eitaa logo
حمید پارسانیا
4.2هزار دنبال‌کننده
426 عکس
146 ویدیو
86 فایل
کانال رسمی اطلاع رسانی دروس و جلسات حجت‌الاسلام دکتر حمید پارسانیا @admin_parsania :ادمین👤 🔳 «وبگاه» parsania.net 🔳 «ویراستی» virasty.com/parsania_net 🔳 «تلگرام» t.me/parsania_net
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ سده نوزدهم روشنفکری ✍🏻 استاد حمید پارسانیا 🔻 سده نوزدهم اوج مکتب‌‏سازی علمی است که مدعی قضاوت درباره کلیات جهان آفرینش و حتی داوری درباره قضایای ارزشی بودند. اگوست کنت براساس فلسفه علمی خود، مکتب انسانیت را بنیان گذارد. 🔸 مارکس نیز در فلسفه علمی خود، نه تنها به تدوین قوانین کلی طبیعت و جامعه معاصر حتی آینده بشری و از این فراتر به بیان قوانین کلی تمام هستی از آغاز تا انجام پرداخت و از آن پس با قضاوت درباره قضایای ارزشی مدعی ارائه ایدئولوژی علمی شد. 🔹 روشنفکران تجربی مسلک سده نوزدهم، داعیه نبوت و پیامبری داشتند؛ یعنی درباره همه اموری که پیامبران در معرض شهود و دریافت خود داشتند به داوری می‌پرداختند. 🔸 آنان به نام علم، خداوند و هستی‌های مجرد از قبیل ملائکه و فرشتگان را انکار می‌کردند و احکام و مقررات دینی را به تمسخر می‌گرفتند. به این ترتیب از رنسانس تا پایان سده نوزدهم، روشنفکری غربی سالیان ستیز علم و دین را نظاره‌گر است. 🔹 به این معنی که علم با از دست دادن هویت دینی خود، در چهره‌های عقلی و نیز چندی بعد در قالب حسی و تجربی، به درگیری با دین که همچنان داعیه آگاهی از حقایق هستی را دارد، می‌پردازد. 🔺 تدقیق و تبیین معرفت حسی و توجه به تنگناهای آن بعدها موجب شد تا حس‏گرایان با گذر از داعیه‌های آغازین خود به محدودیت‌های قضایای علمی پی برند. 🔖 مبانی معرفتی دیانت و روشنفکری در غرب 💠 @parsania_net
♦️ زوال عقلانیت و چهره لیبرالیستى سکولاریزم ▪️ بعد از غیبت دیانت، زوال عقلانیت عرصه را براى نوع دیگرى از هستی‌شناسی و معرفت که هویتى حسّى و مادّى دارد فراهم می‌آورد. علم با از دست دادن حقیقت دینى و ابعاد عقلى اینک تنها قضایاى تجربى را شامل می‌شود و بدین ترتیب واقعیت علمى به صورت واقعیت آزمون پذیر درمی‌آید. ▫️ لفظ علم نیز از مصادیق پیشین که دانش الهى و فلسفى را شامل می‌شد به سوى بخشى از مصادیق که همان گزاره‌های تجربى و آزمون‌پذیر است منصرف می‌شود. همراه حذف گزاره‌های متافیزیکى، گزاره‌های ارزشى نیز از حوزه علم بیرون می‌روند. ▪️ بدین ترتیب بین دانش و ارزش همانگونه که فیلسوف حس‏گراى انگلیسى هیوم خبر داده بود، دیوارى آهنین کشیده می‌شود. خروج گزاره‌های ارزشى از حیطه داورى علم که اینک هویتى غیردینى و غیرعقلى یافته است. ▫️ ارزش‌هاى سیاسى را نیز که تاکنون در معرض داورى و قضاوت علم دینى و عقلى بود از دایره دید علم بیرون می‌کند و بدین ترتیب جدایى دانش از ارزش به جدایى علم از سیاست منجر می‌شود. سکولاریزم که چهره نخست آن با دین‌زدایی کردن علم آغاز شده و در سیاست عارى از دین ظاهر می‌شود اینک با حاکمیت حس‏‌گرایى چهره نوینى می‌گیرد. 🔖 مبانی معرفتی و چهره اجتماعی سکولاریزم 🆔 @parsania_net
🔘 حلقه وین و فلسفه ✍🏻 استاد حمید پارسانیا 🔻 در نگاه کانت، فلسفه با علم جمع می‌شد، اما سخنی از فلسفه‌های مضاف نبود؛ یعنی علم بدون فلسفه و بدون تحمیل ذهنیت بر او شکل نمی‌گرفت، و فلسفه مضاف می‌خواست ذهنیت دخیل در این علم را تبیین کند و نقش قوه فاهمه را در تکوین این علم داشت. 🔸 اما در نگاه کنت، یا علم وجود دارد و یا فلسفه و جمع این دو درست نیست. در حلقه وین، این مسئله جدی‌تر می‌شود؛ زیرا در دیدگاه کنت معانی ذهنی، نظامی داشتند اما علمی نبودند، ولی در حلقه وین می‌گویند معنای غیرحسی وجود ندارد و آنچه به عنوان فلسفه گفته می شود در واقع نوعی بازی زبانی است. 🔹 لذا در این دیدگاه نیز فلسفه مضاف به علم نمی‌توانیم داشته باشیم. البته در دیدگاه کنت، می‌توانستیم فلسفه طبیعت و فلسفه‌های ناظر به غیر علم داشته باشیم، اما نمی‌توانستیم فلسفه علم داشته باشیم. 🔸 اما در دیدگاه حلقه وین، حتی ما فلسفه ناظر به غیر علم هم نداریم؛ چون فلسفه مهمل‌گویی است، یعنی خطای زبانی است. نقش فلسفه خدمت به علم است و زوائد بی‌معنایی را که نتیجه فهم غلط است، به دور می‌ریزد. 🔹 بنابراین، در نیمه اول قرن بیستم و هنگام شکل‌گیری حلقه وین، فلسفه مضاف به علم و غیر علم نمی‌تواند شکل بگیرد؛ اما بعد از زمان حلقه وین، یعنی ویتکنشتاین دوم و با بازگشتی که به کانت صورت می‌گیرد. 🔺 معلوم می‌شود اولاً معنا محدود به معنای حسی نیست و ثانیاً اینکه این معانی برخلاف آنچه ویتکشتاین می‌گفت، بازی‌های جدا نیستند و با یکدیگر نوعی تعامل دارند و طبق دیدگاه پوپر، نوعی تعامل کنترل شده، محدود و مقید بین این معانی وجود دارد. 🔖 شفاهی به سیر تاریخی شکل گیری فلسفه های مضاف در غرب 🆔 @parsania_net