#آداب_طلاب📚

این پایین مایینا بی‌بضاعت زیاد داری، فضلی کن اوس کریم ..

‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مواظب‌زبونمـون‌باشیم... دروغ‌هایی ڪه‌به شـوخی میگیم... و اسمشوگذاشتیم‌خـالی بندی... گناه‌ڪبیـره‌است... دروغ‌دروغه... چه‌جدی وچه‌شوخی... بپا‌ شوخی شوخی،گناه‌نکنی...!! #تلنگر

ما بزرگترین و مهم ترین کاری که در عالم داریم آن است‌که خودمان را درست بسازیم ،، کاری مهم تر از خود سازی نداریم . ماابد در پیش داریم . . . هستیم که هستیم . شما برای‌ معدوم‌ شدن‌ و نابود گشتن‌ آفریده‌ نشده‌ اید ، بلکه برای‌ بقاء و ابدیت‌ بوجود آمده‌اید. #آیت الله‌طباطبایی‌

بشنوید ؛

مولا علی علیه‌السلام رو میبینی چقدر والاست ؟ حالا ببین خداش دیگه کیه .

ای قدس ! ظهور مُنتَظر نزدیک است خورشید دمیده و سحر نزدیک است در سنگر انتفاضه پا بر جا باش یک سنگ دگر بزن ، ظفر نزدیک است #غزه_رمز_ظهور

🌱روایت آخر🌱 این قسمت: آغاز عملیات 🔹 افتتاح نمایشگاه روایت اقتدار ۲۷ مهر ماه ۱۴۰۳ بازدید عمومی : هر روز ساعت ۱۶ الی ۲۱ مکان : شیراز ، شهرک گلستان ، نمایشگاه بین اللملی شیراز . . . روایتی از رویداد های اجلاسیه نهایی دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید سرافراز استان فارس در محل نمایشگاه بین اللملی شیراز #روایَتِ_آخر #فارس_قله_افتخار 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس ➖➖➖ 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. ➖ 🌀کانال روبیکایی فجر آفرینان فارس 🌐https://rubika.ir/fajrafarinan

شروع کردن سخت تر از ادامه دادن هستش! الف ؛ صاد

خدا جون ، لطفا ما رو در دسته‌یِ «شیوخِ مقدس‌نما» که اباعبدالله از دستِ فتواهایِ صد من‌ یک‌ غازشون دل‌ خون شدن ، و در دسته‌یِ روشنفکرنماهایِ سکولار ، قرار نده . بهمون راه نشون بده ،که عاشقِ اسلامِ تو باشیم ، همونقدر زیبا ، عاقلانه و به دور از تعصب . این دو دسته رو با خودشون محشور کن ؛ ممنون .

این روزها چشمانم تار شده است. بدنم زخمی ،است، لباس هایم کثیف می خندم ولی نمیخندم حرف می زنم اما ساکتم و هیچ کس نمی فهمد. برای فهمیدن به چشمانت نیاز دارم تا ببینند حرفهای من حرف نیست خنده های من خنده نیست. چشم هایم... چشمهایم به دنبال درب خانه توست. دلم می خواهد انتهای کوچه ای بن بست دری باشد. تو در را باز گذاشته باشی و من تن خسته ام را داخل حیاط خانه ات بکشم حیاط را رد کنم و به در خانه برسم سایه ات را روی دیوار ببینم وارد اتاق شوم و تو مرا اول ببینی بشکنم بخندم. بگریم و وقت ،دیدنم تو لبخندی بزنی آنگاه چشم تارم، روشن خواهد شد. من میدانم برایم مادری خواهی کرد منی که در به درانه سرِ سنگینم را به دامانت میسپارم تا بخوانی برایمان مادر والعصر... بخوان مادر برای این تنهای ،خسته برای این تنهای خسته بخوان... مادر که تو باشی بچه ها زنده اند به دعایت... یا مولاتی یا فاطمه (س) اغيثيني... #مناجات

سعادت را میخواهید ؟ خوش اخلاق باشید .. مسلمان ِبی‌اخلاق به کار ِ حضرت مهدی عج نمی‌آید ؛ لذا پرورش دهید اخلاق ِاسلامی‌تان را ؛ همه جا خوش اخلاق باشید و رنگ بدهید .

در مجلسی که مجلس ِننه ام‌البنین باشه، به یقین حضرت زهرا حضور دارن .. سلام الله علیهما ؛ باید برای شب ِبیست و پنجم شلوغ کرد [ شهیده فاطمه کلابیه ]

مجروح به عشقیم و از آن شادروانیم ، اندر مرض ِعشق به جز عشق دوا نیست .

قاسم ، قسم ، تقسیم ، قسمت . همیشه می‌گفتند اسم روی سرنوشت اثر دارد ! اما فکرش را نمی‌کردیم انقدرها هم اثرگذار باشد . نمی‌دانستیم عاقبت قاسم‌های مکتب حسین «قطعه قطعه» شدن است ! حالا چه سال 61 هجری چه 1441 هجری . چه دشت کربلا چه فرودگاه بغداد . دخلی نمی‌کند ! «احلی من العسل» که سال و ماه و جا نمی‌شناسد . غیر از این بود باید تعجب می‌کردیم . تو آنقدر شبیه قاسمش بودی که حتی نام پدرت هم حسن بود . راستی چند ساعت بعد از آن حادثه شیعیان بالای سرت رسیدند ؟ فقط چند دقیقه طول کشیده بود . یادم هست همه در حیرت و غم بودیم و دست آخر در وطنت آرام گرفتی . آن چند میلیون نفر را یادت هست ؟ الحمدلله که منتظر نماندی ، اهالی طویریج به سراغ پیکرت بیایند . الحمدلله که پیکرت روی زمین نماند . الحمدلله تابوت و کفن داشتی . الحمدلله که به وطن بازگشتی . [ لا یَوْمَ‏ کَیَوْمِڪَ یـٰا أبـٰاعَبْـدِاللّٰه ]

بی همگان بسر شود ،بی تو بسر نمیشود این شب امتحان من، چرا سحر نمیشود ؟! مولوی او که سر زده ، دوش به خوابم آمده گفت که با یکی دو شب، درس به سر نمیشود ! خر به افراط زدم ، گیج شدم قاط زدم قلدر الوات زدم ، باز سحر نمیشود ! استرس است و امتحان، پیر شده است این جوان دوره آخر الزمان ، درس ثمر نمیشود ! مثل زمان مدرسه ، وضعیت افتضاح و سه به زور جبر و هندسه ، گاو بشر نمیشود ! مهلت ترمیم گذشت، کشتی ما به گل نشست خواستمش حذف کنم ، وای دگر نمیشود ! هر چه بگی برای او، خشم و غصب سزای او چونکه به محضر پدر، عذر پسر نمیشود رفته از بنده آبرو ، لیک ندانم از چه رو این شب امتحان من دست بسر نمیشود توپ شدم شوت شدم، شاعر مشروط شدم خنده کنی یا نکنی، باز سحر نمیشود ...