eitaa logo
پرسمان اعتقادی
44.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
59 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔🔆 متن و ترجمه نامه 1⃣3⃣ نهج البلاغه ( ✉️نامه به فرزندش امام حسن در سال 31 هجری ، وقتی از جنگ صفین باز میگشت و به سرزمین [حاضرین] رسیده بود. ) 💥مشاهده کنید در نهج البلاغه علی به وضوح شخصیت حسن را شرح داده و پسرش را آدمی دنیا پرست و گرفتار هوس معرفی کرده است ❗️❗️ 💠💠 👌امام حسن علیه السلام ، طبق تصریح روایات شیعه و اهل سنت ، یک شخصیت ممتاز و ستوده بوده که به عنوان سید و آقای بهشت معرفی شده که خداوند بهشتیان را به وجود ایشان زینت داده و بارها با پای پیاده به حج مشرف شدند و چندین بار ، تمام اموال خود را در راه خداوند بخشیدند ، و مصداق آیه تطهیر و مودت می باشد و محبت به ایشان مصداق محبت به خداوند و دشمنی با ایشان دشمنی با خداوند است . 📚بحار الانوار ج 43 ص 263 باب 12_ فضائل الخمسه من الصحاح السته ج 3 ص 168 به بعد 👌بی شک چنین شخصیت ممتازی که زینت و سرور بهشتیان است ، هیچگاه اهل دنیا و غرق در نمی شود . بلکه از هر گونه ناپاکی و ناخالصی پاک و مطهر است ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ « من و علی و و حسین و نه نفر از فرزندان حسین ، مطهر و معصوم هستیم » 📚کمال الدین ج 1 ص 280 ❕و فرمود ؛ « هر کس می خواهد رستگار شود ، به علی و امامان از فرزندانش تمسک کند ، زیرا آنان برگزیدگان الهی بوده و از هر گناه و معصوم هستند » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 57 👌علی علیه السلام در وصف فرزندش امام حسن علیه السلام و سایر امامان فرمودند ؛ « آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه سهو و نسیان نمی شوند » 📚بحار الانوار ج 25 ص 351 ❕ایشان از همان کودکی مورد الهی بوده اند ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که امام به دنیا می آید ، به او حکمت داده می شود و با علم و وقار زینت داده می شود و لباس و بزرگی بر او پوشانده می شود و خداوند چراغی از نور برای او قرار می دهد که درون و نهان افراد را می شناسد و اعمال بندگان را می بیند » 📚بحار الانوار ج 25 ص 39 ❕حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته است ، نامه 31 نهج البلاغه است که امام علیه السلام خطاب به فرزندش ، امام حسن می فرماید ؛ « اين نامه به فرزندى است آرزومند، آرزومند چيزهايى كه هرگز دست يافتنى نيست و در راهى نهاده است كه ديگران در آن گام نهادند و هلاك شدند (و چشم از جهان فرو بستند) كسى كه هدف بيمارى‏ها و گروگان روزگار، در تيررس مصائب، بنده دنيا، بازرگان غرور، بدهكار و اسير مرگ، هم‏پيمان اندوه‏ها، قرين غم‏ها، آماج آفات و بلاها، مغلوب شهوات و جانشين مردگان است.» 🔸معاند می گوید ، این تعبیرات چگونه با شخصیت امام حسن علیه السلام همخوانی دارد ؟ 👌گویی توجه ندارد که اين گونه تعبيرات در مقام اندرز و نصيحت پدرانه به فرزند، مطلبى رايج است. مهم اين است كه گر چه مخاطب در اين نامه يك نفر است؛ ولى هدف همه شيعيان و مسلمانان جهان، بلكه فرزندان آدم ‏اند؛ گويى امام عليه السلام به عنوان پدر همه انسان‏ها سخن مى ‏گويد و مخاطبش امام حسن عليه السلام به عنوان همه ، مورد نظر است. 📚پیام امام امیر المومنین ج 9 ص 460 ❕نظیر این تعابیر در گفتگوهای روزانه ما و در ادبیات زبانهای مختلف دیده می شود که انسان روی سخن را به کسی می داند اما هدفش این است که دیگران بشنوند و به اصطلاح ؛ « به در می گوید بشنوند» یا عرب به این ضرب المثل می گوید « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره »( مخاطبم تویی ولی همسایه تو بشنو) 👌شاهد این سخن آن است که در آیه 23 اسراء خداوند پیامبر را مخاطب قرار می دهد و می فرماید ؛ « پرودگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید . هرگاه یکی از آن دو یا هر دو نزد تو به پیری رسیدند کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بزرگوارانه به آنها بگو» 👌در این آیه پیامبر را قرار داده است در حالی که می دانیم پیامبر سالیان دراز قبل از نبوت پدر و مادر خود را از دست داده بود . بنابراین این گونه تعابیر به صورت خطاب به پیامبر و تفهیم امت است و از قبیل همان ضرب المثل معروف « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» که یکی از فنون می باشد بیان شده است . 📚پیام قرآن ج7 ص 158 👌در آن نامه نهج البلاغه هم ، اگر چه مخاطب امام حسن علیه السلام است ، اما مخاطبین اصلی تمام امت هستند که علی علیه السلام از موضع پدری پیر و با تجربه اقدام به نصحیت و اندرز آنان می کند و از آنجا كه امام عليه السلام به مقتضاى حديث معروف «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» ( بحار الانوار ج 16 ص 95) پدر امّت است، مخاطب در اين وصيّت‏نامه در واقع همه امّتند. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 نام یک بت بوده است و ارتباطى با خداى خالق ندارد. براى همين مسلمانان ميگويند الله اكبر (الله بزرگتر است) زيرا در آنجا خدايان اقوام ديگر هم بوده اند و مسلمانان معتقدند الله از آنها بزرگتر بوده است ❗️❗️ 💠💠 👌الله ، جامعترین نامهای خدا است . علی علیه السلام فرمود ؛ « الله یعنی معبودی که خلق در او سرگردان اند و به او پناه می برند و خداوند ، همان پوشیده از دسترس دیده ها و در پرده از وهم ها و خطورات ذهن است » 📚التوحید صدوق ص 89 ❕بررسی نامهای خدا که در قرآن مجید و یا سایر منابع اسلامی آمده نشان می دهد که هر کدام از آن یک بخش خاص از صفات خدا را منعکس می سازد، تنها نامی که اشاره به تمام صفات و کمالات الهی، یا به تعبیر دیگر جامع صفات جلال و جمال است همان الله می باشد ، به همین دلیل اسماء دیگر خداوند غالبا به عنوان صفت برای کلمه الله گفته می شود به عنوان نمونه ، غفور و رحیم که به جنبه آمرزش خداوند اشاره می کند (فان الله غفور رحیم بقره 226). 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 21 ❕اللّه مشتق از «اله» به معنی مستحق عبادت است و بسیاری ازمحدثان و مفسران این معنا را برگزیده اند و در روایات ما نیز وارد شده است؛ کلینی از هشام بن حکم نقل می‌کند که از آن حضرت پرسیدم: لفظ اللّه ازچه ریشه ای گرفته شده است؟ فرمود: «اللّه مشتق از «اله»، و «اله» مألوه می‌خواهد، و اسم غیر از مسمی است، هرکس اسم را بپرستد نه معنی را کفر ورزیده و در حقیقت خدا را نپرستیده است» 📚الکافی ج 1 ص 87 👌شیخ صدوق می‌گوید ؛ « اللّه و اله به معنی مستحق عبادت است وجز خدا کسی شایسته عبادت نیست» تا آن جا که می‌گوید: «اصل اللّه «الالاه» به معنی عبادت بوده است» . 📚توحید صدوق ص 195 _ منشور جاوید ج 2 ص 116 👌الله نام هیچ بتی نبوده است و تنها نام خدای یگانه ای است که ادیان الهی او را معرفی کرده اند . شما می توانید به کتاب اسلام و عقائد و آراء بشری ، اثر ، یحیی نوری ص 300 به بعد مراجعه کنید و از اسامی بت های شبه جزیره عربستان و مناطق اطراف اطلاع حاصل کنید ، در میان نام انواع بت ها ، هیچ نامی از بتی به نام الله یافت نمی شود . ❕این نکته نیز شایان توجه است که معنی اعتقاد به بزرگی خدا این نیست که او را در مقایسه با موجودات دیگر برتر و بالاتر بدانیم بلکه چنین مقایسه ای اصلا غلط است، ما باید او را برتر از آن بدانیم که با چیزی قابل مقایسه باشد چنانکه امام صادق (علیه السلام ) در گفتار کوتاه و پرمعنی خود به ما تعلیم فرموده است آنجا که در حدیث می خوانیم ؛ «کسی نزد آنحضرت گفت : الله اکبر . امام فرمود: خدا از چه چیز بزرگتر است عرض کرد: از همه چیز . 👌امام فرمود: با این سخن خدا را محدود کردی (چون او را مقایسه با موجودات دیگر نمودی، و برتر از آنها شمردی ). آن مرد پرسید: پس چه بگویم ؟ ❕فرمود ؛ « بگو الله اکبر من ان یوصف ؛«خدا برتر از آن است که به وصف درآید » 📚الکافی ج 1 ص 117 👌جالب اینکه در حدیث دیگری که از همان امام (علیه السلام ) نقل شده است می خوانیم ؛ ❕هنگامی که یکی از اصحاب عرض کرد منظور بزرگتر بودن خدا از همه چیز است، امام فرمود ؛ «آیا اصولا در برابر ذات خدا وجودی هست که او برتر از آن باشد ؟» آن مرد صحابی از امام می پرسد: پس چه بگویم ؟ فرمود: بگو: اکبر من ان یوصف » 📚تفسیر نور الثقلین ج 3 ص 239 👌روشن می شود که منظور از « بزرگ تر بودن خداوند » ، برتر بودن از هر گونه وصف و توصیف محدود کننده است ، نه آنکه فرض کنیم خدایان دیگری هستند و الله از آنان بزرگتر است و به قول شاعر ؛ « ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم _ و از آنچه دیده ایم و نوشتیم و خوانده ایم _ مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر _ ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم » ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙بشنوید | صوت کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب در سالروز ولادت پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع). ۹۹/۸/۱۳ 💻 @Khamenei_ir
☑️پوستر | رهبر انقلاب صبح امروز: اگر تروریستها به مرزهای ما نزدیک شوند، برخورد خواهد شد 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔خمس در زمان امام زمان عج واجب نیست . ❔در توقیع از امام زمان عج امده وَ أَمَّا الْخُمُسُ فَقَدْ أُبِیحَ لِشِیعَتِنَا وَ جُعِلُوا مِنْهُ فِی حِلٍّ إِلَی وَقْتِ ظُهُورِ أَمْرِنَا لِتَطِیبَ وِلَادَتُهُمْ میفرمایند اما خمس برای شیعیان ما مباح وبراى انهاتا ظهور ما حلال گردانیدیم تا طیب و طاهر متولد بشوند ❕❕ 💠💠 👌رواياتى است كه درباره غنائم جنگى و اسيران جنگى وارد شده و زنانى كه جزء بردگان بودند و به عنوان كنيز به دست افراد مى‏ افتادند و آنها با اين زنان ازدواج مى‏ كردند و صاحب مى‏ شدند ❕مى‏ دانيم اگر جهاد به اذن امام نبوده باشد تمام غنائم جنگى كه به دست مى‏ آيد مربوط به بيت‏ المال است و بايد به اجازه امام مصرف شود و حتّى اگر به اذن امام بوده باشد خمس به آن تعلّق مى‏گيرد و در صورت نپرداختن خمس آن، تصرّف در آنها حرام است. 👌بنابراين، كنيزانى كه به عنوان به دست افراد مى ‏افتادند و خمس آنها پرداخته نشده بود بر صاحبان آنها حرام بوده است و حق نداشته‏ اند به عنوان يك همسر با آنها رفتار كنند. ❕بنابراين، اگر كسى توجّه به اين حكم داشته باشد فرزندى كه از چنان زنى براى او متولّد مى‏شود فرزند نامشروع خواهد بود، لذا امامان اهل‏بيت عليهم السلام اين قسمت از را كه مربوط به چنين زنانى بوده به شيعيان بخشيدند تا فرزندان آنها همگى حلال باشند ❕با توجّه به اين مقدّمه كوتاه، اين دسته روايات را توجه کنید. 1⃣ در رويات «ضريس كناسى» چنين مى‏خوانيم كه امام صادق عليه السلام فرمود: «مى‏دانى از كجا زنا در ميان (جمعى از) مردم وارد شد؟ گفتم نه، گفت: «از ناحيه خمس ما اهل‏بيت، مگر براى شيعيان پاكيزه ما كه بر آنها حلال است و براى نيز حلال.» 📚التهذیب ج4 ص144 2⃣ محمّد بن مسلم از امام باقر يا امام صادق عليهما السلام چنين نقل مى‏كند كه فرمود: «شديدترين چيزى كه مردم در روز قيامت گرفتار آن هستند اين است كه صاحب خمس برمى‏خيزد و مى‏گويد پروردگارا! خمس مرا (غصب كردند) ولى ما آن را براى شيعيان خود حلال كرديم تا تولّد آنها پاكيزه و فرزندانشان پاك شوند.» 📚 همان مدرک ص136 3⃣ «فضيل ابن يسار از امام صادق عليه السلام نقل مى‏كند كه فرمود: «كسى كه محبّت ما را در دل احساس كند خدا را بر نخستين نعمتش شكر گويد.» گفتم فدايت شوم نخستين نعمت خدا چيست؟ فرمود: «پاكى تولّد (و نطفه) است.» سپس فرمود: «امير مؤمنان عليه السلام به فاطمه عليها السلام گفت: نصيبت را از فى‏ء (غنائم) براى پدران شيعيان ما حلال كن تا پاكيزه شوند.» .سپس امام صادق عليه السلام فرمود: «ما، مادران شيعيان خود را بر پدرانشان كرديم تا پاكيزه شوند (و فرزندانشان فرزند حلالى باشد). 📚همان مدرک ص 143 👌همینطور احادیث 15 و 16 و 18 و 20 از باب 4، از ابواب انفال کتاب شریف وسائل الشیعه و حديث 8، از باب 8، از ابواب «ما يجب فيه الخمس» کتاب مذکور در همین مورد است . ❕ هم که مورد استناد برای حلیت خمس قرار گرفته است است از همین باب میباشد و در ذیل آن نیز تصریح شده است که این حلیت خمس برای آن است تا شیعیان پاکیزه باشد . 👌اين احادیث درباره مسئله كنيزان وارد شده و مى‏دانيم كه طبق تصريح فقها آنها از خمس مستثنا هستند ولى افراد لجوج و كم‏سواد بدون توجّه و دقّت در مضمون آنها و بدون توجّه به صريح فقها خواسته ‏اند آنها را دليل بر تحليل خمس بطور مطلق قلمداد كنند غافل از اين كه مختصر دقّت در مضمون اين احاديث براى باز شدن مشت آنها كافى است‏. 📚خمس پشتوانه بیت المال ، مکارم شیرازی ، ص83 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔آیا پیامبر برای خودش جشن تولد می گرفت❕اگر می گرفت سندش کجاست و اگر نمی گرفت چرا ما برای ایشان جشن تولد می گیریم آیا این بدعت در دین نیست❓کاری را که پیامبر انجام نمی داد چرا ما انجام دهیم❔ 💠پاسخ💠 ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣بدعت به کاری گفته می شود که ریشه در شرع و قرآن و سنت نداشته باشد. 🔶ابن حجر عسقلانی می نویسد: «بدعت امر حادثی است که برای آن دلیلی ( اگر چه عام) در شرع نباشد و اگر برای آن در شرع دلیلی باشد بدعت نیست» 📚فتح الباری ج17 ص9 🔶علامه مجلسی می نویسد: «بدعت در شرع هر امری است که بعد از پیامبر حادث شود و نصی به خصوص برای آن نباشد و داخل در برخی عمومات نیز نباشد» 📚بحار الانوار ج74 ص202 2⃣مساله جشن گرفتن به مناسبت میلاد پیامبر گرامی ریشه در قرآن مسلمین دارد و به هیچ عنوان مصداق بدعت محسوب نمیشود. 🔴1-همگى مى دانيم كه يكى از اصول اسلام، اظهار مهر و مودت به پیامبر است قرآن كريم مى فرمايد: «بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان وخاندان شما و اموالى كه گردآورده ايد و تجارتى كه از كسادش بيمناكيد و سراهايى را كه خوش مى داريد، نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه وى دوست داشتنى تر است، پس منتظر باشيد تا خدا فرمانش را به اجرا در آورد.وخداوند گروه فاسقان را راهنمايى نمى كند». 🔷 توبه 24 🔶مودت و مهر به پيامبر يك دستور قرآنى است كه احاديث نبوى نيز بر آن تأكيد دارند. 👌 پيامبر گرامى فرمود: «سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست، هيچ يك از شماها در دايره ايمان وارد نمى شويد مگر اينكه من محبوبترين انسانها نزد او باشم و مرا حتى از پدر و فرزندش بيشتر دوست بدارد». 📚جامع الاصول،ج1 ص237 👌كسانى كه در روز و شب ولادت آن حضرت به جشن و سرور مى پردازند هدفى جز اظهار مهر و مودت نداشته و در حقيقت به وسيله اين جشنها علاقه خود را به رسول گرامى به نمايش مى گذارند 🔴2-قرآن مجيد به مسلمانان دستور مى دهد كه، علاوه بر ايمان به پيامبر، به تعظیم و تكريم او بپردازند: «آنان كه به پيامبر ايمان آورده و به تكريم او پرداخته و او را يارى مى نمايند و از نورى كه همراه وى فرو فرستاده شده پيروى كنند، آنان همان رستگارانند». 🔷اعراف 157 👌اين آيه به مسلمانان، چهار دستور مى دهد: 🔷1. به پيامبر ايمان بياورند. 🔷2. به تكريم و تعظيم او بپردازند. 🔷3. در سختيها او را يارى كنند. 🔷4. از قرآنى كه با او فرستاده شده پيروى كنند. 🌀با توجه به اين دستورهاى چهارگانه، تكريم و بزرگداشت پيامبر در روز تولد ایشان عمل به دستور دوم است كه قرآن از آن با جمله «وعزّروه» تعبير آورده است. 🔴3-قرآن مجيد يكى از نعمت هاى الهى در حق پيامبر اكرم را اين مى داند كه نام او را بلند آوازه كرده است: «آيا سينه تو را نگشاديم و بار گران را از دوشت برنداشتيم ـ بارى كه گويى پشت تو را مى شكست ـ و آيا نامت را بلند نگردانيديم؟» 🔷انشراح 1 تا 4 ❗️با توجه به منّتهايى كه خداوند در آيات فوق بر پيامبر مى نهد، و گسترش نام و آوازه او در جهان را از نعمتهاى الهى مى شمارد، جشنهاى مسلمانان در ايام تولد آن حضرت، نوعى تجسّم بخشيدن به مفاد اين آيه است. 👌اينك با توجه به آيات پيش گفته بايد ديد جشنهاى مسلمانان در ايام مبعث پيامبر چنانچه از امور حرام همچون استعمال آلات لهو و لعب و اشعار غنائى خالى باشد، چه حكمى دارد؟ ❓تكريم پيامبر است يا تحقير او ؟ ابراز محبت است يا دشمنى؟ ❓مايه بلند آوازه شدن نام و ياد پيامبر است، يا نه؟ 👌جواب روشن است و همگان اين اعمال را موجب تكريم و ابراز محبّت به پيامبر و كمك به بلند آوازى نام او مى دانند 🔴4-حضرت مسيح براى حواريون خود مائده آسمانى طلبيد و آنان گفتند ما روز ورود اين مائده آسمانى را كه شكم ها را سير مى كند جشن مى گيريم: «پروردگارا از آسمان غذایی بر ما فرو فرست تا عيدى براى اول و آخر ما و نشانه اى از جانب تو باشد. و به ما روزى ده كه تو بهترين روزى دهندگانى». 🔷مائده 114 ❔براستى،اگر روز نزول مائده كه نعمتى محدود و زودگذر است استحقاق جشن ساليانه را داشته باشد، چرا و چگونه روز ولادت پیامبر كه نعمت عظمی و جاودان الهى در حقّ بشريت است استحقاق چنين جشن و سرورى را نداشته باشد؟ 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 3⃣از روایات شیعه و سنی نیز استحباب تعظیم روز میلاد پیامبر گرامی به وضوح استفاده میشود. 👌در روایات متعددی آمده است که روزه گرفتن در روز میلاد پیامبر گرامی مستحب است و این نشان می دهد که این روز دارای عظمت و شرافت است و یکی از مصادیق تعظیم این روز ،روزه گرفتن به شکرانه وجود پیامبر گرامی است. 🔶امام کاظم فرمود: «روز هفدهم ماه ربیع الاول سالروز میلاد پیامبر است و روزه آن مستحب است» 📚وسائل الشیعه ج10 ص455 🔷وفرمود: « یکی از روزهایی که در آن روزه گرفته می شود روز میلاد پیامبر در هفدهم ربیع الاول است » 📚التهذیب ج4 ص305 ❗️وفرمود: «ثواب روزه روز میلاد پیامبر برابری می کند با روزه یک سال» 📚مصباح المتهجد ص733 🔷وفرمود: «هر کس روز تولد پیامبر را روزه بگیرد خداوند به او پاداش 60 سال روزه داری را می دهد» 📚المقنعه ص59 📚روضه الواعظین ص351 ❗️مسلم در صحیح نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود: «روزه روز دوشنبه خوب است زیرا من در آن روز به دنیا آمدم» 📚صحیح مسلم ج2 ص819 👌از این نصوص روشن میشود که روز میلاد پیامبر گرامی دارای عظمت است و یکی از مصادیق تعظیم آن روزه گرفتن است . 4⃣اجماع مسلمین نیز دلیل دیگری بر تعظیم روز میلاد پیامبر گرامی است. 🔷شیخ مفید می نویسد: «روز هفدهم ربیع الاول سالروز تولد پیامبر اسلام است و صالحان آل محمد از زمان های گذشته پیوسته این روز را تعظیم کرده و حقش را می شناختند و حرمت پیامبر را در این روز رعایت می کردند و این روز را روزه می گرفتند و از امامان روایت شده است که هر روزه این روز برابری می کند با روزه یک سال» 📚مسار الشیعه ص65 ❗️دیار بکری و قسطلانی از علمای اهل سنت می نویسند: «مسلمین پیوسته از زمان های گذشته در ماه میلاد پیامبر به جشن و سرور می پرداختند و دیگران را اطعام می کردند و در شب های آن صدقه می دادند و پیوسته سرور و شادی می کردند» 📚تاریخ الخمیس ج1 ص323 📚المواهب اللدنیه ج1 ص148 👌با توجه به این نکات روشن می شود که برگزاری مجالس جشن و سرور در ایام ولادت پیامبر گرامی هیچ گونه منع شرعی ندارد و ریشه در کتاب و سنت دارد و به هیچ عنوان مصداق بدعت محسوب نمی شود . 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال این که گفته میشه روز قیامت همه باید از پل صراط عبور کنن جریانش چیه یعنی روز قیامت پلی قرار داده میشه تا مردم ازش عبور کنن 🔷پاسخ: ❗️از ایات و روایات استفاده می شود که در روز قیامت گذر گاهی عمومی وجود دارد که همگان باید از آن عبور کنند و در لسان روایات به آن « صراط» گفته میشود. ❗️پیامبر گرامی فرمود: « راهی بر روی جهنم نصب می شود که از مو باریکتر و از لبه شمشیر تیز تر است» 📚الکافی ج8 ص312 🔷امام صادق فرمود: « بعضی مانند برق از آن می گذرند و بعضی همچون اسب تیز رو ،بعضی با دست و زانوها ،بعضی همچون پیادگان،و بعضی به ان اویزان می شوند و می گذرند گاه اتش دوزخ از انها چیزی را می گیرد و چیزی را رها می کند» 📚امالی صدوق،مجلس 33 ❗️جهت دیدن سایر روایات در مورد « صراط» رجوع شود: 📚بحار الانوار ج8 ص64 باب 22 🔶علامه سبحانی در کتاب خویش چنین می اورد: ❗️امااين كه مقصود از صراط و طريق ياد شده كه بر متن دوزخ نصب میشود و همه اهل محشر بايد از آن عبور كنند، چيست؟ در اين جا دو احتمال وجود دارد: 1⃣مقصود معنى ظاهرى آن است يعنى پل يا راهى نظير آنچه در دنيا مى باشد، در سراى ديگر بر جهنم نصب مى شود. 2⃣مقصود اين است كه صراط اخروى تجسم و تبلور همان صراط دنيوى است و صراط مستقيم در دنيا كه پرهيزگاران برگزيده اند، تجسم و تجلى اخروى آن اين است كه آنان را به بهشت مى رساند و از طرفى راههاى باطل كه ستمكاران در اين دنيا پيموده اند; در سراى ديگر تجسم و تبلور اخروى يافته و آنان را داخل دوزخ مى نمايد. 🗯گروهى كه بيشتر به ظواهر اعتماد مى نمايد، نظريه نخست را پذيرفته، و گروه دوم كه با استفاده از قراين و شواهد نقلى و عقلى از مرز ظواهر گذشته و به باطن اين گونه تعابير نيز نظر مى نمايند، نظريه دوم را گزيده اند. ❗️اگر چه داورى در اين قبيل مطالب كار دشوارى است ولى آنچه از مجموع روايات وتعبيرات معصومان در زمينه صراط و راه وصول به دوزخ و بهشت به دست مى آيد همان نظريه دوم است و در اين جا جمله اى از امير مؤمنان على نقل مى نماييم كه مؤيّد نظريه دوم است: ❗️امام درباره تقوا و فرجام پرهيزگارى و نيز برگزيدن راه خطا و منحرف از مسير تقوا چنين مى فرمايد: «خطاها(پيروى از تمايلات حيوانى) مركب هاى سركش و چموشى هستند كه صاحبانشان بر آنها سوار شده و عنان آنها از دستشان گرفته شده پس آنان را وارد دوزخ مى نمايند،و پاكدامنى و خويشتن دارى در برابر شهوات، مركب هاى راهوار و مطيعى هستند كه صاحبانشان بر آن نشسته و زمام آنان در اختيارشان قرار گرفته پس آنان را وارد بهشت مى نمايند» 📚نهج البلاغه،صبحی صالح،خطبه 16 ❗️از اين روايت به خوبى استفاده مى شود كه راه بهشت و دوزخ در حقيقت از هم اكنون در اين دنيا شروع مى شود و در نهايت به بهشت و دوزخ منتهى مى گردد و نه چنين است كه در قيامت راه ديگرى وراى آن بر جهنم نصب مى گردد و اهل محشر مكلف بر عبور از آن مى شوند، بلكه آن كس كه در همين دنيا صراط مستقيم تقوا را برگزيده در سراى ديگر و با تجسم اخروى او را وارد بهشت مى نمايد و آن كس كه راه نافرمانى را برگزيده و از طريق وسطى كه كتاب و سنت ترسيم گر آن است به يمين و شمال منحرف گردد در جهان ديگر تجسم اخروى آن همان سقوط در دركات دوزخ خواهد بود. و در عين حال، نمى توان اين خطبه و امثال آن را گواه قاطع بر نفى نظريه نخست گرفت، زيرا كلام امير مؤمنان على مملو است از مجاز واستعاره و كنايه و ممكن است بخشى از اين تعبيرها يك نوع استعاره باشد كه با هر دو نظريه سازگار باشد» 📚منشور جاوید،ج5 ص508 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | سیاست حساب‌شده و ثابت ما در برابر آمریکا 🌷 گزیده سخنرانی تلویزیونی صبح امروز رهبر انقلاب به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع) 💻 @khamenei_ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | قوی شدن کشور، تنها راه برطرف کردن دشمنی‌ها 🌷 گزیده سخنرانی تلویزیونی صبح امروز رهبر انقلاب به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع) 💻 @khamenei_ir
⁉️سوال ایا در بهشت زاد و ولد هم است یا اونجا هم باید حجاب رعایت کنیم 🔷پاسخ: ❗️نخست توجه کنید که همه چیز سرای اخرت با دنیا فرق دارد.آن جا جهان دیگری است با قوانین خاص خودش چنان که پیامبر گرامی فرمود: « مانند بهشت هیچ چشمی ندیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است» 📚بحار الانوار ج8 ص86 ❗️این تفاوت قوانین آن عالم با این جهان از روایاتی که می گوید در آنجا انسان نیاز به قضائ حاجت ندارد بلکه موارد زائد بدن به صورت بوی خوش از انسان خارج می شود بیشتر آشکار می شود 📚همان مدرک ص102 🔷خداوند می فرماید: « برای شما هر چه بخواهید در بهشت فراهم است» 📓فصلت31 ❗️از این ایه استفاده می شود که هر چه انسان درخواست کند به او داده میشود .طبیعی است که اگر تقاضای فرزند داشتن را بکند به او داده میشود ولی چون قوانین آن دنیا با این دنیا متفاوت است می توان گفت فرزند داری در بهشت نیز با انچه در دنیا است متفاوت می باشد‌ .هم به لحاظ نحوه به وجود آمدن و هم از لحاظ رشد و پرورش و ..‌ 🗯در مورد حجاب نیز گفتنی است : ❗️از انجا که پوشش بدن از نظر عقلی امری ممدوح است و نوعی کمال برای انسان محسوب می شود می توان گفت حجاب در بهشت هم وجود دارد ولی نحوه و حدود آن برای ما مشخص نیست .برای نمونه و تایید این که حجاب در بهشت نیز نوعی کمال محسوب می شود می توان به این ایه استناد جست که خداوند در مدح حوری های بهشتی می فرماید: « بهشت دارای زنان بهشتی است که در سراپرده های خود مستورند» 📓الرحمان 72 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال برخی میگن دین از سیاست جداست لطفا این حرف رو رد کنید و ثابت کنید که سیاست و تشکیل حکومت ضروری اسلام است 🔷پاسخ: ❗️ادله قرانی و روایی و عقلی بر پیوند بین دین و سیاست و ضرورت تشکیل حکومت گواهی می دهد که به برخی اشاره می کنیم 🗯ادله قرانی بر ضرورت حکومت: 1⃣در داستان بنى اسرائیل مى خوانیم: هنگامى که بر اثر هرج و مرج داخلى و نداشتن حاکمیت قوى و لایق، گرفتار ضعف و فتور و شکست شدند، و دشمنان بر آنان مسلط گشتند، نزد پیامبر خویش آمدند و گفتند: «زمامدارى براى ما انتخاب کن تا تحت فرماندهى او در راه خدا پیکار کنیم»; پیامبرشان گفت: «شاید اگر دستور جهاد به شما داده شود سرپیچى نمایید; و در راه خدا پیکار نکنید»; گفتند: «چگونه ممکن است در راه خدا جهاد نکنیم; در حالى که از خانه ها و فرزندانمان رانده شده ایم؟» (شهرهاى ما بوسیله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسیر شده اند.) 📓بقره 246 ❗️اگر چه در این آیه به یکى از ابعاد و آثار وجود زمامدار براى یک قوم و ملت اشاره شده، و آن مسأله مبارزه با دشمنان خارجى و پاک کردن شهرها از لوث وجود بیگانگان و آزادى اسیران است; ولى مسلّم است که در ابعاد دیگر نیز این معنى صادق به نظر مى رسد. قرآن با این تعبیر نشان مى دهد که بدون تشکیل حکومت با حاکمیت قوى رسیدن به آزادى و آرامش اجتماعى ممکن نیست; البته شاید تصور شود 🔶 درخواست بنى اسرائیل در اینجا تنها براى تعیین فرمانده لشگر بود، نه زمامدار; ولى باید توجه داشت که تعبیر به «ملک» به معنى زمامدار در تمام شئون است; هر چند برنامه بارز او در این ماجرا پیکار با دشمنان خارجى بوده است. ❗️در حقیقت پیامبر آن زمان (اشموئیل) نقش رهبر را در آن جامعه به عهده داشت; و طالوت منتخب او در نقش زمامدار و فرمانده لشکر بود. 2⃣قرآن در ذیل همین ماجرا در چند آیه بعد، سخن از شکست لشکر جالوت در برابر بنى اسرائیل به میان آورده، و مى گوید: «سپس به فرمان خدا، آنها دشمن را به هزیمت واداشتند، و داوود (جوانِ کم سن و سال و نیرومند و شجاعى که در لشکر طالوت بود) جالوت (زمامدار دشمن) را کشت; و خداوند حکومت و دانش به او بخشید، و از آنچه مى خواست به او تعلیم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نمى کرد زمین را فساد فرا مى گرفت ، ولى خداوند نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد». 📓بقره 251 ❗️جمله اخیر به خوبى نشان مى دهد که اگر حکومت مقتدر و نیرمندى نباشد، و جلوى طاغیان و سرکشان را نگیرد، زمین پر از فساد مى شود; به این ترتیب حکومت عادلانه یکى از عطایاى بزرگ الهى است که جلو مفاسد دینى و اجتماعى را مى گیرد. 3⃣شبیه همین معنى در آیه 40 سوره «حجّ» نیز آمده است که بعد از اجازه جهاد در برابر دشمن، به مسلمین مى فرماید: «همانها که ناحق از خانه و شهر خود بیرون رانده شدند، جز این که مى گفتند: "پروردگار ما خداى یکتا است; و اگر خداوند بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه ها، و معابد یهود و نصارى، و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده، مى شود ویران مى گردد» ❗️در اینجا نیز سخن از نقش حکومت در بعد جهاد است، ولى مسلّم است که جهاد بدون یک تشکیلات منظّم سیاسی و اجتماعى و اقتصادى امکان پذیر نیست; چرا که مجاهدان معمولا از دو بخش تشکیل مى شوند: نیروهاى نظامى، و نیروهاى اجتماعى که در پشت جبهه ها‌ پشتیبانى مى کنند; و در واقع تمام جامعه را زیر بال و پر مى گیرند. 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 4⃣در آیه بعد از آن (آیه 41 «حجّ») درباره مؤمنان راستین مى خوانیم: «همان کسانى که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را برپا مى دارند و زکات را مى دهند و امر به معروف و نهى از منکر مى کنند ». ❗️این آیه نیز تلویحاً مى رساند که برپا داشتن نماز و اداى زکات و امر به معروف و نهى از منکر ـ در مقیاس گسترده و عام ـ از طریق تشکیل حکومت میسّر است; و لذا مؤمنان راستین را به این صفت توصیف مى کند; که آنها به هنگام قدرت یافتن و به حکومت رسیدن، این فرائض بزرگ الهى را بر پا مى دارند، و اجرا مى کنند; و از اینجا نقش حکومت در اصلاح جامعه از دیدگاه اسلام روشن مى شود. 5⃣ در سوره «یوسف» از آیه 43 - 56 به ماجرایى اشاره مى کند; که ضرورت حکومت در لابلاى آن به خوبى تبیین شده، و آن اینکه سلطان مصر خوابى مى بیند، و از یوسف که در زندان بوده ـ و به تعبیر صحیح خواب ها کم کم مشهور شده بود ـ; تعبیر آن را مى خواهد; او تعبیرى براى آینده کشور مصر مى کند، که هفت سال بحرانى و قحطى در پیش دارند; و اگر از آن به سلامت بگذرند، سال هاى پر برکت و وفور نعمت فرا خواهد رسید، سپس دستورهاى لازم براى چگونگى مقابله با این سال هاى سخت، و طرز تهیه و نگهداى آذوقه، و چگونگى صرفه جویى در مواد غذایى را به آنها یاد مى دهد; و سلطان مصر اورا از زندان آزاد کرده و سرپرست خزانه دارى مصر مى کند، و به کمک مدیریّت یوسف که در کنار سلطان مصر قرار گرفته بود، یک ملّت عظیم از مرگ رهایى مى یابد. ❗️این داستان به خوبى ضرورت وجود حکومت مدیر و مدبّر و آگاه را براى جوامع انسانى مخصوصاً در مواقع بحرانى روشن و آشکار مى سازد;که اگر جامعه از چنین حکومتى محروم شود، به ضررهاى عظیم و جبران ناپذیرى گرفتار مى شود. 6⃣ از آیات متعددى از قرآن مجید بر مى آید; که حکومت الهى یکى از نعمت هاى بزرگ خدا است; و این نیست مگر به خاطر نقش مهمّى که در نظم جامعه انسانى و جلوگیرى از مظالم و ستم ها و فراهم ساختن شرایط تکامل انسان ها دارد. از جمله در آیه 79 سوره «انبیاء» درباره حضرت داوود(علیه السلام) و فرزندش اسماعیل مى خوانیم: «به هر یک از آنان داورى و علم فراوان دادیم». در آیه 20 سوره «مائده» ضمن بر شمردن نعمت هاى الهى بر بنى اسرائیل مى فرماید: «(به یاد آورید) هنگامى را که موسى به قوم خود گفت:"اى قوم من! نعمت خدا را نسبت به خود متذکر شوید هنگامى که در میان شما، پیامبرانى قرار داد; (و زنجیر بندگى و اسارت فرعونى را بشکست ) و شما را حاکم و صاحب اختیار خود قرار داد; و به شما چیزهایى بخشید که به هیچ یک از جهانیان نداده بود». ❗️البتّه همه بنى اسرائیل حاکم و سلطان نبودند; ولى هنگامى که از میان آنها حاکمانى بر مى گزیند، چنین خطابى درباره آنان ـ به عنوان یک قوم و ملّت ـ مى کند; که خداوند شما را حاکمان و پادشاهان قرار داد. در آیه 35 سوره «ص» از زبان حضرت سلیمان مى خوانیم: «گفت: "پروردگارا مرا ببخش و حکومتى به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد، که تو بسیار بخشنده اى"»! ❗️آیات بعد از آن نشان مى دهد که خداوند دعاى او را مستجاب کرد، و حکومتى عظیم و مواهبى فراوان و بى نظیر به او بخشید. و در آیه 54 سوره «نساء» آمده است: «یا اینکه نسبت به مردم (پیامبر و خاندانش)، بر آنچه خدا از فضلش به آنها بخشیده حسد مىورزند! یا اینکه ما به آل ابراهیم (که یهود از خاندان او هستند نیز،) کتاب و حکمت دادیم; و حکومت عظیمى در اختیارشان قرار دادیم». ❗️این مسأله به قدرى اهمیت دارد، که خداوند بخشیدن حاکمیت را هم ردیف عزّت و گرفتن آن را قرین ذلت شمرده است. 🔶در آیه 26 سوره «آل عمران» مى فرماید: «بگو: "بار الها! اى مالک حکومت ها، به هر کس بخواهى، حکومت مى بخشى، و از هر کس بخواهى ، حکومت را مى گیرى; هر کس را ،بخواهى عزّت مى دهى و هر کس را بخواهى ،خوار مى کنى تمام خوبى ها به دست تو است; تو بر هر چیزى قادرى"». 👌از مجموع آیاتى که در بالا آمد، اهمیت حکومت براى جامعه بشرى از دیدگاه قرآن مجید روشن مى شود، و در واقع این آیات دریچه اى به سوى جهان بسیار وسیع حکومت در جوامع انسانى است. 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇 🔴ضرورت حکومت از دیدگاه روایات : 1⃣در نهج البلاغه آمده است در پاسخى که امیرمؤمنان على(علیه السلام) به خوارج داد ; که مى گفتند: «حکومت و حاکمیت و داورى مخصوص خدا است» ; فرمود: «این سخن حقى است که از آن اراده باطل شده »، سپس فرمود: «آرى درست است که فرمانى جز فرمان خدا نیست، ولى اینها مى گویند: "حکومت و زمامدارى مخصوص خدا است"»، سپس فرمود: «مردم به هر حال نیازمند به امیر و زمامدارى هستند، خواه نیکوکار باشد یا بدکار! تا مؤمنان در سایه حکومتش به کار خویش مشغول باشند، و کافران نیز بهره مند شوند، و مردم در دوران حکومت او زندگى راحتى داشته باشند; به وسیله او اموال بیت المال گردآورى شود، و به کمک او با دشمنان مبارزه کنند، جاده ها امن گردد، و حق ضعیفان از زورمندان گرفته شود ; مردم نیکوکار در رفاه باشند و از دست بدکاران در امان». 📚نهج البلاغه خطبه 40 ❗️بدیهى است اینکه مى فرماید: «امیرى لازم است، خواه نیکوکار یا بدکار» مفهومش این نیست که این دو یکسان اند، بلکه منظور این است که در درجه اوّل باید زمامدارى عادل و نیکوکار پیدا کرد; و اگر نشد وجود زمامدار ظالم از هرج و مرج بهتر است; و این امر منافات با حاکمیت خداوند بر کلّ جهان هستى ندارد; چرا که حاکمیت مانند: نبوّت و قضاوت از ذات پاک او نشأت مى گیرد. 2⃣در روایات معروفى که فضل بن شاذان از امام رضا نقل کرده است، در بیان دلائل تعیین «اولو الامر» و حاکمیت بر اجتماع به سه نکته مهم اشاره فرموده; مى گوید: «اگر کسى بگوید چرا اولو الامر قرار داده شده، و مردم مأمور به اطاعت از حاکم الهى هستند"؟ ❗️ گفته مى شود: "به دلائل زیاد از جمله اینکه هنگامى که براى مردم حدودى تعیین شود، و دستور یابند که از آن حدود تجاوز نکنند، چون باعث فساد آنها مى شود; این کار سامان نمى گیرد، مگر بوسیله حاکم امین در رأس آنها; که آنان را از تعدّى و داخل شدن در امور ممنوعه باز دارد; زیرا اگر این موضوع نباشد، کسى لذّات و منافع خود را به خاطر فساد دیگران ترک نمى کند; و لذا سرپرستى براى آنها قرار داده شده که آنان را منع از فساد کند و حدود و احکام الهى را در میان آنها برپا دارد. دیگر اینکه ما هیچ فرقه اى از فرق دنیا، و هیچ ملّتى از ملل را نمى یابیم که بدون رئیس و سرپرستى باقى مانده باشند، همان رئیس و سرپرستى که امر دین و دنیاى آنها را سامان بخشد، پس در حکمت (خداوند) حکیم جایز نیست که خلق را بدون آنچه مى داند براى آنان ضرورى است، رها سازد; و سرپرستى که به کمک او با دشمنان بجنگند، و اموال بیت المال را به وسیله او تقسیم کنند، و جمعه و جماعت آنها را برپا دارد، و ظالم را از تعدّى بر مظلوم باز دارد، براى آنان تعیین نکند. دیگر اینکه اگر مردم پیشوا و سرپرست امین و درستکارى نداشته باشند، دین و آیین خدا بر باد مى رود، و سنّت و احکام الهى تغییر مى یابد، و بدعت گذاران چیزهایى از پیش خود بر آنها مى افزایند، و مخالفان از آن کم مى کنند، و امور را بر مسلمانان مشتبه مى سازند» 📚بحار الانوار ج6 ص60 3⃣در تفسیر نعمانى از امیر مؤمنان على بعد از ذکر آیاتى از قرآن، مانند آیه «اى کسانى که ایمان آورده اید اجابت کنید دعوت خدا و پیامبر را، هنگامى که شما را دعوت مى کنند به سوى چیزى که شما را زنده مى سازد». 📓انفال24 ❗️و آیه (وَلَکُمْ فِى الْقِصاصِ حَیاة یا اُولِى الاَلْبابِ) 📓بقره 179 ❗️در حدیثى مى فرماید «در این آیات دلیل بسیار روشنى است بر اینکه امت باید امام و پیشوایى داشته باشند که قیام به کارهاى آنها کند، و به آنها امر و نهى نماید، و حدود الهى را در میان آنها برپا دارد، با دشمن پیکار کند، و غنائم را عادلانه تقسیم نماید، واجبات را تحقق بخشد، و ابواب صلاح آنها را به آنان نشان دهد، و آنان را از آنچه براى آنان زیان بخش است برحذر دارد; زیرا امر و نهى یکى از اسباب بقاى خلق است; و گر نه تشویق و ترس از بین مى رود، و هیچ کس از گناه باز نمى ایستد، نظام جامعه فاسد مى شود و این سبب هلاکت بندگان خدا است». 📚بحار الانوار ج90 ص41 ❗️در حدیث دیگرى از امام صادق چنین آمده است: «اهل هر شهرى از سه چیز بى نیاز نیستند تا در امور دنیا و آخرت به آن پناه برند; اگر این ها را از دست دهند سقوط مى کنند; فقیه آگاه و باتقوى، و امیر خوب مورد اطاعت، و طبیب بینا و معتمد». 📚بحار الانوار ج75 ص235 ❗️این مسأله در روایات اسلامى به اندازه اى اهمیت دارد، که حتّى حکومت ظالم، مقدم بر هرج و مرج و بى حکومتى شمرده شده; چنانکه از امیر مؤمنان على مى خوانیم: « زمامدار ظالم و ستمگر، بهتر است از فتنه (و هرج و مرجى) که پیوسته در جامعه وجود داشته باشد». 📚غرر الحکم ج2 ص784 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🔴ضرورت حکومت از دیدگاه عقل ❗️اوّلا: زندگى انسان، یک زندگى اجتماعى است; به گونه اى که اگر حیات انسانى از این ویژگى خالى شود به پایین ترین مراحل جاهلیت و بهیمّیت سقوط مى کند; چرا که تمام منافع و آثار مفید و سازنده در زندگى بشرى، تمدن ها و تکامل ها، و علوم و فنون و صنایع گوناگون، همه از برکات زندگى اجتماعى و همکارى و تعاون در جهات مختلف است; و تا نیروهاى کوچک فکرى و بدنى به هم ضمیمه نشوند، حرکت ها و جنبش هاى عظیم اجتماع، در هیچ قسمت صورت نمى گیرد. 🔷به تعبیر ساده تر: ازیک سو انسان اگر از اجتماع جدا شود، هم ردیف حیوانات خواهد شد; و این تمایل و خواست درونى و حیات اجتماعى است، که به او این همه قدرت و امکان پیشرفت و برترى بخشیده است; و از سوى دیگر واضح است که حیات انسان در درون جامعه على رغم آن همه برکات و منافع مهمّى که در بر دارد، خالى از کشمکش ها و تنازع ها و تصادم منافع نیست; نه تنها به خار غلبه خودخواهى و خود پرستى، بلکه به خاطر اینکه بسیار مى شود که افراد جامعه در تشخیص حدود و حقوق خود گرفتار اختلاف و اشتباه مى شوند; اینجا قوانینى لازم است; تا حقوق هر کس را مشخص کند، و راه را بر تعدّى و تجاوز و منازعات ببندد. از سوى سوم، مسلّم است که این قوانین به تنهایى اثرى در رفع تجاوز و تنازع ندارد; بلکه در صورتى مفید و مؤثر است که افراد مورد قبول جامعه آن را به اجرا در آورند; ❗️ و به تعبیر دیگر تنها بوسیله ایجاد حکومت است; که نظم در جامعه برقرار مى شود و جلو فساد و خونریزى و غصب حقوق (هر چند به طور نسبى) گرفته مى شود. به همین دلیل از قدیم ترین ایّام، اقوام بشرى هر کدام حکومتى براى خود داشتند. ❗️ثانیاً: به فرض که مردم بدون حکومت بتوانند با هم زندگى سالمى داشته باشند، ـ امرى که محال است ـ ولى پیشرفت و تکامل در علوم و دانش ها و صنایع و شئون مختلف اجتماعى تنها در سایه برنامه ریزى دقیق و مدیریت آگاه، امکان پذیر است; و برنامه ریزى و مدیریت عبارت دیگرى از تشکیل حکومت است. 📍از این رو تمام عقلاى جهان تأکید بر ضرورت تشکیل حکومت براى جوامع بشرى مى کنند ❗️ همچنین براى پیشرفت علوم و صنایع و حفظ سلامت مردم و حفظ نظم و آزادى و تأمین مواد غذایى و مسکن و سایر نیازمندى ها، برنامه ریزى و مدیریت لازم است. آیا مى توان مثلا بدون وزارت علوم و آموزش و پرورش، برنامه صحیحى جهت تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان داشت؟ و آیا بدون وزارت صنایع ممکن است به مسائل صنعتى سرو سامان بخشید؟ آیا بدون وزارت دفاع مى توان ارتش نیرومندى براى جلوگیرى از تهاجم هاى بیگانه به وجود آورد؟ و به فرض که در جهان هیچ جنگى نباشد آیا بدون نیروى انتظامى مى توان نظم مطلوبى به جامعه بشرى داد؟ ❗️به هر حال این نکته از بدیهیات است که هیچ گاه جامعه بشرى حتى براى یک روز بدون حکومت نمى تواند زندگى سالمى داشته باشد; و منکران این امر نیز هرگز به آن نرسیدند، و از وسط راه با دستپاچگى و شتاب به صورت شرم آورى بازگشتند 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ :👇👇👇 ❗️اما از دیدگاه خدا پرستان یعنى: آنها که معتقد به ارسال رسل و انزال کتب از سوى خداوند مى باشند; «ضرورت حکومت» واضح تر و آشکارتر است; 🔷 زیرا از یک سو اهدافى که براى بعثت انبیاء در منابع دینى آمده و دلایل عقلى نیز آن را تأیید مى کند; تحقق آن بدون تشکیل حکومت غیر ممکن خواهد بود، مثلا تعلیم و تربیت صحیح و تزکیه نفوس، بدون تشکیل حکومت بسیار مشکل یا غیر ممکن است. ❗️فکر کنید اگر تمام مدارس و دانشگاه ها در عصر و زمان ما درا ختیار یک حکومت ضد مذهبى یا بى تفاوت در برابر مذهب باشد; و وسائل ارتباط جمعى از قبیل رادیو و تلویزیون و مطبوعات نیز به همین شکل اداره شوند; و ما بخواهیم تنها با نصیحت و اندرز مردم و یا حداکثر استفاده کردن از مساجد و منابر آنها را به اهداف انبیاء و تعلیم و تربیت الهى نزدیک کنیم; مطمئناً به جائى نمى رسیم; و تنها شعله ضعیفى از ایمان و تقوا در نفوس اقلیتى باقى و برقرار خواهد بود. ولى هرگاه حکومتى بر مبناى ایمان و توحید و اعتقاد به خدا و مقدسات تشکیل شود، و تمام این مراکز حساس را در اختیار بگیرد; آنگاه مسأله شکل دیگرى به خود خواهد گرفت. 🔷در مورد عدالت اجتماعى و قیام مردم به قسط که هدف دیگرى است، باز مطلب همین گونه است; چگونه ممکن است با وجود یک حکومت ظالم و فاقد دین و ایمان، یا وابسته به مستکبران و استعمارگران اقامه قسط و عدل نمود؟ ❗️کوتاه سخن اینکه هیچ یک از اهداف مقدس پیامبران الهى بدون تشکیل حکومت، جز در مقیاس محدود، تحقق نمى یابد; به همین دلیل پیامبر اسلام تا تشکیل حکومت نداد به اهداف والاى خود نرسید. در میان سایر پیامبران نیز آنها که موفق به تشکیل حکومت الهى شدند، به پیروزى و موفقیت چشمگیرى نائل گشتند; ولى آنها که این توفیق نصیبشان نشد، شدیداً از سوى قشرهاى فاسد و مفسد در محاصره قرار گرفتند. به همین دلیل در آخر زمان نیز، گسترش توحید و عدل تنها از طریق تشکیل حکومت جهانى مهدى صورت مى گیرد; اینها همه از یک سو. ❗️از سوى دیگر احکام اسلام منحصر به عبادات نیست; بلکه احکام فراوانى داریم که به شئون سیاسى و اجتماعى مسلمین مربوط است. (مانند احکام حدود، دیات، خمس، زکات، انفال و مانند آنها). ❗️آیا بدون تشکیل حکومت مى توان حقوق نیازمندان را به عنوان زکات از همه اغنیاء گرفت؟ و یا قضاوت اسلامى را در تمام سطوح پیاده کرد؟ چه تضمینى براى اجراى حدود، و جلوگیرى از فاسدان در دست داریم؟ و اگر دشمنى به کشور اسلام هجوم آورد; چگونه بدون تشکیل حکومت و بسیجِ لشگرهاى کار آزموده و تهیه سلاح هاى مختلف، دفاع از حوزه اسلام و دفع هجوم خارجى امکان پذیر است؟ ❗️کوتاه سخن اینکه: تا حکومتى عادلانه و مردمى بر اساس اعتقادات الهى تشکیل نشود، قسمت عمده احکام اسلامى زمین مى ماند; چرا که از بخش هاى سه گانه احکام، «سیاسات» برنامه حکومت است و در متن حکومت قرار گرفته، و «معاملات» بدون پشتوانه حکومت صالح هرگز سامان نمى پذیرد; حتى «عبادات» مانند: حج و نماز جمعه و جماعت، نیز در سایه حکومت الهى عظمت و شکوه دارد. 📚برگرفته از کتاب تفسیر موضوعی پیام قران ، ایت الله العظمی مکارم ج10 ص9 تا ص21 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال ایا جنیان از خودشون پیامبر داشتن یا موظف بودن به پیامبر های انسان ایمان بیارن 🔷پاسخ: 1⃣طبق صريح آيات قرآن، جن هم مثل انسان مكلف است. "و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون"(56/ذاریات) 2⃣ جن هم مانند انسان از پیامبران الهی بهره مند شده اند. و هر دو گروه در مسير مراحل تكاملى و كسب سعادت دنيا و آخرت محتاج پيامبر است. "در آن روز به آنها ميگوید) اي جمعيت جن و انس آيا رسولاني از شما به سوي شما نيامدند ...."(انعام/۱۳۰﴾ 3⃣جنیان به پیامبران انس ایمان داشته و دارند. قران می فرماید: ❗️ "به ياد آور هنگامى كه گروهى از جن را به سوى تو متوجه ساختيم كه قرآن را استماع كنند، وقتى حضور يافتند به يكديگر گفتند خاموش باشيد و بشنويد، و هنگامى كه پايان گرفت به سوى قوم خود بازگشتند و آنها را انذار كردند. گفتند: اى قوم ما كتابى را استماع كرديم كه بعد از موسى نازل شده ، هماهنگ با نشانه هاى كتب قبل از آن ، كه به سوى حق هدايت مى كند و به سوى راه راست . اى قوم ما دعوت كننده الهى را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذاب اليم پناه دهد. و هر كس به دعوت كننده الهى پاسخ نگويد هرگز نمى تواند از چنگال عذاب الهى در زمين فرار كند، و غير از خدا يار و ياورى براى او نيست ، و چنين كسان در گمراهى آشكارند." (احقاف/29-32) ❗️جمله (انزل من بعد موسى )و جمله (مصدقا لما بين يديه ) مؤ يد اين مطلب است كه اين گروه به كتب آسمانى پيشين مخصوصا كتاب موسى ايمان داشتند و در جستجوى حق بودند، و اگر مى بينيم سخنى از كتاب عيسى كه بعد از آن نازل شده به ميان نيامده بخاطر اين است كه تورات كتاب اصلى بود كه حتى مسيحيان احكام شرايع خود را از آن گرفته و مى گيرند 📚تفسیر نمونه ج21 ص370 ❗️ایات سوره جن نیز صریح در این است که جنیان به پیامبر گرامی ایمان اورده بودند چنان که در روایات فراوانی نیز این معنا امده است 📚بحار الانوار ج60 ص42 باب 2 ❗️ونیز تصریح شده است که جنیان پس از پیامبر گرامی معالم دین خود را از امامان می گرفتند 📚بحار الانوار ج27 ص12 باب 11 ❗️در روایتی از امام سجاد چنین امده است : « به برخی پیامبران از این جهت اولو العزم می گویند چرا که برای انس و جن مبعوث شده اند» 📚 بحار الانوار ج11 ص33 ❗️نتیجه : 🔷بنا بر آنچه بیان شد مشخص می شود که به طور قطع جنیان از پیامبران و امامان انس تبعیت می کنند و به آن ها ایمان می آورند اما این که از میان خودشان پیامبری برانگیخته شده است یا نه محل بحث است. ❗️در روايتي وارد شده كه امام رضا فرموده است : « خداوند پيامبري را به سوي جنيان فرستاده به نام يوسف كه آنها را به سوي خدا دعوت كندولي آنها او را شهيد كردند» 📚علل الشرایع،ج2 ص594 📚عیون الاخبار ج1 ص242 ❗️این روایت حمل می شود به قبل از خلقت حضرت ادم زیرا پس از پیامبری ایشان استفاده میشود که جنیان مامور به تبعیت از پیامبران انسی بوده اند ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال یکی از سوالات و اشکالاتی که مطرح میشه این است که گفته میشه چرا امامان همسران متعدد داشتند و از این ازدواج ها فرزندان متعدد حاصل میشد ایا معاذ الله امامان شهوتران بودند 🔷پاسخ: ❗️ائمه گرامی ما به خاطر برخی از مصلحت ها اقدام به ازدواج های متعدد می کردند از جمله : 1⃣ایجاد رابطه خویشاوندی با قبائل مختلف و گسترس اسلام و تشیع : ❗️یکی از شیوه ها و راه های توسعه و گسترش اسلام و تشیع و در هم شکستن اتحاد نا مقدس مخالفان این بود که با قبائل مختلف رابطه و خویشاوندی برقرار شود.زیرا محکم ترین رابطه نزد عرب رابطه خویشاوندی محسوب می شد و داماد قبیله را همواره از خود می دانستند و دفاع از او را لازم و تنها گذاشتن او را گناه می شمردند.امامان از این روش استفاده کرده تا با قبائل مختلف رابطه خویشاوندی برقرار کنند و از این جهت اسلام و تشیع را گسترش دهند 2⃣الگو دهی برای دیگران: 🗯معصومین برای دیگران الگو بودند.یکی از اهداف انها در ازدواج های مکرر بیان احکام اسلام و نهادینه کردن فرهنگ ازدواج در جامعه بود.در عصر معصومین جامعه عرب به مفاسد و انحرافات اجتماعی و اخلاقی الوده بودند.امامان با ازدواج های متعدد و مکرر الگوی عملی برای انها بودند تا از انحرافات و مفاسد اخلاقی دست بر داشته از طریق ازدواج نیاز های خود را ارضائ کنند. ❗️برگزاری ازدواج های ساده و ازدواج با زنان شوهر مرده و بیوه و بیان راه و روش معاشرت با همسر و رعایت عدالت بین انها همه از جهت الگویی برای دیگران بوده است 3⃣تربیت نسلی جهت گسترش مکتب تشیع در جامعه آن روز: ❗️امامان ما همواره تحت فشار دستگاه حکومت آزادی عمل چندانی برای تبیلغ دین ومعارف نداشتند.چه راهی بهتر از این که با تربیت نسلی پاک دین را از خطر انحراف نجات دهند 4⃣حفظ شخصیت زنان و تربیت انها: ❗️در عصر معصومین در جنگ ها عده ای از زنان اسیر می شدند و برده می شدند و یا با کشته شدن بی سرپرست می شدند ودر چنین شرایطی شخصیت اجتماعی انها به شدت مورد تهدید واقع می شد.امامان برای حفظ شخصیت آن بانوان و یا آزاد شدن اسیران و بردگان با انها ازدواج می کردند و انها را تربیت نموده سپس آزاد می کردند. 🗯به این وسیله شخصیت و ابروی زنان را از دسترس هوسبازان مصون نگه می داشتند ❗️با توجه به ماهیت ازدواج های امامان به این نتیجه می رسیم که هدف انها هیچ گاه از روی هوس و بدون دلیل نبوده است بلکه در طریق تبلیغ و گسترش اسلام و تشیع صورت گرفته و کاملا جنبه تربیتی و الگویی داشته است. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سواب ایا‌باوجود‌اینکه‌صلوات‌مخصوص‌پیامبراکرم‌است‌وبرای هیچ یک از ‌ائمه‌ حتی‌ امام‌زمان‌ واجب نیست جایز است که هنگام نام بردن امام خامنه ای صلوات بفرستیم؟ 🔷 پاسخ: 1⃣صلوات بر حضرت محمد و ال ایشان از جمله مستحباتی می باشد که در روایات به آن تصریح شده به گونه ای که هر گاه نام پیامبر گرامی شنیده شود صلوات فرستاده شود 📚وسائل الشیعه ج7 ص201 باب 42 2⃣در باره فلسفه فرستادن صلوات گفته شده است که سبب می شود مقام شامخ پیامبر گرامی فراموش نشود که لازمه آن این است که اسلام و برنامه های اسلام متروک نشود اضافه بر این که این صلوات نوعی حق شناسی و قدر دانی و تشکر از زحماتی است که برای هدایت امت کشیده است 📚شرح نهج البلاغه،ایت الله مکارم،ج3 ص197 3⃣با توجه به انچه امد ،صلوات فرستادن در هنگام نام هر یک از امامان نیز دارای رجحان است زیرا هم سبب تشکر و قدردانی از انهاست و هم سبب زنده ماندن نام آن بزرگواران و برنامه های انان در جامعه و هم مصداق اظهار محبت به انهاست . ‌ 4⃣در مورد صلوات فرستادن هنگام شنیدن نام رهبری یا امام خمینی گفتنی است : ❗️از ویژگی های موجودات «حساس»، ابراز احساسات است و چون انسان موجودی حساس است بیش تر از سایر موجودات در پی پیدا کردن راهی برای ابراز احساسات درونی و اظهار علاقه به دیگران و به خصوص بزرگان می باشد. برای این منظور از روش های مختلف هورا، سوت، کف زدن، دست تکان دادن و... استفاده می شود. آن چه در فرهنگ اسلامی به روشنی مشاهده می شود محتوا دادن به رفتارهای طبیعی و اجتماعی انسان است؛ از جمله این که اذان را جایگزین ناقوس کلیسا و سلام را جایگزین برداشتن کلاه دانسته است. 🔷در روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم از لفظ «صحیح است» برای تأیید و تشویق استفاده می کردند که بعدها جمله(الله اکبر) جایگزین آن شد. همچنین استفاده از صلوات برای احترام و تأیید میان مردم مؤمن و متدیّن مرسوم بوده است. هرگاه می خواستند بیش تر احترام بگذارند، صلوات ها را تکرار می کردند. 🔷اما ذکر صلوات برمحمد وآل محمد، از با فضیلت ترین و پرخاصیّت ترین ذکرهاست و محتوای آن، فرستادن سلام و صلوات خدا بر پیا مبر و اهل بیتش می باشد؛ بنا بر این هر قدر صلوات بیش تر فرستاده شود، رحمت و درود بیش تر خداوند نصیب پیامبر و اهل بیت معصومش شامل می شود. پس در هنگام شنیدن نام رهبر درحقیقت بر او صلوات نمی فرستیم، بلکه بر پیامبر صلوات می فرستیم. به هر حال، این یک حرکت سیاسی بود که از اوایل پیروزی انقلاب تا به حال به عنوان یک عادت پسندیده باقی مانده است. ❗️امام خمینی که در عصر کنونی توانست با رهبری بی نظیر خود یک نهضت دینی را بنیان نهد، وقتی نام ایشان در زمان حیاتشان برده می شد، یک بار صلوات می فرستادند. این حرکت مردم برای تعظیم شعائر الهی و عظمت شخصیّت رهبر کبیر انقلاب بود تا بدین وسیله بینی دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی به خاک مالیده شود، اما پس از رحلت جانگداز آن بزرگوار و جانشینی مقام معظم رهبری مردم مسلمان و قدر شناس ایران برای تأیید و تشویق ایشان و تعظیم شعائر الهی چنین بنا گذاشتند که در هنگام شنیدن نام ایشان صلوات بفرستند .از انچه امد چند نکته روشن شد: 🔷1 - صلوات فرستادن برای پیامبر و اهل بیت ایشان است نه برای رهبری ونه امام خمینی 🔷2 - صلوات فرستادن در هنگام شنیدن نام رهبری یک حرکت سیاسی است که سبب تعظیم شعائر و احترام ایشان و تقویت نظام اسلامی است لذا دارای رجحان می باشد. 🔷3- در مساجد نیز مرسوم است که با دیدن روحانی مسجد صلوات بر محمد و الش فرستاده می شود .این عمل نوعی احترام و اظهار محبت به مقام روحانیت است 🔶این نوع صلوات ها در حقیقت صلوات بر اهل بیت بوده که جهت احترام و تعظیم در مورد افرادی که با اهل بیت پیوند دارند نیز فرستاده می شود که هیچ نوع منافاتی با مبانی دینی ندارد بلکه دارای رجحان نیز می باشد ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال چرا تو اسلام همجنس گرایی ممنوع است ولی سایر کشورها اجازه میدن خب شاید یکی خوشش نیاد با زنان نزدیکی کنه دوست داشته باشه با مرد ها باشه چه اشکالی داره خب 🔷پاسخ: ❗️«گر چه در دنیاى غرب که آلودگى هاى جنسى فوق العاده زیاد است، این گونه زشتى ها مورد تنفر نیست و حتى شنیده مى شود در بعضى از کشورها همانند «انگلستان» طبق قانونى که با کمال وقاحت از پارلمان گذشته این موضوع جواز قانونى پیدا کرده 🔶ولى شیوع این گونه زشتى ها هرگز از قبح آن نمى کاهد و مفاسد اخلاقى و روانى و اجتماعى آن در جاى خود ثابت است. 🔴گاهى بعضى از پیروان مکتب مادى که این گونه آلودگى ها را دارند، براى توجیه عملشان مى گویند: ما هیچ گونه منع طبّى براى آن سراغ نداریم! 🔷اما آنها فراموش کرده اند که اصولاً هر گونه انحراف جنسى در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر مى گذارد و تعادل او را بر هم مى زند. 🗯توضیح این که: انسان به صورت طبیعى و سالم تمایل جنسى به جنس مخالف دارد و این تمایل از ریشه دارترین غرایز انسان و ضامن بقاء نسل او است. 🔷هر گونه کارى که این تمایل را از مسیر طبیعیش منحرف سازد یک نوع بیمارى و انحراف روانى در انسان ایجاد مى کند . 🔷مردى که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردى که تن به چنین کارى مى دهد هیچ کدام یک مرد کامل نیستند و در کتاب هاى امور جنسى، «هموسکسوآلیسم»؛ (همجنس گرایى) به عنوان یکى از مهم ترین انحراف ذکر شده است. ❗️ادامه این کار تمایلات جنسى را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجاً مى کشد و در مورد کسى که تن به این کار در مى دهد احساسات زنانه تدریجاً در او پیدا مى شود و هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسى و به اصطلاح سرد مزاجى مى شوند، به طورى که بعد از مدتى قادر به آمیزشطبیعى (آمیزش با جنس مخالف) نخواهند بود. 🔷با توجه به این که احساسات جنسى مرد و زن هم در ارگانیسم بدن آنها موثر است و هم در روحیات و اخلاق ویژه آنان، روشن مى شود از دست دادن احساسات طبیعى تا چه حد ضربه بر جسم و روح انسان وارد مى سازد و حتى ممکن است افرادى که گرفتار چنین انحرافى هستند، چنان گرفتار ضعف جنسى شوند که دیگر قدرت بر تولیدفرزند پیدا نکنند. ❗️این گونه اشخاص از نظر روانى غالباً سالم نیستند و در خود یک نوع بیگانگى از خویشتن و بیگانگى از جامعه اى که به آن تعلق دارند احساس مى کنند. قدرت اراده را که شرط هر نوع پیروزى است تدریجاً از دست مى دهند و یک نوع سرگردانى و بى تفاوتى در روح آنها لانه مى کند. 🔷آنها اگر به زودى تصمیم به اصلاح خویشتن نگیرند و حتى در صورت لزوم از طبیب جسمى یا روانى کمک نخواهند و این عمل به صورت عادتى براى آنها در آید، ترک آن مشکل خواهد شد، ولی در هر حال هیچ وقت براى ترک این عادت زشت دیر نیست، تصمیم مى خواهد و عمل ❗️سرگردانى روانى تدریجاً آنها را به مواد مخدر و مشروبات الکلى و انحرافات اخلاقى دیگر خواهد کشانید، و این یک بدبختى بزرگ دیگر است. 🔷جالب این که در روایات اسلامى در عباراتى کوتاه و پر معنى اشاره به این مفاسد شده است، از جمله در روایتى از امام صادق مى خوانیم: کسى از ایشان سوال کرد: «چرا خداوند لواط را حرام کرده است»؟ ❗️فرمود: «اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زن ها بى نیاز (و نسبت به آنان بى میل) مى شدند، و این باعث قطع نسل انسان مى شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعى جنس موافق و مخالف مى گشت، و این کار مفاسد زیاد اخلاقى و اجتماعى به بار مى آورد» 📚وسائل الشیعه ج20 ص322 ❗️ذکر این نکته نیز قابل توجه است که: اسلام یکى از مجازات هایى را که براى چنین افرادى قایل شده آن است که ازدواج خواهر و مادر و دختر شخص مفعول بر فاعل حرام است، یعنى اگر چنین کارى قبل از ازدواجصورت گرفته شد، این زنان براى او حرام ابدى مى شوند. 🔷اخرین نکته اى که در اینجا باید یادآور شویم این است که: کشیده شدن افراد به این گونه انحراف جنسى علل بسیار مختلفى دارد، و حتى گاهى طرز رفتار پدر و مادر با فرزندان خود و یا عدم مراقبت از فرزندان همجنس و طرز معاشرت و خواب آنها با هم در خانه، ممکن است از عوامل این آلودگى گردد. گاهى ممکن است انحراف اخلاقى دیگر سر از این انحراف بیرون آورد. قابل توجه این که در حالات قوم «لوط» مى خوانیم: عامل آلودگى آنها به این گناه این بود که آنها مردمى بخیل بودند و چون شهرهاى آنها بر سر راه کاروان هاى «شام» قرار داشت و آنها نمى خواستند از میهمانان و عابرین پذیرایى کنند، در آغاز چنین به آنها وانمود مى کردند که قصد تجاوز جنسى به آنان دارند، تا میهمانان و عابرین را از خود فرار دهند، ولى این عمل تدریجاً به صورت عادت براى آنها در آمد و تمایلات انحراف جنسى تدریجاً در وجود آنها بیدار شد و کارشان به جایى رسید که از فرق تا قدم آلوده شدند. 📚بحار الانوار ج12 ص147 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال با کسی بحثم شد گفت حضرت زهرا چرا ارزوی مرگ کرد مگر معصوم نبود( بحار الانوار ج29 ص234) 🔷پاسخ: ❗️طلب مرگ نمودن از خداوند دلیل های گوناگون دارد .اگر به دلیل برخورد با مشکلات زندگی و ضعف نفس باشد کاری قبیح و ناپسند است و همان است که در روایات ممنوع شده است 📚وسائل الشیعه ج2 ص499 باب 32 ❗️اما اگر منشا ان ایمان قوی و عشق و محبت وصف ناشدنی به خداوند باشد به گونه ای که عاشق تحمل دوری محبوب را ندارد و وصال وی تمام آرزوی او است این طلب مرگ ممنوع است ❗️امیر مومنان در خطبه متقین در اوصاف اهل تقوا چنین عرضه می دارد: « اگر خداوند عمر معینی را برای اهل تقوا و ایمان معین نکرده بود یک چشم بهم زدن نیز روح انان در بدنشان نمی ماند به جهت لقای خداوند» 📚خطبه 193 🔶کسی که در دنیا به گونه ای زندگی کرده است که تمام وظایف خود را انجام داده است و کاری نکرده باقی نگذاشته است چنین فردی اگر از روی محبت به خداوند تقاضای مرگ کند هیچ اشکالی ندارد چنان که پیامبر گرامی فرمود: « هیچکدام از شما تقاضای مرگ نکنید مگر در صورتی که به عملتان اطمینان داشته باشید» 📚میزان الحکمه ج11 ص122 ❗️حضرت امیر فرمود: « هر گز آرزوی مرگ نکن مگر با شرطی مطمئن و استوار ( که از اعمال خود مطمئن باشی)» 📚نامه 69 ❗️حضرت زهرا نیز از این جهت ارزوی مرگ کرده اند چرا که هم تمام مسوولیت های شرعی ودینی خود را به انجام رسانده بودند و مشتاق لقای خداوند بودند 🔷واز سوی دیگر نیز این ارزوی جهت ابراز کراهت از اعمال مردمانی بود که به منزلش حمله کرده و او را ازرده بودند و خلافت و حکومت را قبضه کرده و حضرت امیر را خانه نشین کرده بودند ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال من آلمان زندگي ميكنم دو روز پيش معلمم كه قرآن رو كاملا خوانده وبااينكه مسيحي هست به من گفت چرا تو قرآن نوشته كه يك مرد ٤تا زن ميتونه بگيره و به شرط اينكه مساوات رو رعايت كنه.من چي جواب بدم؟ 🔷پاسخ: ❗️در مورد فلسفه تعدد زوجات برای مردان در تفسیر نمونه چنین امده است : ❗️با مطالعه وضع محیطهای مختلف قبل از اسلام، به این نتیجه می رسیم که تعدد زوجات بطور نامحدود امری عادی بوده و حتی بعضی از مواقع بت پرستان به هنگام مسلمان شدن، بیش از ده زن و یا کمتر داشته اند، بنابراین تعدد زوجات از پیشنهادها و ابتکارات اسلام نیست بلکه اسلام آن را در چهارچوبه ضرورتهای زندگی انسانی محدود ساخته و برای آن قیود و شرائط سنگینی قائل شده است. ❗️قوانین اسلام بر اساس نیازهای واقعی بشر دور می زند نه تبلیغات ظاهری و احساسات رهبری نشده، مساءله تعدد زوجات نیز از همین زاویه در اسلام مورد بررسی قرار گرفته، زیرا هیچ کس نمی تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگی بیش از زنان در خطر نابودی قرار دارند و در جنگها و حوادث دیگر قربانیان اصلی را آنها تشکیل می دهند 🔷و نیز نمی توان انکار کرد که عمر زندگی جنسی مردان، از زنان طولانی تر است زیرا زنان در سنین معینی آمادگی جنسی خود را از دست می دهند در حالی که در مردان چنین نیست. 🔷و نیز زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حمل، عملا ممنوعیت جنسی دارند در حالی که در مردان این ممنوعیتها وجود ندارد. 🔶 از همه گذشته زنانی هستند که همسران خود را به علل گوناگونی از دست می دهند و معمولا نمی توانند به عنوان همسر اول، مورد توجه مردان قرار گیرند و اگر مساءله تعدد زوجات در کار نباشد آنها باید برای همیشه بدون همسر باقی بمانند همانطور که در مطبوعات مختلف می خوانیم که این دسته از زنان بیوه با محدود شدن مساءله تعدد زوجات از نابسامانی زندگی خود شکایت دارند و جلوگیری از تعدد را یک نوع احساسات ظالمانه درباره خود تلقی می کنند. ❗️ بادر نظر گرفتن این واقعیتها در این گونه موارد که تعادل میان مرد و زن به عللی بهم می خورد ناچاریم یکی از سه راه را انتخاب کنیم: 1⃣مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان اضافی تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواسته های درونی خود را سرکوب کنند. 2⃣مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر مانده اند به شکل معشوقه برقرار سازند. 3⃣ کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آنها ایجاد نمی شود و قدرت بر اجراء عدالت کامل در میان همسران و فرزندان خود دارند به آنها اجازه داده شود که بیش از یک همسر برای خود انتخاب کنند. مسلما غیر از این سه راه، راه دیگری وجود ندارد. ❗️اگر بخواهیم راه اول را انتخاب کنیم باید با فطرت و غرائز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم و عواطف و احساسات اینگونه زنان را نادیده بگیریم، این مبارزهای است که پیروزی در آن نیست و به فرض که این طرح عملی شود جنبه های غیر انسانی آن بر هیچ کس مخفی نیست. 🔷 به تعبیر دیگر مساءله تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از دریچه چشم همسر اول، مورد بررسی قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد، و آنها که مشکلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان می کنند کسانی هستند که یک مساءله سه زاویه ای را تنها از یک زاویه نگاه می کنند زیرا مساءله تعدد همسر، هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اول و هم از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود و با توجه به مصلحت مجموع، در این باره قضاوت کنیم. 🔷 اگر راه دوم را انتخاب کنیم باید فحشاء را به رسمیت بشناسیم و تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار می گیرند نه تامینی دارند و نه آینده ای، و شخصیت آنها در حقیقت لگدمال شده است و اینها اموری نیست که هیچ انسان عاقلی آنرا تجویز کند. ❗️بنابراین تنها راه سوم باقی می ماند که هم بخواسته های فطری و نیازهای غریزی زنان پاسخ مثبت می دهد و هم از عواقب شوم فحشاء و نابسامانی زندگی این دسته از زنان بر کنار است و جامعه را از گرداب گناه بیرون می برد. 🔷البته باید توجه داشت که جواز تعدد زوجات با اینکه در بعضی از موارد یک ضرورت اجتماعی است و از احکام مسلم اسلام محسوب می شود اما تحصیل شرائط آن در امروز با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده است 📍ادامه پاسخ 👇👇👇👇👇 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
💭ادامه پاسخ : زیرا زندگی در سابق یک شکل ساده و بسیط داشت و لذا رعایت کامل مساوات بین زنان آسان بود و از عهده غالب افراد برمی آمد ولی در عصر و زمان ما باید کسانی که می خواهند از این قانون استفاده کنند مراقب عدالت همه جانبه باشند و اگر قدرت بر این کار دارند چنین اقدامی بنمایند. اساسا اقدام به این کار نباید از روی هوی و هوس باشد. 🔺جالب توجه اینکه همان کسانی که با تعدد همسر مخالفند (مانند غربیها) در طول تاریخ خود، به حوادثی برخورده اند که نیازشان را به این مساءله کاملا آشکار ساخته است، ▪️مثلا بعد از جنگ جهانی دوم احتیاج و نیاز شدیدی در ممالک جنگ زده، و مخصوصا کشور آلمان، به این موضوع احساس شد و جمعی از متفکران آنها را وادار ساخت که برای چاره جوئی و حل مشکل در مساءله ممنوعیت تعدد همسر، تجدید نظر کنند، و حتی برنامه تعدد زوجات اسلام را از دانشگاه (الازهر) خواستند و تحت مطالعه قرار دادند، ولی در برابر حملات سخت کلیسا مجبور به متوقف ساختن این برنامه شدند، و نتیجه آن همان فحشاء وحشتناک و بیبند و باری جنسی وسیعی بود که سراسر کشورهای جنگ زده را فرا گرفت. 🔷از همه اینها گذشته تمایل پاره ای از مردان را به تعدد همسر نمی توان انکار کرد، این تمایل اگر جنبه هوس داشته باشد قابل ملاحظه نیست اما گاه می شود که بر اثر عقیم بودن زن، و علاقه شدید مرد به داشتن فرزند، این تمایل را منطقی می کند، و یا گاهی بر اثر تمایلات شدید جنسی و عدم توانائی همسر اول برای انجام این خواسته غریزی، مرد، خود را ناچار به ازدواج دوم می بیند، حتی اگر از طریق مشروع انجام نشود از طرق نامشروع، اقدام می کند در اینگونه موارد نیز نمی توان منطقی بودن خواسته مرد را انکار کرد، و لذا حتی در کشورهائی که تعدد همسر قانونا ممنوع است، عملا در بسیاری از موارد ارتباط با زنان متعدد رواج کامل دارد، و یک مرد در آن واحد با زنان متعددی ارتباط نامشروع دارد. ❗️مورخ مشهور فرانسوی گوستاولوبون قانون تعدد زوجات اسلام را که به صورت محدود و مشروط است یکی از مزایای این آئین می شمارد و بهنگام مقایسه آن را روابط آزاد و نامشروع مردان، با چند زن، در اروپا چنین می نویسد: «در غرب هم با وجود اینکه آب و هوا و وضع طبیعت هیچکدام ایجاب چنین رسمی (تعدد زوجات) نمی کند با این حال وحدت همسر چیزی است که ما آن را فقط در کتابهای قانون می بینیم و الا گمان نمی کنم که بشود انکار کرد که در معاشرت واقعی ما اثری از این رسم نیست! راستی من متحیرم و نمی دانم که تعدد زوجات مشروع و محدود شرق، از تعدد زوجات سالوسانه غرب چه چیز کم دارد؟ بلکه من می گویم که اولی از هر حیث از دومی بهتر و شایسته تر است » 📚تاریخ تمدن اسلام و عرب ترجمه فخر گیلانی صفحه 509 ❗️البته نمی توان انکار کرد که بعضی از مسلمان نماها بدون رعایت روح اسلامی این قانون، از آن سوء استفاده کرده و برای خود حرم سراهای ننگینی بر پا نموده و به حقوق زنان و همسران خود تجاوز کرده اند، ولی این عیب از قانون نیست و اعمال آنها را نباید به حساب دستورهای اسلام گذاشت، کدام قانون خوبی است که افراد سودجو از آن، بهره برداری نامشروع نکرده اند؟ 🔴ادامه پاسخ 👇👇👇
🔶ادامه پاسخ 👇👇👇👇 ⁉️در اینجا بعضی سؤال می کنند که ممکن است شرائط و کیفیاتی که در بالا گفته شد برای زن یا زنانی پیدا شود آیا در این صورت می توان به او اجازه داد که دو شوهر برای خود انتخاب کنند؟ 🔷جواب این سؤال چندان مشکل نیست: ❗️اولا: (بر خلاف آنچه در میان عوام معروف است) میل جنسی در مردان به مراتب بیش از زنان است و از جمله ناراحتیهائی که در کتب علمی مربوط به مسائل جنسی درباره غالب زنان ذکر می کنند مساءله (سرد مزاجی) است در حالی که در مردان، موضوع بر عکس است، و حتی در میان جانداران دیگر نیز همواره دیده می شود که تظاهرات جنسی، معمولا از جنس نر شروع می شود. ❗️ثانیا : تعدد همسر در مورد مردان هیچ گونه مشکل اجتماعی و حقوقی ایجاد نمی کند در حالی که درباره زنان اگر فرضا دو همسر انتخاب کنند، مشکلات فراوانی به وجود خواهد آمد که ساده ترین آنها مساءله مجهول بودن نسب فرزند است که معلوم نیست مربوط به کدام یک از دو همسر می باشد و مسلما چنین فرزندی مورد حمایت هیچ یک از مردان قرار نخواهد گرفت و حتی بعضی از دانشمندان معتقدند: فرزندی که پدر او مجهول باشد کمتر مورد علاقه مادر قرار خواهد گرفت، و با این ترتیب چنین فرزندانی از نظر عاطفی در محرومیت مطلق قرار می گیرند، و از نظر حقوقی نیز وضعشان کاملا مبهم است. 🔷و شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که توسل به وسائل پیشگیری از انعقاد نطفه بوسیله قرص یا مانند آن، هیچگاه اطمینان بخش نیست و نمی تواند، دلیل قاطعی بر نیاوردن فرزند بوده باشد زیرا بسیارند زنانی که از این وسائل استفاده کرده و یا در طرز استفاده، گرفتار اشتباه شده و فرزند پیدا کرده اند، بنابراین هیچ زنی نمی تواند به اعتماد آن، تن به تعدد همسر بدهد. ❗️روی این جهات، تعدد همسر برای زنان نمی تواند منطقی بوده باشد، در حالی که در مورد مردان، با توجه به شرائط آن، هم منطقی است و هم عملی است. 🔴برگرفته از تفسیر نمونه ،ج3 ص256 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