eitaa logo
دانستنی های مهدوی
23.9هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
5.4هزار ویدیو
73 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پس از ظهور پاسخ امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به معترضین انتقام کربلا چیست؟ 🔵 وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ 🎙استاد@p_Mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 _کوتاه_ تصویری- کم حجم 🔖 🖥موضوع: خدایا چه کار کنم تا عاشق حسینت بشم؟ ✅گزارش شیخ مفید از دو رفتار زیبای امام حسین(علیه السلام) هنگام مواجهه با لشکر حر ! 🎞سخنران:حجة الاسلام محمدرضا @p_Mahdavi
⭕️آغاز عمليات غرورآفرين "مرصاد" (۱۳۶۷ ش) ♦️پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، گروهک منافقین در پی عقب نشینی های موقت رزمندگان اسلام، فرصت را غنیمت شمرده و سعی در رسیدن به اهداف پلید خود نمود. منافقین با جمع آوری دیگر ضد انقلابیون سرخورده، نیرویی حدود ۱۵۰۰۰ نفر فراهم کرده و با بهره‌گیری از جنگ‌افزارهای اهدایی صدام و دیگر اربابان خود، از غرب کشور به خاک جمهوری اسلامی ایران حمله کردند. 🔹نیروی هوایی عراق نیز با حمایت مقدماتی، آنها را برای فتح تهران، ترغیب کردند. با این اتحاد شوم، قسمت هایی از خاک میهن اسلامی مورد تجاوز قرار گرفت. ملت سلحشور و مسلمان ایران، پس از اطلاع از تجاوز منافقین به میهن اسلامی، به خروش آمده و به جبهه های جنگ اعزام شدند. سرانجام عملیات «مرصاد» به فرماندهی شهید صیاد شیرازی در پنجم مرداد ماه۱۳۶۷، با رمز مبارک یا علی(علیه السلام) در منطقه اسلام آباد و کرند غرب در استان کرمانشاه، آغاز گردید. 🔸رزمندگان اسلام در ۳۴ کیلومتری باختران، راه را بر ستون‌های منافقین بستند و واحدهای زرهی رزمندگان، تعداد زیادی از ادوات سنگین زرهی منافقین را هدف قرار داده و به آتش کشیدند. جاده باختران - اسلام آباد در همان لحظات اولیه، انباشته از ادوات سوخته شد و عکس العمل سریع رزمندگان، منافقین را به فراری مفتضحانه وادار کرد. در این تجاوز نابخردانه، صدها دستگاه تانک، نفربر، توپ و... منهدم یا به غنیمت نیروهای اسلام درآمد و بیش از ۳۰۰۰ نفر از منافقان نیز کشته و زخمی شدند. @p_Mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عذاب بی‌حجابی خانم دکتر جوان در تجربه‌ی نزدیک به مرگ هرکسی مادرش و خواهرهایش بخصوص خانمش را دوست دارد آنان را با خوشرویی آگاه کند که خدای نکرده طوری پوششان نباشد که هم باعث به گناه افتادن مردم وهم باعث آتش رفتن خودشان بشود ⚜@p_Mahdavi
پویش ملی صرفه جویی 📈 میخواهیم در این دو هفته پیش رو که گرم ترین روزهای تابستانه دست به دست هم بدیم و تک تک ما حتی به اندازه خاموش کردن یک لامپ صرفه جویی کنیم تا ؛ 🏠هیچ خانواده ایرانی دچار قطعی برق نشود. 🏗 هیچ کارخانه ای تعطیل نشود. 🏭 و هیچ نیروگاه برقی از کار نیفتد. خب چه کنیم ⁉️ ۱. کولر گازی روی ۲۴ قرار بدیم ۲. لامپ اضافی خاموش کنیم ۳. کولر آبی روی کند قرار بدیم ۴. از ساعت ۱۱صبح تا ۸ شب از اتو، لباسشویی و دستگاه های برقی پرمصرف استفاده نکنیم. بسم الله از همین حالا شروع کنیم و پس از انجام هر کدوم از اینها تو این لینک 🔻🔻🔻🔻 https://urls.st/Psjdmb https://urls.st/Psjdmb روی گزینه صرفه جویی کلیک کنیم. تا الان نزدیک ۲۵ هزار نفر صرفه جویی کردن.. 🤚ارسال در گروه های فامیلی عضویت در گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا 👇 https://eitaa.com/jaarchi @p_Mahdavi
