eitaa logo
پاک‌نویس ( تمرین نویسندگی)
582 دنبال‌کننده
300 عکس
37 ویدیو
7 فایل
♦️ آموزش تخصصی شعر و نویسندگی ✒️📚 💌 پرواز در دنیای ادبیات گروه همراهان پاک‌نویس: https://eitaa.com/joinchat/1348534631C0c1e9e59aa ارتباط با ادمین: @fateme_imani_62 وبگاه؛ fatemeimani.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ چگونه از خواندن لذت ببریم؟ ✳️ برگرفته از مقاله‌ای به قلم لئونارد استرانگ ✳️ بخش : دوم این ماجرا برای تعداد زیـادی از زنـان و مردانی که با آن‌ها آشـنایی دارم پیـش آمـده است. اینان نـمی‌دانند چـه چیز خوب است، فقط مـی‌دانند کـه چه چیزهایی قاعدتاً باید خوب باشد. نمی‌دانند چه چیز را می‌پسندند، فقط می‌دانند که چیزهایی را بـاید بـپسندند. اگر کتابی یا تصویری را به آنـان نـشان دهید، اگـر قـطعه‌ای مـوسیقی بنوازید، یا صفحه‌ای را روی گرامافون بگذارید، مشاهده می‌کنید که مذبوحانه تلاش می‌کنند تا اگر موسیقی است نوازنده را بشناسند، و اگـر کـتاب است شتاب‌زده می‌خواهند نام مؤلف را بـبینند. زیـرا تـا بـرچسب آن‌ را مشاهده نکنند، نـمی‌دانند کـه باید آن را دوست بدارند یا خیر. چیزی را بدون برچسب به آنان بدهید، خواهید دید که کـمیتشان لنـگ اسـت. اینان از مدت‌ها قبل قدرت قضاوت برحسب ارزش‌های ذاتـیِ امـور را از دسـت داده‌اند. ‌‌‌️@pdf_kotob_e_adabi
📌مرض پرسش‌‌طلبی «من به تماشاخانه نمی‌روم که‌ پاسخ‌هایی برای سؤال‌های خود بیابم، بلکه برای این می‌روم که سؤال‌های تازه‌ی دیگری برایم مطرح شود.»* یونسکو این را درباره‌ی نوشتن هم گفته. اصلن اقتضای هنر و فلسفه همین است. ما نمی‌نویسیم چون چیز بیش‌تری می‌دانیم. نوشتن ابزاری است برای تسکین هر سوال با سوالی دیگر. مرض پرسش‌‌طلبی که به جانت افتاد، از نگاشتن باز نمی‌مانی. و چون به نوشتن استمرار ورزی، مبتلای سوال خواهی شد. این هر دو را برای همگان آرزومندم. و برای خودم بیش‌تر. ✍🏼 مریم کشفی *تجربه‌ی نمایش، اوژن یونسکو، ترجمه‌ی محمدتقی غیاثی پ‌ن: امشب تو پلاتو مصدوم شدم و به بازنویسی مونولوگی که وعده کرده بودم نرسیدم. باشد بعدها. ➡️ @maryamkashfi290
وبینار عملگرایی ❓چرا به برنامه‌هامون عمل نمی‌کنیم؟ ✅ برنامه‌ریزی و عملگرایی مثل آب خوردن 💬 باده علوی 👀 حضور برای همه آزاد و رایگان است. 🗓از شنبه تا چهارشنبه‌ی هر هفته، ساعت ۱۵ ⭐️لینک ورود به وبینار: https://www.skyroom.online/ch/madresenevisandegi/badealavi نکات فنی: ❗️پس از کلیک روی پیوند بالا، گزینه‌ی «میهمان» را انتخاب کنید و سپس نام و نام خانوادگی خود را ثبت کنید. نیاز به نام کاربری و رمز عبور نیست. ❗️برای ورود به اسکای‌روم باید فیلترشکن خاموش باشد تا صدا و تصویر را با کیفیت بالاتری دریافت کنید. ❗️هر وقت به مشکل خوردید صفحه را ببندید و از نو بگشایید.
پاک‌نویس ( تمرین نویسندگی)
وبینار عملگرایی ❓چرا به برنامه‌هامون عمل نمی‌کنیم؟ ✅ برنامه‌ریزی و عملگرایی مثل آب خوردن 💬 باده ع
«باده علوی» مدرس مهارت‌های رشد فردی از دوستان بسیار خوش‌ذوق نویسنده‌‌ی ماست که علاوه بر بسیاری فعالیت‌ها، در تلگرام هم کانال فعال و پرمحتوایی داره. از امروز قرار شده یک سلسله وبینار (رایگان) دربارهٔ برنامه‌ریزی و عملگرایی برگزار کنه، پیشنهاد می‌کنم حتمن استفاده کنید. 🌷 @paknewis .
هدایت شده از  چهل‌سالگی
44.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 صبح‌ به خیر😏 گاهی باید به استقبال کلاغ‌هایمان برویم. ـــــــــــــــــــــــــــ انیمیشن کوتاه «صبحانهٔ گمشده» به کارگردانی کیورایس و محصول سال ۲۰۱۵ کشور ژاپن است. این اثر چندین دوره‌ست که مهمان کارگاه‌های ام می‌شود تا نقش مهمی را در فهم بهتر ضرورتِ تغییر ایفا کند. @chehelsalegi_sh
📌 این خونه روشنه از وقتی تدریس آغازیدم برخی کارها را تنها برای آن جدی و بی‌وقفه انجام دادم که حافظِ انگیزه‌ی همسفران مدرسه نویسندگی باشد. بارها دوستانی گفته‌اند که مدتی از نوشتن دور افتاده‌اند اما همین‌که برگشته‌اند و دیده‌اند چراغ اینجا هنوز روشن است دوباره دلگرمِ نوشتن شده‌اند. این به کارم معنا می‌بخشد. آیا هر روز، در فهرست کارهایت، یکی-دو تا کار هست که برای روشن‌داشتِ چراغِ جریانی جمعی باشد؟‌ شاهین کلانتری @Shahinkalantari @Tardidar
📌نوشتن، نوشتن بود من نگاه غلطی به هنر داشتم. فکر می‌کردم هنرمند یک شکم‌سیر بی‌دغدغه است که خوشی زده زیر دلش و حالا شده نقاش، شده خطاط، شده نویسنده، شده بازیگر، شده هنرمند. شاید هم چون گفته‌اند هنر که نان ‌و آب نمی‌شود برو تجربی و به فکر پول در آوردن باش این ذهنیت در من ایجاد شده. اما برایم سوال بود که چرا سمت بقیه‌ی هنرها نرفتم و چسبیدم به این یکی. این هم از یک ذهنیت غلط بود. یک‌بار به دوستم گفتم: نویسندگی خیلی خوبه. ارزونه. تو با یه زغالم می‌تونی بنویسی و اثر فاخر خلق کنی. اما نقاشی نیاز به کلی هزینه و رنگ و ابزار و فلان دارد. یعنی باید بگویم نویسندگی را ادامه دادم چون در یک نگاه ارزان و راحت به نظر می‌رسید؟ نه. آمدم سمت نویسندگی چون نمی‌توانستم نیایم. «نویسنده کسی است که نمی‌تواند ننویسد.»** و شاید این را به بقیه هنرها هم بشود نسبت داد. -نقاش کسی است که نمی‌تواند نقاشی نکند. حالا نه با ابزار چند صد میلیونی، شده با همان زغال اثر هنری را خلق خاهد کرد. این فکر به معنی نادیده گرفتن ابزار نیست، اما این را به من یادآوری می‌کند که کل هنر ابزارش نیست. که هنر در خدمت ابزار نیست. و هنر در خدمت انسان است برای خلق کردن چیزی به اسم انسان. حتا هنر تشریفات هم نیست. نوشتن از شکم‌سیری و بی‌چالشی و بی‌دغدغگی نمی‌آید و اتفاقن برعکس، نوشتن راست کار نیازمندان است. حتا هنر کالا هم نیست. که بگوییم حالا بیاور نتیجه‌اش را. کو آن کتاب؟ کجاست آن تابلو؟ چه شد آن کوزه؟ اما چرا می‌گویم ذهنیت غلطی بود، چون نوشتن ارزان نبود. چون برای خلق یک انسان از نوشتن باید زیادی مایه می‌گذاشتم و فکر و عمرم را خرجش می‌کردم. هنر، هنر بود. نوشتن، نوشتن بود. نه کالا بود، نه لوکس بود، نه تشریفات بود و نه از شکم‌سیری. تو باید کاری می‌کردی، چون نمی‌توانستی کاری نکنی. بعضی‌ها می‌توانند کاری نکنند. **جمله‌ای از حسن کامشاد ✍فرشته برگی ✍ @paknewis
📌آزادی منزوی «آزادی» آن ممدوح همیشگی شاعران را این بار در بیتی از حسین منزوی تماشا می‌کنیم: در قفس آزاد زیباتر که در آفاق اسیر گو در بازم بگیرند و پر بازم دهند شاعر «در باز» را در مقابل «پر باز» قرار داده و دومی را زیباتر می‌داند. او باعث می‌شود ما نیز به اندیشه فرو رویم و از خود بپرسیم که ترجیح ما کدام است؟ ناگفته پیداست که گزینۀ هردومورد را نداریم. (پس چرا گفتم؟ برای مهار ذهن رفاه‌طلب) کلمات قفس و آفاق و در و پر، در ذهن مخاطب پرنده‌ای را ترسیم می‌کنند که مجبور به انتخاب بین دوگزینه‌ی نادلخواه است. چرا پرنده «پرباز بودن در قفس» را به «پربسته بودن بیرون از قفس» ترجیح می‌دهد؟ اصلن مگر بین این دو فرقی هم هست؟ هر دو اسارت‌اند و محرومیت از پرواز. اما شاید پربسته بودن برای پرنده به مرگ نزدیک‌تر باشد تا محبوس بودن در قفس با پرهای باز. آنجا لااقل می‌تواند گاهی پری باز کند و در خیال پرواز کند یا حتا بسته به مساحت قفس بال بالی بزند که همین هم غنیمت است. شاید هم فلسفهٔ این انتخاب، تنها کنایه‌ای است به شکارچی و قفس‌بان که از میان این دو مرگ تدریجی، لااقل دومی را تحمیل کنند که عذاب کمتری به همراه دارد. ✍️ فاطمه ایمانی @paknewis
🔴پازل نویسندگی | ۴ اصل مهم نویسندگی ✅پازل نویسندگی چیست؟ پازل نویسندگی مدلی است تا با آن مهم‌ترین بخش‌های کار نویسنده را نمایش دهیم. هدف پازل نویسندگی سهولت در تعریف و به خاطر سپردن اصلی‌ترین مراحل کار نویسنده از ایده تا اجراست. این پازل از چهار قطعه تشکیل شده‌ است: مطالعه، آزادنویسی، بازنویسی و انتشار. محدود بودن قطعات پازل به معنای جدایی‌ناپذیر بودن تمامی اجزاست. در این الگو قصد داریم با سازمان‌دهی و ملموس کردن مفاهیم مهم‌ترین مراحل نویسندگی را در ذهن نویسنده جا بیندازیم. 🖥متن کامل را در پیوند زیر بخانید: ⤵️ madresenevisandegi.com/34901
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌اولن که... من با این دسته‌بندی‌های دهه‌ای موافق نیستم. همین که بدجور مد شده و نمی‌دانم چرا از مد هم نمی‌رود: دهه شصتیا فلانن دهه هشتادیا بهمانن نه اینکه معتقد باشم کلن به این سیاق نمی‌شود سخنی گفت اما آنقدر چرند پرند در این قالب شنیده‌ایم که دیگر عطایش را به لقایش بخشیدیم. اساساً بر چسب زدن به آدم‌ها با عنوان «دهه شصتی» و «دهه هشتادی» و غیره با ژست روانشناسی و جامعه‌شناسی ممنوع. (کم مانده بگویم الیوم استعمال عبارتین «دهه شصتی» و «دهه هشتادی» بأی نحوٍ کان در حکم محاربه با ایمانیسم می‌باشد. میرزای شیرازی‌طور) چند روز پیش ویدئویی دیدم از خانم متشخصی که می‌گفت دهه شصتی‌ها چون در سختی بزرگ شدند، بسیار راضی و قانع بودند و با کمترین دلخوشی و دارایی احساس خوشبختی می‌کردند؛ اما مشکل زمانی نمایان شد که این نسل سعی کردند فرزندان خود را در رفاه هر چه بیشتر بزرگ کنند. به این ترتیب نسل کنونی دیگر به کم راضی نیست و سخت‌تر احساس خوشبختی می‌کند. پر واضح است که نمی‌توان اینقدر کلی و بی دلیل سخن گفت اما گیریم چنین حرفی درست باشد، این حقیقت بسی موجب خوشحالی است. اگر قرار بود آدم‌ها نسل اندر نسل قانع باشند و با هر کم و کسری‌ بسازند، بلندپروازی و دیدن افق‌های وسیع‌تر چه می‌شد؟ چه کسانی قرار بود محدودیت‌ها را کنار بزنند و اوج بگیرند؟ این از این. اما بعد، اصلن این چه علاقه‌ای است که بعضی پیش‌کسوتان به ستایش گذشتگان و سرزنش آیندگان دارند؟ چرا برای تفاوت‌های طبیعی رسمیت قائل نیستیم؟ مگر پیشرفت ثمرهٔ همین تفاوت‌ها نیست؟ من شخصن همانقدر که کم‌خواهی خودم را تحسین‌برانگیز می‌دانم زیاده‌خواهی فرزندانم را هم می‌پسندم‌ چون هر کدام محصول شرایط و زمانه‌ای متفاوت‌اند و در بستری طبیعی پدید آمده‌اند. شرایط زندگی در دهه‌های گذشته با حالا متفاوت بوده و هر کدام اقتضای خلقیات خاصی را دارد که به این سادگی نمی‌توان آن‌ها را تحلیل کرد. @imanism