eitaa logo
صالحین حضرت ام کلثوم س
148 دنبال‌کننده
5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
129 فایل
اطلاع رسانی برنامه ها و گزارشات پایگاه ام‌کلثوم س @yazahra_202
مشاهده در ایتا
دانلود
صعود چهل ساله: https://digiform.ir/soudechehlsalehhazratezeinab لینک ورود به مسابقه 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۶۱ قرآن کریم ( آیات ۸۴ تا ۹۱ سوره مبارکه آل‌عمران)  🍃🌹🍃 🌺 امام صادق (ع) می‌فرماید: «اَلقُرآنُ عَهدُ اللهِ اِلی خَلقِهِ فَقَد یَنبَغی لِلمَرءِ المُسلِمِ اَن یَنظُرَ فی عَهدِه وَ اَن یَقرَأَ مِنهُ فی کُلِّ یَومٍ خَمسینَ آیَةً» قرآن پیمان خداوند است با بندگانش، شایسته آن است که انسان مسلمان در پیمان خود نظر کند و هر روز پنجاه آیه از آن را بخواند. (اصول کافی ۲/۶۰۹) 🎙 استاد: مرحوم منشاوی 🆔 @P_omkolsoum99
࿐᪥•❣﷽❣•᪥࿐ ✨ 🌹امام حسن (علیه السلام)⇩ : ↫✔️آنچه را از دنیا طلبیده ای و بدان نرسیده ای ، به منزله آن پندار که هرگز به " اندیشه ات" خطور نکرده است.👌 📖میزان الحکمه / جلد3 صفحه68 🆔 @P_omkolsoum99
📜توسل روزانه حاج قاسم سلیمانی چه بود؟ جواد تاجیک: «من یک بار به صورت اتفاقی ایشان را در فرودگاه مهرآباد دیدم و از خود حاج قاسم این سوال را پرسیدم. ایشان جواب دادند: من روزی نیست که به شهدا توسل نکنم و روزی نیست که یاد شهدا در دل من زنده نشود! گفتم بیشتر با کدام شهید مأنوس هستید؟ گفت: شهید حاج قاسم میرحسینی… هر جا گره به کارم می‌افتد به حاج قاسم میرحسینی توسل می‌کنم.» 🆔 @P_omkolsoum99
(۸) حضرت آیت الله خامنه‌ای مدظله العالی: "شهادت دکتر شهریاری، به جامعه علمی کشور آبرویی داد؛ شهادت این شخصیت برجسته و مورد قبول، به دشمن نشان داد که در محیط علمی جمهوری اسلامی، اینجور شخصیت‌ها و انگیزه‌هایی وجود دارد." 🔵 شهید مجید شهریاری مدرس دانشگاه، فیزیک‌دان و دانشمند هسته‌ای ایرانی بود، که در آذرماه ۱۳۸۹ ترور شد. وی دانش‌آموخته کارشناسی مهندسی الکترونیک از دانشگاه صنعتی امیرکبیر، کارشناسی ارشد مهندسی هسته‌ای از دانشگاه صنعتی شریف و دکتری علوم و تکنولوژی هسته‌ای از دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود. شهریاری استاد دانشگاه شهید بهشتی و از کارکنان سازمان انرژی اتمی ایران بود. 🔶 از جمله طرح های مهم شهریاری ، طراحی تئوریک مربوط به ساخت نسل جدید راکتورهای هسته ای بود که بازتاب زیادی در مراکز علمی جهان داشت. او همچنین از جمله کارشناسان ارشد مبارزه با ویروس رایانه ای استاکس نت بود تولد: ۱۶ آذر ۱۳۴۵ زنجان شهادت : ۸ آذر ۱۳۸۹ تهران ، ترور نصب یک بمب انتحاری دستی توسط یک موتورسوار در بزرگراه ارتش تهران (توسط رژیم صهیونیستی و باهمکاری اطلاعاتی منافقین) شادی روحش برمحمد وآل او صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🇮🇷https://eitaa.com/nokhbeganejavan ارسال عکس نوشته به سایردوستان وانتشار درسایرفضاهای مجازی فراموش نشود،باتشکر ازهمراهی شما 🆔 @P_omkolsoum99
⤴️⤴️⤴️ ✅ همان لحظه ماجرا را نشان دادند. در دهه هشتاد و بعد از نابودی صدام بنده چندین بار توفیق یافتم که به سفر کربلا بروم. در یکی از این سفرها یک پیرمرد کر و لال در کاروان ما بود. مدیر کاروان به من گفت: میتوانی این پیرمرد را مراقبت کنی و همراه او باشی؟ من هم مثل خیلی های دیگر دوست داشتم تنها به حرم بروم و با مولای خود خلوت داشته باشم اما با اکراه قبول کردم. کار از آنچه فکر میکردم سخت تر بود. این پیرمرد هوش و حواس حسابی نداشت. او را کاملا مراقبت میکردم. اگر لحظه ای او را رها میکردم گم میشد. ☂خلاصه تمام سفر کربلای ما تحت الشعاع حضور این پیرمرد شد. این پیر مرد هر روز با من به حرم می آمد و برمیگشت. حضور قلب من کم شده بود. چون باید مراقب پیرمرد می بودم. روز آخر قصد خرید یک لباس داشت. فروشنده وقتی فهمیدکه او متوجه نمیشود، قیمت را چند برابر گفت.من جلو آمدم و گفتم: چی داری میگی؟ این آقا زائر مولاست. چرا اینطوری قیمت میدی؟ این لباس قیمتش خیلی کمتره. خلاصه اینکه من لباس را خیلی ارزانتر برای پیرمرد خریدم. باهم از مغازه بیرون آمدیم. من عصبانی و پیرمرد خوشحال بود. با خودم گفتم: عجب دردسری برای خودمون درست کردیم. این دفعه کربلا اصلا به ما حال نداد. یکباره دیدم پیرمرد ایستاد رو بحرم برای من دعا کرد. جوان پشت میز گفت: به دعای این پیرمرد آقا امام حسین علیه السلام شفاعت کردند و گناهان پنج سال تو را بخشیدند💥 باید در آن شرایط قرار میگرفتید تا بفهمید چقدر از این اتفاق خوشحال شدم. صدها برگه در کتاب اعمال من جلو رفت. اعمال خوب این سالها همگی ثبت شد و گناهانش محو شده بود ♨️ آزار مومن در دوراج جوانی در پایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشتم. روزها و شبها با دوستانمان با هم بودیم. شبهای جمعه همگی در پایگاه بسیج دور هم جمع بودیم و بعد از جلسه قرآن، فعالیتهای نظامی و گشت و بازرسی و ... داشتیم. در پشت محل پایگاه بسیج، قبرستان شهرستان ما قرار داشت ماهم بعضی وقتها دوستان خودمان را اذیت می کردیم! البته تاوان تمام این اذیتها را در آنجا دادم. برخی شبهای جمعه تا صبح در پایگاه حضور داشتیم. یک شب زمستانی برف سنگینی آمده بود. یکی از رفقا گفت: کی جرأت داره الان بره تا ته قبرستون و برگرده؟! گفتم: این که کاری نداره. من الان میرم. او هم به من گفت: باید یه لباس سفید بپوشی! من سرتا پا سفید پوش شدم و حرکت کردم. خس خس صدای پای من روی برف از دور هم شنیده میشد. من به سمت انتهای قبرستان رفتم! اواخر قبرستان که رسیدم صوت قرآن شخصی را از دور شنیدم! ☘یک پیرمرد روحانی که از سادات بود شبهای جمعه تا سحر در انتهای قبرستان و در داخل یک قبر مشغول تهجد و قرائت قرآم میشد. فهمیدم که رفقا میخواستند با این کار با سید شوخی کنند. میخواستم برگردم اما با خودم گفتم: اگه الان برگردم رفقا من را متهم به ترسیدن میکنند. برای همین تا انتهای قبرستان رفتم. 💤 هرچه صدای پای من نزدیکتر میشد صدای قرائت قرآن سید هم بلندتر میشد! از لحن او فهمیدم که ترسیده ولی به مسیر ادامه دادم. تا اینکه به بالای قبری رسیدم که او در داخل آن مشغول عبادت بود. یکباره تا مرا دید فریادی زدو حسابی ترسید. من هم که ترسیده بودم پا بفرار گذاشتم. پیرمرد سید رد پای مرا در داخل برف گرفت و دنبال من آمد. وقتی وارد پایگاه شد حسابی عصبانی بود. من هم ابتدا کتمان کردم اما بعد از او معذرت خواهی کردم. او هم با ناراحتی بیرون رفت. حالا چندین سال بعد از این ماجرا در نامه عملم حکابت آن شب را دیدم. نمیدانید چه حالی بود وقتی گناه یا اشتباهی را در نامه عملم میدیدم خصوصا وقتی کسی را اذیت کرده بودم از درون عذاب می کشیدم. از طرفی در این مواقع باد سوزان از سمت چپ وزیدن میگرفت طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن داغ میشد! 🔥وقتی چنین اعمالی را مشاهده میکردم، به گونه ای آتش را در کنار خودم میدیدم که چشمانم دبگر تحمل نداشت. همان موقع دیدم که آن پیر مرد سید که چند سال قبل مرحوم شده بود از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت. سید به آن جوان گفت: من از این مرد نمیگذرم. او مرا اذیت کرد. او مرا ترساند. من هم رو به جوان کردم و گفتم: بخدا نمیدونستم که سید داخل قبر داره عبادت میکنه. جوان رو به من گفت: اما وقتی نزدیک شدی فهمیدی که ایشون داره قرآن میخونه. چرا همون موقع برنگشتی؟ دیگه حرفی برای گفتن نداشتم. خلاصه پس از التماسهای من ثواب دو سال عبادت های مرا برداشتند و در نامه عمل سید قرار دادند تا از من راضی شود.دو سال نمازی که بیشتر به جماعت بود. دو سال عبادت را دادم به خاطر اذیت و آزار یک مومن!!! 📚 ادامه دارد... 🆔 @P_omkolsoum99
⤴️⤴️⤴️ ✨ اینجا بود که یاد حدیث امام صادق علیه السلام افتادم که فرمودند: حرمت مومن حتی از کعبه بالاتر است.¹ 📑 در لابلای صفحات اعمال خودم به یک ماجرای دیگر از آزار مومنین برخوردم. شخصی از دوستانم بود که خیلی با هم شوخی میکردیم و همدیگر را سر کار میگذاشتیم. یکبار در یک جمع رسمی با او شوخی کردم و خیلی بد او را ضایع کردم. ❌ خودم هم فهمیدم کار بدی کردم برای همین سریع از او معذرت خواهی کردم. او هم چیزی نگفت. گذشت تا روز آخر که می خواستم برای عمل جراحی به بیمارستان بروم. دوباره به همان دوست دوران جوانی زنگ زدم و گفتم: فلانی من خیلی به تو بد کردم. یکبار جلو جمع تو رو ضایع کردم. خواهش میکنم من رو حلال کن. من ممکنه از این بیمارستان برنگردم. بعد در مورد عمل جراحی گفتم و دوباره بهش التماس کردم تا اینکه گفت: حلال کردم. ان شاءالله که سالم و خوب بر می گردی. 📩 آن روز در نامه عملم همان ماجرا را دیدمـ جوان پشت میز گفت: این دوست شما همین دیشب از شما راضی شد. اگر رضایت او را نمیگرفتی باید تمام اعمال خوب خودت رو میدادی تا رضایتش را کسب کنی، مگه شوخیه آبروی یک مومن رو بردی. بعد اشاره به مطلبی از رسول گرامی اسلام ص نمود که فرمودند: روزی آن حضرت به کعبه نگاه کردند و فرمودند: « ای کعبه! خوشا بحال تو خداوند چقدر تو را بزرگ و حرمتت را گرامی داشته! به خدا قسم حرمت مومن از تو بیشتر است، زیرا خداوند تنها یک چیز را از تو حرام کرده، ولی از مومن سه چیز را حر ام کرده: مال،جان و آبرو، تا کسی به او گمان بد نبرد»² ¹. خصال صدوق ج۱ص۲۷ ². روضة الواعظین ج۲ص۲۹۳ 💠 حسینیــه میخواستم بنشینم و همانجا زار زار گریه کنم. برای یک شوخی بی مورد دوسال عبادتهایم را دادم. برای یک غیبت بی مورد بهترین اعمال من محو میشد. چقدر حساب خدا دقیق است. چقدر کارهای ناشایست را بحساب شوخی انجام دادیم و حالا باید افسوس بخوریم. در این زمان جوان پشت میز گفت: شخصی اینجاست که چهار ساله منتظر شماست این شخص اعمال خوبی داشته و باید به بهشت برزخی برود، اما معطل شماست. با تعجب گفتم: از کی حرف میزنی؟ یکی از پیرمردهای امنای مسجدمان را دیدم که در مقابلم و در کنار همان جوان ایستاده. خیلی ابراز ارادت کرد و گفت: کجایی؟چند ساله منتظر تو هستم. 🤝 بعد از کمی صحبت این پیرمرد ادامه داد: زمانی که شما در مسجد و بسبج مشغول فعالیت فرهنگی بودید تهمتی را در جمع بشما زد. برای همین آمده ام که حلالم کنید. آن صحنه برایم یاد آوری شد. من مشغول فعالیت در مسجد بودم. کارهای فرهنگی بسیج و ... این پیرمرد و چند نفر دیگر در گوشه ای نشسته بود. بعد پشت سر من حرفی زد که واقعیت نداشت. او به من تهمت زد. البته حرف خاصی هم نبود. او فقط نیت ما را از این کارها زیر سوال برد. عجیب تر اینکه زمانی این تهمت را به من زد که من ابتدای حضورم در بسیج بود و نوجوان بودم!! ☺️ آدم خوبی بود. اما من نامه اعمالم خیلی خالی شده بود. به جوان پست میز گفتم: درسته ایشون آدم خوبی بوده من همینطوری از ایشون نمیگذرم. هر چه میتوانی ازش بگیر. نامه اعمال من خالیه. تازه معنای آیه ۳۷ سوره عبس را فهمیدم « هر کسی (در روز جزا برای خودش) گرفتاری دارد و همان گرفتاری خودش برایش بس است و مجال این نیست که به فکر کس دیگری باشد.» 🌷 جوان هم رو به من کرد و گفت: این بنده خدا یک وقف انجام داده که خیلی با برکت بوده و ثواب زیادی برایش می آید. او یک حسینیه را در شهرستان شما خالصانه برای رضا خدا ساخته که مردم از آنجا استفاده میکنند. اگر بخواهی ثواب کل حسینیه اش را از او میگیرم و در نامه اعمال شما میگذارم تا او را ببخشی. با خودم گفتم: ثواب ساخت یک حسینیه بخاطر یک تهمت؟! خیلی خوبه. بنده خدا این پیرمرد خیلی ناراحت و افسرده شد، اما چاره ای نداشت. ثواب یک وقف بزرگ را بخاطر یک تهمت داد و رفت به سمت بهشت برزخی. 🕌 برای تهمت به یک نوجوان یک حسینیه را که با اخلاص وقف کرده بودداد و رفت! اما تمام حواس من در آن لحظه به این بود که وقتی کسی بخاطر تهمت به یک نوجوان یک چنین خیراتی را از دست میدهد، پس ما که هر روز و شب پشت سر دیگران مشغول قضاوت کردن و حرف زدن هستیم چه عاقبتی خواهیم داشت؟! ما که براحتی پشت سر مسئولین و دوستان و آشنایان خودمان هرچه میخواهیم میگوئیم... 💫 باز جوان پشت میز به عظمت آبروی مومن اشاره کرد و آیه ۱۹ سوره نور را خواند: « کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان رواج یابد برای آنان در دنیا و آخرت عذابی دردناکی است...» امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه میفرماید: هر کس آنچه را درباره مومنی ببیند یا بشنود، برای دیگران بازگو کند از مصادیق این آیه است. 📚ادامه دارد... 🆔 @P_omkolsoum99
