همان همسر اوست» 📚بحار الانوار ج8 ص105 3⃣زنان می توانند از همسران بهشتی یا همان حوریان بهشتی نیز بهره مند شود. ❗️ایت الله العظمی مکارم شیرازی می فرماید: "واژه حور بر مذکر ومونث هر دو اطلاق میشود ومفهوم گسترده ای دارد که همه همسران بهشتی را شامل میشود، همسران زن برای مردان با ایمان وهمسران مرد برای زنان مومن" 📚پیام قرآن،ج6 ص202 ❗️امیر مومنان فرمود: "در بهشت بازاری است که درآن خرید وفروش نیست، تنها در آن جا تصویر مردان وزنان وجود دارد، هرکس که تمایلی به آنان پیدا کند از همان جا بر او وارد میشود" 📚بحار الانوار،ج8 ص148 4⃣با توجه به این که نعمتهایی که در بهشت است تجسم اعمال دنیوی بهشتیان می باشد ،همسران بهشتی و حور العین در حقیقت تجسم اعمال بهشتیان است در نتیجه ممکن است بهشتیان با توجه به اعمالشان همسران بهشتی متعددی داشته باشند چنان که در ایات قران به این مساله اشاراتی شده است 📓بقره 25- نسائ 57- ال عمران 15- یس 55-56 و ... 5⃣کینه و دشمنی و حسادت و غیرت های بیجا در بهشت وجود ندارد. ❗️خداوند درمورد بهشتیان می فرماید: «آنچه در دلها از کینه ( ودشمنی) وحسد دارند بر می کنیم ( تا در صفا وصمیمت با هم زندگی کنند) » 📓 اعراف 43 ❗️در روایتی آمده است: "هنگامی که بهشتیان به سوی بهشت روان شدند بر در بهشت درختی می بینند که از ریشه آن دوچشمه جاری است از یکی از آن چشمه ها می نوشند وتمام کینه ها وحسد ها از قلب آنها شسته میشود واین همان شراب طهور است... " 📚تفسیر المنار،ج8 ص421 6⃣فرد بهشتی هر چه طلب کند برایش اورده می شود و در بهشت احساس محرومیت نسبت به امری وجود ندارد. 🗯می فرماید: « برای شما در بهشت هر چه که اشتها داشته باشید و بخواهید فراهم است» 📓فصلت31 🗯« در بهشت هر چه جانها اشتها داشته باشند فراهم است» 📓زخرف71 ❗️همین مضمون در ایات زیر نیز امده است: 📓انبیا102- فرقان16- نحل31- یس57- ق 31-35 🗯حال می گوییم: ❗️به مقتضای ایات بالا اگر زنان بهشتی خواهان همسران متعدد باشند دلیلی ندارد که بگوییم به انها داده نمی شود بلکه مضمون ایات این است که انان هر چه بخواهند به انها داده می شود و یکی از این ها همسران متعدد بهشتی می تواند باشد. ❗️البته ممکن است برخی بگویند که طبیعت زن مبتنی بر « تک همسری» می باشد و انان به هیچ وچه خواهان همسران متعدد نیستند در این صورت فرض تعدد همسران برای انان قابل طرح نیست . 🗯البته به مقتضای انچه امد اگر انان خواهان همسران متعدد باشند حتما این درخواست انها اجابت خواهد شد . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال برهان شر یکی از قدیمی‌ترین و مهمترین برهانهای دلایلی است، که علیه وجود خدا آورده شده است. شاید نخستین کسی که برهان شر را به نوعی مطرح کرده است فیلسوف اتمیست لذت جوی و ماده‌گرای یونان باستان باشد. او گفته: یا خدا می خواهد شر را از میان بر دارد و نمی‌تواند. یا اینکه او می‌تواند اما نمی‌خواهد. یا اینکه نه می‌تواند نه می‌خواهد. اگر او می‌خواهد اما نمی‌تواند پس ناتوان است. اگر می‌تواند اما نمی‌خواهد پس او شرور و نابکار است. اما اگر خداوند هم می‌تواند و هم می خواهد که شر را براندازد پس چگونه است که شر در جهان هنوز وجود دارد. [ اپیکروس 350 قبل از میلاد. ممنون میشم پاسخ بدید. 🔶پاسخ: ❗️خیر به چیزی گفته می شود که هماهنگ با وجود ما و مایه پیشرفت و تکامل ان است و شر چیزی است که نا هماهنگ با آن می باشد و مایه عقب ماندگی و انحطاط گردد و از اینجا روشن می شود که خیر و شر جنبه نسبی دارد .ممکن است امری درباره ما خیر باشد و برای دیگران شر یا برای تمام انسان ها خیر باشد و نسبت به نوعی از حیوانات مایه شر گردد . ❗️فی المثل ابرهایی در آسمان ظاهر می شود وبارانی می بارد ،مزارعی آباد می گردد و درختانی بار ور می شود اما همین باران در نقطه دیگر سیلابی به حرکت در می آورد و مایه ویرانی می گردد یا خانه پرنده ای با نم نم مختصر باران خراب می شود در حالی که برای ما لطافت هوا می بخشد . 🗯در اینجا هر گروهی با مقیاس وجود و منافع خویش این پدیده ها را می سنجد و نام خیر و شر بر آن می نهد. 🔴حقیقت این است که در جهان هستی چیزی جز خیر وجود ندارد و انچه شر نامیده می شود یا عدمی است و یا جنبه نسبی دارد.مثلا می گوییم فقر شر است در حالی که فقر چیزی جز نداشتن مایحتاج زندگی نیست و نداشتن یک امر عدمی است و عدم چیزی نیست که آفریدگار داشته باشد. 🗯یا این که می گوییم نیش زنبور عسل و چنگال درندگان شر است در حالی که ما خودمان را محور قرار می دهیم و چنین قضاوتی می کنیم اما اگر زنبور را در نظر بگیریم می بینیم نیش برای او یک وسیله دفاعی است تا مهاجمان را از خود دور کند و دندان و چنگال درندگان وسیله صید و تغذیه است و برای انها جنبه حیات دارد پس خیر است به این ترتیب بسیاری از موجودات به خاطر تفکر خود محوری ما شکل شرور به خود گرفته اند. 