eitaa logo
پاسخ به شبهات وسئوالات ونکات اخلاقی وداستانهای آموزنده تاریخی جذاب، مفید ،شیرین
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چکیده پاسخ تقیه، تاکتیک شیعه، برای محافظت از خود، در برابر ستمکاران زمانه است؛ خمس، دستور دین و قرآن، برای پیشبرد امور دینی و ساماندهی سادات و فقراست؛ شیعه، نه قبرپرست است و نه خرافی و نه ضد وحدت، بلکه با عقلانیت و استدلال، مذهب خود را تبلیغ و تبیین می کند؛ بدون اینکه قبرپرست باشد، به بزرگان خود احترام قائل است و برای آنان، مزار، و حرم ساخته است که منافع معنوی زیادی، برای تمامی مردم دارد . https://eitaa.com/joinchat/4020764681C9173e34a19
الف) تقیه ائمه بزرگوار(علیهم السلام)، بخشي از مبارزه خود را بنا بر اصل (تقيه) پيش مي بردند؛ زيرا در عصر خفقان، زندگي مي کردند و نمي توانستند به صورت آشکار و صريح، مفاهيم مورد نظر خود را بيان کنند و به مبارزه بپردازند؛ آن بزرگواران، مي کوشيدند، آن بخش از اقدامات و مبارزات خود را که دشمن، به آن حساسيت داشت، مخفي نگاه دارند، به گونه اي که در عين ضربه زدن به خصم، کمتر ضربه بخورند. تقيّه يک راهبرد مبارزاتي، در رويارويي با دشمن است؛ يک دستور العمل سياسي است که نوعي پنهان کاري به شمار مي رود و سپري در ميدان حرکت و مبارزه است که جان مؤمن را از تلف شدن، حفظ، و او را براي ادامه نبرد و تلاش آماده مي کند . امامان شيعه(علیهم السلام)، با افراد زيادي از نقاط مختلف سرزمين های اسلامي، ارتباط داشتند که با مخفي نگه داشتن اين رابطه، نمي گذاشتند حاکمان بني عباس و بني اميّه، اين ياران صميمي، قابل اعتماد و فداکار را شناسايي کنند و به شهادت برسانند. هدف ائمه(علیهم السلام)، حفظ شيعه و بقا و گسترش آن، براي فعاليت هاي بعدي بود؛ بنابراين، مهم ترين اصل ديني ـ سياسي که آن بزرگواران، با استفاده از آن، حيات خويش را تضمين، و بارها و بارها توجه به آن را گوشزد شيعيان کرده اند، تقيّه است؛ تقيّه سپري است که شيعيان در تاريخ با استفاده از آن باقي مانده اند. امام سجاد( عليه السلام)، فرمود: کسي که امر به معروف و نهي از منکر را ترک گويد، همچون کسي است که کتاب خدا را کنار نهاده و بدان پشت کرده است، مگر آن که در تقيّه باشد؛ از امام(علیه السلام)، پرسيدند، تقيّه چيست؟ فرمود: « يَخافُ جَبارا عنيداً يَخافُ اَن يُفَرط عليه او يطغي؛ بترسد از جبار ستم كار كه تعجيل نمايد در عقوبت او يا طغيان كند در تعذيب او » . تکيه بر اصل تقيّه، بيشتر از ناحيه اماماني(علیهم السلام)، تأکيد گرديد که خود گرفتار آن بودند؛ آن بزرگواران، که در شرايط سختي زندگي مي کردند، جز تقيه راه ديگري نداشتند. در آن شرايط، تقيه موجب حفظ شيعه مي شد؛ چيزي که خوارج به عنوان يک گروه افراطي، از آن بي بهره بودند و به همين دليل، ضربه هاي اساسي و کاري خوردند. ائمه(علیهم السلام)، ياران خودشان را از همراهي و آمد و شد با حکام جائر باز مي داشتند و مي فرمودند، به خدمت آنان در نياييد؛ آن بزرگواران، نسبت به حاکمان ناشايست، خصومت و ناهمسازي داشته و وجود آنان را براي دين مضرّ مي دانستند، امّا از جهت تقيّه و براي رشد تشيع، در مواردي، افرادي را استثناء مي فرمودند؛ به عنوان مثال، امام موسي کاظم(علیه السلام)، علي بن يقطين - از اصحاب خود- را استثناء کرد و اجازه داد، تا منصب وزارت را در دوران هارون الرشيد، عهده دار گردد و پيش از او منصب زمامداري را در ايام مهدي عباسي بپذيرد؛ علي بن يقطين مي خواست استعفا دهد و منصب خود را ترک گويد، امّا امام(علیه السلام)، او را از اين کار باز داشت و فرمود: « چنين مکن؛ ما به تو انس داریم؛ برادران تو به سبب تو عزّت دارند و به تو افتخار مي کنند؛ شايد به ياري خدا بتواني، دل شکسته اي را درمان کني و دست بينوايي را بگيري، يا به دست تو مخالفان خدا درهم شکنند ... » . تقيّه در مکتب اهل بيت ـ عليهم السلام ـ ، زمينه چشم پوشي از حق نيست، بلکه وسيله نجات، براي پاسداري از حق است؛ تقيّه هدف نيست، امّا يک راهبرد است. امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: پدرم هماره اين نکته را يادآور مي شد که: هيچ چيز به اندازه تقيه، چشم من را روشن نمي سازد؛ زيرا تقيه سپر مؤمن است. سپر، در ميدان جنگ معنا مي يابد، و مؤمن تقيه را به کار مي برد، تا به بن بست نرسد و بتواند به مبارزه ادامه دهد؛ خداوند حکیم، در قرآن کريم مي فرمايد: « هر کس پس از ايمان آوردن خود، به خدا کفر ورزد (عذابي سخت خواهد داشت)، مگر آن کسي که مجبور شده (ولي)، قلبش به ايمان اطمينان دارد ... »؛ اين آيه شريفه، بر ضرورت و جواز اصل تقيه، دليل روشني است. اهداف شيعه از تقيه یک) حفظ نيروهاي مؤمن، از متلاشي شدن به دست ناصالحان؛ دو) هدر نرفتن توان عناصر مؤمن در راه هاي کم ثمر و ذخيره سازي آن ها براي شرايط حسّاس و سرنوشت ساز؛ سه) حفظ اسرار و خط مشيها و برنامه ها از قرار گرفتن در دست دشمن؛ چهار) نفوذ دادن عناصر مؤمن در تشکيلات دشمن، به منظور بهره گيري از قدرت و امکانات خصم، عليه خود او . نتيجه گيري به طور خلاصه مي توان گفت، ائمه(علیهم السلام)، ياران و پيروان خود را به تقيّه اي فرا مي خوانند که مانند سپري در ميدان مبارزه، جان مؤمن را حفظ مي کند و او را براي ادامه نبرد و تلاش، ياري مي دهد؛ آن بزرگواران، با تقيه، مذهب تشيع و شيعيان را حفظ کردند و زمينه ترويج این مکتب نورانی را فراهم ساختند؛ از سویی، تقيه نسخ کننده ساير احکام مثل امربه معروف و نهي از منکر و جهاد نيست، بلکه در کنار اين احکام، وسيله اي است براي پيشبرد احکام دين.
سراسر زندگی حضرت زینب(س)درس زندگی وزیست عزتمندانه وپایداری است - خبرگزاری شبستان ، رسانه حوزه دین ، فرهنگ و اندیشه http://shabestan.ir/mobile/detail/news/1007887
حضرت زینب(س) دارای علم لدنّی بودند/ برترین درجه علم، علمى است که از ذات الهى به انسان افاضه مى ‏شود - خبرگزاری شبستان ، رسانه حوزه دین ، فرهنگ و اندیشه http://shabestan.ir/detail/News/1005871
📚مرحوم شریف رازی در کتاب گنجینه دانشمندان ج۴ ص۶۳۵ نقل می‌کند: ✍زمانی یک مسافر تهرانی که از مکه بازمی‌‌گشت، وارد نجف اشرف شد و به خدمت میرزای شیرازی رسید و به ایشان عرض کرد: به مکه مشرف بودم، پول و توشه راه خود را گم (یا تمام) کردم. در مسجد الحرام به خداوند تبارک و تعالی پناه آوردم و حضرت ولی عصر (عج) را واسطه نمودم تا خرجی و پولی برایم فراهم شود و در مکه معطل نمانم. روزها این کار را با التماس فراوان ادامه می‌دادم… تا آنکه یک روز هنگامی که پرده خانه خدا را گرفته، تضرع می کردم، دستی برشانه ام خورد! برگشتم و شخص محترم و باوقاری را دیدم. او به من گفت: چه حاجتی داری؟ نیاز خویش را بازگو کردم، او چند لیره به من داد و فرمود: ✨با این وجه خود را به نجف اشرف برسان و در آنجا خدمت میرزا_محمدحسن_شیرازی برو و بگو «سیدمهدی» گفت: «با این نشانی که به همراه حاجی ملاعلی کنی در بازگشت از مکه به شام، زیارت حضرت زینب (س) رفتید و حرم را گرد و غبار گرفته دیده، مشغول نظافت شدید و با گوشه عبای خود، خاک و خاشاک را بیرون بردید؛ بیست اشرفی به تو بدهد.» 🔸میرزای شیرازی تا این سخن را شنید، بسیار متغیر شد و بسرعت برخاست و بیست اشرفی به آن مسافر داد. آن شخص با خوشحالی تمام و پس از زیارت عتبات مقدسه به تهران مراجعت کرد و خدمت آیت‌الله کنی رسید و ماجرای خود را به طور مبسوط به ایشان گفت. 🔹حاجی کنی پس از شنیدن ماجرا فرمود: آیا حواله ای آن آقا به من نداد؟ گفت: خیر؛ حاج ملاعلی بسیار گریست و سپس فرمود: میرزا در نظافت حرم حضرت زینب (س) بسیار کوشش می‌کرد و این تلاش، توجه امام زمان (عج) را به خود جلب ساخته است. https://eitaa.com/joinchat/4020764681C9173e34a19