🍂ای کاش که خواب وصل تعبیر شود آوازه حُسن تو جهان گیر شود... 🍂بر بام رسیده آفتاب عمرم ترسم به خدا نیائی و دیر شود... تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙 ⚜@p_Mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌼 💚 🍃🌼 امام خوب زمانم هر کجا که هستی با هزاران عشق و ارادت سلام... ✋ 🤲❤️ 🌺 تعجیل درفرج صلوات ⚜@p_Mahdavi
❇️ شفا یافتن چشم نابینا به علت مداومت بر زیارت عاشورا ☑️ آیت اللّه شبیری زنجانی، از مراجع تقلید می‌گوید: ▫️ یکی از چشم‌های فرزند آقای حاج سید محمد بجنوردی بر اثر عارضه‌ای نابینا شده بود و به نظر پزشکان، حتی پزشکان خارج از کشور، به علت رشد آن عارضه، چشم دیگرش نیز نابینا می‌شد. ✨ ولی آن شخص شفا یافت؛ یکی از بستگان وی، سیدالشهداء را در عالم رؤیا دید که به او فرمود: 🔸 «ما به جهت اینکه او به زیارت عاشورا مداومت داشت، سلامتی چشم دیگرش را از خدا گرفتیم». ⬅️ خبرگزاری دفاع مقدس https://dnws.ir/0008Qk 🏷 علیه السلام @p_Mahdavi
📚 🌟عنوان:پشت درهای بهشت🌟 ✍به قلم:رضا کاشانی اسدی 🖨ناشر:انتشارات جمکران 🖋📓🖋📓🖋📓🖋📓🖋📓 پشت درهای بهشت" رمانی است دویست و یازده صفحه‌ای به قلم "رضا کاشانی اسدی" که با قلم گیرای خود، خوانندگان را به یکی از وقایع تاثیرگذار تاریخی خواهد برد. این کتاب که به تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است، پیرامون وقایع منتهی به عاشورا و اتفاقات پس از آن حادثه و همچنین جامعه‌ی کوفه در آن زمان می‌باشد. "رضا کاشانی اسدی" در "پشت درهای بهشت"، خوانندگان خود را به کوفه می‌برد، جایی که امام حسین (علیه السلام) پس از دریافت ده هزار نامه که او را برای امامت به کوفه دعوت می‌کرد، راهی آن دیار شد. اما هنگامی که عبیدالله بن زیاد وارد کوفه می‌شود، بازی زیر و رو می‌گردد و کوفه و مردمش در سمت مقابل قرار می‌گیرند. نتیجه این شد که ابن زیاد اختیار کوفه را در دست گرفت و مردم شهر و قبیله‌های مختلف برای بیعت با او و پشت کردن به پیمان قبلی خود، شتاب ورزیدند. داستان "پشت درهای بهشت" پیرامون زندگی پسر جوانی است که "موقع" نام دارد. در بحبوحه‌ی این اتفاقات، موقع در برابر پدرش ایستاده و آرزو دارد به سپاه امام حسین (ع) بپیوندد. وی در عین حال یکی از شاگردان خاص حبیب بن مظاهر (ع) است و زمانی که حبیب برای ملحق شدن به امام حسین (ع) تصمیم به ترک کوفه می گیرد، موقع با واقعیت رو به رو می‌گردد. 🖋📓🖋📓🖋📓🖋📓🖋📓 @p_Mahdavi
هدایت شده از اکران مردمی عمار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 حاج مهدی رسولی: از هیئات و حسینیه‌ها و مردم می‌خوام پای کار این فیلم بیان ... کمکی است برای آینده که ما از این تولیدات خیلی خیلی زیاد داشته باشیم که (بهش) احتیاج داریم 🔸 ثبت‌نام اکران فیلم سینمایی شور عاشقی، روایتی از کاروان اسرای کربلا از کوفه تا شام، در هیئات، مساجد و... : 🌐 ekranmardomi.ir/movie/love-passion ☎️ 02142795050 🎬 سینما انقلاب می‌خواهد🔻 eitaa.com/joinchat/1112277110C952842dfba
🔸 خواص عاشورایی: عبد اللّه بن مُسلم بن عقيل 💠عبد اللّه ، فرزند مسلم بن عقيل و مادرش رُقَيّه دختر امام على عليه السلام بود. سنّ او هنگام شهادت ، ۲۶ سال گفته شده است. روز عاشورا عبدالله نزد امام حسین آمد و اجازه میدان خواست. آن حضرت فرمود: هنوز از شهادت مسلم زمان زیادی سپری نشده و مصیبت او از خاطره‌ها فراموش نشده. دست مادرت را بگیر و از این صحنه دشوار بیرون برو. 🔺عبدالله عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت! من آن کسی نیستم که زندگی دنیای پست را بر حیات جاودانی ترجیح بدهم. تقاضای من این است که این جان ناقابلم را برای قربانی‌ات بپذیری! آن حضرت تقاضای او را پذیرفت و عبدالله قبل یا بعد ار علی اکبر (علیه السلام) عازم میدان شد. ♦️او در سه مرحله نزدیک به صد نفر را به هلاکت رساند. سپس عمرو بن صبیح، تیری به سوی وی پرتاب کرد. او دست خویش را بر پیشانی نهاد؛ آن تیر دست و پیشانی او را به هم دوخت که نتوانست از هم جدا کند. تیر دیگری به قلب وی زد و قلبش را شکافت. فردی دیگر نیزه‌ای به قلبش زد و او را به شهادت رساند. (دانشنامه امام حسین(علیه السلام)، ص۱۶۰-۱۶۱) ⚜@p_Mahdavi
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم (قسمت اول) ✅ آقاى حاج ميرزا محمد على گلستانه اصفهانى (ره) فرمودند: عموى من، آقا سيد محمد على (ره) براى من نقل كردند: ▫️ در زمـان مـا در اصـفهان شخصى به نام جعفر كه شغلش نعلبندى بود، بعضى حرفها را مى زد كه مـوجـب طـعـن و رد مـردم شـده بـود، مـثـل آن كه مى‌گفت: 🔸 با طى الارض به كربلا رفته ام. ▫️ يا مى‌گفت: 🔸 مردم را به صورتهاى مختلف ديده‌ام. ▫️ و يا 🔸 خدمت حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه) رسيده ام. ▫️ او هم به خاطر حرفهاى مردم، آن صحبتها را ترك نمود. تـا آن كه روزى براى زيارت مقبره متبركه تخت فولاد مى رفتم. در بين راه ديدم جعفر نعلبند هم به آن طرف مى رود. نزديك او رفتم و گفتم: 🔹 ميل دارى در راه با هم باشيم؟ ▫️گفت: 🔸 اشكالى ندارد، با هم گفتگو مى كنيم و خستگى راه را هم نمى فهميم. ▫️ قدرى با هم گفتگو كرديم، تا آن كه پرسيدم: 🔹 اين صحبتهايى كه مردم از تو نقل مى كنند، چيست؟ آيا صحت دارد يا نه؟ ▫️ گفت: 🔸 آقا از اين مطلب بگذريد. ▫️ اصرار كردم و گفتم: 🔹 من كه بى غرضم، مانعى ندارد بگويى. ▫️ گـفـت: 🔸 آقـا، مـن بيست و پنج بار، از پول كسب خود، به كربلا مشرف شدم و در همه سفرها، براى زيارتى عرفه مى‌رفتم. در سفر بيست و پنجم بين راه، شخصى يزدى با من رفيق شد. چند منزل كه بـا هـم رفـتـيم، مريض شد و كم كم مرض او شدت كرد، تا به منزلى كه ترسناك بود، رسيديم و به خاطر ترسناك بودن آن قسمت، قافله را دو روز در كاروانسرا نگه داشتند، تا آن كه قافله‌هاى ديگر برسند و جمعيت زيادتر شود. از طرفى حال زائر يزدى هم خيلى سخت شد و مشرف به موت گرديد. روز سوم كه قافله خواست حركت كند، من راجع به او متحير ماندم كه چطور او را با اين حال تنها بـگذارم و نزد خداى تعالى مسئول شوم؟ از طرفى چطور اين جا بمانم و از زيارت عرفه كه بيست و چهار سال براى درك آن، جديت داشته ام، محروم شوم؟ بالاخره بعد از فكر بسيار، بنايم بر رفتن شد، لذا هنگام حركت قافله، پيش او رفتم و گفتم: 🔹 من مى‌روم و دعا مى‌كنم كه خداوند تو را هم شفا مرحمت فرمايد. ▪️اين مطلب را كه شنيد، اشكش سرازير شد و گفت: 🔸 من يک ساعت ديگر مى‌ميرم، صبر كن، وقتى از دنـيا رفتم، خورجين و اسباب و الاغ من مال تو باشد، فقط مرا با اين الاغ به كرمانشاه و از آن جا هم هر طورى كه راحت باشد، به كربلا برسان. ▪️ وقتى اين حرف را زد و گريه او را ديدم، دلم به حالش سوخت و همان جا ماندم. قافله رفت و مدت زمانى كه گذشت، آن زائر يزدى از دنيا رفت. من هم او را بر الاغ بسته و حركت كردم. وقتى از كاروانسرا بيرون آمدم، ديدم از قافله هيچ اثرى نيست، جز آن كه گرد و غبار آنها از دور ديده مى شد. تـا يک فـرسخ راه رفتم، اما جنازه را هر طور بر الاغ مى‌بستم، همين كه مقدارى راه مى‌رفتم، مى‌افتاد و هيچ قرار نمى‌گرفت. با همه اينها به خاطر تنهايى، ترس بر من غلبه كرد. بالاخره ديدم، نمى‌توانم او را ببرم، حالم خيلى پريشان شد. همان جا ايستادم و به جانب حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) توجه نمودم و با چشم گريان عرض كردم: 🔹 آقا من با اين زائر شما چه كنم؟ اگر او را در اين بيابان رها كنم، نزد خدا و شما مسئول هستم. اگر هم بخواهم او را بياورم، توانايى ندارم. ▪️ نـاگهان ديدم، چهار نفر سوار پيدا شدند و آن سوارى كه بزرگ آنها بود، فرمود: 🔶 جعفر با زائر ما چه مى كنى؟ ▪️ عرض كردم: 🔷 آقا چه كنم، در كار او مانده ام! ▪️ آن سه نفر ديگر پياده شدند. يك نفر آنها نيزه اى در دست داشت كه آن را در گودال آبى كه خشك شده بود فرو برد، آب جوشش كرد و گودال پر شد. آن ميت را غسل دادند. بزرگ آنان جلو ايستاد و با هم نماز ميت را خوانديم و بعد هم او را محكم بر الاغ بستند و ناپديد شدند. مـن هم براه افتادم. ناگاه ديدم، از قافله اى كه پيش از ما حركت كرده بود، گذشتم و جلو افتادم. كـمـى گـذشت، ديدم به قافله اى كه پيش از آن قافله حركت كرده بود، رسيدم. و بعد هم طولى نكشيد كه ديدم به پل نزديك كربلا رسيده ام. در تعجب و حيرت بودم كه اين چه جريان و حكايتى است! ميت را بردم و در وادى ايمن دفن كردم. قـافله ما تقريبا بعد از بيست روز رسيد. هر كدام از اهل قافله مى پرسيد: 🔹 تو كى و چگونه آمدى! ▪️ من قضيه را براى بعضى به اجمال و براى بعضى مشروحا مى گفتم و آنها هم تعجب مى كردند. تا آن كه روز عرفه شد و به حرم مطهر مشرف شدم، ولى با كمال تعجب ديدم كه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى بينم، از قبيل: 🐺 گرگ، 🐖 خوك، 🐒 ميمون و غيره و جمعى را هم به صورت انسان مى ديدم! (ادامه دارد ...) 🏷 عجل الله تعالی فرجه @p_Mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 با عزاداری که همراه با انجام عمل حرام است، به امام حسین علیه‌السلام بی‌حرمتی می‌کنید و پا روی خون امام حسین علیه‌السلام می‌گذارید! 🏷 علیه السلام حجت الاسلام@p_Mahdavi
⭕️رحلت عالم و فقیه بزرگ اسلام "علامه حلی" 🔹حسن بن یوسف معروف به علامه حلی در ۶۴۸ ق در شهر حلّه عراق به دنیا آمد. سال های اولیه زندگی او با حملات وحشیانه مغولان به سرزمین های اسلامی همراه بود. او از محضر محقق حلی، خواجه نصیرالدین طوسی، سیدبن طاووس و ... استفاده کرد. سالها بعد او توانست با ارایه تصویری صحیح از تشیع، حاکم مغولیِ ایران، سلطان محمد خدابنده را به این مذهب مجذوب و باعث نشر مذهب اهل بیت علیهم السلام در سراسر ایران شود. 🔸دو بار دیدار علامه حلی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جزو داستان‌های مشهور درباره او است : ۱) روزی علامه حلی کتابی از یکی از علمای اهل سنت امانت گرفته بود تا از آن نسخه برداری کند، ولی نیمه شب خواب مانع نوشتن می‌شد. در حالت خواب و بیداری، امام زمان(عج) از علامه می‌خواهد که ادامه کار استنساخ را به او واگذار کند. علامه حلی پس از بیداری می‌بیند که نسخه‌برداری کتاب تمام شده است. ♦️۲) در یکی از سفرهای علامه حلی به کربلا، او در میان راه با سیّد عالمی همراه می‌شود. پس از مدتی گفتگو، از او سوال می‌کند که آیا در زمان غیبت کبری امکان ملاقات با امام عصر(عج) وجود دارد؟ و همزمان تازیانه از دستش می‌افتد. آن سید تازیانه را از زمین برداشته به علامه می‌دهد و جواب می‌دهد که چگونه ممکن نباشد در حالی که دست او هم‌اکنون در دست توست. 💠 شاگردان و آثار قلمی علامه بسیار زیاد است. سرانجام علامه حلی در ۲۱ محرم ۷۲۶ق در ۷۸ سالگی بدرود حیات گفت و در حرم مطهر امام علی(ع) مدفون گشت. (شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۵۷۱) ⚜️@p_Mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اگر بعد از آب خوردن به امام حسین علیه‌السلام سلام بدهید ... 🎙 حجت‌الاسلام @p_Mahdavi
عاقبت این شبِ تاریک سحر خواهد شد به رُخِ حضرتِ خورشید نظر خواهدشد میرسد نوبتِ آن روز که با وعده ی حق پسری منتقمِ خونِ پدر خواهد شد. بنویسید سرِ کوچه که یار آمدنی ست بعدِ پاییز و زمستان،بهار آمدنی ست. ✨شبت بخیر تمام دنیای من✨ ⚜@p_Mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ 💚 💝 🌷 کاش می‌شد یکبار از ته دل بگوییم ↫برای بدبختی و بیچارگی ما، نه ↫برای درمان دردهای ما، نه!!! ↫برای خوب شدن حال و اوضاع ما، نه! فقط برای دل تنگی ما بیا ...💔 دلمان برایت تنگ شده مهدی جان! اما اوضاع دل‌هایمان خرابتر از این حرف هاست ...💔 ⚜@p_Mahdavi
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم 🔘 قسمت دوم (آخر) ▪️... از شـدت وحشت برگشتم و مجددا قبل از ظهر مشرف شدم. باز مردم را به همان حالت مى‌ديدم. برگشتم و بعد از ظهر رفتم، ولى مردم را همان طور مشاهده كردم! روز بعد كـه رفتم، ديدم همه به صورت انسان مى‌باشند. تا آن كه بعد از اين سفر، چند سفر ديگر مـشرف شدم، باز روز عرفه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى ديدم و در غير آن روز، به همان صورت انسان مى‌ديدم. به همين جهت، تصميم گرفتم كه ديگر براى زيارتى عرفه مشرف نشوم. چون اين وقايع را براى مردم نقل مى كردم، بدگويى مى كردند و مى‌گفتند: 🔹 براى يك سفر زيارت، چه ادعاهايى مى‌كند. ▪️ لذا من، نقل اين قضايا را به كلى ترك كردم، تا آن كه شبى با خانواده ام مشغول غذا خوردن بوديم.🍳🍚 صـداى در بـلند شد، وقتى در را باز كردم، ديدم شخصى مى فرمايد: 🔸 حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه) تو را خواسته اند. ▪️ بـه هـمـراه ايشان رفتم، تا به مسجد جمعه رسيدم. ديدم آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه) در محلى كه منبر بسيار بلندى در آن بود، بالاى منبر تشريف دارند و آن جا هم مملو از جمعيت است. آنها عمامه داشتند و لباسشان مثل لباس شوشترى ها بود. به فكر افتادم كه در بين اين جمعيت، چطور مى توانم خدمت ايشان برسم، اما حضرت به من توجه فرمودند و صدا زدند: 🔶 جعفر بيا. ▪️ من رفتم و تا مقابل منبر رسيدم. فرمودند: 🔶 چرا براى مردم آنچه را كه در راه كربلا ديده اى نقل نمى كنى؟ ▪️ عرض كردم: 🔷 آقا من نقل مى‌كردم، از بس مردم بدگويى كردند، ديگر ترک نمودم. ▪️ حضرت فرمودند: 🔶 تو كارى به حرف مردم نداشته باش، آنچه را كه ديده اى نقل كن تا مردم بفهمند ما چه نظر مرحمت و لطفى با زائر جدمان حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) داريم. ⬅ «برکات حضرت ولی عصر (عج)» اثر سید جواد معلم عجل الله تعالی فرجه @p_Mahdavi
🌷 ميرزا محمد تقی اصفهانی مؤلف کتاب ارزشمند مکیال المکارم به نقل از یکی از صالحین گوید که حضرت حجت بن الحسن فرموده باشند: 🍃 إنّی لَأدعو لِکلّ مُؤمِنٍ يذكرُ مُصيبةَ جَدّی الشهيدِ، ثمّ يَدعُو لِی بِتَعجيلِ الفَرَجِ وَالتأییدِ 🍃 🌾 من دعاگوی هر مؤمنى هستم که مصیبت جد شهيدم را یاد کند و پس از آن برای تعجیل فرج و تائید من دعا کند 🌾 📔 مكيال المكارم، جلد٢، صفحه٣٩ ⚜@p_Mahdavi
🔸 خواص عاشورایی: اَدهَم بن اُمیّه بصری 🔻 ادهَم فرزند اُمیه از جمله دعوت کنندگان به امامت امام حسین علیه السلام به شمار می آید . پدر او یکی از یاران و راویان حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و از بزرگان شیعه در بصره بود. 🔺از امام باقر علیه السلام نقل شده که وی از شیعیان بصره بود و در جلسات منزل بانوی شیعی، ماریه دختر منقذ عبدی که از شیعیان فعال بصره بود، حاضر می شد. آن خانه محل تجمع دوست داران اهل بیت علیهم السلام بود. 🔹امام حسین علیه السلام نامه ای خطاب به بزرگان شیعه در بصره نوشت و آنها را به یاری خود دعوت کرد. اهالی بصره دعوت امام علیه السلام را پذیرفتند و ادهم بن امیه نیز یکی از دعوت کنندگان بود. ♻️ پس از دستگیری تعدادی از شیعیان بصره توسط ابن زیاد، ادهم همرته با یزید بن ثُبیط و پسرانش از بصره خارج شد و در مسیر کوفه به امام ع ملحق شد و تا کربلا همراه ایشان بود. او در روز عاشورا در حمله اول در ۴۵ سالگی به شهادت رسید. (اخبار الطوال؛ص۲۸۰_ تاریخ طبری ج۵ص۳۸۵) ⚜@p_Mahdavi