🗯گاه نیز جهل سبب می شود که اشیایی را به خاطر عدم اگاهی بر فوائد آن شر بدانیم مثلا ممکن است ما وجود میکروب ها را شر بدانیم چرا که موجب بیماریند اما اگر به نظریه دانشمندان توجه کنیم که میکروب های بیماری زا سلول های بدن انسان را به یک مبارزه دائم دعوت می کنند و در این مبارزه سلول های فعالتر و دارای رشد و نمو بیشتری می شوند به طوری که اگر میکروب ها نبودند شاید اندام یک انسان به طور متوسط بیش از هشتاد سانتی متر نبود آنهم اندامی ضعیف و ناتوان در این صورت قبول می کنیم که اطلاق شر بر انها زاییده جهل ما است . ❗️قضاوت ما درباره سود و زیان هرچیزى همواره نسبى است، آنچه سود خود ماست خوب و مفید و آنچه بر زیان ماست بد و مضر مى دانیم و هرگز حساب نمى کنیم که فلان حادثه که در سرنوشت ما اثر بدى گذاشته در اجتماع و آینده چه آثارى به بار خواهد آورد، زیرا یک مادّه شیمیایى ممکن است براى ما سمّى مهلک محسوب شود، در صورتى که ممکن است براى دیگرى دارویى حیاتبخش باشد و بالعکس.... ❗️ولى آیا تنها سود و زیان ما مى تواند ملاک خوب و بد بودن یک موجود، یا یک حادثه باشد و یا این که براى قضاوت کلّى و نهایى باید مجموعه تاثیرات این حادثه را در تمام موارد در نظر بگیریم و روى هم رفته مورد نظر و مطالعه قرار دهیم؟ 🔷هنگامى که باران شدیدى مى بارد، قهراً سود و زیانى به بار مى آورد؛ قضاوت مردم درباره آن مختلف است کسانى که در اثر جارى شدن سیل خانه یا مزرعه شان آسیب دیده، ناله کنان مى گویند: نمى دانم چرا این بلاى ناگهانى متوجّه من شد! 🔷و دیگران که از بى آبى باغ و کشتشان رنج مى برند و این باران باعث وفور آب قنات یا نهرشان شده است، مى گویند: به به! چه نعمت بزرگى بود، خدالطف خود را شامل حال ما کرده است! ♦️ولى اگر مجموعه تاثیرات این باران را در نظر بگیرند، همگى آن را «باران رحمت» مى نامند نه قهر طبیعت. 👌بعلاوه برخى از بلاها نعمت بزرگى هستند که ما از حقیقت آنها غافلیم؛ مثلا، بعضى بیمارى هاست که انسان در دوران عمر خود یک مرتبه به آن مبتلا مى شود، ولى اثر آن این است که در وجود بیمار براى همیشه مصونیّتى در مقابل آن بیمارى یا بیمارى هاى مشابه آن ایجاد مى کند. ❗️اگر به همان لحظه ابتلا نگاه کنیم، آن را بلا مى نامیم در صورتى که اگر آثار آن را براى تمام عمر در نظر بگیریم قطعاً نعمت خواهیم خواند. 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 ❗️یکى دیگر از فلسفه بروز بلاها، درک وجود نعمتهاست. قابل انکار نیست که ما در یک دریا از نعمت و موهبت الهى غرق هستیم، ولى وجود بیشتر آن نعمت ها را، درک نمى کنیم؛ مگر در صورت ى که موقّتاً آن نعمت از ما سلب شود. تصوّر کنید اگر بیمارى در جهان وجود نداشت چگونه مى توانستیم بفهمیم که سلامت و صحّت ما چه موهبت بزرگى است یا اگر تاریکى شب نبود، چگونه مى توانستیم بفهمیم که امواج نور آفتاب که در روز بى دریغ بر چهره جهان پاشیده مى شود، چه نعمت گرانبهایى است! اگر گاه و بیگاه زمین - این گهواره زندگى - در زیر پاى ما مختصر لرزشى نداشت، آیا هیچ معلوم مى شد که آرامش زمین یعنى چه! و اگر گاهى خشکسالى واقع نمى شد، آیا ممکن بود بدرستى نقش اساسى باران را در زندگى خود متوجّه شویم! 👌بنابر این براى این که بشر به مواهب بى شمار زندگى توجّه خاصّى پیدا کند و از آنها و خداوند موهبت بخش خود قدردانى کند، گاه و بیگاه تغییر مختصرى در آنها واقع مى شود تا ما را به این حقیقت بزرگ و ارزنده واقف سازد. این تغییرات مختصر و موقّتى همان است که ما آن را «بلا» مى نامیم. ⁉️آیا به توجّه به این نکته، این «بلا» براى اجتماع انسان درس آموزنده اى نیست و آیا اگر آنها را «نعمت بزرگى» بنامیم، جاى تعجّب دارد! 🗯از این سخنان چند نتیجه حاصل شد: 1⃣در جهان جز خیر محض چیز دیگری وجود ندارد 2⃣شر امری عدمی است و امر عدمی نیاز به افریننده ندارد 3⃣علم انسان محدود است و بسیاری از وقائع را شر می پندارد در حالی که حقیقتا چنین نیست 4⃣مصالح نوعیه بر مصالح شخصیه رجحان دارد این مطلب حکم صریح عقل است .بنا براین خیلی از حوادث است که برای مجموعه حیات بشری مصلحت دارد ولی ممکن است که برای فرد یا افرادی شر محسوب شود مانند سیل و زلزله 5⃣حوادث سبب می شود که انسان قدر نعمات را بهتر بشناسد 6⃣برخی از مصائب جزو مشکلات خود ساخته است و یا جنبه مجازات بر گناهان دارد 7⃣برخی از مصائب عامل شکوفایی استعدادهاست زیرا وقتی انسان با مشکلی برخورد می کند در پی راه و چاره می شود 8⃣برخی از مصائب عامل تنبه و ترس و بازگشت به سوی خدا می شود 🗯تفصیل این موارد در پاسخ های گذشته امده است. 👌اگر به نکاتی که امد توجه شود روشن می شود که شرور حقیقتا خیر محض هستند و منافع انها بازگشت به نوع بشر و یا فرد فرد انسان ها ویا حیوانات می کند و این سخن که خداوند باید شرور را از بین ببرد سخنی غیر صحیح می باشد . 📚منابع: 🗯تفسیر موضوعی پیام قران،ایت الله العظمی مکارم شیرازی ج3 و4 🗯 الالهیات،علامه سبحانی،ج1 🗯بدایه الحکمه،علامه طباطبایی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال برخی میگن مگر اینطور نیست که امام زمان وقتی ظهور می کند که ظلم و ستم و گناه و فساد زیاد بشه پس باید ما هم گناه و معصیت کنیم تا ظهور نزدیک بشه 🗯پاسخ: ❗️در کتاب پاسخ به پرسشهای مذهبی در برابر این سوال چنین امده است: 🔷اولا:باید توجّه نمود که شرط ظهور امام هرگز منحصر به گسترش فساد در اجتماع انسانى نیست بلکه هرگاه مردم جهان از نظر رشد فکرى و کمالات روحى به حدى برسند که بتوانند ارزش وجود امام را درک نمایند و شایسته رهبرى او گردند، در این صورت امام بدون هیچ قید و شرطى ظهور نموده و از پس پرده غیبت بیرون مى آید. 🗯در کتاب هاى عقاید و مذاهب بطور مبسوط و گسترده بحث و بررسى شده است که مانع اساسى براى غیبت امام، اخلاق و روحیّات و عدم آمادگى جامعه انسانى براى ظهور و حکومت آن حضرت است و اگر این مانع برطرف گردد، دوران غیبت او سپرى خواهد شد. ❗️دانشمند بزرگ و فیلسوف عالى قدر اسلام مرحوم خواجه نصیر الدّین طوسى در کتاب «تجرید العقائد» در این باره سه جمله کوتاه و پر مغز دارد که با توضیح مختصرى در اینجا نقل مى کنیم: 1- وجوده لطف :وجود امام معصوم خواه آشکار و خواه پنهان براى جامعه انسانى نعمت معنوى و وسیله نزدیکى به اطاعت فرمان پروردگار است زیرا رابطه هدایت الهى میان خدا و مردم، به وسیله امام برقرار مى گردد و بسیارى از نعمت هاى معنوى و مادّى به خاطر امام به مردم مى رسد، حتّى هدایت معنوى امام نسبت به افراد شایسته همیشگى است - اگر چه او را نبینند و نشناسند. 2- وَ تصرفه لطف اخر :هرگاه امام از پس پرده غیبت بیرون آید و به راهنمایى ظاهرى بپردازد و زمام امور را به دست بگیرد خود نعمت دیگرى است در این موقع نه تنها یک گروه از وجود او بهره مند مى گردند بلکه همه جامعه انسانى از وجود او که مظهر عدل و داد و مجرى دستورهاى آسمانى و احکام الهى است، بهره مند خواهند بود. 3- وعدمه منا :هرگاه او از تصرّف در امور مردم خوددارى مى کند و در پس پرده غیبت به سر مى برد و به بزرگترین آمال و آرزوى بشر تحقّق نمى بخشد، براى موانعى است که خود مردم بر سر راه او به وجود آورده اند و علّت اساسى سلب این نعمت، خود مردم هستند واگر خود مردم براى حکومت واحد جهانى آن هم برپایه فضیلت و اخلاق و عدل و داد و رعایت حقوق و احکام اسلامى - آمادگى پیدا کنند، بطور مسلّم آشکار خواهد شد و هیچ گاه از ناحیه خداوند کوتاهى از ابراز لطف نبوده، این خود مردمند که ظهور حکومت حقّه الهى را به تأخیر انداخته اند. 📚کشف المراد،ص226 ❗️بنابر این، توسعه فساد و گسترش آلودگى، شرط منحصر ظهور امام نیست که به جز آن، به فکر راه دیگرى نباشیم و در پیدایش آن تسریع نماییم، بلکه راه نزدیکترى دارد که همان پیدایش لیاقت و شایستگى در مردم است. 🗯و به عبارت دیگر، شرط رهبرى دو چیز است: 1- وجود رهبر 2- آمادگى مردم براى پذیرش رهبر ❗️مسلّماً اگر شرط دوّم از ناحیه مردم تحقّق یابد، خداوند شرط اوّل را بلافاصله ایجاد خواهد نمود. 🔷ثانیاً: گسترش فساد و آلودگى جامعه بشرى هدف اصلى نیست، بلکه زمینه را براى ظهور حضرت مهدى و اصلاح جامعه انسانى فراهم مى سازد زیرا هنگامى که ظلم و جور زمین را فرا گرفت و بشریّت گرفتار تبعیضات ناروا و مفاسد گوناگون گردید و مشکلات طاقت فرسا گریبان انسان ها را گرفت و تجارب مختلف نشان داد که انسان تنها به اتّکاى نیروى خود و قوانینى که وضع کرده نمى تواند مشکلات را ریشه کن سازد و عدالت اجتماعى را در سراسر کره زمین مستقر نماید در این هنگام، آمادگى فکرى کامل براى پذیرش برنامه یک رهبر الهى پیدا مى کند که بیمارى هاى این بیمار خسته را با نسخه هاى آسمانى خود درمان نماید و مى فهمد که نقش دیگر و انقلاب برترى لازم است که به همه نابسامانى ها خاتمه بخشد. 🗯اصولا هیچ نهضت اصلاحى بدون یک زمینه فکرى قبلى انجام نمى پذیرد و اصل «عرضه و تقاضا» که یک اصل اقتصادى است، در عین حال، یک اصل اجتماعى نیز مى باشد و تا درخواستى در مردم نباشد، عرضه هر نوع کالاى معنوى و مادّى بى ارزش و بى ثمر خواهد بود. ⁉️ولى آیا زمینه فکرى و آمادگى روحى براى یک نهضت اصلاحى و جهانى، که منجر به برقرارى حکومت واحد جهانى، آن هم براساس عدل و داد و ارزش هاى اخلاقى و رعایت حقوق و مقرّرات اسلام گردد کافى است، یا این زمینه فکرى پشتوانه دیگرى لازم دارد که این دگرگونى فکرى را به صورت انقلاب خارجى درآورد و هر نوع مانع را از سر راه نهضت بردارد و از این زمینه فکرى حدّاکثر بهره بردارى را بنماید. 