آخرین نتایج تحقیقم درباره جنازه منسوب به رضا شاه
پنجشنبه، ۶ اردیبهشت ۱۳۹۷/ ۲۶ آوریل ۲۰۱۸
۱- فیلمهای موجود از تخریب مقبره رضا شاه (اردیبهشت ۱۳۵۹) را با دقت دیدم. به روشنی نشان میدهد که هدف نبش قبر و یافتن جسد نبوده بلکه فقط تخریب آرامگاه بوده. در فیلمها مشاهده میشود که از همان ابتدا بنا را از بالا تخریب میکنند و مصالح ساختمان به کف محوطه، یعنی محل دفن رضا شاه، فرومیریزد.
بعبارت دیگر، اصولاً در پی نبش قبر و یافتن و معدوم کردن جسد نبودند و سپس، علیالقاعده با این انگیزه که هواداران سلطنت پهلوی مقبره رضا شاه را تمامشده فرض کنند، ادعا شد جنازهای در مقبره نبوده در حالی که اصلاً نبش قبر انجام نگرفته.
۲- طبق تحقیق دوستان مطلع، محل حفاری کنونی با محل دفن رضا شاه منطبق است.
۳- تا جنازه ادعایی (به فرض صحت و در صورت پذیرش تصاویر منتشرشده و سلفی معروف) مورد آزمایش قرار نگیرد نمیتوان انتساب آن را به رضا شاه تأئید کرد، و با توجه به سکوت تولیت آستانه حضرت عبدالعظیم (س) و رویه دفن جنازههایی که در جریان کار ساختمانی به دست میآید، بنظر میرسد جنازه مفروض مجدداً دفن شده و این معما لاینحل خواهد ماند.
در رابطه با صحت و سقم انتساب جسد به رضا شاه دو فرضیه مطرح است:
فرضیه الف) جسد ساختگی است و کاملاً شبیه به عکس رسمی و معروف رضا شاه در تابوت بازسازی و حتی عکاسی شده.
دلیل اصلی که بر ساختگی بودن جسد میتوان ارائه داد، و از همان ابتدا مورد توجه من قرار گرفت و در یادداشت اولم منعکس شد، بقایای پوسیده لباس بر تن جنازه است بنحوی که حتی آستین با عکس تابوت منطبق است، و نیز نحوه قرار دادن جنازه برای گرفتن عکس که کاملاً شبیه به حالت جنازه در عکس معروف و رسمی تابوت است. طبعاً حالت جسد پس از مراسم تکفین و دفن باید با عکس رسمی جنازه در تابوت متفاوت باشد نه عین آن.
فرضیه ب) جنازه واقعی است و به رضا شاه تعلق دارد.
دلایلی که به سود واقعی بودن جنازه میتوان ارائه داد به شرح زیر است:
۱- جنازه در محل دفن جسد رضا شاه به دست آمده. طبق تحقیقات دوستان مطلع و مورد اعتماد و بومی شهر ری این ادعا ثابت شد. مراجعه شود به عکس زیر که امروز ، ۶ اردیبهشت ۱۳۹۷، از محل عملیات حفاری گرفته شده:
t.me/abdollah_shahbazi/242
۲- محمدرضا خلیلی عراقی در گزارش نیمه رسمی مراسم تدفین رضا شاه، که همان زمان منتشر شد (بازگشت: بمناسبت چهلمین روز تدفین، تهران: چاپ تابان، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۲۹)، مکرر بر تکفین جنازه تأکید کرده ولی روایت او مبهم است.
احتمال دارد جسد رضا شاه به سبک معمول، یعنی برهنه، تکفین نشده باشد و با لباس رسمی دفن شده و کفن را بر روی لباس رسمی پوشانیده باشند. با این فرض، وجود بقایای پوسیده لباس بر روی تصویر جسد کشفشده قابل توضیح است.
چه جنازه جنجالی ادعایی را ساختگی بدانیم چه واقعی، با اتکاء به شناخت و تجربهام، میتوانم ادعا کنم که کسانی، در چنان قدوقوارهای که بسط ید داشتند و قطعاً چهار کارگر و راننده ساده نبودند، یا از وجود جنازه مطلع بودند یا بنحوی «جنازهسازی» کردند که در آستانه سالگرد تاجگذاری رضا شاه (۴ اردیبهشت ۱۳۰۵) «کشف» و به مهمترین موضوع جنجالی روز تبدیل شود.
هر چند اتفاقات «تصادفی» را نمیتوان منکر شد، ولی در این مورد ماجرا «سناریو» بنظر میرسد بمنظور ایجاد جنجال جدید از سوی کانونهای معین، که سابقه طولانی در ایجاد چنین جنجالهایی دارند، و در فضای سیاسی کنونی ایجاد بحرانهای پیاپی در درون ایران را، با هدف «فروپاشی از درون»، به شدت دنبال میکنند.
عبدالله شهبازی
@pahlaviiran
🎯خدمات پدر بی پدر ایران نوین🎯
این روزها مطالب گسترده ای در مورد رضاخان در شبکه های اجتماعی منتشر می شود که همگی یک تاکید مشترک دارند بر «پدر ملت ایران» یا «پدر ایران نوین» بودن وی، حتی شبکه ی منوتو و بی بی سی با ساختن مستند و برنامه هایی ...(با بودجه خانواده ی وی) سعی بر محکم تر کردن پایه های این عبارتهای دروغ دارند.
سابقه ی این عناوین مربوط به امروز نیست بلکه از همان زمان رضاشاه همچین القابی در رسانه های تحت سلطه ی وی منتشر می شد ، تا آنجا که میرزاده عشقی شاعر و ادیب هم عصر وی در مقابل این تبلیغات گسترده بیتی با این مضمون سرود:
«پدر ملت ایران اگر این بی پدر است/ به چنین ملت و گور پدرش باید ...» و البته وی به پاس اشعارش به همراه جمعی از ادبا و علما و وزرا و ...(حدود ۲۰۰ نفر) به دستور رضاشاه به قتل رسید.
از جمله خدمات رضاشاه که دوستدارانش(کسانی که وی را پدر خود می دانند) حاضر به بیانش نیستند یا آنها را ناقص یا وارونه بیان می کنند اینها هستند:
لغو تبلیغاتی قرارداد استعماری دارسی و در عوض امضای قرارداد شصت ساله نفتی با انگلیس(بعدها مصدق و کاشانی به مخالفت با این قرارداد قیام کردند، این قرارداد تا سال 72 ادامه پیدا می کرد ، قراردادی که براساس آن بیش از 80 درصد پول فروش نفت ایران به انگلیسی ها می رسید!!)
واگذاری بخشهای زیادی از ایران به سایر کشورها ، مثلا واگذاری اروند رود به عراق(یکی از علل جنگ ۸ ساله ما و عراق) ، واگذاری کوه آرارات و کلی منطقه دیگه به ترکیه، واگذاری دشت «ناامید» که سرچشمه رود هیرمند بود به افغانستان(این روزها که اخبار توفان شن در سیستان و بلوچستان رو میشنوید بدونید که ریشه ی این توفانها و خشک شدن دریاچه ی هامون و ... همین حرکت احمقانه رضاشاه بوده)
کشتار گسترده مردم و عشایر (خصوصا بختیاری ها و بویراحمدی ها) و مخالفان
کشتار مردم در مسجد گوهرشاد (چند هزار ایرانی بیگناه که در مسجد جمع شده بودند، به خاک و خون کشیده شدند)
حمله به عقاید مردم(کشف حجاب و ممنوعیت عزاداری محرم و ...)
به زور لباسی یک دست و بد قواره (لباس کارگران اروپایی) بر تن مردم ایران کردن
ورشکستگی بخشی از صنایع ایران با همین برنامه هایی که فقط رنگی از تجدد داشت
خط آهنی با پول ایران به کام انگلیس و بلای جان مردم ایران( احمدشاه قاجار ساخت این راه آهن را که نفعی برای مردم ایران نداشت نپذیرفت اما رضا شاه پذیرفت که انگلیسی ها با پول مردم ایران راه آهنی از جنوب به شمال ایران بسازند ، راه اهنی که هیچ توجیه اقتصادی نداشت حتی با پول آن می شد بخش زیادی از ایران را جاده کشید،در جنگ جهانی انگلیس و روسیه برای جابجایی نیرو و تجهیزات از آن استفاده کردند و با کمک آن در جنگ جهانی پیروز شدند و البته به راحتی ایران را اشغال کردند و مصائبی وحشتناک بر مردم ایران وارد کردند)
تشکیل ارتشی که فقط مردم ایران را سرکوب کرد وگرنه در مقابل حمله ی انگلیسی ها و روسها تقریبا هیچ مقاومتی نشان نداد و کشور در کمتر از سه روز تصرف شد و رضاخان کت بسته به جزیره ی موریس تبعید شد ...
خوب بود که فقط تا ترکیه رفت اگر تا خود اروپا رفته بود چه به ارمغان می آورد؟!
