کجا شدی که فراتر نمی‌شوی ز مقابل؟! چه غایبی که چنین حاضری به شکل و شمایل!..«: #نزاری‌_قهستانی #سبزینه_های_خیال

I hope that it be as attainable as easy to say:). #Tranquility

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنا رُقَیَّةَ بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ🖤🥀. تویی زخمی‌ترین سر در میان این همه سرها امان از سنگ‌ها و چوب‌ها و تیغ و خنجرها ز سنگ کوفی و شامی که می‌بارید از هر سو شکسته از شما سرها ز زن‌های حرم پرها به دخترهای شامی گفته بودم من پدر دارم عزیزم حیف شد شب آمدی خوابند دخترها تنور خانهٔ خولی چه کرده با سرت بابا؟! که رفت از یادِ من جراحت‌های پیکرها چه می‌شد گر که من را هم سفر می‌بردی، ای بابا؟!... به همراه عزیزان و عموها و برادرها خودت از عمه‌های من تشکر کن که در هرجا برای جسم دخترها سپر بودند خواهرها من و زجر، من و سیلی، من و رخسارهٔ نیلی بده حق خسته‌ام دیگر ز تکرار مکررها پدر در ماجرای آتش و خیمه خدا داند که دل‌ها سوخته بهتر ز چادرها و معجرها من از افسردگی‌های رباب این‌گونه فهمیدم که هجران، بد اثر دارد به روی قلبِ مادرها... #ای_آبی‌ترین_آسمان_در_پیشگاه_تو

حسینیه معلی عجب چیزیه...

تسأل رقیه... #ای_آبی‌ترین_آسمان_در_پیشگاه_تو

ما ارتاح الا ویاک! ماکو بدنیتی راحه الماصیح لذبح حسین؟ المن ضام اصیاحه؟... والماتلطم ایده؟ ربک ما یریده!... #ای_آبی‌ترین_آسمان_در_پیشگاه_تو #به_قوهٔ_ثانیه‌ها

چطور ممکن است زیر آسمان به این قشنگی مردمی به این پلیدی زندگی کنند؟ #شب‌های‌روشن #داستایوفسکی

اتفاقا هم اکنون درحال مطالعهٔ این کتاب محشر هستم و چه ادبیاتی... چه زبانی... چه لغت‌های برگزیده‌ای...

آخرین نامهٔ امام حسین(ع) - بسم الله الرحمن الرحیم؛ من الحسین بن على، الى محمد بن على و من قبله من بنى هاشم، اما بعد؛. فَکانَّ الدُّنیا لَمْ تَکُنْ وَ کانَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ و السلام - #ای_آبی‌ترین_آسمان_در_پیشگاه_تو #Aesthetic

دنیا بهم فرصت عکس گرفتن از بارگاه اباعبدالله رو بدهکاره💔 ادعایی نیست، ولی یه عکس کوچولو نباید از حرم شما تو گوشیم باشه؟!... آخ قربونتون برم، چقدر دیگه دلم بشکنه؟!...

من که همیشه دستم کوتاه بود، همیشه از دور دیدم آمد و شدهای بقیه رو، بعدشم کوله‌ام رو جمع کردم و پناه بردم پیش خانم حضرت معصومه(سلام الله علیها) و تو غارم پناه گرفتم.. الانم می‌دونم همینه... الان هم منتظرم دوباره دست خواهرم رو بگیرم ببرمش حرم خانم و همون‌جا پناه بگیریم از همه جا و همه چی. اما باز خوب... الحمدالله علی کل حال🫀

وَاجْعَل رُوحِي تَرْتَدِي السَّوَاد حَتَّىٰ تَسْرَح إِلَيْكَ فِي مَيَادِين الْمُعَزين. #ای_آبی‌ترین_آسمان_در_پیشگاه_تو #تعلق

و ذِکــــراً أبدیا(((: For all the times and all the nations you're enough... .

Enough said. #ای_آبی‌ترین_آسمان_در_پیشگاه_تو

I wouldve run if and only if I had the capability to.

*Challenge* درود و صد درود به اهالی ایتا سومین چالش چنل بامداد. این پیامو توی چنلتون بزارید تا من یه شعر از شاملو تقدیمتون کنم و بگم اگه شاعر بودید شاعر چه قرنی میشدید (در ضمن اعضای کانالم میتونن شرکت کنن) شرکت کردید پیویم بگید

برای شماها که قهرمان مسیرهای خودتون هستید=)). #به_قوهٔ_ثانیه‌ها #Fact_time

شیرین‌ترین طعم دنیا را برای خودت کردی💔✨. #ای_آبی‌ترین_آسمان_در_پیشگاه_تو

موقوفه‌ی توست این زندگی. #ای_آبی‌ترین_آسمان_در_پیشگاه_تو

محمود دولت آبادی ‌بالای درخت به تماشای خانه‌ها و غروب آفتاب نشسته بود. باد بهاری که لای موهایش می‌خزید‌ حس خوب را در بدنش تزریق میکرد. کسی دوان دوان از بالای تپه صدایش میزد. نمی‌خواست برگردد، ترک طبیعت زیبای اینجا دلش را گرفته میکرد. اما انگار کسی که صدایش میزد خبر بدتری برایش داشته است، وقتی دوستش به زیر درختی که بالایش نشسته بود رسید رنگ او پریده و از چشمانش اشک جاری بود. همان که خواست شاخه درخت را به قصد پایین آمدن بگیرد شاخه از دستش رد شد. لحظه‌ای هواسش پرت شد، از درخت در حال سقوط بود که از خواب پرید. دستی بر پیشانی‌اش کشید، خاطرات قدیم چند روزی بود که در خواب میزبانش بودند . تقدیم به: https://eitaa.com/joinchat/1233519228Ceb7144518f @Madhoosh_110 :از