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ :👇👇👇 ❗️نه تنها تجارب بى شمار و آزمایش هاى متوالى این مطلب را تصدیق مى کند، بلکه روایات و احادیث زیادى که درباره نهضت این مصلح جهانى وارد شده است، آشکارا مى رساند که انقلاب آخرین حجّت الهى پس از پدید آمدن یک زمینه فکرى، نیاز به قدرت و نیرو دارد که بتواند در پرتو آن قدرت، از زمینه هاى موجود بهره بردارى کند و هر مانعى را که بر سر راه نهضت خود وجود دارد برطرف س ازد و در احادیث اسلامى به وجود انصار و یاران و تعداد آنها و این که قیام حضرت مهدى توأم با قدرت و نیرو خواهد بود، تصریح شده است. 🗯در این موقع ما باید براى تأمین منظور دوّم و تربیت اعوان و انصار و سربازان فداکار که جان به کف در راه آرمان هاى الهى نبرد و فداکارى نمایند، در پرورش افراد صالح و جانباز بکوشیم و تا آن جا که امکانات اجازه مى دهد، براى یک چنین نهضت وسیع جهانى، افرادى را تربیت کنیم که بتوانند آرمان هاى جهانى آن حضرت را در سرتاسر جهان تحقّق بخشند و یک چنین هدف مقدّسى در صورتى انجام مى گیرد که مصلحان اجتماع دست روى دست نگذارند و از هیچ گونه اقدامى در راه تربیت افراد با ایمان دریغ نورزند. 🔷ثالثاً: از همه اینها گذشته، ما باید موقعیّت خود را در زمینه انقلاب «حضرت مهدى» مشخّص کنیم; بدیهى است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم، از کسانى خواهیم بود که انقلاب حضرت مهدى براى درهم کوبیدن آنها صورت مى گیرد و اگر درصدد اصلاح جامعه باشیم، از کسانى خواهیم بود که در ارتش انقلابى حضرت مهدى همکارى مى کنند بنابر این، به فرض این که با کمک کردن به توسعه فساد، ظهور حضرت مهدى را به پیش بیندازیم، وضع خود را بطور قطع به خطر انداخته ایم، مگر نه این است که حضرت مهدى براى کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط ظلم و فساد قیام مى کند، ما چگونه مى توانیم با گسترش فساد از انقلاب او بهره مند شویم؟ 🗯بنابر این، سکوت در برابر فساد و یا کمک به توسعه فساد چه از لحاظ کلّى و چه از نظر شخصى براى ظهور حضرت مهدى صحیح نیست. ❗️بیشتر به نظر مى رسد که این اشکال و مغلطه کارى را کسانى درست کرده اند که مى خواهند از زیر بار مسؤولیّت ها فرار کنند و یا آلوده به هر فسادى شوند. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام مکارم و سبحانی،ص209 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال چرا پیامبر به معنای سوره بقره در مورد تعهدنامه و سند گرفتن از معاملات و حوادث مهم ،، عمل نکرد و در مورد جانشینی امام علی وصیتنامه ای ننوشت و یا تعهدنامه ای با شاهد ،، نگرفت 🔶پاسخ: ❗️نکات 1⃣همین مطلب را ما از شما می پرسیم چرا پیامبر برای خلافت ابوبکر نوشته ای ننوشت تا اختلاف ایجاد نشود. ❗️به این روایت از کتب خودتان توجه کنید: 🗯عبدالله بن عمر نزد خلیفه دوم رفته و خطاب به او چنین می گوید: « مردم می گویند تو نمی خواهی پس از خودت جانشینی قرار دهی .چگونه می خواهی چنین کنی در حالی که اگر تو شتران یا گوسفندانی داشتی و انان را بدون قرار دادن سرپرست برای اداره امورشان رها کنی به تحقیق همه می گویند در حق انان کوتاهی کردی در حالی که اداره امور مردمان مهمتر از اداره شتران و گوسفندان است .وقتی خدا را ملاقات کنی در حالی که جانشینی برای خودت قرار نداده باشی در برابر خدا چه جوابی داری»؟ 📚صحیح مسلم،ج4 ص102 📚فتح الباری ج13 ص175 ⁉️چگونه است که عبدالله بن عمر از پیامبر بیشتر به فکر امت است و عمر را بر حذر می دارد که بدون انتخاب جانشین امت را رها نکند اما پیامبر بدون تعیین جانشین امت را ترک می کند؟ 🗯ویا نقل می کنید که عایشه به عمر چنین گفت: « امت محمد را بدون سرپرست رها نکن چرا که من می ترسم فتنه ای صورت گیرد» 📚الامامه و السیاسه،ج1 ص28 ⁉️ایا نگرانی عایشه برای امت بیشتر از پیامبر گرامی است 2⃣پیامبر گرامی بارها تصریح به خلافت و امامت حضرت علی کردند و در روز غدیر در برابر جمعیت 120 هزار نفری اقدام بر این امر کردند ( شواهد و مدارک مساله در پاسخ های گذشته کانال موجود است) اما با این وجود تصمیم گرفتند که این مساله را به صورت مکتوب نیز بیان کنند اما ... 🗯بخاری روایت می کند: « وقتی بیماری پیامبر شدت گرفت صحابه را امر کرد کاغذی برای من بیاورید تا نوشته ای برایتان بنویسم تا به وسیله آن هیچ گاه گمراه نشوید .عمر گفت درد بر پیامبر غلبه کرده است( هذیان می گوید) کتاب خدا ما را بس است .سر و صدا شدت یافت( برخی می گفتند بیاورید و برخی مانع میشدند) پیامبر نیز فرمود: ( حال که چنین است) از کنار من برخیزید نزد من دعوا کردن مناسب نیست» 📚صحیح بخاری ج1 ص36 و ج5 ص137 📚صحیح مسلم ج2 ص14 📚مسند احمد،ج3 ص346 و... 🗯امام غزالی از بزرگان اهل سنت چنین می اورد: « پیامبر پیش از رحلت فرمود کاغذ و قلمی برایم بیاورید تا مشکل شما را در امر خلافت پس از خود حل و کسی را که مستحق آن است برای شما معرفی کنم اما عمر مانع شد و گفت به سخنان این مرد توجه نکنید که هذیان می گوید» 📚سر العالیمن،ج1 ص18 🗯« عمر نیز در گفتگویی با ابن عباس تصریح می کند که پیامبر می خواست بر خلافت علی تصریح کند» 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید ج3 ص14 ❗️نووی در شرح صحیح مسلم می اورد: « آن حضرت می خواست جانشین پس از خود را به اسم معین و تصریحش کند تا پس از وی نزاع و فتنه بر پا نشود» 📚شرح النووی علی صحیح مسلم،ج11 ص90 🗯ابن حجر می آورد: « حضرت قصد داشت اسامی جانشینان پس از خویش را بنویسد تا میان انها اختلاف نشود» 📚فتح الباری،ج1 ص209 🗯آری پیامبر می خواست به وظیفه خود در مکتوب داشتن خلافت و ولایت عمل کنند اما مانع او شدند و پیامبر نیز از این امر منصرف شد زیرا: ❗️وظیفه پیامبر ابلاغ است نه اجبار چنان که خداوند می فرماید: « در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستی و حساب انها بر ماست» 📓رعد40 🗯وفرمود: « بر پیامبر چیزی جز رساندن اشکار نیست» 📓نور54 ⁉️از صحابه ای که پیش روی حضرت و در برابر چشمان مبارکش نسبت هذیان گویی می دهند ایا اگر با پافشاری و اصرار حضرت وصیتی هم نوشته می شد انها تلاش نمی کردند تا برای اثبات هذیان گویی پیامبر به راههای دیگری متوسل شوند که حتی دیگر سخنان حضرت را تحت الشعاع قرار دهند؟ ⁉️ایا از انان که با وجود نوشته نشدن وصیت نسبت هذیان گویی به پیامبر دادند اگر وصیت نوشته می شد نسبت جنون و امثال آن به پیامبر نمی دادند ؟ 3⃣انچه بر پیامبر واجب بود داشتن وصیت بود نه نوشتن وصیت و رسول خدا نیز بارها به صورت شفاعی وصیت نامه خود را مبنی بر خلافت اهل بیت برای صحابه مطرح کرد و سرایت دادن حکم نوشتن که در آیه در مورد معاملات و داد و ستد وارد شده است به مساله خلافت و جانشینی قولی بدون مستند و دلیل می باشد و به فرض هم بگوییم نوشتن لازم و واجب بود باز صحابه مانع پیامبر گرامی شدند تا وظیفه خود را به انجام برساند ⁉️کسانی که اجتماع یکصد و بیست هزار نفری غدیر در مورد خلافت حضرت علی را منکر می شوند برایشان انکار نوشته نیز کاری ندارد زیرا خواهند گفت: 🗯پیامبر در طول خود خط ننوشت و این خط جعلی است و از خود ایشان نیست . 🗯اگر به کسی املا می کرد و حضرت علی می نوشت گفته می شد این مساله چون به نفع نویسنده است نظر خود اوست و مردود است 🔴ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🗯اگر شخص سومی می نوشت گفته می شد کاتب همیشگی پیامبر حضرت علی بوده و کتابت از هر شخص دیگری مردود است لذا نوشتن وصیت نامه برای این لجوجان فائده ای نداشت ❗️اما پیامبر گرامی بارها و بارها به صورت شفاهی بر خلافت اهل بیت تاکید کردند و روایات و سخنان فراوانی علاوه بر ایات قرآن بر این مساله از ایشان صادر شده است که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب شریف «احقاق الحق وازهاق الباطل » اثر گرانبهای« قاضی نور الله شوشتری »که به همراه ملحقات در 32 جلد به چاپ رسیده است ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال قرآن می فرماید: ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی تنها تورا می پرستیم و تنها از تو کمک می خواهیم .با وجود این ایه شما شیعیان چگونه به اهل بیت توسل می کنید و از غیر خدا کمک می خواهید 🗯پاسخ: ❗️درخواست کمک از غیر خدا دو صورت دارد: 1⃣کمک خواهی از غیر خدا خواه انسان باشد خواه عامل طبیعی با اعتقاد به این که او در فعل و کمک رسانی خود از خدا بی نیاز و از موضع استقلال انسان را یاری کند.چنین کمک خواهی جز « شرک» نام دیگری ندارد زیرا اعتقاد به استقلال موجودی و بی نیازی او از خدا خواه از نظر وجود و هستی خواه از نظر فعل و کار اعتقاد به الوهیت و خدایی اوست طبعا هر نوع درخواست کمک با این اعتقاد مایه شرک خواهد بود حتی اگر کشاورزی عوامل طبیعی را بدون اذن خدا پرورش دهنده بذر و به بار اورنده محصول بداند چنین فردی یا منکر خداست و یا مشرک می باشد . 2⃣استعانت از غیر خدا به قید این که فرد در کمک رسانی خود از قدرت و نیروی خدادادی بهره گرفته و انسان را یاری می کند چنین کمک خواهی نه تنها مایه شرک نیست بلکه عین توحید و درخواست کردن از خداست .زیرا جهان افرینش جهان اسباب و مسببات است و فیض الهی طبق مشیت خدا از مجاری یک رشته اسباب به انسان می رسد و سبب در کار خود استقلال ندارد و به امر الهی کار خود را صورت می دهد. 🗯ایه ای را که در سوره حمد شب و روز می خوانیم استعانت را به خدا منحصر می کند و فرمان می دهد که تنها باید از او کمک خواست در مقابل کار مشرکان است که از بت های خود طلب استعانت کرده و انها را در فعل و کار خود مستقل می پنداشتند . ❗️ولی هر گاه درخواست کمک از فردی از این قید پیراسته شود و او را وجودی ممکن و غیر مستقل دانیم و کمک رسانی او را منوط به اذن الهی و مشیت او شمردیم طبعا چنین درخواستی هر چند به ظاهر از غیر خداست ولی در واقع درخواست کمک از خداست که به این فرد قدرت و توانایی داده که در مواردی دیگران را یاری کند. ❗️قرآن در سوره حمد یاد آور می شود که فقط از خدا استعانت بجوییم ولی در موارد دیگر دستور می دهد که از غیر او نیز استعانت بجوییم مانند: 🔷« از صبر و نماز کمک بگیرید» 📓بقره45 🔷ذو القرنین چنین می گفت: « مرا با نیرویی یاری کنید» 📓کهف95 🔷« هرگاه ( مومنان غیر مهاجر در مکه در حفظ دین خود) از شما یاری طلبیدند بر شماست که انها را یاری کنید» 📓انفال72 🗯این ایات و ایات دیگر و سیره عقلای جهان حاکی از آن است که استعانت از غیر خدا به نحوی که بیان شد ارتباطی به شرک ندارد زیرا انها مستقل نبوده و اگر توانایی در رفع مشکلی دارند به اذن خدا می باشد و درخواست از انان عین درخواست از خداست و خداوند فیض خود را از طریق انان جاری می سازد و این عین درخواست کردن از خدا می باشد 📚راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص159 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال زمانی که جبرئیل با محمد (ص) گفت بخوان و ایشان در پاسخ گفت خواندن و نوشتن نمیدانم،هزار و اندی سال پیش از آن کوروش منشور حقوق بشر را نوشته بود. 🗯پاسخ: ❗️توجه به چند نکته لازم است: 1⃣در اینکه پیامبر به مکتب نرفت و هیچ خطی ننوشت در میان مورخان بحثی نیست وقران نیز صریحا می گوید: «پیش از این نه کتابی می خواندی ونه با دست خود چیزی می نوشتی تا موجب تردید دشمنانی که می خواهند سخنان تورا ابطال کنند گردد» 📓 48 عنکبوت ❗️اصولا در محیط حجاز به اندازه ای با سواد کم بود که افراد با سواد کاملا معروف وشناخته شده بودند. در مکه که مرکز حجاز محسوب می شد تعداد کسانی که از مردان می توانستند بخوانند وبنویسند از 17 نفر تجاوز نمی کرد واز زنان تنها یک زن بود که سواد خواندن ونوشتن داشت 📚فتوح البلدان،ص459 ❗️این درمورد دوران قبل از نبوت واما پس از بعثت در هیچیک از تواریخ نقل نشده است که او خواندن ونوشتن را از کسی فرا گرفته باشد بنابراین به همان حال امی بودن تا پایان عمر باقی ماند ❗️ولی اشتباه بزرگ که باید از آن اجتناب کرد این است که درس نخواندن غیر از بی سواد بودن است. هیچ مانعی ندارد که پیامبر به تعلیم الهی خواندن یا خواندن ونوشتن را بداند بی آنکه نزد انسانی فرا گرفته باشد زیرا چنین اطلاعی بدون تردید از کمالات انسانی است ومکمل مقام نبوت است. ❗️شاهد این سخن آن است که در روایاتی که از امامان اهل بیت نقل شده می خوانیم پیامبر می توانست بخواند ویا هم توانایی خواندن داشت وهم توانایی نوشتن 📚تفسیر برهان،ج4 ص332 📚بحار الانوار ج16 ص82 باب6 ❗️اما برای این که جایی برای کوچکترین تردید برای دعوت او نماند از این توانایی استفاده نمی کرد.زیرا اگر او بسان مردم دیگر درس می خواند و نامه می نوشت مخالفان نبوت او آن را دستاویز قرار داده و چنین وانمود می کردند که آیین توحید او و شرایع و احکام وی زاییده افکار و نتیجه مطالعات و بررسی کتابهای پیشین است و ارتباطی با جهان وحی و خداوند ندارد. 📚تفسیر نمونه،ج6 ص400 2⃣این که گفته شد کوروش با دست خودش منشوری که معروف است به « منشور کوروش» را نوشته مطلبی ناصحیح می باشد .گفته شده است که کاتب فردی دیگری بوده است اما نامش در تاریخ نیامده است https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4 3⃣این افراد که هم اکنون سنگ کوروش را به سینه می زنند توجه ندارند که به فرض اگر بگوییم کوروش همان ذو القرنین که در قرآن به آن اشاره شده است بوده ،بنده ای مطیع وصالح قلمداد می شده است چنان که حضرت علی فرمود: « ذو القرنین فرشته و یا پیامبر نبود بلکه بنده ای بود که خدا را دوست داشت و خدا نیز او را دوست می داشت» 📚بحار الانوار،ج12 ص178 ❗️و خداوند بارها و بارها از او و امثال او پیمان به ایمان نسبت به نبوت پیامبر گرامی و امامت ائمه را گرفته بوده و او نیز با جان و دل پذیرا بوده بود به گونه ای که اگر در زمان کنونی زنده بود مطیع پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان می بود 📚بحار الانوار،ج5 ص225 باب10 🗯اما این « کوروش پرستان » از روی جهل و نا اگاهی کوروش را در برابر ایین اسلام و مکتب حقه تشیع قرار داده اند تا از پس آن به مقاصد شوم خود برسند. 👌اما این گونه بی خبران نمی دانند که کوروش از کارها و اعمال اینان بیزار است. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال چرا نام دوازده امام در قرآن نیامده است 🗯پاسخ: ❗️ما در این باره در پاسخ های گذشته کانال مفصلا پاسخ داده ایم .هم اکنون پاسخی را که علامه سبحانی در این زمینه داده اند را برایتان نقل می کنیم: ❗️«روش آموزشی قرآن بیان کلیات و اصول عمومی است. تشریح مصادیق و جزئیات غالباً برعهده پیامبر گرامی می‌باشد. رسول خدا نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنان که می‌فرماید: «قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه برای مردم نازل شده است، برای آنها بیان کنی و آشکارسازی، شاید آنان بیندیشند» 📓نحل44 🗯در آیه یاد شده دقت کنید، می‌فرماید:«لتُبَیّن» و نمی‌گوید: «لتقرأ» یا «لیتلو» و این نشانه آن است که پیامبر علاوه بر تلاوت، باید حقایق قرآنی را روشن کند. 🗯 بنابراین، انتظار این که مصادیق و جزئیات در قرآن بیاید، همانند این است که انتظار داشته باشم همه جزئیات در قانون اساسی کشور ذکر شود. اکنون برخی از روش‌های قرآنی را در مقام معرفی افراد بیان می‌کنیم: 1⃣معرفی به نام: 🗯گاهی وضعیت ایجاب می‌کند که فردی را به نام معرفی کند، چنان‌که می‌فرماید: «(عیسی می‌گوید:) به شما مژدة پیامبری را می‌دهم که پس از من می‌آید و نامش احمد است». 📓صف6 ❗️در این آیه، حضرت مسیح، پیامبر پس از خویش را به نام معرفی می‌کند و قرآن نیز آن را از حضرتش نقل می‌نماید. 2⃣معرفی با عدد: ❗️گاهی موقعیت ایجاب می‌کند که افرادی را با عدد معرفی کند، چنان که می‌فرماید: «و خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگیختیم». 📓مائده 11 3⃣معرفی با صفت: 🗯بعضی اوقات وضعیت به‌گونه‌ای است که فرد مورد نظر را با اوصاف معرفی کند؛ چنان که پیامبر خاتم را در تورات و انجیل، با صفاتی معرفی کرده است: «کسانی که از رسول و نبی درس ناخوانده‌ای پیروی می‌کنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته می‌یابند، که آنان را به نیکی دعوت کرده و از بدی‌ها بازشان می‌دارد، پاکی‌ها را برای آنان حلال کرده و ناپاکی‌ها را تحریم می‌نماید و آنان را امر به معروف و نهی از منکر می‌کند و بارهای گران و زنجیرهایی که بر آنان بود، از ایشان برمی‌دارد...». 📓اعراف157 ❗️با توجه به این روش، انتظار این که اسامی دوازده امام با ذکر نام و اسامی پدر و مادر در قرآن بیاید، انتظاری بی جا است؛ زیرا گاهی مصلحت در معرفی به نام است و گاهی معرفی به عدد و احیاناً معرفی با وصف. 🗯اگر این اصل را بپذیریم و بگوییم خداوند باید کلیه مسائل اختلاف آفرین را در قرآن ذکر کند، تا مسلمانان دچار تفرقه نشود در این صورت باید صدها مسألة کلامی و عقیدتی و فقهی و تشریعی در قرآن ذکر شده باشد، مسائلی که قرن‌ها مایه جنگ و جدل و خونریزی در میان مسلمانان شده است، ولی قرآن درباره آنها به طور صریح و قاطع ـکه ریشه‌کن کننده نزاع باشد سخن نگفته است، مانند: 1. صفات خدا عین ذات اوست یا زاید بر ذات؟ 2. حقیقت صفات خبری مانند استوای بر عرش چیست؟ 3. قدیم یا حادث بودن کلام خدا. 4. جبر و اختیار. ❗️این مسایل و امثال آنها هر چند از قرآن قابل استفاده است، ولی آن‌چنان شفاف و قاطع که نزاع را یک سره از میان بردارد، در قرآن وارد نشده است و حکمت آن در این است که قرآن مردم را به تفکر و دقت در مفاد آیات دعوت می‌کند، بیان قاطع همه مسائل، به گونه‌ای که همه مردم را راضی سازد، بر خلاف این اصل است. ❗️پرسشگر تصور می‌کند که اگر نام امام و یا امامان در قرآن می‌آمد، اختلاف از بین می‌رفت، در حالی که این اصل کلیت ندارد؛ زیرا در موردی تصریح به نام شده ولی اختلاف نیز حاکم گشته است. 🗯بنی اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمانروایی برای آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‌های غصب شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند: «آنان به یکی از پیامبران خود گفتند: برای ما فرمانروای معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم...». 📓بقره246 🗯پیامبر آنان، به امر الهی فرمانروا را به نام معرفی کرد و گفت: «به راستی که خدا طالوت را به فرمانروایی شما برگزیده است». 📓بقره247 🗯با این‌که نام فرمانروا با صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشی پرداختند و گفتند: «از کجا می‌تواند فرمانروای ما باشد، حال آن که ما به فرمانروایی از او شایسته‌‌تریم، و او توانمندی مالی ندارد؟...». 📓بقره 247 🗯این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام برای رفع اختلاف کافی نیست، بلکه باید موقعیت جامعه، آماده پذیرایی باشد. ❗️چه بسا ذکر اسامی پیشوایان دوازده‌گانه، سبب می‌شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل کشی بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیری کنند، چنان که این مسأله درباره حضرت موسی رخ داد 📚راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص293 به بعد ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال ایا در ایات و روایات اشاراتی به کروی بودن زمین و حرکت زمین شده است یا خیر 🗯پاسخ: ❗️یکى از اسرار هستى که در قرآن به آن اشاره شده موضوع کروى بودن زمین است و این حقیقت از آیات زیر استفاده مى شود: ❗️«و مشرقها ومغربهاى پر برکت زمین را به آن قوم به ضعف کشانده شده ( زیر زنجیر ظلم وستم ), واگذار کردیم» 📓اعراف137 🔷2- «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست , و پـروردگـار مـشـرقـهـا» 📓صافات 5 🔷3- « سوگند به پروردگار مشرقهاو مغربها که ما قادریم» 📓معارج40 🗯تـوضـیـح ایـن کـه : ❗️ایـن آیـات هـمان طور که در بحث گذشته اشاره شد همگى حاکى از تعدد مشرقها و مغربها و نقطه طلوع و غروب آفتاب است که لازمه آن کروى بودن زمین مى باشد زیـرا بطور مسلم اگر زمین مسطح و هموار باشد براى جهان جز یک مشرق ویک مغرب نخواهد بـود و تـنها در صورت کروى بودن زمین به نسبت انحناى آن هرنقطه اى داراى مشرق و مغرب جداگانه اى خواهد بود و طلوع خورشید بر جزئى از اجزاى آن ملازم با غروب آن از جزء دیگر است و بنابر این , تعدد مشرق و مغرب دلالت روشنى بر کروى بودن زمین دارد . 🗯کـروى بودن زمین از روایاتى که از پیشوایان معصوم ما وارد شده است نیز استفاده میشود از آن جـمله روایتى است که از امام صادق به مضمون زیر نقل شده است: 🗯امام صادق علیه السلام فرمود : « در مسافرتى مردى با من همسفر گردید . او مـقید بود که نماز مغرب را در تاریکى شب و نماز را در تاریکى کامل ( آخر شب ) بخواند اما من بـر خـلاف او بودم هر موقع آفتاب غروب مى کرد نماز مغرب رامى خواندم و هر موقع فجر طلوع مى نمود , نماز صبح را به جا مى آوردم . آن شـخـص ازمـن خـواسـت کـه من نیز مانند او رفتار کنم و عمل خود را چنین توجیه مى کرد : آفتاب پیش از آن که به سر زمین ما طلوع کند بر دیگران طلوع مى نماید و هنگامى که از سرزمین ما ناپدید مى شود هنوز بر گروهى دیگر طالع و نور افشان است . ❗️ امام صادق مى فرماید: 🗯من به او گفتم : وظیفه ما این است که هر موقع آفتاب از افق ما ناپدید شد , نماز مغرب را بخوانیم و نباید در انتظار غروب خورشید از نقاط دیگر باشیم و هر موقع فـجر طلوع کرد بر ماست که نماز صبح را بخوانیم اگر چه خورشید در همان موقع بر نقاط دیگر طـالـع بـاشـد چنان که بر مردم همان نقاط لازم است نمازهاى خود را موقع طلوع فجر و غروب آفتاب در افق خود انجام دهند 📚وسائل الشیعه ج1 ص494 ❗️ایـن حـقیقت را امام در حدیث دیگر چنین فرموده است : « تو بـاید که مشرق و مغرب منطقه خود را ملاک عمل قرار دهى» و اینها همه به خاطرکرویت زمین مى باشد. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام مکارم و سبحانی،ص491 🔴در این باره ایات دیگری نیز می باشد که جهت اگاهی رجوع شود به تفسیر موضوعی پیام قران،ایت الله مکارم ج8 ص161 تحت عنوان:« قرآن و حرکت زمین» ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
☑️هفته وحدت گرامی باد. "ما امت رسول الله (ص) هستیم." #سایت_ما ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🗯شبهه: با خداوند مکار مسلمین اشنا شویم « و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین» 54 ال عمران .انها مکر کردند و خداوند هم مکر وحیله کرد 😁 😄خداوند بهترین مکاران است😳😳😳 🗯پاسخ: ❗️ در قرآن آیاتى، شبیه این آیه، دیده مى شود که در آن نسبت «مکر» به خدا داده شده (مانند آیه 30 از سوره انفال و آیه 50 از سوره نمل و بعضى آیات دیگر و ایات مورد اشکال) ❗️«مکر» در لغت عرب با آنچه در فارسى امروز از آن مى فهمیم تفاوت بسیار دارد. 🔴 در فارسى امروز «مکر» به نقشه هاى شیطانى و زیان بخش گفته مى شود، در حالیکه در ریشه هاى لغت عرب «مکر» هر نوع چاره اندیشى را مى گویند که گاهى خوب و گاهى زیان آور است. 🗯در کتاب مفردات «راغب» مى خوانیم: ❗️« المکر صرف الغیر عما یقصده» 🗯 «مکر این است که کسى را از منظورش باز دارند» ❗️ (اعمّ از اینکه منظورش خوب باشد یا بد). 🗯در قرآن مجید نیز گاهى مکر با کلمه «خیر» ذکر شده مانند «والله خیر الماکرین» «خداوند بهترین چاره جویان است» ❗️و گاهى با کلمه «سىّء» (بد) آمده است مانند ❗️«ولایحیق المکرالسىّء الاّ باهله» 🗯 «نقشه و اندیشه بدجز به صاحبش احاطه نخواهد کرد». 📓فاطر 43 ❗️بنابراین منظور از آیه مورد اشکال و شبهه این است که دشمنان «مسیح» با طرح هاى شیطانى خود مى خواستند جلو این دعوت الهى را بگیرند، امّا خداوند براى حفظ جان پیامبر خود، و پیشرفت آئینش، تدبیر کرد و نقشه هاى آنها نقش بر آب شد. 📚تفسیر نمونه،ج2 ص429 🗯❗️نظیر همین پاسخ در «کید الهى» نیز مطرح مى باشد، آنجا که در سوره طارق آیه 16 و 15 مى خوانیم : 🔶« انهم یکیدون کیدا و اکید کیدا» « آنها پیوسته حیله مى کنند و من نیز در برابر آنها چاره مى کنم» 📚 تفسیر نمونه ج 15 ص 376 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا