eitaa logo
پاسداران انقلاب
23.1هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
13.5هزار ویدیو
61 فایل
مثل حاج قاسم میمونیم پای انقلابمون . . . . ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌. ‌‌‌‌ ‌ ‌‌ کانال‌ اختصاصی حاج قاسم👇 ‌ ‌ ‌ eitaa.com/joinchat/1817772152Cbbbb03c20e تبلیغات: eitaa.com/joinchat/4156162063Cb933bce735 ‌ ‌وابسته به جایی نیستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅══✼ *✨﷽✨*✼══┅┄ دست ادب بر روی سینه می گذاریم السَّلامُ عَلَى الْقآئِمِ الْمُنتَظَرِ و الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ سلام بر قیام کننده‌اى که انتظارش کشیده مى‌شود و (سلام بر) عدل آشکار سلامی می دهیم از روی اخلاص سلامی را که دلتنگی در آن باشد نمایان ز لب های عزیرت گر جوابی بشنویم ما ؛ چه حسی می نشیند در میان سینه هامان پس : 🌸السَّلامُ عَلَیکَ یا صاحِبَ الزَّمان✋🏻 أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج وَ فَرَجَنا بِهِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻ماجرای زن اسرائیلی که برخی شبکه ها ادعا کردند در بیت رهبری و سپاه نفوذ کرده است طی روزهای گذشته نام یک زن به عنوان عنصر نفوذی در رسانه‌ها مطرح شد، اما ماجرا از چه قرار است؟ 🇮🇷 پاسداران انقلاب @pasdarane_enghelab
۹ نکته درباره تمام ماجراهای کاترین شکدم/ شبکه فیک‌نیوزها چگونه خدمتکار تفکر اسرائیلی شدند در لینک زیر مشاهده کنید https://tn.ai/2678840 🇮🇷 پاسداران انقلاب @pasdarane_enghelab
پرواز رویاهاست چه خیال خامی ! برای من که پر پرواز ندارم ...💔 رسیدن به تــــ♡ـــو ❣ که ان همه بالایی... ࢪویاست... ڪمڪم ڪن دلاوࢪ...🌿♥️ 🌱
﷽ 🕊🖤 ‍🕊﷽ 🌹 خاڪریز خاطرات (خدایا ما را سعید بدار و شهید بمیران!) ♦️ برخے اوقات ڪه توفیق حضور در منزل شهدا را پیدا می‌ڪردم و به همراه سید عبدالحسین به دیدار خانواده شهدا می‌رفتیم، طبق روال جارے زیارت عاشورا می‌خواندیم و سید از من می‌خواست ڪه زیارت را بخوانم. 🌷 وقتے هم ڪه شروع می‌ڪردم اولین ناله‌ایے ڪه بگوشم می‌رسید صداے سید بود و بعد از پایان زیارت عاشورا از ایشان می‌خواستم ڪه دعا ڪند و تنها دعایے ڪه همیشه آن را تڪرار می‌ڪرد این دعا بود: 🔆《خدایا ما را سعید بدار و شهید بمیران!》 🎤 : همرزم شهید . یادشون باصلوات .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از قضا رد شدی و راه قدر را بستی رفتی آن سوتر از اندیشه و در را بستی (: رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید! عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته! پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد چشم تو فاتح اقلیم نمی دانم شد! عید مبعث پیامبر اکرم -صلوة‌الله‌علیه- مبارک باد ^^❣
غَمَش را غیر دل سر منزلے نیست ولے آن هم نصیبِ هر دلے نیست ❤️ 🌷
🌹شهید محمود صدیقی راد بجای فاتحه برایم بوق بزنید هم قبولِ👆 در قسمتی از وصیت نامه این شهید آمده است: وقتی آن روز فرا رسید که شما از یاد بُردید که حوالی شهیدآباد هم رفیقی دارید. هر گاه که خواستید از جاده روبروی گلزار رد شوید، از همانجا و از توی ماشین دستی بلند کنید و برایم فقط یک بوق بزنید، همین. من آن بوق را بجای فاتحه از شما قبول می کنم. و... امروز و پس از سالها همه ی اهالی دزفول در هر جا که یاد این کلام زیبا می افتند به یاد محمود فاتحه ای می خوانند و دستی تکان می دهند. شادی روح پاک همه شهدا صلوات
تو بگو چشم هایت تشنه کدامین نسیم آشناییست که هر روز صبــح تا نامی از عشق می برم خورشید را در آغوش میکشی...
⚘﷽⚘ صبر بـر هجران آن آرام جان باشد گناه زنده بودن در فراق او گناهی دیگر است سلام حضرت دلبـ❤️ـر ....
⚘بســــــمہ ربــــــ الشـــــــهید⚘ 💌 ڪـــــــــــلام‌شهـــــــــــید💌 <<‌شهـــید ابراهیم اسمی>> خار در چشم سعودی شده "بیداری ما" باز کابوس یهودی شده "بیداری ما" بذر غیرت سر خاک شهدا می کاریم پاسخ شیعه همین است که صاحب داریم اللهــــــــــم_عجل_لولیک_الفرج لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپندار، بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. <<نام ویاد همه شهیدان>> ⚘صلـــــــــــــــــوات⚘
عصر بود که حجم آتش کم شد، با دوربین به نقطه ای رفتم که دید بهتری روی کانال داشته باشم.آنچه می دیدم باور نکردنی بود. از محل کانال فقط دود بلند می شد ومرتب صدای انفجار می آمد. اما من هنوز امید داشتم.با خودم گفتم:ابراهیم شرایط بسیار بدتری از این را هم سپری کرده، نزدیک غروب شد. من دوباره با دوربین به کانال نگاهی انداختم.احساس کردم از دورچیزی پیداست و در حال حرکت است.با دقت بیشتری نگاه کردم.کاملاً مشخص بود،سه نفر در حال دویدن به سمت ما بودند ودرمسیر مرتب زمین می خوردند و بلند می شدند وزخمی وخسته به سمت ما می آمدند .معلوم بود از کانال می آیند.فریاد زدم و بچه ها را صدا کردم.به بقیه هم گفتم تیراندازی نکنید.بالاخره آن سه نفر به خاکریز ما رسیدند. هادی🌷
آخر سال است خودت را خانه تكاني كن خاك هاي درونت را گردگيري كن افراد باارزش را تميز كن و زيباتر بچين افرادي ك دوستشان نداري بنداز دور افرادي ك بهت انرژي منفي ميدهند بنداز دور افرادي ك از پيشرفتت جلوگيري ميكنند بنداز دور همه افرادي ك سمي هستند بنداز دور ؛ شايد دليل حال بدت سم هايي هستند ك پادزهرشان خودت هستي خودت را خانه تكاني كن رفيق ...🌱
من شکایت دارم… از آن ها که نمی فهمند چادر مشکی من یادگار مادرم زهراست از آن ها که به مسخره می گیرند قـداسـتِ حجابِ مادرم را ؛ چـــــرا نمی فهمی؟ این تکه پارچه ی مشکی، از هر جنسی که باشد حـــُرمــت دارد!
🔹محمدتقی در یک خانواده متدیّن متولد شد که مادرش خانه‌دار و پدرش در اداره مخابرات کار می‌کرد. چهارماهه بود که پدرش در جنگ تحمیلی، مجروح می‌شود و محمدتقی از نظر جسمی ضعیف و مریض می‌شود. مادرش او را به بجنورد می‌آورد تا معالجه شود. به منزل شهید دفاع مقدس بهادری می‌آیند و مادرش می‌گوید که دکتر او را از معالجه‌ی بچه نااُمید کرده است! «»، دوست بهادری، به پشت محمدتقی می‌زند و می‌گوید: 🌷«نه! او جزو سربازهای خودمان است و هیچ چیزش نمی‌شود ان‌شاءالله.» 🔹از آن روز به بعد، محمدتقی روزبه‌روز بهتر می‌شود و حالا پس از سی‌وچندسال از آن روز، در مزار شهدای درق، جایی بین شهیدان بهادری و جعفری آرام گرفته است. 🌷این‌ها شده بودند و را داشتند.
🎊یا مقلب القلوب و الابصار...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘زندگی جیره مختصریست ☕️مثل یک فنجان چای ☘و کنارش عشق است ☕️مثل یک حبه قند ☘زندگی را با عشق ☕️نوش جان باید کرد " سهراب سپهری " 🌹
🌱حیات قلب در گریه است و آن «قتیل العبرات» کشته شد تا ما بگرییم و خورشید عشق را به دیار مرده قلبهایمان دعوت کنیم و برفها آب شوند و فصل انجماد سپری شود. 🕊شهید سید مرتضی آوینی، فتح خون،
‍ سلام دوستان میزبان امروزمون برادر عباس هست🥰✋ *شهید بـے سر...*🌙 *🌷شهید عباس اردستانی* تاریخ تولد: ۱۳۳۸ تاریخ شهادت: ۲۸ / ۹ / ۱۳۵۹ محل تولد: شهر ری محل شهادت: سر پل ذهاب *🌷همرزم← سر تا سر منطقه عملياتی مين گذاری شده بود🪄با كوشش ساير دوستان موفق شديم حدود 200 عدد مين را خنثی كنيم💫عباس هم به كمک ما آمده بود. بعد از مدتی چاشنی يكی از مين ها در دست او منفجر شد💥 و به دنبال آن انگشتان دست او قطع شد🥀همرزمان از او ميخواهند تا به بهداری برگردد اما او می‌گوید: بچه‌ها به کمک احتیاج دارند🌙 من خجالت می‌كشم برای از دست دادن انگشتانم به بهداری بروم.»🥀او وقتی دستمال را به انگشتان خود بست🥀به شوخی رو به دوستانش کرد و گفت:🌙« من وقتی به بهداری می‌روم كه لااقل سرم جدا شده باشد.»‼️چند ساعت بعد از حرف عباس🌙موج حاصل از انفجار توپ باعث شد همگی به‌ روی زمین بیفتیم💥 بعد از لحظاتی از جای خود تكانی خوردم سرم خیلی سنگین بود🥀در اولين نگاه ديدم سر عباس بر اثر اصابت تركش توپ از هم پاشيده شده است🥀ديدن اين صحنه برايم بسيار دردناک بود🥀ولی چاره‌ای جز تحمل مشكلات و صبر در گرفتاری و مصيبت نبود🥀با كمک ساير دوستان پيكر پاكش را به بهداری آورديم🥀در نهایت او به آرزویش رسید🌙و میهمان سفره‌ی ابا عبدالله حسین (ع) شد*🕊️🕋 *شهید عباس اردستانی* *شادی روحش صلوات*
🦋سلام‌امام‌زمانم❤️مولای‌من💐 صنماباغمِ‌عشق‌ِ‌توچہ‌تدبیـرڪنم تابه‌ڪےدرغمِ‌تونالہءشبگیرڪنم دل‌ِدیوانہ‌ازآن‌شدڪہ‌نصیحت‌شنَوَد مگرش‌هـم‌زِسَـرِزُلفِ‌توزنجیـرڪنم "حافظ‌شیرازے" 🏝چقدر آمدنتان نزدیک است... انگار شمیم بهارِ دیدارتان، هر روز بیشتر احساس می‌شود... انگار صدای گام‌های ظهورتان، هر لحظه بیشتر شنیده می شود... شما باز خواهید آمد... به همین زودی... به همین نزدیکی...🏝 برای سلامتی وتعجیل درامرظهورمولایمان، حضرت بقیہ اللہ الاعظم عجل اللہ..... دلہایتون رو منور کنید به ذکر 14 صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ 🤲
روایتۍازشھیدهادۍ🗞-!- رفتم‌پیشِ‌ابراهیم،هنوزمتوجھ‌ حضورِمن‌نشده‌بود! باتعجب‌دیدم‌هرچندلحظھ‌سوزنۍ رابھ‌پشتِ‌پلک‌چشمش‌میزند!😧 گفتم؛چیکارمیکنۍداش‌ابرام؟ تامتوجھِ‌من‌شد،ازجاپریدوگفت: هیچۍ،چیزۍنیست!🚶🏻‍♂ گفتم‌:بایدبگۍبرای‌چۍسوزن زدۍتوصورتت😕!! مکثۍکردوخیلۍآهستھ‌گفت: سزاۍچشمۍکھ‌به‌نامحرم بیفته‌همینھ‌...! -ابراهیم‌به‌نامحرم‌آلرژۍداشت! حتۍبراۍِصحبت‌بابستگانِ‌نامحرمشان هم‌سرش‌رابالانمیگرفت...! ؟... شادی روح مطهرش صلوات
‍ *سردار بـے سر....*🥀 *🌷شهید حاج عبدالله اسکندری* تاریخ تولد: ۱۵ / ۱ / ۱۳۳۷ تاریخ شهادت: ۱ / ۳ / ۱۳۹۴ محل تولد: قصرالدشت شیراز محل شهادت: سوریه *🌷دختر شهید← سر پدرم به دست داعشیان بریده و به نیزه زده بودند🥀و سپس عکسش را در اینترنت گذاشتند🥀حاضر بودم تمام دنیا را بدهم اما این عکس واقعیت نداشته باشد،🥀چیزی که بعد از دیدن عکس یادم است این است که مامان نشسته بود🥀و من و زهرا توی بغل گرفته و سه تایی گریه می‌کردیم🥀همرزم← شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم.🌙صحبت از شهادت بود.🕊️یهو حاج عبدالله گفت: " من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی‌ام خاکم کنید."🍃بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن، حالا تو شهید شو .. !(:🪄شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی، سعی میکنیم لباس نظامی‌ات رو بزاریم تو قبر .. !(:🍁 تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت حاج عبدالله رو شنیدیم🥀محاصره شده بودن💥 امکان برگشتشون هم نبود🥀شهید شد و پیکرش هم موند دست تکفیری ها🥀سر از تنش جدا کرده بودن🥀و عکس‌هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت🥀سر مطهرش رو توی شهر چرخونده و هلهله میکردن،🥀بحث تبادل اجساد رو مطرح کردیم💫 که تکفیری ها گفتند خاکش کردیم، چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست..🥀حاج عبدالله به آرزوش رسید..🕊️ ۸ سال بعد دقیقا در ماه محرم حسین(ع)، محرم ۱۴۰۱ تفحص شد🏴و پیکر حاج عبدالله و چند همرزم دیگر پیدا و شناسایی شد💫پیکر ایشان در روز عاشورا در شیراز تشییع و به خاک سپرده شد*🕊️🕋 *شهید حاج عبدالله اسکندری* *شادی روحش صلوات*