کلاس دهم یه اکیپ هفت نفره بودیم
که من با یکیشون به شددددت صمیمی بودم
انقدر که از همه چیز باهم صحبت میکردیم
کلی بگو و بخند و....
اما طی یه اتفاقی دوستیمون به هم خورد و من نفرت گرفتم نسبت به این دوستم
اممم حدود دو سال بعدش
دوباره با یکی از بچه های اکیپ ارتباط گرفتم
و باعث شد باهم بریم حوزه
و الان شده صمیمی ترین دوست واقعیم
که هر ساعت و هرموقع لازم باشه میتونم باهاش حرف بزنم
پناهحرفاتونہ'':)
کلاس دهم یه اکیپ هفت نفره بودیم که من با یکیشون به شددددت صمیمی بودم انقدر که از همه چیز باهم صحبت
این دوستمم دیشب وارد گروه دوستای قدیمی شد
باهم سلام احوال پرسی کردیما
ولی خب خیلی غریبه شدیم
فقط تظاهر به صمیمیت میکنیم
یا مثلا یادمه پایه سوم حوزه
از یکی از بچه های کلاسمون اصلا خوشم نمیومد
درواقع دچار یه سو تفاهمی شدم نسبت بهش
که بعدا رفع شد
و الان واقعا از کسایی هست که خیلی حس خوبی بهش دارم
پناهحرفاتونہ'':)
یا مثلا یادمه پایه سوم حوزه از یکی از بچه های کلاسمون اصلا خوشم نمیومد درواقع دچار یه سو تفاهمی شدم
انقدری که هربار این مدلی صدام میزنه 😄
اینارو گفتم
چون خیلیاتوووون درگیر و بند این چیزایین
خواستم بگم
ولش کنین بره 😄
دنیا داره خودش برنامه میچینه
براتون مهم نباشه چرا دوستتون رفت
چرا جواب نداد
چرا...
همینه همه ش...
سلام سها جان خوبی تبریک میگم عزیزم یعنی مصاحبه رو هم قبول شدی ؟ نگفتی در مورد چی بود امتحانت
°
°
نه بابا این چیز دیگه بود
مصاحبه هنوز نرفتم
قراره بر اساس لیست زنگ بزنن
https://eitaa.com/pa_nahh/35595 ن نیسم خیلی خستم گاها با خودم میگم نونت کم بود؟ آبت کم بود؟ شوهر کردنت چی بود؟ 😅 خیلی خستم خیلی.. :) #ماه
°
°
بیا پی وی ببینم