💠 *پاسخی به حسن آقا میری در مورد کشتن فرد دشنام دهنده به ائمه ع و ترور سلمان رشدی!!*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
🔺حسن آقا میری که به حق از آن بیسوادان مدعی فضل و علم است با استوری کردن یک روایت در صفحه اینستاگرامش مدعی شده است که کشتن فرد هتاک به اهلبیت علیهم السلام جایز نیست و همینطور کشتن غافلگیرانه یا ترور جایز نیست!!
🔹این که فرد هتاک به اهلبیت علیهم السلام باید کشته و اعدام شود از مسائل مسلم و اجماعی در نزد علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ است و تنها بیسوادانی چون آقا میری می توانند در این مساله تشکیک کنند!!
🔹می نویسند:
" كشتن سبّ كننده پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله يا يكى از امامان معصوم عليه السّلام و يا حضرت فاطمه سلام اللَّه عليها واجب است؛ نيز كشتن او براى شنونده سبّ در صورت توانايى و ايمن بودن از ضرر، جايز، بلكه واجب است، و بنابر مشهور، نيازى به اذن حاكم شرع نيست. به تصريح برخى، حكم سبّ ساير پيامبران نيز همين است، بلكه بعضى قدما بر آن ادعاى اجماع كردهاند."
📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص: 619
🔹"به اجماع فقهاى شيعه گوينده ناسزا به پيامبر(ص) يا يكى از معصوم(ع) يا حضرت فاطمه زهرا(س) به صورت مطلق و نسبت به همه اشخاص مهدورالدم است و سابّ النبى تنها مصداقى است كه مورد اتفاق فقها ست كه هركس شنيد، مىتواند مرتكب را به قتل برساند و معمولا با عبارت «يجوز لسامعه قتله» مهدورالدم بودن مطلق سابّ النبى در كتب فقهى شيعه مطرح شده است."
📚فقه اهلبيت عليهم السلام (مجله فارسى)، ج22،ص175
🔹مرحوم صاحب جواهر که کتابش فصل الخطاب در نظریات فقهی است، در شرح عبارت محقق كه قتل سابّ النبى را جايز مىداند مىنويسد:
"بلكه قتل سابّ النبى واجب است و در مسأله اختلافى ميان فقها نيست. علاوه بر وجود اجماع محصّل و منقول، نصوص متعددى بر اين امر دلالت دارند؛ از جمله درخبر هشام بن سالم از امام صادق(ع) نقل شده كه درمورد ناسزا گويى به حضرت رسول(ص) سؤال شد. فرمود: هركس زودتر فرصت يافت، دشنام دهنده را بكشد و نيازى به اذن وحكم امام نيست"
🔹همچنين صاحب جواهر همين حكم را درخصوص سبّ يكى از ائمه معصوم(ع) بيان و ادعاى اجماع كرده است. "من سب النبي (صلى الله عليه و آله) جاز لسامعه بل وجب قتله بلا خلاف أجده فيه، بل الإجماع بقسميه عليه، مضافا إلى النصوص ... و كذا الكلام في من سب أحد الأئمة (عليهم السلام) بلا خلاف أجده فيه أيضا، بل الإجماع بقسميه عليه..."
📚جواهر الکلام ج٤١ص٤٣٢
🔹حکم مذکور مورد فتوای سایر فقهای شیعه نیز قرار گرفته است.
"من سب النبي صلى الله عليه وآله وسلم، جاز لسامعه قتله، ما لم يخف الضرر على نفسه أو ماله، أو غيره من أهل الإيمان. و كذا من سب أحد الأئمة عليهم
السلام"
📚شرائع الاسلام, محقق حلی, ج٤ص٩٤٨
"من سبّ النبيّ (صلى الله عليه وآله وسلم) أو أحد الأئمّة (عليهم السلام)، وجاز لسامعه قتلُهُ ما لم يخف الضّرر على نفسه أو ماله أو بعض المؤمنين"
📚تحریر الاحکام, علامه حلی, ج٥ص٣٩٦
"من سب النبي عليه السلام جاز لسامعه قتله، ما لم يخف الضرر على نفسه أو ماله، أو غيره من أهل الايمان. و كذا من سب أحد الأئمة عليهم السلام"
📚مسالک الافهام, شهید ثانی, ج١٤ص٤٥٢
"وساب النبي صلى الله عليه وآله وأحد الأئمة عليهم السلام يقتله السامع مع أمن الضرر"
📚مجمع الفائده, محقق اردبیلی, ج١٣ص١٧١
"من سب النبي ص جاز لسامعه قتله ما لم يخف الضرر على نفسه أو ماله أو غيره من أهل الإيمان، وكذا من سب أحد الأئمة ع"
📚الینابیع الفقهیه, مروارید, ج٢٣ص٣٤١
"مسألة 5: من سب الامام العادل وجب قتله. دليلنا: إجماع الفرقة و أخبارهم و أيضا قول النبي عليه السلام: من سب عليا فقد سبني و من سبني فقد سب الله و من سب الله و سب نبيه فقد كفر، و يجب قتله"
📚الخلاف، شیخ طوسی ج5، ص: 340
🔹مستند فتوای این علمای بزرگ روایات متعددی است که در این رابطه در مجامع روایی ما نقل شده است:
📚"وسائل الشيعة، ج28،ص:215" بَابُ قَتْلِ مَنْ سَبَّ عَلِيّاً أَوْ غَيْرَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ ع"
🔹درصحيح هشام بن سالم آمده است:
"به امام صادق ع عرض كردم: حكم دشنام دهنده به على ع چيست؟ حضرت فرمود: به خدا قسم خون او مباح است" "عن هشام بن سالم قال: قلت لابي عبداللَّه(ع): ما تقول في رجل سبّابة لعلي(ع) قال: فقال لى: حلال الدم واللَّه"
📚الکافی ج٧ص٢٦٩ _ التهذیب ج١٠ص٨٦
🔹شخصى از امام موسى بن جعفر(ع) سؤال كرد:
"من از محمد بن بشير شنيدم كه تو امام و حجت بين ما و خدا نيستى. امام(ع) فرمود: خداوند او را لعنت كند و گرمى شمشير را به او بچشاند و به بدترين وضعى او را بكشد. سؤال كردم: وقتى اين جمله را شنيدم آيا خون او براى من مباح است؛ همان گونه كه خون دشنام دهنده به رسول خدا(ص) مباح است؟ فرمود: خداوند خون او را حلال كرده براى تو و براى هر كس كه اين توهين را بشنود"
"عن علي بن حديد قال: سمعت من سأ
ل أبا الحسن الاول(ع) فقال: إني سمعت محمد بن بشير يقول: إنّك لستَ موسى بن جعفر الذّي أنت إمامنا و حجتنا فيما بيننا و بين اللَّه. قال: فقال: لعنه اللَّه- ثلاثاً- أذاقه اللَّه حر الحديد ... فقلت له: إذا سمعت ذلك منه أوليس حلال لي دمه؟ مباح كما ابيح دم سابّ رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلّم والامام؟ قال: نعم حلّ واللَّه. حلّ واللَّه دمه وأبا حه لك و لمن سمع ذلك منه"
📚رجال کشی ج٢ص٤٨٢
🔹در کتاب وسائل الشیعه که از آن یاد کردیم, شش روایت در مورد حکم فوق نقل می شود, جدای از نقلهای وسائل الشیعه, در نقل دیگری آمده است که از امام صادق ع سوال شد در مورد فردی که از علی ع بدگویی می کند, امام ع فرمود: "حق است که چنین فردی حتی یک روز بیشتر زندگی نکند و کشته شود, کسی که به امام توهین کند, کشته می شود, چنان که کسیکه به پیامبر توهین کند, کشته می شود" "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ تَنَاوَلَ عَلِيّاً ع فَقَالَ إِنَّهُ لَحَقِيقٌ أَنْ لَا يُقِيمَ يَوْماً وَ يُقْتَلُ مَنْ سَبَّ الْإِمَامَ كَمَا يُقْتَلُ مَنْ سَبَّ النَّبِيَّ ص"
📚دعائم الاسلام ج٢ص٤٦٠ _ مستدرک الوسائل ج١٨ص١٠٧
🔹در نقل دیگری از امام رضا ع آمده است:
"کسی که از محمد یا یکی از اهلبیتش به بدی یاد کند و چیزی هایی بگوید که شایسته آنان نیست, و به آنان طعن بزند, قتلش واجب است" "أَنَّهُ مَنْ ذَكَرَ السَّيِّدَ مُحَمَّداً ص أَوْ وَاحِداً مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ [بِالسُّوءِ وَ] بِمَا لَا يَلِيقُ بِهِمْ أَوِ الطَّعْنِ فِيهِمْ ص وَجَبَ عَلَيْهِ الْقَتْلُ"
📚الفقه المنسوب الی الامام الرضا ع ص٢٨٥ _ بحار الانوار ج٧٦ص٢٢٢
♦️ *حال سوال اینجاست که تکلیف روایتی که حسن آقا میری به آن استناد کرده است چه می شود؟!!*
🔺روایت مورد استناد او طبق نقل ابن شهر آشوب چنین است که ابو الصباح کنانی می گوید:
"به امام صادق ع عرض کردم من همسایه ای دارم بنام جعد بن عبد اللَّه از همدان که به علی علیه السّلام ناسزا میگوید اجازه میدهی او را بکشم؟ فرمود: ایمان از کشتن غافلگیرانه منع میکند، کاری به او نداشته باش دیگری شرش را کم میکند. آن مرد گفت: به کوفه رفتم نماز صبح را در مسجد خواندم ناگاه دیدم یک نفر میگوید: جعد بن عبد اللَّه در رختخواب مثل خیک باد کرده و مرده است. وقتی رفتند بدنش را بردارند گوشتهایش از استخوان میریخت آن را روی یک پوست جمع کردند در این هنگام دیدند که یک افعی زیر اوست بعد بدنش را دفن نمودند" "قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ لَنَا جَاراً مِنْ هَمْدَانَ یُقَالُ لَهُ الْجَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ یَسُبُّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَ فَتَأْذَنُ لِی أَنْ أَقْتُلَهُ قَالَ إِنَّ الْإِسْلَامَ قَیَّدَ الْفَتْکَ وَ لَکِنْ دَعْهُ فَسَتُکْفَی بِغَیْرِکَ قَالَ فَانْصَرَفْتُ إِلَی الْکُوفَةِ فَصَلَّیْتُ الْفَجْرَ فِی الْمَسْجِدِ وَ إِذَا أَنَا بِقَائِلٍ یَقُولُ وُجِدَ الْجَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَلَی فِرَاشِهِ مِثْلُ الزِّقِّ الْمَنْفُوخِ مَیِّتاً فَذَهَبُوا یَحْمِلُونَهُ إِذاً لَحْمُهُ سَقَطَ عَنْ عَظْمِهِ فَجَمَعُوهُ عَلَی نَطْعٍ وَ إِذَا تَحْتَهُ أَسْوَدُ فَدَفَنُوهُ"
📚مناقب ج٣ص٣٦٤ _ الکافی ج٧ص٣٧٥
🔹این روایت از نظر سندی مرسل است و تمام راویان آن ذکر نشده است, بنابراین نمی تواند برای امثال آقامیری مستند واقع شود زیرا سند ضعیفی دارد.
گذشته از آنکه اساسا روایت نمی گوید که فرد دشنام دهنده به امام علی ع نباید کشته شود, بلکه صراحتا حکم به کشتن او می دهد اما تصریح دارد که این کشتن توسط فرد دیگری محقق می شود: "فتستکفی بغیرک"
🔺چرا امام ع اجازه نداد راوی روایت شر فرد دشنام دهنده را کم کند و گفت به وسیله دیگری این امر محقق می شود!؟
🔹علامه مجلسی پاسخ می دهد که به خاطر آن بود که اگر خود فرد راوی حدیث آن فرد هتاک را می کشت, ممکن بود فتنه و فسادی ایجاد شود و مثلا جان خود فرد و سایر شیعیان به خطر بیفتد, لذا امام ع آن فرد را از کشتن ناصبی هتاک منع کرد و گفت دیگری شر او را کم می کند و تو اقدامی نکن:
"أقول: هذا أيضا محمول على الاتقاء و خوف ثوران الفتنة، لورود الأمر به في بعض الأخبار"
📚ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ج16، ص451
🔺اما در رابطه با فراز "اسلام و ایمان فتک را قید زده و ممنوع کرده است" که در روایت آمده است, گفتنی است:
🔹مطابق تصریح لغت شناسان, فتک به معنای کشتنی است که همراه با حیله گری و غافلگیری طرف مقابل باشد:
"الفتك أن يأتي الرجل صاحبه و هو غار غافل فيشد عليه فيقتله، و الفتكة أن يخدعه ثم يقتله في موضع خفي"
📚نهاية ابن الأثير ج3ص409
🔹بر این اساس مسلمان و مومن حق ندارد دیگران را به صورت غافلگیرانه و با حیله بکشد اما این مساله در جنگ استثناء شده است و انسان می تواند در نبرد با دشمن حیله بکند و او را غافلگیرانه بکشد, چنان که امام باقر ع ف
رمود:
«به درستى كه على عليه السلام مى فرمود: «اگر پرندگان، مرا برُبايند، برايم دوست داشتنى تر است از اينكه چيزى را به پيامبر خدا نسبت دهم كه نفرموده است. از پيامبر خدا شنيدم كه در روز [جنگ] خندق مى فرمود: «جنگ، نيرنگ است»، مى فرمود «هر گونه كه مى خواهيد، سخن بگوييد» "«الإمام الباقر عليه السلام: إنّ عَلِيّا عليه السلام كانَ يَقولُ: لَأَن تَخَطَّفَنِي الطَّيرُ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن أقولَ عَلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ما لَم يَقُل، سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ في يَومِ الخَندَقِ: الحَربُ خُدعَةٌ. يَقولُ: تَكَلَّموا بِما أرَدتُم»
📚تهذیب الاحکام ، ج6ص162
🔹خود امیر مومنان ع هم در نبرد با عمروبن عبدود در نبرد خندق با او حیله کرد و صورت غافلگیرانه عمروبن عبدود را کشت.
🔹نقل می کنند:
على عليه السلام بدو فرمود: «اى عمرو! آيا همين كه من با تو كارزار مى كنم و تو جنگاور عرب هستى، تو را بس نيست براى مبارزه با من، از ياورْ كمك گرفتى؟»
عمرو به پشت سرش نگاه كرد. اميرمؤمنان، به سرعت ضربه اى بر دو ساقش فرود آورد و هر دو را قطع كرد. گَرد و غبارى از ميان آنان بلند شد. منافقان گفتند: على بن ابى طالب، كشته شد. سپس گَرد و غبار خوابيد و نگاه كردند. در اين هنگام، امير مؤمنان را بر روى سينه عمرو ديدند كه ريش او را گرفته و مى خواهد سر او را از تن جدا كند. سپس سرش را بُريد و آن را گرفت و به سوى پيامبر خدا آمد، در حالى كه بر اثر ضربتِ عمرو، خون از سرش جارى بود و از شمشيرش خون مى چكيد، و در حالى كه سرِ عمرو در دستش بود، چنين رجز مى خواند: «من، على و پسر عبدالمطّلبم مرگ براى جوانمرد، از فرار بهتر است» آنگاه پيامبر خدا فرمود: «اى على! بر او نيرنگ كردى؟» گفت: بلى اى پيامبر خدا! جنگ، نيرنگ است» فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: ياعَلِيُّ ما كَرتَهُ؟ قالَ: نَعَم يا رَسولَ اللّهِ؛ الحَربُ خَديعَةٌ»
📚تفسير القمّي: ج2ص183، بحار الأنوار: ج 20ص226
🔹بنابراین ما نباید دیگران را با غافلگیری بکشیم اما این حکم در مورد دشمنان در میدان نبرد مستثناء شده است.
🔹در قضیه سلمان رشدی هم میدان, میدان نبرد است و سلمان رشدی در پناه دشمنان ما چون آمریکا و اسرائیل در حال کار بر علیه اسلام است, لذا چون میدان, میدان نبرد است ما می توانیم او را به صورت غافلگیرانه بکشیم.
🔹ما اگر از این سخن هم کوتاه بیاییم باز هم می توانیم بگوییم که حکم اولیه و کلی آن است که کشتن غافلگیرانه در اسلام جایز نیست, اما هر حکم کلی و اولی قابل تخصیص است و مثلا در مواردی که ما راهی جز کشتن غافلگیرانه برای از بین بردن دشمن نداریم, در این صورت می توانیم از کشتن غافلگیرانه استفاده کنیم, چنان که وقتی مضطر شدیم می توانیم از گوشت خوک و شراب برای رفع گرسنگی و تشنگی استفاده کنیم.
🔹امام صادق ع فرمود:
"هيچ حرام الهى نيست مگر اين كه خداوند آن را براى كسى كه مضطر شده است، حلال فرموده است» «لَيْسَ شَيْءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا وَ قَدْ أَحَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ إِلَيْه»
📚بحار الانوار: ج72ص411
🔹چرا که دین اسلام، دین سهل و آسانی است و در مواردی که پیروانش در اضطرار و سختی اند، احکامش را بر آنها تخفیف می دهد، چنان که خداوند می فرماید:
«در دین برای شما حرج و سختی قرار داده نشده است» «ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج» (حج 78)
🔹بر همین اساس آیت الله مکارم شیرازی می نویسد:
"يعنى ايمان كشتن غافلگيرانه (ترور) را ممنوع كرده است، و به مؤمن اجازه اقدام به چنين كارى نمىدهد، اين در واقع يك اصل است و هيچ مانعى ندارد كه بعضى از استثناهاى محدود و معدود داشته باشد"
📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج2، ص457 (پاورقی)
✅ *البته در مورد سلمان رشدی در اینجا گفتیم که اساسا ممکن است بگوییم کشتن غافلگیرانه و تروری محقق نشده است زیرا ما به صورت علنی از ٣٠ سال پیش گفته بودیم که جان او دیگر برای ما احترامی ندارد و هر جا او را ببینیم می کشیم.*
🖋پرسمان اعتقادی
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3834
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14160
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2872
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
💠 *آیا امام علی(ع) در جنگ با عمرو بن عبدود، او را فریب داد؟ اگر چنین است؛ آیا فریب و نیرنگ در میدان نبرد، صحیح است؟*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
🔴پرسش:
در ماجرای نبرد امام علی(ع) با عمرو بن عبدود میگویند علی(ع) به عمرو گفت: به پشت سرت نگاه کن. اینها چه کسانی هستند که به دنبالت میآیند؟ و وقتی عمرو برگشت، ناگهان علی او را غافلگیر کرده و یک پایش را قطع نموده و او را میکشد. لطفاً ماجرای واقعی این جنگ تن به تن را با نقل از منابع معتبر تاریخی بیان کنید.
🔵پاسخ:
اصل گزارش نبرد میان امام علی(ع) و عَمْرو بْن عَبْدِوَدّ در جنگ خندق و کشتن شدن او توسط امام(ع) در منابع تاریخی و حدیثی – با اندکی اختلاف در الفاظ - نقل شده است؛[1] اما در یکی از منابع روایی،[2] عبارتی وجود دارد که در دیگر منابع نیست، و آن عبارت؛ «نیرنگ زدن امام علی(ع) به عمرو بن عبدود در میدان نبرد» میباشد:
علی(ع) در حالىکه هَرْوَله میکرد، [از کنار عمرو] گذشت ... عمرو به وى گفت: کیستى؟
گفت: «من، على بن ابیطالب، پسر عموى پیامبر خدا و داماد اویم».
عمرو گفت: به خدا سوگند، پدرت در گذشته با من دوست بود و خوش ندارم که تو را به قتل رسانم. پسر عمویت هنگامى که تو را به سویم فرستاد، خاطرجمع نبود که تو را با نیزهام برُبایم و میان زمین و آسمان رها سازم، نه زنده و نه مرده!
امیرمؤمنان به وى گفت: «پسر عمویم میدانست که اگر تو مرا بکُشى، من وارد بهشت شوم و تو در آتش باشى، و اگر من تو را بکُشم، تو در آتش باشى و من در بهشت».
عمرو گفت: هر دوى آنها به سودِ تو است، اى على! و این، تقسیمِ ناعادلانهاى است!
على(ع) فرمود: «این سخن، بگذار. من از تو شنیدم در حالىکه پردههاى کعبه را گرفته بودى، میگفتى: "هیچکس در جنگ، سه خواسته بر من عرضه ندارد، جز آنکه یکى از آنها را اجابت کنم" و [اینک] من سه خواسته بر تو عرضه میدارم، یکى را اجابت کن».
[عمرو] گفت: بگو آنها را، اى على!
فرمود: «یکى آنکه شهادت دهى که خدایى جز خداى یگانه نیست و محمّد، پیامبر خدا است».
[عمرو] گفت: این را رها کن و دومین خواسته را بپرس.
فرمود: «اینکه بازگردى و این سپاه را از [رویارویى با] پیامبر خدا بازگردانى. اگر [پیامبر] راستگو باشد، شما نیز به واسطه او عزّت و برترى یابید، و اگر دروغگو باشد، دزدان و فرومایگان عرب [براى از میان بُردن او] بس باشند».
عمرو گفت: آن وقت، زنان قریش با یکدیگر گفتوگو نمیکنند و شاعران در سرودههایشان [نخواهند گفت] که من از جنگ ترسیدم و به عقب بازگشتم؟ [در این صورت،] گروهى را که مرا بر خود رئیس کردند، یارى نکردهام.
امیرمؤمنان فرمود: «[خواسته] سوم، آن است که فرود آیى، تا با تو کارزار کنم؛ چرا که تو سوارهاى و من پیاده».
آنگاه از اسبش پایین پرید و آنرا پى کرد و گفت: این، خصلتى است که گمان نمیکردم یکى از عربها مرا بدان وادار نماید.
آنگاه [کارزار را] شروع کرد و با شمشیر بر سرِ على(ع) زد. امیرمؤمنان، خود را در پناه سپرش گرفت؛ اما [شمشیر] سپر را بُرید و بر سرش نشست.
على(ع) به او فرمود: «اى عمرو! آیا همین که من با تو کارزار میکنم و تو جنگاور عرب هستى، تو را بس نیست براى مبارزه با من، از یاور کمک گرفتى؟».
عمرو به پشت سرش نگاه کرد. امیرمؤمنان، به سرعت ضربهاى بر دو ساقش فرود آورد و هر دو را قطع کرد. گَرد و غبارى از میان آنان بلند شد.
منافقان گفتند: على بن ابیطالب، کشته شد.
سپس گَرد و غبار خوابید و نگاه کردند. در این هنگام، امیر مؤمنان را بر روى سینه عمرو دیدند که ریش او را گرفته و میخواهد سر او را از تن جدا کند. سپس سرش را بُرید و آنرا گرفت و به سوى پیامبر خدا آمد، در حالىکه بر اثر ضربتِ عمرو، خون از سرش جارى بود و از شمشیرش خون میچکید، و چنین رجز میخواند:
«من، على و پسر عبدالمطّلبم،
مرگ براى جوانمرد، از فرار بهتر است».
آنگاه پیامبر خدا فرمود: «اى على! بر او نیرنگ کردى؟».
