eitaa logo
پاسخگویی به سوالات و شبهات تاریخی
512 دنبال‌کننده
54 عکس
13 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/pasokhgoo_shobaht_tsrikhi ┄┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄ ⁉پرسش: آیا بیت المقدس به یهودیان اختصاص دارد و آیا طبق آیه 21 سوره مائده، خداوند این زمین را به یهودیان بخشیده است؟ 📝 پاسخ:📣 اینکه 3000 سال پیش انبیاء بنی اسرائیل(حضرات یعقوب، اسحاق، موسی، داود، سلیمان علیهم السلام و....) در بیت المقدس زندگی کرده و بنی اسرائیل نیز در این سرزمین بوده اند دلیل نمی شود که این سرزمین متعلق به آنان باشد. چرا که؛ ⏪اگر از نظر اعتقادی به مسئله نگاه شود. این سرزمین متعلق به دین کامل آن زمان بوده، ولی با آمدن حضرت عیسی علیه السلام دیگر اختصاصی به آنها ندارد چون دین کاملتر مسیحیت است و نیز با ظهور اسلام این سرزمین به دین کامل زمان، یعنی اسلام اختصاص پیدا می کند. ⏪اما اگر از نظر تاریخی به قضیه نگاه کنیم، اینکه 3000 سال پیش قومی در آنجا بوده اند آیا آن سرزمین همچنان به آنان تعلق دارد؟ ⏺ مثلا در زمان انوشیروان عده ای ایرانی به یمن رفته و درطول تاریخ به ابناءالفرس معروف بودند. اینان هنوز نیز در یمن در دو روستای ابنا و فرس در نزدیکی صنعا زندگی می کنند آیا آنان می توانند به ایران آمده و ادعا کنند، همه ایران از آن ماست؟ چرا که ساکنان فعلی ایران، نمی تواند اثبات کنند اصلاتا ایرانی هستند و 10 جد پیشین‌شان در ایران زندگی می کرده اند. ‼این ادعا چقدر مضحک است، ادعای یهودیان نیز همین اندازه مضحک است. 🔻بر فرض که این زمین از طرف خدا به بنی اسرائیل بخشیده شد. پس از بعثت حضرت عیسی از کجا معلوم که عدۀ زیادی از همان بنی اسرائیل به حضرت عیسی اعتقاد پیدا نکرده اند؟ یا پس از ظهور اسلام از کجا معلوم که عدّۀای از بنی اسرائیل به اسلام نگرویده باشند، چرا این سرزمین به این مسیحیان و مسلمانان برگشته از یهودیت اختصاص نداشته باشد؟ یا اصلا از کجا معلوم که بنی اسرائیل در طول تاریخ چه پیش از اسلام و چه بعد ازآن زمین‎های خود را به مسیحیان و مسلمانان نفروخته باشند؟ ✅پس نه از نظراعتقادی و نه از نظر تاریخی یهودیان نمی توانند چنین ادعایی کرده و ساکنان اصلی مسیحی و مسلمان بیت المقدس را اخراج نموده و یهودیان دنیا را در آنجا ساکن کنند. ❎استناد به آیه 21 سوره مائده « يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ» و اختصاص بیت المقدس به یهودیان طبق این آیه نیز صحیح نیست زیرا 🔻خداوند در این آیه به بنی اسرائیل دستور می دهد: جباران را از آنجا بیرون کنید -اگر چه یهودیان به دستور خدا عمل نکرده و به حضرت موسی گفتند تو و خدایت بروید و اینها را بیرون کنید و بعد داخل شهر خواهیم شد- اما دستور خدا مبارزه با جبارین و بیرون کردن ستمگران آن زمان از این سرزمین است. امروزه جباران در این سرزمین خود یهودیانی هستند که مسیحیان و مسلمانان را از سرزمین مادری خود اخراج کرده اند. https://eitaa.com/pasokhgoo_shobaht_tsrikhi مصطفی محسنی ┄┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄┄ 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
(رایگان) 📝انجمن علمی تاریخ و تمدن اســـلامی با هماهنگی مدیریت امور دانشجویی دانشگاه معارف اسلامی برگزار میکند: 📌✳ [ وبینــار بــــررســی در ] 🎙ارائه دهنده:حجت الاسلام 📌چهارشنبه ۱۴ خرداد ۹۹- ساعت ۱۸ ( ۳ روز دیگر برگزار خواهد شد.) 📌آدرس اینترنتی جهت شرکت در وبینار: 🌐 http://r-kh-tarikh.rzb.ir/post/31 جهت اطلاعات بیشتر به «کانال روی خط تاریخ» مراجعه کنید. ┅┅❅❈❅┅┅ 🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی 🆔 @r_kh_tarikh 🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir https://eitaa.com/pasokhgoo_shobaht_tsrikhi
📌لینک وبینار را قبل از وبینار میتوانید از آدرس زیر دریافت کنید: 🌐 http://r-kh-tarikh.rzb.ir/post/31
کورش از واقعیت تا افراط و تفریط به بهانه هفتم تیر دوباره باگذاری شد https://eitaa.com/pasokhgoo_shobaht_tsrikhi دو نگاه در مورد کورش در جامعه امروزی حکم فرما است 🔸نگاه اول: کورش ستایی که برخاسته از منابع یونانی(هردوت، گزنفون، کتزیاس) و منشور منتسب به کورش است. در این نگاه تنها نکات مثبت موجود در این آثار منعکس شده و به هیچ وجه اشاره‌ای به نکات منفی نمی‌شود. بنابراین رویکرد کاملا جانبدارانه و گزینش گزارش ها بر اساس سلیقه است. برخی از این گزارشها با آموزه های دینی مغایرت دارد. 🔸نگاه دوم: نگاه کورش ستیزی است. این نگاه بیشتر در جامعه مذهبی دیده می‌شود زیرا کورش معرفی شده از غرب را، در مقابل آموزه های دینی یافته‌اند و از آنجا که در مقابل آموزهای دینی طبیعی است که چهره ای منفی است. بنابراین به همان کتابهای مورد استناد گروه اول مراجعه کرده و نکات منفی آن را استخراج نموده و به مقابله با کورش ستایی و شخص کورش رفته‌اند. این نگاه بر عکس نگاه اول، تنها به نکات منفی اشاره کرده و از نکات مثبت موجود در همان آثار غفلت عامدانه می‌شود. بنابراین در این نگاه نیز رویکرد کاملا جانبدارانه و گزینش گزارش ها بر اساس سلیقه است. ما این دو نگاه را نقد کرده و روش سومی را پیشنهاد می‌کنیم و آن مراجعه به منابع اسلامی است. 🔸در منابع اسلامی کورش پادشاهی است عادل، موحد، مومن، بت شکن و دوستدار پیامبران الهی. و بنابر روایتی او ظرفیتی دارد که خداوند به وی الهام کرده است. بنابراین نه کورش برخاسته از منابع غربی که احتمال شیطنت نیز در آنها منتفی نیست و نه کورش مورد هجوم مذهبی‌ها!! بلکه کورشی که برخاسته از دل منابع اسلامی است پیشنهاد می‌شود. به عبارت دیگر: غربی ها کورش را به مصادره خود در آورده و به گونه ای معرفی کرده اند تا دوگانگی در ایران ایجاد شود بنابراین با دامن زدن به این دوگانگی، قطعه از پازل غربی ها در تشدید و تکمیل این دوگانگی نباشیم https://eitaa.com/pasokhgoo_shobaht_tsrikhi
📌✳تاریخ گویی به سبک حسین دهباشی https://eitaa.com/pasokhgoo_shobaht_tsrikhi 📝 اگر بیماری به بنده برای معالجه مراجعه کند و بنده دارویی اشتباه تجویز کنم و بیمار در دم جان دهد بدیهی است و حق هم همین است که وزارت بهداشت و قوه قضائیه از بنده تقاضای مجوز پزشکی نمایند و اگر نتوانستم ارائه کنم محاکمه کرده و دیه فرد فوت شده را بستانند. اما نمی دانم چرا کسی که تخصص تاریخی ندارد اظهار نظر تاریخی می کند و بسیاری را منحرف کرده و بعضا برخی را از نظر مذهبی دچار تردید می نماید ارگانی از وی تقاضای مدرک مرتبط به اظهار نظرش را نمی کند و انحراف مذهبی یک جمع به اندازه قتل یک نفر اهمیت ندارد؟؟؟!!!!! ⚠ اخیر جناب آقای حسین دهباشی که تخصصش هیچ ربطی به تاریخ اسلام ندارد اظهار می نماید که:«خانه های حجاز در صدر اسلام جز پارچه ای حائل اساسا حائل نداشتند چه رسد به در چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد و شکسته شود و این ها،‌ امام علی نیز به خلفا مشورت می داده و تحت فرمان شان به جهاد می رفت ،‌.....» گذشته از اینکه چرا باید هر کس به خود اجازه دهد در مسئله ای که تخصصی ندارد اظهار نظر کند،‌ 🚦 ای کاش ایشان یکبار دعای ندبه شرکت می کرد و می خواند که «و سدالابواب الا بابه» تا متوجه شود که همه درها بجز درب خانه حضرت علی علیه السلام به مسجد مدینه به دستور خدا بسته شد. مگر اینکه نسخه ی دعای ندبه‌ای که نزد ایشان است نوشته شده باشد« و سد الپرده ها الا پردهه😂😂😂 » داستان بستن شده دربهای صحابه به مسجد النبی الا درب خانه حضرت علی علیه السلام نه تنها در دعای ندبه بلکه بسیاری از منابع شیعه و حتی در مناب اهل سنت نیز آمده است.(1) 🚦 نیز ای کاش یکبار فقط یکبار کتاب ماساة الزهرا(سلام علیها) نوشته علامه سید جعفر مرتضی عاملی را تورق می کرد تا تاریخچه درب های خانه های مردم حجاز را ببنید و اگر عربی نمی دانست تا به این کتاب مراجعه کند مشکلی نبود از اهل خبره می پرسید به ترجمه کتاب هدایتش می کردند(رنج های حضرت زهرا علیها السلام، ترجمه محمد سپهری....) 🚦 نیز از افاضات ایشان است که حضرت علی علیه السلام به خلفا مشاوره می داده،‌ و چنین القاء می کند که رابطه آنها گل و بلبل بوده!!!! 🚦 باز ای کاش نه تنها به منابع شیعی،‌حتی به معتبرترین کتاب از نظر اهل سنت یعنی صحیح بخاری مراجعه می کرد تا بداند رابطه گل و بلبل نبوده بلکه شکر آب نیز بوده زیرا بخاری ذکر کرده فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَهَجَرَتْ اَبَا بَکْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتی تُوُفِّیَتْ.(2) فاطمه دختر رسول خدا از ابوبکر ناراحت و از وی روی گردان شد و این ناراحتی ادامه داشت تا از دنیا رفت. 🚦 ای کاش کراهیت حضرت علی علیه السلام از شخص عمر را در منابع اهل سنت می دید و برای مرتبه دیگر ای کاش اعتراف عمر به دشمنی حضرت علی علیه السلام با خودش را ملاحظه می کرد تا جایی که حضرت‌ عمر را -به اعتراف خود عمر- «دروغگو ،‌گناهار،‌ حیله گر و خائن»(3) می دانست. اگر یک جستجوی کوچکی در اینترنت می کرد قطعا یک یا چند مشاره‌ای که در راستای مصلحت دنیای اسلام بود را حمل بر رابطه خوب حضرت علی علیه السلام با شیخین نمی کرد. 🚦 تا اینجا ندانستن تاریخ کما هو اهله و اظهار نظر غیر کارشناسانه بود و از آنجا که نهادی عهده دار جلو گیری از گونه اظهار نظرها نیست قابل توجیه بود ⚠ اما وی به این بسنده نکرده و به جعل تاریخ پرداخته است و گفته« و تحت فرمان شان به جهاد می رفت » یعنی حضرت علی علیه السلام تحت فرمان ابوبکر و عمر به جهاد می رفت!!!!! در کجا چنین مطلبی آمده؟؟ ولو یک سند ضعیف از منابع فرقین نشان دهد. مگر جز این است که حضرت حتی پیشنهاد فرماندهی سپاه از طرف عمر را رد کرد؟(4) شاید پیدا کرده این مطلب در منابع اولیه برای او سخت بود اما آیا نشینده بود که در شورای شش نفره حضرت حاضر نشد سیره شیخین را قبول کند و در اثر این عدم قبول مسئله مهمی به نام خلافت به عثمان واگذار شد؟؟؟ 🔭🔭🔭 برای آخرین بار اما سوگمندانه ای کاش هر کس متوجه می شد در حوزه تخصص خود سخن گوید و اگر به هر طریقی خود را متخصص می پندارد لااقل تاریخ سازی نکند https://eitaa.com/pasokhgoo_shobaht_tsrikhi 📙منابع: 1. صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۸۷ق، ج ۱، ص ۲۳۲؛ ابن بطریق، عمدة عیون صحاح الأخبار، ۱۴۰۷ق، ص ۱۷۶؛ قاضی نعمان، شرح الاخبار، جامعه مدرسین، ج ۲، ص ۲۰۴؛ کرکی، تسلیة المجالس، ۱۴۱۸ق، ج ۱، ص ۲۷۸.ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۴۲؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، منشورات الرضی، ص۱۱۸؛ ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ۱۴۳۳ق، ص ۱۷۷.( و منابع بسیار دیگر) 2. بخاری،‌ صحیح،‌ج4،‌ص79 3. صحيح مسلم، كتاب الجهاد والسير، باب حكم الفئ ، ح 1756 4.مسعودی ،‌مروج الذهب،‌ج2،‌ص309
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴 🖋 ماجرای صبر حضرت علی (علیه السلام) پنج شمشیر قصد از بین بردن اصل اسلام را داشتند که اگر بین حضرت علی(علیه‏ السلام) با جریان خلافت درگیری می شد یکی از این شمشیرها کافی بود تا اسلام را برای همیشه از بین ببرد. @pasokhgoo_shobaht_tsrikhi تایخ را باید با حواشیش بخوانیم تا بتوانیم آن را درست تحلیل و درک کنیم؛ چرا که اگر واقعه را به صورت عریان و بدون در نظر گرفتن سایر عوامل تاثیر گذار ببینیم آن وقت هزار و یک سوال و تناقض کوچک و بزرگ برایمان به وجود می آید؛ اما اگر تاریخ را جامع بخوانیم آن وقت می بینیم که دقیقا ما نیز در حال ساخت تاریخیم تاریخی که شاید آیندگان آن را درست نخوانند. در میان تواریخ یکی از پر سوال ترین دوره های تاریخی تاریخ چند روزه و یا چند ماهه بعد از رسول خداست، دوره ای که اگر عاملانه به آن نگاه نشود تصور این همه اتفاق در این بازه کوتاه زمانی بعید به نظر می رسد. @pasokhgoo_shobaht_tsrikhi یکی از اصلی ترین شبهات که در مورد وقایع بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مطرح می شود این است که منکران رخداد این اتفاقات می گویند شخصیتی که شیعه از علی(علیه السلام) تصویر کرده است شخصیت کسی است که در شجاعت یکه تاز عرب و در غیرت سرآمد عصر خود است؛ کسی که درب قلعه خیبر را می کند، زرهش پشت ندارد، در بدر و احد و خندق و خیبر و حنین شمشیر کجش کمر اسلام را صاف کرد و آنچنان جنگید که ندای "لا فتی الا علی و لا سیف الا ذوالفقار" در همه عالم پیچید! چنین کسی که یکه حریف یک لشکر است چگونه ایستاد تا به خانه اش یورش برند و همسرش را مورد ضرب و شتم قرار دهند و دارائی هایش را غصب کنند؟! آن ها می گویند یا علی(علیه السلام) آن که شما می گوئید نیست و یا آن اتفاقات که از آتش زدن خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) و شهادت او نقل می کنید افسانه است! ادامه در 👇👇 https://rasekhoon.net/article/show/1557777/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B5%D8%A8%D8%B1-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت محمد یا قره عین الرسول نوشته پیش‌رو پاسخی است که به کلیپی تقریبا هشت دقیقه ای از آقای یوسفی غروی در مورد گریه های حضرت زهرا(سلام الله علیها) که با آب و تاب و کنایه و گاه با توهین بیان می کنند. @pasokhgoo_shobaht_tsrikhi در این کلیپ شخصی از ایشان در مورد گریه های حضرت زهرا(سلام علیها) بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) می پرسد ایشان در پاسخ ضمن تایید اصل گریه با به روایتی از امام صادق علیه السلام(بحار، ج43، ص181) استناد کرده و سپس داستان معروف شکایت اهل مدینه از گریه های حضرت زهرا(سلام الله علیها) را رد می کنند و تنها مصدر آن را روایتی در بحار عنوان می کنند که به گفته ایشان واویلاست! اگر چه سوال از ایشان در مورد گریه ها است اما در ادامه به بیت الاحزان حمله می کنند که ابدا چنین چیزی نبوده و بیت الاحزان هیچ سند و مدرکی به غیر از این روایت طولانی بحار ندارد و به این هم بسنده نمی کنند و به شیخ عباس قمی می تازند که چرا نام کتاب را بیت الاحزان گذاشته است؟ و فریاد می زند که ما چه کنیم در این حوزه؟! به این بسنده نکردند و به تخریب شیخ عباس پرداخته اند و از قول پدرشان می گویند هنگامی که شیخ در مسجد هندی روضه می خواند مرحوم شاهرودی بزرگ به جای احسنت به شیخ گفت از خدا بترس! و به خیال خودشان می گویند کل بیت الاحزان رفت روی هوا! یکی دیگر از دلایل رد این روایت از نظر ایشان وجود نام سکینه بنت علی (علیه السلام) است که بنابر ادعای ایشان در هیچ جای دیگر نامی از وی نیست! ایشان به دلیل نقل این روایت، مداحان و روضه خوانها را متهم به خیانت می کنند که قرائن کذب روایت را نمی گویند. نیز به این بسنده نکرده و به آیه الله مکارم نیز نقدی وارد می کنند که چرا بر ترجمه کتاب بیت الاحزان مقدمه نوشته اند و متوجه این مشکل نشده اند و می گویند «آقایان به دلیل تسامح در ادله سنن، توجه نمی کنند». و اما پاسخ: اولا: چگونه ایشان با این محفوظات و گستره اطلاعات، روایت امالی شیخ صدوق (متوفای 381ق.) را ندیده اند و جریان شکایت مردم را منحصر به همان یک روایت می کنند؟ در امالی شیخ آمده: «أَمَّا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ ص فَبَكَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص حَتَّى تَأَذَّى بِهَا أَهْلُ الْمَدِينَةِ وَ قَالُوا لَهَا قَدْ آذَيْتِنَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْكِي حَتَّى تَقْضِيَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِف ‏(شیخ صدوق، امالی، ص141)؛ و اما فاطمه دختر محمد (ص) آنقدر بر رسول خدا (ص) گريست تا مردم مدينه از وى در آزار شدند و گفتند از فزونى گريه‏ات ما را آزار دادى و سر مقابر شهداء مى‏رفت و تا ميخواست مي گريست‏...» شیخ صدوق همچنین در خصال روایتی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که: « الْبَکاؤونَ خَمْسَة: آدَمُ و یعقُوبُ و یوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدِ وَ عَلِی بنُ الحُسَینِ(علیهم السلام) وَ أَمَّا فَاطِمَةُ(س) فَبَکتْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ(ص) حَتَّی تَأَذَّی بِهِ أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا: قَدْ آذَیْتِینَا بِکثْرَةِ بُکائِک! إِمَّا أَنْ تَبْکی بِاللَّیْلِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْکی بِالنَّهَارِ. فَکانَتْ تَخْرُجُ إِلَی الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْکی حَتَّی تَقْضِیَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ؛ گریه کنندگان [تاریخ] پنج نفرند: آدم، یعقوب، یوسف، حضرت فاطمه زهرا وامام سجاد(علیهم السلام). حضرت فاطمه(س) در فراق رسول اکرم(ص) به قدری گریه کرد که اهل مدینه خسته و ناراحت شده و به او گفتند: تو به واسطه کثرت گریه ات ما را اذیّت می کنی! باید یا شب گریه کنی و یا روز گریان باشی! لذا حضرت زهرا(س) از مدینه خارج و به سوی قبر شهداء می رفت و وقتی ناراحتی های قلبی خود را با گریستن خالی می کرد، به سوی مدینه باز می گشت» (الخصال شیخ صدوق، ج۱، ص۲۷۲). ثانیا: چگونه وجود بیت الاحزان را فقط به همان روایت منحصر می نمایند در حالی که پانصد سال پیش از علامه مجلسی در منابع متقدم، از چنین مکانی یاد شده است و در اینکه جایی به نام بیت الاحزان یا بیت الحزن در مدینه منسوب به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بوده شکی نیست: یک: ابن جبیر متوفای 614ق. در سفری که در قرن ششم به مدینه داشته اینچنین مشاهداتش را نقل می کند: «یلی هذه القبة العباسیة بیت ینسب لفاطمه بنت الرسول - ص - یقال انه الذی آوَتْ الیه والتزمت فیه الحزن علی موت ابیها المصطفی» (رحله ابن جبیر چاپ لیدن، صفحه 196 و چاپ دارالکتب صفحه 144) دو: علی بن ابی بکر بن علی هروی متوفای611ق. می نویسد: «وبيت الأحزان لفاطمة، وبه قبر فاطمة، وقيل: إن فاطمة دفنت فى القبة التى فيها الآن ولدها الحسن رضى الله عنها» (الاشارات، ج1، ص79) سه: سمهودی شافعی متوفای 911ق. از بیت الاحزان یاد کرده است: «إنه المعروف ببيت ا
لحزن؛ لأن فاطمة رضي الله تعالى عنها أقامت به أيام حزنها على أبيها صلى اللّه عليه و سلم‏» (وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى، ج3، ص94‏) وی در همین کتاب در صفحه 101 نیز چنین مضامینی دارد. در برخی منابع پیش از این نیز از «مسجد فاطمه» در کنار بقیع سخن رفته است که به نظر همین مکان است. بنابر این گزارش ها مکانی به نام بیت الاحزان یا بیت الحزن منسوب به حضرت زهرا سلام الله علیها وجود داشته است. حال چگونه ایشان اینچنین با تحدی و با قاطعیت تمام وجود بیت الاحزان را تنها منحصر به آن روایت بحار می کنند؟ ثالثا: به گفته آقای غروی در این کلیپ نامی از سکینه بنت علی (علیه السلام) در هیچ منبعی به جز این روایت بحار نیست، سپس ایشان به آقای واحدی خیلی تند شده که در زینبه دمشق به استناد تنها این روایت بقعه ای برای این دختر حضرت علی علیه السلام ساخته است. اگر آقای غروی کمی دقت می کردند نام سکینه بنت علی(علیه السلام) در امالی شیخ طوسی (متوفای 460 ق.) نیز آمده است (شیخ طوسی، امالی، ص366-367). پس استناد آقای واحدی تنها این روایت بحار نیست. رابعا: آیا نام گذاری کتاب شیخ عباس قمی منحصر به این روایت است؟ آیا ایشان احتمال نمی دهد که شیخ عباس با آن وسعت اطلاعاتی به مطالب ابن جبیر و .... دسترسی داشته و پشتوانه نام گذاری تنها روایت بحار نبوده است؟‌بر فرض که چنین مکانی وجود نداشته باشد، نام گذاری کتاب شیخ عباس لزوما چه ربطی به وجود یا عدم این مکان دارد؟ نام کتاب، بیت الاحزان است. آیا منظور از این نامگذاری نمی تواند به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها که محل حزن بوده باشد؟ آیا این نامگذاری را به خود کتاب نمی توان برگرداند؟ یعنی این کتاب خانه حزن است. کتابی با همین نام در مصائب سادات زمان تالیف عبدالخالق بن عبدالرحیم یزیدی هم تالیف شده است(الذریعه، ج3، ص185). حال اگر داستان بیت الاحزان از اساس بی پایه باشد باید به این نامگذاری هم خرده گرفت. نقد آقای یوسفی غروی بر آیه الله مکارم نیز وارد نیست زیرا مقدمه ایشان مقدمه ای بر کتابی است که جریان شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بازگو کرده نه مقدمه به جریان مکانی به نام بیت الاحزان. خامسا: گیرم که مرحوم شیخ عباس قمی در این نامگذاری ذهنش منعطف به همین داستان بوده، چه نیازی به تخریب وی و بیان داستان آیه الله شاهرودی؟ جناب غروی از این تخریب شخصیت چه غرضی دارد؟ ایشان که به خبر واحد می تازند آیا این گونه خاطرات که فقط خودشان ناقل آنند قابل پذیرش است؟ سادسا: اما تاسف انگیز ترین قسمت ای کلیپ متهم کردن روضه خوانها به خیانت است که چرا گزارش بحار را ناقص نقل می کنند. جناب شیخ! روضه خوانها اگر چه گاهی اشتباه می کنند و گزارش ضعیفی را نقل می کنند اما اکثرا نمی دانند بحار چیست و تقطیع خبر چه صیغه ای است تا به این دلیل متهم به خیانت شوند! اگر می گفتند روضه خوان های بی سواد مشکلی نبود اتهام خیانت نه تنها وارد نیست بلکه از دایره رعایت اخلاق اسلامی و انصاف بیرون است. سخن پایانی در پایان عرض می شود که ای کاش حضرت ایشان کمی در بیان اینگونه مطالب، واینگونه تاختن ها ملاحظه می کردند که این کمترین مجبور به نوشتن این عرایض نشوم. مصطفی محسنی زرندی
در پی نقد بنده به کلیپ آقای یوسفی غروی، جناب دکتر واسعی به دفاع از آقای یوسفی برخاستند در این آدرس👇 https://www.dinonline.com/24704/%d9%85%d8%ad%d9%85%d8%af%d9%87%d8%a7%d8%af%db%8c-%db%8c%d9%88%d8%b3%d9%81%db%8c-%d8%ba%d8%b1%d9%88%db%8c-%d8%a8%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%84%d8%a7%d8%ad%d8%b2%d8%a7%d9%86-%d8%ad%d8%b6%d8%b1%d8%aa-%d9%81/ بنده نیز در پاسخ ایشان این یاداشت را گذاشتم👇 https://www.dinonline.com/24941/نقد-علیرضا-واسعی-گاهی-منصفانه-سخنان-اس/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از محسنی
✅ رفاعة‌بن شداد با باقی‌مانده سپاه توابین، عقب‌نشینی کرد و به مختار پیوست؛ تا انتقام شهدای کربلا را از امثال عمر سعد، شمر، حرمله و سنان بگیرد. اما در ادامه، به اهداف مختار شک کرده و با وی مخالفت ورزید و با تغییری عجیب، به اَشرافی پیوست که بر مختار می‌شوریدند. این اشراف، شمر، سنان...بودند! آنان رفاعه را به امامت جماعت خویش برگزیدند. (تاریخ طبری، ۶: ۴۷ ) ✅ اخیر استاد امجد که عمری روضه‌خوان حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) بوده به سبب دشمنی با مقام معظم رهبری، با کسانی متحد شده که به صراحت شهادت حضرت زهرا (س) را افسانه می‌دانند و در خاموش کردن نور فاطمی، از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند. ⛔️ مولوی عبدالحمید که ارتباطش با برخی دول عربی روشن است، آشکارا در پی سلب قدرت از تنها نظام شیعی روی کره زمین است و می گوید ۴۰ سال شما اداره کردید، اجازه دهید چند صباحی هم ما اداره کنیم! اما از ۱۴ قرن حاکمیت ناروا و مظلومیت اهل بیت سخنی نمی گوید! 🌑حال جناب امجد ضمن تمجید از چنین شخصی به دفاع از نظریه وی پرداخته؛ می‌گوید: «بیانات معقول و نصایح خیرخواهانه جناب آقای مولوی عبدالحمید، عالم ارجمند و محترم اهل سنت را پسندیدم.» این موضع تأسفبار آقای امجد، رفاعه را به یاد می‌آورد. ♻️ رفاعه در حین جنگ با مختار ناگاه دید با کسانی می جنگد که شعارشان«یالثارات الحسین» و همرزم کسانی شده است، که شعارشان «یالثارات عثمان» است! ناگهان متنبه شد که: مرا با خون عثمان چکار! به جبهه «یالثارات الحسین» پیویست و زیر پرچم آنان کشته شد.(همان: ۵۰) 🌕 ای کاش استاد امجد، هر چه زودتر رفاعة شود و بر گردد. @pasokhgoo_shobaht_tsrikhi