eitaa logo
پاسخگویی به سوالات و شبهات تاریخی
450 دنبال‌کننده
36 عکس
10 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امامت امام حسن عسکری @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi دوره امامت امام عسکری همزمان با سه خلیفه عباسی(معتز، مهتدی، معتمد) بود. در دوره زندگی امام عسکری(علیه السلام) دستگاه عباسی به ابزار دستی برای امیران رقیب تبدیل شده بود و بخصوص فرماندهان نظامی ترک نقش مؤثری در نظام حکومتی داشتند. شاید نخستین موضع سیاسی ثبت شده در زندگی امام حسن عسکری(علیه السلام) مربوط به زمانی باشد که امام حدود ۲۰ سال داشت و پدرشان هنوز زنده بود. ایشان در نامه‌ای به عبدالله بن عبدالله بن طاهر(از امیران صاحب نفوذ در دستگاه عباسی، که از دشمنان مستعین، خلیفه وقت به شمار می‌آمد)، خلیفه را فردی طغیان‌گر خواند و ساقط شدن او را از خدا خواست. این ماجرا چند روز پیش از سقوط مستعین بود.(1) معتز پس از گذشت یک سال، به امام بدگمان شد و در سال 255 هجری قمری ایشان را زندانی کرد. امام در دوره یک ساله خلیفه بعدی (مهتدی) نیز همچنان در زندان بود. با آغاز خلافت معتمد (۲۵۶ق) که با قیام‌های شیعی رو به رو بود، امام از زندان آزاد شد و بار دیگر به سازماندهی اجتماعی و مالی شیعیان امامی اهتمام ورزید. این نقش فعال امام، آن هم در پایتخت دولت عباسی، بار دیگر دستگاه خلافت را نگران کرد. در صفر سال 260 هجری قمری امام به دستور معتمد به زندان افتاد و شخص خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری می‌کرد.(2) یک ماه بعد امام از زندان آزاد شد ولی تحت‌الحفظ به خانه حسن بن سهل (وزیر مامون) در نزدیکی شهر واسط منتقل شد(3) @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi در اثر مراقبتی که نسبت به عسکری(ع) وجود داشت، شیعیان برای دیدن او مشکل داشتند و از راه‌های گوناگون تلاش می‌کردند؛ برای نمونه هنگامی که خلیفه برای دیدن والی بصره می‌رفت و عسکری (ع) را نیز همراه خویش می‌برد، اصحاب امام در طول راه خود را برای دیدن وی آماده می‌کردند(4) راوی دیگر نقل می‌کند در یکی از روزها که قرار بود امام به‌ دارالخلافه برود ما در عسکر به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت نوشته‌ایبدین مضمون به ما رسید: «کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید»(5) با این وجود از راه‌های ارتباطی شیعیان با امام مکاتبه بود؛ برای نمونه می‌توان به نامه‌های ایشان به علی بن حسین بابویه (6) و نامه به مردم قم و آوه (7) اشاره کرد. با توجه به پیچیدگی‌ها و ابهامات مربوط به تعیین امام در آن دوران، در سخنان و نامه‌های امام حسن عسکری، به این آموزه برمی‌خوریم که زمین از حجت خالی نمی‌ماند(8) و اینکه اگر امامت با انقطاع رو به رو شود و اتصال آن مخدوش گردد، امور خداوند مختل خواهد شد.(9) یکی دیگر از آموزه‌هایی که به اقتضای فشارهای موجود بر شیعیان در آن عصر به تکرار در سخنان آن حضرت دیده می‌شود، دعوت به صبر و باور به فرج و انتظار برای آن است(10) سرانجام امام عسکری علیه السلام در هشتم ربیع الاول سال60 هجری قمری به شهادت رسیده و نه تنها امام مهدی علیه السلام بلکه همه شیعیان را یتیم و داغدار کردند فرا رسیدن این روز را به حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف و همه شیفتگان آن حضرت تسلیت عرض می کنیم مصطفی محسنی زرندی @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi منابع 1.ابن اثیر، علی بن ابی الکریم، الکامل فی التاریخ، به کوشش کارلوس یوهانس تورنبرگ، لیدن، بی نا، ۱۸۵۱-۱۸۷۱م، ج۷، ص۱۵۱ 2.مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۹ق، ص۲۶۸ 3.همان، ص۲۶۹ 4.شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة‌ حجج الله علی العباد، قم، مؤسسة‌ اهل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ق، ص۳۸۷. 5.قطب الدین راوندی، سعید بن عبد الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، ۱۴۰۹قج۱، ص۴۳۹. 6.ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، نجف، بی نا، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۷؛ 7.همان، ج۳، ص۵۲۶. 8.مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۱ 9.شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، بی‌نا، ۱۳۹۰ق، ص۲۲۲ 10. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۷ @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌼🌸🌼🌸 🖋 چرا هنگام تولد پیامبرصلی الله علیه واله دریاچه ساوه خشک شد؟ آیا چنین دریاچه ای وجود داشته است؟ @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi برخی از گزارشهای موجود ایران باستان حاکی از وجود دریاچه ای در ساوه است. در اوستا از دریاچه‌ی زرمند(که احتمالا زرند فعلی باشد) یاد شده است.(1) نویسنده تاریخ قم نیز در وجه نام گذاری شهر آوه، بیان نموده که ابتدا نامش آبه بود زیرا گیو بن گودرز آن را در کنار آب بنا کرد.(2) بنا بر برخی از گزارشهای تاریخی هنگام تولد پیامبر صلی الله علیه واله اتفاقات خارق العاده ای افتاد از جمله دریاچه ساوه خشک شد.(3)و شاعرانی از جمله سلمان ساوجی در سروده های خود از آن یاد کرده اند.(4) البته برخی از پژوهشگران معاصر از جمله دکتر رجبی دوانی در صحت این گزارش‌ها تردید کرده اند. برخی نیز می پرسند اگر خاموش شدن آتشکده فارس، فرو ریختن کنگره کسری و کشته شدن بتها نشانه ای از زوال مظاهر بت پرستی است خکشیده شدن دریاچه ساوه چه ارتباطی به اینها دارد. @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi با تامل در آموزهای دین زردشتی گره از این مشکل باز می شود. در ایران باستان عناصر اربعه(آب، خاک، باد و آتش) محترم و مقدس بودند. آناهیتا یا ناهید فرشته آب به شمار می رفت(5) ایرانیان با احداث معابد آناهیتا در اطراف آبها و ارتفاعات همت می گماشتند. وجود قلعه دختر یا قیز دختر در اطراف گویای این مطلب است.(6) این قداست در ساوه به افراط کشیده شده بود و ساوجیان کهن سالانه دو نفر را در اب دریاچه ساوه غرق می کردند(7) که این نوعی قربانی محسوب می گردید و از این عمل بوی شرک استشمام می شد بنابراین دریاچه ساوه در کنار خشک شدن آتش کده فارس و افتادن بتها بر زمین و ریختن چهارده کنگره از کاخ کسرا قرار گرفت. @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi منابع: 1. اوستا، یشت ها، تحقیق داود ابراهیم پور، تهران، 1347، ج2، ص345؛ دانشنامه مزدیستا، جهانگیر اردشیری، تهران، نشرمرکز، 1371ش، ص259 2 .تاریخ قم، حسن بن محمد قمی، تصحیح سیدجلال الدین طهرانی، تهران، انتشارات توس، 1361، ص79-80 3. شیخ صدوق، الامالی،تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش،، ص 285؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة،192، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق.؛ ج ‏1، ص 191؛ تاريخ يعقوبى، (م 292)، بيروت ، دار صادر، بى تا،ج‏2،ص:8؛ تاريخ طبري (م 310)، ، بيروت، دار التراث ، ط الثانية، 1387،ج‏2،ص:166 4. دیوان سلمان ساوجی، تهران، چاپ دوم، انتشارات صفی علی شاه، 1367ش، ص519 5. یشت‌ها، ابراهیم پور، بمبئی، 1310، آبان یشت، بند9، فقره34 6.قلعه دختر ساوه، مرتضی ذکائی، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، زمستان1374، ج2، ص523-540 7.برهان قاطع، محمد حسین تبریزی، به اهتمام محمد معین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ج2، ص333-334 @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمع بندی: پرسش: با توجه به آیه56 سوره انفال، آیا قبیله ای بوده که پیامبر(صلی الله علیه وآله) بارها با آنان پیمان ببندند و آنها پیمان شکنی کنند؟ @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi پاسخ: در آیه 56 سوره انفال آمده است که«الَّذِينَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا يَتَّقُونَ» ترجمه: «آن گروهشان که بارها با آنان پيمان بستى ولى هر بار پيمان خود را شکستند و از خدا پروا نکردند و اين شيوه آنان است» در مورد این آیه نظرات مفسران مختلف است و شأن نزول و مصداق آن را متفاوت می دانند. برخی از تفاسیر شیعه در مورد مصداق کسانی که عهد خود را می شکستند، می گویند: «فهم أصحابه الذين فروا يوم أحد قوله‏» آنها اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله ) بودند که در روز احد فرار کردند.(1) برخی نیز یهودیان را مصداق این آیه می دانند.(2) بنابراین در شان نزول اختلاف است. در کتابهای سیره، مغازی و تاریخی گزارشی مبنی بر اینکه پیامبر(صلی الله علیه وآله) با قبیله ای پیمان بسته باشند آنان پیمان را شکسته و دوباره حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) با آنان پیمان بسته باشند، نیست. @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi اما در بسیاری منابع تفسیری، در تفسیر این آیه به پیمان شکنی مکرر یهودیان با پیامبر(صلی الله علیه واله) اشاره شده است.(3) مسلمانان با قبایل بنی قینقاع، بنی نضیر و بنی قریظه پیمان بستند اما آنها یکی پس از دیگری پیمان های خودشان را شکستند. البته در برخی از تفاسیر آمده که «بنی قریظه با پیغمبر پیمان داشتند و در جنگ بدر اسلحه به قریش دادند و عذر آوردند که فراموش کردیم که با شما پیمان داریم باز پیمان برقرار کردند و در جنگ خندق با احزاب همدست شدند. این است مقصود از پیمان شکستن در هر نوبت.»(4) بنابراین شان نزول آیه فوق را این گزارش دانسته اند. در توضیح این مطلب باید گفت که: اولا: گزارش های معارض بسیار بیشتر است. اکثر تفاسیر شیعه و سنی به این نکته اشاره نکرده اند و این گزارش تاریخی را بیان ننموده اند. ثانیا: هیچ کتابی تاریخی، سیره نگاری و مغازی به این پیمان شکنی متعدد بنی قریظه اشاره ننموده اند. نه مغازی واقدی، نه سیره ابن هشام و نه تاریخ های همچون تاریخ طبری، انساب الاشراف و طبقات کبری نوشته ابن سعد که به تک تک جنگ های پیامبر (صلی الله علیه واله) پرداختند از این پیمان شکنی سخن نگفته اند. ثالثا: مضمون آیه با این گزارش هم خوانی ندارد. در آیه آمده« «الذین عاهدت منهم ثم ینقضون عهدهم فی کل مرة وهم لا یتقون» (أنفال: ۵۶)» از «فی کله مره» مشخص می شود که چند بار این امر تکرار شده است. اگر منظور این قضیه باشد دوبار بیشتر تکرار نشده است. رابعا: طبق گزارشی که به آن استنداد می شود بنی قریظه فراموش کرده که عهد داشته به دست و پا افتاده و معذرت خواهی نموده است. نه اینکه عهد شکسته باشد از موضع قدرت بگوید عهد نامه را قبول ندارم بیائید دوباره عهد نامه بنویسم. @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi منابع: 1. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق موسوی جزایری طیب، دارالکتاب، ایران، قم، 1363ق، چاپ سوم، ج1، ص279 2. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، دارالمعرفه، بیروت، 1412ق، چاچ اول،ج10، ص18 3. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، محقق شحاته عبدالله محمود، داراحیاءالتراث العربی، بیروت، 1423ق، چاپ اول،ج2، ص122؛ علامه طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1390ق، نوبت چاپ دوم،ج9، ص126 4. ابراهیم عاملی، تفسیر عاملی، با تصحیح علی اکبر غفاری، نشر کتابفروشی صدوق، تهران، سال 1360ش، ج4، ص337؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با تصحیح هاشم رسولی و فضل الله یزدی طباطبایی، نشر دارالمعرفه، بیروت، سال 1408ق، ج4، ص849. @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi
تکلیف ما: سردار رفت، به تکلیف خود عمل کرد و رفت، ما ماندیم اما تکلیفی بزرگ بر دوشمان ماند. قرآن برای ما چه تکلیفی در نظر گرفته است؟ سوره توبه آیات 13 و 14 أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَ‌اجِ الرَّ‌سُولِ وَهُم بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّ‌ةٍ ۚ أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّـهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٣﴾ قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّـهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْ‌كُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ‌ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ ﴿١٤﴾ چرا با گروهى كه سوگندهاى خود را شكستند و بر آن شدند كه فرستاده [خدا] را بيرون كنند، و آنان بودند كه نخستين‌بار [جنگ را] با شما آغاز كردند، نمى‌جنگيد؟ آيا از آنان مى‌ترسيد؟ با اينكه اگر مؤمنيد خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد. (۱۳) با آنان بجنگيد؛ خدا آنان را به دست شما عذاب و رسوايشان مى‌كند و شما را بر ايشان پيروزى مى‌بخشد و دلهاى گروه مؤمنان را خنك مى‌گرداند. (۱۴) http://eitaa.com/joinchat/1255407641C9cc48c5ba1
اگر به تکلیفمان عمل نکنیم، قرآن چه می گوید :قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَ‌تُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَ‌فْتُمُوهَا وَتِجَارَ‌ةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْ‌ضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَ‌بَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِ‌هِ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿٢٤﴾ بگو: «اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى كه گرد آورده‌ايد و تجارتى كه از كسادش بيمناكيد و سراهايى را كه خوش مى‌داريد، نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه وى دوست‌داشتنى‌تر است، پس منتظر باشيد تا خدا فرمانش را [به اجرا در]آورد.» و خداوند گروه فاسقان را راهنمايى نمى‌كند(24) @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi
به آنها که ترسیده اند خدا قوت قلب می دهد، آنجا که می فرماید:لَقَدْ نَصَرَ‌كُمُ اللَّـهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَ‌ةٍ ۙ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ ۙ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَ‌تُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْ‌ضُ بِمَا رَ‌حُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِ‌ينَ ﴿٢٥﴾ ثُمَّ أَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَ‌سُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَ‌وْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٢٦﴾ قطعاً خداوند شما را در مواضع بسيارى يارى كرده است، و [نيز] در روز «حنين»؛ آن هنگام كه شمار زيادتان شما را به شگفت آورده بود، ولى به هيچ وجه از شما دفع [خطر] نكرد، و زمين با همه فراخى بر شما تنگ گرديد، سپس در حالى كه پشت [به دشمن‌] كرده بوديد برگشتيد. (۲۵) آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد، و سپاهيانى فرو فرستاد كه آنها را نمى‌ديديد، و كسانى را كه كفر ورزيدند عذاب كرد، و سزاى كافران همين بود(26) @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi
باز قوت قلب: وَقَاتِلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿٣٦﴾ و همگى با مشركان بجنگيد، چنانكه آنان همگى با شما مى‌جنگند، و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است. (۳۶)
اگر در این راه کشته بشویم هم ضرر نکرده ایم زیرا قرآن می فرماید:قُلْ هَلْ تَرَ‌بَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ ۖ وَنَحْنُ نَتَرَ‌بَّصُ بِكُمْ أَن يُصِيبَكُمُ اللَّـهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا ۖ فَتَرَ‌بَّصُوا إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَ‌بِّصُونَ ﴿٥٢﴾ بگو: «آيا براى ما جز يكى از اين دو نيكى را انتظار مى‌بريد؟ در حالى كه ما انتظار مى‌كشيم كه خدا از جانب خود يا به دست ما عذابى به شما برساند. پس انتظار بكشيد كه ما هم با شما در انتظاريم.» (۵۲) @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi
اگر به تکلیفمان عمل نکنیم
قوت قلب خدا به کسانی که می ترسند
💠 اگر روزی که فلانی گفت«ان الرجل لیهجر» مهاجرین و انصار نمی‌ترسیدند، پیامبر صلی الله علیه واله را حمایت می‌کردند ... 💠 اگر روزی که با شعار«کفانا کتاب الله» اهل بیت علیهم السلام را کنار زد، اهل مدینه به حمایت از خاندان عصمت و طهارت بپا می خاستند ... 💠 اگر مرحله اول و دوم به خانه وحی، مسلمانان پای مهاجمین را می‌شکستند ... 💠 هیچگاه حضرت زهرا سلام الله علیها بین در و دیوار نمی‌ماند 💠شهادت زهرا سلام الله تسلیت @pssokhgoo_shobaht_tsrikhi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ مطلبی با عنوان«خرافات و ویروس کورونا» به قلم «صدیقه وسمقی» در سرمقاله« روزنامه مستقل سه شنبه ۱۳/اسفند» درج شده است اشتباهات بسیار دارد. در نوشتار زیر به برخی از آنها پرداخته ام. 🔺وی در قسمتی از نوشتار خود می گوید:«نکته‌ی نخست آنکه پیامبر اسلام و خاندان آن حضرت شفابخش بیماران نبودند و هیچگاه نیز چنین ادعایی نداشتند. این ادعایی بی‌اساس است که در قرآن و تاریخ هیچ مدرک معتبری برای اثبات آن نمی‌توان یافت» ♦️اولا: چگونه شفای بیماران در قرآن مدرکی ندارد؟ آیا این آیه قرآن نیست« وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ آیه 49سوره آل عمران» و به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [پیسی‌] را بهبودی می‌بخشم‌ ♦️ثانیا: نمی دانم نویسنده از تاریخ اطلاع دارد یا تاریخ را از تلگرام و ... خوانده است؟ جریان شفای چشم حضرت علی علیه السلام توسط پیامبر(صلی الله علیه واله) در جنگ خیبر در منابع بسیار شیعه و سنی از جمله« واقدی، چ ۲، ص۶۴۸-۶۴۹، ۶۵۲-۶۵۴؛ ابن هشام، ج ۳، ص۳۴۹؛ بلاذریف ج ۲، ص۸۶، ۹۲-۹۳؛ ابن حزم، ص۲۱۳» آمده است. چگونه ادعا می کند هیچ مدرکی در تاریخ نیست 🔺او قسمت دیگری می‌نویسد:« شیعه معتقد است که حضرت زهرا بیمار شد و در بیماری از دنیا رفت و یا اعتقاد شیعه بر آن است که حضرت سجاد همواره بیمار بود. چرا آنان خود را شفا ندادند؟ اساسا باید گفت که این انتظار از دین و اولیای دین ادعای بی اساسی است.» ♦️اولا: شیعه معتقد است، حضرت زهرا سلام الله علیها بر اثر فشار در به شهادت رسیده است نه بیماری، مگر اینکه منظور وی از بیماری حضرت زهرا سلام الله علیها بر اثر شدت ضربات باشد، در این صورت انحصار به حضرت زهرا سلام الله علیها ندارد باید بگویم چرا امام حسین علیه السلام خود را شفا نداد؟ و هزاران چرای دیگر.. اگر بنا بود ائمه معصومین علیهم السلام همیشه خود را شفا دهند که همه آنها تا آلان زنده بودند و اگر بنا بود این بزرگواران همیشه همه بیماران را شفا دهند تا الان همه کسانی که از آنها درخواست شفا کرده بودند زنده بودند. پس معنای شفا از اساس این نیست. بلکه همان طور که حضرت عیسی در آیه 49 سوره عمران فرمود به اذن خدا یعنی هر وقت خدا اجازه داد. ♦️ثالثا: کدام شیعه اعتقاد دارد که حضرت سجاد علیه السلام همواره بیمار بود؟ مگر نویسنده تاریخ را از شبیه خوانی گرفته است؟ در تعزیه خوانی از صبح روز عاشورا، شخصی در نقش حضرت سجاد علیه السلام ظاهر می شود و از همان صبح در بستر بیماری است، عوام دقت بفرمائید عوام نه کسی که خود را در کسوت استاد دانشگاه می داند و پیشوند دکتر را به یدک می کشد تصور می کنند که امام سجاد علیه السلام همواره تا آخر عمر بیمار بود. به عقیده بسیاری از صاحب نظران، بیماری امام سجاد (علیه السلام) در کربلا مصلحتی بوده است تا نسل امامت قطع نگردد.مرحوم شیخ مفید در ارشاد می فرمایند: «امام زین العابدین در آن هنگام به سبب بیماری در جهاد شرکت نکرد، و خداوند او را برای هدایت مسلمانان نگه داشت، (شیخ مفید، ارشاد، ص 254.) مرحوم علامه مجلسی در «بحار الانوار» می فرماید: با توجه به ضرورت ادامه حیات حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) بعد از پدر بزرگوارش، حکمت الهی اقتضا می کرد تا او در هنگامه نبرد در روز عاشورا، مریض باشد.( بحارالانوار، ج 46، ص41، حدیث 36؛ و جلد 46، ص 41، حدیث 36.) اگر علمای شیعه را هم قبول ندارید و سر سفره مورخان اهل سنت هستید ابن سعد می نویسد«آن روز بیمار بود و به همین جهت کشته نشد»(ابن سعد،الطبقات‏، ج ‏5، ص 171) ♦️چه زیبا می فرماید: شهید مطهری«ما امام زین العابدین را یک آدم بیمارِ مریضِ زردرنگِ تبِ لازمی [تصور کرده ‏ایم‏] که همیشه عصا به دستش است و [با] کمر خم دارد راه می‏رود و آه می‏کشد. آن وقت می‏گوییم امام چهارم ما هم هست...امام زین العابدین با امام حسین هیچ فرق نداشته است، با امام باقر از نظر مزاج و بنیه هیچ فرق نداشت. امام چهل سال بعد از حادثه کربلا زنده بود و مثل همه سالم بود. با امام صادق فرقی نداشته است. چرا ما بگوییم «امام زین العابدین بیمار»؟!»( مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهری، ج‏17، ص: 126.) وقتی بیماری آن حضرت آنهم فقط در روز عاشورا یا کمی بعد از آن به علت مشیت الهی بوده، آیا معقول است که انتظار داشته باشیم خودشان را شفا دهند. ♦️رابعا: در آیه فوق حضرت عیسی با اذن خدا شفا می دهد، یعنی قطعی است که شفا از آن خداست.ذهن بیماری که می گوید اگر امام سجاد علیه السلام در بیماری خود را شفا نداد پس نمی تواند شفا دهد، به همین بیان باید بگوید خدا که پیامبران و اولیای خود را شفا نداد پس نمی تواند شفا دهد و این با آیه فوق منافات دارد