خبر شهادت رو عموی کوچکترم دادند و پس از شنیدن خبر شهادت بابا تنها چیزی که در اون لحظات به ذهنم میرسید این بود که بابا به شدت عاشق شهادت بود و همیشه از ما میخواست برای شهادتش دعا کنیم و در آخر به اونچه که علاقه داشت رسید.

خب نبود پیکری از بابا خیلی برامون سخت بود خیلی وقت ها دلم فقط یک سنگ قبر برای درد و دل کردن و رفع دلتنگی با بابا میخواست ولی خب تقدیر این بود که بابا اون زمان برنگرده من هم اکثر وقت ها که خیلی زیاد دلتنگ میشدم پیش سه تا شهید گمنام که در جامعه الزهرا دفن شده بودند میرفتم و همدم دو سال تنهایی و نبود بابا اون سه شهید بودند.

بله من هم به شدت به بابا وابسته بودم ولی از زمانی که زمزمه های رفتن بابا شروع شد سعی‌کردم از وابستگی‌های خودم کم کنم و خب پس از شهادت ایشون حضور به شدت مستمری در زندگیم داشتند حتی بیشتر از یک پدر بعد از برگشت پیکرشون من خواب ایشون رو میدیدم و در یکی از این خواب ها بابا رو اونقدر زنده و حاضر در زندگیمون دیدم که حتی به برنامه کودکی که رضا برادر کوچکترم هم میبینه بابا نظارت پدرانه خودش رو داره.

به حضرت زهرا سلام الله علیها ارادت خاصی داشتند و آنچه در خاطرم است در زیارت ائمه حتی اگر فرصت خواندن زیارت خاص حضرت رو نداشتند حتما وحتما زیارت جامعه کبیره رو میخوندند و گمان میکنم امام شناسی دقیق ایشون از خواندن های زیارت جامعه کبیره بود.

ایشون کاملا پشتیبان ولایت فقیه بودند و حتی در وصیت های کتبی و شفاهی هم خیلی زیاد به این نکته اشاره میکردند و فکر میکنم وصیت شفاهی ایشون به من گویای همه چیز باشه. (هر جا هر حرفی مقام معظم رهبری رهبر جامعه امام خامنه ای که انشاالله عمرشون تا عمر ظهور حضرت ولیعصر عج باشه حتما و حتما پیروش باشید یار براش باشید.)

مزار پدر در گلزار شهدای علی بن جعفر و در قطعه شهدای مدافع حرم هست.

فقط و فقط بصیرت و اطاعت از رهبری چون معتقدم با بصیرت و اطاعت بی چون و چرا از رهبر قطعا پرچم این انقلاب به دست آقا امام زمان عج میرسه.