اَكثِروا_الدُّعاءَ_بِتَعجِيل_الفَرَجِ.mp3
6.82M
"🎙"
دارد زمان آمدنت دیر میشود
دارد جوان سینه زنت پیر میشود
🥀⃟☂|#صـاحبنـا✨
『اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
<🕯>
شور و شوقم را ببین
یاور نمی خواهی عمو ؟
اکبری یک ذره کوچکتر
نمی خواهی عمو ؟
#محرم🏴
#علی_اصغر
#امام_حسین🖤
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋
رمان شب #بدون_تو_هرگز_24
#قسمت بیست و چهارم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: روزهای التهاب
🌹روزهای التهاب بود … ارتش از هم پاشیده بود … قرار بود امام برگرده … هنوز دولت جایگزین شاه، سر کار بود …
🦋خواهرم با اجبار و زور شوهرش از ایران رفتن … اون یه افسر شاه دوست بود … و مملکت بدون شاه برای اون معنایی نداشت … حتی نتونستم برای آخرین بار خواهرم رو ببینم …علی با اون حالش … بیشتر اوقات توی خیابون بود …
🌸تازه اون موقع بود که فهمیدم کار با سلاح رو عالی بلده … توی مسجد به جوان ها، کار با سلاح و گشت زنی رو یاد می داد… پیش یه چریک لبنانی … توی کوه های اطراف تهران آموزش دیده بود …اسلحه می گرفت دستش و ساعت ها با اون وضعش توی خیابون ها گشت می زد … هر چند وقت یه بار … خبر درگیری عوامل شاه و گارد با مردم پخش می شد …
🌻اون روزها امنیت شهر، دست مردم عادی مثل علی بود …و امام آمد … ما هم مثل بقیه ریختیم توی خیابون … مسیر آمدن امام و شهر رو تمییز می کردیم …
🍁 اون روزها اصلا علی رو ندیدم … رفته بود برای حفظ امنیت مسیر حرکت امام … همه چیزش امام بود … نفسش بود و امام بود … نفس مون بود و امام بود …
📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀
📲➜• 🇮🇷🤝🇵🇸 @payamavarannoor
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋
رمان شب #بدون_تو_هرگز_25
#قسمت بیست و پنجم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: بدون تو هرگز
🌟با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد … برمی گشت خونه اما چه برگشتنی … گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد …
🌷 می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود … نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون …هر چند زمان اندکی توی خونه بود …
🌼 ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو برد … عاشقش شده بودن … مخصوصا زینب … هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی … قوی تر از محبتش نسبت به من بود …
🌿توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود … آتش درگیری و جنگ شروع شد …
🦋کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود … ثروتش به تاراج رفته بود … ارتشش از هم پاشیده شده بود … حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید … و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه …
🍁و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم …سریع رفتم دنبال کارهای درسیم … تنها شانسم این بود که درسم قبل از انقلاب فرهنگی و تعطیل شدن دانشگاه ها تموم شد …
🌱بلافاصله پیگیر کارهای طرحم شدم … اون روزها کمبود نیروی پزشکی و پرستاری غوغا می کرد …
📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀
📲➜• 🇮🇷🤝🇵🇸 @payamavarannoor
17.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگه خود امام حسین نمیدونست که اگه بره شهید میشه؟
پس چرا رفت؟
اینجوری که خود کشی محسوب میشه، حتی خانوادشون هم شهید شدن😰
2⃣ قسمت دوم ویژه برنامه محرم
این یه شبهه است که پاسخش هم ساده است و زیبا
اما اگه حل نشه برای کسایی که براشون سواله چی⁉️
بفرست برای دوستات و نوجوون های دور و برت که بدونن ..
https://eitaa.com/payamavarannoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌈☀️
صرفا جهت #انگیزه
⚜مراقب خودت باش دوستِ من🌱
ازتو فقط یه دونه تو دنیا هست
نه قبلش کسی اومده ،نه بعدش کسی
مثل تو میاددردانه خدا مراقب خودت باش 😍
📲➜• 🇮🇷🤝🇵🇸 @payamavarannoor
آتش ازسر چوب کبریت
شروع می شود و برجانش می افتد!
افكارت، ميتوانند
زندگيت را بسوزانند و يا تبديل به گلستان كنند..
پس مراقب،
فکری که در سر داری باش..
📲➜• 🇮🇷🤝🇵🇸 @payamavarannoor