eitaa logo
پاسخ های ناب | مرتضی احمدی | آرامش و لذت
17.3هزار دنبال‌کننده
221 عکس
604 ویدیو
11 فایل
مرتضی احمدی|سطح ۴ حوزه علمیه تخصصی ارشد تفسیرقرآن سابقه‌ی پاسخگویی درمرکز شبهات حوزه علمیه قم انتخاب همین کانال به عنوان برترین کانال حوزه قم😍 اینجا دین را شیرین یاد میگیریم واز آن لذت میبریم.❤ ارتباط بامدیر @mortaza31314 دوره‌های تخصصی ما @doorehhhh
مشاهده در ایتا
دانلود
مقدمه ضروری 👈دیدگاه ادیان نسبت به داشتن نبی👇👇 ۱)یک دسته هیچ اعتقادی به نبی ندارند و فقط اعتقاد به خدا و کاهن دارند که کار کاهن برقراری نظم و مدیریت است، یعنی اعتقاد به خدا دارند ولی اعتقاد به نبی ندارند(مثل کاهنانی که در فیلم حضرت یوسف علیه السلام دیدید خدا را انکار نمی کردند نبوت حضرت یوسف علیه السلام را انکار میکردند)👈ادیان شرقی(بیشتر شرق و جنوب شرق آسیا هستند) مثل هند و... دلیل ادیان شرق 👈👈درجهان هستی تنها یک وجود مشکک است که در این وجود، انسان هست، خدا(نیروانه) هم هست و هیچ فاصله ای از حیث وجود بودن با خدا(نیروانه) نیست و با رسیدن به کمالات میتوان نیروانه (خدا)شد🤔 ۲)ادیان ابراهیمی:که اعتقاد به نبی و نبوت دارند و دلیلشان این است: میگویند دو جود هست یک وجود واجب یک وجود ممکن، بین این دو آنقدر فاصله است که هیچ وقت ممکن به واجب نمیرسد که این فاصله و شکاف، زمینه و پیدایش یک مفهومی است که در اسلام به آن نبی یا پیامبر، و در یهودیت نَفی،حَوزه و در مسیحیت لُوگوس(کلمه) میگویند خلاصه 👈نبوت در اسلام مشخص است یعنی کسی که وحی را از جانب خداوند میگیرد و به مردم ابلاغ میکند. 👈نبوت در یهودیت: یعنی یا کسی که از غیب خبر میدهد(حَوزه) یا ارتباط کسی که اسرار و رمز این جهان را بلد است(رُعه) 👈نبوت در مسحیت:خداوند آنقدر نبی فرستاد و کسی هدایت نشد در نهایت خودش تصمیم گرفت که لباس آدمی را بپوشد و پایین بیاد(تجسد👈یعنی خداوند جسم شد که به آن کلمه میگویند لذا میگویند حضرت عیسی مسیح علیه السلام خود کلمه(یعنی خداست))😊 نکته:یهودیت در اعتقادات و احکام خیلی به ما نزدیکتر از مسیحیت است. @pasokh999
⚠️شبهه یکی از اعضای خوب کانال⚠️ شما در این پیام بالا گفتین که مسیحیت قائل به این است که حضرت عیسی مسیح علیه السلام کلمه(خدا) است در اسلام هم ما این مسئله را داریم و میگوییم اهل بیت علیهم السلام مظهر اسماء الهی هستند❓🤔 جواب: ✅✅درست است که ما در اسلام این چنین مبحثی داریم و میگوییم اهل بیت علیهم السلام مظهر اسماء الهی هستند ولی ما نمی گوییم اهل بیت علیهم السلام نعوذ بالله خود خدا هستند بلکه میگوییم مظهر خداوند هستند مثل آینه هستند ولی در مسحیت میگویند حضرت عیسی مسیح علیه السلام خود خداست که بصورت کلمه در آمده است و این زمین تا آسمان فرق میکند. نکته👇👇 این تفسیر از کلمه که مسحیت کرده از تحریفات مسحیت است و الا کلمه، تفسیر دیگر دارد از جمله به معنای وعده الهی یا کلمه به معنای هدایت است یعنی همان طور که کلمه(کلام) موجب هدایت دیگران است بودن حضرت عیسی علیه السلام هم که کلمه الله است موجب هدایت مردم است وسایر تفاسیر دیگر ... @pasokh999
بزرگواران و دوستان عزیزی که تازه تشرف آوردند خیلی خوش آمدین باعث افتخار ماست که در خدمتتان هستیم لطفا توفیق حضور سبز خودتان را از ما سلب نفرمایید🌹🌹 مباحث کاملا سلسله وار است حتما اگر علاقه مند هستید که هستین نظام فکریتان شکل بگیرد از اول بحث خداشناسی مطالعه بفرمایید🌹🌹🙏🙏
چند نکته قبل از ورود به بحث👇👇👇 نکته‌ی اول: منظور ما این نیست که همه‌ی آنچه در ادیان امروزی موجود است باطل است و هیچ سخن حقی در آنها یافت نمی‌شود؛ بلکه مقصود آن است که در این ادیان امروزی مطالبی وجود دارد که قابل پذیرش نیست و این ادیان نمی‌توانند بیان کننده‌ی چهره‌ی کامل تعالیم الهی و توحیدی باشند. نکته‌ی دوم: ما در این بررسی کوتاه به گوشه‌ هایی از نارسایی دو دین مهم جهان امروز، یعنی دین مسیحیت و یهود اشاره می‌کنیم و ارزش و اعتبار بقیه‌ی ادیان که از نظر مقبولیت و اعتبار از این دو دین پایین‌ترند معلوم می‌شود. نکته سوم : در اینجا بحث فقط علمی و عقلی است و بحث ما ربطی به اتحاد شیعه و سنی ندارد هر چند ما نسبت به برادران اهل سنت و سایر مذاهب توهین نمیکنیم،ولی بحث علمی است. امیدوارم بعد از پایان بحث بدون تعصب برخورد بکنیم سعی ما این است که به کسی توهین یا جسارت نکنیم و از انتقادات شما بزرگواران استقبال میکنیم. @pasokh999
برخی از دلایل برتری اسلام بر سایر ادیان الهی ۱)جامعیت اسلام برای تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، روحی، روانی، اقتصاد، سیاست، فرهنگی..... انسان برنامه دارد. ۲)معارف اسلام، عمیق و موافق با براهین عقلی است، معارف اسلام گسترده و در بر دارنده تمامی قوانین مترقی و حقوق انسانی و اجتماعی است؛ در حالی که برخی از معارف ادیان دیگر با براهین عقل گریز و بعضا عقل ستیز است. ۳)مَثَل اسلام و ادیان سابق، مَثَل 100 و کمتر از آن است یعنی چون که صد آید، نود در پیش ماست؛ البته این بنا بر فرضی است که ادیان سابق عاری از تحریف و دور از دست بُرد بشر قرار گرفته باشند که به شهادت تاریخ، ادیان سابق، جملگی دچار این نقصان و این مشکل بوده اند. ۴) حکمت الهی اقتضاء میکند حالا که اسلام آخرین دین است و همیشه دین آخر از همه جهات بر ادیان پیشین امتیاز و برتری دارد چون اگر دین بعدی بیاید و مکمل ادیان گذشته نباشد لغو خواهد بود، و خداوند کار لغو انجام نمیدهد در متون دینی ادیان دیگر نیامده است که پیامبرشان آخرین فرستاده‌ی خدا است؛ بلکه بر عکس، بشارت به ظهور پیامبر اسلام را به پیروان خود داده‌اند. یعنی به نوعی موقتی بودن خود را بیان نموده‌اند. @pasokh999
قسمت بسیار کوتاهی از تحریفات ادیان مسیحیی و یهودی👇👇 ✅کتابي که امروز به نام انجيل در دست مسيحيت قرار دارد، کتاب اصلي نيست، بلکه کتابي است که بعض از فصل‌‌هاي آن توسط افراد مغرض بعد از حضرت عيسي(علیه السلام) تحريف شده و ساخته دست اين عده انسانهاي مغرض مي‌‌باشد، از جمله: 👈در انجيل يوحنا، باب 10، جمله‌‌هاي 31 و 18 به حضرت عيسي نسبت مي‌‌دهد که گفته من پسر خدا هستم؟ در حالي که اين شرک است و خدايی که نياز به پسر داشته باشد، خدا نيست. 👈در آئين مسيحيت، اعتقاد به تثليث وجود دارد، يعني خدارا يکي از سه خدا مي‌‌داند و اعتقاد به خداي پسر وروح القدس در کنار خدا قرار دارد، در حالي که حضرت عيسي(علیه السلام) نه خدا بوده است و نه پسر خدا و نه راضي به اين مسئله، بلکه او از اين نسبت بيزار مي‌‌باشد و خود را بنده خدا معرفي نموده است. اما دين اسلام و کتاب آسماني ما قرآن، معتقد است که خداوند واحد و يگانه است و هيچ شريکي ندارد و نه پسر دارد و نه پسر کسي مي‌‌باشد. 👌👌👆👆‌همین یک سخن به تنهایی برای بطلان مذهبشون کافیه 👈باز، در انجيل يوحنا، باب دوم، نسبت شراب سازي به حضرت عيسي پيامبر خدا مي‌‌دهد، در حالي که حضرت عيسي از شراب خواري و شراب سازي بيزار بوده است و اصولا چيزي که زايل کننده عقل باشد پيامبران خدا با آن مبارزه مي‌کنند، نه اينکه ترويج دهنده آن باشند. 👈باز در انجيل لوقا، باب هفتم، جمله‌‌هاي 37 تا 48 به حضرت عيسي نسبت مي‌‌دهد که زن بد کار و منحرفي خدمت عيسي آمد و با اشک چشم خود پاهاي حضرت مسح را مي‌‌شست و با موهاي سر خود خشک مي‌‌کرد و اين صحنه به قدري زننده بوده که مهماندار آن حضرت يعني صاحب خانه‌‌ای که حضرت در آن قرار داشته، ناراحت مي‌‌شود که اگر اين مرد پيامبر بود متوجه مي‌‌شد که اين زن چکاره است، لااقل از او جلوگيري مي‌‌کرد. اين نوع نسبت دادن آنهم به پيامبر خدا که با زن نامحرم اينگونه رابطه و تماس داشته باشد، قطعا مطالب وحي و کتاب آسماني نيست، بلکه ساخته دست انسانها است. و اينها نشانه تحريف کتب ديگر ادیان است @pasokh999
امایهودیت👇👇
قسمت اول 💢وَ إِذا قيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ💢 ✅هنگامى كه به آنان گويند: به آنچه كه خدا [بر پيامبر اسلام] نازل كرده ايمان آوريد، گويند: به توراتى كه بر خود ما يهوديان نازل شده ايمان مىآوريم و به غير آن در حالى كه حق است و تصديق كننده توراتى است كه با آنان است، كفر مىورزند. بگو: اگر شما [از روى درستى و راستى به تورات] مؤمن بوديد، پس چرا پيش از اين پيامبران خدا را می كشتيد؟ یهود چی میگوید👇👆👇 میگویند نومن بما انزل علینا علینا علینا 👌👌یهودی های میگویند ملاک انزال(نزول آیات) نیست بلکه ملاک خودمان هستیم إِذا قيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نومن بما انزل علینا علینا علینا بزگواران طبق این آیه دین یهود را کسی نباید بپذیرد👇👇👇 👌👌✅👏خداوند میفرماید یهودی های باطلند و حق فقط اسلام است خداوند میفرماید يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ یهودیان به ما ورای دین خودشان کفر می ورزند در حالی که همان ماورا دینشان حق است (و هو الحق) و در مقابل حق باطل است که یهودیان است نکته مهم:اینجا مخاطب پیامبر است که دارند یهودیان را دعوت به اسلام میکند 👌شما دلایل فعل مجهول رو به خوبی واقفید یکی از علت های آن این است که عمدا فاعل رو نمی آورند تا به فاعل بفهماند نوع کار یا رفتارش اشتباه هست جمله نمیگوید قلنا لهم بلکه میفرماید قیل لهم !!!!!!!!! @pasokh999
قسمت دوم 💢وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكافِرينَ (89)💢 ✅و هنگامى كه براى آنان از سوى خدا كتابى [چون قرآن] آمد كه تصديق كننده توراتى است كه با آنان است، و همواره پيش از نزولش به خودشان [در سايه ايمان به آن] مژده پيروزى بر كافران می دادند، پس [با اين وصف] زمانى كه قرآن [كه پيش از نزولش آن را با پيشگويى تورات می شناختند] نزد آنان آمد، به آن كافر شدند؛ پس لعنت خدا بر كافران باد. 👌✅👌✅👌 قران میفرماید لما جاء هم کتاب یعنی اسلام برای آنان عرض شده بعد مهمتر از همه آخر آیه میفرماید فلعنه الله علی الکافرین یعنی یهودیانی که رسالت پیامبر را قبول نکنند کافر هستند. ✅✅فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكافِرينَ یهودیان دو راه بیشتر ندارند یا اینکه اسلام را بیپذیرند یا اگر نپذیرند کافر میشوند. 👌👌👌سوره انعام آیه ۲۰ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ ۘ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ آنان که ما کتاب به آنها فرستادیم، او را (یعنی محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را) به مانند فرزندان خود می‌شناسند. آنان که خود را به زیان انداختند (به او) ایمان نمی‌آورند ✅👌چطور پدر و مادر فرزند خودشان را میشناسند یهودیان هم منتظر چنین پیامبری بودند و کامل هم میشناختند(حتی مدینه را یهودیان برای پیامبر آخر زمان احیاء کردند وقتی که دیدند پیامبر عرب است با او بجنگ برخاستند...) @pasokh999
♨️شبهه: آیا تنها راه رسیدن به خدا است یا یکی از راه های رسیدن به خداست⁉️ ظاهر بعضی از آیات اسلام را شرط نمیداند بلکه ملاک دو چیز است👇👇 🔺اعتقاد به خدا 🔺عمل صالح حالا فرقی نمیکند مسلمان باشی یا یهودی باشی یا مسیحی و....👇👇👇 سوره بقره آیه ۱۱۲: 🍃🌺 بَلى‏ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ آرى، كسانى كه همه وجود خود را تسليم خدا كنند در حالى كه نيكوكارند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است، نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين میشوند.🌺🍃 🍃🌺وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ(عنوانهای دیگر ملاک نیست مثل اسلام یهودی ...) فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقيراً🌺🍃 👆این آیات و خیلی از آیات دیگر ملاک را +عمل میداند با این وضعیت پس اینکه گفته میشود اسلام آخرین دین و فقط اسلام پذیرفته میشود چی میشود؟ @pasokh999
جواب شبهه👇👇
جواب اول ما آیات زیادی داریم که میگویند ایمان و عمل به تنهایی کافی است اما آیات دیگر هم داریم که میگویند طرف ایمان دارد و عمل هم انجام میدهد ولی از او قبول نمیشود مثل👇👇 ۱)«إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین» ( سوره مائده، آیه ۲۷ ) خدا تنها از اهل تقوا می پذیرد. ✅یعنی عمل+ایمان+تقوا ۲)قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ ۖ إِنَّكُمْ كُنْتُمْ قَوْمًا فَاسِقِينَ بگو که شما (هر چه خواهید) انفاق کنید چه از روی میل و چه کراهت، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد، زیرا (کار شما خودنمائی است و) شما مردمی بوده که سخت به فسق خو گرفته‌اید. ۳)ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول، و لا تبطلوا اعمالکم ؛به درستی کسانی که کافر شدند ...و به زودی اعمالشان حبط می شود، ای کسانی که ایمان آورده اید شما خدا و رسول را اطاعت کنید، و اعمال خود را باطل مکنید.» ۴)وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ وَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ هر کس از شما از دین خود برگردد و به حال کفر باشد تا بمیرد چنین اشخاص اعمالشان در دنیا و آخرت ضایع و باطل گردیده، و آنان اهل جهنّمند و در آن همیشه (معذّب) خواهند بود 👌شخصی که مرتد شده قبلش اعتقاد کامل به خدا و... داشت ولی خداوند میفرماید چون این اعتقاد را تا هنگام مرگ با خودش نیاورد اعمالش باطل است ۵)و... @pasokh999
جواب دوم شرایط و آداب دو گونه هستند: 👈بخشی از آن مربوط به صورت و شکل و آداب عبادات هستند که به شرایط صحت عبادات معروفند، مثل داشتن وضو که شرط صحت نماز می باشد. 👈بخشی شرایط و آداب اثر گذاری آن عمل محسوب می شوند که به شرایط قبولی عبادات معروفند، مثل داشتن حضور قلب در نماز ✅👌شرط لازم و شرط قبولی عبادات ولایت است از جمله روایات زیر: 👈یا محمد؛ لو أن عبداً من عبادی عبدنی حتی ینقطع أو یصیر کالشن البالی ثم أتانی جاحداً لولایتکم ما غفرت له أو یقر بولایتکم. ای محمد! اگر بنده ای از بندگانم، مرا آن چنان عبادت کند که همچون مُشک پوسیده گردد پس نزد من آید در حالی که ولایت شما را نداشته باشد او را وارد بهشت نخواهم کرد. 👈فمن لم یتوّلنا لم یرفع الله له عملاً» ( کافی، ج ۱، ص ۴۳۰ ) هر کس ولایت و رهبری ما را نپذیرد، خدا هم اعمال او را قبول نمی کند 👈امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «انّ سوء الخلق یفسد العمل کما یفسد الخّل العسل» ( اصول کافی، ج ۲، ص ۳۲۱ ) بداخلاقی با مردم، چنان عمل را فاسد می کند، که سرکه، عسل را. @pasokh999
مبحث جدید ما که بسیار مورد نیاز و حساس است👈👈👈 قرآن ♨️بخشی شبهات و سوالات این بخش👇👇 ۱)اسناد چند سال گذشته را به راحتی تحریف میکنند به چه دلایلی میگوییم قرآن ۱۴۰۰سال پیش تا الان تحریف نشده است❓ ۲)چرا قرآن نظم کتابی ندارد و از یک داستان میپره به داستان دیگر و..❓ ۳)چطور با قرآن حرف بزنیم؟ و حرف قرآن را متوجه بشویم❓ ۴)چرا ظاهر خیلی از آیات با هم تناقض دارد❓ ۵)در این دنیا پر از پیشرفت و تکنولوژی قرآن چه حرفی برای گفتن دارد❓ ۶)چرا اسم اهل بیت علیهم السلام داخل قرآن نیامده❓ ۷)آیا این سخن درست است که میگویند خیلی از بزرگان‌شیعه قائل به این بودن که قرآن تحریف شده؟یا اینکه این نسبت دروغ است❓ ۸)چرا قرآن به زبان عربی نازل شده است؟ ۹)آیا این درست است که علم بعضی از آیات علمی قرآن را به درستی نقد کرده و به چالش کشانده❓ 👌👌👈👈وخیییلی از شبهات دیگر لطف ما را همراهی بفرمایید🌹🌹🙏🙏 @pasokh999
چند نکته نکته اول در میان مسلمانان هیچ‌کس مدعی تحریف به‌ فزونی (به این معنا که چیزی به قرآن اضافه شده باشد) نشده و اجماع بر نفی آن است، ولی درباره تحریف به کاستی اختلاف نظر وجود دارد و عده‌ای از مسلمانان مدعی حذف آیات یا کلماتی از قرآن شده‌اند. نکته دوم تحریف انواع مختلفی دارد👇👇 ۱)تحریف معنوی:که قطعا درباره قرآن تحریف معنوی صورت گرفته است👈تحریف معنوی یعنی از قرآن برداشتهای مختلفی صورت بگیرد این همه فرقه های مختلف شکل گرفته همه آنها بخاطر برداشتها و تفسیر به رای ها شکل گرفته است البته این اشکال به قرآن وارد نیست بلکه به آنهایی وارد است که اصول تفسیر را رعایت نکردن یکی از اصول این است که ما باید روایات اهل بیت علیهم السلام را هنگام تفسیر کردن ببینیم و موارد دیگر از جمله ارجاع به عقل .... ۲)تحریف لفظی تحریف لفظى، تصرّف در ساختار الفاظ و عبارات است. تحریف لفظى خود داراى اقسامى است:👇👇 الف)تحریف به فزونى؛ یعنى افزودن کلمه یا جمله‌اى به سخن و متن اصلى. ب)تحریف به کاهش؛ یعنى حذف بخشى از حروف، واژه‌ها یا جملات متن ج)تحریف به تبدیل و جابه‌جایى که در آن کلماتى جایگزین واژه‌هاى مترادف یا غیر مترادف مى‌شود، به گونه‌اى که معنا را مخدوش کند. د)تحریف در لحن و گویش که همان تغییر در حرکات و نحوه اداى واژگان است، به گونه‌اى که معناى اصلى کلمه فهمیده نشود. @pasokh999
اولین دلیل بر عدم تحریف قرآن کریم مقدمه اول این است که قرآن از معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است از مشخصات معجزه این است که نه عقلا قابل ابطال است و نه قابل آوردن، و نه قابل کم کردن است و نه قابل زیاد کردن و... چون منبع معجزه از جایی است که دست انسانهایی مثل ما به آن کوتاه است مقدمه دوم هر پیامبری معجزه ای داشت مثلا حضرت موسی علیه السلام شکافتن دریا،تبدیل شدن عصا به مار و... یا حصرت عیسی علیه السلام شفای بیماران و زنده کردن مردگان و.... مهمترین معجزه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم(که بسیار زیاد هستند) قرآن است نتیجه 👇👇 اگر قرآن معجزه اثبات نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که هست پس اصلا قابل مناقشه و کم و زیاد کردن نیست چون عقلا ابطال معجزه امکان پذیر نیست. نکته مهم👈👈 همیشه در کنار معجزات کسانی بودند و هستند که بخواهند یک زره مثل معجزه کاری بکنند مثل ساحران و...ولی آنها هیچ وقت ادعا نمیکنند که کسی مثل ما نمیتواند انجام بدهد چون عقلا امکان آموزش و یادگیری سحر ممکن است برخلاف معجزه که قابل آموزش نیست @pasokh999
کمی توضیح بیشتر درباره متن بالا👆👆 گفتیم رابطه اعجاز قرآن با تحریف‌ناپذیرى آن با برهان عقلى اثبات‌پذیر است؛ یعنى عقل حکم مى‌کند که اگر اعجاز قرآن امرى مسلّم باشد که هست، این کتاب مى‌بایست ضرورتاً دچار هیچ‌گونه تحریف به فزونى یا کاستى نشده باشد و پذیرش احتمال تحریف به معناى نفى اعجاز آن است. تبیین این ملازمه چنین است: درستى تحریف به زیادى، معنایش آن است که اشخاصى توانسته‌اند سوره‌اى همسان با قرآن بیاورند و این همسانى به گونه‌اى است که نمى‌شود این بخش فزونى را از قرآن تشخیص داد. ارائه آیات و سوره‌ها در این‌ سطح از همسانى به معناى فروپاشى تحدّى و نتیجه‌اش ساقط شدن اعجاز قرآن است که قطعا محال است؛ زیرا هیچ کس در طول تاریخ نتواسته است کلامی همانند آیات قرآن بیاورد،چون کسی معجزه بلد نیست @pasokh999
دلیل دوم بر عدم تحریف قرآن ضرورت اتمام حجّت‌: 👌👌ضرورت ابلاغ احکام الهى و اتمام حجت بر مردم از برنامه‌هاى رسالت پیامبران است که قرآن بر آن تأکید کرده ­و خداوند بر اساس چنین حکمتى است که‌ پیامبران را براى هدایت و ابلاغ پیام هاى الهى به سوى مردم گسیل داشته است و کتاب هاى آسمانى نیز چنین وظیفه‌اى را برعهده دارند؛ یعنى با ابلاغ اوامر و نواهى خداوند، حجت را بر مردم تمام مى‌کنند. از سوى دیگر، قرآن در مقایسه با سایر کتاب هاى آسمانى دو ویژگى منحصر به فرد دارد؛ یکى جهانى و همگانى بودن؛ و دیگرى جاودانگى و همیشگى بودن. و خاتمیت رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و عدم امکان نسخ آن با دین یا کتاب آسمانى دیگر، همگی مبین جاودانگى قرآن است. 👌👌✅👏با چنین فرضى مى‌بایست قرآن، افزون بر عصر نزول، تمام اعصار تا قیامت، ابلاغگرى پیام هاى خداوند و حیثیت حجت بودن خود را حفظ کند؛ زیرا تنها در این صورت است که وظیفه هدایتگرى را به انجام رسانده و حکمت رسالت جاوید پیامبر صلی الله علیه و آله که کامل شدن حجت بر جهانیان است، تحقق یافته است. نتیجه👇👇 حال اگر کسى تحریف قرآن را هر چند به معناى کاستى در آیات قرآن، محتمل بداند و برایش دلیل اقامه کند، حجیت قرآن را مخدوش ساخته و حیثیت هدایتگرى آن را زیر سؤال برده ­است؛ چون قرآنى حجت کامل بر مردم است که به طور کامل به مردم رسیده باشد و با احتمال تحریف فى الجمله، بخشى از پیام هاى هدایتگر الهى از آن‌ حذف مى‌شود و با سقوط بخشى از حجت، همه آن از اعتبار ساقط خواهد شد؛ زیرا فرض آن بود که حجت بدون نقص و کاستى به مردم رسیده است و تنها در این صورت است که امر تکلیف و نظام پاداش و کیفر به صورت جامع شکل گرفته است. بنابراین با احتمال تحریف، نه تنها حجیت قرآن و کامل بودن حجت خدا بر مردم زیر سؤال مى‌رود؛ بلکه دوام نبوت و استمرار رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله نیز مورد اشکال خواهد بود و در نتیجه براى تکمیل حجت بر مردم، بر خداوند لازم بود که همانند امت هاى پیشین پیامبرى جدید و کتابى نو، کامل و جامع حجیت براى مردم ارائه کند؛ در حالى ‌که چنین امرى قطعاً پس از رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله منتفى است. @pasokh999
💢توضیح دلیل دوم، دلیل سوم هم میتواند محسوب بشود💢 👈عقاب بلا بیان قبیح است👉 اول توضیح قاعده قبح عقاب بلا بیان👇👇 👌✅تا زمانی که خداوند حکمى را بیان نفرموده، و توضیحى در شرع پیرامون آن نرسیده است، هیچ کسی را در برابر آن مجازات نخواهد کرد، و به تعبیر دیگر: تکلیف و مسئولیت، همواره بعد از بیان احکام است. 👆👈مثلا اگر کارفرمایی به کارگری نگفته باشد که مثلا فلان دیوار را خراب کن، کارفرما اجازه ندارد بخاطر انجام ندادن فلان کار با کارگر برخورد بکند . 👌👌خوب یقینا تکالیفی بر ما واجب شده است که خداوند از طریق وحی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ابلاغ فرمودند حالا اگر کسی بگوید که قرآن تحریف شده است یا تغییر در آیات شده باشد قرآن از حجت می افتد دیگر خداوند حجتی بر ما ندارد که بخواهد ما را مواخذه کند چون در صورت مواخده کردن (برخورد خداوند با انسانی که دلیل(حجت) به او نرسیده است) قُبح عقاب بلا بیان صورت میگیرد که از خداوند حکیم اصلا قُبحی صادر نمیشود. @pasokh999
قسمت اول: دلیل سوم عقلی بر عدم تحریف قرآن ✅👌✅👌مهم‌ترين برهان بر عدم تحریف قرآن کریم، وجوب لطف بر خداوند، مبتنى بر حكمت الهى است؛ يعنى ترك لطف، مستلزم نقض غرض است كه با حكمت الهى منافات دارد. توضيح👇👇 اين كه به مقتضاى حكيمانه بودن افعال الهى، تكليف بايد غرض معقولى داشته باشد؛ غرضى كه با هدف آفرينش انسان هم آهنگ باشد. هدف آفرينش انسان، تعالى و تكامل معنوى است كه از طريق انجام تكاليف الهى به دست مى‌آيد. حال اگر انجام دادن كارى از جانب خداوند، بدون آن كه به مرز اجبار برسد، در تحقّق هدف مزبور تأثير داشته باشد، انجام دادن آن كار، واجب و لازم خواهد بود، زيرا، فاعلِ حكيم همه تدابير معقول و ميسورى را كه در تحقّق هدف او دخالت دارد، به كار خواهد گرفت و چون لطف، از جمله تدابير حكيمانه معقول و ميسورى است كه در تحقّق يافتن هدف تكليف مؤثّر است، انجام دادن آن به مقتضاى حكمت، واجب و ضرورى مى‌باشد. مانند آنکه فردی می خواهد دیگری را به مهمانی دعوت کند و قصد جدی هم دارد. اگر بتواند کاری کند که آن فرد حتما حضور یابد و مشقت و منقصتی هم در کار نیست، باید بر اساس عقل و حکمت آن کار را انجام دهد مثلا آدرس را درست به او بدهد نتیجه👇👇 قرآن همان آدرس خداوند برای همه میهمانان(بنده گان خداوند) است لذا طبق قاعده لطف بر خداوند لازم است(یعنی عقل این را میفهمد) که اولا به بندگانش آدرس بدهد ثانیا از این آدرس محافظت بکند تا نقض غرض پیش نیاد(غرض این بود که همه مردم به سمت خداوند هدایت بشوند و دست ما از نبی بعدی کوتاه است... پس حفظ آن لازم است) @pasokh999
قسمت دوم: دلیل سوم عقلی بر عدم تحریف قرآن به بیان دیگر لطف را بر دو قسم دانسته‌اند: لطف محصِّل و لطف مقرِّبلطف محصِّل کاری است که لزوماً باید انجام شود تا اطاعت و بندگی خدا حاصل شود؛ یعنی بدون آن، انسان نمی‌تواند خدا را بندگی کند؛ اما لطف مقرِّب تنها، سبب تقرّب و نزدیکی به اطاعت و بندگی است. ☘👌دلیل عقلی قاعده لطف ریشه در صفت حکیم‌بودن خدا دارد و اینکه حکیم نقض‌غرض نمی‌کند؛ یعنی کاری انجام نمی‌دهد که با هدفش منافات داشته باشد. هدف از نزول قرآن هدایت و به کمال رسیدن انسان است که با فرض تحریف یا اینکه بگوییم این قرآن، قرآن۱۴۰۰سال پیش نیست با غرض خداوند منافات خواهد داشت 👌👌این استدلال به‌شرح زیر است👇👇 👈خدا حکیم است. 👈حکیم نقض‌غرض نمی‌کند. خدا اراده کرده است که انسان‌ها از او اطاعت کنند، تا به کمال برسند. اطاعت انسان‌ها از خدا بدون لطف ممکن نیست.(چون راه بلند نیستند و نقشه هم ندارند) تکلیف‌دادن به انسان‌ها بدون لطف نقض‌غرض است. بنابراین لطف بر خدا واجب است @pasokh999
💯♨️پیام بسیار مهم 👇👇 سلام علیکم وقتتون بخیر خدمت اعضای خوب کانال پاسخ های ناب به شبهات اعتقادی اردات قلبی داریم، بزرگواران اعضای خوب کانال خیلی درخواست کردند که در اینستاگرام فعالیت داشته باشیم فعلا این پیج اینستاگرام ماست(مدیر کانال پاسخ های ناب به شبهات اعتقادی) ان شاءالله اگر برنامه ها جور شد و تیم موفقی هم پیدا کردم برنامه ای خوب مدنظر دارم ان شاءالله اجرایش خواهیم کرد. التماس دعا https://instagram.com/khodavandzibaiiha?utm_medium=copy_link 👆👆پیج اینستاگرام مدیر کانال پاسخ های ناب به شبهات اعتقادی👆👆
منتظر حضور سبزتان هستیم درضمن بزرگوارانی که کارهای اینستاگرام را خوب وارد هستند ازجمله👇👇 ✅ کلیپ درست کردن ✅عکس نوشته ✅تولید محتوای ✅یا تجربه اینستاگرام ✅و... خوشحال میشویم از محضرشان استفاده بکنیم https://instagram.com/khodavandzibaiiha?utm_medium=copy_link 🙏🙏لطفا پیج ما را تبلیغ بفرمایید👆👆
اما دلایل نقلی بر عدم تحریف قرآن و پاسخ به شبهات تحریف قرآن👇👇👇
اولین دلیل نقلی بر عدم تحریف قرآن آیه نهم سوره حجر: مفسران و متکلمان در رد و انکار هر گونه تحریف به کاستی، به آیات و بیانات قرآنی استناد کرده‌اند، از جمله به آیه نهم سوره حجر ☘انّا نَحنُ نَزَّلنا الذِّکْرَ و اِنّا لَهُ☘ لَحافِظونَ (ترجمه: ما قرآن را نازل کردیم، و به‌طور قطع آن را پاسداری می‌کنیم.)استناد شده است. به نظر مفسران، مراد از «ذکر» در این آیه، قرآن است و مرجع ضمیر در «لَهُ» کلمه ذکر است. بدینسان خداوند با تصریح و تأکید، صیانت و حفظ قرآن را وعده داده است و از اینکه بدان باطلی افزوده، یا حقی از آن کاسته شود، آن را حفظ می‌کند. همچنین زمخشری و فضل طبرسی با تصریح به عدم تحریف، قرآن را از هرگونه افزونی و کاستی دور دانسته‌اند. اغلب مفسران در این معنای آیه بر یک نظرند. 👌👌علّامه طباطبائی درباره این آیه می‌فرماید: آیه «حفظ» دلالت بر این دارد که کتاب خدا از حیث ذکر بودن، از جمیع اقسام تحریف (تحریف به زیاده، نقصان و تغییر، و تبدیل و جابه‌جایی) محفوظ است. پس قرآن، ذکری زنده و پابرجاست (چون خداوند قول و وعده داده که حفظ بکند و چون حفظ مطلق است شامل حفظ ازانواع تحریفات میشود ) @pasokh999