شما هم مثل من پیامهای تبریک و عید رو که بیش از ۴ تا کلمه داشته باشه، نمیخونید و فقط سین میکنید؟😅😐😐
💠یه دعا می کنم آمینش رو شما بگید:
🔰 انشالله یه جا گیج بشید!!، اونم وسط بین الحرمین که ندونید رو به کدوم طرف کنید و زیارت و دعا بخونید...
اگه دلتون رفت، یه نیت کنید و التماس دعا:🙏
يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً.
ینی وجدانن از روزی که کرونا وارد ایران شده
یه جاهاییم درد میگیره که کرونای بدبخت میگه:
به روح بابام اگه کار من باشه😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن بایدن این قسمت کلیپ رو دیده، گفته محموداباد میبد گزینه بعدی استعماری آمریکاست😂😂😂
مورد داشتیم آقاهه میره نوار قلب بگیره،
خانمش میاد به پرستاره میگه ببین به جز من کسی دیگه تو قلبش نیست️؟
میگن دستگاه نوار قلب بجای زیگزاگ؛ موج مکزیکی می رفته😂😁
#خاطره
🔰 شبی که یک عمر خاطره شد!
💠 چند سال پیش حدودا ساعت ۱۲ شب، یک کاروان عروس کشانی راه افتاد که مسیرشان را انداختند توی جاده سنتو(جاده اصلی میبد-یزد).
ماشین عروس و داماد یک پژوی عاریتی نو بود و بقیه هم پشت سرش صف کشیده بودند که کلی بوق بوق میکردند. محدوده شهرک صنعتی جهانآباد که میرسند، آقا داماد گازش را میگیرد و از کاروان در میرود و باصطلاح فرار میکند(اینجور ادا اطوار ها تقریبا عادی شده!)،
توی جاده، کمی جلوتر که میروند، ناگهان ماشین عروس محکم میزند به ماشین جلویی و تصادف میکند، یک خودروی دیگر هم میرسد و توی همان تاریکی محکم می زند به عقب ماشین عروس!!
ماشین عروس کلهم اجمعین فاتحه اش خوانده شد(یک جورایی خخخخخخراب خراب شد؛ تقریبا شبیه ماشین مشتی مندلی که: نه بوق داره نه صندلی😬)
شیرینی تمام عیار عروسی را با این رفتارشان، به یک تلخی محض تبدیل کردند.
چند لحظه بعد، هم ما رسیدیم (آمبولانس۱۱۵) و هم کاروان اقوامشان که دنبالشان میگشتند...
خلاصه هرچند خدا را شکر کسی جراحت شدیدی ندیده بود؛ خسارت ماشین و خرج هایی که روی دستشان گذاشته بود هم به کنار(البته انموقع ماشین ارزان بود😅)، اما اضطراب و ناراحتی و شوک عصبی که به آنها وارد شده بود به راحتی قابل حل و درمان نبود.
برخی ماجراها یک عمر خاطره میشود...
صابر اقایی
۱۱فروردین۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنش ازش تردمیل خواسته🤣😂
@parastarenemuneh
#خاطره:
🔰وقتی ورق تکنولوژی برمیگردد!
💠اگر خاطرتان باشد، تا یکسال و اندی پیش یعنی قبل از آغاز جنگ بیولوژیکی ضد بشری امریکا و همدستانش، تنور سفارش، خرید و نصب برخی سامانه های خنک کننده مثل انواع کولرهای گازی در طبقات متوسط به بالای مردم ما، داغ بود.
بانک ها به خنکی و گاها سرد بودنشان در چله تابستان، چنان فخرها میفروختند و لاکچریها، فیس و افاده هایی برای مهمانان.
کم کم کار به جایی رسیده بود که در این وضعیت ناخوش اقتصادی، در بسیاری از منازل و اماکن، کولرهای آبی، جای خود را به کولرهای گازی داده بودند و بعید نبود برخی عروس های مرفه و طاقچه بالا گذار، از همان شب عقد، طی و قرار اسپلیت و چیلرگازی و چنین هایی را در سجل عقدنامهشان مکتوب کنند! و حتی بودند برخی کارمندانی که برای مدیر خود اتاقی با چنین شرایطی را سفارش میدادند و وظایفشان را مشروط میکردند!
اتفاقا چندی از دوستان خود من که در امر فروش و نصب این سامانه ها دست داشتند، هر از چند گاهی لیست تخفیف های خوبی به من ارائه می دادند بلکه وسوسه شوم و در خانه خود نصب کنم و همرنگ آنها شوم!
اما،
از جمله دلایلی که من حاضر به استفاده از این تکنولوژی نبودم، چند چیز بود که مهمترین معایبش نظیر موارد زیر بود:
۱. تهویه خشک و نامرطوب(با مضرات متعدد این مورد بر سلامتی)
۲. تهویه غیرتازه، ثبات و ماندگاری هوای مصرف شده
۳. سطح عرف جامعه
بی شک موارد فوق از معایب این وسایل پیشرفته بوده که هرچند برخی دستگاههای جدیدتر تا حدود کمی توانسته مقادیر رطوبت و تازگی هوا را جبران کند اما علی رغم مزایای زیادش، بویژه در هوای خشک یزد، هیچکدام باندازه کولر آبی نمی توانست پاسخگو و مفید باشد.
👈تا اینکه کرونا از راه رسید....
از همان ابتدا، یکی از مواردی که برای پیشگیری از شیوع انواع بیماریها بر آن توصیه های موکدی میشد و کاملا منطقی و علمی بنظر میرسید، استفاده از تهویه تازه در کلیه اماکن بود. این توصیه نه تنها صرفا برای کرونا بلکه برای پیشگیری و رفع بسیاری از بیماری های دیگر نیز، مفید بیان شده است.
از قضا همان اوایل سال گذشته بود که میدیدم خیلی از دوستان، مجددا ناچار شده اند تا سامانه های خنک کننده خود را به همان کولرهای آبی ساده تغییر دهند و در واقع هشدارها و توصیه های بیان شده را مدنظر قرار دهند.
خلاصه، مواظب نفوذ تکنولوژی باشیم!
صابر اقایی
۱۱فروردین ۱۴۰۰
❇️💠 شما هم مثل ما هروقت سالاد الویه درست می کنید، تا سه روز هرچه میخورید تموم نمیشه؟😁😂
@parastarenemuneh
#خاطره:
🔰 اومد ثواب کنه، کباب که هیچی، کوفته شد!😬
یه ماشینِ سواری توی خیابون امام میبد سرعتش رو کم می کنه و از یه موتورسوار، آدرس میپرسه،
موتوریه که خانمش و خواهرش ترکش نشسته بودن، میگه: دنبال موتور من بیا تا نشونت بدم دقیقا کجاس...
یه کم جلوتر وقتی به چراغ قرمز سه راه سعیدی میرسن، موتوریه میزنه رو ترمز، اما ماشینیه نمیزنه رو ترمز، و بجاش میزنه عقب موتوریه😬😐
خانمها دست و پاهاشون کوفتگی و خراش داشت...
موتوریه تعریف میکرد و میپرسید: حالا من چکار کنم با این بنده خدا؟ پلیس میگه شکایت داری یا نه؟
خلاصه ماشینیه خسارتهاشو داد و قبول کرد هزینه درمانشو بده تا شاکی نشه...
به خیر گذشت
صابر اقایی
۱۱ فروردین۱۴۰۰
@parastarenemuneh
#یک_شاخه_دل!
تماشا میشوی آیه به آیه در قنوت من
تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم
@parastarenemuneh