سیاست کثیف اینترنشنال سعودی ⛔️رسانه سعودیِ اینترنشنال با تقطیع سخنان رئیسی در اجلاس اِکو مدعی شده که وی برای صادرات آب به کشورهای عضو اکو اعلام آمادگی کرده است. ⭕️این در حالی است که رئیسی در سخنان خود در این اجلاس گفته علاقمندیم پروژه‌های انتقال آب برای کشورهای متقاضی از جمله ایران در دستور کار اکو قرار بگیرد. 🆔 @P_omkolsoum99
در روز نیروی دریایی ارتش، یادی هم کنیم از کودک بندرعباسی که این کودک را در یک تکه کائچو میگذارند تا کنار دریا بازی کند اما بخاطر بی توجهی خانواده، آب کودک را با خود میبرد و بچه های نیروی دریایی ارتش اون رو لب مرز دریایی امارات پیدا میکنن و بر میگردونن. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐هفتم آذر روز نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مبارک. 💐💐💐💐💐💐 درود و تحیت خداوند بر دریادلان شجاع ارتش که آوازه اقتدارشان جهانی شده است. 💙💙💙💙💙 رحمت و رضوان الهی بر فرمانده شجاع و وطن دوست ناوچه پیکان در دوران دفاع مقدس شهید عزیز محمد ابراهیم همتی . ❤️❤️❤️❤️❤️ 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۶۲ قرآن کریم ( آیات ۹۲ تا ۱۰۰ سوره مبارکه آل‌عمران)  🍃🌹🍃 🌺 امام علی (ع) می‌فرمایند: «اَلبَیتُ الَّذی یُقرَآُ فیهِ القُرآنُ وَ یُذکَرُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فیهِ تَکثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحضُرُهُ المَلائِکةُ وَ تَهجُرُهُ الشَّیاطینُ» خانه‌ای که در آن قرآن خوانده شود و خدا را به یاد آرند، برکتش فزونی یابد و فرشتگان به آن خانه درآیند و شیاطین از آن دوری جویند. (اصول کافی ۲/۶۱۰) 🎙 استاد: مرحوم منشاوی 🆔 @P_omkolsoum99
࿐᪥•❣﷽❣•᪥࿐ 🌺 ✍امام باقر (علیه السلام)⇩ : حضرت باقر (ع) در مورد آیه: أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا « فرقان: آیه ۷۶٫» فرمود : ↫✔️ منظور از غرفه بهشت است به بهشت میرسند بواسطه صبرى که بر فتنه ‏هاى دنیا میکنند.👌💯 📚 {بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۱۶۵  } 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید. 🔸حجت الاسلام رفیعی: 🔹در شهری رفتم تا برای هزار جوان سخنرانی کنم تا نماز بخوانند. گفتم من سخنرانی نمی‌کنم خودتان بگویید علت این‌که نماز نمی‌خوانید چیست؟ 🔹عوامل را گفتند من روی کاغذ آوردم. ۵۰ عامل شد، جالب است در این ۵۰ عامل یکی نگفت من خدا را قبول ندارم ! 🔸یکی گفت برای بداخلاقی شما آخوندها و شخصی هم گفت برای اختلاس برخی سیاستمداران و شخصی گفت چون گزینش قبول نشدم! 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۶۲ قرآن کریم ( آیات ۱۰۱ تا ۱۰۸ سوره مبارکه آل‌عمران)  🍃🌹🍃 🌺 پیامبر (ص) می‌فرمایند: «اِذا اَحَبَّ اَحَدَکُم اَن یُحَدِّثَ رَبَّهُ فَلیَقرَءِ القُرآنَ» هرگاه یکی از شما دوست بدارد با پروردگارش سخن بگوید، قرآن بخواند. (کنزالعمال ۱/۵۱۰) 🎙 استاد: مرحوم منشاوی 🆔 @P_omkolsoum99
