❣عشق رنگین❣
#قسمت_بیستم
چشام راباز کردم,درکی از اطرافم نداشتم,چادرم روصورتم افتاده بود وخبری ازکیفم هم نبود, از زیرچادر دوتامردراجلوی ماشین میدیدم,سرم را چرخاندم ,ساره راکنارم درخواب ناز دیدم,یکی ازمردها متوجه حرکت سرم شود وگفت:اشکان نکنه یه وقت بیدار شن؟؟یکیشون داره تکون میخوره هااا
اشکان:نه بابا خیالت راحت بااون داروی خواب اوری که بهشون تزریق کردیم ,قولت میدهم تاخود امارات خواب باشن
امارااااات!!!!
وای خدای من این چی داشت میگفت,امارات برای چی؟؟اخه باچه جراتی این کارمیکنن..
حالا چه جوری خودم رانجات بدهم,الان چه مدت میگذره,به نظرمیومد ظهرباشه ,اما ما الان کجاییم؟بقیه ی دخترا چی شدن؟؟اینا چه نقشه ای توسرشونه؟؟خدای من,بابا ومامانم....یعنی الان چه خبره خونمون؟؟
هزارتا فکر از ذهنم میگذشت ,اما سعی میکردم کوچکترین حرکتی نکنم ,تامتوجه هوشیاری من نشن.
درهمین حین موبایل اشکان زنگ زد...
اشکان:الوووو,شما کجایین؟چراازصبح جواب نمیدین؟؟
به بندر رسیدین؟
ما نزدیکیم,سعی کنید طوری رفتارکنید تا جنسا شک نکن...خیابان صیاد منتظرم باشین تاباهم بریم اسکله وسوار کشتی بشیم...
وای خدای من اینا چقددد پست هستند,حالا فهمیدم چه نقشه ای تو سرشون هست ,از دخترا به نام(جنس) اسم میبرند وقراره بافروششون به شیخای عربی خودشون به نوایی برسن,من بدبختتتت چکارکنم..
خدااااا حق من نیست اینجور تباه بشم...پیش خودم شروع کردم به خواندن زیارت عاشورا تا یک راهی برام باز بشه ,من به معجزات خواندن زیارت عاشورا ایمان دارم...
#ادامه دارد....
#عشق_رنگین
#داستان
💦⛈💦⛈💦⛈
#پایگـــاه_بسیج_سیداحمدخمینی_خنداب
#کانون_فرهنگی_هنری_امام_خامنه_ای_مدظله_العالی
#ماراهمراهی_بفرمایید🙏
----------------------------------
🆔 @p_seyedahmad
🌸🕊🌸 🌿🌺🌿
4_5979064117820915714.mp3
17.16M
🎤حجت الاسلام #استاد_مومنی
📝نکاتی از زیارت جامعه کبیره منقول از #امام_هادی علیه السلام
🕌 حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
🔈#سخنرانی
╔═════════🌸🕊══╗
🌸🕊🌸 🌿🌺🌿
#پایگـــاه_بسیج_سیداحمدخمینی_خنداب
#کانون_فرهنگی_هنری_امام_خامنه_ای_مدظله_العالی
#ماراهمراهی_بفرمایید🙏
----------------------------------
🆔 @p_seyedahmad
╚══🌸🕊═════════╝
شکل باطنی حسادت.mp3
10.64M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #دکتر_انوشه
• وقتی از محبت عزیزمون به دیگران، در فشار حسادت قرار میگیریم، چه اتفاقاتی در نفس ما میفته؟
• شکل باطنی ما چه تغییراتی میکنه؟
#پایگـــاه_بسیج_سیداحمدخمینی_خنداب
#کانون_فرهنگی_هنری_امام_خامنه_ای_مدظله_العالی
#ماراهمراهی_بفرمایید🙏
----------------------------------
🆔 @p_seyedahmad
🌸🕊🌸 🌿🌺🌿
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺
🍂 حریم میان خود و نامحرم را رعایت کنید. 🍂
🔶وَلَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّي يُصْدِرَ الرِّعَاء وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ
(قصص/۲۳)
🍁زمانی که موسى(علیه السلام) به چاه آب مدين رسيد، گروهى از مردم را در اطراف آن ديد كه به سيراب كردن چهار پايان خويش مشغولند و در كنار آنان به دو زن برخورد كه مراقب بودند تا گوسفندانشان با گوسفندان ديگر مخلوط نشوند.
پس موسى جلو رفته و به آنان گفت: منظور شما از اين كناره گيرى چيست؟ گفتند: ما براى پرهيز از اختلاط با مردان، گوسفندان خود را آب نمى دهيم تا اين كه همه ى چوپانان خارج شوند و حضور ما در اين جا براى آن است كه پدر ما پيرمردى كهنسال است.
✅بنابراین؛
⚡️حريم ميان زن و مرد يك ارزش است كه دختران شعيب آن را مراعات مى كردند.
⚡️گفتگوى مرد با زن در صورت لزوم مانعى ندارد. اما باید سعى كنيم در حرف زدن با نامحرم، خلاصه سخن بگوييم: «ما خَطبُكما»
⚡️كار زن در خارج از منزل اشكالى ندارد، به شرط آنكه:
الف: زن در محيط كار، تنها نباشد. «امرأتين»
ب: با مردان اختلاطى نداشته باشد. «من دونهم - لانسقى حتّى يصدر الرّعاء»
ج: مردى كه توان كار داشته باشد، در خانواده نباشد. «أبونا شيخ كبير»
#سبک_زندگی_قرآنی
@@@
🌺پاسخ به یک شبهه :🌺
🍂بعضیها میگن مسلمونا همش دارن آرزوی مرگ برای دیگران میکنن.
✅پاسخ این شبهه در سوره مبارکه حمد هست.
⚡️مسلمونا حداقل روزی ده بار توی نماز و در سوره حمد، برای همه ی انسانهای دنیا دعا میکنن:
اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ
⚡️کدام مکتبی اینگونه برای همه ی انسانها فارغ از هر نژاد و مکان و..... آرزوی سعادت می کند.
🔸بدیهی است که لازمه ی این آرزو، برداشتن موانع از سر راه سعادت انسانهای عالمه.
پس اگر در جایی برای عده ای طلب مرگ می کنند در راستای همان آرزوی جهانیِ سعادت برای بشریت است.
🔸بنابراین مسلمونا صلح طلب ترین و سعادت خواه ترین انسانهای روی زمین اند که فقط با موانع رشد و سعادت بشر کنار نمیان.
#شبهه
🌸🕊🌸 🌿🌺🌿
#پایگـــاه_بسیج_سیداحمدخمینی_خنداب
#کانون_فرهنگی_هنری_امام_خامنه_ای_مدظله_العالی
#ماراهمراهی_بفرمایید🙏
----------------------------------
🆔 @p_seyedahmad
حکمت های۲۳۴_۲۲۹_2024_01_15_06_54_15_745.mp3
15.06M
📌#صـــــــبحانه_با_معـــــــــــــرفت
📒با موضوع: 👇
قناعت ، حسن خلق ، مشارکت مالی ، عدل و انصاف ، احسان و تفضل ، دعوت به جنگ ، بهترین خصلت های بانوان
#حکمت۲۲۹ و #حکمت۲۳۰ و #حکمت۲۳۱ و #حکمت۲۳۲ و #حکمت۲۳۳ و #حکمت۲۳۴
📆 ۲۵ دی ۱۴۰۲
🎤 با سخنرانی:
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
#نهج_البلاغه
#صبحانه_با_معرفت
#حکمت229
#حکمت230
#حکمت231
#حکمت232
#حکمت233
#حکمت234
❇️روزانه 15 دقیقه از کلام امیر لذت ببریم و دیگران را نیز دعوت کنیم تا در ثوابش شریک شویم. 🌺
#پایگـــاه_بسیج_سیداحمدخمینی_خنداب
#کانون_فرهنگی_هنری_امام_خامنه_ای_مدظله_العالی
#ماراهمراهی_بفرمایید🙏
----------------------------------
🆔 @p_seyedahmad
🌸🕊🌸 🌿🌺🌿
انواع قیام درنماز.mp3
12.76M
⬆️⬆️⬆️
فایل صوتی استاد احکام و اصول عقاید▪️▪️▪️
سرکارخانم #موسوی
💠 #احکام ؛ ۱۴۰۲
🔻🔻
🔹 احکام انواع قیام درنماز
#پایگـــاه_بسیج_سیداحمدخمینی_خنداب
#کانون_فرهنگی_هنری_امام_خامنه_ای_مدظله_العالی
#ماراهمراهی_بفرمایید🙏
----------------------------------
🆔 @p_seyedahmad
❣عشق رنگین❣
#قسمت_بیست_یکم
ماشین همچنان در حرکت بود,اشکان راننده ومرد کناریش هم هراز چندگاهی ,نگاهی به ما میانداخت,خیلی نامحسوس دستم راحرکت دادم تا دست ساره را بگیرم ,شاید میتونستم بیدارش کنم.
همینکه آروم دستم رااز رو زانوم پایین آوردم ,یک دفعه دستم خورد به یه چیز محکمی ,انگاری توجیب مانتوم بود..
اوه خدای من گوشیم بود,اره یادمه اخرین بار گوشی خراب مامان راگذاشتم توکیفم وگوشی خودم را که روی سایلنت بود ,توجیب مانتوم گذاشتم,این نامردا هم حتما وقت وارسی کیفم ,فکر کردند گوشی مامان مال منه وکیف وگوشی را سربه نیست کردند.
یک نور امیدی تودلم روشن شد واز ته قلب خدا راشکر کردم.
اهسته دست کردم تو جیبم,اووف اینم که نصفش زیر پام بود ,باید هرطوری شده گوشی را درش میاوردم.
باهرتکان تندی که ماشین میخورد یا از روی دست انداز رد میشد منم تکون میخوردم تا گوشی را آزاد کنم,فک کنم نیم ساعتی طول کشید تا بالاخره درش آوردم.آروم.گوشی را دادم دست راستم,اخه چون سمت شاگرد بودم اینجوری نه اشکان ونه مرد کناریش که مجید صداش میکرد,متوجه حرکات دستم نمیشدند چون تو زاویه ی دیدشون نبودند.
بالاخره صفحه ی گوشی راروشن کردم,اوه خدای من چقدتماس بی پاسخ,همش ازخونه وگوشی بابا بود.
چون گوشیم ازاین لمسیا بود آروم رفتم رواسم بابا وبراش,نوشتم
(مارا دزدیدن ,میبرن بندرتاببرنمون امارات)
وارسالش کردم.
دیدم حواسشون به من نیست ومشغول سیگارکشیدن وحرف زدن هستند دوباره نوشتم
(نمی تونم صحبت کنم,زنگ نزنین)
دوباره ارسال کردم
پیامها دریافت شد وبه ثانیه نکشید ,بابا برام پیام داد
من الان تواداره ی پلیسم ,نت گوشیت را روشن کن ومکان نمای گوشیت را هم روشن کن,ان شاالله نجاتتون میدیم,نترس دخترم...
کارهایی راکه بابا گفته بود انجام دادم که یکباره دیدم اشکان ومجید یه جورایی توخودشون افتادن .
مجیدرو به اشکان گفت:چندبارگفتم اینارا هم با اتوبوس دخترا ببرن تا کسی مشکوک نشه,الان اگر بهمون گیردادن چکارکنیم هااا؟؟
اشکان:بابا خفه,قرارنیست مشکوک شن ,ماخانوادگی باخانومامون اومدیم سیاحت فهمیدی؟!!
از زیر چادر ایست بازرسی پلیس کاملا دیده میشد.
یک فکری به نظرم رسید...
#ادامه دارد....
#داستان
#عشق_رنگین
💦⛈💦⛈💦⛈
#پایگـــاه_بسیج_سیداحمدخمینی_خنداب
#کانون_فرهنگی_هنری_امام_خامنه_ای_مدظله_العالی
#ماراهمراهی_بفرمایید🙏
----------------------------------
🆔 @p_seyedahmad