eitaa logo
پناه‌حرفاتونہ'':)
864 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
289 ویدیو
64 فایل
پناھ‌حرفاۍ‌نگفتہ :)! #با‌جآن‌و‌دݪ‌میشنوم‌رفیق🙂♥️ وابستہ‌بہ👇🏻 |🌱| @dochar_m لینک عمومی (هم من میخونم هم جنابِ همسر) 🌿 https://harfeto.timefriend.net/17329557095900 لینک خصوصی🌿 (فقط خودم میخونم) #برای‌دخترا https://daigo.ir/secret/4662147
مشاهده در ایتا
دانلود
کفران نعمت کردم ببخش آقا .. . ‹ @dochar_m⇠! اینو منظورم بود ° ° اها👌🏻🌿
روز اول محرم تا عاشورا میشه تو کانال که هر روزش شهادتش یکی از ائمست اطلاع رسانی کنی یا مثلا یه پستی نوشته ای چیزی ؟؟؟ ° ° سعی میکنم چشم اگ بشه ادیت میزنیم
بد قولی کار بدیه؟ ° ° بلی
https://eitaa.com/pa_nahh/6138 بعد از اونکه بهت گفتم یاعلی و رفتم دوباره رفتم باهاشون صحبت کردم واقعا دلم نبود برم از طرفی می‌ترسیدم از طرفی حال روحیم خوب نبود ولی این دفعه جوابم رو با دعوا داد کلی سرم داد زد منم مجبور شدم برم توی مهمونی هم یکی از فایل هامون برگشت گفت من این رو باز زور آوردم می‌گفت من نمیام آخه چی زشته نخوای بری خونه کسی زشته آخه....😕 ° ° امممم خب واقعا نمیدونم چی بگم
https://eitaa.com/pa_nahh/6147 چی رو درست می‌کنی توقع چی بیاد پایین باور مکینی یادم رفت اصلا چی بهت گفتم ؟💔😂 ° ° خسته نباشی خواهر من پوستت چروک نشه
https://eitaa.com/dochar_m/24242 آه از مشهدی به شما! حتی حرمم دیگه اینطوری نیست😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔 ° ° متوجه نشدم جمله اولو
نکنه این حالم بعد محرم از دستم بره :) 💔 ° ° دعاکنیم موندگار باشه💔
اینکه دلت پر پر میزنه یه ثانیه مداحی گوش بدی؛ میری تو پوشه ی موسیقی دلت میلرزه و قلب ایست میکنه و دوباره بزمیگردی بیرون بدون اینکه هیچکدومشو پلی کرده باشی اسمش چیه؟ ° ° دلتنگی محض
سلام https://eitaa.com/mojiib/12130 نشر بده لطفا ° ° سلام چشم🌿
ارام سرم را روی بالشت گذاشتم؛ با خودم گفتم که فردا میاید اگر بیاید چطور با خبر شوم؟ شاید با صدای مردمی که در کوچه صدایش میکنند بیدار شدم شاید تلفن زنگ بزند و خبر امدنش را بدهند نمیخواستم بخوابم اما چاره ایی نبود اگر نمیخوابیدم و دم صبح لحظه ی امدنش خوابم میبرد چه؟ با خود گفتم اگر بیاید بیدار میشوم همه بیدار میشوند در همین فکر ها بودم که پلک هایم سنیگین و سنگین تر شد **** از خواب پریدم، همه بیدار بودند؛مادرم، پدرم و حتی برادر کوچکترم از ترس یاد باران دیشب افتادم؛ بارانی که احساس کردم برای ما امده است، امده است تا مسیرش امدنش را شست و شو دهد یاد فکر های دیشب افتادم و لبخند کوچکی گوشه ی صورتم نشست انگار انگار قرار بود که بیاید دلم ارام نمیگرفت لحظه ها سریع میگذشتند و انگار میخواستم با تمام وجود بگیرمشان و بگویم اینقدر سریع حرکت نکنید اگر امروز تمام شود باید دوباره یک هفته چشم بمالانم برای انتظار هر چقدر منتظر صدایی نوایی زنگ تلفنی شدم انگار نه انگار نمازم صبحم را خواندم اما نیامد اینترنت گوشی را روشن کردم بلکه خبری از امدنش باشد اما نبود ساعت را نگاه کردم لحظه ی اذان ظهر بود اما او هنوز نیامده بود ثانیه به ثانیه جوانه ی امیدم پژمرده میشد و با نوای قلبم که میگفت نگران نباش هنوز وقت هست دوباره می رویید و سر به فلک میگذاشت هر گاه قلبم ارام صدایم میکرد :«نگران چه هستی؟ می اید و روزی مسیر اربعین حسینی میشود از قدس تا بین الحرمین. نگران چه هستی؟ امدنش وعده ی خداست و چه وعده ایی صادق تر از وعده ی او؟ » او میخواست ارامم کند اما نمیدانست با این حرف ها نگران تر میشوم نگران از لحظه ایی که بیایید و من نباشم و سخت تر انکه بیاید و من با او نباشم با منتقم خون حسین -علیه السلام- مثلا_دیدن_منتقم_ثارلله💔 ° ° :) 💔
سلام... به نظرتون من به دوستام چی بگم که میشینن درباره پسرای هیت و محل زندگیمون حرف میزنن و هر کدوم عاشق یکی ان؟ بهشونم میگی ول کنین این رویاهای دخترونه رو میگن هر دختر نوجوونی اینارو تجربه میکنه😐😐 یعنی یه خیالبافی هایی برای خودشون میکننا.... مثلا یکیشون میگفت فلانی به من نگاه کرد بعد برگشت با دوستاش حرف زد وای این عاشق منه ، فلانی تو راه مسجد پشت سر من راه میومد و از کنار من رد شد این از من خوشش میاد... 😐 چی بگم بهشون؟ یعنی من دیگه حالم بهم میخوره از بس که اسم این چهارتا پسرو اوردن ° ° بنظرم تو جمعشون نباش اگ تذکر دادی و قبول نکردن خودشون نمیخوان تهش متوجه میشن همش توهمه
سها لینک سایت ابادیس رو میدی؟ ° ° بزن سایت ابادیس خودش میاد