جای همگی سبز در چادرهای منا منتظریم اعلام کنن بریم سنگ شیطون بزنیم

فقط میترسم شیطونه زبون بیاد و بگه: صابر تو که از خود مایی دیگه چرا سنگ میزنی بهمون بی‌معرفت 😂😂

این رعیت پدر سوخته عجب غذا‌های خوشمزه‌ای می‌خوردند و ما بی‌خبر بودیم😂😂

یه پرتاب ۳ امتیازی از فاصله دور توسط این بازیکن که میزنه به نوک بینی شیطون😁👌 💗کانال دلنوشته های یک پرستار💗

اینم کله زیبا و نورانی میثم پس از حلق😄 خیلی میخواست با رجوع به مراجع تقلید دیگه زیر کار در بره ولی موفق نشد😏👌

📌در تاریخ آمده است که روزی ناصرالدین شاه چشمه مهربانی و مردم دوستی‌اش به جوش آمد. فورا تصمیم گرفت تا یک روز هم شده در دربار همان غذایی را بخورد که رعیت می‌خورند... پس از ملازمانش پرسید که رعیت ما اغلب چه می‌خورند؟ یکی از آن خود شیرین های‌شان گفت: «قبله عالم من تصدقتان شوم! قوت غالب رعیت بیچاره آبدوغ خیار است.» سلطان لابد متحیر شد و با خودش فکر کرد مگر آب و دوغ و خیار غذاست و اصلا می‌تواند شکم همایونی را سیرکند؟ فی‌الجمله عزمش را جزم کرد و به آشپزباشی دربار دستور داد تا ظهر فردا برایش آبدوغ خیار بپزند. آشپز‌ها دست به کار شدند و الحق برای خاطر رضایت شاه سنگ تمام گذاشتند تا قبله عالم با همه وجود مبارکش بتواند طعم غذای رعیت را زیر دندان احساس کند. پس ماست پر چرب و اعلای گوسفندی را داخل بادیه مرصع نشان ریختند و از خیارهای ترد و قلمی و سبزی‌های معطر و گردوی اعلای باغ‌های شمیران و کشمش درجه یک پیشکشی فراروان به آن افزودند و بعد نان خشک‌ دو آتشه دو رو خشخاشی را روی بادیه گذاشتند. وقتی ناصرالدین شاه یک دل سیر آبدوغ خیار را بر بدن مبارک زد، لم داد به مخده جواهرنشانش و گفت: «این رعیت پدر سوخته عجب غذا‌های خوشمزه‌ای می‌خوردند و ما بی‌خبر بودیم...»😁😂😂

سلام و هزاران درود؛ عید قربان بر شما بندگان خوش‌دل و پاک‌طینت مبارک باد امیدوارم اطاعت و بندگی همیشگی خدا شامل حالتون بشه مثل من که الان زورکی منو بلند کردن تا نماز شب بخونم تا وقت اذون صبح برسه😅😁 حاج آقا پشت بلندگو داره میگه: نماز نافله صبح هم بخونید تا نماز بخونیم و بریم جمرات سنگ بزنیم😐🤦‍♂ اینوقت صبح سگ رو با چوب بزنی از لونه‌ش بیرون نمیاد اونوقت میخای بری سنگ به شیطون بزنی که آدمش کنی؟😜😂

آقایون موقع حرکت برای جمرات حواستون باشه دست و پاتون رو جانذارید🥴😅