࿐᪥•❣﷽❣•᪥࿐ 💥 ✍امام رضا (علیه السلام)⇩ : ⛔️"الصَّغائرُ مِنَ الذنوبِ طُرُقٌ إلى الکبائرِ، ومَن لَم یخَفِ اللّهَ فِی القَلیلِ لَم یخَفهُ فِی الکثیرِ." ♨️گناهان کوچک، راه هایى به سوى گناهان بزرگ اند و کسى که از خداوند در اندک، ترس نداشته باشد، در زیاد نیز از او نمى ترسد.❌ 📚{عیون أخبار الرضا(ع) ج۲ ص۱۸۰ ح۴} 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜حاج قاسم سلیمانی: کجا چنین اخلاصی پیدا می‌کنید؟ کدوم فرزند، به این سادگی جان خودش رو برای پدر و مادرش میدهد؟ آنها برای ما دادند! برای همه ی پدر و مادرهای ایران! برای همه ی خواهر و برادرهای ایران! برای همه ی ایرانی ها جان خودشان را دادند. لذا اگر عرض میکنم که باید در هر خانه ی ایرانی، یک تصویر باشد، این حداقل احترام است. 🆔 @P_omkolsoum99
🔻 : پرچم مبارزه‌اى كه برافراشت، هيچگاه برزمين نيفتاد... خون او، راه پيكار با ظلم و استكبار را نشان میدهد و آرمان و سياستش درجهت زندگى استقلالى وبدون چشم‌داشت از قدرتهاى خارجى، هم اكنون سرمشق خدمتگزاران جمهورى اسلامىست. 🔺️ شعار مردم، بازتاب فرياد تاريخى مدرس است. 🗓سالگرد شهید مدرس 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید. قابل تامل و توجه برخی مسئولین: توصیه پیامبر اکرم به جناب ابوذر: من جنابعالی را در مدیریت ضعیف میبینم شما انسان ضعیفی هستید مواظب باش حتی بر دو نفر هم ریاست نکنی چون نمی‌توانی کار آنها را به سامان برسانی.
⤴️⤴️⤴️ ‌﷽ ‌♡صدقه 🌅 در میان روزهایی که بررسی اعمال آنها انجام شد یکی از روزها برای من خاطره ساز شد. چون در آن وضعیت ما به باطن اعمال آگاه میشدیم. 💢 یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را میفهمیدیم. چیزی که امروزه به اسم شانس بیان می شود اصلا آنجا مورد تأیید نبود بلکه تمام اتفاقات زندگی بواسطه برخی علت ها رخ میداد. 🚸 روزی در دوران جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو به شب رسید، نمی دانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم. بیشتر نیروها خسته بودند و با اذیت کردن آنها را از خواب بیدار میکردیم! برای همین یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند. شب دوم اردو بود که باز هم بقیه را اذیت کردیم و سریع برگشتیم چادر خودمان که بخوابیم. البته بگذریم از اینکه هر چه ثواب و اعمال خیر داشتیم بخاطر این کارها از دست دادم! ⛺️وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده! 😴 من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو برای خودم یک رختخواب قشنگ درست کرده بودم . چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچه ها می خواهد من را اذیت کند، لذا همینطور که پوتین پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم! 😲 یکباره دیدم حاج آقا ... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفته و داد میزد: کی بود؟ چی شد؟ وحشت کردم سریع از چادر آمدم بیرون بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه ها برای اینکه من رو اذیت کنن به حاج آقا گفتن که این جای حاضر و آماده برای شماست! 💓 اما لگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش! حاج آقا آمد از چادر بیرون و گفت: الهی پات بشکنه، مگه من چیکار کردم که اینجوری لگد زد؟ 😪 اومدم جلو و گفتم: حاج آقا غلط کردم ببخشید. من با کسی دیگه شمارو اشتباه گرفتم. اصلا حواسم نبود که پوتین پام کردم و ممکنه ضربه شدید باشه. خلاصه اون شب خیلی معذرت خواهی کردم. بعد به حاج آقا گفتم: شرمنده، شما برید بخوابید من میرم تو ماشین میخوابم فقط با اجازه بالش خودم رو بر میدارم. 🦂 چراغ برداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو برداشتم دیدم یک عقرب به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار داره! حاج آقا هم اومد داخل و هر طوری بود عقرب رو کشتیم. حاجی نگاهی به من کرد و گفت: جون من رو نجات دادی، اما بد لگدی زدی، هنوز درد دارم. من هم رفتم توی ماشین خوابیدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم. 🥋 همان شب من در حین تمرین در باشگاه ورزش های رزمی پایم شکست. اما نکته جالب توجه این بود که ماجرای آن روز در نامه عمل من کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود. جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب مامور بود که ترا بکشد. اما صدقه ای که آن روز دادی مرگ تو را به عقب انداخت! 🎞 همان لحظه فیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. عصر همان روز خانم من زنگ زد و گفت: فلانی که همسایه ماست، خیلی مشکل مالی داره هیچی برا خوردن ندارن اجازه میدی از پولهایی که کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم؟ گفتم: آخه این پولها رو گذاشتم برا خرید موتور اما عیب نداره هر چقدر میخوای بهشون بده. جوان گفت: صدقه مرگ تو را عقب انداخت اما آن روحانی که لگد خورد ایشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را میخورد. ولی به نفرین ایشان پای توهم در روز بعد شکست. بعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد و آیه ۲۹ سوره فاطر را خواند: « کسانی که کتاب الهی را تلاوت میکنند و نماز را برپا می دارند و از آنچه به آنها روزی داده ایم پنهان و آشکار انفاق میکنند تجارت(پرسودی) را امید دارند که نابودی و کساد در آن نیست» ✨ یا حدیثی که امام باقر علیه السلام فرموده اند: صدقه دادن هفتاد بلا از بلاهای دنیا را دفع میکند و صدقه دهنده از مرگ بد رهایی میابد. البته این نکته را باید ذکر کنم که من در آنجا مدت عمر خود را دیدم که چیز زیادی از آن نمانده بود. اما به من گفته شد که صدقات، صله رحم، نماز جماعت، و زیارت اهل بیت علیهم السلام و حضور در جلسات دینی و هر کاری که برای رضای خدا انجام دهی جزو عمرت حساب نشده و باعث طولانی شدن عمر می گردد. ♢ ادامه دارد... 📚 🆔 @P_omkolsoum99
توجه توجه توجه مژده به ورزشکاران عزیز برگزاری مسابقات هفته بسیج به شرح ذیل میباشد. چوب کشی در وزن ۶۰ ، ۷۰ و ۸۵ کیلو رده سنی (۱۸ سال به بالا) هفت سنگ رده سنی ازاد هزینه ورودی شرکت در مسابقه نفری ده هزار تومان 🥰🥰 جمعه :۱۴۰۰/۰۹/۱۲ زمان: ساعت ۱۵ تا ۱۹ مکان:سالن شهرداری ابوزیداباد جهت ثبت نام به این شماره در واتسام پیام بدهید ۰۹۱۳۳۶۴۵۹۹۰ نخودی در این مراسم از شهردار محترم مهندس قندی، شوراهای محترم شهرما و حوزه بسیج خواهران و ارگانهای مربوطه به نفرات برتر جوایزی همراه با لوح و مدال تقدیم میشود☺☺ بشتابید که وقت نداریم😉😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا