eitaa logo
پرپرواز
33 دنبال‌کننده
875 عکس
96 ویدیو
5 فایل
باید شهیدبود تا شهید شد پری برای پرواز🪶 اینجا قراره یه دورهمی شهدایی باشه شروع از ¹⁵شعبان¹⁴⁰² کاری داشتین اینجاییم @ShahidHamedaani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مدافع حرم آقا نوید صفری در تاریخ ۱۶ تیر ماه سال ۱۳۶۵ در استان تهران دیده به جهان گشود. آقا نوید از نسل سوم از فرزندان حضرت روح الله (ره) بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب راهی سفر عشق سوریه شدند و به مقام شهادت نائل شدند . آقا نوید متاهل و تازه داماد بودند و خطبه عقد شهید نوید صفری توسط رهبر معظم انقلاب (به صورت تلفنی) خوانده شد. از صفات بارز اخلاقی شهید احترام بسیار زیاد به پدر و مادر ، مودب و با حیا ، بسیار دلسوز ، اهل فکر و صبور ، شوخ طبع، بسیار کار راه انداز و توانمند بودند . 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
شهید نوید صفری که برای انجام ماموریت سه ماهه به سوریه اعزام شده بودند پس از پایان ماموریت به درخواست خود شهید و با اجازه فرماندهان به دیرالزور البوکمال اعزام شدند شهید نوید صفری طی نبرد با تروریست های داعش در شهر البوکمال زخمی و به اسارت تروریست ها در آمد طی مدتی خبری از وی نبود تا اینکه با آزادی کامل شهر البوکمال از لوث تروریست های تکفیری در تاریخ ۵ آذر ماه ۱۳۹۶پیکر مطهر او شناسایی و مشخص شد که همچون سالار و سرور شهیدان ، مظلومانه به شهادت رسیده و سر از پیکرش جدا شده است . 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
شهیدنویدصفری علایق خاصی به شهیدان محمدحسن(رسول) خلیلی ، شهیدسعیدعلیزاده و شهید علی خلیلی داشتند . از علایق شهید می توان به هیئت و روضه های هفتگی ، زیارت شهداء ، کارهای فرهنگی ، سر زدن به خانواده شهداء و …. اشاره کرد شهید آقا نوید صفری بسیار اهل زیارت بودند و تا جایی که شرایط اجازه می داد به سفر مشهد ، کربلا ، قم و….. می رفتند و شرایط سفر اطرافیان و نیازمندان را برای رفتن به زیارت فراهم می کردند . 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
مطیع خدا باش تا خدا مطیعت باشه وصیت نامه شهید نوید صفری: زیارت عالی و پرفیض زیارت عاشورا را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید. آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه نصیبم نشد. و بدانید هرکه چهل روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم. حتی یک عاشورا هم قیامت می کند با روضه ارباب از زبان مادر و خواهرش. ان شاء الله شرمنده شما نباشم. 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
🌷•° شهیده طیبه سادات زمانی موسوی گودینی:⇩ در ۱۹ آبان ماه ۱۳۳۴ در روستای گودین کنگاور در استان کرمانشاه به دنیا آمد. طیبه سادات که ۶ ساله شد والدینش تصمیم گرفتند او را به مکتب بفرستند به همین خاطر هم در زمانی کوتاه قرآن خواندن را فرا گرفت و عامل به کلام وحی شد. ● شهیده در رشته شیمی دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شد و دانشگاه را فرصت مناسبی برای ادامه فعالیت‌های مبارزانه خود علیه رژیم طاغوتی شاهنشاهی می‌دانست و هر بار که از مشهد برمی‌گشت با خود اعلامیه‌های امام را به همراه داشت، وی به عکاسی و فیلمبرداری نیز علاقه بسیاری داشت و در اکثر تظاهراتی که صورت می‌گرفت از وقایع و شهدا عکس‌برداری می‌کرد. 🔻طیبه دختر بسیار فداکار و مهربانی بود، همواره با برخود خوش، پذیرای دوستان و خانواده و اقوام بود، سعی می کرد هیچ گاه تلاوت دعای کمیل را فراموش نکند ضمن اینکه روزهای دوشنبه و پنج شنبه را روزه می گرفت و به تزکیه نفس خویش اهتمام ویژه ای داشت. 🚺روز «آزادی زن» ۲۶ دی ماه ۱۳۵۶، را رژیم طاغوت ،روز «آزادی زن» اعلام کرد. طیبه سادات که مطالعات خوبی داشت از نتیجه این اقدامات رژیم آگاه بود و به همراه دیگر دانشجویان مسلمان در مشهد به تظاهرات رفتند و از حجاب و مقام زن دفاع کردند، رژیم که طاقت انتقادهای دلسوزانه را نداشت، آنها را بازداشت کرد ولی طولی نکشید که با هشدار آیت الله عبدالله شیرازی به ساواک، آزاد شدند 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
🔸〰در زلزله شهریور ۵۷ که حادثه زلزله طبس رخ داد، در گروه امداد امام خمینی (ره) به همراه دیگر دانشجویان به طبس رفت و با تمام توانش به مدت یک ماه مشغول خدمت به یتیمان و بی‌سرپرستان شد و از محرومیت و کمبود امکانات مردم زلزله‌زده طبس عکس‌برداری می‌کرد، مجموعه عکس‌های بسیاری داشت و قصد داشت در نمایشگاهی همه آن‌ها را به نمایش بگذارد، اما این مجموعه ناقص بود تا این‌که در روز هفدهم دی‌ماه ۵۷ در تظاهراتی که در کنگاور برپا شده بود شرکت کرد و توسط مأموران به گلوله بسته شد و عکس‌های خودش نیز به عکس‌هایی که از شهدا گرفته بود اضافه و مجموعه‌اش تکمیل شد. 📸‌⇦ نمایشگاه عکس یک روز پس از شهادت دوستان طیبه یک روز بعد از شهادتش تمام مجموعه عکس‌هایی که خودش گرفته بود و عکس‌هایی از ظلم‌های طاغوت به مردم را با عکسی از خود شهید طیبه سادات زمانی موسوی در نمایشگاهی به نمایش گذاشتند و این جمله شهید زینت‌بخش این نمایشگاه شد که: «مگر نه این است که می‌میریم، پس بگذار مرگی را انتخاب کنیم که زندگی‌ها را بارور کند…» 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
🎥🔚 یکی از کارکنان مجموعه‌های امنیتی پهلوی در مقابل دوربین‌های مستندی در خصوص این شهیده گفت: طیبه دانشجو بود و کارهای تشکیلاتی می‌کرد و با گروه‌های سیاسی ارتباط داشت، یک‌بار توسط ساواک دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفت، در تظاهرات همیشه جز پیش‌قراول‌ها بود، خیلی هم فعالیت داشت و توسط مأموران در تظاهرات کشته شد. 📼🔍 در این مستند مأمور شهربانی رژیم ستم‌شاهی از روز شهادت طیبه نقل می‌کند: هلیکوپترها از کرمانشاه به کنگاور آمده بودند، حدود ۵۰ نفر سرباز از آن‌ها پیاده شد، مقابل دبیرستان دخترانه پیاده شدند و نصفشان داخل دبیرستان رفتند تا بچه‌ها را تنبیه کند نصف دیگر داخل خیابان به صورت گروهی ایستادند و با اسلحه در شهربانی تیراندازی کردند و طیبه‌سادات هم در این تیراندازی شهید شد. 📰 ⇦: در همان روز شهادتش روزنامه اطلاعات تیتر زد: «طیبه زمانی نماینده امام در طبس، به گلوله بسته شد»، پدرش نماینده امام خمینی (ره) در کنگاور بود به خاطر همین هم برخی از نشریات تیتر زدند: «دختر نماینده امام در کنگاور شهید شد»، طیبه اولین شهید زن در کرمانشاه بود، در مجلس ختمش، پیر روشن‌ضمیر کنگاور، حاج آقا بزرگ محمدی عراقی گفت: «من معتقدم که خون این سیده جوان رژیم شاه را از ریشه بر خواهد کند». 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
🌷 شهید فرشاد رمزی متولد ۲۰ آبان ۱۳۷۸ در قزوین است. کودکی فرشاد کمی متفاوت از هم‌سن و سال‌هایش بود. همیشه در فکر کار‌های بزرگ بود. آن‌قدر به مسائل مهم فکر می‌کرد که نمی‌توانست مثل بقیه بچه‌ها باشد. صورتش همیشه خندان بود. هیچ‌وقت نمی‌فهمیدیم چه زمانی ناراحت است و چه زمانی واقعاً شاد. از هفت سالگی هر وقت می‌خواستیم سراغش را بگیریم به مسجد می‌رفتیم و آنجا پیدایش می‌کردیم. دوست‌هایش را از محیط مسجد انتخاب کرده بود. فرشاد عضو پایگاه بسیج امام حسن عسکری (ع) بود. هر کاری از دستش برمی‌آمد در آنجا انجام می‌داد. برایش فرقی نمی‌کرد که سخت باشد یا آسان. هر وظیفه‌ای که به دوشش بود، به بهترین وجه ممکن انجام می‌داد. با همین احساس مسئولیت و حُسن عملی که داشت، خیلی زود توانست پیشرفت کند. مسئول پایگاه که به مأموریت می‌رفت، فرشاد را به جای خودش می‌گذاشت. به‌خاطر همین لیاقتش، بار‌ها تقدیر شده بود. بار‌ها شده بود که از نگرانی، ساعت یک یا دو نیمه شب به دنبالش می‌رفتم. می‌دیدم هنوز در پایگاه مشغول کار است. وقتی می‌دیدمش خیلی لذّت می‌بردم. با جان و دل کار می‌کرد. 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