#ابراهیم_حسینپور
https://telegram.me/pahlaviiran/510
@pahlaviiran
🔴بزرگترین ننگ تاریخی دوران حکومت رضاشاه و جدایی بخش اعظمی از ایران و دادن مناطق استراتژیک به همسایه های ایران در پیمان سعد آباد
💠رضاشاه پهلوي ارتفاعات آرارات در غرب ايران را به تركيه، قسمتهائي از شرق ايران را به افغانستان و منطقه سوق الجيشي اروند رود (شط العرب) را به عراق بخشيد. 😞😞😞
🔅سرلشكر ارفع كه در سفر رضاشاه به تركيه عضو هيأت همراه وي بود، خاطراتي از اين سفر در زمينه نوع نگرش رضاشاه نسبت به اختلافات مرزي ايران با همسايگان دارد كه خواندني است.
💠ارفع در خاطرات خود ميگويد:«من عضو هيأت تحديد حدود و حل اختلافات بودم. در اين هيئت كساني چون محمدعلي فروغي و رشدي آراس شركت داشتند. يك روز كه من و يك سرهنگ ترك بر سر موضوعي مورد اختلاف با حرارت بسيار بحث ميكرديم رشدي آراس گفت:«ما تركها به نظر اعليحضرت شاهنشاه اطمينان و اعتقاد كامل داريم، سرهنگ ارفع پروندهها و نقشهها را به حضور ايشان ببرد هرچه فرمودند ما قبول داريم».
من نقشهها و كاغذها را جمع كردم و يك راست به كاخ سلطنتي رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرايضي دارم. چند دقيقه بعد شاهنشاه وارد شدند در حالي كه من نقشهها را روي ميز پهن كرده بودم. همين كه نقشهها را ديدند فرمودند:«موضوع چيست؟» من شروع كردم به توضيح دادن كه فلان تپه چنين است فلان منطقه چنان است، آنجا سخت مورد نياز ماست، و از اين حرفها... ولي پس از مدتي كه با حرارت عرايضي كردم با كمال تعجب ديدم اعليحضرت چيزي نميفرمايند. وقتي سرم را بلند كردم ديدم شاه با حالت مخصوصي به من نگاه ميكند گويي به حرفهايم چندان توجهي ندارد و تنها چشم به چشم من دوخته است تا ببيند من چه ميگويم. من سكوت كردم. فرمودند: معلوم است منظور مرا نفهميدي... بگو ببينم اين تپه اين جا از آن تپه كه ميگويي بلندتر نيست؟ عرض كردم: «بلي قربان»... فرمودند: «آن را چرا نميخواهي؟ اين يكي چطور؟» عرض كردم «بلي». فرمودند: «منظور اين تپه و آن تپه نيست. منظور من اين است كه دو دستگي و جدايي كه بين ايران و تركيه از چندين صد سال وجود دارد و هميشه به زيان هر دو كشور و به سود دشمنان مشترك ما بوده است از ميان برود. مهم نيست كه اين تپه از آن كه باشد. آنچه مهم است اين است كه ما با هم دوست باشيم.»
من شرمنده شدم و كاغذها و نقشهها را جمع كردم و به وزارت خارجه كه محل تشكيل هيئت بود برگشتم. همه منتظر من بودند تا وارد شدم پرسيدند اعليحضرت چه فرمودند؟ گفتم: « فرمودند ما دوست هستيم اين موضوعات در كار نيست. تقسيم كنيد اين طرف تپه كه رو به «قطور» است مال ما باشد و آن طرف مال تركها». اين واقعاً درس بزرگي بود براي من و دريافتم كه شاهنشاه ايران تا چه اندازه نظر بلند و با گذشت و خواهان دوستي و صلح و صفا هستند.»
به اين ترتيب رضا شاه پهلوي ارتفاعات آرارات را به تركيه و قسمتهائي از شرق ايران را به افغانستان و شط العرب را به عراق بخشيد. در خاطرات سرلشكر ارفع كه عضو كميسيون تحديد حدود مرزي بوده چگونگي اين واگذاري را بيان مينمايد... بنابراين پيمان سعدآباد از هر لحاظ به زيان ايران بوده است.
⛔️ تاریخ را نمی توان تطهیر کرد ⛔️
.................................
📚منبع:تاريخ بيست ساله ايران، حسين مكي، نشر ناشر، 1362، جلد 6، ص 153
@pahlaviiran
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرتضی عشقی پور افسر گارد و فرمانده حفاظت کاخ نیاوران:
"عموی من تا روز آخر رییس آرامگاه پهلوی بود.وقتی پیکر را آوردند ایران، از مومیایی خارج شد و به طریق اسلامی کفن و دفن شد.."
@pahlaviiran