شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
《گزیده ای از #زندگینامه جهادگر شهيد حاج محمدحسن كسايي فرمانده گردان انصار ستاد پشتيباني و مهندسي جنگ
#شهید_محمد_حسن_کسایی
🌸مهرماني و ملاطفت، صفا و معنويت، تواضع و فروتني، كارداني و لياقت، مديريت و تدبير، برنامه ريزي و خلاقيت، حفظ شخصيت افراد و ارتقاي آن، و سجاياي اخلاقي اين عزيز، باعث شده بود كه ايشان بر قلبهاي سنگر سازان بي سنگر حاكميت يابد و فرماندهي ايشان بر دلهاي جهادگران بود. شهيد بزرگوار به جهاد در راه خدا با مال و جان – طبق آيه قرآن كريم – معتقد بود.
💫بسياري از انفاق ها را چنان خالصانه و پنهاني و فقط براي رضاي خداوند متعال انجام داده بود كه بعضي از آنها پس از شهادت ايشان معلوم و مشخص گرديد. روزي ايشان، فرش منزل خودشان را در مرند براي شستشو به قاليشويي برده بود، ولي اين فرش به خانه برگشت داده نشد. مدتي بعد، وقتي كه همسر محترم شهيد بررسي كرده بود معلوم شده بود كه شخص مؤمني براي تهية جهيزيه دخترش كه تازه ازدواج كرده بود، دچار مشكل بوده و شهيدكسايي فرش منزل خود را پس از تميز شدن در قاليشويي، به ايشان بخشيده است. همچنين ايشان از جبهه به يكي از دوستان صميمي خودش در شهرستان مرند، پول مي فرستاد تا نسبت به تهيه گوشت و تحويل به نيازمندان اقدام كند و شرط شان اين بوده كه اين كار مخفي و براي خدا باشد و ديگران از اين امر اطلاع پيدا نكنند.
✨ شهيد كسايي با وجود تلاش فراوان در دفاع مقدس و فرماندهي و هدايت گردانهاي مهندسي، در اعمال و افعال عبادي نيز سرآمد و الگو و برتر از ديگران بودند. وي هميشه با وضو بود، هنگام اذان بر بالاي بلندي ميرفت و با صداي جذاب و ملكوتي، اذان مي گفت. #نماز را در اول وقت و حدالامكان به جماعت اقامه مي كرد. #نماز_شب را با شور و حالي وصف ناپذير اقامه مي كرد و خستگي فراوان ناشي از عمليات شبانه و عدم استراحت روزانه، در روح بلندشان در هنگام نماز شب و ديگر عبادات، نمي توانست تأثيري داشته باشد و اشك چشمشان بصورت مداوم در طول نماز شب جاري بود.
🔸ايشان در روزهاي طولاني تابستان و در گرماي طاقت فرساي جبهه هاي جنوب و فقط با خوردن مختصري نان خالي به عنوان سحري، چندين روز در هفته روزة مستحبّي مي گرفت، ولي چون در جبهه امكان قصد اقامت بيش از ده روز ممكن نبود، شهيد كسايي با نذر معيّن اقدام به گرفتن روزه مستحبي مي كرد. ايشان حتي ادعيه و زيارات روزانه را نيز انجام مي دادند و كار فرماندهي و هدايت گردانها مانعي براي انجام اين كار نمي شد...
ادامه دارد...
یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#سیره_شهدا
🌴 پدرم به روضه اهل بیت(علیه السلام) خیلی اهمیت می داد می گفت درک اهل بیت با احساسات نیست باید خودت را در واقعه تجسم کنی و گریه کنی، گاهی پدرم از غم و غصه اهل بیت (علیهمالسلام) آنقدر گریه می کرد که راهی بیمارستان شده و بستری می شد.🥀
✨ ایشان چه طلبه بودند و چه نبودند به #نماز خیلی اهمیت می دادند حتی در شرایط حاد و غیر ممکن نمازش ترک نمیشد و در مواقعی که در مورد رهبری یا ولایت فقیه شبهه ای ایرادی می شد با تمامی دلایل قانع کننده و صبوری جواب می داد و اگر طرف مقابل نمی پذیرفت به نشانه اعتراض حتی اگه جلسه مهمی می بود و به نفع ایشان اما جلسه را ترک می کرد.❗️
🏷 نقل از فرزند شهید.
مدافع حرم
#شهیدسیدهادی_علوی_نسب
#نماز_شب
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
❇️ ویژگی اخلاقی معروف شهید «محمد زهرهوند» پل رسیدنش به معبود شد
✳️ همسر شهید محمد زهرهوند نیز در خصوص شخصیت و رفتار همسرش اینطور میگوید: احترام به والدین و توصیه به حجاب از اولویتهایش بود؛ صیانت از حجابم در زندگی، از اولویت های «محمد جان» بود، چادر زهرایی برایش چنان با ارزش بود که در آخرین سفارشهایش از من خواست دُردانهاش با حجاب زهرایی در اجتماع و محافل حضور پیدا کند.
✨ پس از آغاز جنگ سوریه محمد هم حس و حال دیگری پیدا کرد. شب تا سحر، «اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک» ذکر نماز شب و نیاز اشکهایش شد تا اینکه به آرزویش یعنی رفتن به جبهه و شهادت رسید."
مدافع حرم
#شهیدمحمدزهره_وند
#نماز_شب #حجاب
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
💠 شهید مدافع حرم " مرتضی حسین پور
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم..
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
#شهید_مرتضی_حسین_پور
#نماز_شب
💐شادی روح پرفتوح شهداصلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
✅️ در فیلمی، مادر شهید در مورد خصائص شهید گفت: باخدا و #نماز_شب خوان بود و روضه و زیارت جمکران او سرجایش بود.
وی افزود: در عملیات کربلای ۴ از طرف ما عقبنشینی شد و محمدرضا دوباره از ناحیه شکم مجروح شد. صبح که رفته بودند جسد او را عقب بیاورند، دیده بودند که نیست و عراقیها او را بردهاند.
همرزم شهید گفت: روزی به ما گفتند که ما میخواهیم به تفحص برویم و داخل خاک عراق شویم و میخواهیم یک سِری شهدای آزاده را بیاوریم. زمانی که تابوت «محمدرضا شفیعی» را زمین گذاشتیم و روی آن را باز کردیم، محاسن شهید به گونهای بود که با شانه، شانه میشد…
#زندگینامه_شهیدمحمدرضاشفیعی
ادامه دارد…
یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#سبک_زندگی_شهدا
🕊 در مراسم تشییع پیکر حاج قاسم در شهر کرمان، تعدادی از شرکت کنندگان حاضر در مراسم به دلیل ازدحام جمعیت به درجه رفیع شهادت نائل آمدند که از جمله آنها می توان به دو خواهر شهیده سیده مهدیه و سیده فاطمه سادات حسینی اشاره کرد.
🏷 سید محمد سادات حسینی پدر این دو شهید در گفتگو با راه آرمان؛ گفت: دختر کوچکم فاطمه السادات، وصیت نامه خود را در سال 92 که سفر به کربلا داشت، نوشته بود؛ او در وصیت نامه خود عنوان کرده بود که من در سال 98 شهید می شوم و جهیزیه من را به بهزیستی تقدیم کنید.
🍃 پدر دو شهیده سادات حسینی ادامه داد: دو دخترم مهدیه السادات و فاطمه السادات تأکید به پرداخت خمس داشتند و زمانی که به راین می آمدند، غذا نمی خوردند و می گفتند تا خمس مال خود را پرداخت نکنی و مالت حلال نشود، ما این غذا را نمی خوریم.
🖍 وی بیان کرد: دختر بزرگم مهدیه السادات، معلم بود و دو خودکار در جیب خود داشت که می گفت یک خودکار برای بیت المال است و از خودکار دیگر برای امور شخصی خود استفاده می کرد.
🌹سادات حسینی ابراز کرد: در روز تشییع پیکر شهید سلیمانی دختر بزرگم مهدیه السادات غسل شهادت کرد و به همه ما هم گفت که غسل شهادت کنیم و به من گفت که امروز دو پیکر برای تو می آورند، ناراحتی نکنید.
🍃 پدر دو شهید سادات حسینی با بیان اینکه من خودم مجروح جنگی هستم، اظهار کرد: دخترانم شب ها کف پاهایم را بوسه می زدند و فاطمه السادات همیشه تا نیمه های شب بیدار بود و نماز شب می خواند؛ هر دو هدفشان شهادت بود و پیرو ولایت فقیه بودند و می گفتند که رهبر را نباید تنها بگذاریم.
🏷 وی تصریح کرد: دخترانم هر دو به افراد پائین دست خود همواره کمک می کردند، احترام به پدر و مادر می گذاشتند و علاقه و احترام خاصی به ولایت فقیه داشتند، آنها می دانستند که چنین اتفاقی برای آنها رقم می خورد، مهدیه السادات به همکاران خود گفته بود که من با خواهرم شهید می شویم.
💢 سادات حسینی خاطر نشان کرد: با دخترانم در محل تجمع بودیم و البته بعد از آغاز مراسم من جلوتر از آنها رفتم، پس از وقوع حادثه اول مهدیه السادات و سپس فاطمه السادات شهید می شوند و زمانی که خبر دادند چند نفر در مراسم شهید شده اند، متوجه شدم که دخترانم هستند.
📥 راه آرمان کرمان
#نماز_شب #بیت_المال
✨شب جمعه یادشهداباصلوات
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
اللهمعجللولیکالفرج
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
@parastohae_ashegh313
🔸خاطرات شهید
🌷خادمِ مادر: توی خونه کاری نبود که برام انجام نده. گاهی که دور برم بود، میشنیدم زیر لب میگه: اللهم ارزقنا توفیق الشهادة میگفتم: آخه میثم جان این چیه که میگی؟ مگه الان دوران جنگه؟ با خنده جواب میداد: مامان! خدا روزی منو میده...
#نماز_شب: بعضی نیمه شبها پا میشد تا نماز بخونه. چون نمیخواست برق اتاق ما رو اذیت کنه، می رفت رو ایون توی تاریکی نماز میخوند.
🌷خاک پا: خیلی وقتا مخصوصاً ماهرمضونا با اینکه مسافت تا پایگاه بسیج خیلی زیاد بود، اول صبح پا میشد و میرفت اونجا. همسایمون میگفت: اونقدر دلم میخواد اول صبح بیام و خاک زیر پایش رو به عنوان تبرک بردارم، اما خجالت میکشم
🌷کمک به دیگران: حقوقش زیاد نبود، اما دست خیلیها رو گرفت. خیلیها مییومدند در خونه و می گفتن: اومدیم قرضی که از سید میثم گرفتیم رو پس بدیم... حتی تا مدتها بعد از شهادتش هم مردم مییومدن و میگفتند: این پول رو از سید میثم امانت گرفته بودیم.
🕊دنبال شهادت: میگفت: مامان من سنت پیامبر [ازدواج] رو هم انجام دادم. فکر نمیکنم واجبی به گردنم مونده باشه. خدا رو شکر ازدواج هم کردم... اینا رو میگفت که بگه آمادهی شهادتم.
🌹شهادت: دو هفته بعد از عقدش عازم سیستان و بلوچستان شد. یک ماهی از مأموریتش گذشته بود و فقط سه روز مونده بود که تموم بشه که گروهک ریگی سید میثم منو شهید کردند…
#شهید_سید_میثم_تراهی
شهدای گیلان
#ماه_رمضان
یادشهداباصلوات
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
🔰 سردار ولی الله چراغچی مسجدی “ قائم مقام فرمانده لشگر 5 نصر(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) ” در اول شهریور سال 1337 در مشهد مقدس چشم به جهان گشود و در روز 18 فروردين 1364 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
#سبک_زندگی_شهدا
♨️ در مورد خصوصیات اخلاقی او باید گفت که تواضع و فروتنی بیش از حدش خیلی از دوستان و حتی بیگانهها را بارها و بارها خجل و شرمنده کرده بود.
💢 خویشتن داری، توکل و خونسردیاش حتی در اوج مشکلات و فشار زیاد کار زبانزد همسنگرانش بود.
#نماز_شب های پرشور و مداوم او در نیمه شبهای جبههها الگویی برای همه بود. علاقه زیادی نسبت به امام(ره) داشت و مطیع و مطاع امر ایشان بود.
🌹سالروز شهادت
#شهید_ولی_الله_چراغی
📥نوید شاهد
یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
╔════ ೋღ🕊ೋ ════╗
@parastohae_ashegh313
╚════ ೋღ🕊ೋ ════╝
🌹شهید سید احمد پلارک
🍀معروف به "شهید عطری"
#شهید_احمد_پلارک
شهیدی که به گفته مادرش:
✪✨#نماز_شب
✪✨غسل روز جمعه
✪✨زیارت عاشورای هر صبح
✪✨هرروز ذکرصدصلوات وصدبارلعن بنی امیه
هرگز ترک نمیکرد!
#جمعه، یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
D1738136T14805836(Web).mp3
زمان:
حجم:
10.77M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 گفتگوی ناتمام
فصل ❸
🔹خاطرات شهدا
#نماز_اول_وقت
#نماز_شب
اللهمعجللولیکالفرج
┄┄┅┅┅❅🌴❅┅┅┅┄┄
فصل 2👇
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/40997
D1738136T14937584(Web).mp3
زمان:
حجم:
8.36M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 گفتگوی ناتمام
فصل ❹ پـایـان
🔹خاطرات شهدا
#نماز_اول_وقت
#نماز_شب
اللهمعجللولیکالفرج
┄┄┅┅┅❅🌴❅┅┅┅┄┄
فصل 3👇
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/41023
✨خاطرات شهدا
♨️ اوایل ازدواجمان بود. یک شب از صدای دلنشین قرآن بیدارشدم. نور کم سویی به چشمم خورد.
از خودم پرسیدم این نور از کجاست؟
بعد از مدتی متوجهشدم از چراغ قوهای است که علی روشنکردهبود تا نماز شب بخواند.
❗️ چراغ بزرگتری را روشن نکرده بود که مبادا من از خواب بیدارشوم.
علی خیلی به من احترام میگذاشت.
#نماز_شب #ازدواج
#شهید_علی_شفیعی
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
@parastohae_ashegh313