پنجِ پنج
💢#پاسگاهزید💢 🍀۲۴تیرماه سالروز شهادت سردار شهیدناصر بختیاری گرامی باد. 🗣 روایتگری برادر محمدرضا
📚 #داستانک
سردار بی سر
_فرمانده میشه یه سوال بپرسم؟ دوست داری چه مدلی شهید بشی؟
_من کجا و شهادت کجا؟!
_جدی، بهش فکر نکردی؟
_خُب از خدا خواستم با گلوله مستقیم تانک شهید بشم، آخ نمیدونی چه کیفی داره اون لحظهای که سرت از بدن جدا بشه.
فرمانده اینها را که میگفت، بند بند وجودم میلرزید.
زمزمهی عملیات رمضان که در منطقه پیچید. فرماندهی محور همه ما را به خط کرد. مثل هر عملیات دیگری نگاهی به تک تک ما انداخت.
همه میدانستیم وقتی او فرمانده باشد، دلمان قرص است. خبر داشتیم چه کارها که نکرده بود. شجاعتش در عمليات فتح شياكوه و رشادتش در گيلانغرب، همه فرماندهان را شگفت زده كرده بود، همانجا لقب «فاتح فتح شياكوه» را به او دادند.
دو بار مجروح شده بود، اما روحش آرام و قرار نداشت.شاید شهادت را در جنگهای چريكی نامنظم در كنار شهيد چمران جستجو میکرد.
شاید عملياتهای فتح المبين و بيت المقدس، نمیدانم.
زمان مرا برد به عملیات آزادسازی جادهی بانه و سردشت در سال پنج و نه، وقتی دو روز تمام در منطقه درگیر بودیم. خبر رسید یکی از نیروها، بالای تپه به شدت مجروح شده است. آرام و قرار نداشت. با چند نفر از بچهها رفت. آتش دشمن اجازه نزدیک شدن را نمیداد. اما قلبش در سینه بیتابی میکرد. با تمام وجود جنگید. خود را به بالای تپه رساند، دشمن را عقب زد و نیرویش را با خود آورد.
انگار منافقين همه اینها را میدانستند که بارها تهدیدش کردند که ترور می شوی، اما او با خیالی آسوده بیرون از سنگر نماز شبش را میخواند.
امشب هم، میدانستیم در کنار او پیروز میدان هستیم.
وقتی فرمانده «یا صاحب الزّمان» را گفت، از جا کنده شدیم. ارادههایمان را برای آزاد سازی پاسگاه زید، یکی کردیم. انگار در شب اول عملیات، هیچکس باورش نمیشد که به دل خاک عراق زدیم و قسمتی از آنجا را گرفتیم.
تعجب را در نگاه تک تک فرماندهان عراقی میشد، دید.
بعد از عمليات، عراقیها با تانکهايشان محاصرهمان کردند. من در سنگر ستاد بودم. نگاهم به سمت فرمانده رفت. انگار یکباره تركش گلوله تانکتی ۷۲ مامور شد که فرماندهی محور عملیاتی لشکر ۱۷ اعجوبه نظامی را به آرزویش برساند.
✍اعظم چهرقانی
🔸تقدیم به سردار بی سر؛ #شهید_ناصر_بختیاری (فرمانده محور)
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
📸#آلبومتصاویر
💢۱۳۶۵/۰۵/۰۵💢
📌جنگ شهرها
اراک به دلیل استقرار صنایع بزرگ، با ۲۷ حملهی هوایی، پس از پایتخت، میان شهرهای غیر مرزی، دومین هدف اصلی دشمن محسوب میشد.
مردم اراک در بمباران مناطق مسکونی و کارخانجات صنعتی غیر نظامی، حدود ۹۰۰ شهید و جانباز، تقديم نهضت خویش کردند.
نقطهی اوج این مقاومت تاریخی، روز ۱۳۶۵/۵/۵ بود که ۵ کارخانهی بزرگ شهر (آلومینیوم، واگن پارس، آذرآب، ماشینسازی و هپکو) مورد حملات هوایی گستردهی دشمن قرار گرفت.
با تقدیم ۸۷ شهید و ۲۹۰ جانباز غیر نظامی در یک روز، برای مردم این سرزمین، حماسهی درخشان دیگری خلق شد.
هدف دشمن متجاوز، تخریب روحیهی مقاومت و اخلال در حیات اقتصادی کشور بود، اما مردم سلحشور و کارگران مقاوم کارخانجات اراک، آنها را ناکام گذاشتند.
مردم در پاسخ این حملات جنایت بار، برای بازسازی صدمات وارده، با همبستگی و همدلی بیشتر و بسیج شبانهروزی، صبح روز بعد، زنگ همهی کارخانجات را طبق معمول همیشه به صدا درآوردند. بدین ترتیب قلب تپندهی صنعت کشور، زیر آتش وحشیانهی دشمن، حتی یک روز متوقف و تعطیل نشد.
بر مزار گلگون کفنان این روز تاریخی، نام کارخانهها به عنوان محل شهادت درج شده. این فرزندان به خون غلطیدهی اراک، در کنار دیگر شهیدان جنگ شهرها، در قلب گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شدند و مامن دیگری برای عاشقان جبههی حق ساختند.
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌چرا شهر اراک در ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ بمباران شد؟؟
🔴لطفاً کلیپ باز شود
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
📚 #داستانک
صدای بلندی گوش شهر را کر کرد. به آسمان خیره شدم. جنگدههای بعثی بمبهایشان را بر سر کارخانه آذرآب ریختند و رفتند. به سرعت به طرف در اصلی کارخانه دویدم. باید کاری میکردم. دود آنقدر غلیظ بود که مانع شد در را پیدا کنم. سراسیمه به طرف در انبار مشترک دویدم. گرمای مرداد بیداد میکرد و آتش حاصل از انفجار گرمترش کرده بود. عرق از پیشانی پاک کردم که دوباره صدای جنگندهها به گوشم رسید. سر بلند کردم. خودشان بودند. دوباره بمبی را رها کردند و رفتند. موج انفجار به گوشهای پرتابم کرد. خیلی نگذشت که ایستادم. خودم را به در انبار مشترک رساندم. سقف کارخانه آوار شده بود. کف پر از شیشه بود. با احتیاط قدم برداشتم. گرد و خاک توی هوا پخش بود. صدای نالهای به گوشم رسید. محسن بود. دستش قطع شده بود. با چشمهای بی رمق به دستش اشاره کرد:
_ کمک کن دستم رو ببندم تا خون فوران نکنه.
کنارش زانو زدم. نگاهی به دستش انداختم. با ترکش قطع شده بود و رگهایش سوخته بود. خون بیرون نمیآمد. محسن توی بهت بود. دستش را کمی تکان دادم. خواستم فکر کند دستش را بستم و خیالش راحت شود.
- خیالت راحت دستت رو بستم.
خیلی زود با کمک بچهها به آمبولانس منتقلش کردم.
سریع برگشتم. به طرف جلیل رفتم. روی زمین افتاده بود. چند ترکش به تنش نشسته بود. به او نزدیک شدم. بوی خون زیر دماغم زد. درد از چشمهایش بیرون میریخت. بلندش کردم و راهی آمبولانسش کردم. دیدن رفقایم با چهرههای خونی بر دلم آتش میزد. روز کش آمده بود. خبرهای بمباران پنج کارخانه اراک پخش شد. همه جا صحبت از ۵/ ۵/ ۱۳۶۵ بود. روزی که ۸۷ رزمنده جبهه صنعت پر کشیدند. روزی که تا ابد کنج سینهام خواهد ماند.
(برگرفته از خاطره آقای ولی باقری، کارمند کارخانه آذرآب)
✍️فرشته عسگری
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
۱۱ روز مانده تا.....
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
43.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 نقش کارخانههای شهر اراک در جبهه
🔶 بمباران شهر اراک
استان مرکزی یکی از استانهای مهم کشور در دوران دفاع مقدس است.
صنعت استان با خلاقیت و ابتکار بچه های مهندسی و کارگری به کمک جنگ آمدن و واحد مهندسی راهاندازی کردند.
از طراحی و تولید نصب پلهای شناور تا ساخت ماشین آلات، اداوت جنگی مثل نیکوب، نفربر، لودرهای کوتاه برای زدن خاک ریز، حتی ساخت گلوله های مختلف توپ و خمپاره
همگی اینها حاصل زحمات رزمندگان استان مرکزی در بخش مهندسی رزمی است.
این خدمات بهقدری افزایش پيدا کرد که فرماندهان، جنگ لشکری را برای استان تدارک دیدند تحت عنوان لشکر مهندس رزمی ۴۲ قدر،
دشمن بعثی متوجه این موضوع شده بود.
از آنجایی که تاب مقاومت در برابر نیروهای خط مقدم جبهه را ازدست داده بود. کینه مهندسان رزمي را به دل گرفته بود.
در پنجِ مرداد ۶۵ بطور ناجوانمردانه کارخانه های آن را بمباران کرد.
حدود ۱۰۰ جوان این مرز و بوم را به شهادت رساند، عدهای زیادی مجروح شدند.
اما بچههای مهندسی رزمی نه تنها عقب ننشستند بلکه تا پایان جنگ پُرشور از گذشته درکنار سایر نیروهای رزمی ایستادند و برای همیشه درتاریخ وطن ماندگار شدند.
#فتورمان
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
هدایت شده از فـرهنـگ اراڪ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸#گزارش_ تصویری
📌به مناسبت پنجِ پنج روز ایثار و مقاومت شهر اراک
«اولین اجلاس سراسری فعالان مردمی جهاد و شهادت استان مرکزی »
🔖با حضور آقای سید احمد عبودتیان دستیار ویژه رئیس جمهور در امور مردمی سازی دولت
🔖سردار آزادی مسئول سازمان حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس سپاه
🔖جناب آقای مخلص الائمه استاندار مرکزی
🔖سردار کریمی فرمانده سپاه روح الله
🔖حجت الاسلام شفیعیان دبیر شبکه ملی وارثون
🔖برادر مجتبی امیری دبیر ستاد یادواره های مردمی شهدای سراسر کشور
🔖دکتر یار محمدی استاد دانشگاه
و با حضور دبیران یادواره شهدا، راویان شهدا، فعالان فضای مجازی و هنرمندان ایثار و شهادت استان مرکزی به همت دبیرخانه شبکه وارثون در استان مرکزی و با همکاری سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری اراک و استانداری مرکزی برگزار گردید.
تهیه شده در رسانه ماهد
@resanemahed
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
#فرهنگ_اراک
@farhang_arak
https://eitaa.com/joinchat/3492216849C6e1424eaac
#گزارش_تصویری
🔰برگزاری اولین اجلاس سراسری فعالان مردمی جهاد و شهادت استان مرکزی
«به مناسبت پنج مرداد روز ایثار و مقاومت شهراراک»
🔖با حضور راویان، دبیران یادواره های شهدا، خادمان شهدا، هنرمندان و بانوان فعال در حوزه ایثار و شهادت و خادمین فضای مجازی
📌زمان: شنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۲
📌مکان: اراک، جاده خمین، دهکده مقاومت
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj