🔵ارتشی که سه روز بیشتر مقاومت نکرد و رضاشاه با خفت به موریس تبعید شد
#تاریخ_ایران_مدرن
#یرواند_آبراهامیان .
رضاشاه سه هفته بعد از حمله نیروهای متفقین_۲۵ شهریور ۱۳۲۰_به نفع ولیعهد بیست و یک ساله اس ، محمدرضا ، از سلطنت کناره گیری کرد و به صورت تبعید ابتدا به جزیره انگلیسی موریس و سپس آفریقای جنوبی رفت و در آنجا در سال ۱۳۲۳/۱۹۴۴ در گذشت.
ارتش او که برای مقابله با مخالفان داخلی و نه هجوم خارجی تجهیز شده بود ، بیش تر از #سه_روز توان پایداری نداشت.
نیروهای اشغالگر افزون بر #برکناری رضا شاه ، چند تقاضای دیگر نیز مطرح کردند. آنان بر تبعید اعضای خودرای و لجوج خانواده سلطنتی پافشاری و حدود دویست تن از افسران ، تکنسین های ایرانی و آلمانی های فعال در راه آهن ایران را نیز به عنوان ستون پنجم نازی ها دستگیر کردند.
علاوه بر این کنترل مستقیم راه های اصلی خلیج فارس به شوروی را در اختیار گرفتند و همانند جنگ اول جهانی ، ایران را به دو منطقه تقسیم کردند که بر اساس آن شوروی بر منطقه شمالی و انگلیسی ها بر بخش های جنوبی از جمله مناطق نفتی نظارت داشتند.
متفقین برای حفظ نیروهای مسلح ، سیاستمدارانه با فرماندهی مستقیم شاه جدید بر ارتش موافقت کردند.
شاه جدید با تبلیغات فراوان حدود ۶۰۰ میلیون ریال در اختیار دولت قرار داد.
وی همچنین بی سرو صدا برای روز مبادا ؛
یک میلیون دلار به #حساب_شخصی_اش در نیویورک منتقل کرد.
British Minister , 16 December 1943 , FO 371/Persia 1943/34-35077
📚منبع:تاریخ ایران مدرن،آبراهامیان،صفحات ۱۷۸ ، ۱۸۲ ، ۱۸۴
✳️ بعد از شهریور ۱۳۲۰ که رضا از مملکت خارج شد، همین آقای علی #قوام زشترو و بدْ ترکیب با آن قیافه تلخ که با یک من عسل نمیشد او را خورد، با آنکه یک پسر از اشرف داشت، چون میبیند کرک و پشم رضا [شاه] ریخته و او را از مملکت تبعید کردهاند، یک روز در حال مستی به اشرف میگوید یک عقده بزرگ در دل من هست که امروز میخواهم آن را برای تو باز کنم و بگویم.
اشرف میپرسد چه هست آن عقده؟
و #علی_قوام چشم سفیدی (!) کرده و با وقاحت به #اشرف که تازه هم زاییده بود میگوید من تو را دوست نداشتم و از ترس رضا [شاه] و به خاطر حفظ اموال و املاک پدریام تو را گرفتم و یک مقدار از این جور حرفها می زند و اشرف را به گریه میاندازد.
#تاج_الملوک
#خاطرات_ملکه_مادر
#ملکه_پهلوی
#انتشارات_به_آفرین
صفحه ۴۵۶.
✅ساخت راه آهن توسط رضاشاه؛ خدمت یا خیانت؟؟
🔴حسین مکی در کتاب تاریخ بیست ساله ایران نقل می کند که احمدشاه نیز در پاسخ به پیشنهاد انگلیسیها برای مفتوح ساختن باب مذاکره در مورد کشیدن راهآهن گفت:
🔴« راهآهنی که به صلاح و صرفه ایران است، راهآهنی است که از دزداب (زاهدان فعلی) شروع میشود و مسیر آن به اصفهان و تهران باشد و از آنجا به اراک و کرمانشاه متصل شود، یعنی از شرق به غرب ایران، چنانکه از زمان داریوش هم راه تجارت هندوستان در آسیا و سواحل مدیترانه همین راه بوده است و این راه برای ملت ایران نهایت صرفه را از لحاظ تجارت خواهد داشت، ولی راهآهن عراق به منجر خزر فقط جنبه نظامی و سوقالجیشی دارد و من نمیتوانم پول ملت را گرفته یا از کشورهای خارج وام گرفته و صرف راهآهنی که فقط جنبه نظامی دارد نمایم.»
🔴و در ادامه نیز نقل می کند که نایبالسلطنه هندوستان در سال 1291 شمسی در مجلس عوام انگلستان گفته است:
🔴«در مدت 20 سال تأیید کردند که هندوستان باید محاط باشد، در یک حلقه کوهها و صحراها که بدون تلفات زیاد و پول، غیرقابل عبور باشد. این سیاست، هندوستان را از هر حملهای حراست کرده و هیچ ملتی حق عبور از این منطقه حمایت شده را نداشت؛ اما اگر این راهآهن، راهآهن غربی- شرقی ایران ساخته میشد، آن وقت تمام آن سیاست به خطا بوده و به ما میگویند، این اصول را نپذیرید که سیاست حقیقی هند عبارت است از باز کردن سرحدات آن به طرف مغرب.»
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی/تاریخ بیست ساله ایران
#راه_آهن
#رضا_پهلوی
✅ساخت راه آهن توسط رضاشاه؛ خدمت یا خیانت؟؟
🔴مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه) در کتاب «خاطرات و مخاطرات» خود درباره طرح احداث خط آهن محمره (خرمشهر) به جز (بندر گز) مینویسد: «اول اسفند 1305 من پیشنهاد راهآهن را به مجلس بردم. منالغرائب، مصدقالسلطنه مخالف شد که در عوض قندسازی باید دایر کرد. راهآهن منافع مادی مستقیم ندارد. گفتم از راهآهن منافع مادی مستقیم منظور نیست. منافع غیرمستقیم راهآهن بسیار است. نظمیه یا نظام هم منافع مادی ندارد، ضروری مصالح مملکتاند. قند هم به جای خود تدارک خواهد شد و اثبات شیء نفی ما عـدا نمیکند.»
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی/خاطرات و مخاطرات
#راه_آهن
#رضا_پهلوی
✅ساخت راه آهن توسط رضاشاه؛ خدمت یا خیانت؟؟
🔴دنیس رایت در کتاب انگلیس ها در میان ایرانیان مینویسد:« تا پایان دوره قاجار هیچ خط آهن طویلالمسافتی در ایران کشیده نشده بود، در نتیجه هیچگونه قصوری که از جانب بریتانیا باشد، نبود . جولیوس دو رویتر از میان جنبههای متعدد امتیاز وسیع و همه جانبهای که در سال 1872 از شاه کسب کرده بود، در وهله نخست به راهآهنی دل بسته بود که امید داشت بین دریای خزر و خلیج فارس بکشد. دولت بریتانیا از خطری که روسیه را متوجه ایران ساخته بود، بیش از پیش نگران شده بود. سخت عقیده داشت که چنانچه راهآهنی بین خلیج فارس و درون ایران موجود نباشد، کمک نظامی بریتانیا به ایران در صورت حمله روسیه از شمال غیرممکن خواهد بود.»
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی/دنیس رایت
#راه_آهن
#رضا_پهلوی
❌❌دزدی آثارباستانی در دوره رضا شاه
⭕️در دوران پادشاهی رضاخان، هنگامی که پای آمریکایی ها و عوامل آنها به ایران باز شد، تاراجی بزرگ از ثروت باستانی ایرانیان توسط آ نها انجام شد. این بخش از تاریخ، که مورد اهمال تاریخ نگاران قرار گرفته است، یکی از تأسف بارترین مسائل تاریخی است. كتاب تاراج بزرگ، با استناد به اسناد وزارت خارجۀ آمریكا، از ماجرای تاراج بزرگ میراث ایران به دست آمریكاییان و عوامل داخلی آنان پرده برداشته شده است. شاید بسیاری از ایرانیان حتی اهل نظر ندانند این حجم عظیم از ثروت باستانی ایران چگونه به موزۀ متروپولیتن، بوستون، شیكاگو و... راه یافته است و نیز شاید ندانند 30 هزار قطعه لوح گلی فاخر و نفیس چگونه به صورت «امانت » و به بهانۀ رمزگشایی به شیكاگو منتقل شد و دیگر به ایران برنگشت!!!
❌❌رضا شاه به دلیل نداشتن محبوبیتی در داخل کشور، بقا و پایداری حکومت خود را در کمک و حمایت دولت های خارجی می دید؛ به همین دلیل هموراه در پی کسب رضایت این دولت ها گام برمی داشت که این رضایت گاهی به قیمت غارت منابع مردم ایران تمام می شد. اریک اف اشمیت که در سال 1935 به ریاست گروه باستان شناسی اعزامی به تخت جمشید منصوب شده بود، پس از ایجاد مشکلاتی در روند کاری خود، در صحبت هایی با کاردار سفارت آمریکا به این موضوع اشاره می کند. کاردار سفارت آمریکا در گزارشی از صحبت های اشمیت می گوید: « در این صحبت ها تصریح شد که اعطای امکانات به باستان شناسان آمریکایی بخشی از سیاست رضا شاه برای جلب حمایت دولت آمریکا از رژیم پهلوی بوده است. هرگونه احساس تضعیف این حمایت ها ( نظیر چاپ مقاله ی خصمانه در مطبوعات) بلافاصله تأثیری منفی در فعالیت گروه باستان شناسی می گذارد.»
⭕️منبع:
تاراج بزرگ؛ آمریکا و غارت میراث فرهنگی ایران 1320- 1304 خورشیدی، دکتر قلی مجد، ترجمه ی مصطفی امیری/ گ- مرادی
The Great American Plunder of Persia's Antiquities, 1925-1941
✅دکتر مجد نویسنده ی کتاب تاراج بزرگ، بعد از دیدار از چند موزه ی آمریکایی می گوید:
🔴« من از موزههایی مانند موزه هنر در نیویورک و موزههای متعدد اسمیتسونیان در واشنگتن دیدن کردهام.امری که در همه آنها مرا بینهایت به حیرت انداخت این بود که موزههای مذکور تقریبا تمام آثار باستانی و مصنوعات هنری ایران را در فاصله زمانی 1925 تا 1941 تصاحب کرده بودند.بویژه متوجه شدم موجودی عظیم اشیاء دوران ساسانی و اسلامی از جمله سفالینههای به غایت منحصر به فرد و ارزشمند نیشابور در موزه متروپولیتن همگی در دهه 1930 به تملک این موزه درآمدهاند.یک محراب بزرگ 1400 ساله از جنس کاشی لعابی متعلق به اصفهان بیش از سایر اشیاء توجهم را به خود جلب کرد.این محراب نیز در همان دهه 1930 به این موزه منتقل شده بود،اما اثر هنرمندانهای به این بزرگی که حدود 1300 سال در یکی از مساجد اصفهان آرام گرفته بود چگونه از نیویورک سردرآورده است؟»
⭕️منبع:تاراج بزرگ؛ آمریکا و غارت میراث فرهنگی ایران 1320- 1304 خورشیدی، دکتر قلی مجد، ترجمه ی مصطفی امیری/ گ- مرادی
✅تاراج آثار باستانی در دوره رضاشاه در ازای هیچ!!
🔴آمریکاییها همواره به ایران این مسئله را گوشزد می کردند که کاوش هاي باستان شناسی براي آنها بسیار هزینه بر است و تقسیم یافته ها پاداش اندکی در مقابل تلاش هاي فراوان موزه هاست.
🔴تحلیل ارقام هزینه ها در فصل نه نشان می دهد که کل هزینه کاوش هاي باستان شناسی در طول سال هاي 1931 تا 40 بین 500000 تا 750000 دلار یا حتی رقمی کمتر از این بوده است. سهم مؤسسه شرق شناسی از این مبلغ 150000 دلار بوده است. بدین ترتیب به این نتیجه شگفت انگیز می رسیم که موزه هاي متروپولیتن، موزه هنرهاي زیباي بوستون، دو موزه فیلادلفیا و موزه مؤسسه شرق شناسی، مجموعه عظیم آثار باستانی ایران را فقط در ازاي نیم میلیون دلار صاحب شده اند؛ و انبوه آثار باستانی تخت جمشید موجود در مؤسسه شرق شناسی فقط در ازاي 150000 دلار به دست آمده درباره آثار باستانی ایران است.. این ارقام به ما این جرأت را می دهد تا با اطمینان، از واژه « تاراج » استفاده کنیم
⭕️منبع:تاراج بزرگ؛ آمریکا و غارت میراث فرهنگی ایران 1320- 1304 خورشیدی، دکتر قلی مجد، ترجمه ی مصطفی امیری/ گ- مرادی/ص 47
در سال ۱۳۰۶ قانون لباس متحدالشکل تصویب شد و گذاشتن کلاه پهلوی اجباری شد. این سوغات را تیمورتاش از شوروی آورده بود. کارمندان را موظف به استفاده از آن کرد. سوغات دیگر، کت و شلوار بود، برای این کار چندین خیاط روسی را استخدام و به ایران فرستاد و بدون اینکه قانونی در این مورد وجود داشته باشد مقامات دولتی را موظف کردند تا همرنگ اروپائیان شوند.
🖇 منبع : باقر عاقلی، تیمورتاش در صحنه سیاست، ص ۲۳۶
💠💠 نامهنگاری یک صهیونیست با رضاشاه
1⃣ اسناد به جا مانده از دوران گذشته، اطلاعات شگفتانگیزی را درباره تکاپوی مرموز #صهیونی در ایران عصر #پهلوی آشکار میسازند.
2⃣ براساس اسناد معتبر تاریخی، سران و رهبران #صهیونیسم در بعضی مقاطع تاریخی، برای اسکان #یهودیان در مناطق مختلف جهان و ایجاد #دولت_یهود جز فلسطین، سرزمینهای دیگری را نیز در طرحهای خود مدنظر قرار داده بودند.
3⃣ برخی اسناد بهطور تلویحی نشانگر آن است که رهبران و کانونهای صهیونیستی، سرزمین #ایران را نیز به عنوان طعمهای دیگر مدنظر قرار داده بودند.
4⃣ ایدهی #صهیونیسم_جهانی در ایران به صورت طرحی نمایان شد که محافل صهیونیستی آن را به نام یکی از رهبران و سران تشکیلات صهیونیت ایران به دربار #رضاخان پهلوی عرضه کردند. طرح مزبور با نام و امضای #عزیزالله_نعیم اولین رئیس تشکیلات مرکزی #صهیونیسم_ایران تدوین و به دربار شاه وقت ایران عرضه شد. این طرح تحت پوشش عمران و آبادانی سرزمین ایران از طریق انجمنهای خیریه #یهود اروپا، اما با هدف انتقال و سپس اسکان و استقرار یهودیهای مختلف جهان در مناطق مختلف کشور ایران، دقیقاً هدف و استراتژی مشابه ایجاد کانون ملی یهود مندرج در اعلامیه بالفور را، در این سرزمین دنبال میکرد.
5⃣ مطابق طرح صهیونیستی مزبور، نه فقط بخش وسیعی از اراضی ایران به طور دایم به تملک یهودیهای مهاجر اروپایی و آمریکایی درمیآمد، بلکه برای تأمین مطامع سیاسی و اجتماعی آنها، قوانین مبتنی بر دین #اسلام در سراسر ایران ملغی و به جای آن، قوانین، مقررات و حقوق بشر غربی در کشور ایران پیاده و اجرا میشد تا #یهودیان منتقل شده و اسکان یافته در نواحی مختلف کشور به سهولت منش #صهیونیسم را (آنگونه که امروز در فلسطین مشاهده میشود) در ایران پیاده کنند.
6⃣ بر اساس مفاد مطرح مزبور، یهودیهای مهاجر با برخورداری از حقوق و آزادیهای بیحد و حصر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، از هرگونه اختیار عمل برخوردار باشند. آنها پس از دو سال اقامت در ایران به #تابعیت رسمی کشور درآمده و زمینهای اعطایی از سوی دولت بهطور مجانی و برای همیشه به مالکیت رسمی آنها درمیآمد. از سوی دیگر یهودیهای مهاجر و مستقر در اراضی مورد نظر، تا سالیان سال از پرداخت #مالیات معاف و برای واردات ماشینآلات صنعتی و کشاورزی نیز از پرداخت هرگونه #عوارض و حقوق گمرکی معاف بودند. از سوی دیگر، دولت ایران موظف بود نه تنها به آنها گذرنامه رایگان اعطا کند، بلکه در سال اول استقرار یهودیهای نقاط مختلف جهان در سرزمین ایران، ماشینآلات صنعتی و کشاورزی مورد نیاز را بهطور مجانی در اختیار آنها قرار دهد.
7⃣ محافل صهیونیستی یکی از مزایای طرح مزبور را #افزایش_جمعیت ایران توجیه میکردند و مدعی بودند که انتقال یهودیهای نقاط گوناگون جهان به ایران و اسکان آن در نواحی مختلف این کشور موجب ازدیاد آمار جمعیت این سرزمین شده و این موضوع برای کشور ایران امتیازی بزرگ در عرصه بینالمللی محسوب خواهد شد! (جالب اینكه به عکس توجیهات آن دوران، امروز محافل جهانی صهیونیستی نه تنها افزایش جمعیت در کشور ایران را مضر قلمداد میکنند، بلکه به انحاء گوناگون سعی در جلوگیری از رشد و افزایش جمعیت مردم مسلمان ایران، بهویژه از طریق برخی نهادهای بینالمللی و جهانی دارند.)
📸 http://jscenter.ir/wp-content/uploads/2016/11/%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87.jpg
📖 متن کامل مقاله حاوی متن نامهها:
👉 http://yon.ir/jewpahlavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 روایتی از کودتای رضاخان برای تسریع بخشیدن به سرکوب بیشتر مردم به جهت رسیدن به اهداف انگلیس وتصاویر منتشر نشده از روز تاج گذاری رضاشاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بذل و بخشش رضاخان از خاک ایران
روایتی از فاجعه بخشش اروند رود ایران به عراق توسط رضاشاه که بعدها منجر به اختلاف بین ایران و عراق و در نهایت جنگ ۸ ساله شد !
حتما ببینید!
🔴فحاشی رضاشاه به دو زبان
اردشیر ریپورتر که در به قدرت رسیدن رضاخان خیلی موثر بود او را اینچنین توصیف میکند: قامت بلند و جثه قوی، سبیل چخماقی، چشمان نافذ و بدون سواد آکادمیک. او ترکی و روسی را تاحدی تکلم میکند و به هر دو زبان دشنام میدهد.
🖇 منبع : حکم میکنم، علیرضا کمرهای، ص ۶۶
🔴بزرگترین ننگ تاریخی دوران حکومت رضاشاه و جدایی بخش اعظمی از ایران و دادن مناطق استراتژیک به همسایه های ایران در پیمان سعد آباد
💠رضاشاه پهلوي ارتفاعات آرارات در غرب ايران را به تركيه، قسمتهائي از شرق ايران را به افغانستان و منطقه سوق الجيشي اروند رود (شط العرب) را به عراق بخشيد. 😞😞😞
🔅سرلشكر ارفع كه در سفر رضاشاه به تركيه عضو هيأت همراه وي بود، خاطراتي از اين سفر در زمينه نوع نگرش رضاشاه نسبت به اختلافات مرزي ايران با همسايگان دارد كه خواندني است.
💠ارفع در خاطرات خود ميگويد:«من عضو هيأت تحديد حدود و حل اختلافات بودم. در اين هيئت كساني چون محمدعلي فروغي و رشدي آراس شركت داشتند. يك روز كه من و يك سرهنگ ترك بر سر موضوعي مورد اختلاف با حرارت بسيار بحث ميكرديم رشدي آراس گفت:«ما تركها به نظر اعليحضرت شاهنشاه اطمينان و اعتقاد كامل داريم، سرهنگ ارفع پروندهها و نقشهها را به حضور ايشان ببرد هرچه فرمودند ما قبول داريم».
من نقشهها و كاغذها را جمع كردم و يك راست به كاخ سلطنتي رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرايضي دارم. چند دقيقه بعد شاهنشاه وارد شدند در حالي كه من نقشهها را روي ميز پهن كرده بودم. همين كه نقشهها را ديدند فرمودند:«موضوع چيست؟» من شروع كردم به توضيح دادن كه فلان تپه چنين است فلان منطقه چنان است، آنجا سخت مورد نياز ماست، و از اين حرفها... ولي پس از مدتي كه با حرارت عرايضي كردم با كمال تعجب ديدم اعليحضرت چيزي نميفرمايند. وقتي سرم را بلند كردم ديدم شاه با حالت مخصوصي به من نگاه ميكند گويي به حرفهايم چندان توجهي ندارد و تنها چشم به چشم من دوخته است تا ببيند من چه ميگويم. من سكوت كردم. فرمودند: معلوم است منظور مرا نفهميدي... بگو ببينم اين تپه اين جا از آن تپه كه ميگويي بلندتر نيست؟ عرض كردم: «بلي قربان»... فرمودند: «آن را چرا نميخواهي؟ اين يكي چطور؟» عرض كردم «بلي». فرمودند: «منظور اين تپه و آن تپه نيست. منظور من اين است كه دو دستگي و جدايي كه بين ايران و تركيه از چندين صد سال وجود دارد و هميشه به زيان هر دو كشور و به سود دشمنان مشترك ما بوده است از ميان برود. مهم نيست كه اين تپه از آن كه باشد. آنچه مهم است اين است كه ما با هم دوست باشيم.»
من شرمنده شدم و كاغذها و نقشهها را جمع كردم و به وزارت خارجه كه محل تشكيل هيئت بود برگشتم. همه منتظر من بودند تا وارد شدم پرسيدند اعليحضرت چه فرمودند؟ گفتم: « فرمودند ما دوست هستيم اين موضوعات در كار نيست. تقسيم كنيد اين طرف تپه كه رو به «قطور» است مال ما باشد و آن طرف مال تركها». اين واقعاً درس بزرگي بود براي من و دريافتم كه شاهنشاه ايران تا چه اندازه نظر بلند و با گذشت و خواهان دوستي و صلح و صفا هستند.»
به اين ترتيب رضا شاه پهلوي ارتفاعات آرارات را به تركيه و قسمتهائي از شرق ايران را به افغانستان و شط العرب را به عراق بخشيد. در خاطرات سرلشكر ارفع كه عضو كميسيون تحديد حدود مرزي بوده چگونگي اين واگذاري را بيان مينمايد... بنابراين پيمان سعدآباد از هر لحاظ به زيان ايران بوده است.
⛔️ تاریخ را نمی توان تطهیر کرد ⛔️
.................................
📚منبع:تاريخ بيست ساله ايران، حسين مكي، نشر ناشر، 1362، جلد 6، ص 153