🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت شصت و پنجم
و همانطور که حدس میزدم باز هم رفتار پدر آزارش داده بود که نفس بلندی کشید و سر دردِ دلش باز شد:
👌من دارم از دست بابات دِق میکنم! داره سرمایه یه عمر زنوگی رو به باد میده!»
و در برابر نگاه غمزدهام سری جنباند و ادامه داد:
📞 دیروز عصر ابراهیم زنگ زده بود، آنقدر عصبانی بود که کارد میزدی خونش در نمیاومد! کلی سر من داد و بیداد کرده که چرا حواست به بابا نیس!
به میان حرفش آمدم و مضطرب پرسیدم:
⁉ مگه چی شده؟
👌که با اندوه عمیقی پاسخ داد:
- میگفت رفته پیگیری کرده و فهمیده این تاجرِ عرب چجوری سر بابات رو شیره مالیده. همه بار خرما رو پیش خرید کرده و به جاش یه برگه سند داده که مثلاً برای بابات تو دوحه روی یه برج تجاری سرمایهگذاری کنه!!
با شنیدن این خبر تمام تنم یخ کرد! یعنی پدر همه محصول نخلستانهایش را به ازای سرمایهگذاری در یک کشور عربی، آن هم به اعتبار یک برگه قرارداد غیر رسمی، تقدیم یک تاجر ناشناس کرده است؟!!!
👌که حرف مادر ذهنم را از اعماق این اندیشه هولناک بیرون کشید:
- ابراهیم میگفت با یه سود کلان بابات رو راضی کرده و گفته که این سرمایهگذاری وضعت رو از این رو به اون رو میکنه. آخه من نمیدونم این آدم یه دفعه از کجا پیداش شده که اینجور زیر پای بابات نشسته! ابراهیم می گفت حسابی با بابا دعوا کرده و آخر سر بابات بهش گفته:
👴 تو چی کار داری تو کار من فضولی کنی! حقوق تو و محمد که سر جاشه!
👥 حالا محمد بیخیالتره، ولی ابراهیم داشت سکته میکرد!
با صدایی گرفته پرسیدم:
⁉ شما خودت به بابا چیزی نگفتی؟
👤 آه بلندی کشید و گفت:
- من که از وقتی با ابراهیم حرف زدم حالم بد شد و دیشب هم دیگه وقت نشد.
👁 سپس به چشمانم دقیق شد و پرسید:
⁉ حالا فکر میکنی حرف زدن من فایده داره؟!!! اون هر کاری دلش بخواد میکنه، احدی هم حریفش نمیشه.
🚪🛋 کمی خودم را روی مبل جلو کشیدم و با دل شورهای که در صدایم پیدا بود، اصرار کردم:
بلاخره یکی باید یه کاری کنه. اینجوری که نمیشه. شما هم تو این زندگی حق داری.
👤 از شنیدن این جمله لبخند تلخی زد و با سکوتی تلختر سرش را پایین انداخت.
👁 از نگاهش میخواندم که تا چه اندازه دلش برای سرمایه خانوادگیمان میلرزد و چقدر قلبش برای آبرو و اعتبار پدر میتپد، ولی نه تنها خودش که من هم میدانستم هیچ کس حریف خودسریهای پدر نمیشود، هر چند مثل همیشه کوتاه نیامد و برای اینکه لااقل بخت خود را آزموده باشد، شب که پدر به خانه بازگشت، سر بحث را باز کرد.
این را از آنجایی فهمیدم که صدای مشاجرهشان تا طبقه بالا میآمد و من از ترس اینکه مبادا مجید بانگ بد و بیراههای پدر را بشنود، همه در و پنجرهها را بسته بودم.
👴 هرچند درِ قطور چوبی و پنجرههای شیشهای هم حریف فریادهای پدر نمیشدند و تک تک کلماتش به وضوح شنیده میشد.
👥 گاهی صدای مادر و عبدالله هم میآمد که جملهای میگفتند، اما صدای غالب، فریادهای پدر بود که به هر کسی ناسزا میگفت و همه را به نادانی و دخالت در کارهایش متهم میکرد.
به هر بهانهای سعی میکردم تا فضای خانه را شلوغ کرده و مانع رسیدن داد و بیدادهای پدر شوم.
📺 از بلند کردن صدای تلویزیون گرفته تا باز کردن سر شوخی و خنده و شاید تلاشهایم آنقدر ناشیانه بود که مجید برای آنکه کارم را راحت کند، به بهانه خرید نان از خانه بیرون رفت.
فقط دعا میکردم که قبل از اینکه به خانه بازگردد، معرکه تمام شود و البته طولی نکشید که دعایم مستجاب شد و آخرین فریاد پدر، به همه بحثها خاتمه داد:
☝من این قرارداد رو بستم، به هیچ کسم ربطی نداره! هر کی میخواد بخواد، هر کی هم نمیخواد از خونه من میره بیرون و دیگه پشت سرش رو هم نگاه نمیکنه!»ک
🕯فریادی که نه تنها آتش مشاجره که تنها شمع امیدی هم که به تغییر تصمیم پدر در دل ما بود، خاموش کرد.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید...
▶🆔: @partoweshraq
🐪 تاجری انگلیسی هر روز اشیا تاریخی مصر را بار شتر می کرد تا به کشتی برساند و به انگلیس ببرد.
👳♂ افسار شتر را هم مرد عربی می کشید که از این که تاریخش به تاراج می رفت ناراحت بود و مدام به زمزمه به تاجر انگلیسی فحش می داد ولی برای مزد هنگفتی که می گرفت راهنمای کاروان هم بود!!
تاجر از مترجمش پرسید مرد عرب چه می گوید؟
مترجم گفت: به شما فحش می دهد و نفرین می کند!!
تاجر گفت: این فحش و نفرین بر کارش هم خللی وارد می کند؟
مترجم پاسخ داد: نه کارش را به خوبی انجام می دهد!!
تاجر لبخندی زد و گفت:
👌 بگذار هر چه می تواند نفرین کند و چند نفرین انگلیسی هم یادش بده!
🖼 goo.gl/AicmzA
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕤 💠💠 احڪـ📚ــام شـرعـے
🛍 حکم پس گرفتن مال دزدی فروخته شده از خریدار آن
✅ پاسخ:
⚜ مقام معظم رهبری:
🔅در فرض سؤال کار شما اشکال ندارد ولی شخصی که خریده است می تواند از کسی که دزدیده است طلب نماید. [١]
⚜ آیت الله مکارم:
🔅در فرض سوال این کار اشکالی ندارد و کسی که آن را از شخص غاصب خریده است می تواند پولی که بابت آن شیء غصبی پرداخت کرده است را از شخص غاصب مطالبه نماید. [٢]
⚜ آیت الله شبیری زنجانی:
🔅پس گرفتن شما اشکالی ندارد. [٣]
⚜ آیت الله وحید:
🔅خیر، اشکال ندارد. [۴]
⚜ آیت الله فاضل:
🔅اگر مال شما را دزد برده و فروخته و شما مال خود را شناخته اید و صد درصد یقین دارید که آن چیز همان چیزی است که از شما دزدیده شده، و آن را پس گرفته اید گناه نکرده اید، حق شما است و کسی که آن را خریده باید به فروشنده (دزد) مراجعه کند و پولش را پس بگیرد. [۵]
🖥 منابع:
[١]. استفتاء اینترنتی پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای، شماره استفتاء: QHL71lXZXi4.
[٢]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله مکارم، کد رهگیری: 9510020020.
[٣]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله شبیری زنجانی، شماره سوال: 34945.
[۴]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله وحید، شماره سوال: 25149.
[۵]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله فاضل لنکرانی، کد رهگیری: 9502395.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌹 سواد زندگی
📶 🔊 هر چیزی فرکانسی دارد.
🎷 🌳 هر لغت، صدا، رنگ، درخت، حیوان، گیاه، مواد معدنی و هر چیزی که فکرش را بکنید.
🌎 هر شهر یا کشوری فرکانسی دارد. اجزا هوا، زمین، آتش، آب همگی دارای فرکانس مخصوص به خود هستند.
🏆 💉 تندرستی، بیماری، ثروت، بی پولی، موفقیت و شکست نیز از این قانون مجزا نیستند.
💭 هر اتفاق، موقعیت و شرایطی نیز دارای فرکانس می باشد، حتی احساسات و افکار شما.
🌀 فرکانس واقعی احساس شما چیزی است که شما احساس می کنید و شما هر احساسی داشته باشید چیزهایی که در فرکانس مشابه با آن هست را جذب می کنید.
🙋♂ وقتی شاد هستید و دائما این احساس را دارید در این صورت فقط افراد شاد، شرایط خوب و اتفاقات خوب به سراغتان خواهند آمد.
🙍♂ اگر احساس استرس می کنید و دائماً این حس را دارید در این صورت استرس بیشتری توسط افراد، شرایط و اتفاقات وارد زندگیتان خواهد شد.
✒ راندا برن.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌳🌲ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﺭﺩ ﻣﯽﺷﺪ، ﺷﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻐﺎﻟﯽ ﺧﻂ ﻭ نشان ﻣﯽﮐﺸﺪ!
ﺷﻐﺎﻝ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ، ﻭﻟﯽ ﺷﯿﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺎﺕ ﺭﺯﻣﯽﺍﺵ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺷﻐﺎﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺪﺍﻝ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ!
👨 ﻣﺮﺩ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩ، ﮐﻪ ﮐﻼﻏﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
🐦 ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟
👨 ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﻂ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻬﺎﯼ ﺷﯿﺮ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ... ﺷﻐﺎﻝ ﻫﻢ ﺑﯽﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪﺍﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﻤﯽﺁﯾﺪ!
🐦 ﮐﻼﻍ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﻧﺎﺩﺍﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ!
ﻣﺮﺩ ﺩﯾﺪ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﮐﻼﻍ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻏﺬﺍﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺩ، ﺷﯿﺮ ﻭ ﺷﻐﺎﻝ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺣﺎﺻﻞ؟
🐦 ﮐﻼﻍ ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ:
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﻧﯿﺮﻭ ﮔﺮﻓﺖ...
ﺷﯿﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻧﺶ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻡ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺣﻤﻠﻪ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺷﻐﺎﻝ ﻫﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺭﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﻧﯿﺮﻭﯾﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻨﺪ، ﺗﺎ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺭﻓﺘﯽ ﻫﺮ ﺳﻪ ﺑﺘﻮ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭند!!
👨 ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﺯ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺣﺎﺻﻞ؟
🐦 ﮐﻼﻍ ﮔﻔﺖ:
💰 ﺁﻧﻬﺎ ﮐﯿﺴﻪ ﺯﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﮐﻨﻢ...!!
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
💠❓📚 ✍💠 #پــرســمــان
❓سئوال: قرآن درباره لواط و گناه آن و جرمش چیز خاصی نوشته یا نه؟
❓اساساً بر اساس چه مستنداتی لواط در اسلام حرام است؟
✅ پاسخ:
📖 حرمت و زشتی عمل همجنس گرایی و لواط مورد اشاره مستقیم قرآن قرار گرفته و می فرماید:
🔅«و لوط را فرستاديم هنگامى كه به قوم خود گفت، شما كار بسيار زشتى انجام مى دهيد كه احدى از مردم جهان قبل از شما آن را انجام نداده، آيا شما به سراغ مردان مى رويد، و راه تداوم نسل انسان را قطع مى کنيد، و در مجلستان اعمال منكر انجام مى دهيد؟!، اما پاسخ قومش جز اين چيزى نبود كه گفتند اگر راست مى گويى عذاب الهى را براى ما بياور، (لوط) عرض كرد پروردگارا مرا در برابر اين قوم مفسد يارى فرما».
📖 سوره عنکبوت، آیات ٢٨ - ٣٠.
⚜ و می فرماید:
🔅«قوم لوط فرستادگان (خدا) را تكذيب كردند. هنگامى كه برادرشان لوط به آنها گفت:
🔅«آيا تقوى پيشه نمى كنيد؟ من براى شما رسول امينى هستم. تقوى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد. من از شما اجرى نمى خواهم اجر من فقط بر پروردگار عالميان است. آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ جنس ذكور مى رويد؟ (اين زشت و ننگين نيست؟). و همسرانى را كه خدا براى شما آفريده است رها مى كنيد؟ شما قوم تجاوزگرى هستيد».
📖سوره شعراء، آیات ١۶٠ - ١۶۶.
⚜ و می فرماید:
🔅«و لوط را (به يادآور) كه به او حكم و علم داديم، و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف (لواط) انجام مى دادند رهايى بخشيديم، چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند».
📖 سوره انبیاء، آیه ٧۴.
⚜ پیامبر گرامی فرمود:
🔅«هر کس با نوجوانی لواط کند، روز قیامت جنب محشور می شود و غضب و لعنت خدا بر او است و خداوند برای او جهنم را آماده کرده است».
📚 الکافی، ج ۵، ص ۵۴۴.
⚜ امام صادق (علیه السلام) فرمود:
🔅«حرمت دبر بزرگتر از حرمت فرج است، چرا که خداوند امتی را به خاطر حرمت دبر هلاک کرد اما امتی را به خاطر حرمت فرج هلاک نکرد».
📚 وسائل الشیعه، ج ٢٠، ص ٣٢٩.
⚜ امام رضا (علیه السلام) فرمود:
🔅«علت تحریم لواط برای مردان و مساحقه برای زنان آن است که وقتی مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند، انقطاع نسل و فساد و خرابی دنیا را در پی خواهد داشت».
📚 عیون الاخبار، ج ٢، ص ٩٧.
⚜ و فرمود:
🔅«اگر سزاوار بود کسی دو مرتبه سنگسار شود، بی شک شایسته لواط کار بود که دو مرتبه سنگسار شود».
📗 عقاب الاعمال، ص ٣١۶.
⚜ و در نقل دیگر آمده است:
🔅«زمانی که عمل قوم لوط (لواط) صورت بگیرد، زمین ناله و شکوه و گریه می کند به گونه ای که این ناله و شکوه به آسمان می رسد و آسمان نیز ناله و شکوه و گریه می کند به گونه ای که تا عرش الهی می رسد».
📕 المحاسن، ص ١١٠.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
5⃣ داستان #ضرب_المثل «الاغ را که بردارند، پالونش را هم به منزل نمی رساند!»
📚📖 این مثل برای اشخاصی به کار می رود که جز تن پروری هنر و کاری نداشته باشند و در برابر امتیازاتی که به آنها می دهند خود را به بی خیالی بزنند.
👴 مرد هیزم شکنی بود که یک الاغ و یک شتر داشت که ابزار کارش بودند و هیزم ها را بار آنها می کرد، برای فروش به شهر می آورد.
🌤 یک روز طبق معمول الاغ و شتر را برداشت رفت برای هیزم چینی. بعد از اینکه کارش تمام شد، هیزم هایی را که چیده بود بار الاغ و شتر کرد و راه افتاد به سمت شهر.
🐴 در بین راه الاغ بنا کرد به تپیدن و خم خم راه رفتن.
🐪 مرد آمد نصف هیزم ها را که روی الاغ بود، برداشت و گذاشت پشت شتر.
🐴 باز مقداری راه که آمدند الاغ خوابید روی زمین.
🐪 مرد هیزم چین به ناچار آمد تمام هیزمها را از روی الاغ برداشت، گذاشت روی شتر زبان بسته!!
🐴 هنوز کمی راه نرفته بودند که الاغ، باز خودش را به ناتوانی زد و دراز به دراز خوابید روی زمین!!
🐪 مرد هم آمد پالان و خود الاغ را گذاشت روی شتر بیچاره.
🐪 شتر که اینطور دید ناراحت شد و با خودش گفت: بلایی به سر این الاغ بیاورم که آن سرش ناپیدا باشد.
⛰ در همین موقع به پرتگاهی رسید تکانی به خود داد و الاغ را به ته دره انداخت و هلاک کرد!!
🖼 goo.gl/b5DiZc
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
عاقبت شخص توبه کننده!
در زمان یکى از اولیاى حق، مردى بود که عمرش را به بطالت و هوسرانى و لهو و لعب گذرانده بود و براى آخرت آنچنان که باید، اندوخته اى آماده نکرده بود!
👥 خوبان و نیکان، پاکان و صالحان از او دورى جستند، در حلقه نیک نامان راه نداشت.
🛌 نزدیک مرگ پرونده خود را ملاحظه کرد، گذشته عمر را به بازبینى نشست و از عمق دل آهى کشید و بر چهره تاریک اشکى چکید و به عنوان توبه و عذرخواهى از حریم مبارک دوست، عرضه داشت:
«یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ اِرْحَم مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ».
⚰ پس از مرگ ، اهل شهر به مردنش شادى کردند و او را در بیرون شهر در خاکدانى انداخته، خس و خاشاک به رویش ریختند!
👳♂ آن مرد الهى در خواب دید به او گفتند:
✨او را غسل بده و کفن کن و در کنار اتقیا به خاک بسپار.
👳♂ عرضه داشت: او به بدکارى معروف بود، چه چیز او را به نزد تو عزیز کرد و به دایره عفو و مغفرت رساند؟
⚜ جواب شنید:
✨خود را مفلس و تهیدست دید، به درگاه ما نالید، به او رحمت آوردیم. کدام غمگین از ما خلاصى خواست او را خلاص نکردیم، کدام درد زده به ما نالید او را شفا ندادیم.
📘 برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد انصاریان.
🖼 goo.gl/oYCLmW
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕑 💠🌹💠 #بـہـجٺ_خـــوبـان
⚜ استفتاء از حضرت #آیت_الله_بهجت (قدس سره)
❓آیا برای پاسخ دادن به خواستگار دختر، استخارهکردن مورد دارد؟
🖊 جواب: مورد استخاره، بعد از تحقیق، بررسی و مشورت، و در هنگام تحیّر است.
🖥 مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله بهجت (قدس سره)
l1l.ir/3izn
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
🕓 💠🚻💠 مشاوره خانواده
⚜🚺⚜🚼⚜🚹⚜
❓آيا بعضی از آدما ذاتاً خوب هستند؟
✅ پاسخ:
♻ شکل گیری شخصیت سه عامل تعیین کننده است:
🔅ژنتیک، عوامل محیطی و اراده.
👌ژنتیک باعث می شود هر انسان به همراه برخی از خصوصیات خوب و بد اخلاقی متولد شود و سپس عوامل محیطی به حذف و اضافه برخی از صفات می انجامد و ونهایتا این خود فرد است که با اراده می تواند خود را اصلاح و تغییر دهد.
🎭 بنابراین اینکه برخی افراد به صورت کامل خوب و یا بد باشند و به همین ترتیب هم بمانند صحیح نیست.
🔍 اما اینکه برخی از صفات ذاتی باشد درست است ولی همه صفات ذاتی نیستند و صفات ذاتی نیز به سختی قابل تغییر است.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🔥 دختران ایرانی برای سران عرب!!
📣 قابل توجه پهلوی دوستان
🚨 علیرغم شعارهای ضدعربی که از دهان گشاد سلطنت طلبان نمی افتد، در خاطرات عَلَم می خوانیم که جناب وزیر دربار برای در اختیار گذاشتن دختران ایرانی به سران دولت های عرب کمال عنایت را برای آنها داشت!
✍ «زمانی که سلطان قابوس آمد و رفت شاه پرسید:
👑 در این دو شبه خوش گذرانی چه کرد؟
👨 عرض کردم: هر شبی چهار پنج خانم در اختیارش بود(!) در خارج کاخ اما چه کرد نمیدانم.
👑 فرمودند: تازه داماد احیانا ناخوش نشود.
👨 عرض کردم: خیر دخترهای ایرانی تمیز شدهاند و او هم خیلی آنها را دوست دارد!»
📚منبع: یادداشت های اسدالله علم / جلد ششم /ص ۱۶۹.۱۷۰
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
▶🆔 iGap.net/partoweshraq
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت شصت و ششم
بوی کتلتهای سرخ شده فضای خانه را پر کرده و نوید یک شام رؤیایی به میزبانی ساحل خلیج فارس و میهمانی من و مجید را میداد.
🍅 خیار شور و گوجهها را با سلیقه خُرد کرده و نانهای باگت را برای پیچیدن ساندویچ آماده کرده بودم.
📱از قبل با مجید قرار گذاشته بودیم امشب شام را کنار ساحل زیبای بندرعباس نوش جان کنیم، بلکه خستگی و دلخوری این مدت بیماری مادر و اوقات تلخیهای پدر را به دل دریا بسپاریم.
همچنانکه وسایل شام را مهیا میکردم، خیالم پیش یوسف بود.
👶 دومین نوه خانواده با تولد اولین فرزند محمد و عطیه قدم به این دنیا گذاشته و امروز صبح، من و مادر را برای دیدن روی ماهش به آپارتمان نوساز و شیک محمد کشانده بود.
👌صورتش زیبایی لطیف و معصومانهای داشت که نام یوسف را بیشتر برازندهاش میکرد.
