🔸ادامه 👇
👌اگر هم بگوییم مصداق « بئر معطله » « چاه بدون استفاده » تنها امام زمان علیه السلام است باز هم نمی توان اشکالی مطرح کرد ، زیرا آنچه باعث شد امام زمان علیه السلام مصداق « چاه پر آب بدون استفاده » شود ، و به غیبت برود ، خود مردم بودند که به عوض بهره مندی و استفاده از امام ، قصد کشتن ایشان را داشتند ، چنان که این سخن خواجه نصیرالدین طوسی مشهور است ؛
« وجود امام لطف است ، تصرف امام لطف دیگر است ، و عدم و غیبت امام بازگشت به خود ما می کند »
📚کشف المراد ص226
❕لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« همانا برای قائم پیش از آن که قیام کند غیبتی است چرا که در هراس است و حضرت اشاره به شکم خود کرد یعنی بیم کشته شدن دارد»
📚الکافی ج1 ص340
❕برخی از علما چنین مثال می زنند ؛
👌« اگر اداره برق يك شهر براى روشنايى كوچه اى، تير چراغ برقى نصب كرد و لامپى به آن زد، ولى بچه هاى كوچه با زدن سنگ لامپ را شكستند، مأموره اداره لامپ ديگرى مى زند. چنانچه مجدداً بچه ها لامپ را هم بشكنند، باز اداره برق، براى روشنايى محل اقدام به نصب لامپ ديگرى مى نمايد. حال اگر براى بار سوم بچه هاى بى ادب لامپ را شكستند، به احتمال بسيار زياد، اداره برق تمايلى به نصب مجدد لامپ ندارد، اما به خاطر خواهش بزرگترها و رفاه حال اهالى آن كوچه، ممكن است لامپ ديگرى را نصب كند. اما فكر مى كنيد اداره برق تا چه تعداد اين كار را انجام دهد؟
❕در مورد بحث ما نيز، حاكمان ستمگر، يازده چراغ هدايت را شكستند ، ( مردم هم امامان را همراهی نکردند ) خداوند نيز چراغ دوازدهم را نگه داشت تا زمانى كه مردم لياقت و آمادگى بهره گيرى از اين چراغ هدايت را پيدا كنند »
📚اصول عقائد ، قرائتی ، ص 461
🔸البته ، مردم از وجود امام غائب علیه السلام در عصر غیبت بی بهره نیستند ، و از جنبه های مختلفی از وجود ایشان بهره می برند ،چنان که پیامبر گرامی فرمود: «سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود میبرند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره میگیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره میبرند.»
📚بحار الانوار ج52 ص93
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹صفتی که خدا فقط در میان انسانها قرار داد
🔹مرحوم آیتالله مجتبی در تهرانی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
دیده میشود که شیعیان در مقام توسل خدا را به شایستگی های امامان سوگند می دهد مثلا می گویند خداوندا تو را به حق امام رضا بیمار مرا شفا بده در صورتی که هیچکس بر گردن خدا حق ندارد تا خدا را به حق انان سوگند دهیم
🗯پاسخ:
❗️مقصود از حق در این تعبیرها، همان منزلت و مقام آنها نزد خدا است و اگر هم این منزلت، حق شمرده شود، حقی است که خدا به آنان داده است و این مطلب، عین توحید است. و با مراجعه به آیات و روایات روشن می شود که این نوع حقوق بندگان بر خدا، امری رایج در کتاب و سنت است.
❗️زیرا خدادر برخی از موارد، بنده خود را ذیحق و خود را بدهکار معرفی میکند، مثلاً میفرماید: «یاری کردن افراد مومن حقی است بر ما»
📓روم 47
🗯یا می فرماید:
« نجات دادن افراد مومن حق انها بر ماست»
📓یونس103
❗️در حدیث نبوی وارد شده است که فرمود: «بر خداست به کسی که به خاطر حفظ عفت، ازدواج کرده، کمک کند».
📚الجامع الصغیر،سیوطی،ج2 ص33
🗯ویا فرمود:
« سه گروه هستند که بر خدا لازم است که انها را کمک کنند و این حق انها بر خداست : 1- مجاهد در راه خدا ،2-برده ای که با مولای خدا قرار داد بسته است که با دادن مبلغی آزاد شود،3- جوانی که می خواهد از طریق ازدواج خود را حفظ کند»
📚سنن ابن ماجه ج2 ص33
❗️مراجعه به آیات و روایات روشن میکند که این نوع حقوق بندگان بر خدا، امری رایج در کتاب و سنت است.
🗯 مقصود از این که میگویند کسی بر خداحقی ندارد این است که هیچ کس بالذات بر خداحقی ندارد، ولی این مانع از آن نیست که خدااز روی تفضل و بزرگواری، افرادی را ذی حق معرفی کند و حتی از آنان وام بخواهد و بگوید:
«کیست که به خداوام نیکو بدهد»
📓بقره245
❗️پیامبر گرامی هنگام دفن فاطمه بنت اسددر حقّ او چنین دعاکرد:
«خدایا مادرم فاطمه بنت اسدرا ببخش و جایگاه او را گسترده و فراخ گردان، به حق پیامبرت و پیامبرانی که پیش از من بودند»
📚مستدرک حاکم،ج3 ص108
📚حلیه الاولیائ،ج3 ص121
🗯ویا فرمود:
« کسی که از خانه اش برای نماز خارج می شود چنین بگوید: خداوندا من به حق درخواست کنندگان از تو و به حق این رفتنم به سوی نماز ،چنین می خواهم ...»
📚مسند احمد ج1 ص256
🗯ویا ادم برای پذیرش توبه اش چنین دعا کرد:
❗️« خداوندا تو را به حق محمد قسم می دهم که مرا ببخشی»
📚دلائل النبوه،ج5 ص489
❗️در صحیفه سجادیه نیز از این نوع سوگند ها فراوان نقل شده است از جمله:
📚دعای 47
🗯وموارد فراوان دیگر که در کتب شیعه و سنی به آن اشاره شده است که جهت اگاهی رجوع شود به:
📚الملل و النحل،علامه سبحانی،ج4 ص476
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
چرا قبله تغییر پیدا کرد اگر از اول قرار بود کعبه قبله باشه پس چرا بیت المقدس قبله شد و اگه قرار بود بیت المقدس قبله باشه چرا کعبه قبله شد
🗯پاسخ:
❗️تغییر قبله از بیت المقدس به خانه کعبه براى همه سؤال انگیز بود، آنها که گمان مى کردند هر حکمى باید ثابت باشد مى گفتند اگر مى بایست ما به سوى کعبه نماز بخوانیم چرا از همان روز اول نگفتند؟ و اگر بیت المقدس مقدم بود که قبله انبیاء پیشین محسوب مى شد چرا تغییر یافت؟
🗯دشمنان نیز میدان وسیعى براى سمپاشى یافتند،
❗️ شاید مى گفتند: او در آغاز متوجه قبله پیامبران گذشته شد، اما پس از پیروزیهایش نژاد پرستى بر او غلبه نمود و آن را به قبله قوم خود تبدیل کرد یا مى گفتند: او براى جلب توجه یهود و مسیحیان، نخست بیت المقدس را پذیرفت، هنگامى که مؤثر نیفتاد آن را تبدیل به «کعبه» کرد.
🗯بدیهى است این وسوسه ها آن هم در جامعه اى که هنوز نور علم و ایمان زوایایش را روشن نساخته بود، و رسوبات دوران شرک و بت پرستى هنوز در آن وجود داشت، چه نگرانى و اضطرابى ایجاد مى کند.
🗯لذا قرآن صریحاً در آیه 143 سوره بقره مى گوید: این یک آزمایش بزرگ براى مشخص شدن موضع مؤمنان و مشرکان بود.
❗️بعید نیست یکى از علل مهم تغییر قبله مسأله زیر باشد:
🗯از آنجا که خانه خدا در آن زمان کانون بتهاى مشرکان بود، دستور داده شد مسلمانان موقتا به سوى بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند.
🗯اما هنگامى که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتى دادند و صفوف آنها از دیگران کاملا مشخص شد، دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوى کعبه قدیمى ترین مرکز توحید و پرسابقه ترین کانون انبیاء بازگشتند.
❗️بدیهى است هم نماز خواندن به سوى بیت المقدس براى آنها که خانه کعبه را سرمایه معنوى نژاد خود مى دانستند مشکل بود، وهم بازگشت به سوى کعبه بعد از بیت المقدس بعد از عادت کردن به قبله نخست.
🗯مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند، تا آنچه از آثار شرک در وجودشان است در این کوره داغ بسوزد، و پیوندهاى خود را از گذشته شرک آلودشان ببرند و روح تسلیم مطلق در برابر فرمان حق در وجودشان پیدا گردد.
❗️اصولا همانگونه که ثابت است خدا مکان و محلى ندارد، قبله رمزى است براى وحدت صفوف و احیاى خاطره هاى توحیدى، و تغییر آن هیچ چیز را دگرگون نخواهد کرد، مهم تسلیم بودن در برابر فرمان او و شکستن بتهاى تعصب و لجاجت وخود خواهى است.
📚 تفسیر نمونه ج1 ص485
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#جاماندگان_اربعین
🤔#پرسش
❔آیا اصطلاح جاماندگان از زیارت اربعین و امام حسین ، اصطلاح صحیحی است ❗️آیا این افراد باید از حزن و اندوه بمیرند چون نتوانستند به زیارت قبر امام حسین بروند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌زیارت قبر امام حسین فضیلتی بس بزرگ است که امید است توفیق تمام محبین آن امام همام شود . رفاعه می گوید ؛
« بر امام صادق عليه السلام در آمدم. به من فرمود: «اى رفاعه! آيا امسال، حج نگزارده اى؟». گفتم: فدايت شوم! چيزى نداشتم كه با آن، حج بگزارم؛ امّا روز عرفه را در كنار قبر حسين بن على عليه السلام بودم.
❕امام عليه السلام به من فرمود: «اى رفاعه! كمتر از آنچه حاجيان در مِنا يافتند، نداشته اى. اگر نبود كه ناپسند مى دارم مردم، حج را وا گذارند، حديثى را برايت بازگو مى كردم كه هيچ گاه، زيارت قبر حسين عليه السلام را وا نگذارى».
🔸سپس به زمين، خيره شد و مدّتى طولانى سكوت كرد و آن گاه فرمود: «پدرم به من خبر داد و فرمود: «هر كس با شناخت حقّ حسين عليه السلام و بدون تكبّر، به سوى قبر حسين عليه السلام بيرون شود، يك هزار فرشته از سمت راست، و يك هزار فرشته از سمت چپ، او را همراهى مى كنند و يك هزار حج و يك هزار عمره همراه با پيامبر يا وصىّ پيامبر، برايش نوشته مى شود».
📚مصباح المتهجّد: ص 716، بحار الأنوار: ج 101 ص 91 ح 32
👌با این وجود گفتنی است ، کسانی جاماندگان از زیارت قبر امام حسین علیه السلام و رسیدن به ثواب و فضیلت آن محسوب می شوند که اصلا توجه به زیارت امام حسین نداشته و حتی مخالف زیارت هم بوده اند و برایشان فرقی نداشته که به زیارت بروند یا نروند .
🔸اینان خسران دیدگان و حسرت زدگان روز قیامتند . اما کسانی که قلب و دلشان با زائران امام حسین است و خودشان قصد و اراده رفتن به سوی قبر امام حسین علیه السلام را داشتند ، اما شرایط به آنان اجازه نداد ، اینان جامانده نیستند ، بلکه به واسطه نیتشان و قصدشان ، ثواب و فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام را می برند و درک می کنند .
🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« بنده مؤمن فقير مى گويد ، اى پروردگار من! به من [مال و ثروت] روزى كن تا فلان احسان و بهمان كار خير را انجام دهم. پس، اگر خداوند عزّوجلّ بداند كه اين سخن را از صدق نيّت مى گويد، همان اجرى را براى او مى نويسد كه اگر آن كارهاى خير را انجام مى داد برايش مى نوشت. خداوند گشاينده بخشنده است.»
📚الکافی ج 2 ص 85
❕پیامبر گرامی در مورد برخی افراد که توفیق نیافتند در جنگ ها در رکاب ایشان باشند می فرمود ؛
« افرادى را در مدينه باقى گذاشتيم كه هيچ وادى اى را نپيموديم و بر هيچ تپه اى بالا نرفتيم و در هيچ سراشيبى قدم نگذاشتيم، مگر اينكه آنان نيز با ما بودند. عرض كردند: چگونه با ما هستند، در حالى كه حضور پيدا نكردند؟ فرمود: نيّت هايشان [با ماست].»
📚میزان الحکمه ج 12 ص 519
👌و فرمود ؛
« هر كس به بستر خود رود و نيّتش اين باشد كه نماز شب بخواند، امّا خوابش ببرد تا صبح شود، آنچه در نيّتش بوده براى او نوشته شود و خوابش صدقه اى از جانب پروردگارش براى او باشد. »
📚الترغیب و الترهیب ج 1 ص 60
❕امام على عليه السلام به مردى كه دوست داشت برادرش نيز مى بود تا پيروزى خدا بر دشمنانش را در جنگ جمل ببيند فرمود ؛
« آيا دل برادرت با ماست؟ عرض كرد: آرى. حضرت فرمود ، پس، او با ما بوده است. هر آينه در اين سپاه ما افرادى حضور داشته اند كه هنوز در پشت پدران و زهدان مادرانند. به زودى روزگار آنان را به جهان هستى آورد و با وجود آنها [جبهه] ايمان نيرو گيرد »
📚نهج البلاغه ، خطبه 12
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕در داستان «جابر بن عبد اللّه انصارى» كه روز اربعين شهادت امام حسين علیه السلام به زيارت قبر مباركش آمد و غوغايى در آن جا بر پا كرد مى خوانيم كه او ضمن زيارتنامه پر سوز و پر محتوايش در برابر قبر امام حسين و يارانش، خطاب به قبر ياران كرده و مى گويد ؛ «من گواهى مى دهم شما نماز را بر پا داشتيد و زكات را ادا كرديد و امر به معروف و نهى از منكر نموديد با اهل الحاد پيكار كرديد و خدا را تا آخرين نفس پرستش كرديد، سپس افزود: «و الّذى بعث محمّدا بالحقّ لقد شاركناكم فيما دخلتم فيه، سوگند به خدايى كه محمّد را به حق مبعوث ساخته ما با شما در آنچه از نعمتها و پاداش الهى وارد شديد شريك و سهيم هستيم».
👌اين سخن چنان بود كه حتّى دوست با معرفت «جابر»، «عطيّه» را در شگفتى فرو برد تا آن جا كه زبان به اعتراض گشود و گفت: اى جابر ما چه كرده ايم كه با
آنها شريك باشيم، نه از درّه اى پايين رفتيم و نه از كوهى بر آمديم و نه شمشير زديم در حالى كه ياران حسين ميان سرها و بدنهايشان جدايى افتاد و فرزندانشان يتيم و همسرانشان بيوه شدند!
🔸جابر، اصلى را كه در بالا به آن اشاره شد به استناد حديثى از پيامبر اكرم به «عطيّه» يادآور شد و گفت ؛ من از حبيب خدا رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: «من احبّ قوما حشر معهم و من احبّ عمل قوم اشرك في عملهم، كسى كه قومى را دوست دارد با آنها محشور مىشود و كسى كه عمل قومى را دوست دارد در عملشان شريك است». سپس افزود: «سوگند به خدايى كه محمّد را به حقّ به نبوّت برانگيخته، نيّت ياران من همان است كه حسين و اصحابش بر آن بودند»
📚بحار الانوار ج 65 ص 131
❕در آيات قرآن كرارا «يهود» معاصر پيامبر اسلام را كه در مدينه مى زيستند مخاطب قرار داده و آنها را به خاطر اعمالى كه معاصران موسى نسبت به او انجام دادند سرزنش و مؤاخذه مى كند، در حالى كه قرنها بلكه هزاران سال ميان آنها فاصله بود ولى چون آنها نسبت به اعمال نياكانشان علاقه مند و پايبند بودند تمام فاصله در نورديده شده و همه در يك صف در برابر موسى قرار گرفتند.
🔸از جمله در يكى از آياتى كه در آن خطاب به بهانه جويان يهود دارد مى گويد ؛
«بگو پيامبرانى پيش از من با دلايل روشن و آنچه را گفتيد (معجزاتى را كه امروز از من مى خواهيد) به سراغ شما آمدند، پس چرا آنها را كشتيد اگر راست مى گوييد» ( آل عمران 183)
👌جالب اين كه در ذيل اين آيه حديثى از امام صادق علیه السلام وارد شده است كه مى فرمايد: «خداوند مى دانست آنها (يهود معاصر پيامبر) قاتل پيامبران پيشين بودند و لكن چون همدل و هم عقيده با قاتلان بودند، آنها را قاتل ناميد، چون راضى به فعل آنها بودند»
📚بحار الانوار ج 97 ص 94
❕در زيارت جامعه آمده است ؛ « خدا را گواه مى گيريم كه در ريختن خون ناكثين و قاسطين و مارقين و قاتلان ابا عبداللَّه، آن سرور جوانان اهل بهشت، در كربلا، ما نيز با نيّتها و دلهايمان و تأسّف خوردن براى از دست دادن آن صحنه هايى كه يارانتان براى يارى شما حضور داشتند، در كنار دوستان و ياران وقت شما شركت داشتيم »
📚بحار الانوار ج 102 ص 167
👌محدّث بزرگ «شيخ حرّ عاملى» در جلد اول و جلد شانزده «وسائل الشّيعه» روايات متعدّدى در اين زمينه نقل كرده است.
📚وسائل الشیعه ج 1 ص 49 باب 6 _ ج 16 ص 137 باب 5
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#ناسزا_در_قرآن
🤔#پرسش
❔چرا الله مخالفان اسلام را در قرآن حرامزاده خطاب ميكند ؟
در رابطه به فحاشى الله در قرآن،
مقاله جامعى را در كانال خدمت شما ارائه خواهيم كرد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند در آیاتی خطاب به پیامبر گرامی می فرماید ؛
« حال كه چنين است از تكذيب كنندگان اطاعت مكن. آنها دوست دارند نرمش نشان دهى تا آنها نرمش نشان دهند (نرمشى توأم با انحراف از مسير حق). و اطاعت از كسى كه بسيار سوگند ياد مى كند و پست است مكن- كسى كه بسيار عيب جو و سخن چين است.- و بسيار مانع كار خير. و تجاوزگر، و گناهكار است. علاوه بر اينها كينه توز و پرخور و خشن و بدنام است.»
🔸قلم 8 تا 13
👌بعد از ذكر اخلاق عظيم پيامبر گرامی كه در آيات گذشته آمده بود در اين آيات به ذكر اخلاق دشمنان او مى پردازد تا در يك مقايسه، فاصله ميان اين دو كاملا روشن شود.
❕مفسران نقل كرده اند كه اين آيات زمانى نازل شد كه رؤساى مكه پيامبر را به پيروى از آئين نياكان و شرك و بت پرستى دعوت كردند، خداوند او را از اطاعت آنها نهى كرد .
📚تفسیر فخر رازی ج 30 ص 85 _ تفسیر مراغی ج 29 ص 31
🔸بعضى ديگر نقل كرده اند كه «وليد بن مغيرة »كه از سران بزرگ شرك بود اموال عظيمى به پيامبر عرضه داشت و سوگند ياد كرد كه اگر از آئينش بازگردد به او خواهد داد .
