🔻من یک وقتهایی نوشتنم نمیآید، چه کار کنم؟
زندگی شما به عنوان داستاننویس به دو بخش تقسیم میشود؛ بخشی که در آن مینویسید، و بخشی که در آن نمینویسید. در هر کار تولیدی، اعم از تولید داستان یا تولید ماکارونی، دو مرحله وجود دارد: پیشتولید و تولید.
در مرحلۀ پیشتولید شما خود را برای تولید آماده میکنید. من اگر بخواهم درختی را قطع کنم، بخش اعظمی از وقتم به تیز کردن تبر خواهد گذشت. وقتی دارم تبر را تیز میکنم، اگر بپرسم «من الان درخت قطع نمیکنم، چیکار کنم؟» چطوری به نظر میرسد؟!
من یک هیزمشکنم که وظیفهام قطع درخت و خرد کردنش به قطعات مساوی است، و یک زمان زیادی را صرف تیز کردن تبر میکنم. و اگر بپرسید چرا درخت قطع نمیکنم، پاسخ ساده است! چون تبر تیز میکنم!
چرا من داستان نمینویسم؟ چون الان در پیشتولید داستانی هستم که یک هفته بعد، یک ماه بعد، یک سال بعد، ده سال بعد قرار است بنویسم. دارم قصههای اطرافم را در ذهنم جمع میکنم، دارم با دید دراماتیک به آدمها و ماجراهایشان نگاه میکنم تا درنهایت بنویسمشان ...
🔺برشی از کارگاه «جستار شخصی» استاد رامبد خانلری
مدرسه اسلامی هنر
@pavaragi
📝📝📝چرا بیعدالتی عظیمترین شر بشری است؟
🔻🔻🔻یادداشتی از کالین مکگین با ترجمه جواد حیدری
📌نوشتار پیش رو چه میگوید؟
🖊در این جستار کوتاه کالین مکگین سه دلیل اقامه میکند که چرا بیعدالتی عظیمترین شر بشری است.
🖊دلیل اول. بیعدالتی باعث میشود در انسانها بدترین واکنشهای روانی برانگیخته شود؛ واکنشهایی مثل خشم نسبت به مقصر، عصبانیت اخلاقی، تنفر، احساس بیهودگی، میل به انتقام، یأس، سرخوردگی، و دلمردگی.
🖊دلیل دوم. تقریباً غیرممکن است با فردی که در حق شما ظلم کرده است رفتار عادلانه داشته باشید. مثلاً اگر کسی اموالی را از شما به سرقت برده باشد، شما تمایلی ندارید که اموال او را به سرقت ببرید. اما شما احساس میکنید که بیعدالتی در عوض بیعدالتی قابل توجیه است.
🖊دلیل سوم. تمایل به عمومیت بخشیدن به بیعدالتی است. اگر شخصی قربانی بیعدالتی شده باشد، بهویژه اگر بیعدالتی تکراری و سیستماتیک و بدون احساس پشیمانی باشد، در اینصورت شخص قربانی بیعدالتی مستعد آن است که عدالت را بهعنوان یک قاعدهی کلی رفتار کنار بگذارد و با خودش بگوید که با من ناعادلانه رفتار شده است، پس چرا باید با دیگران عادلانه رفتار کنم؟ و این به چرخهی بیعدالتی دامن میزند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6052
#کالین_مکگین #جواد_حیدری #عدالت
🔸نشانی «پاورقی»:
@pavaragi
مجلات علمی حوزه 8 22 اسفند 1402 نهایی.pdf
10.63M
ویژهنامه هشتمین جشنواره نشریات واحدهای آموزشی
@pavaragi
آلن دوباتن در کتاب شغل مورد علاقه مینویسد
توماس گری شاعر انگلیسی( ۱۷۱۶_۱۷۷۱) در گذار به قبرستان روستایی کوچک و در حالی که به سنگقبرهای کارگران مزرعه چشم دوخته بود، غمگنانه به استعدادهایی میاندیشید که فرصت بروز نیافتند. از خود میپرسید: اینان که بودهاند و اگر اوضاع جهان بهتر میبود میتوانستند چه شوند:
شاید در این گوشهی خاموش
آرمیده است
دلی، که روزی آبستن بارقهای الوهی بوده است؛
دستانی، که برای به اهتزاز درآوردن پرچم امپراتوری، خلق شده بود،
یا برانگیخته شده بود تا بربط خوش الحان را بهوجد آورد
چه بسیار گلها
که شکفتند تا نادیده از شرم سرخ روی گردند،
و لطافت خویش را در طوفان بیابان به باد بسپارند.
مرثیه ای سروده در صحن کلیسای روستاکنار
@pavaragi
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.🌀
🔺اسم هتنا رو شنیدی؟😉
این روزا بازار سرود و نماهنگ
های انقلابی خیلیی گرمه ولی
یه گروه جهادی رسانه ای چند
وقتیه که خیلی سر و صدا کردن..🔥🌪
ســرود هاشون خیلی پرمحتوا و غرورآفرین
و حـــماسیه و با هـــــر سرودشون انگار
یه بیانیهٔ سیاسی مذهبی میدن بیرون😎👇
https://eitaa.com/Hatnaa
اینا واقعا فقط سرود نمیخونن❗️همین الان عضو شو و خودت قضاوت کن☝️☝️
.⭕️
فریاد زد چكاوک:
-نوروز میرسد
تاک ِ برهنه گفت:
گر جان به مژده تو فشانم روا بُوَد
اما هنوز،
سرمای بهمنی، نشكستهست
وین برف دیرپای
انگار تا ابد
بر فرقِ كاج پیرِ خانه، نشستهست.
آن كاروان شادی و گل از كدام راه
در این هوای سرد توان سوز میرسد؟
بید كهن به رقص درآمد كه:
غم مدار
تا من به یاد دارم،
نوروز ِ دلفروز
نوروز جاودانی
نوروز مردمی
در وقت خود شكفته و پیروز می رسد!
هر جای این جهان كه ز ایران نشانهایست
در پیشواز نوروز
از شور و شادمانی
از پرچم و چراغ
از سبزه و بنفشه، گل آذین و تابناک
جان پاک، خانه پاک
دل پاک، عشق پاک
چشمی به راه باشد مشتاق و بیقرار
كاین پنج روز زندگیآموز میرسد.
دیروز را به خاطره بسپار و بازگرد
وآن را عزیزدار،
كه امروز میرسد.
#فریدون_مشیری
@pavaragi
معیار خود ارزشمندی: ایده لوح سفید جان لاک درتقابل با عشق جنس مخالف!
جیمز میل، فیلسوف اسکاتلندی، ایده جان لاک را مبنی برآن که ذهن کودک درهنگام تولد مانند لوح سفید وصفحه ای نانوشته است که پس از تولد تجارب آن را می سازند، تایید کرد. به منظور آزمایش این ایده وی یکی از سختترین و جدیترین روشهای آموزش خصوصی را درقبال پسر خود،جان استوارت- که او نیز فیلسوف برجستهای است- اعمال کرد. جان کوچک هر روز به مدت ۵ ساعت زبان یونانی، لاتین، جبر، هندسه، منطق، تاریخ و اقتصاد را میآموخت. بدین ترتیب جان استوارت در۳ سالگی، عقاید افلاطون را به زبان اصلی یونانی میخواند. در۱۱ سالگی نخستین مقاله پژوهشی خود را نوشت. در۱۲ سالگی درحد استاندارد برنامههای دانشگاه مهارت کسب کرد. او در۱۸ سالگی خود را ماشینی منطقی توصیف کرد و در۲۱ سالگی دچار افسردگی بسیار شدید شد. او درباره بیماری روانیاش نوشت: " در وضعی کسالت آور و عصبی بودم...شالوده زندگیام به تمامی فرو ریخت... دیگر چیزی نداشتم که به خاطر آن زندگی کنم." درهمین زمان، وی گرفتار عشق زنی باهوش، زیبا و فرهیخته با نام هریت تیلور شد که تاثیری ژرف در وی و آثارش برجای گذاشت. به مدد عشق هریت، که از بهترین منتقدین و مشوقین جان استوارت بود، وی توانست بر بیماری سخت خویش غلبه نماید و به احساس خود ارزشمندی دست یابد...
*********
نظريه لوح پاک يا لوح نانوشته جان لاک انگليسي، معروف است. رفتار گرايان نيز چنين معتقدند. واتسون در اين زمينه ميگويد: اگر کودکي را به من بدهيد، ميتوانم از او کشيش يا جنايتکار بسازم (تربيت و شخصيت انساني؛ تأليف مجتبي هاشمي، ج 1، ص 3)
@pavaragi
بسم الله الرحمن الرحیم
درباره شبهای قدر(۱)
قَدْر کلمهای عربی به معنای اندازه، تقدیر و سرنوشت است.
دربارهٔ اینکه چرا این شب را «شب قدر» نامیدهاند، چند احتمال ذکر شده است:
از نظر عدهای همچون علامه طباطبایی، چون مقدرات انسانها و اندازه و تقدیر رویدادهای یک سال، در این شب تعیین میشود، آن را شب قدر مینامند.
امام خمینی درباره دلیل نامگذاری شب قدر سه احتمال را مطرح کرده است؛
نخست اینکه چون صاحب شرف و منزلت است و قرآنِ صاحبِ قدر توسط ملکِ صاحبِ قدر بر رسولِ صاحبِ قدر و برای امت صاحبِ قدر نازل شد، آن را لیلة القدر گویند.
دوم، چون در این شب تقدیر امور و ارزاق مردم انجام میگیرد، شب قدر نامیده شده است و
سوم، به دلیل حضور تعداد زیاد ملائکه، زمین تنگ شود؛ به همین دلیل آن را قدر گویند.
امام خمینی وجه دوم را ارجح دانسته و گفته است شاید «لیلة القدر» برای آن صاحب «قدر» شده است که شب وصال نبیّ خاتم و شب وصول عاشق حقیقی به محبوب خود است.
دربیان امام خمینی احتمال اول به یک نکته مهمی اشاره دارد، اینکه قران شریف توسط ملک شریف بر پیامبر شریف برای امت شریف نازل شده است. برای من سؤالی طرح میشود: آیا میتوانیم معنای امت را توسعه بدهیم و بگوییم بر انسان صاحب قدر نازل شده است؟ به عبارتی انسان بما هو انسان صاحب قدر و منزلت باشد؟ این عبارت وقتی بهتر فهم میشود که گفته میشود: انسان اشرف مخلوقات است.
در شعر باباطاهر است که: بود قدر تو افزون از ملائک، تو قدر خود نمی دانی چه حاصل؟
آیا قدر هر انسانی از ملک والاتر است؟ بگمانم مهمترین شرط شریف بودن، قرار داشتن در مسیر عبودیت است.
در آیه شریفه ی:"و لقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیرا ممن خلقناه تفضیلا" 70 /اسراء
به برتری انسان بر بسیاری از مخلوقات تاکید شده است نه همه ی آنها
سالهای نخستین طلبگی این عبارت از مرحوم محمد تقی جعفری را مطالعه می کردم که هیچ دلیلی برای اشرف مخلوقات بودن انسان نداریم. شریف بودن انسان که البته در آیه شریفه ونفخت فیه من روحی؛ آن زمان که خداوند از روح خویش می دمد ) جای خود محفوظ است. چون اضافه شدن حرف یاء به روح از باب منزلت و شرافت روح نسبت به جسم است که خداوند آن را به خود نسبت میدهد، اما این به معنی شریف بودن همه انسانها بر همه موجودات از جمله فرشتگان نیست.
هرگز نمی توان پذیرفت انسان غرق در شهوات، بر فرشته مرسل شرافت داشته باشد. انسان زمانی شریف میشود که محرم سرالله شود. خوب پس شب قدر را چه کنیم؟ شب قدر برای منزلت یافتن انسان خلق شده است. اگر انسان آفریده شده است و با گوهر اختیار امکان شرافت پیدا می کند، پس شب قدر فرصتی برای شریف شدن است. اگر به بعضی ها می گوییم بی شرف، یعنی بی مقدار، یعنی پست. این پستی و بی مقداری به خاطر چه چیز بدست می آید؟ به خاطر بی اخلاقی. بی اخلاقی چیست؟ همه آن چیزهایی که شریعت آن را ناپسند شمرده است. دروغ، تهمت، غیبت، نمامی، دوبهم زنی، بدخلقی و...اینها بیاخلاقی است. بی اخلاقی یعنی اینکه قدرت کنترل بر خویش را نداشته باشی، یعنی زبانت مهار نشده باشد، یعنی در نشر خبر و تحلیل در فضای مجازی تقوا نداشته باشی.
در فقه با یک عنوانی به نام تجری مواجه هستیم. تجری یعنی جرأت بر خدا کردن. یعنی پررویی و وقاحت. تجری در مواقعی است که شخصی با تصور اینکه فلان کار گناه است آن را انجام می دهد، اما در واقع آن کار گناه نیست. مثل اینکه فکر می کند امروز آخر روز ماه مبارک رمضان است و در ملاء عام روزه خواری می کند، اما بعد روشن می شود که روز عید فطر بود.
یا لیوانی را به هوای اینکه شراب است سر می کشد، درحالی که آب میوه بود. در این دو مثال شخص با کارش در مقابل خدا بی اخلاقی کرده، وقیحانه عمل کرده.
اما اگر کسی بداند که روزه خواری حرام است و در عین حال حرمت روزه دارها و رمضان را نگه ندارد، می گویند این انسان بیمقدار است، پست است.
یکی از ابزار پر قدر شدن رمضان و شب قدر است . یعنی شب قدر هم برای افراد باقدر و منزلت است و هم برای شریف و پرقدر شدن. بنابراین اگر خداوند روح را بر ما ارزانی داشت به دلیل شرافتش و اگر جنبه روحانی ما ترجمان معنویت ما می تواند باشد و اگر معنویت مان می تواند در شب تاریک و ظلمانی نجاتمان دهد، این معنویت از طریق شب قدر که مقدرات امور یک سال در آن شب نگاشته می شود، بدست میآید.
✍ محمد صدرا مازنی
@pavaragi
ادامه👇
درباره شب قدر (۲)
در روایتی از امام علی(ع) است که: قیمه کل امرء ما یحسنه، یعنی قدر و اندازه هرکس به مقدار چیزی است که دوستش دارد. یکی ممکنه تمام توانش را صرف کند برای اینکه مرز و سامان زمین کشاورزی اش را با دزدی از زمین همسایه بزرگتر کند، این می شود همه چیزش، بها و ارزش چنین شخصی همینه.
دیگری ممکن است هم و غمّش اموالی باشد که جمع کرده است. قدرش به اندازه اموالش است. اما یکی ممکن است به آن عظمت معنوی اش که انسان را از فرشته سرشته می کند بیاندیشد، این شخص قیمتش می شود قیمت فرشته، با شب قدر، انسان قیمتی می شود. وقتی قیمتی شد خریدار پیدا می کند. والا در بازار روزهای بی مقدار دنیوی قیمتش حقیر است و بی مقدار. مثل اینکه یک قطعه طلای بدلی بی مقدار را در یک طلا فروشی با عظمت قرار داده باشند. اصلا دیده نمی شود.
از شب قدر به نامهای «لیلةالعظمه» و «لیلةالشرف» نیز یاد شده است. یعنی شبی بزرگ و شبی شریف.
تلاقی شب قدر با شب ضربت خوردن امام علی (ع) شاید توجه و تلنگری است بر این نکته که چگونه یکی از پرقدرترین و عظیم ترین و شریف ترین انسانها می تواند به دست بی مقدارترینشان به شهادت رسد! این موضوع هشداری است برای انسانی که خود را پر مقدار میداند اما گوهر انسانی خویش را پایمال هوای نفس می کند.
نکته دیگر مخفی بودن شب قدر است. شب قدر مخفی است، شایداین نیز موهبت و فرصتی برای ابراز نیاز و درخواست حاجات باشد. شب قدر یکی از سه شب نوزدهم ، بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان است، اما ممکن است خداوند بهره هرسه شب را نصیب کند. یعنی اگر کسی سه شب احیا گرفت( هرچند شب قدر یک شب باشد)، ثواب سه شب قدر را نصیبش کند. روایتی درباره تعیین شب قدر آمده است: مقدّرات سال در شب نوزدهم تقدیر می شود؛ «قُسِمَ فِیهَا الْأَرْزَاقُ وَ كُتِبَ فِیهَا الاجَالُ وَ خَرَجَ فِیهَا صِكَاكُ الْحَاجِّ»( مستدرك الوسائل، ج ۷، ص ۴۷۰، باب تعیین لیلة القدر)؛ در شب نوزدهم ارزاق، درآمدها و روزی افراد و همچنین مدت حیات و زندگی آنان تا سال آینده تعیین میشود. علاوه بر آن در شب نوزدهم مشخص میشود كه چه كسانی در آن سال به حج می روند.
سپس در شب بیست و یكم آنچه در شب نوزدهم مقدر شده، بر آن ابرام و تأكید می شود. این به این معناست كه در شب بیست و یكم آنچه در شب نوزدهم تعیین و مقدر شده، قابل تغییر است، آنچه كه از شب نوزدهم تا شب بیست و یكم مقدر شده و تغییر یافته، در شب بیست و یكم ثبت شده و در شب و بیست و سوم قطعی، نهایی و امضاء می شود. براساس این روایت هر سه شب از شبهای قدر به شمار میآیند.
✍ محمد صدرا مازنی
@pavaragi
ادامه👇