#کتابــجدید
#آن_سوی_مرگ
جمال صادقی
به کوشش محمدحسین حاجی ده آبادی
کتابی روان با موضوع عالم مرگ...
سه مصاحبه با کسانی که تجربه مرگ دارند ولی مجدد روحشان به بدنشان برگشته و مشاهداتشان را گفته اند...
خیلی جذاب و موثر هست...
با این موضوع استقبال فوق العاده ای ازش شده در کمتر از یکسال به چاپ یازدهم رسیده
#کتاب_پرفروش
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn
حمایت از نوشت افزار تولید داخل
#ایران_نوشت
#نوشت_افزار_ایرانی
آدرس:خیابان طالقانی
رو ب رو شهرداری
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
تلفن: 53821690
#کتاب_جدید
#خنجر_سپید_شب
مسلم ناصری
خنجر سپید شب دوره 35 ساله زندگی پسری است که سر ناسازگاری با خلیفه سوم عثمانی که دایی اش است، دارد. در عین حال که پسر از خاندان بنی امیه و مخالفان امام علی علیه اسلام است و پدربزرگش توسط امام علی علیه اسلام کشته شده، اما دوستدار حضرت امیر علیه السلام می شود و سرانجام هم توسط دایی زاده اش کشته می شود.
شخصیت تاریخی این کتاب استناد تاریخی دارد و در گذشته وجود داشته و وقایعی هم برایش روی داده نیز اتفاق افتاده است.
کتاب «خنجر سپید شب» از نظر شخصیت و اتفاقی که برایش روی داده واقعی است، اما با نوع نگاه نویسنده شکل داستانی پیدا کرده است
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn
رمان سرآمد شیوه های بیان هنری
در بین شیوه های بیان هنری، آن چیزی که در مجموع، بیشتر جامع شرایط گوناگون هست، رمان است؛ حتی مثلا از سینما.
در عین حال فهم از فیلم، با فهم از رمان متفاوت است. فیلم محدودیتی دارد که نمی توان همه چیزها را بیان کند.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با گروه ادبیات جنگ بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی- (72/7/25)
📚پاتوق کتاب نی ریز 📚
معرفے کتاب
#رویای_نیمه_شب
وقتی یک اتفاق واقعی، دست مایه خلق یک رمان شود، آن را خواندنیتر خواهد کرد. «رویای نیمه شب» از این دست رمان هاست.
سلام نکاتی در مورد رمان بسیار زیبای رویای نیمه شب
مظفر سالاری در این رمان، از شب تار شیعیان حله سخن میگوید که با حاکمیت مرجان صغیر، رقم خورده بود؛ شب تاری که با عَلَم کردن اختلافات مذهبی مسلمانان جان گرفت و خفقانی کشنده و منجمد را ارزانی ساکنین شهر کرد؛ جاسوسهای حکومتی امان مردم را بریدهاند و ارتباط نزدیک بین سنی و شیعه، زیر ذرهبین کثیف حکومت است. سیاهچالهای حکومت پر شده است از شیعیان بیگناهی که با پرونده سازی و افترا سختترین شرایط را تجربه میکنند و گاه زیر شکنجههای وحشیانه دوام نمیآورند: اما اتفاقات پی در پی و رنگارنگی در راه است؛ گاه از تلخی چون زهر و گاه شیرین چون شهد.
در آن شرایط سخت سیاسی، هاشم و ریحانه با دو مذهب متفاوت عاشق هم میشوند؛ عشقی عفیفانه که انواع موانع ریز و درشت را در مقابل خود دارد. امیدی به وصال نیست و تب و تاب و آرزوی وصال، امان هر دو جوان را میبرد، آنها را گرفتار بستر بیماری میکند و درد هجران گویی بیدرمان است. ابوراجح، پدر ریحانه، مالک حمامی عمومی است که بهخاطر اخلاق نیک و دینداریاش، مردم شهر به او احترام میگذارند و از او به نیکی یاد میکنند. «نمیدانستم چرا چیزی به نام مذهب باید بین ما فاصله بیندازد. اگر چنین فاصلهای نبود چقدر احساس خوشبختی میکردم و حرف زدن درباره ریحانه و آینده راحت بود
با توجه به این که درونمایهای از عشق بر داستان حاکم است، قلم عفیف نویسنده قابل احترام و ارزشمند است. صحنههای دیدار ریحانه و هاشم و اوقاتی که این دو جوان با سوز عشق سر میکنند، با رعایت ملاحظات اخلاقی توصیف شده است؛ چنین ویژگی مهمی، در کنار تمام ویژگیهای خوب دیگر داستان، «رویای نیمه شب» را به مورد معرفی بسیار مناسبی برای گروه مخاطب تبدیل میکند.
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn
📚پاتوق کتاب نی ریز 📚
📚معرفی کتاب📚
«#دوستت_دارم_دمشق»
تلاشی است از نویسندگان جوان برای ایجاد ارتباطی عمیق بین جنگ و باورهای دینی با ادبیات.
این کتاب شامل ۱۰ داستان از ۱۰ نویسنده جوان و توانا است که به بحران سوریه و پدیده داعش پرداختهاند. داستانهای این مجموعه از نظر سبک، فرم و زاویه دید گوناگون و متنوعند.
داستانها سعی دارند در بستر عاطفی اتفاقات حماسی را روایت کنند و گوشهای از این بحران را نمایش داده و حس همدلی را بپرورانند. زنان محوریت اکثر این داستانها هستند. دمشق و دفاع از حرم، جنگ داخلی سوریه، اسارت زنان و کودکان به دست داعش، مدافعان حرم، مستشاران ایرانی، لشکر فاطمیون و حملة تروریستی داعش به مجلس درون مایة اصلی داستانهای این مجموعه است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
صدای زنگ پیامک ابوذر بلند شد. موبایل را از جیب شلوار جینش بیرون کشید. باز هم همان پیامهای همیشگی از شمار های ناشناس: ای شیردلان و شیرصفتان و ای برادران از راه رو حهای صادق پیروی کنید چرا که راهی دیگر برای رستگاری امت مظلوم وجود ندارد!...
بلافاصله پیامک دوم رسید: خلافت از شما میخواهد که به صف مبارزه کنندگان درآیید و برای بقای دولت اسلامی بپاخیزید... بشتابید به سوی بهشتی که پهنایش از زمین تا آسمان است!...
میخواست در جواب پیامک بنویسد: بهشت؟ بهشت خود دمشق بود! دمشق قبل از درگیری... دمشق قبل از ورودداعش. بهشت خنده کودکان دمشق بود!...
اما نتوانست. با مشت به در مغازه کوبید. بیرون مغازه رفت و عربده کشید. تفنگش را به سمت آسمان گرفت و بی وقفه شلیک کرد. پوکههای تیر روی زمین میریخت.
گنجش کها از روی زمین پر کشیدند. بچهها همه دست از کار کشیدند و خیره نگاهش کردند. عموعمران بیرون آمد. نگاهش کرد. حرفی نداشت که بزند. بوی نان سوخته هم هجا را گرفت. احمد و عماد چند بسته نان را برداشتند و دویدند.
هنوز چند قدمی برنداشته بودند که صدای قِل خوردن یک بشک ه در کوچه پیچید. ابوذر بلند شد. تفنگش را مسلح کرد. پس رهای دیگر نا نها را توی دست گرفتند و بلند شدند. نگاه همه به ته کوچه بود.
کتاب دوستت دارم دمشق، مجموعه داستان کوتاه است که در قطع رقعی و به کوشش جمعی از نویسندگان جوان با محوریت جنگ سوریه و مدافعان حرم است که توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn
📚معرفے کتاب📚
داستان #احضاریه شخصیت پردازی خوب و باورپذیر از حضرت زینب(س) است. از کودکی تا بزرگسالی سیر منطقی رشد یک شخصیت بزرگ و عمیق طی میشود.
قدم گذاردن در مسیر نگارش داستان دینی تصمیم سادهای نیست. چه هدف روایت تاریخ باشد و چه پرداختن به مفاهیم و محتوای اعتقادی و مذهبی. داستاننویسانی هم که سرشان درد نمیکند، خود را از ورود به این معرکه کنار میکشند تا از گزند انتقادات احتمالی دور بمانند. بر همین اساس است که انتشار آثار داستانی که با سوژه دین و مذهب معرفی میشوند، با حساسیت بیشتری رصد میشوند و اگرچه مخاطب خاصی دارند، اما همان مخاطب خاص با نگاهی تیزبینانه به اثر مینگرد.
داستان «احضاریه» یکی از همان دست داستانهای دینی است که روی لبه تیغ راه رفته و البته پیوست رسانهای نسبتاً خوبی هم داشته است. این داستان مانند بسیاری از آثار داستانی مذهبی دیگر زیر ذرهبین رفته و البته لازم است مورد بررسی و نقد قرار گیرد.
«علی موذنی» نویسنده نام آشنایی در ادبیات داستانی ماست. داستانهای او همواره با اقبال مخاطبان روبرو بوده و نثر و نوع روایتش مخاطب خاص خود را دارد. این اولین بار نیست که موذنی داستان مذهبی مینویسد.
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn