eitaa logo
پرتو اشراق
781 دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
14.2هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🕑 💠🌹💠 ⚜ استفتاء از حضرت (قدس‌ سره) ❓امر به‌ معروف و نهی‌ از منکر چه شرایطی دارد و در این مورد، وظیفه چیست؟ 🖊جواب: اگر کسی واجبی را انجام نمی‌دهد و یا معصیتی را به‌جا می‌آورد، در صورت تحقق شرایط ذیل بر دیگران واجب است او را امر‌به‌معروف و نهی‌ از منکر نمایند: 🔅١. علم به حکم شرعی؛ 🔅٢. احتمال تأثیر؛ 🔅٣. اصرار بر ترک واجب و یا انجام‌ دادن معصیت توسط فرد؛ 🔅۴. عدم مفسده؛ و اگر کسی مستحبی را ترک و یا مکروهی را به‌ جا می آورد، امر به‌ معروف و نهی‌ از منکر او مستحب است. 🖥 مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله بهجت (قدس‌ سره). goo.gl/DtfFci 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
🕓 💠🚻💠 مشاوره خانواده ⚜🚺⚜🚼⚜🚹⚜ 👌هر دو بدانیم! 🚹❌🚺 اختلاف داشتن در زندگی زناشویی بسيار طبيعی است اما چگونگی حل اختلافات هنر حفظ رابطه می‌باشد. ✍ با كمک همسرتان قوانينی برای زمانی كه عصبانی هستيد يا با رفتار همسرتان مخالفيد وضع كنيد. به عنوان مثال... 1⃣ قهر نكنيم. 2⃣ به هم ناسزا نگوييم. 3⃣ مقابل بچه‌ها دعوا نكنيم. 4⃣ جای خواب خود را جدا نكنيم. 5⃣ اشتباهات گذشته را به رخ نكشيم. 6⃣ اختلافات خانوادگی را بيرون از محيط خانه مطرح نكنيم. ⏳ برای حل مشكل وقت بگذاريد. 📱گوشی موبايل، تلفن، روزنامه، و بقيه‌ی مواردی كه باعث پرت شدن حواس می‌شود را از دسترس خارج كنيد. 👌 سعی كنيد به نتيجه‌ای برسيد كه هر دو طرف راضی باشيد. اگر به چنين نقطه‌ای نرسيديد، نتيجه بگيريد كه بر سر اين موضوع تفاهم نداريد و آتش بس كنيد. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
❌⚠️ #کاوه_مدنی معاون چند تابعیتی محیط زیست، که گفته می شود پرونده جاسوسی وی به اتهام همکاری با #کاووس_سیدامامی درحال بررسی بودپس ازسفری خارجی از برگشت به کشور خودداری کرد! 🌐 @partoweshraq #متهم_گریخت
رقاص نفوذی فرار کرد!! یکی یه پُفک میدزده ۶ ماه میفرستنش زندان! یکی هم جاسوسیش محرز میشه با کمال احترام و با تشریفات و سلام و صلوات به خارج از کشور منتقل میشه. گرفتید تحت حمایت افراد با نفوذ این دولت بوده یا واضح تر بگم؟ *مستر عماد* 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🚨⚠❌ نخبگان جاسوسی... ▪️کاوه مدنی، دری اصفهانی، سیدامامی، نمازی ها، نزار زکا، جیسون رضائیان، فریدون ها و ... تنها چند تن از جاسوسان نخبه و ماهری بودند که در تیم مذاکره کننده، وزارت ارتباطات، وزارت نفت، سازمان مدیریت، محیط زیست، ریاست جمهوری نفوذ کردند. ⚠️ اکنون بخش کوچکی از این شبکه پنهان لو رفته و باید منتظر رسوایی هایی به مراتب بزرگتر در دولت دهم تدبیر و امید بود... yon.ir/GZST0 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🔺ببینید چگونه این آمریکاییهای بشر دوست و طرفدار حقوق بشر، #دموکراسی را در کشورهای دیگر تزریق و توزیع کرده اند! 🌐 @partoweshraq
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت شصت و دوم سلام نماز مغربم را دادم که صدای مهربان مجید در گوشم نشست: سلام الهه جان! و پیش از آنکه سرم را برگردانم، مقابلم روی زمین نشست و با لبخندی شیرین ادامه داد: ✋ قبول باشه! هنوز از مشاجره دیروز صبح، دلگیر بودم و سنگین جواب دادم: - ممنون! 💼 کیفش را روی پایش گذاشت و درش را باز کرد. بی‌توجه به جستجویی که در کیفش می‌کرد، مشغول تسبیحات شدم که با گفت: - بفرمایید! 🎁 بسته کادو پیچ شده‌ای را مقابلم گرفت. بسته کوچکی که با کادوی سرخ و سفیدی پوشیده و گل یاس کوچکی را رویش تعبیه کرده بودند. دستم را از زیر چادر نمازم بیرون آوردم، بسته را از دستش گرفتم و با لبخندی بی‌رنگ، سپاسگزاری‌ام را نشان دادم و او بی‌درنگ جواب قدردانی سردم را به گرمی داد: قابل تو رو نداره الهه جان! فقط بخاطر این که دیروز اذیتت کردم، گفتم یجوری از دلت دربیارم... ببخشید! 👌آهنگ دلنشین صدایش، دلم را نرم کرد و همچنانکه بسته را باز می‌کردم، گفتم: ممنونم! 🎁 درون بسته، جعبه عطر کوچکی بود. خواستم درِ عطر را باز کنم که پیش دستی کرد و گفت: 👌نمی‌دونستم از چه بویی خوشِت میاد... ولی وقتی این عطر رو بو کردم یاد تو افتادم! و جمله‌اش به آخر نرسیده بود که با گشوده شدن در طلایی شیشه عطر، رایحه گل یاس مشامم را ربود. مثل اینکه عطر ملیح یاس حالم را خوش کرده باشد، بلاخره صورتم به خنده‌ای شیرین باز شد و پرسیدم: - برای همین گل یاس روی جعبه گذاشتی؟ از سخن نرمی که سرانجام بعد از یک روز به زبان آوردم، چشمانش درخشید و با لحنی خوشبوتر از عطر یاس، پاسخ داد: ☝تو برای من هم گل یاسی، هم بوی یاس میدی! در برابر ابراز احساسات رؤیایی‌اش، به آرامی خندیدم و مقداری از عطر را به چادر نمازم زدم که نگاهم کرد و پرسید: الهه! منو بخشیدی؟ و من هم نگاهش کردم و با صدایی آهسته که از اعماق اعتقاداتم بر می‌آمد، جواب دادم: - مجید جان! من فقط گفتم چه لزومی داره برای کسی که هزار سال پیش شهید شده، الان اینقدر به خودت سخت بگیری؟ برای اموات یا باید دعای خیر کرد، یا براشون طلب رحمت و مغفرت کرد یا اینکه اگه از اولیای خدا بودن، باید از اعمال و کردارشون الگو گرفت و از رفتارشون پیروی کرد! از نگاهش پیدا بود که برای حرفم هزاران جواب دارد و یکی را به زبان نمی‌آورد که در عوض لبخندی زد و گفت: ✋ الهه جان! به هر حال منو ببخش! 💓 از خط چشمانش می‌خواندم عشقی که بر سرزمین قلبش حکومت می‌کند، مجالی برای پذیرش حرف‌های من نمی‌گذارد، اما چه کنم که من هم آنقدر عاشقش بودم که بیش از این نمی‌توانستم دوری‌اش را تاب بیاورم، گرچه این دوری به چند کلمه‌ای باشد که کمتر با هم صحبت کرده و یا لبخندی که از همدیگر دریغ کرده باشیم. پس لبخندی پُر مِهر نشانش دادم و با حرکت چشمانم رضایتم را اعلام کردم. با دیدن لبخند شیرینم، صورتش به آرامش نشست و خواست چیزی بگوید که صدای دستی که محکم به در می‌کوبید، خلوت عاشقانه‌مان را به هم زد و او را سریعتر از من به پشت در رساند. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت شصت و سوم 🚪عبدالله بود که هراسان به در می‌کوبید و در مقابل حیرت ما، سراسیمه خبر داد: الهه زود بیا پایین، مامان حالش خوب نیس! 👣 نفهمیدم چطور مجید را کنار زدم و با پای برهنه از پله‌ها پایین دویدم. در اتاق را گشودم و مادر را دیدم که از دل درد روی شکمش مچاله شده و ناله می‌زند. مقابلش روی زمین نشسته بودم و وحشتزده صدایش می‌کردم که عبدالله گفت: من میرم ماشینو روشن کنم، تو مامانو بیار! مانده بودم تنهایی چطور مادر را از جا بلند کنم که دیدم مجید دست زیر بازوی مادر گرفت و با قدرت مردانه‌اش مادر را حرکت داد. چادرش را از روی چوب لباسی کشیدم و به دنبال مجید که مادر را با خود به حیاط می‌بُرد، دویدم. 👁 مثل اینکه از شدت درد و تب بی‌حال شده باشد، چشمانش نیمه باز بود و زیر لب ناله می‌کرد. 🌴 به سختی چادر را به سرش انداختم و همچنانکه در حیاط را باز می‌کردم، خودم هم چادر به سر کردم. عبدالله با دیدن مجید که سنگینی مادر را روی دوش گرفته بود، به کمکش آمد و مادر را عقب ماشین نشاندند و به سرعت به راه افتادیم. با دیدن حالت نیمه هوش مادر، اشک در چشمانم حلقه زده بود و تمام بدنم می‌لرزید. 🚗 عبدالله ماشین را به سرعت می‌راند و از مادر می‌گفت که چطور به ناگاه حالش به هم خورده که مجید موبایل را از جیبش درآورد و با گفتن «یه خبر به بابا بدم.» 📱با پدر تماس گرفت. 👁 دست داغ از تبِ مادر را در دستانم گرفته و به صورت مهربانش چشم دوخته بودم که کمی چشمانش را گشود و با دیدن چشمان اشکبارم، به سختی لب از لب باز کرد و گفت: 👌چیزی نیس مادر جون... حالم خوبه... صدای ضعیف مادر، نگاه امیدوار مجید را به سمت ما چرخاند و زبان عبدالله را به گفتن «الحمدالله!» گشود. به چشمان بی‌رنگش خیره شدم و آهسته پرسیدم: ❓مامان خوبی؟ 👁 لبخندی بی‌رمق بر صورتش نشست و با تکان سر پاسخ مثبت داد. 🌃 نمی‌دانم چقدر در ترافیک سر شبِ خیابان‌ها معطل شدیم تا بلآخره به بیمارستان رسیدیم. 🏥 اورژانس شلوغ بود و تا آمدن دکتر، من بالای سر مادر بی‌تابی می‌کردم و عبدالله و مجید به هر سو می‌رفتند و با هر پرستاری بحث می‌کردند تا زودتر به وضع مادر رسیدگی شود. 💉 ساعتی گذشت تا سرانجام به قدرت سِرُم و آمپول هم که شده، درد مادر آرام گرفت و نغمه ناله‌هایش خاموش شد. 👨⚕ هر چند تشخیص دردش پیچیده بود و سرانجام دکتر را وادار کرد تا لیست بلندی از آزمایش و عکس بنویسد، ولی هر چه کردیم اصرارمان برای پیگیری آزمایش‌ها مؤثر نیفتاد و مادر می‌خواست هر چه زودتر به خانه بازگردد. 🚗 در راه برگشت، بی‌حال از دردی که کشیده بود، سرش را به صندلی تکیه داده و کلامی حرف نمی‌زد. شاید هم تأثیر داروهای مسکن چشمانش را اینچنین به خماری کشانده و بدنش را سُست کرده بود. 🌃 ساعت یازده شب بود که مادر خوابش برد. به صورتش که آرام به خواب رفته و دیگر اثری از درد و ناراحتی در خطوطش پیدا نبود، نگاهی کردم و آهسته از اتاق خارج شدم. 📚📖 عبدالله کلافه در میان کتاب‌هایش دنبال چیزی می‌گشت و تا مرا دید، با نگرانی سؤال کرد: خوابش برد؟ سرم را به نشانه تأیید تکان دادم که پدر همچنانکه به پشتی تکیه زده و تلویزیون تماشا می کرد، صدایم زد: 👴 الهه! شام چی داریم؟ با این حرف پدر، تازه به فکر افتادم که عبدالله و پدر چیزی نخورده‌اند. مجید هم از یکی دو ساعت پیش که از بیمارستان برگشته بودیم، در خانه تنها بود و دوست نداشتم بیش از این تنهایش بگذارم، ولی چاره‌ای جز تدارک غذایی برای پدر نداشتم که با همه خستگی به آشپزخانه رفتم. 🐟 خوشبختانه در یخچال ماهی تازه بود و در عرض نیم ساعت ماهی‌ها را سرخ کرده و سفره شام را انداختم. 🍽 پدر خودش را جلو کشید و پای سفره نشست و بی‌معطلی مشغول شد. از اینهمه بی‌خیالی‌اش ناراحت شدم و خواستم بروم که عبدالله صدایم کرد: الهه جان! ای کاش آقا مجید هم بگی بیاد پایین با هم شام بخوریم. 🚪همچنانکه در اتاق را باز می‌کردم، گفتم: 👌قبل از اینکه مامان حالش بد شه، برای خودمون شام گذاشته بودم. و خواستم بروم که چیزی به خاطرم رسید و تأکید کردم: ☝اگه مامان دوباره حالش بد شد، خبرم کن! و عبدالله با گفتن «باشه الهه جان!» خیالم را راحت کرد و رفتم. goo.gl/SWKo4j 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 سـیـره شـہـداء 🇮🇷✌شهیدی که اسرائیل خوب می شناسد! 🌷شهید سید عبدالصمد امام پناه: ✍ مسلمانان دو قبله دارند، کعبه برای «عبادت»، قدس برای «شهادت» 🗓 شهادت: ۱۳۷۵/۱/۲۶ | جنوب لبنان 🚩 زیارتگاه: گلزار شهدای تبریز 🌐 @partoweshraq
⚜ نکات ناب استاد انصاریان 🔮 سرّ وجود عارفان 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ببینید 😐🚨 اعتراف بزرگ ژنرال وزلی کلارک از تلاش آمریکا برای نابودی پنج کشور در هفت سال! ایران ۱۷سال است که در لیست آمریکا است! 🌐 @partoweshraq
‍ 🌍💥 در سال ٢٠۴٠ افراد زیادی به خاطر مین‌هایی که امروز کار گذاشته می‌شوند جان خود را از دست می‌دهند! ⚰ آن‌ها برای جنگی که شاید حتی دیگر نام و دلیل آن را به خاطر نیاورند می‌میرند. 👶🏻👶🏿 در برخی از کشورها برای هر کودکی که پا به دنیا می‌گذارد یک جفت مین آماده انفجار است. 💣🎀💣 در کنار یک پاپیون صورتی (برای تولد دختر) یا یک روبان آبی (برای تولد پسر) روی گهواره و دو شیء زیبای فلزی این طرف و آن طرف. 🔥 نفرت بشر نسبت به همنوع خود چه نفرت عمیق و جنون‌آسا و ریشه‌داری است. او که به خاطر عقیده، به خاطر حفظ یا گسترش مرزها قادر است بذر مرگ را در میان نسل‌های آینده بپراکند...! 📔 حرکت انسانم آرزوست | سوزانا تامارو. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕤 💠💠 احڪـ📚ــام شـرعـے 💍 💰حکم عقد با قصد عدم پرداخت مهریه از سوی مرد ✅ پاسخ: ⚜ همه مراجع: 🔅عقد صحیح است ولی مرد باید مهر را بدهد. 📚 منابع: توضیح المسائل مراجع، م ٢۴۴۶؛ توضیح المسائل آیت الله وحید، م ٢۵١٠. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🚷 اگہ رسیدے تہ خط➘✘ یہ نقطہ بزار بیا سر خطツ ⭐️ با یه ذڪـر ساده ⭐️ ↻ الا بذڪر اللّہ تطمئن القلــ♡ــوب 🌐 @partoweshraq
🕥💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🔊 | داستان توبه بُشر حافی 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
4_6044015937575714827.mp3
2.96M
🕥💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🔊 | داستان توبه بُشر حافی 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
⚜ امام صادق (عليه السلام): 🔅آنكه مالك خشم خود نباشد، مالك عقل خود نيست. 🔅«مَن لَم يَملِك غَضَبَهُ لَم يَملِك عَقلَهُ». 📘 تحف العقول، صفحه ٣٧١. 🌐 @partoweshraq
🌹سواد زندگی ♂ اگر چه فقط ۲ درصد از وجود انسان، جسم و ۹۸ درصد از وجودش، ذهن و جان است، شخص عادی ۹۸ درصد از وقتش را صرف اندیشیدن به این ۲ درصد می کند که جسم اوست! ♂ به همین دلیل، اغلب از بیماری رنج می کشد، زیرا می خواهد از برون به درون برسد. حال آنکه می باید از درون به بیرون می رسید. 👴 افلاطون به طبیبان یونانی گفت: ☝ «جزء» هیچگاه نمی تواند سالم باشد، مگر اینکه «کل» سالم باشد...! 📘 قانون شفا، کاترین پاندر، ترجمه گیتی خوشدل. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🚪خانمی وارد دفتر یک وکیل دادگستری شد و پرسید: 🧕🏻 آقای وکیل جریمه بچه ای که با سنگ، شیشه پنجاه تومانی را شکسته چقدر است؟ 👨🏻‍💼 وکیل لحظه ای فکر کرد و گفت: ☝🏻پنجاه تومان از پدرش مطالبه کنید. 🧕🏻 خانم گفت: بسیار خوب پس خواهش می کنم پنجاه تومان مرحمت کنید زیرا این هنر پسر شما است که شیشه ما را شکسته است!! 👨🏻‍💼 وکیل بلافاصله گفت: 👌🏻خانم ببخشید، شما باید پنجاه تومان لطف کنید زیرا حق مشاوره قضایی من در هر نوبت صد تومان است!! goo.gl/5Uhcrb 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
☀ می جویمت هماره به هر سو کنم نگاه ☀ می بینمت در آینه و آفتاب و ماه ☀ در چشمهٔ روان و گل و سبزه و نسیم ☀ در آسمان آبی و خورشیدِ صبحگاه 🌸 سلام، صبحتون بخیر، دلهاتون نورانی 🌐 @partoweshraq
💠❓📚 ✍💠 ❓سؤال: کسانی از متدینین را دیده ام که زنان خیابانی را صیغه می کنند و زمانی که با آنان صحبت می کنیم که این زنان فاحشه هستند، پاسخ می دهند صیغه کردن حلال است و شما نمی خواهد حلال خدا را حرام کنی!! ❓حالا سوال بنده آیا صیغه کردن زنان خیابانی که به فاحشه گری شهره هستند جایز است یا خیر؟ آیا مردان متاهل که زنان عفیفه آنان هم مشکلی از نظر جنسی ندارند می توانند به بهانه حکم مراجع و حلال شمردن متعه زنان فاحشه را صیغه کنند یا خیر در این نظر اسلام عزیز چیست؟ ✅ پاسخ: ⛔ در روایات اهل بیت علیهم السلام از ازدواج کردن با زنانی که مشهور به زنا و فاحشگی هستند نهی شده است. ⚜ امام رضا (علیه السلام) فرمود: 🔅«جز با زن مأمون و مورد اعتماد (از فساد و فحشاء) ازدواج نکن». 📚 التهذیب، ج ٧، ص ٢۶٩. ⚜ امام صادق (علیه السلام) فرمود: 🔅«از متعه کردن زنانی که دیگران را دعوت به خود می کنند و مشهور به فساد و فحشاء و معروف به زنا هستند پرهیز کن». 📚 الکافی، ج ۵، ص ۴۵۴ - الاستبصار، ج ٣، ص ١۴٣. 👤 محمد بن فضیل می گوید: ❓از امام کاظم علیه السلام سؤال کردم در مورد زن زیبایی که مشهور به فسق و فجور و زنا است که آیا شما برای مرد دوست دارید که چنین زنی را برای یک روز یا بیشتر متعه کند؟ ⚜ امام (علیه السلام) پاسخ داد: 🔅«در صورتی که مشهور به زنا است نباید چنین زنی را متعه کرد و با او ازدواج کرد». 📚 الکافی، ج ۵، ص ۴۵۴. ⛔ بر این اساس صاحب حدائق (علیه الرحمه) فتوا به حرمت ازدواج با چنین زنانی می دهد. 📚 الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج ٢۴، ص ١٣١. 👌بله در روایات دیگری آمده است که ازدواج با چنین زنانی پس از توبه کردن آنها و رعایت عده از زنا جایز است. ⚜ از امام صادق (علیه السلام) در مورد ازدواج با زن فاجره سوال شد، امام (علیه السلام) پاسخ داد: 🔅«ازدواج با او در صورت دوری کردن او از زنا دادن و گذشت مدت عده و پاک شدن رحمش به وسیله عده و استبراء از نطفه فجور جایز است، بنابراین ازدواج با او پس از توبه کردنش جایز است». 📚 بحارالأنوار، ج ١٠٠، ص ٣١٠. ⛔ کسانی که ازدواج کرده و دارای همسر دائم هستند و هیچ گونه مشکلی در رابطه زناشویی ندارند، اجازه متعه و ازدواج موقت کردن را ندارند و تنها کسانی حق استفاده از ازدواج موقت را دارند که به وسیله ازدواج دائم بی نیاز نشده باشند. 📚 وسائل الشیعه، ج ٢١، ص ٢٢. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
کج دار و مریض یا کج دار و مريز؟ 👌اصطلاح «کج دار و مریز» یا به صورتی که بیشتر مردم فهم می کنند و می نویسند: ✍ «کج دار و مریض» از جمله اصطلاحاتی است که توسط مردم به اشتباه به کار می رود!! ❌ مردم آن را با مریضی مرتبط می دانند. ✅ این اصطلاح در اصل «کج دار و مریز» است. 🍵 به معنای اینکه ظرف را کج نگه دار و در عین حال مواظب باش که نریزد و نسبتی با مریضی ندارد. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq