امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «لَا خَیرَ فِی عِبَادَةٍ لَیسَ فِیهَا تَفَقُّهٌ وَ لَا خَیرَ فِی عِلْمٍ لَیسَ فِیهِ تَفَكُّرٌ وَ لَا خَیرَ فِی قِرَاءَةٍ لَیسَ فِیهَا تَدَبُّرٌ» (بحار الأنوار، ج۷۵ ص۴۱).
«هیچ خیـری در عبـادت بدون فهـم، علم بدون اندیشه و قرآن خواندن بدون تدبّر نیست» طبق گفتۀ امیرالمؤمنین(ع) هیچ خیری در عبادت بدون شناخت نیست؛ خواه این عبادت «نماز» باشد، یا «زیارت» باشد یا «خدمت به بندگان خداوند».
امام رضا(ع): «الْإِمَامُ الْأَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْأَخُ الشَّقِیقُ وَ الْأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیرِ؛ امام همدم و رفیق، و پدر دلسوز و برادر تنی و مادر دلسوز نسبت به بچۀ کوچک است.» (اصول کافی، ج۱ ص۲۰۰).
«قَالَ الصَّادِقُ (ع) يَدْخُلُ رَجُلَانِ الْمَسْجِدَ أَحَدُهُمَا عَابِدٌ وَ الْآخَرُ فَاسِقٌ فَيَخْرُجَانِ مِنَ الْمَسْجِدِ وَ الْفَاسِقُ صِدِّيقٌ وَ الْعَابِدُ فَاسِقٌ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يَدْخُلُ الْعَابِدُ الْمَسْجِدَ وَ هُوَ مُدِلٌّ بِعِبَادَتِهِ وَ فِكْرَتُهُ فِي ذَلِكَ وَ يَكُونُ فِكْرَةُ الْفَاسِقِ فِي التَّنَدُّمِ عَلَى فِسْقِهِ فَيَسْتَغْفِرُ لِلَّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ.» (علل الشرائع، ج۲ ص۳۵۴).
«أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَخْلُقُ مِنْ عَرَقِ زُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ(ع) مِنْ كُلِّ عَرَقَةٍ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَكٍ یُسَبِّحُونَ اللَّهَ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ وَ لِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ(ع) إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَة» (بحار الأنوار، ج۹۸ ص۳۵۷). «خداوند از هر قطره عـرق زائـر حسین(ع) هفتـاد هزار فرشته میآفریند که پروردگار را تسبیح و تهلیل میکنند و برای زائران او تا روز قیامت طلب استغفار مینمایند».
امام صادق (ع): «فَإِذَا وَقَعَتِ اَلشَّمْسُ عَلَیهِ أَكَلَتْ ذُنُوبَهُ كَمَا تَأْكُلُ اَلنَّارُ اَلْحَطَبَ، وَ مَا تُبْقِی اَلشَّمْسُ عَلَیهِ مِنْ ذُنُوبِهِ شَیئاً، فَینْصَرِفُ وَ مَا عَلَیهِ مِنْ ذَنْبٍ، وَ قَدْ رُفِعَ لَهُ مِنَ اَلدَّرَجَاتِ مَا لاَ ینَالُهُ اَلْمُتَشَحِّطُ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ» «زائر حسین(ع) وقتی به قصد زیارت از خانهاش خارج شد، سایهاش بر چیزی نمیافتد مگر آن که، آن چیز برایش دعا میکند و هنگامی که آفتاب بر او تابید گناهانش را میخورد، همان طور که آتش، هیزم را میخورد و آفتاب هیچ گناهی را بر او باقی نمیگذارد؛ پس از زیارت بر میگردد در حالی که هیچ گناهی بر او نیست و حق تعالی درجهاش را آن قدر بالا میبرد که شهیدِ در راه خدا به آن مقام و منزلت دسترسی نداشته باشد . (کامل الزیارات، ص۲۹۷).
امام صادق (ع) در ضمن دعا برای زائران امام حسین (ع): «فَارْحَمْ تِلْكَ الْوُجُوهَ الَّتِی غَیرَتْهَا الشَّمْسُ» (کامل الزیارات، ص۱۱۷).
«أَ مَا تُحِبُّ أَنْ یَرَی اللَّهُ شَخْصَكَ وَ سَوَادَكَ فِیمَنْ یَدْعُو لَهُ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْأَئِمَّةُ (ع)». (کامل الزیارات، ص۱۱۶). امام صادق (ع) فرمود: «آیا دوست نداری که خداوند تو را در سیاهی لشکری ببیند که پیامبر و علی و فاطمه و امامان (ع) برایشان دعا میکنند».
امام صادق (ع): «الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ» (بحار الأنوار، ج۶۴ ص۷۱).
«عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: كَانَ بِمَكَّةَ رَجُلٌ مَوْلًى لِبَنِي أُمَيَّةَ يُقَالُ لَهُ ابْنُ أَبِي عَوَانَةَ لَهُ عِنَادَةٌ وَ كَانَ إِذَا دَخَلَ إِلَى مَكَّةَ- أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَوْ أَحَدٌ مِنْ أَشْيَاخِ آلِ مُحَمَّدٍ ع يَعْبَثُ بِهِ وَ إِنَّهُ أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ هُوَ فِي الطَّوَافِ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِي اسْتِلَامِ الْحَجَرِ فَقَالَ اسْتَلَمَهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَقَالَ لَهُ مَا أَرَاكَ اسْتَلَمْتَهُ قَالَ أَكْرَهُ أَنْ أُوذِيَ ضَعِيفاً أَوْ أَتَأَذَّى قَالَ فَقَالَ قَدْ زَعَمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) اسْتَلَمَهُ قَالَ نَعَمْ وَ لَكِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا رَأَوْهُ عَرَفُوا لَهُ حَقَّهُ وَ أَنَا فَلَا يَعْرِفُونَ لِي حَقِّي.» اصول کافی، ج۴ ص۴۰۹.
داستان اول:
اسماعیل خَثْعَمی میگوید: «وقتی به امام صادق(ع) عرض کردم: یابن رسول الله در سفر مکه همراهانم مرا نزد اثاثیه گذاشتند و خود مشغول طواف شدند، فرمود: أَنْتَ أَعْظَمُهُمْ أَجْراً؛ اجر و پاداش تو از آنها بیشتر است» (اصول کافی، ج۴ ص۵۴۵)
داستان دوم:
شخص دیگری به نام مُرازمبنحکیم میگوید: «با فردی به نام محمدبنمُصادِف به قصد زیارت، عازم مدینه شدیم. وقتی به مدینه رسیدیم بیمار شدم و محمد پیوسته مرا تنها میگذاشت و به مسجد النبی(ص) میرفت. در بازگشت شکایت او را به پدرش مُصادِف بردم و او خبر شکایت مرا به امام صادق(ع) بُرد؛ حضرت برای محمدبنمصادف که همسفر من بود، پیغام فرستاد که: قُعُودُكَ عِنْدَهُ أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِكَ فِی الْمَسْجِدِ؛ نشستن تو در کنار او، از نمازخواندنت در مسجد بالاتر و برتر بود» (اصول کافی، ج۴ ص۵۴۵)
و این مطلب عجیبی نیست چرا که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «محبوبترین انسانها نزد خداوند کسی است که فایدهاش برای مردم بیشتر باشد.» «سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مَنْ أَحَبُّ النَّاسِ إِلَی اللَّهِ قَالَ أَنْفَعُ النَّاسِ لِلنَّاسِ» اصول کافی، ج۲ ص۱۶۴.
نگاهی به دعاهای ماه رمضان بیندازیم:
▪️ «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ»؛ خدایا همۀ اهل قبور را شاد کن!
▪️ «اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ»؛ خدایا هر فقیری را بینیاز کن!
▪️ «اللَّهُمَّ أَشْبِعْ کُلَّ جَائِعٍ»؛ خدایا هر گرسنهای را سیر کن!
▪️ «اللَّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیَانٍ»؛ خدایا هر برهنهای را بپوشان!
▪️ «اللَّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدِینٍ»؛ خدایا قرض هر بدهکاری را ادا کن!
▪️ «اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ»؛ خدایا غم هر غمزدهای را برطرف کن!
▪️ «اللَّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَرِیبٍ»؛ خدایا هر غریبی را به وطن بازگردان!
▪️ «اللَّهُمَّ فُکَّ کُلَّ أَسِیرٍ»؛ خدایا هر اسیری را آزاد فرما!
▪️ «اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ»؛ خدایا هر بیماری را شفا بده!
در هیچ یک از فرازهای این دعا نمیبینید که ما برای یک شخص یا گروه یا نژادی از انسانها دعا کرده باشیم؛ ما برای همۀ انسانها دعا کردیم؛ چون اسلام به ما یاد داده که به فکر همۀ انسانها باشیم؛ دلسوز همۀ انسانها باشیم و اگر خیری برای خود میخواهیم، همۀ انسانها را در آن شریک بدانیم.
اشاره به این آیۀ قرآن:
«وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَ تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» بقره آیه ۳۰: هنگامی که خداوند به ملائکه گفت که قرار است انسان را بیافرید آنها به خداوند گفتند چرا میخواهی این کار را بکنی در حالی که ما تو را تسبیح و تقدیس میکنیم.