eitaa logo
❤️پاتـــــوقِ‌عـاشِـقـــ♡ـــانـــِھツ
111 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
25 فایل
👈یک دور همی دوستانه با جوان و نوجوان های گل ༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊ کانال بزرگسال ما : 💚سه شنبـه هایِ عاشقـــ♡ـــی🌥 @seshanbehayeasheghi کانال کودک ما: 🐣غنچه های مهدوی🐣 @ghonchehayeasheghi ارتباط با ادمین @Ya_saheb_azaman_adrekni @Spahbood_solaymani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه داریم، چند جمله ی سخت:😁😁😁 کی میتونه این جملات رو تند و پشت سرهم بگه؟ ⭕️تاجر تو چه تجارت می کنی؟😂😂😂 ⭕️کانال کولر تالار تونل😁😁😁 ⭕️لای رولت رنده ی لیمو رفته🤣🤣🤣 لحظه های زندگی تون شاد و پرنشاط 🤲☘ ༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊ ❤️پاتـــــوقِ‌عـاشِـقـــ♡ـــانـــِھツ @patogheasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 اهدای پیراهن تیم ملی فوتبال نوجوانان به رهبر انقلاب 🔹 حضور فوتبالیست‌های نوجوان در حسینیه امام خمینی قهرمان بشی ولی این مدلی باشی ༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊ ❤️پاتـــــوقِ‌عـاشِـقـــ♡ـــانـــِھツ @patogheasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🎒این کارتون ، داستان سفر دو خواهر👱‍♀👩 مسیحی از شهر مادرید به کشور عراق 🇮🇶را به تصویر میکشه و یادآور خاطرات اربعین حسینیه این دو دختر اسپانیایی در طی سفر 🚉با اتفاقات جالبی روبرو میشن. 😉 💫حالا بیایین🚶‍♀باهم ببینیم👀 گلوریا با خواهرش تواین قسمت چکار میکنن فردا ادامه ماجرا.... ༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊ ❤️پاتـــــوقِ‌عـاشِـقـــ♡ـــانـــِھツ @patogheasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿به نام خدا🌿 💥داستان اردوی جنوب بعد از امتحانات قرار بود ما را برای اردو به جنوب کشور ببرند. من خیلی دوست داشتم‌همراه دوستانم در اردو شرکت کنم اما بابا خيلى راضى نبود. مامان و خواهرم مهديه با پدر صحبت كردند و بالاخره بابا راضى شد. نمى دانم  اگرمن آبجى مهديه و مامان را نداشتم چه كار مى كردم! خانم معلم خودمان، با خانم جليلى يكى از اعضاى انجمن و آقاى محسنى معاون مدرسه و آقاى رضايى مربى پرورشى هم با ما آمدند. يك راننده ی خيلى باحال داشتيم به اسم آقا رضا كه خيلى شوخ طبع بود و سر به سرمان مى گذاشت . او راه ها و ميانبرها را مثل كف دستش بلد بود. مى دانست كجاها براى زيلو انداختن و بازى كردن، مناسب است. آقا رضا، خودش جنوبى بود و بعضى از حروف را جورى مى گفت كه  وقتى بابا مى خواهد قرآن بخواند حروف را آن جور تلفظ مى كند؛ يك جورى كه با زبان ما، فرق دارد. خيلى خوب بود كه ما داشتيم مى رفتيم جنوب و راننده مان هم جنوبى بود و همه جا را بلد بود. 👇👇👇
خانم معلم، توى ماشين به ما گفت: آن دفترچه هايى كه گفتم همه توى كوله پشتى هایتان بگذاريد را آورديد؟! به غير از على، همه آورده بودند. خانم معلم گفت: اين دفترچه ها، دفتر گزارش شما هستند و شما به عنوان يك گزارش نويس توى اردوى جنوب، جاهايى كه مى رويد و چيزهايى كه مى بينيد را يادداشت مى كنيد و انتهاى سفر دفترچه ها جمع مى شود. گزارش كسى يا كسانى كه بهترين گزارش ها را نوشته باشند، در نشريه مدرسه، چاپ مى كنيم. من و امين همانجا با هم قرار گذاشتيم خوب ببينيم و خوب گزارش بنويسيم كه حتماً به چاپ برسد. خوزستان خيلى با شهر ما فرق داشت؛ انگار همه چيزش خاك بود، برعكس بعضى جاهايش كه اسمشان اصلاً به خاك نمى خورد! مثلاً يك جايى بود به اسم “طلاييه” كه من فكر مى كردم حتماً چيزهاى طلايى زيادى آنجا مى بينم ولى باز هم خاك بود. البته آقاى رضايى مى گفت اينجا جنس خاكش، طلايى است چون اینجا آدم هاى خوب زیادی ، از كشورمان دفاع كردند؛ آدم هاى شجاع همانجا بود كه فهميدم آدم هاى شجاع مى توانند جنس خاك ها را عوض و طلايى كنند. خانه مردم هم خيلی شبيه خاك بود. آنقدر مثل خانه های تهران برق نمى زد. انگار همه شان سعى مى كردند خانه شان را مثل هم بسازند. ادامه دارد.... ༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊ ❤️پاتـــــوقِ‌عـاشِـقـــ♡ـــانـــِھツ @patogheasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼ســـــــلام‌ 🌈صبح ماهتون بخیر 🌼آرزو می کنـم 🌈دقایق امـروز بـرایتان 🌼سـرشـار از عـشـق 🌈بـرکت و تندرستی باشـد 🌼و بـه هـر آنچه کـه 🌈آرزویًش را داریـد بـرسید ༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊ ❤️پاتـــــوقِ‌عـاشِـقـــ♡ـــانـــِھツ @patogheasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️شگفتانه پروفسور واقعی اونیه که اینو ساخته، نه پروفسور مانی هیست ༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊ ❤️پاتـــــوقِ‌عـاشِـقـــ♡ـــانـــِھツ @patogheasheghaneh