🚪در خیال شیرین برادرزاده عزیزم بودم که مجید در را گشود و با رویی باز سلام کرد.
جواب سلامش را دادم و با اشارهای به سبد وسایل شام که روی اُپن قرار داشت، گفتم:
- همه چی آمادهاس، بریم؟
نفس بلندی کشید و با شیطنت گفت:
👌عجب بوی خوبی میده! نمیشه شام رو همینجا بخوریم بعد بریم؟ آخه من طاقت ندارم تا ساحل صبر کنم!
🚪و صدای خنده شاد و شیرینش اتاق را پُر کرد.
لحظههای همراهی با حضور گرم و پرشورش، آنقدر شیرین و رؤیایی بود که حیفم میآمد باز هم با بحث و جدل حتی در مورد مسائل اعتقادی خرابش کنم، هر چند به همان شدتی که قلبم از عشقش میتپید، دلم برای هدایتش به مذهب اهل تسنن پَر پَر میزد، اما شاید بایستی بیشتر حوصله به خرج داده و با سعه صدر فراختری این راه طولانی را ادامه میدادم.
از خانه که خارج شدیم، سبد را از دستم گرفت و با نگاهی به صورتم، گفت:
خدا رو شکر امشب خیلی سرحالی!
لبخندی زدم و پاسخ دادم:
👌آره خدا رو شکر! آخه امروز چند تا اتفاق خوب افتاده!
و در مقابل نگاه کنجکاوش، با لحنی لبریز هیجان ادامه دادم:
👌اول اینکه مامان بلاخره راضی شد و صبح زود رفتیم همه آزمایشها رو انجام داد و عکس هم گرفت. خدا رو شکر حالش هم بهتر شده. بعد رفتیم خونه محمد. مجید! نمیدونی یوسف چقدر ناز و خوشگله!
همانطور که با اشتیاق به حرفهایم گوش میداد، با شیرین زبانی به میان حرفم آمد:
- خُب به عمهاش رفته!
در برابر تمجید هوشمندانهاش خندیدم و گفتم:
✋ وای! اگه من به خوشگلی یوسف باشم که خیلی عالیه!
با نگاه عاشقش به عمق چشمانم خیره شد و با لبخندی شیرین جواب داد:
👌الهه! باور کن جدی میگم، برای من تو قشنگترین و نازنینترین زنی هستی که تا حالا دیدم!
و آهنگ صدایش آنقدر بیریا و صادقانه بود که باور کردم در نگاه پاک و زلال او، چهره معمولی من این همه زیبا و دیدنی جلوه میکند.
🏝 شاید عطر کلامش به قدری هوشربا بود که چند قدمی را در سکوت برداشتیم که پرسید:
🔬حالا جواب آزمایش مامان کی میاد؟
فکری کردم و پاسخ دادم:
👌دقیقاً نمیدونم، ولی فکر کنم عبدالله گفت شنبه باید بره دنبال جواب.
goo.gl/3EicTw
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید...
▶🆔: @partoweshraq
⚜ نکات ناب استاد انصاریان
🌸 به شما جوانان توصیه میکنم که قدر امام حسین(ع) را بدانید و او را الگوی خودتان قرار بدهید.
🌸 ازدواج و پول درآوردن خوب است اما همه این کارها را بیاییم از ابی عبدالله(ع) سرمشق بگیریم.
🌸 حیف نیست ما از این وجود مقدس بهره تربیتی، عاطفی و اخلاقی نگیریم.
🌸 با ارزشترین چیز این است که حضرت امام حسین(ع) را بشناسید و او را الگو و سرمشق خودتان قرار بدهید.
🖼 goo.gl/Y7MNfo
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
▶🆔 iGap.net/partoweshraq
4_5965255669115257681.mp3
7.83M
🎧 #بشنوید | #سرود فوق العاده شنیدنی
🎼 با قدم یار اومده بهار...
🎤 #حسین_سیب_سرخی
💐 میلاد سرداران کربلا
🌐 @partoweshraq
#مداحی
4_5965255669115257682.mp3
3.8M
🎧 #بشنوید | #سرود دلنشین
🎼 همه تاریک و حسین یک تنه مهتابه...
🎤 کربلایی #جواد_مقدم
💐 میلاد سرداران کربلا
🌐 @partoweshraq
#مداحی