گفت: بلى اى پیامبر خدا! جنگ، نیرنگ است.[3]
در برخی گزارشات نیز چنین آمده است که؛ هنگامى که امام على(ع) بر عمرو بن عبدود چیره شد، او را نکشت و از وى دور شد؛ عدهای او را نکوهش کردند و حذیفه از علی(ع) دفاع کرد، پیامبر(ص) فرمود: «اى حذیفه! دست نگه دار که على، به زودى سبب توقّفش را میگوید». سپس على(ع) عمرو بن عبدود را کشت و وقتی [نزد پیامبر(ص)] برگشت، پیامبر(ص) علّت توقّف را جویا شد. على(ع) گفت: «به مادرم دشنام داد و به صورتم آب دهان انداخت. پس ترسیدم مبادا با انگیزه نفسانى او را بکشم. رهایش کردم تا خشمم فرو نشست. سپس به خاطر خدا او را کشتم».[4]
مولوی در مثنوی در زمینه این اخلاص علی(ع)، چنین سروده است:
از علی آموز اخلاص عمل
شیر حق را دان مطهر از دغل
در غزا بر پهلوانی دست یافت
زود شمشیری بر آورد و شتافت
او خدو انداخت در روی علی
افتخار هر نبی و هر ولی
آن خدو زد بر رخی که روی ماه
سجده آرد پیش او در سجده
گاه
و ... .[5]
درباره این گزارش باید به چند نکته توجه نمود:
الف. یکی از عناصر مهم در نبرد با دشمن، جنگ روانی است که خود مبتنی بر نیرنگها، بزرگنماییها و ... میباشد و چون این فریب به منظور هدف مهمتری میباشد، نباید آنرا همسان با دروغی دانست که برای منافع ناحق شخصی و گروهی بر زبان جاری میشود. چنانکه در اینباره در روایات دیگر میخوانیم:
1. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «جنگ؛ یعنى نیرنگ».[6]
2. ابن عبّاس میگوید: پیامبر(ص) یکى از اصحاب خود را مأمور کشتن یک نفر یهودى کرد. او گفت: اى پیامبر خدا! در صورتى از عهده این کار برمیآیم که دستم را باز بگذارى. پیامبر خدا فرمود: «همانا جنگ، نیرنگ است. پس هر کار میخواهى، بکن».[7]
3. عدى بن حاتم میگوید: به درستى که حضرت علی(ع)، هنگامى که در صفّین با معاویه رو در رو شد، صدایش را بلند میکرد تا یارانش بشنوند و میفرمود: «به خدا سوگند، معاویه و یارانش را خواهم کُشت!». آنگاه در آخر سخن، صدایش را آهسته میکرد و میگفت: «إن شاء الله!». من نزدیک ایشان بودم و گفتم: اى امیرمؤمنان! به درستى که سوگند یاد کردى بر آنچه انجام میدهى. آنگاه «ان شاء الله» گفتى. مقصودت از این، چه بود؟ فرمود: «جنگ، نیرنگ است و من نزد مؤمنان، دروغگو نیستم. خواستم تا یارانم را بر دشمن بشورانم تا سُستى نکنند و [به نبردِ] با آنان، رغبت پیدا کنند. پس در آینده، داناترین آنان، از این سخن سود بَرَد. إن شاء الله!».[8]
4. امام صادق(ع) فرمود: «خداوند کسى که در جنگ به حریف خود نیرنگ بزند و به او دروغ بگوید، بازخواست نمیکند».[9]
ب. بهعلاوه؛ در برخی از گزارشاتی که اصل این مبارزه نقل شده، آمده است که؛ چندین نفر نیز همراه عمرو بن عبدود بودند؛ مثل پسر او؛[10] به این جهت کلام امام علی(ع) هنگام مبارزه که افرادی را همراه خود آوردهای، دروغ نبوده است. لذا آنحضرت با اشاره به این افراد در پشت سر که یک واقعیت بود، حواس عمرو بن عبدود را پرت کرد و به او ضربه زد.
[1]. برای نمونه ر.ک: شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 98 – 99، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج 3، ص 437 – 439، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق؛ حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 2، ص 10 – 11، تهران، مؤسسه طبع و نشر، چاپ اول، 1411ق.
[2]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 184 – 185، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[3]. همان.
[4]. ابوحامد غزالی، محمد، کیمیای سعادت، ج 1، ص 517، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ یازدهم، 1383ش؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 2، ص 115، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[5]. مولوی، جلال الدین، مثنوی معنوی، دفتر اول.
[6]. عتکی البزّار، أبوبکر أحمد بن عمرو، مسند البزّار، ج 4، ص 187، بیروت، مؤسسة علوم القرآن، چاپ اول، 1409ق.
[7]. متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمّال، ج 4، ص 469، بیروت، مکتبة التراث الاسلامی، چاپ اول، 1397ق.
[8]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 7، ص 460، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[9]. کافی، ج 2، ص 342.
[10]. ر. ک: الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 99؛ دلائل النبوة، ج 3، ص 437 – 439؛ ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، ج 2، ص 225، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بیتا.
🖋اسلام کوئست
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3837
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14163
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2873
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
💠 *منبر کوتاه شبهای محرم*
موضوع:فرمایشاتامامحسین(ع)
سخنران: آیتالله تابش
🔹دانلودفایلصوتیشب١٨محرم:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2874
🏴 *منبر کوتاه چند دقیقه ای هرشب تا پایان محرم بین نماز جماعت مغرب و عشاء در حسینیه المهدی(عج) برگزار میگردد.*
🔹 دانلود فایلهای تمام سخنرانیهای آیتالله تابش:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/9
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3841
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14167
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2874
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
🔴شبهه:
حسن آقامیری در سخنرانی محرم خود توبه حر را مثال میزند و با خشم میگوید حر با همه این کارهایی که کرد، امام حسین(ع) توبهاش را پذیرفت اما ما دم از حر میزنیم و بازیگر زمان شاه و خواننده آنور آب را دق میدهیم. شما بیجا میکنید دم از حر میزنید!!.
🔵 پاسخ عالمانه حجت الاسلام دکتر رفیعی به کلیپ حُرّ حسن آقامیری: این تفکر از داعش خطرناکتر است!.
🔹استاد رفیعی: این داد و فریاد کردن خودش با اسلام رحمانی که از آن دم میزنید در تناقض است. علاوه بر اینکه کسانی که از آنها دفاع میکنید هیچ کدام مثل حر اصلا توبه نکردهاند. در سپاه امام حسین هم برخی بودند که حضرت به آنها امتیاز نداد و از ایشان جدا شدند. این تفکر شما از داعش خطرناکتر است.
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3843
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14169
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2875
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
💠 *هفت برداشت نادرست از احکام:*
١_توجه به شکیات. ٢_اجازه عدول. ٣_اسراف در خوردن. ۴_دست راست. ۵_اقتدا کردن. ۶_غسل ارتماسی. ٧_ادرار بچه.
1⃣ *توجه به شکیات:*
برخی از مردم به مجرد شک در رکعات نماز، نماز خود را رها نموده و دوباره نماز می خوانند و به مسائل شکیات توجه نمی کنند، در حالی که باید در حین شک بعد از فکر و تأمل، به وظیفه ی خود در شکیات عمل کنند.1
مسأله؛ اگر نمازگزار یقین یا گمان به یک طرف شک پیدا کرد، همان طرف را بگیرد و نماز را تمام کند وگرنه به دستوراتی که در رساله ها آمده است باید عمل نماید.2
مسأله؛ اگر یکی از شک هایی که نماز احتیاط برای آن واجب است در نماز پیش آید، چنان چه انسان نماز را تمام کند و بدون خواندن نماز احتیاط نماز را از سر بگیرد معصیت کرده است.3
2⃣ *اجازه عدول:*
برخی تصور می کنند برای عدول از مرجع تقلید باید از او اجازه گرفت.
در صورتی که اگر وظیفه ی مقلد عدول از مرجع تقلید باشد، باید عدول کند نیازی به اجازه گرفتن نیست. 4
3⃣ *اسراف در خوردن:*
مردم اسراف را در دور ریختن غذا می دانند و اگر غذایی زیاد بماند می گویند بخورید تا اسراف نشود.