📚تفسیر قرطبی ج 10 ص 6710
❕از لحن آيات و از آنچه در تواريخ آمده است به خوبى استفاده مى شود كه وقتى مشركان كوردل سرعت پيشرفت آئين اسلام را مشاهده كردند به فكر افتادند كه از طريق دادن امتيازاتى به پيامبر گرامی امتيازاتى از او بگيرند، و او را به نوعى سازش بكشانند همانگونه كه روش همه طرفداران باطل در طول تاريخ است ، لذا گاه اموال عظيم، و گاه زنان زيبا، و گاه پست و مقام برجسته پيشنهاد مى كردند، و در حقيقت روح پيامبر را با مقياس وجود خود اندازه گيرى و مقايسه مى نمودند.
❕ولى قرآن بارها به پيامبر هشدار داده كه هرگز كمترين انعطافى در برابر اين پيشنهادهاى انحرافى از خود نشان ندهد، و با اهل باطل هرگز مداهنه نكند، چنان كه در آيه 49 سوره مائده مى خوانيم ؛ « در ميان آنها (اهل كتاب) بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و از هوسهاى آنها پيروى مكن، و بر حذر باش كه تو را از تعليماتى كه خدا بر تو نازل كرده منحرف نسازند »
📚تفسیر نمونه ج 24 ص 383
👌خداوند در این آیات از دشمنان پیامبر که نباید از آنان اطاعت کرد با تعبیر « زنیم » یاد می کند . زنيم كسى است كه اصل و نسب روشنى ندارد و او را به قومى نسبت مى دهند در حالى كه از آنها نيست، و در اصل از" زنمه" (بر وزن قلمه) به قسمتى از گوش گوسفند مى گويند كه آويزان است، گويى جزء گوش نيست و به آن وابسته است.
📚لسان العرب ج 12 ص 277
🔸طبرسی از علی علیه السلام نقل می کند ؛
« زنیم کسی است که اصل و اساسی ندارد »
📚مجمع البیان ج 10 ص 502
❕در نقل دیگری هم فرمودند ؛
« منظور از زنیم ، ولد الزنا است »
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 5 ص 458
🔸ادامه 👇
🔸🔶 این روزها بیشتر دعا بخوانیم!
زمانی اقدامات برای ریشهکن شدن ویروس کرونا و یا کشف درمان آن محقق میشود که این تلاشها در راستای خواست الهی قرار گیرد!
این روزها که تمام گردهماییهای دینی محدود شده است، بیشتر از همیشه دعا بخوانیم و به یاد خدا باشیم، زیرا زمانی خواست انسان از قوّه به فعل درمیآید که خدا اجازه صدور آن را بدهد، همان طور که در آیه ۲۹ سوره تکویر آمدهاست:
«وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ»
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸ادامه 👇
👌خداوند در اينجا چنان ترسيمى از مكذبان و صفات زشت و اخلاق رذيله آنها فرموده كه شايد در سرتاسر قرآن شبيه و نظير نداشته باشد، و به اين ترتيب روشن مى سازد كه مخالفان اسلام و قرآن و مخالفان شخص پيامبر چگونه افرادى بوده اند، افرادى دروغگو، پست، عيب جو، سخن چين، متجاوز گنهكار، بى اصل و نسب ( زنا زاده ) و به راستى از غير چنين افرادى مخالفت با چنان مصلح بزرگى انتظار نمى رود.
🔸این تعابیر در مورد دشمنان پیامبر گرامی اسلام ، از قبیل توهین و ناسزا نیست ، بلکه از قبیل بیان واقعیت است .
👌یاد کردن از افراد با صفات مذموم و ناپسندی که دارند توهین محسوب نمی شود بلکه خبر از واقع است . این که ما مثلا به سرکرده آمد نیوز ، بگوییم انسانی بی غیرت و کذاب و دروغگو بود که به خاطر اندک دریافتی از سرویس های جاسوسی ،دست به وطن فروشی و جعل و تزویر و کذب و دروغگویی زد و سر سپرده آمریکا و اسرائیل شد ، نهایتا هم با کمال پستی و رذالت در چنگال قانون و عدالت ، گرفتار شد ، توهین و ناسزا نیست ، بلکه عینا خبر دادن از واقع است ، لذا علامه طباطبایی می نویسد ؛
« امثال آيه مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ ، هم از قبيل بيان واقع است نه ناسزا »
📚ترجمه تفسیر المیزان ج 7 ص 446
👌اگر این بیان را هم نادیده بگیریم و نگوییم بیان خداوند ناظر به دشمنان پیامبر گرامی است ، باز هم می گوییم خداوند در این آیات تصریح می کند که اطاعت کردن از افرادی با چنین ویژگی هایی جایز نیست ، باید از عيب جويان و سخن چينان و مانعان از خير و متجاوزان و افراد گنهكار و كينه توز شكم باره و خشن و بد نام وَ لا تُطِعْ كلَّ حَلّافٍ مَهِيْنٍ- هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَميمٍ- مَنّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ اثيمٍ- عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنيم اطاعت نکرد و زمام امور اجرایی و اجتماعی را به دست چنین افرادی از جمله #ولد_الزنا نسپریم ، زیرا چنین افرادی ، چون نطفه آنان در هنگام طغیان و سرکشی منعقد شده است ، به حسب قانون وراثت ، تمایل بیشتری به طغیان و سرکشی دارند .
📚پیام قرآن ج 10 ص 106
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#رسیدن_کرونا_به_کعبه
🤔#پرسش
❔الله در برابر ويروس كرونا زانو زد
الله كه يك موجود موهوم بيش نيست و تاكنون هيچ كسى او را در دنياى حقيقى نديده و با او ملاقات نكرده است،
خانه اى دارد كه بعنوان بت مسلمانان مورد پرستش قرار ميگيرد.
مسلمانان مدعى هستند كه اين الله خالق جهان هستى است و قادر به انجام هر كار خارق العاده اى است.
داستانها و افسانه هاى زيادى منجمله افسانه سپاه فيل را نيز براى او ساخته اند.
اما همين الله موهوم در مقابل يك ويروس ناچيز به ستوه آمده و به الكل(كشف زكريا رازى) پناه آورده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
1⃣خدایی که ما به او معتقدیم ، جسم نیست تا زمان و مکانی داشته باشد و به رویت حسی و تجربی ما در آید ، چرا که قلمرو علوم طبيعى، همان موجودات محدود مادّى و طبيعى است و بس. بنابراين چگونه مى شود چيزى را كه غير محدود است، با ابزار طبيعى درك نمود؟ خدا و موجودات ماوراى طبيعت از قلمرو علوم طبيعى خارج هستند و چيزى كه از طبيعت خارج باشد، هرگز نبايد انتظار داشت كه با اسباب طبيعى درك شود. همان طور كه عاقلانه نيست به يك منجّم و ستاره شناس گفته شود كه فلان ميكروب را با وسايل و محاسبات نجومى براى ما ثابت كن، همچنين نبايد از متخصّص رشته ميكروب شناسى هم انتظار كشف قمرهاى مشترى را با وسايل ميكروب شناسى داشت، زيرا هر كدام در قلمرو علمى خود مى توانند تصرف كنند و نمى توانند نسبت به خارج از محدوده خود به نفى و اثبات بپردازند. بنابراين ما چگونه به علوم طبيعى و حسی حق مى دهيم كه در خارج از طبيعت بحث كند، با آنكه منطقه نفوذ آن، محدود به طبيعت و آثار و خواصّ آن است؟! نهايت حقى را كه مى توان براى يك علم طبيعى قائل شد اين است كه او مى تواند بگويد: من نسبت به ماوراى طبيعت، سكوت اختيار مى كنم، چون از حدود مطالعه و ابزار كارم خارج است، نه اينكه انكار كند.
2⃣ما خانه کعبه را پرستش نمی کنیم ، بلکه به امر خداوند در آن محل الله را پرستش می کنیم و برای خانه کعبه هیچ گونه تاثیر استقلالی قائل نیستیم .
❕شیخ صدوق از ابى حمزه ثمالى نقل می کند که گويد ؛ به امام چهارم گفتم چرا طواف هفت دور است؟ فرمود ؛
« چون خدا تبارك و تعالى به فرشته ها فرمود «من در زمين جانشين گذارم» و آنها در برابر خدا تبارك و تعالى گفتند: «آيا در آن كسى گذارى كه تباهى انگيزد و خونريزد» خدا فرمود «براستى من ميدانم آنچه را شما ندانيد» و پيش از آن آنان را از نور خود محجوب نميكرد و پس از آن 7 هزار سال آنها را از نورش محجوب ساخت، پس به آنها مهر ورزيد و توبه شان را پذيرفت و بيت المعمور را در آسمان چهارم بر ايشان ساخت تا پايگاه و امن آنها باشد و خانه كعبه را زير بيت المعمور نهاد و #پايگاه و امن نمودش و هفت دور طواف بر بنده ها واجب شد در برابر هر هزار سال يك دور »
📚علل الشرایع ج 2 ص 92_ بحار الانوار ج 55 ص 58
❕ابن ابى العوجاء نزد امام صادق عليه السّلام آمد و نشست ... و گفت ؛
« تا كِى اين خرمن را با پاها مى كوبيد و به اين سنگ، پناه مى آوريد و اين خانه افراشته از آجر و كلوخ را مى پرستيد و همچون شتران فرارى، دور اين خانه، هروله مى كنيد؟ هركس در اينباره بينديشد، مى داند كه اين كار را كسى غير فرزانه و بى انديشه بنيان نهاده است. پس بگو، كه تو، رئيس اين آيين و قلّه آنى و پدرت پايه و نظام آن است.
👌امام صادق عليه السّلام فرمود ؛
«خداوند، هركس را گمراه و كوردل سازد، حق را برايش ناخوش مى دارد و [حق] به كامش گوارا نمى آيد و شيطان، سررشته دار و همنشين او مى شود و او را به وادىِ هلاكت مى كشاند و از آن بيرونش نمى آورد. اين، خانه اى است كه خداوند به وسيله آن، بندگانش را به پرستش خود، فرا خوانده است تا در انجام آن، ميزان طاعتشان را بيازمايد. ازاين رو بندگان را به بزرگداشت و زيارت آن تشويق كرده و آن را جايگاه پيامبران و قبله گاه نمازگزاران قرار داده است. پس آن، شعبه اى از رضاى خدا و راهى به سوى آمرزش اوست كه بر راستاى كمال و كانون عظمت و جلال، استوار شده است».
📚الكافي ج 4 ص 197 _ الفقيه ج 2 ص 249
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕در نقل دیگری امام رضا علیه السلام فرمود ؛
«خداوند دوست داشت كه بندگانش نيز او را همچون فرشتگان عبادت كرده و به چنين عبادتى (طواف) مبادرت ورزند لذا در آسمان چهارم بيتى محاذى عرش بناء نمود به نام ضراح بعد در آسمان دنيا بيتى به نام بيت المعمور را محاذى ضراح قرار داد، پس از آن اين بيت يعنى كعبه را محاذى بيت المعمور قرار داده و به آدم عليه السّلام امر فرمود آن را طواف كند، آدم به طواف آن پرداخت و بدين وسيله خداوند منّان توبه اش را پذيرفت و بعد اين عمل را در فرزندان آدم تا روز قيامت سنّت قرار داد. »
📚علل الشرایع ج 2 ص 406 _ وسائل الشیعه ج 13 ص 296
3⃣این که خانه کعبه برای گندزایی از ویروس کرونا ضدعفونی می شود ، منافاتی با تقدس کعبه یا قدرت خداوند در دفاع از خانه اش ندارد چرا که اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که در عالم همه چیز به طور طبیعی خود پیش برود و وقتی علت های مادی یک پدیده حاصل شد معلول آن نیز محقق شود .
🔷امام صادق علیه السلام فرمود:
« خدا خواسته است که همه کارها از #طریق اسباب آن جاری باشد»
📚الکافی ج1ص357
👌بر این اساس طبیعی است که ویروس کرونا از طریق اسباب عادی به خانه خدا هم برسد و ما هم از طریق عادی به مقابله با آن برخیزیم ،چنان که از پيدايش اسلام تا كنون، نزديك به صد سيل به مسجد الحرام و كعبه، آسيب رسانده است كه برخى از آنها به نامهاى خاصّى مشهور شده اند، همچون: سيل «امّ نَهشَل» در خلافت عمر و «حجاف» و «المخبل» در خلافت عبد الملك بن مروان و سيل «ابن حنظله» در روزگار مأمون.
📚فتوح البلدان ص 61
❕بناى خدا اين است كه در اين عالم همه چيز بطور طبيعى پيش برود و اگر خداوند كار خارق العاده اى هم انجام دهد بسيار #كم است و در واقع كارهاى خارق العاده از استثنائات اين عالم است كه خداوند به خاطر مصالحى به انجام انها مبادرت مى كند.
❕جریان اصحاب فیل و ابرهه از جمله همین #استثنائات بوده است چرا که در زمان ابرهه اصل موجوديت كعبه مطرح بود ، يعنى ابرهه مى خواست با ويرانى كعبه مردم را به جنوب عربستان بكشاند و آنجا بساط شرك وخانه جديد را پهن كند و تصميم گرفت خانه «كعبه» را به كلى ويران سازد وعرب را متوجه معبد جديد كند، او مستقيما به جنگ خدا امده بود و خدا هم هم چنانكه عبدالمطلب به ابرهه گفت از خانه اش #دفاع كرد ، چرا که اراده خداوند بر این تعلق گرفته بود که آن خانه شریف محور موحدان تا روز قیامت باشد و با نابودی کلی کعبه این هدف محقق نمی شد ، لذا خداوند در مورد محافظت از کعبه و جریان اصحاب فیل فرمود ؛
« آيا نديدى پروردگارت با اصحاب فيل (لشگر ابرهه كه به قصد نابودى كعبه آمده بودند) چه كرد؟! آيا نقشه آنها را در ضلالت و تباهى قرار نداد؟ و بر سر آنها پرندگانى را گروه گروه فرستاد. كه با سنگهاى كوچكى آنها را هدف قرار مىدادند. در نتيجه آنها را همچون كاه خورده شده قرار داد. » ( فیل 1 تا 5)
❕در شان #نزول این آیات از امام سجاد علیه السلام آمده است ؛
« ابو طالب همواره با شمشيرش از پيغمبر اكرم دفاع مى كرد تا آنجا كه مى فرمايد: (روزى) ابو طالب عرض كرد فرزند برادر! آيا تو مبعوث به همه مردم شده اى، يا تنها به قوم خودت؟پيغمبر ص فرمود: نه، مبعوث به جميع انسانها شدهام، از سفيد و سياه عربى و عجمى، سوگند به كسى كه جانم در دست او است كه من همه انسانهاى سفيد پوست و سياه پوست را به اين آئين دعوت مى كنم، و تمام كسانى كه بر قله كوه ها و درياها هستند به اين آئين فرا مىخوانم، و من تمام زبانهاى فارس و روم را دعوت مى كنم.
❕هنگامى كه اين سخن به گوش قريش رسيد تعجب كردند و گفتند آيا گوش به سخنان فرزند برادرت نمى دهى كه چه مى گويد؟ به خدا سوگند اگر مردم فارس و روم اين سخنان را بشنوند ما را از سرزمينمان مى ربايند! و سنگهاى خانه كعبه را قطعه قطعه جدا مى كنند در باره اين سخن آنها كه خانه كعبه را متلاشى مى كنند سوره" فيل" را نازل كرد" ( و به آنها #گوشزد نمود كه هيچكس قادر بر چنين كارى نيست .)
📚تفسیر نور الثقلین ج 5 ص 669
❕بنابراین آنجایی که اصل موجودیت کعبه مطرح باشد ، خداوند با قدرت غیبی از خانه اش دفاع کرده و مطابق شان نزول فوق دفاع می کند ، اما آسیب رسیدن به کعبه ( نه نابودی کلی آن ) توسط عوامل انسانی یا غیر انسانی بر اساس اصل کلی آزادی اسباب و مسببات در #عالم است و اراده خداوند بر این تعلق نگرفته است که در مقابل این اسباب ایستادگی کند ، مگر در مواردی که خودش لازم بداند ، لذا طبیعی است که کرونا به کعبه هم برسد و ما هم از طریق اسباب طبیعی با آن مقابله کنیم ، و نباید این مساله دلیلی بر ناتوانی خداوند یا عدم قداست کعبه تلقی شود .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
ایا راست است که در زمان بنی امیه حضرت علی را بر روی منابر لعنت می کردن و معاویه موسس این کار بود
🗯پاسخ:
❗️سیوطی در این باره می نویسد:
🗯« در زمان بنی امیه بر اساس سنتی که معاویه بنا نهاد بر فراز بیش از هفتاد هزار منبر،علی بن ابی طالب مورد لعن قرار می گرفت»
📚النصائح الکافیه،ص105
❗️این مساله به قدری گسترش یافته بود که زمانی که عمر بن عبدالعزیر پس از سال ها لعن حضرت علی را ممنوع کرد جامعه این اقدام او را خلاف سنت اعلام کردند چنان که امده است:
🗯« هنگامی که عمر بن عبدالعزیز در خطبه نماز جمعه به امیر مومنان سب و دشنام نداد و این کار را ممنوع اعلام داشت صدای فریاد مردم در فضای مسجد پیچید که چرا سنت پیامبر را ترک کردی ؟»
📚همان منبع،ص72
📚العتب الجمیل،ص74
🗯مسلم نیشابوری نقل می کند :
« معاویه سعد را امر کرد و به او گفت چه چیز تو را از سب و دشنام به ابوتراب( علی) باز می دارد...»
📚صحیح مسلم،ج4 ص1871
📚سنن ترمذی،ج5 ص3724
🗯ابن ابی شیبه استاد بخاری نقل می کند:
« سعد بن ابی وقاص گوید در یکی از سفرهای حج نزد معاویه رفتم و معاویه به آن حضرت دشنام داد»
📚المصنف ج6 ص366
🗯طبری می نویسد:
❗️هنگامی که معاویه مغیره را والی کوفه قرار داد به او چند توصیه کرد از جمله:
« از فحش و ناسزا به علی کوتاهی مکن»
📚تاریخ طبری ج3 ص218
🗯ونقل می کنند:
« هرگاه فردی از بنی امیه از جای خود بر می خاست علی را لعن می کرد»
📚حلیه الاولیائ،ج5 ص322
📚تاریخ مدینه دمشق،ج50 ص96
❗️ابن سعد در الطبقات می اورد:
« حاکمان بنی امیه تا پیش از زمان عمر بن عبدالعزیز به علی دشنام می دادند»
📚الطبقات الکبری،ج5 ص393
❗️الوسی می اورد:
« بنی امیه که غضب خدا بر انها باد تا زمان عمر بن عبدالعزیز در پایان خطبه های نماز جمعه به علی ناسزا می گفتند»
📚روح المعانی ج14 ص220
🗯حال اهل سنت از معاویه و بنی امیه تمجید و تکریم می کنند در حالی که نقل کرده اند که پیامبر گرامی فرمود:
❗️« علی را دشنام ندهید هر که علی را دشنام دهد مرا دشنام داده و هر که مرا دشنام داده خداوند را دشنام گفته است و کسی که خدا را دشنام گوید خداوند اورا عذاب می کند»
📚کنزالعمال ج11 ص262
📚مسند احمد،ج6 ص323
❗️مسلم و دیگران نقل می کنند که حضرت علی فرمود:
« سوگند به خدایی که دانه را شکافت و مردمان را افرید پیامبر چنین فرمود: مرا جز مومن دوست ندارد و جز منافق دشمن نمی دارد»
📚صحیح مسلم ج1 ص86
📚فتح الباری ج7 ص58
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
ایا در تورات و انجیل بشارت به ظهور پیامبر اسلام امده است یا خیر
🗯پاسخ:
❗️در سوره اعراف آیه 157 می خوانیم:
« انها که از فرستاده خدا پیامبر امی پیروی می کنند کسی که صفاتش را در تورات و انجیل مشاهده می کنند»
❗️ومی فرماید:
« کسانی که کتاب اسمانی به انها داده شده است بخوبی پیامبر را می شناسند همان گونه که فرزندان خود را می شناسند»
📓بقره146
❗️گرچه شواهد قطعی تاریخی و همچنین محتویات کتب مقدسه یهود و نصاری نشان که اینها کتابهای آسمانی نازل شده بر موسی و عیسی نیستند و دست تحریف به سوی آنها دراز شده است بلکه بعضی از میان رفته اند و آنچه امروز به نام کتب مقدسه در میان آنها است مخلوطی است از زائیده های افکار بشری و قسمتی از تعلیماتی که بر موسی و عیسی نازل گردیده و در دست شاگردان بوده است .
📚برای آگاهی بیشتر بر مدارک این سخن به کتاب رهبر سعادت یا دین محمد و کتاب قرآن و آخرین پیامبر مراجعه فرمائید
🗯بنابراین اگر جمله هائی که صراحت کامل درباره بشارت ظهور پیامبر اسلام داشته باشد در آنها دیده نشود جای تعجب نخواهد بود.
🗯ولی با این حال در همین کتب تحریف یافته عباراتی دیده می شود که اشاره قابل ملاحظه ای به ظهور این پیامبر بزرگ دارد که جمعی از دانشمندان ما آنها را در کتابها یا مقاله هائی که در این موضوع نگاشته اند جمع آوری نموده، و چون ذکر آنهمه بشارات و بحث و گفتگو پیرامون دلالت آنها بطول می انجامد ما تنها به چند قسمت به عنوان نمونه اشاره می کنیم.
1⃣ در تورات سفر تکوین فصل 17 شماره 17 تا 20 چنین می خوانیم:
«و ابراهیم به خدا گفت که ای کاش اسماعیل در حضور تو زندگی نماید... و در حق اسماعیل (دعای) ترا شنیدم اینک به او برکت دادم و او را بارور گردانیده به غایت زیاد خواهم نمود و دوازده سرور تولید خواهد نمود و او را امت عظیمی خواهم نمود»
2⃣ در سفر پیدایش باب 49 شماره 10 می خوانیم:
«عصای سلطنت از یهودا و فرمانفرمائی از پیش پایش نهضت خواهد نمود تا وقتی که «شیلوه» بیاید که به او امتها جمع خواهد شد.»
❗️قابل توجه اینکه یکی از معانی شیلوه -طبق تصریح مسترها کس در کتاب قاموس مقدس فرستادن می باشد و با کلمه رسول یا رسول الله موافق است.
3⃣در انجیل یوحنا باب 14 شماره 15 و 16 چنین می خوانیم:
«اگر شما مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید و من از پدر خواهم خواست و او تسلی دهنده دیگر به شما خواهد داد که تا به ابد با شما خواهد ماند»
4⃣و در همان انجیل یوحنا باب 15 شماره 26 می خوانیم:
«و چون آن تسلی دهنده بیاید که من از جانب پدر به شما خواهم فرستاد یعنی روح راستی که از طرف پدر می آید او درباره من شهادت خواهد داد.»
5⃣و نیز در همان انجیل یوحنا باب 16 شماره 7 به بعد می خوانیم:
«لیکن به شما راست می گویم که شما را مفید است که من بروم که اگر من نروم آن تسلی دهنده به نزد شما نخواهد آمد اما اگر بروم او را به نزد شما خواهم فرستاد... اما چون او یعنی روح راستی بیاید او شما را به تمامی راستی ارشاد خواهد نمود، زیرا که او از پیش خود سخن نخواهد گفت بلکه هر آنچه می شنود خواهد گفت و شما را به آینده خبر خواهد داد.»
❗️نکته شایان توجه اینکه:
🗯در اناجیل فارسی در جمله های بالا که از انجیل یوحنا است کلمه «تسلی دهنده» آمده، ولی در انجیل عربی چاپ لندن مطبعه ویلیام وطس - سال 1857) به جای آن «فارقلیطا »ذکر شده است.
📚تفسیر نمونه،ج6 ص403
🗯در کتاب التحقیق چنین امده است:
« اصل این کلمه ( فارقلیط) در یونانی پرکلیت( به کسر پ) تحریف شده که معنای آن احمد و پسندیده است سپس به کلمه پرکلیت ( به فتح پ) تحریف شده که معنای تسلی دهنده می باشد»
📚التحقیق ج2 ص305
❗️در تعبیرات خود انجیل جمله هایی وجود دارد که نشان می دهد این کلمه به هر تعبیری که باشد سخن از پیامبری می گوید که ظاهر می شود و ایینش جاودان است .
🗯جمله:
« من از پدر خواهم خواست او تسلی دهنده دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد ماند»
📚انجیل یوحنا باب 14 جمله16
🔷دلیل روشنی است که منظور از تسلی دهنده دیگر پیامبری است که ایینش ابدی و جاودانی است
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🔴ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯شاهد زنده دیگر:
❗️فخر الاسلام مؤلف کتاب انیس الاعلام که خود یکی از کشیشان بنام مسیحی بوده، و تحصیلات خود را نزد کشیشان مسیحی به پایان رسانیده است و به مقام ارجمندی از نظر آنان نائل آمده در مقدمه این کتاب ماجرای عجیب اسلام آوردن خود را چنین شرح می دهد:
🗯بعد از تجسس بسیار و زحمات فوق العاده و گردش در شهرها خدمت کشیش والا مقامی رسیدم، که از نظر زهد و تقوا ممتاز بود، فرقه کاتولیک از سلاطین و غیره سؤالات دینی خود را به او مراجعه می کردند، من نزد او مدتی مذاهب مختلفه نصارا را فرا می گرفتم، او شاگردان فراوانی داشت، ولی در میان همه به من علاقه خاصی داشت .
❗️کلیدهای منزل ... همه در دست من بود فقط کلید یکی از صندوقخانه ها را پیش خود نگاه داشته بود ...
🗯در این بین روزی کشیش مزبور را عارضه ای رخ داد به من گفت به شاگردها بگو حال تدریس ندارم . وقتی نزد شاگردان آمدم دیدم مشغول بحثند، این بحث منجر به معنی لفظ فارقلیطا در سریانی و پریکلتوس به زبان یونانی ... جدال آنها به طول انجامید، هر کسی رایی داشت ...
❗️پس از بازگشت، استاد پرسید: امروز چه مباحثه کردید؟من اختلاف آنها را در لفظ« فارقلیطا » از برای او تقریر کردم ...گفت : تو کدامیک از اقوال را انتخاب کرده ای ؟
🗯گفتم مختار فلان مفسر را اختیار کرده ام .
🗯کشیش گفت : تقصیر نکرده ای، و لکن حق و واقع خلاف همه این اقوال است، زیرا حقیقت این را نمی دانند مگر راسخان فی العلم، از آنها هم تعداد کمی با آن حقیقت آشنا هستند، من اصرار کردم که معنی آن را برایم بگوئید، وی سخت گریست و گفت :
🗯هیچ چیز را از تو مضایقه نمی کنم ... در فرا گرفتن معنی اسم اثر بزرگی است، ولی به مجرد انتشار، من و تو را خواهند کشت . چنانچه عهد کنی به کسی نگوئی این معنی را اظهار می کنم ... من به تمام مقدسات قسم خوردم که نام او را فاش نکنم،
🗯پس گفت : این اسم از اسماء پیامبر مسلمین است و به معنی (احمد)و (محمد)است .
❗️پس از آن کلید آن اطاق کوچک را به من داد و گفت : در فلان صندوق را باز کن و فلان و فلان کتاب را بیاور، کتابها را نزد او آوردم، این دو کتاب به خط یونانی و سریانی پیش از ظهور پیامبر اسلام بر پوست نوشته شده بود
🗯در هر دو کتاب لفظ« فارقلیطا»را به معنی، احمد و محمد، ترجمه نموده بودند سپس استاد اضافه کرد:
❗️ علماء نصارا قبل از ظهور او اختلافی نداشتند که «فارقلیط»ابه معنی احمد و محمد است، ولی بعد از ظهور محمد برای بقای ریاست خود و استفاده مادی، آن را تاویل کردند و معنی دیگر برای آن اختراع نمودند و آن معنی قطعا منظور صاحب انجیل نبوده است .
🗯سؤال کردم درباره دین نصارا چه می گوئی ؟ گفت با آمدن دین اسلام منسوخ است، این لفظ را سه بار تکرار نمود پس گفتم :
⁉️در این زمان طریقه نجات و صراط مستقیم ... کدام است ؟ گفت : منحصر است در متابعت محمد
❗️اگر آخرت و نجات می خواهی البته باید دین حق را قبول نمائی ... و من همیشه تو را دعا می کنم، به شرط اینکه در روز قیامت شاهد باشی که در باطن مسلمان و از تابعان حضرت محمد هستم، ... هیچ شکی نیست که امروز بر روی زمین دین اسلام دین خداست ...
📚اقتباس با کمی اختصار از (هدایت دوم) مقدمه کتاب (انیس الاعلام)
🗯چنانکه ملاحظه می کنید طبق این سند علمای اهل کتاب پس از ظهور پیامبر اسلام به خاطر منافع شخصی خود، نام و نشانه های او را طور دیگری تفسیر و توجیه کردند.
📚تفسیر نمونه ج1 ص211
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
ایا صلح امام حسن با معاویه دلیل بر حسن رابطه اهل بیت با معاویه نبوده است؟
🗯پاسخ:
❗️امام مجتبى در پاسخ شخصى که به صلح آن حضرت اعتراض کرد، عوامل و موجبات اقدام خود را چنین بیان نمود:
🔷من به این علت حکومت و زمامدارى را به معاویه واگذار کردم که اعوان و یارانى براى جنگ با وى نداشتم. اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى جنگیدم تا کار یکسره شود. من کوفیان را خوب مى شناسم و بارها آنها را امتحان کرده ام.
❗️آنها مردمان فاسدى هستند که اصلاح نخواهند شد، نه وفا دارند، نه به تعهدات و پیمان هاى خود پایبندند و نه دو نفر با هم موافقند. بر حسب ظاهر به ما اظهار اطاعت و علاقه مى کنند، ولى عملاً با دشمنان ما همراهند.»
📚بحار الانوار ج44 ص147
❗️پیشواى دوم که از سستى و عدم همکارى یاران خود به شدت ناراحت و متاثر بود، روزى خطبه اى ایراد فرمود و طى آن چنین گفت:
«در شگفتم از مردمى که نه دین دارند و نه شرم و حیا. واى بر شما معاویه به هیچ یک از وعده هایى که در برابر کشتن من به شما داده، وفا نخواهد کرد. اگر من با معاویه بیعت کنم، وظایف شخصى خود را بهتر از امروز مى توانم انجام بدهم، ولى اگر کار به دست معاویه بیفتد، نخواهد گذاشت آیین جدم پیامبر را در جامعه اجرا کنم.
❗️به خداسوگند (اگر به علت سستى و بی وفایى شما) ناگزیر شوم زمامدارى مسلمانان را به معاویه واگذار کنم، یقین بدانید زیر پرچم حکومت بنى امیه هرگز روى خوش و شادمانى نخواهید دید و گرفتار انواع اذیت ها و آزارها خواهید شد.
🗯هم اکنون گویى به چشم خود مى بینم که فردا فرزندان شما بر در خانه فرزندان آنها ایستاده و درخواست آب و نان خواهند کرد؛ آب و نانى که از آن فرزندان شما بوده و خداوند آن را براى آنها قرار داده است، ولى بنى امیه آنها را از در خانه خود رانده و از حق خود محروم خواهند ساخت».
❗️آنگاه امام افزود:
«اگر یارانى داشتم که در جنگ با دشمنان خدابا من همکارى مى کردند، هرگز خلافترا به معاویه واگذارنمی کردم، زیرا خلافت بر بنى امیه حراماست....».
📚جلائ العیون،ج1 ص345
❗️امام مجتبى که ماهیت پلید حکومت معاویه را بخوبى مى شناخت، روزى در مجلسى که معاویه حاضر بود، سخنانى ایراد کرد و ضمن آن فرمود: «سوگند به خدا، تا زمانى که زمام امور مسلمانان در دست بنى امیه است، مسلمانان روى رفاه و آسایش نخواهند دید».
📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج16 ص28
❗️و این، هشدارى بود به عراقیان که بر اثر سستى و به امید راحتى و آسایش، تن به جنگ با معاویه ندادند، غافل از اینکه در حکومت معاویه هرگز به امید و آرزوى خود دست نمى یابند.
📚سیره پیشوایان،ص130
❗️این بیانات پرده از چهره این رویداد تاریخی بر می دارد و نشان می دهد که:
1⃣امام خواهان صلح نبود بلکه بخاطر فقدان یاور و سستی مردم کوفه صلح را پذیرا شد
2⃣صلح نشانه حسن روابط با معاویه و پیروان او نبوده است و همانطور که پیامبر گرامی در حدیبیه ناچارا با مشرکین کفار سازش کرد ،امام حسن نیز بنا بر دلائل گفته شده ناچارا با معاویه سازش کرد
📚راهنمای حقیقت،ص609
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🌹میلاد با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارک باد🌹
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
لطفا درباره فلسفه تحریم خوردن عرق و مشروب توضیح بدید چرا حرام است
🗯پاسخ:
❗️در تفسیر شریف نمونه در این رابطه چنین امده است:
🔶فلسفه تحریم الکل:
❗️اثر الکل در عمر:
🗯یکی از دانشمندان مشهور غرب اظهار می دارد، که هرگاه از جوانان 21 ساله تا 23 ساله معتاد به مشروبات الکلی 51 نفر بمیرند در مقابل، از جوانهای غیر معتاد 10 نفر هم تلف نمی شوند.دانشمند مشهور دیگری ثابت کرده که جوانهای 20 ساله که انتظار می رود پنجاه سال عمر کنند در اثر نوشیدن الکل بیشتر از 35 سال عمر نمی کنند.
🗯بر اثر تجربیاتی که کمپانیهای (بیمه عمر) کرده اند، ثابت شده است، که عمر معتادان به الکل نسبت بدیگران، 25 الی 30 درصد کمتر است.آمار دیگری نشان می دهد که حد متوسط عمر معتادان به الکل در حدود 35 الی 50 سال است، در صورتی که حد متوسط عمر با رعایت نکات بهداشتی از 60 سال به بالاست.
🗯اثر الکل در نسل:
❗️کسی که در حین انعقاد نطفه مست است 35 درصد عوارض الکلیسم حاد را به فرزند خود منتقل می کند و اگر زن و مرد هر دو مست باشند، صددرصد عوارض حاد در بچه ظاهر می شود برای اینکه به اثر الکل در فرزندان بهتر توجه شود آماری را در اینجا می آوریم:
❗️کودکانی که زودتر از وقت طبیعی بدنیا آمده اند از پدران و مادران الکلی 45 درصد، و از مادران الکلی 31 درصد، و از پدران الکلی 17 درصد، بوده اند. کودکانی که هنگام تولد توانائی زندگی را ندارند، از پدران الکلی 6 درصد، و از مادران الکلی 45 درصد، کودکانیکه کوتاه قد بوده اند از پدران و مادران الکلی 75 درصد و از مادران الکلی 45 درصد بوده است، کودکانیکه فاقد نیروی کافی عقلانی و روحی بوده اند از مادران 75 درصد و از پدران الکلی 75 درصد بوده است.
🗯اثر الکل در اخلاق:
❗️در شخص الکلی عاطفه خانوادگی و محبت نسبت بزن و فرزند ضعیف می شود بطوریکه مکرر دیده شده که پدرانی فرزندان خود را با دست خود کشته اند.
🗯زیان های اجتماعی الکل:
❗️طبق آماری که «انستیتوی» پزشکی قانونی شهر «نیون» در 1961 تهیه نموده است جرائم اجتماعی الکلیستها از این قرار است:مرتکبین قتل های عمومی 50 درصد. ضرب و جرحها در اثر نوشیدن الکل 8/ 77 درصد سرقتهای مربوط بالکلیستها 5/ 88 درصد. جرائم جنسی مربوط بالکلیها 8/ 88 درصد، می باشد. این آمار نشان می دهد که اکثریت قاطع جنایات و جرائم بزرگ در حال مستی روی می دهد.
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯زیان های اقتصادی مشروبات الکلی
❗️یکی از روانپزشکهای معروف می گوید: متأسفانه حکومتها حساب منافع و عایدات مالیاتی شراب را می کنند، ولی حساب بودجه های هنگفت دیگری را که صرف ترمیم مفاسد شراب می شود، نکرده اند، اگر دولتها حساب های ازدیاد بیماریهای روحی را در اجتماع و خسارتهای جامعه منحط، و اتلاف وقتهای گرانبها، و تصادفات رانندگی در اثر مستی، و فساد نسلهای پاک، و تنبلی و بی قیدی و بی کاری، و عقب ماندن فرهنگ و زحمات و گرفتاریهای پلیس، و پرورشگاهها جهت سرپرستی اولاد الکلیها و بیمارستانها، و تشکیلات دادگستری برای جنایات آنها و زندانها برای مجرمین از الکلیها، و دیگر خسارتهای ناشی از می گساری را یکجا بکنند خواهند دانست درآمدی که بعنوان عوارض و مالیات شراب عاید می گردد، در برابر خسارت نامبرده هیچ است.
❗️بعلاوه نتایج اسف انگیز صرف مشروبات الکلی را تنها با دلار و پول نمی توان سنجید، زیرا مرگ عزیزان، و بهم خوردن خانواده ها، و آرزوهای بر باد رفته و فقدان مغزهای متفکر انسانی، به هیچ وجه قابل مقایسه با پول نمی باشد.خلاصه ضررهای الکل آنقدر زیاد است که به گفته یکی از دانشمندان اگر دولت ها ضمانت کنند درب نیمی از میخانه ها را ببندند می توان ضمانت کرد که از نیمی از بیمارستانها و تیمارستانها بی نیاز شویم.
🔶اگر در تجارت مشروبات الکلی سودی برای بشر باشد و یا فرضاً چند لحظه بی خبری و فراموش کردن غمها برای او سودی محسوب شود، زیان آن به درجات، بیشتر، وسیعتر و طولانی تر است بطوری که این دو باهم قابل مقایسه نیستند.در اینجا نکات دیگری را یادآور می شویم، این نکات مجموعه ای است از آمارهای مختلف که هر کدام به تنهائی به اندازه یک بحث مشروح برای بیان عمق و عظمت این زیانها گویا است:
1⃣ به موجب آماری که در انگلستان درباره جنون الکلی انتشار یافت، و این جنون با جنونهای دیگر در آن مقایسه شده بود، چنین بدست آمده که در برابر 2249 دیوانه الکلی فقط 53 دیوانه به علل دیگر وجود داشته است
2⃣ به موجب آمار دیگری که از تیمارستانهای آمریکا بدست آمده 85 درصد از بیماران روانی آنها را بیماران الکلی تشکیل می دهد
3⃣یکی از دانشمندان انگلیسی به نام «بنتام» می نویسد: مشروبات الکلی در کشورهای شمالی انسان را کودن و ابله، و در کشورهای جنوبی دیوانه می کند، سپس می افزاید: آئین اسلام تمام انواع نوشابه های الکلی را تحریم کرده است و این یکی از امتیازات اسلام می باشد.
4⃣ اگر از کسانی که در حال مستی دست به انتحار یا جنایت زده و
خانه هائی را ویران ساخته و خانمانهائی را برباد داده اند آماری تهیه شود، رقم سرسام آوری را تشکیل می دهد.
5⃣در فرانسه هر روز 440 نفر جان خود را فدای الکل می کنند
6⃣طبق آمار دیگری تلفات بیماریهای روانی آمریکا در یکسال دو برابر تلفات آن کشور در جنگ جهانی دوم بوده است و به عقیده دانشمندان در بیماریهای روانی آمریکا مشروبات «الکلی» و «سیگار» نقش اساسی داشته اند
7⃣ به موجب آماری که توسط یکی از دانشمندان به نام «هوگر» به مناسبت بیستمین سالگرد مجله علوم ابراز شد 60 درصد قتلهای عمدی 75 درصد، ضرب وجرح، 30 درصد جرائم ضد اخلاقی (از جمله زنا با محارم!) 20 درصد جرائم سرقت مربوط به الکل و مشروبات الکلی بوده است و به موجب آماری از همین دانشمند 40 درصد از اطفال مجرم دارای سابقه اثر الکلیت هستند.
8⃣از نظر اقتصادی تنها در انگلستان زیانهای ناشی از طریق غیبت کارگران از کار به خاطر الکلیسم به 50 میلیون دلار در سال (تقریباً 1750 میلیون تومان) برآورد شده است، که این مبلغ بتنهائی می تواند هزینه ایجاد هزاران کودکستان و دبستان و دبیرستان را تأمین کند.
9⃣به موجب آماری که درباره زیانهای مشروبات الکلی در فرانسه انتشار یافته:الکل 137 میلیارد فرانک در سال بر بودجه فرانسه غیر از خسارات شخصی به شرح زیر تحمیل می کند:60 میلیارد فرانک خرج دادگستری و زندانها.40 میلیارد فرانک خرج تعاون عمومی و خیریه.10 میلیارد فرانک مخارج بیمارستانها برای الکلیها.70 میلیارد فرانک هزینه امنیت اجتماعی! و به این ترتیب روشن می شود که تعداد بیماران روانی و بیمارستانها و قتلها و نزاعهای خونین و سرقتها و تجاوزها و تصادفها با تعداد میخانه ها تناسب مستقیم دارد.
📚تفسیر نمونه ج5 ص74
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
آیا در اسلام فرزندخواندگی منع شده؟
اگر شده چرا همچنین حکمی داده شده، در حالی که با این کار از یک انسان بی سرپرست حمایت میشه و کار خیرخواهانه ای هست؟
🗯پاسخ:
❗️فرزند خواندگی در اسلام نهی نشده است بلکه در روایات متعددی تشویق و ترغیب های فراوان در مورد سرپرستی یتیمان صادر شده است.
🔷امام صادق فرمود:
« هر کس که می خواهد خداوند او را وارد رحمت خودش کند و در بهشت جای دهد ،به یتیم لطف و رحمت کند»
📚امالی صدوق،ص389
🗯پیامبر گرامی فرمود:
❗️« هر کس کفالت یتیمی را بر عهده گیرد و مخارج او را بدهد ،من و او در بهشت ( همسایه یکدیگر) و با هم هستیم»
📚قرب الاسناد،ص94
❗️امام باقر فرمود:
« چهار خصلت است که در هر کس باشد خداوند برای او خانه ای در بهشت بنا می کند ؛ کسی که یتیمی را سرپرستی کند،کسی که به ضعیف رحم کند،با والدینش خوب رفتار کند و نسبت به برده اش با رفق و مدارا برخورد کند»
📚خصال ج1 ص223
❗️در این باره روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع شود:
📚بحار الانوار ج72 ص1 باب 31 تتمه کتاب العشره
🗯راههایی که برای محرمیت با فرزنده خوانده بیان شده است:
1⃣ اگر کودک، دختر شیرخوار باشد، و شیر یکی از افراد زیر را بخورد، بین او و مرد (پدر خوانده)، محرمیت ایجاد مىشود، که آنها عبارتند از: همسر، مادر، خواهر، دختر خواهر، زن برادر و دختر برادر مرد؛ که در تمام این صورتها با پدر خواندهاش به طور رضاعی محرم میشود.
2⃣ اگر دختر، شیرخوار نباشد یا اگر شیرخوار است، افراد مذکور وجود ندارند مىتوان بهوسیلهی صیغهی نکاح موقت بین دختر و پدر مرد یا پدر بزرگ او محرمیت ایجاد کرد. که در این صورت این دختر، زن باباى مرد مىشود، ولى باید توجه داشت که اگر دختر نابالغ باشد نکاح مذکور باید به اذن ولىّ شرعى او باشد. و در صورت نبودن ولىّ، باید از مجتهد جامع الشرائط اذن گرفت. در هر صورت، نباید صیغهی محرمیت براى دختر بچه مفسده داشته باشد، بلکه رعایت مصلحت او لازم است.
3⃣اگر کودک، پسر شیرخوار باشد، و شیر یکی از افراد زیر را با شرایط مربوطه بخورد، بین او و زن (مادر خوانده)، محرمیت ایجاد میشود، که آنها عبارتند از: خود زن یا مادر، خواهر، دختر خواهر، زن برادر و دختر برادر آن زن؛ که در تمام این صورتها با مادر خواندهاش به طور رضاعی محرم میشود.
4⃣اگر پسر، شیرخوار نباشد یا افراد مذکور برای شیر دادن وجود ندارند، در صورتی که این زن و شوهر دارای فرزند دختری باشند، میتوانند دختر را به عقد دائم یا موقت پسر در آورند که در این صورت مادرخوانده، مادر زن وی بوده و پس از جدایی دختر و پسر باز به او محرم است. یا اینکه اگر پدرِ کودک زنده باشد، پدرخوانده میتواند زن خود را طلاق دهد و پس از گذشت عدّه زن، پدر کودک با این زن ازدواج موقت کند (و لو به شرط عدم دخول) و پس از انقضاى مدت، پدر خوانده، زن سابق خود را به عقد جدید خود در آورد. در این صورت پسر، بر مادر خوانده محرم مىشود، اما دخترِ او بر پسر محرم نمىشود.
❗️در غیر این صورت، راه قابل ملاحظهاى براى محرمیّت پسر وجود ندارد.
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
آیا قرآن فقط کلام خداست که به صورت الفاظ در یک کتاب جمع شده یا وجودی مستقل دارد و صاحب شعور است که میتواند در قیامت از انسان شکایت کند؟
🗯پاسخ:
❗️امور این عالم دارای حقیقت و صورتی متناسب با عالم آخرت می باشند . اعمال و گفتارو نیات ما و اموری مانند آسمان و زمین و مسجد و عبادتگاه و نماز و روزه و حج و از جمله قرآن دارای صورت و تمثل در آخرت هستند که برخی موارد مذکور در روایات اشاره می کنیم:
❗️ امام باقر فرمود :
« قرآن بیاموزید زیرا قرآن در روز قیامت در زیباترین صورت ظاهر می شود ........پس خداوند می فرماید : بدون تردید امروز به خاطر تو بهترین پاداش و سخت ترین کیفررا می دهم . »
📚وسائل الشيعة ج17 ص326
❗️و یا فرمود:
«قرآن بیاموزید زیرا قرآن در روز قیامت به زیباترین صورت و چهره ظاهر می شود و مردم به آن نگاه می کنند در حالی که در 120000صف قرار دارند ؛ 80000از این صف ها مربوط به امت محمد و 40000 مربوط به سایر امت ها است . »
📚بحارالأنوار ج 7 ص131
🗯پیامبر گرامی فرمود:
🗯«در روز قیامت سه گروه شكایت به پیشگاه خداوند متعال می آورند: قرآن و مسجد و عترت .
قرآن میگوید: ای پروردگار من مرا سوزانیدند و پاره پاره كردند ( ایات را به ناحق و غلط تفسیر کردند)و مسجد میگوید: ای پروردگار من مرا معطّل و بدون عمل گذاردند و حقّ مرا ضایع كردند. و عترت میگوید: بار پروردگارا ما را كشتند و دور كردند و متفرّق نموده و فراری دادند؛ و در مقابل پروردگار در دعوای خصومت و دادخواهی به دو زانوی خود می نشینم ، پس خداوند عزّو جلّ به من میگوید: من خودم اولویّت دارم از شما دربار ٌ خصومت و دادخواهی نسبت به آنان »
📚وسائل الشیعه ج5 ص202
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
ایا هر۳۱۳یار اقا مذکرن ؟؟؟؟
پس ما مونثا چی کار واسه اقاکنیم
🗯پاسخ:
❗️شکی در این نیست که زنان در انقلاب ها می توانند نقش موثری ایفا کنند .در صدر اسلام نیز زنانی همچون حضرت خدیجه و حضرت زهرا و حضرت زینب نقش حساسی را ایفا نمودند و یقینا در انقلاب حضرت مهدی نیز چنین خواهد بود.
❗️امام باقر فرمود:
« از سیصد و سیزده یار امام زمان پنجاه نفر انها زنان هستند که در اولین فرصت در مکه خود را به امام زمان ملحق می کنند بدون آنکه وعده قبلی در بین باشد . آمدن زنان همچون ابرهای پاییزی است که با حرکتی تند می آیند ودر مکه جمع میشوند»
📚بحار الانوار ج52 ص223
🗯امام صادق به مفضل بن عمر چنین فرمود:
« زنان همراه قائم زخمی ها را مداوا می کنند واز بیماران پرستاری می کنند همچنان که همراه رسول خدا چنین زنانی بودند»
📚اثبات الهداه،ج3 ص75
❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به کتاب « المعجم الموضوعی لاحادیث الامام المهدی،ایت الله کورانی،ص340
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
گفته می شود حضرت علی در خطبه 228 نهج البلاغه از عمر مدح و تمجید کرده است لطفا پاسخ مقتضی ارائه فرمایید
🗯پاسخ:
❗️نخست متن خطبه:
« خداوند پاداش خیر در برابر آزمایش های فلان کس دهد که کژیها را راست کرد و بیماری ها را درمان نمود ،سنت پیامبر را بر پا داشت و فتنه ها را پشت سر گذاشت .با جامه ای پاک و عیبی اندک از این جهان رخت بر بست ،خیر و نیکی آن را درک کرد و از شر و بدی آن رهایی یافت .وظیفه خود را در برابر اطاعت خداوند انجام داد و حق تقوای الهی را بجا آورد از جهان رفت و مردم را در برابر راههای گوناگون وا گذاشت که نه گمراهان در آن هدایت می یابند و نه جویندگان هدایت راه خویش را با اطمینان پیدا می کنند»
❗️در مورد اینکه این شخص چه کسی بوده است در میان شارحان نهج البلاغه اختلاف شدیدی است .شارحان اهل سنت مانند ابن ابی الحدیددو محمد عبده این سخن را اشاره به خلیفه دوم می دانند در حالی که چنین چیزی با خطبه های دیگر نهج البلاغه هماهنگ نیست .زیرا امام در خطبه شقشقیه شکایت زیادی از حکومت خلیفه دوم دارد و در خطبه ها و برخی
نامه های نهج البلاغه از غصب خلافت شدیدا شکایت می کند .
⁉️چگونه می توان آن همه را نادیده گرفت و این کلام مبهم و مجمل را ناظر به خلیفه دوم دانست.
🗯جالب این است که طبری که این سخن را درباره عمر می داند آن را از مغیره بن شعبه نقل می کند که از دشمنان حضرت علی بوده است
📚تاریخ طبری ج3 ص285
❗️عجیب این است که ابن ابی الحدید می گوید من در نسخه ای از نهج البلاغه که به خط رضی نوشته شده بود دیدم که در زیر کلمه « فلان» عمر نوشته شده بود و این نشان می دهد که رضی هم چنین اعتقادی داشته است
📚شرح نهج البلاغه ج12 ص3
❗️در حالی که هیچ بعید نیست که این نسخه( اگر اصالت داشته باشد) سالها دست این و آن بوده و برخی این کلمه را زیر آن نوشته باشد .
🗯ایت الله العظمی مکارم چنین می نویسد:
« بر فرض که این گفته از علی علیه السلام درباره عمر باشد این احتمال چندان دور نیست که سخن جنبه جدی نداشته بلکه بر اساس تقیه بوده است به ویژه انکه در روایتی که امده است مغیره بن شعبه پس از مرگ عمر این سوال را مطرح کرد .با توجه به اینکه مغیره مرد شروری بود و چه بسا می خواست با این سوال و جواب شری در میان مسلمین بر پا کند حضرت بلافاصله به ملاحظه مصالح مسلمین این جمله را بیان فرمود و گرنه نظر واقعی حضرت در مورد خلفا همان است که در خطبه شقشقیه و سایر خطب نهج البلاغه آمده است .تعبیر به فلان به جای عمر نیز می تواند موید این معنا باشد زیرا این ابهام نشانه تقیه است»
📚پیام امام،ج8 ص469
🗯شارحان شیعه یقین دارند که این سخن نمی تواند درباره خلیفه دوم باشد .بسیاری آن را اشاره به مالک اشتر و بعضی به سلمان فارسی دانسته اند .احتمال اول مناسب تر است و با موقعیت مالک و نقش او در میان اصحاب امیر مومنان و فرماندهی او در لشکر و فکر بلند و عزم راسخش تناسب دارد»
📚همان مدرک
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
بشر چه نیازی به دین داره،چرا ما باید دینی داشته باشیم
🗯پاسخ:
❗️برای ضرورت و نیاز انسان به دین آسمانی دلایل بسیاری وجود دارد که به برخی از آن ها در چند محور اشاره می شود ؛
1⃣ضرورت دین در حوزه رشد عقلى:
❗️عقل براى هدایت و تأمین سعادت انسان کافى نیست، بلکه عقل جهت رشد و شناخت برخى از واقعیات، نیاز به دین دارد زیرا عقل در شناخت برخى از مسایل عاجز است . در تشخیص حق و باطل دچار مشکل میشود. دین است که در برخى موارد زمینه های حکم عقل را فراهم مىنماید .آن را در تفسیر زندگى، شناخت جهان و شناخت مبدأ و معاد کمک مى کند.
❗️بر اساس نیاز عقل به دین است که یکى از فلسفه هاى بعثت پیامبران «رشد عقلانى» بیان شده است. امام علی فرمود:
«خداوند رسولانش را فرستاد... تا گنجینههاى عقل را آشکار سازند...».
📚نهج البلاغه خطبه1
2⃣ضرورت دین در تشریع و قانونگزاری:
❗️اندیشمندان باور دارند که انسان ها مدنى بوده و نیاز به زندگى دسته جمعى دارند تا نیازهاى خویش را با تعامل تأمین کنند. اولین مؤلفه زندگى دسته جمعى، وجود قانون و اجراى آن است؛ زیرا بدون قانون نمى توان امنیت و عدالت را برقرار کرد و از حقوق مردم دفاع نمود.
🗯طرفداران دین معتقدند که عقل و علم به تنهایى قادر نیستند که همه مصالح و مفاسد انسان ها را درک کرده و بر اساس آن قانون وضع کند.ما نباید فراموش کنیم که معلومات و ادراکات عقلى ما در برابر آنچه که نمى دانیم، قطره ای در مقابل یک اقیانوس عظیم است، و این حقیقتى است که همه دانشمندان اعم از مادى و غیر مادى به آن معترفند.
❗️محدودیت عقل انسان از یک سو و نیاز انسان به قانون از جانب دیگر این امر را ضرورى مى نماید که خداوند هم باید قانون وضع کند و هم براى اجراى قانون پیامبران را ارسال نماید تا آن ها را با اجراى قانون، ارتباط انسان ها با خدا را بر قرار نمایند و سعادت آنان را تأمین کنند. این قوانین همان دین است که مجریان آن پیامبران هستند.
❗️امام صادق در خصوص فلسفه بعثت پیامبران فرمود:
🔷«... هنگامى که ثابت کردیم خالق و آفریدگارى داریم و آن آفریدگار هرگز به چشم دیده نمى شودو قابل لمس نیست تا بندگانش با او تماس مستقیم داشته باشند، ثابت مى شود که او سفیرانى میان بندگانش دارد که دستورهاى او را به آنها مى رسانند و آن ها را به آنچه مصالح و منافع شان در آن است و مایه بقاى آن ها و ترک آن مایه فناى آنان مى شود رهنمون مىشوند»
📚الکافی ج1 ص168
3⃣ ضرورت دین در حوزه اخلاق و تربیت:
❗️در حوزه اخلاق و تربیت نیز انسان ها به دین نیاز دارند، زیرا عقل و دانش انسان در رشد فضایل اخلاقى و تفسیر و شناخت مفاهیم آن عاجز است؛ از این رو امروزه این لغزش به وجود آمده است که ارزش های اخلاقى و کرامت انسانى، در لذت دنیوى، قدرت گرایى و ثروت ظهور مى کند.
❗️در مکاتب اخلاقى به وجود آمده، هر کدام خوشبختى انسان را در یک چیز دانسته اند یکى در لذّت گرایى، دیگرى در ترک لذّت، یکى در سود خواهى و دیگرى در قدرت طلبی می دانند. این نشان از سردرگمى عقل در شناخت راه سعادت و نجات بشرى است. براى نجات بشریت و پیمودن راه سعادت باید از دین کمک گرفت، دینى که توسط رسولان الهى براى ما انسان ها آورده شده است. به همین جهت پیامبر فرمود:
❗️«من براى کامل کردن فضیلت های اخلاقی مبعوث شدم».
📚کنزالعمال ج11 ص420
❗️این حدیث بیانگر آن است که عقل به تنهایى براى کسب فضایل و مفاهیم اخلاقى کافى نیست، بلکه براى تشکیل جامعه آرمانى نیاز به مکمّل دارد که آموزه های اخلاقى است. شاید بر همین اساس باشد که یکى از فلسفه بعثت پیامبر تعلیم و تربیت بیان شده است.
4⃣ضرورت دین در راهنمایى به زندگى و آرامش بخشی:
❗️انسان داراى دو بُعد مادى و معنوى است که پرورش و هدایت هر دو نیاز به راهنمایى دارند. عقل و علم در پرورش بُعد مادى تا اندازه ای موفق بوده اند ولى تقویت و پرورش بُعد معنوى، نیاز به راهنماى دیگر دارد که دین است. دین در ایجاد آرامش (که یکى از نیازهاى روحى انسان است) نقش بنیادى دارد، زیرا دین با راهنمایى خود زندگى انسان را هدفمند نموده و زمینه هایى را فراهم مى کند که انسان به مبدأ و معاد اعتقاد پیدا کند. اعتقاد به مبدأ و معاد سختى ها و مشکلات زندگى را معنا دار نموده و به انسان آرامش مى دهد
❗️ دین، اطلاعاتى را در اختیار انسان مى نهد تا زندگى براى او در مجموعه هستى، میسّر و مطبوع شود.
5⃣نقش دین در برقرارى قسط و عدل:
❗️تاریخ انسان ها چالش و اختلافات و ظلم هایی را شاهد بوده، این در حالى است که بشر از عقل و دانش برخوردار مى باشد. عقل در چالش زدایى و ایجاد زندگى مسالمت آمیز موفق نبوده؛ همچنین عقل در تعریف صلح و تبیین شرایط و عوامل برقرارى عدالت نیز دچار مشکل شده است و عامل بازدارنده در برابر ظالمان به حساب نمى اید.
👇👇👇ادامه پاسخ