🌱
از اعمال شب جمعه؛
🌸اول: زياد صلوات فرستادن
در روايت ديگر آمده: كه كمترين صلوات در اين شب، صد مرتبه است، و هرچه بيشتر باشد بهتر است.
و از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه صلوات بر محمّد و آل محمّد در شب جمعه با هزار كار نيك برابر است و هزار گناه را پاك مي كند و مقام انسان را هزار درجه بالا مي برد،
و مستحب است كه پس از نماز عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه بر محمّد و آل محمّد (صلوات الله عليهم اجمعين) بسيار صلوات فرستند.
و با سند صحيح ازامام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه به هنگام عصر روز پنجشنبه فرشتگان از آسمان با قلمهاي طلا و صحيفه هاي نقره فرود مي آيند و در عصر پنجشنبه و شب وروز جمعه تا هنگام غروب خورشيد جز صلوات بر محمّد و خاندان آن حضرت چيزي ننويسند.
🌸دوم:تسبيحات اربعه گفتن
🌸سوم: استغفار نمودن
🌸چهارم: بسيار گفتن:
🌾سُبحانَ اللَّهِ
اَللَّهُ أَكْبَرُ
🌾
🌾لاَ إلَهَ إلاَّ اللَّهُ
📚 مفاتیح الجنان
#اعمال_شب_جمعه #مستحبات_جمعه #جمعه #مستحب
🍎🍎🍎🍎🍎
eitaa.com/pandoune
💫💫💫💫💫
🌱
از اعمال روز جمعه؛
حضرت امام زين العابدين (عليه السّلام) چون صبح روز جمعه مي شد آيةالكرسي مي خواند
تا ظهر و چون از نمازها فارغ مي شد شروع مي كرد به خواندن سوره اِنّا اَنْزَلنَا.
#اعمال_روز_جمعه #مستحبات_جمعه #جمعه #مستحب
📚مفاتیح الجنان
🍎🍎🍎🍎🍎
eitaa.com/pandoune
💫💫💫💫💫
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 توصیه به روحانیّت
🗯توصیه مرحوم آیت الله حاج آقا نصرالله شاه آبادی به روحانیون:
🗨در مقابل هجمات و اهانت ها ایستادگی کنید.
🍎🍎🍎🍎🍎
eitaa.com/pandoune
💫💫💫💫💫
🌱
🔴تایم، ترند، کامنت، بلک فرایدی
در تمام زمانی که در هلند و فرانسه بودم. به آلمان و بلژیک و ... سر زدم. ندیدم مردم یکی از این کشورها لباسی پوشیده باشد که برج میلاد یا برج آزادی ما رویش باشد. ندیدم لباسی وجود داشته باشد که فارسی روی آن نوشته باشد و تن مردم باشد. ندیدم کسی در صحبتش به فرانسوی یا هلندی یا آلمانی کلمات فارسی بکار ببرد. اما از زمانی که یادم میآید در ایرانم مردم به راحتی از وسایلی استفاده میکنند که به دست خود ایرانیها نمادهای خارجی یا نوشته خارجی روی آن است...
من هرگز درکی از این مساله ندارم!
وقتی نوجوان بودم یکبار در صف نانوایی پسر جوانی را دیدم که روی لباسش بزرگ پرچم آمریکا بود. در همان سن طاقت نیاوردم و گفتم: ببخشید آقا؟ شما چرا لباسی که پرچم آمریکا رویش است پوشیده اید؟ خندید و گفت: اشکالش چیه؟ گفتم: آخه تا حالا نشنیدم و ندیدم یه آمریکایی لباسی بپوشه که پرچم ایران روش حک شده باشه... جواب داد برو بچه... گفتم: حالا چرا آمریکا؟ گفت چرا نه؟ گفتم: آخه آمریکا سالانه ۲۰۰۰ تن گندم مازاد کشورش رو در اقیانوس میریزه اما به کشورهای نیازمند نمیده که به نان شب محتاجند... چه ارزشی باعث میشه شما تبلیغ کننده این کشور با این سیاست باشید؟ بیجواب پشتش را به من کرد نانش را گرفت و رفت...
بچه که بودیم پدرم دوست نداشت ما شلوار لی بپوشیم. شلوار لی قشنگ بود و ما دوست داشتیم داشته باشیم. اما پدرم میگفت: بوی غرب میدهد... وقتی میخواست برای ما لباس و کیف و کفش بخرد، دقت میکرد حتی یک کلمه انگلیسی روی آن نباشد. ما میدیدیم و شاید عملی آموزش میدیدیم...
هویت این گونه شکل میگیرد دیگر. درسته؟
من درکی ندارم از اینکه در کشورم مردمی هستند که اینگونه زندگی میکنند. تا دیروز براحتی با همین واژگان فارسی با هم حرف میزدیم و همه چی قابل فهم بود. امروز همه بجای کلمه زمان و وقت، از واژه «تایم» استفاده میکنند! حتی مذهبیترینها! وقتی نکتهای منتقل میکنند، میگویند: کامنت گذاشتم! یا در یک محیط کسب و کار و کارآفرینی نمیشود دو جمله فارسی شنید و گفت. باید مارکتینگ را یاد بگیریم. کارتون رو ایمپروو کنید. این باید تارگت شما باشه. ترند امروز دنیا اینه. باید ببینیم منتورینگ چی میگه... تایم نداریم وگرنه بهتر میشد این بیزینس رو پرزنت کرد...
و این روزها شاهد بودم که مجموعههای زیادی به بهانه روزی بنام جمعه سیاه! تخفیف گذاشتهاند! جمعه سیاه در حافظه تاریخی کشور من روزی بود که در خیابان ۱۷ شهریور سال ۵۷ هزاران نفر به خاک و خون کشیده شدند... حالا نام این روز شده روز تخفیفات ویژه! بارها از کسانی که روی لباسشان انگلیسی نوشته شده پرسیدهام معنیاش را میدانید؟ و اظهار بیاطلاعی کردهاند... چه جراتی!
جمعه سیاه از آمریکا شروع شده و نام روزی است که فروشگاهها محصولات بسیار تبلیغاتی خود را که عموم مردم توان خریدشان را ندارند با تخفیف به فروش میگذارند که مردم کم درآمد فرصت تهیه آن را داشته باشند... فیلمها دیدیم از زد و خورد و جنگ و جدل و صفهای طولانی برای خرید در این روز خاص و شاید سیاه از این جهت باشد که دروغ غرب را واضح میکند که مگر در غرب ( بخصوص آمریکا) همه در رفاه نیستند و تامین نیستند؟ شنیدهایم یک فقیر هم وجود ندارد که؟ مگر درآمد همه مکفی نیست و همه به راحتی نمیتوانند هرچه میخواهند بخرند؟ پس چه احتیاجی به یک روز سیاه؟
درد بزرگی دارد اگر یک مکتبی از این واژهها استفاده کند و از این عناوین و بهانهها برای سود و تجارت بهره ببرد...
میخواهی تخفیف بدهی به ملتت؟ دهها روز عزیز در سال داریم که به شیرینیاش بیا نام سفید و سبز روی آن بگذار و تخفیفت را بده؟ چرا وام میگیری از غرب؟
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد...
✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
@BDON_SANSOR
🍎🍎🍎🍎🍎
eitaa.com/pandoune
💫💫💫💫💫
🌱
از اعمال روز جمعه؛
مستحب است پس از نماز صبح سوره <اَلرَّحمَن> را بخواند و بعد از آيه:
🌾فَبِأَيِّ ءَالاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ🌾
"كدامين نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب ميكنيد"
بگويد؛
🍃لا بِشَيْ ءٍ مِنْ آلائِكَ رَبِّ أُكَذِّبُ🍃
"هيچيك از نعمتهای تو را ای پروردگارم تكذيب نميكنم"
📚مفاتیح الجنان
🍎🍎🍎🍎🍎
eitaa.com/pandoune
💫💫💫💫💫
🌱
علی ما نُقِل؛
❓شغل شما چیست؟!
✍️من دکتر س.ص متخصص اطفال هستم.
سالها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم ؛
کنار بانک دستفروشی بساط باطری ، ساعت ،فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود.
دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است.
آن زمان تلفنهای عمومی با سکه های دو ریالی کار میکردند.
جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده ؛
او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت:
اینها صلواتی است!
گفتم: یعنی چه؟
گفت: برای سلامتی خودت صلوات بفرست و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد.
(دو ریالی صلواتی موجود است)
باورم نشد ،
ولی چند نفر دیگر هم
مراجعه کردند و به آنها هم...
گفتم: مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی میدهی؟
با کمال سادگی گفت:
۲۰۰ تومان که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی میگیرم و صلواتی میدهم.
مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند،
بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم ،
دیدم این دست فروش از من خوشبخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا میدهد،
در صورتی که من تاکنون به جرأت میتوانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم .
احساساتی شدم و دست کردم ده تومان به طرف او گرفتم .
آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت:
برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم .
این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد.
من که خیلی مغرور تشریف دارم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم...
به او گفتم :
چه کاری میتوانم بکنم؟
گفت: خیلی کارها آقا!
شغل شما چیست؟
گفتم: پزشکم.
گفت: آقای دکتر شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر.
نمی دانید چقدر ثواب دارد!
صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم ،
خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم.
دگرگون شده بودم ،
ما کجا، اینها کجا؟!
از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار
مطبم نوشتند با این مضمون؛
<شبهای جمعه مریض صلواتی میپذیریم>
دوستان و آشنایان طعنه ام زدند،
اما گفته های آن دست فروش در گوشم همیشه طنین انداز بود و این بیت سعدی:
گفت باور نمی کردم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و ما خاموش ..
راستى یك سوال :
شغل شما چیه؟
برای بخشنده بودن پول مهم نیست باید ببینیم چی داریم گاهی با بخشیدن بک لبخند کوچک میتونیم بزرگترین بخشش رو داشته باشیم...
شخصی تعریف میکرد : توی رستوران نشسته بودم که یک دفعه یه مرده که با تلفن صحبت میکرد فریاد کشید و خیلی خوشحالی کرد و بعد از تمام شدن تلفن،
رو به گارسون گفت : همه کسانی که در رستورانند،
مهمان من هستن به ""باقالی پلو و ماهیچه""
""بعد از 18 سال دارم بابا میشم""
چند روز بعد تو صف سینما،
همون مرد رو دیدم که دست بچه ی 3یا 4 ساله ای را گرفته بود که به او بابا میگفت!!
پیش مرد رفتم و علت کار اون روزشو پرسیدم؟؟
مرد با شرمندگی زیاد گفت:
آن روز در میز بغل دست من، پیرمردی با همسرش نشسته بودند پیر زن با دیدن منوی غذاها گفت:
ای کاش میشد امروز باقالی پلو با ماهیچه میخوردیم،
شوهرش با شرمندگی ازش عذر خواهی کرد و خواست به خاطر پول کمشان، فقط سوپ بخورند.
من هم با آن تلفن ساختگی خواستم که همه مهمان من باشند تا اون پیرمرد بتونه بدون شرمندگی،
غذای دلخواه همسرش را فراهم کنه.
من و دنیا ..
همدیگر را رنگ میکنیم ،
من با مداد سیاه،
دنیا با مداد سفید!...
من ... روزهاي او را! ..
او... موهاي مرا ...
🍎🍎🍎🍎🍎
eitaa.com/pandoune
💫💫💫💫💫
🌱
"وقت ملاقات قبلی"
در سوره مبارکه «نور» دارد که اگر کسی وقت ملاقات قبلی نداشت، خواست در خانه کسی را بزند، صاحبخانه گفت ببخشید الآن من فرصت ملاقات ندارم، این نباید بدش بیاید: ﴿وَ اِنْ قیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ اَزْکی لَکُمْ﴾، چه ادب اجتماعی از این زیباتر که به ما میگوید اگر میخواستید منزل کسی بروید، اوّل وقت ملاقات بگیرید. اگر وقت ملاقات نگرفتی، سرزده وارد شدی، او گفت ببخشید الآن من فرصت ندارم، بدتان نیاید، این تزکیه جامعه است، این تهذیب نفس است. تهذیب نفس گاهی در خواندن نافله و امثال آن است، گاهی در رعایت حقوق اجتماعی است.
📚 تقریرات درس تفسیر آیت الله جوادی آملی ۹۷/۱/۱۹
🍎🍎🍎🍎🍎
eitaa.com/pandoune
💫💫💫💫💫