در حالی که خوردن بی جا و زیاد نیز، نوعی اسراف محسوب شده و مکروه است.5
4⃣ *دست راست:*
یکی از سنت های حسنه با دست راست غذا خوردن است که در رساله مراجع تقلید به عنوان عمل مستحب آمده است، اما برخی از مردم چون عادت کرده اند با دست راست غذا بخورند، این عمل را لازم و ترک آن را مکروه می دانند و به کسی که با دست چپ غذا می خورد، به عنوان یک منکر نگاه می کنند و گاه به او تذکر هم می دهند که با دست چپ غذا خوردن مکروه است، در حالی که مکروه نیست. 6
5⃣ *چند نکته درباره اقتدا:*
برخی از مومنین در هنگام اقتدا به امام جماعت، به جزئیات توجهی ندارند، مثلا:
اگر مأموم نداند امام جماعت نماز واجب می خواند یا مستحب، نمی تواند به او اقتدا کند. 7
موقعی که مأموم نیت می کند، باید امام را معین نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست، مثلا اگر نیت کند اقتدا می کنم به امام حاضر، نمازش صحیح است. 8
اگر امام ایستاده و مأموم نداند در کدام رکعت است، می تواند اقتدا کند ولی باید حمد و سوره را به قصد قربت بخواند.9
6⃣ *غسل ارتماسی:*
برخی از افراد با استفاده از دوش حمام، غسل ارتماسی می گیرند. در حالی که طبق نظر مراجع تقلید، انجام غسل ارتماسی زیر دوش حمام صحیح نیست و باید غسل ترتیبی انجام داد.10
7⃣ *ادرار بچه:*
برخی تصور می کنند ادرار بچه ای که غذاخور نشده پاک است.
در حالی که ادرار انسان نجس است چه از کودک باشد یا از بزرگسال، البته تطهیر بدن و لباس و مکانی که به ادرار پسر بچه ای که غذا خور نشده آسان تر است و با یک بار شستن پاک می شود.
مساله: اگر چیزی به بول پسر بچه ای که غذا خور نشده نجس شود چنانچه یک مرتبه آب روی آن بریزید «که به تمام جاهای نجس برسد» پاک می شود.11
_نظر امام خامنهای:
ادرار بچه شیر خوار نجس است و در این حکم بین دختر و پسر تفاوتی نیست.
پیوندها:
1 - توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 659، م 1166
2 - همان، ص 673، م 1199
3 - همان
4 - تحریرالوسیله، ج 1، تقلید، م18
5 - توضیح المسائل مراجع ج 2، ص 539
6 - توضیح المسائل مراجع ج2 ص537
7 - توضیح المسائل مراجع، م 1410
8 - توضیح المسائل مراجع، م 1460
9 - توضیح المسائل مراجع، ص 788، م 1446
10- رساله دانشجویی/سید مجتبی حسینی ص71
11-توضیح المسائل مراجع, ص106, م161
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3844
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14170
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2876
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
💠 *منبر کوتاه شبهای محرم*
موضوع:فرمایشاتامامحسین(ع)
سخنران: آیتالله تابش
دانلودفایلصوتیشب١٩محرم:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2877
🏴 *منبر کوتاه چند دقیقه ای هرشب تا پایان محرم بین نماز جماعت مغرب و عشاء در حسینیه المهدی(عج) برگزار میگردد.*
🔹 دانلود فایلهای تمام سخنرانیهای آیتالله تابش:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/9
🔹تصاویر مراسم شب١٩ محرم هیئت:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2877
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3847
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14173
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2877
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
🔴شبهه:
*امام حسن مجتبی برای آسایشِ مردم دست از حکومت شست!!*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
محمد صحّتی سردرودی وقتی دید حکومت به دست گرفتن مستلزمِ جنگ و فقر و فلاکت است و مردم آن را نمی خواهند با شهامتِ تمام از خیرِ حکومت چشم پوشید و کوتاه آمد. آری کریمِ اهلبیت حکومتِ خویش را به رفراندم گذاشت. به این ترتیب که پس از شهادتِ پدرش مردم را جمع کرد و گفت:
«به خدا سوگند خواری و کاستی ما را از جنگ با شامیان بازنداشت بلکه ما برای رسیدن به صلح و سلامتی با بردباری با آنها می جنگیدیم تا اینکه صلح و سلام با عداوت؛ و بردباری با بی تابی فرسوده شد. شما هم در حالی که دینتان پیشِ روی دنیایتان بود با ما به سوی خصم می شتافتید حالیا که اینک دنیایتان پیش روی دینتان قرار گرفته است. پس ما برای شما بودیم و شما برای ما، ولی امروز چنانید که بر ما گشته اید؛ گروهی از شما بر کشتگان در جنگ صِفّین گریانید و گروهی خونِ کشتگان در جنگ نهروان را خواهانید؛ آنان که گریانند ما را فروگذارند و آنها که خونخواهند در پی شورشند.
از طرفی معاویه ما را به کاری فراخوانده است که شوکت و انصافی در آن نیست. حال اگر شما زندگی را میخواهید پیشنهادش را بپذیریم و این خار در دیده را تحمّل کنیم و اگر جنگ و مرگ را میخواهید آن را در راه خدا به جان بخریم و داوری را به خدا واگذاریم»
مردم در پاسخ همگی با هم فریاد زدند: بازماندگان را دریاب که ما زندگی میخواهیم>«فنادی القوم بأجمعهم: بل البقیة والحیاة»(ر.ک: حسن بن أبی الحسن الدیلمی، أعلام الدین، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ط الثانیه، 1414ق، ص292–293).
خلاصه شده
🔵پاسخ:
🔷️ترجمه خطبه ی ایشان اشکال دارد. ترجمه بهتر چنین است:
سوگند به خدا، خوارى و کاستى، ما را از نبرد با شامیان بازنداشت؛ بلکه ما با سلامتى و بردبارى با آنان پیکار مىکردیم. پس دشمنى، سلامتى را و بىتابى بردبارى را فرسوده کرد. شما با ما مىشتافتید در حالى که دین شما پیش روى دنیایتان بود. اینک دنیاى شما پیش روى دینتان است. ما براى شما بودیم و شما براى ما، ولى امروز علیه ما هستید. سپس شما را دو دسته از کشتگان مانع می شوند، یکی کشتگان صفین که بر آنها گریه می کنید و دیگری کشتگان نهروان که خون آنان را مطالبه می کنید، آن کس که گریان است شکست خورده می باشد، آن کس که خون خواهی می کند خشمناک است. همانا معاویه ما را به چیزى فراخوانده که عزّت و عدالت در آن نیست. اگر زندگى دنیا را مىخواهید، مىپذیریم و این خار در چشم را تحمل مىکنیم و اگر مرگ را مىخواهید، آن را در راه خدا ارزانى مىداریم و آن را نزد خدا به داورى مىبریم.
همه فریاد زدند: ما ادامه زندگى را مىخواهیم.»
🔹امام حسن مجتبی علیه السلام مجبور شدند و چون چاره ی دیگری نداشتند صلح با معاویه را پذیرفتند.
ایشان به دنبال آسایش و سعادت مردم بودند اما آن را در جنگ با معاویه می دیدند.
🔹حضرت به خاطر دنیاطلبی و سستی و بی دینی مردم مجبور به صلح شدند. ایشان تصریح می کنند که اگر یاورانی داشته باشند خلافت را رها نمی کنند. (وَ لَوْ وَجَدْتُ أَعْوَاناً مَا سَلَّمْتُ لَهُ اَلْأَمْرَ)
امام حسن علیهالسلام پس از سستی مردم در جنگ با معاویه فرمودند:
«شگفتا! از مردمى که پىدرپى، نه حیا دارند و نه دین. اگر کار را به معاویه واگذارم، *سوگند به خدا با بنىامیه هرگز آسودگى نخواهید دید.* آنان چنان شما را بیازارند که آرزو کنید به جاى آنان، زنگى بر شما حکم براند. *اگر یاورانى بیابم، خلافت را به او نمىسپارم؛* چون حکمرانى براى بنىامیه حرام است. اف برشما! اندوه بر شما اى بردگان دنیا...»
(بحارالانوار، ج۴۴، ص۴۴)
🔹این سخن نادرستی است که نویسنده ی متن برای رسیدن به اهداف خود ادعا می کند، ایشان وقتی دیدند به دست گرفتن حکومت، جنگ و فقر و فلاکت برای آنان می آورد حکومت را واگذار کردند.
اولا، جنگ با معاویه برای آنان موجب فقر و فلاکت نمی شد بلکه حتی زندگی دنیوی آنان را بهتر می کرد، چرا که معاویه جز بدبختی چیزی برای آنان نمی خواست.
ثانیا، حضرت علاوه بر سعادت دنیوی به دنبال سعادت اخروی مردم هم بودند.
اما حضرت بدلیل عدم حمایت مردم و خیانت فرماندهان سپاه و عده ای از سپاهیان مجبور به صلح شدند.
🔹ایشان در واقع مردم را در برابر دو انتخاب قرار دادند:
۱- زندگی زودگذر دنیوی را تحت سلطه ی معاویه با خواری و ذلت بپذیرند.
۲- به دنبال سعادت ابدی و شهادت و جنگ با معاویه باشند.
مردم به دلیل دنیاطلبی و بی دینی مورد اول را انتخاب کردند.
ایشان به دنبال تحریک احساسات و عقلانیت مردم بودند تا سعادت ابدی و مرگ باعزت را بپذیرند.
آیا این گذاشتن اصل حکومت الهی خویش به همه پرسی است؟!
🔹در همین خطبه ی حضرت که در متن ارسال شده وجود دارد ایشان به مردم می گویند صلح با معاویه عزت و انصاف در آن وجود ندارد.
آیا بدون عزت و انصاف مردم به آسایش و راحتی می رسیدند یا به بدبختی؟!
?
?بعد از صلح با معاویه مردم کوفه به بدبختی بیشتری دچار شدند، اسیر حاکمان ظالم و خونخوار بنی امیه مثل عبیدالله ابن زیاد و حجاج ابن یوسف شدند.
صلح با دشمنان خدا قطعا نتیجه ای جز خواری و بدبختی ندارد.
🔹البته حب ریاست آفت کار حاکمان است، اما به نظر می رسد نویسنده متن برای رسیدن اهداف خود سعی می کند نشان دهد که حاکمان فعلی حب ریاست دارند و مردم فقیری هم که به کفر کشیده شده اند را نمی بینند.
اینکه حکومت اسلامی کلا تعطیل شود تا زمینه برای سازش با غرب فراهم شود، هیچ عزت و آسایشی برای مردم ایران نمی آورد. همچنانکه دنیاطلبی مردم کوفه و رها کردن امام حسن مجتبی علیه السلام و نجنگیدن با معاویه آسایش و راحتی و خوشبختی برای آنان نیاورد.
🖋پاسخ به شبهات
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3848
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14174
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2878
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
💠 *صوت/ پیام عاشورایی هرساله هیات عزاداری حسینی حزب الله شهرستان اندیمشک که امسال توسط حضرت حجةالاسلام والمسلمین تابش در قطعه ی شهدای اندیمشک قرائت گردید*
#وللحق_ناصرا
#هیات_عزاداری_حسینی_حزب_الله_اندیمشک
#شهید_جواد_زیوداری
🌍 @kahfolvara
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3851
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14177
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2879
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
وید: حجاج، به ام کلثوم نرسید و با دستور عبدالملک مروان او را طلاق داد.
🔹در حدیث دیگر آمده: حجاج، قصد خود از این ازدواج را صریحا به ام کلثوم گفت: «تو را به اینجا نیاوردم مگر برای کشتن تو».
ولی با دعایی که ام کلثوم به دستور پدرش قبل از ورود به نزد حجاج میخواند، خداوند شر حجاج را از سر ام کلثوم کم کرد.[7] چرا که تاریخ نوشته است، خالد بن یزید اولین خواستگار ناکام ام کلثوم نزد عبدالملک بن مروان می رود و با داستانسرایی او را قانع می کند که به حجاج نامه بنویسد که ام کلثوم را طلاق دهد. عبدالملک هم به حجاج نامه مینویسد و حجاج هم ام کلثوم را طلاق می دهد.[8]
✅ در نتیجه:
اولا: «ام ابیها» دختر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) نبوده و حضرت تنها یک دختر داشته است و آن هم با تهدید شدید مجبور به ازدواج با حجاج شده که حتی بدون ارتباط با او، طلاق گرفته و با هم زندگی نکردهاند.
ثانیا: اگر ازدواجی هم صورت گرفته به دلخواه و رضایت آنان نبوده و با اجبار و تهدید بوده است.
🔵 *پینوشت:*
🔹با قرائن کلی می توان پی برد که ازدواج های با خاندان ابی طالب بعضا به خاطر استفاده از موقعیت و جایگاه رفیع آن خاندان بوده است چون ام کلثوم از سمتی به جعفر منسوب است و وی یکی از بزرگترین صحابه رسول الله صلی الله علیه و آله که پیامبر صلی الله علیه وآله او را در خلقت و اخلاق شبیه ترین به خود می دانسته و بعد از شهادت جعفر در حق او فرمود که خداوند به جای دو دست مقطوع جعفر به وی دو بال عطا کرده است و از آن به بعد او را به «ذوالجناحین» یاد می کردند (بلاذری،1417،ج1،ص243). و از سمتی نیز دختر عبدالله است که در عرب زبانزد بوده و ابن عبدالبر او را کریم، جواد، عفیف، بسیار با اخلاق و سخی معرفی می کند به گونه ای که در عصر خود به «بحرالجود» مشهور بود.(ابن عبدالبر،1412،ج3،ص882)
🔸این صفات زمانی که در خاندانی جمع گردد بهترین مورد برای تحریص کسانی است که بخواهند وجهۀ مثبت و شرعی به کارهای خود بدهند و در منظر عوام، خود را صاحب کمالات نشان دهند. لذا می توان یکی از دلایل این ازدواج را داشتن موقعیت سیاسی و اجتماعی خاندان ابی طالب و استفاده از این موقعیت دانست.
🔹البته گفته شده حجاج برای تحقیر آل ابی طالب ام کلثوم را از عبدالله بن جعفر که در این زمان فقیر و محتاج شده بود, خواستگاری کرد و برای او 90 هزار دینار مهر قرار داد. اما خالدبن یزید به این خواستگاری اعتراض کرد و به عبدالملک بن مروان گفت:
"برای من قبیله ای دوست داشتنی تر از قبیله قریش وجود ندارد; چگونه اجازه می دهی حجاج بن یوسف که غیر قریشی و زیر دست توست با بنی هاشم ازدواج کند؟!."
به درخواست خالد, عبدالملک به حجاج نامه نوشت و دستور داد ام کلثوم را طلاق دهد.
حجاج اصلا به امکلثوم نزدیک نشد و با او زندگی نکرد و او را طلاق داد.
منابع:
[1]نام کتاب: المعارف نویسنده: الدِّينَوري، ابن قتيبة، جلد1ص207.
http://lib.eshia.ir/40052/1/207
[2]الكامل في اللغه والادب نویسنده: المبرد، محمد بن يزيد، جلد1ص273.
http://lib.eshia.ir/40951/1/273
[3]نسب قريش نویسنده الزبيري، مصعب بن عبد الله،جلد1ص82.
http://lib.eshia.ir/40519/1/82
[4]انساب الاشراف للبلاذري نویسنده البلاذري جلد2ص68.
http://lib.eshia.ir/40503/2/68
[5]جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص298-299، قم نشر معروف، 1378، چاپ چهارم؛ معارف و معاريف، ج7ص232-233 سيد مصطفي دشتي، قم1376
[6]مسند احمد ج3ص285و286،ح1762 ط موسسة الرسالة [تعلیق الأرنؤوط: إسناده حسن]. مسند احمد،ج2،ص372،ح1762 ط دار الحدیث [تعلیق أحمد محمد شاکر: إسناده صحیح].
[7]عمل الیوم واللیلة، ص410 و411، ح643 و 646 ط موسسة الرسالة [تعلیق الدکتور فاروق حمادة: هذا الإسناد(646) حسن]. السنن الکبری للنسائی، ج9ص239 و 2ص240، ح10404 و 10405 و 10407 ط موسسة الرسالة.
[8]کتابخانه اینترنتی مدرسه فقاهت، البدايه و النهايه - ط هجر، ابن كثير ،12 ،ص 5. و http://lib.eshia.ir/40021/12/5 و http://lib.eshia.ir/40314/12/125
🖋لینک منبع: اندیشه برتر👇
https://btid.org/fa/news/139301
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3852
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14178
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2880
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
🔴شبهه:
*دختران حضرت زینب کبری (علیهاالسلام) با دشمنان خونریز و درجه یک اهل بیت (علیهمالسلام) و شیعیان ازدواج کردند.*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
🔵پاسخ:
🔹اولا: تنها «ام کلثوم» حضرت زینب بوده و ایشان یک دختر بیشتر نداشت.
ثانیا: ازدواج او با حجاج که در برخی نقلها آمده، به علت تهدید و اجبار بر این کار بود و بدون اینکه حجاج به او نزدیک شود، طلاق گرفت.
♦️یکی از شبهاتی که امروزه در فضای مجازی بازنشر داده میشود، شبهه ازدواج دختران حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) با دشمنان و قاتلان خونریز اهل بیت (علیهمالسلام) میباشد با این بیان:
🔺چرا زینب کبری (سلاماللهعلیها) در دمشق ماند!؟ چرا از کنار قاتلان برادرش دل نکند؟! چون دخترانش ام کلثوم و ام ابیها را به عقد دشمنانش «حجاج بن یوسف ثقفی» و «عبدالملک بن مروان» و «مصعب بن زبیر» در آورد. تناقض رفتاری اهل بیت تا کجاست؟؟
🔷پاسخ:
ابتدا اقوال درباره این ازدواج را ذکر کرده، سپس به بیان واقعیت میپردازیم:
*نقل اول:*
«ام کلثوم»: ابتدا توسط امام حسن مجتبی (علیه السلام) به عقد «قاسم بن محمد بن جعفر» در آمد. بعد از فوت قاسم، با «حجاج بن یوسف سقفی» ازدواج کرد و بعد از طلاق، با «ابان بن عثمان بن عفان» ازدواج کرد.
«أم أبيها»: ابتدا با خلیفه وقت «عبد الملك بن مروان» ازدواج کرد و بعد از طلاق، با «عليّ بن عبد الله بن عباس» ازدواج کرد. [1]
*نقل دوم:*
«ام کلثوم» با «خالد بن يزيد بن معاوية» ازدواج کرد. [2] و در این نقل از «ام ابیها» سخنی به میان نیامده است.
*نقل سوم:*
«ام کلثوم»: ابتدا با «قاسم بن محمد بن جعفر» ازدواج کرد، بعد از فوت قاسم، به ازدواج «حجاج بن یوسف سقفی» درآمد وحجاج به امر عبدالملک مروان او را طلاق داد؛ و دیگر نامی از ازدواج ایشان با ابن عثمان نیامده است.
«أم أبيها»: با «عبد الملك بن مروان» ازدواج کرد و بعد از اینکه خلیفه او را طلاق داد، با «عليّ بن عبد الله بن عباس» ازدواج کرد و برای او فرزندانی به دنیا آورد.[3]
*نقل چهارم:*
«ام کلثوم»، ابتدا با «قاسم بن محمد بن جعفر» ازدواج کرد، بعد از فوت قاسم، به ازدواج «حجاج بن یوسف سقفی» درآمد و بعد از طلاق، با «ابان بن عثمان بن عفان» ازدواج کرد.
«أم أبيها»، ابتدا با «عبد الملك بن مروان» ازدواج کرد و بعد از اینکه خلیفه او را طلاق داد، با «علی بن عبد الله بن عباس» ازدواج کرد.[4]
🔹با بررسی منابع تاریخی -علی رغم اختلافاتی که در نقل این ازدواجها وجود دارد- در جواب شبهه باید گفت:
اولا: مستشکل یک مغالطه ناشیانهای کرده است و آن اینکه زینب کبری (سلاماللهعلیها) به گواهی کتب معتبر تاریخی یک دختر بیشتر نداشته است به نام «ام کلثوم»؛ و «ام ابیها» نام دختر «عبدالله بن جعفر» از همسر دیگرش به نام «ليلى بنت مسعود بن خالد النهشلىّ» میباشد و این شخص با این عمل موذیانه در صدد فریب جوانان عزیز شیعه با هدف تضیعف حب و ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) میباشد.
ثانیا: اینگونه ازدواجها، هیچگونه تاییدی بر اخلاق و سیره و رفتار وحشیانهی این افراد خونخوار نیست؛ چون گاهی با تهدید آنها را مجبور به ازدواج با خود کردهاند. البته اهل بیت (علیهمالسلام) تا جایی که قدرت داشتند با این ازدواجها مخالفت میکردند. مثلا «معاویه»، «ام کلثوم» را برای فرزندش خالد بن یزید خواستگاری کرد که عبداللّه در جواب گفت: اختيار زنان ما با حسن بن على (علیهالسلام) میباشد از او خواستگارى كن. و چون امام حسن (علیهالسلام) شنيد، فوراً آن دختر را به عقد پسر عمش قاسم بن محمد بن جعفر در آورد. اما بعد از فوت قاسم، حجاج با تهدید قدم جلو گذاشت.[5]
ثالثا: با دقت در مصادر معتبر حدیثی و تاریخی، این مطلب به وضوح فهمیده میشود که ازدواج ام کلثوم با حجاج سقفی سفاک و ازدواج ام ابیها دختر دیگر عبدالله بن جعفر با عبدالملک بن مروان خونریز، از روی تهدید و اجبار و ترس و حفظ جان علویان و بنیهاشم بوده است. و اینکه آنها با ازدواج و طلاق اولاد اهل بیت (علیهمالسلام) به نوعی به دنبال شکنجه روحی آنان و تضیف جایگاه آنها در میان شیعیان و موجهسازی خود در بین دوست داران اهل بیت (علیهمالسلام) بودهاند.
🔹در منابع متعدد حدیثی آمده است:
قصد حجاج از ازدواج با ام کلثوم، کشتن این علویه مطهره مظلومه بود و جناب عبدالله هم از این مساله به شدت نگران بود، ولی چارهای جز این نداشت: «ابن ابی رافع» از «عبد الله بن جعفر» نقل می کند که او دخترش را به ازدواج «حجاج بن یوسف» درآورد و به دخترش گفت هنگامی که حجاج بر تو وارد شد بگو: «لَا إِلَهَ إِلا اللهُ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ، سُبْحَانَ اللهِ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» چرا که فکر میکرد هر گاه رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) امری وی را اندوهگین میکرد، این را میگفت. ... حجاج به او نرسید».[6]
جالب اینکه راوی میگ
💠 *نگرانی مدعیان اصلاحات برای سلامتی ترامپ!*
🔹روزنامه شرق در سرمقاله خود به سیاق روش و منش مدعیان اصلاحات که همواره مشی ذلتپذیری و سر فرودآوردن در برابر غرب را برگزیدهاند نوشت:
«ترور سلمان رشدی با ضربات چاقو به دست جوان ناشناسی که زاده و پرورشیافته آمریکاست، جهان را در بهت و حیرت فرو برد. بلافاصله پس از این رخداد، همانطور که پیشبینی میشد، ایران و فتوای سیواندی سال قبل امام خمینی(ره) در کانون توجه جهان قرار گرفت و به یکی از محورهای اساسی اخبار رسانهها تبدیل شد.»
🔹در ادامه این متن آمده:
«سؤال اینجاست که چرا چنین رخدادی در این مقطع زمانی و در سلسله اتهامات توطئه قتل پمپئو، جان بولتون و آن دخترک خودشیفته مطرح میشود!؟ و مهمتر از آن چنین حادثه مشکوکی سوژه برخی رسانههای داخلی میشود تا با تیترهای تحریکآمیزی مانند سلمان رشدی گرفتار انتقام الهی و شبیه آن و خطونشان کشیدن برای ترامپ و پمپئو سناریوی ناتمام هادی مطر را متوجه کشور کنند!.»
🔹بهراستی جریان مدعی اصلاحات را باید جریان قجری در عرصه دستهبندیهای سیاسی کشور نامید. شخص رئیسجمهور آمریکا پشت مانیتور در کاخ سفید نشست و دستور ترور یک مقام عالی رتبه و رسمی کشورمان را که مهمان عراق بود به همراه مقامهای نظامی عراقی صادر کرد و پس از آن در کمال رذالت در صفحه تلویزیون ظاهر شد و گفت که خودش دستور نهایی برای شلیک به سرداران سلیمانی و ابو مهدی المهندس و همراهانشان را داده است!.
🔹همچنین در اطراف تهران یکی از برجستهترین دانشمندان ایران به نام شهید «فخریزاده» ترور میشود. در کوچه پس کوچههای بهارستان یکی از افسرهای سپاه قدس ایران (شهید صیادخدایی) ترور میشود و... این چندتا از انبوه ترورهای نظام سلطه است!.
🔹آنها ترور میکنند و هیچ خدشهای به نگرانی اصلاحطلبان و نیز به برجام نمیافتد اما همین که یک جوان متولد آمریکا حکم یک ملعبه نظام سلطه که هرچه سزاوار خودش بوده به رسول رحمت(ص) نسبت داده به اجرا درمیآورد نگرانی اصلاحطلبان گل میکند!.
🔹کوتاه کلام آنکه ببینید و بخوانید که امام خمینی(ره) با نگاه نافذ و بصیر و آینده نگرش چگونه در آن سالها این روزها و این قبیل «انقلتها» را به تصویر کشیده، وقتی که در فرازی از پیام معروف به منشور روحانیت در سال 1367 میآورد:
«ترس من این است كه تحلیلگران امروز دهسال دیگر بر كرسی قضاوت بنشینند و بگویند كه باید دید فتوای اسلامی و حكم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؛ و نتیجهگیری كنند كه چون بیان حكم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترك و كشورهای غربی علیه ما موضع گرفتهاند، پس باید خامی نكنیم و از كنار اهانتكنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مكتب بگذریم!»
🖋کیهان
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3854
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14180
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2881
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
🔴شبهه:
*کلیپ را نگاه کنید!! ببین این رو دیگه کجای دلم بزارم!! خدا لعنت کنه همه خیانت کارا رو!!!*👇
فیلم اعتراف سید حسن نصرالله:
*"آقا، خیالتان را راحت کنم، ما نان و غذا و اسلحه و همه چیزمان را از ایران میگیریم. راحت شدید؟ تمام شد؟"*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
🔵پاسخ:
🔹این فیلم مربوط به سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان، در تیر ماه سال ١٣٩۵، در واکنش به تحریم و مسدود کردن حسابهای بانکی حزب الله و اجرای تحریم مالی آمریکا علیه حزبالله توسط مسئولان لبنانی، است.
🔹 اما چرا سید حسن رسما تامین مالی حزب الله توسط ایران را اعلام کرد؟!:
🔸سال ١٣٩۵ محمد عبدالهی، تحلیلگر سیاسی، در این رابطه نوشت:
در هفته های اخیر، همزمان با اجرای تحریم مالی آمریکا علیه حزبالله توسط مسئولان لبنانی، رئیس بانک مرکزی این کشور از مسدود شدن 100 حساب مرتبط با حزبالله خبر داد. در راس این حسابها، حساب بیمارستان «الرسول الاعظم» قرار دارد که بزرگترین بیمارستان متعلق به حزب الله است و مجروحان شرکتکننده در جنگ سوریه در این بیمارستان درمان میشوند.
🔸بی شک، قانون امریکایی ممنوعیت تامین مالی بین المللی حزب الله، اهداف متعددی را در لبنان و علیه مقاومت دنبال می کند؛ هم تحت فشار قرار دادن حزب الله از جهت مالی، هم ایجاد اختلافات سیاسی کهنه و جنگ حزبی و هم تحریک افکار عمومی علیه مقاومت حزب الله هم در لبنان و هم در سوریه.
🔸اما سید حسن نصرالله در سخنرانی روز جمعه(سال١٣٩۵) به مناسبت چهلم شهادت مصطفی بدرالدین، آبی بر آتش فتنه بانکی امریکا ریخت. وی در واکنش به اقدام منافقانه بانک مرکزی لبنان، با لحنی مطایبه گونه(شوخی و مزاح) و طنز، و در بحثی جدلی خطاب به منتقدان حزب الله (بخوانید مزدوران داخلی اسرائیل)، می گوید: "آقا، خیالتان را راحت کنم، ما نان و غذا و اسلحه و همه چیزمان را از ایران میگیریم. راحت شدید؟ تمام شد؟"
🔸سخنانی که احساس غرور و پیروزی امریکایی ها و مزدوران لبنانی آنها، در یک جنگ بانکی با حزب الله را به یاس و افسردگی مبدل کرد.
🔸در ایران اما، رسانه های فارسی زبان بیگانه به سردمداری بی بی سی و دنباله های داخلی آنها به حرکت افتادند، تا با تمسک به همین گفته های سید، به اختلاف افکنی و جنگ روانی علیه حزب الله لبنان، در بین برخی اقشار دامن زنند. باز هم با این حربه و شبهه کهنه، که با وضع فقر و بیکاری و.. در وطن، چرا کمک به خارج از وطن؟!
🔸ادعایی که خود آنها هم پاسخ آن را به خوبی می دانند ولی باز هم مایلند با این طعنه ها، دین خود به اسرائیل را ادا کنند! و به شیوع هر چه بیشتر این حربه اسرائیلی، بپردازند.
🔸حتی اگر سید، جدی هم میگفت، جای حرف نداشت. جواب ادعاهای دوستان نوشته و نانوشته اسرائیل، روشن است! هر جا که بازوهای ما باشند، آنجا وطن ماست! کمک مالی، نظامی و معنوی از بازوهای مقاومت در منطقه، چه در لبنان، چه در فلسطین، چه در سوریه و عراق و یمن و بحرین و..، نه تنها کمک به مظلوم در برابر ظالم است، که کمکی به امنیت خود ماست.
🔸کاش این جریان های خاص، به جای اینکه بگویند "چرا کمک ایران به حزب الله"! از خود سوال میکردند: "چرا کمک امریکا به اسرائیل؟!"
بجز کمکهای اقتصادی، بسته کمک جدید دهساله امریکا به اسرائیل (نظامی) حدود 40 میلیارد دلار است، که رقم آن حدود 4 برابر کل بودجه نظامی ایران است!
🔸نه تنها شیعه، مرز نمی شناسد، که امریکای سکولار و صهیونیست بی خدا هم مرز نمی شناسد. پس چرا ما مرز بشناسیم؟! ما ماجراجو نیستیم، ولی از منافع ملی و مکتبی خود در هر جای جهان، دفاع خواهیم کرد. به هر شکلی که بتوانیم و هرگز اجازه نخواهیم داد، دشمن در خانه ما، با ما بجنگد.
🔸کاش آقایان وطن پرست! به اندازه آن سرباز صهیونیست، عرق ملی و مکتبی داشتند. وقتی از او پرسیدند: مرز شما کجاست؟! گفت هر جا که پوتینم به آنجا برسد.
✅ *ما به مرزهای ساختگی محدود نخواهیم شد. سرحدات ما مکتب ماست.*
لینک منبع: خبرگزاری دانشجو👇
https://snn.ir/fa/news/521297/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B1%D8%B3%D9%85%D8%A7-%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3856
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14182
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2882
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
💠 *منبر کوتاه شبهای محرم*
موضوع:فرمایشاتامامحسین(ع)
سخنران: آیتالله تابش
دانلودفایلصوتیشب٢٠محرم:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2883
🏴 *منبر کوتاه چند دقیقه ای هرشب تا پایان محرم بین نماز جماعت مغرب و عشاء در حسینیه المهدی(عج) برگزار میگردد.*
🔹 دانلود فایلهای تمام سخنرانیهای آیتالله تابش:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/9
📤پاسخگویان:
🔹 *عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/3858
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/14184
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2883
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan