eitaa logo
پیام آزادگان خراسان رضوی
661 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
125 ویدیو
4 فایل
کانال اطلاع رسانی موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی . ارسال پیام به مدیر کانال با شماره 09380702176
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ این فصل را با من بخوان.....!! 🔹مدال ارزشمند آزادگی امروز ما ، حاصل اسارت دیروز ماست، این مدال فقط متعلق به آزادگان نیست و سرمایه های ارزشمند این آب و خاک است که باید برای آیندگان به یادگار بماند و راز ماندگاریش انتقال آن به نسلهای آینده و ثبت در تاریخ پر افتخار این سرزمین می باشد. 🔸پس بیاییم با هم... 🔹«گذشته پر افتخار» خود را به «آینده ها» ببریم... 👌روایت شصت و ششمین قسمت خاطرات اسارت آقای حسینعلی قادری.. ...👇👇
♦️قاشق بهانه‌ای برای شکنجه اواخر خرداد سال ۶۶ بود و داشتن قاشق بهانه‌ای شد تا موجبات آزار و شکنجه بچه‌ها فراهم شود. 🔹قاشقها از جنس روی بود و به دلیل عدم پرداخت و گرفتن پلیسه های اطراف دسته یا دُم آن زائده های تیزی داشت که در بدو تحویل اکثر بچه‌ها با ساییدن به کف و دیوار سیمانی به اصطلاح آن را پرداخت کرده بودند تا هم شکیل‌تر شود و هم تیزی آن بر طرف شود. بعضاً هم برای نشانه گذاری . 🔸از قضا یکی از خودفروخته های بُزدل و ترسو با اینکه از نیت بچه‌ها یقین داشت برای خوش خدمتی به بعثی‌ها گزارش می‌دهد که بچه‌ها قصد شورش دارند و با تیز کردن قاشقها می‌خواهند به شما حمله کنند. 🔹از طرفی حدودا همزمان با توزیع قاشق به هر نفر یک ماشین تیغ دستی به همراه یک پیاله و فرچه خمیر ریش تحویل دادند که بعضی از دوستان لبه‌های ضامن فلزی ماشین که روی تیغ جای می‌گیرد را جهت عملکرد بهتر شکسته و جدا می‌کردند. 🔸شروع بازررسی و شکنجه در آسایشگاهی که ما بودیم بعثی‌ها به سر کردگی عدنان وارد آسایشگاه شده و دستور داد همه ، قاشقها و ماشینهای تیغشان را در دست داشته باشند. 🔹عدنان از سمت راست شروع کرد یکی یکی قاشقها را محکم به صورت صاحبش می‌کشید ، اگر صورت فرد خراش برمی‌داشت به بیرون منتقل و منتظر شکنجه می‌ ماند . 🔸همه آنهاییکه صورتشان بریده شده بود به بیرون منتقل و اینقدر با چوب و کابل بر دستانشان زدند که دستهایشان دو برابر شده بود و به رنگ زغال . 🔹دست انسان به علت دارا بودن بیشترین مفاصل ، در صورت ضربه خوردن بیشترین درد را تجربه می کند و بهبودی آن نیز زمان زیادی می‌طلبد آنها بیرحمانه می زدند و دردها تازه بعدا شروع می شد ، و در پایان قاشقهای این افراد را شکستند. 🔸البته ضرب و شتم به علت تیز کردن قاشق و به اتهام حمله به بعثی‌ها موضوعی بود که خود بعثی‌ها نیز مطمئن بودند که چنین برنامه‌ای در کار نبوده زیرا اگر از این موضوع ترس داشتند طبیعتا باید برای همیشه قاشقها را جمع آوری می‌کردند. 🔹سوزاندن با اُتو به اتهام فرار چند روز بعد از جریان شکنجه‌ی عده‌ای به جرم تیز کردن قاشق ، شکنجه گران بعثی که از شکنجه بچه‌‌ها فارغ می‌شوند پروژه‌ی دیگری را کلید می‌زنند. 🔸تلاش آشپزها برای فرار تلاش آشپزها برای فرار یا کمک آنها به عده‌ای جهت فرار اتهام جدیدی است که بعثی‌ها به سرکردگی عدنان به بچه‌های آشپزخانه می‌زنند تا بساط شکنجه‌شان همچنان پهن باشد. 🔹وجود موانع متعدد اطراف اردوگاه ۱۱ تکریت از جمله چندین ردیف سیم خاردار در عرض ۱۷ متر و عبور برق فشار قوی از میان آن و همچنین تجربه بعثی‌ها در مواجهه با فرار اسرا در سایر اردوگاه‌ها آنها را بر آن داشته تا تمام تدابیر امنیتی لازم را در این اردوگاه اندیشیده و پیاده نمایند. 🔸در ساختمان آشپزخانه که در فضای مابین بند دو و سه واقع بود حدود ده الی ۱۱ نفر از بچه‌هایی که در آشپزی مهارت داشتند مشغول خدمت به اسرا بودند..‌..... 🔻ادامه دارد.... موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی https://eitaa.com/payamazadegankhorasan https://splus.ir/payamazadegankhorasan
🌺 تلفیق زیبای عکس ها و دلها ... اعلام نتایج پویش مردمی همراه با ستارگان غریب اسارت ...❣️❣️ ✍️امسال و در ایام عزای اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام ، شهدای غریب اسارت بیش از گذشته مهمان نگاه قدر شناس مردم بودند . 🔹شهدای غریب اسارت بعنوان یادگاران دوران حماسه و شهادت نگین مجالس ومراسمات و تصاویر ملکوتی آنها در فضای شهر و دیارمان بوی بهشت را به مشام جانمان منتقل کرد 🔸تا همیشه یادمان بماند که اگر آنها « شهید غریب اسارت» شدند ما نباید با غفلت از آنها « از ارزشهایمان عقب» بمانیم. 🔹همزمان با برگزاری یادواره شهدای غریب اسارت و با اقدام ارزشمند شهرداری در اکران تصاویر این عزیزان در سطح شهر مشهد مقدس از سوی : « موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی» 🔸پویشی مردمی برنامه ریزی و اطلاع رسانی شد که شهروندان عزیز مشهدی با حضور در جوار عکسهای شهدای غریب اسارت ضمن گرفتن عکس یادگاری دلنوشته کوتاه خود را ضمیمه عکس نموده وبرای موسسه ارسال داشتند . 🔹پس از دریافت آثار رسیده به دبیرخانه بر اساس بررسی های بعمل آمده و نظر هیئت داوران تعداد 5 اثر بشرح تصاویر فوق انتخاب گردیدند که به رسم یادبود به این عزیزان جوایزی اهدا خواهد شد... موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی https://eitaa.com/payamazadegankhorasan https://splus.ir/payamazadegankhorasan
🌺 ای منتظر غمگین مشو ، قدری تحمل بیشتر...🌺 ✍ پس از دوماه عزاداری و بر تن کردن جامه های سیاه در رثای خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام  خدای حکیم و بصیر ما را به میهمانی ماه ربیع اش میرساند. 🔹تا به ما بندگانش این واقعیت را نشان دهد که هر غم و اندوهی را پایانی است و چقدر زیباست وقتی پایان غمها شروعی می شود برای شادی خاندان وحی صلوات الله علیهم اجمعین. 🔸حسینیه شهدای غریب اسارت، دلهای سوگوار و عزادار آزادگان عزیز و محبین اهل بیت علیهم السلام را بار دیگر با شوق انتظار دیدن یار در دعای ندبه ای دیگر همراه خود نمود. 🔹صبح روز جمعه ۱۶ شهریور ماه دعای پر فیض ندبه به یاد آزاده سرافراز زنده یاد غلامرضا اکبری برگزار شد. 🔸این محفل صمیمی با قرائت دعای ندبه با نوای برادرآزاده حاج محمد فلاح آغاز ، و با مداحی برادر مصطفی قاآنی ادامه یافت و با سخنرانی حجت الاسلام سنجرانی به پایان رسید. 🔹بر پایی این محافل بارقه های امید به ظهور منجی عالم بشریت را در دلها زنده نگه خواهد داشت تا زمانی برسد که ندایی در عالم طنین انداز گردد...👇👇 🌹 ای منتظر غمگین مشو ، قدری تحمل بیشتر گردی بپا شد در افق ، گویی سواری میرسد...🌹 🌺"اللهم عجل لولیک الفرج "🌺 موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی https://eitaa.com/payamazadegankhorasan https://splus.ir/payamazadegankhorasan
✍️ این فصل را با من بخوان.....!! 🔹مدال ارزشمند آزادگی امروز ما ، حاصل اسارت دیروز ماست، این مدال فقط متعلق به آزادگان نیست و سرمایه های ارزشمند این آب و خاک است که باید برای آیندگان به یادگار بماند و راز ماندگاریش انتقال آن به نسلهای آینده و ثبت در تاریخ پر افتخار این سرزمین می باشد. 🔸پس بیاییم با هم... 🔹«گذشته پر افتخار» خود را به «آینده ها» ببریم... 👌روایت شصت و هفتمین قسمت خاطرات اسارت آقای حسینعلی قادری.. ...👇👇
♦️سوزاندن با اُتو به اتهام فرار ... ماجرا از آنجا آغاز شد که گزارشات کذبی توسط یکی از جاسوسهای معروف ، به بعثی‌ها می‌رسد مبنی بر اینکه آشپزها قصد فرار دارند و با توجه به فراغت بالی که داشتند و بیشتر اوقات روز را خارج از آسایشگاه می‌گذرانند نقشه فرار را پی ریزی می‌کنند. 🔹مواجهه حضوری عدنان نگهبان بعثی با یکی از متهمین اصلی یعنی آزاده سرافراز حسن طاهری که حکم سرآشپز اردوگاه را داشت زمینه اتهامات را فراهم می‌سازد. 🔸ماجرا از این قرار است که آقای حسن طاهری به اتفاق دوستانش در محوطه در حال بیان خاطرات و گفتگوی روزمره بودند که عدنان شکنجه‌گر معروف از دور آنها را زیر نظر داشته و با نزدیک شدن به آنها می پرسد "با هم چه می‌گفتید؟ " که آقای طاهری اظهار می‌دارد خاطرات گذشته را بیان می‌کردیم . 🔹عدنان که دنبال بهانه می‌گشته تا چند نفری را به اتهام فرار شکنجه کند و از همه زهر چشم بگیرد با توجه به اینکه خود را نیز یک سر و گردن بالاتر از بقیه بعثی‌ها می‌دانست با اشاره به سایر نگهبانان بعثی می‌گوید ؛ اینها خر هستند من خر نیستم ، داشتید نقشه فرار می‌کشیدید دروغ می‌گویید. یک زندانی در خواب هم در حال فرار است .می‌خواهید رد گم کنید. 🔸در ابتدا همه آشپزها که ۱۱ نفر بوده اند را احضار و مورد ضرب و شتم شدید قرار می‌دهند، عدنان که به فارسی تسلط دارد از آنها می‌خواهد که اعتراف کنند و سایر افراد مرتبطی که تلاش داشته‌اند به اتفاق هم فرار کنند را معرفی و جزئیات ماجرا را تشریح نمایند . 🔹آشپزها که روحشان از ماجرا خبر نداشته حرفی برای گفتن ندارند و با تحمل شکنجه‌ها بالاخره بعثی‌ها به این نتیجه می‌رسند که بجز آقایان حسن طاهری و روزعلی کرمی که تقریبا حکم سرآشپز را داشتند بقیه به اصطلاح بی‌گناه هستند و لذا رهایشان می‌کنند. 🔸در ابتدا این دو نفر را در محوطه مورد ضرب و شتم قرار داده و داخل چاله فاضلاب می‌اندازند چاله فاضلاب گودالی بود در اندازه دهانه چاه به عمق حدود ۱/۵ متر که آب حاصل از شستشویی دست و صورت بچه‌های بند یک و دو به آن هدایت می‌شد و اغلب شاهد انداختن بچه‌ها داخل آن خصوصا در زمستان و سپس غلتاندن و سینه خیز در محوطه بودیم . 🔹سپس آن دو عزیز را به اتاق نگهبانی هدایت و عدنان از آنها می‌خواهد که باید اعتراف کنید و گرنه کشته خواهید شد. البته اگر آنها به کار نکرده حتی به امید رهایی احتمالی از شکنجه اعتراف می‌کردند قطعا زیر شکنجه کشته می‌شدند. و در واقع آنها خیلی علاقه داشتند در این پروژه یکی دو نفر قربانی شوند تا از بقیه بچه‌ها زهر چشم گرفته شود . 🔸این دو عزیز که حرفی برای اعتراف نداشتند به قرآن قسم می‌خورند که روحشان از این قضیه بی‌خبر است ولی آن دو نگهبان بعثی به قرآن اعتقادی نداشتند. 🔹به هر حال اصرار از بعثی‌ها و انکار از بچه‌ها ، نهایتا پاهای این دو عزیز را به چوب فلک می‌بندند و با کابل به کف پاهایشان می زنند . عدنان که تشنه شکنجه بود و از آه و ناله افراد زیر شکنجه لذت می‌برد و بی‌محابا به اتفاق علی آمریکایی این دو برادر عزیز را می‌زنند تا خسته می شوند و نهایتا با روشن کردن اتو کف پایشان را می سوزانند . 🔸از شدت درد و سوزش چندین مرتبه بی‌هوش شده و از حال می روند و هر بار با ریختن آب روی آنها به هوش می آمدند و مجددا این شکنجه دردناک تکرار می‌شد. 🔹بر اساس شواهد موجود تمام گوشت کف پای این دو عزیز سوزانده شد. پس از شکنجه آنها را بمدت دو ماه داخل زندانی جداگانه که در بند معروف به آشپزخانه واقع است انداخته و در شرایط اسفباری زندانی شدند دو ماه بدون حمام و دارو و استفاده از دستشویی. 🔸...کف پاها به علت سوختگی شدید و عدم رسیدگی در گرمای تیر و مرداد عفونت می‌کند و عفونت به عمق پا سرایت می کند. آنها حتی اجازه استفاده از دستشویی هم نداشته و در این مدت برای قضای حاجت از قوطی استفاده می‌کردند. مقدار کمی آب و غذا نیز از پنجره کوچک زندان تحویل می‌گرفتند. 🔹پس از دو ماه زندانی بودن در شرایط اسفناک با بدنی نحیف به بند منتقل و اعلام می‌شود هیچ کس حق ارتباط با آنها را ندارد ، تا مدتی برای رفت و آمد و انتقال به دستشویی و.. توسط بچه‌ها با پتو جابجا می‌شدند ، مدتی نیز زیر بازوهایشان را می‌گرفتند و تا آخر اسارت امکان راه رفتن عادی خود را از دست دادند. 🔸پس از آزادی علی رغم اینکه تحت درمان قرار گرفتند و دارو مصرف می‌کنند هنوز هم پس از گذشت بیش از سی سال از این جریان از سوزش کف پا و انتقال حرارتش به سایر نقاط بدن رنج می برند . 🔻ادامه دارد.... موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی https://eitaa.com/payamazadegankhorasan https://splus.ir/payamazadegankhorasan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰هر روز یک خاطره از نیمه پنهان دفاع مقدس 🕊 آزاده سرافراز: هاشم زمان زاده دربان 📘 خاطره شماره ۷۱ : هنرنمایی آزادگان سرافراز در چنگال دشمن بعثی..! 🏡موسسه فرهنگی پیام آزادگان استان خراسان رضوی https://eitaa.com/payamazadegankhorasan https://splus.ir/payamazadegankhorasan
✍️ این فصل را با من بخوان.....!! 🔹مدال ارزشمند آزادگی امروز ما ، حاصل اسارت دیروز ماست، این مدال فقط متعلق به آزادگان نیست و سرمایه های ارزشمند این آب و خاک است که باید برای آیندگان به یادگار بماند و راز ماندگاریش انتقال آن به نسلهای آینده و ثبت در تاریخ پر افتخار این سرزمین می باشد. 🔸پس بیاییم با هم... 🔹«گذشته پر افتخار» خود را به «آینده ها» ببریم... 👌روایت شصت و هشتمین قسمت خاطرات اسارت آقای حسینعلی قادری.. ...👇👇
♦️خبرچینی یا جاسوسی در اسارت همکاری با دشمن بعثی در پوشش خبرچینی که آزادگان معمولا از آن به جاسوسی یاد می کنند از پدیده های مذموم و ناگوار در اردوگاههای اسرا در عراق بود و این پدیده نتیجه همان قاعده کثیف دنیای سیاست میباشد که هدف وسیله را توجیه میکند . 🔹در میان اسرا افرادی بودند که با اهداف و انگیزه هایی که به آن اشاره خواهد شد ، خلاف مسیر سایر اسرا حرکت کرده و در زمره همکاری کنندگان با دشمن قلمداد شدند . 🔸خبرچینی در اسارت بدلیل تبعات غیر قابل جبرانی که برای اسراء داشت خاطرات تلخی را بجا گذاشته وحتی موجبات شهادت افرادی را نیز فراهم نمود، و لذا بعنوان یک پدیده ناخوشایند همواره در ذهن آزادگان باقی مانده است . 🔹 چه افرادی خبرچین بودند !؟ بعضی از افراد شیفته قدرت نمایی بودند بنابراین با عراقی‌ها همکاری می کردند و چون تابع بعثی‌ها بودند به عنوان مسئول آسایشگاه انتخاب می شدند ، و تا جایی پیش می رفتند که از نگهبانان بعثی خشن تر می شدند. و حتی دست به تنبیه بچه ها می زدند . 🔸افرادی بودند که بنده ی شکم بودند و طاقت گرسنگی و تشنگی را نداشته و با عراقی ها همکاری میکردند و دسته ی دیگر هم قاچاقچیانی بودند که از بد حادثه در کمین عراقی ها گرفتار شده و بعنوان اسیر به اردوگاهها آورده شده بودند و این دسته نیز تابع هیچ اعتقادی جز منافعشان نبودند. 🔹برخی رفتارها ناشی از ضعف نفس افراد و اعتقادات آنها داشت. برخی طاقت شکنجه را نداشتند و بناچار حرفایی میزدند که اگر به میل خودشان بود قطعا چنین رفتاری نداشتند. 🔸تعداد معدودی عرب زبان بودند که تعصب عربی عجیبی داشتند و اصلا خودشان را ایرانی نمی دانستند و به عرب بودن خودشان افتخار می کردند. از هیچ اذیت و آزاری در حق بچه ها کوتاهی نمی کردند 🔹و از همون لحظه اسارت کارشان شده بود جاسوسی و خبرکشی برای دشمن و تعداد زیادی رو فرستاده بود زیر شکنجه و خیلی وقتها خودشان کابل بدست می گرفتند و شونه به شونه ی بعثی ها با بی رحمی تمام حتی شدیدتر از عراقی‌ها بچه ها را می زدند. 🔸یه جای اختصاصی برای خودشان تو آسایشگاه درست کرده بودند در حالی که هر اسیر سهمیه غذایی ناچیزی داشت اینها گاهی اوقات به تنهایی به اندازه سهمیه دو سه نفربرای خودشان جدا می کردند و یا وقتی که ما با یه نصفه تیغ 15 نفر سر و صورت مون رو می تراشیدیم و زجر می کشیدیم بعضی از اونها به تنهایی یه دونه تیغ برای خودشان بر می داشتند . 🔹تعداد معدودی هم منافق بودند اگرچه در سالهای آخر به سازمان منافقین پیوستند ولی اغلب از عقاید سازمان اصلا خبر نداشتند، بخاطر سختی اسارت به منافقین پناه بردند . در ظاهر کنار شما می نشستند مثل شما بودند ولی بعد می رفتند بیرون هر چی شما توی آسایشگاه گفته بودید برای عراقی ها می گفتند و یکی از ضرباتی که خوردیم در این سالها از همین طیف آدمها بود که در تمام آسایشگاهها هم بودند . 🔸اسارت در چنگال بعث بدون کابل و شکنجه معنا و مفهومی نداشت و راستش اصلا به دلِ آدم نمی چسبید. مگه میشه گرفتار جمعی درنده بود و بدنت پاره پوره نشه. 🔹این رو پذیرفته بودیم و باهاش کنار میومدیم و برای خودمان توجیه می کردیم که به هر حال دشمن ما هستند و رحم و مروتی هم که در کار نیست، ما هم که برای عقیدمون اومدیم و تمامی این زجر و دردها بی پاداش نمی مونه. 🔸حتی به تدریج یاد گرفتیم و عادت کردیم که یه مشت افراد ضعیف النفس که با ما اسیر شدند و بهمون خیانت کردند و تبدیل به جاسوس و خبرچین دشمن شدند، رو باید تحمل کرد . 🔹دلایل جاسوسی دلایل زیادی برای جاسوسی در محیط اسارت وجود داشت از جمله : ۱- وعده هایی چون آزادی در قبال پناهنده شدن به دولت عراق یا منافقین. ۲- یکی دوتا نون اضافی بهشون می دادند شکمشون یکم از ما سیرتر بود و یا بعضی وقتها مقداری غذای بیشتر و گاهی چند نخ سیگار یا چند عدد خرما ۳_تنبیه و شکنجه کمتر ۴_ و یا در اوقاتی که همه داخل بودند برای مدت کوتاهی در محوطه آزادانه قدم می‌زدند و همچنین از حمام بدون نوبت استفاده می‌کردند. 🔸پایان کار جاسوسی سرانجام ، هر جاسوسی روزی تاریخ مصرفش تمام می‌شود . بعد از مدتی که فرد شناخته می شد از طرف بچه ها طرد، و برای نیروهای بعثی هم مهره سوخته ای بود که دیگر کارآیی نداشت و گاها هم در هنگام تنبیه عمومی بیشتر از دیگران تنبیه می شد و مزد مزدوریش را می گرفت . بنابراین دچار سرخوردگی و گوشه گیری و انزوا شدند ..... 🔻ادامه دارد.... موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی https://eitaa.com/payamazadegankhorasan https://splus.ir/payamazadegankhorasan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰هر روز یک خاطره از نیمه پنهان دفاع مقدس 🕊 آزاده سرافراز: جلال رحیمی 📘 خاطره شماره ۷۲ : سرنوشت « جلالی» که سپر بلای سایر « جلال های » اردوگاه شد...!! 🏡موسسه فرهنگی پیام آزادگان استان خراسان رضوی https://eitaa.com/payamazadegankhorasan https://splus.ir/payamazadegankhorasan
✍️ این فصل را با من بخوان.....!! 🔹مدال ارزشمند آزادگی امروز ما ، حاصل اسارت دیروز ماست، این مدال فقط متعلق به آزادگان نیست و سرمایه های ارزشمند این آب و خاک است که باید برای آیندگان به یادگار بماند و راز ماندگاریش انتقال آن به نسلهای آینده و ثبت در تاریخ پر افتخار این سرزمین می باشد. 🔸پس بیاییم با هم... 🔹«گذشته پر افتخار» خود را به «آینده ها» ببریم... 👌روایت شصت و نهمین قسمت خاطرات اسارت آقای حسینعلی قادری.. ...👇👇
♦️سرانجام خبرچینها در هر آسایشگاه ۱۲۰ نفری معمولا یکی دو نفر بودن که آلوده به خباثت و خیانت شدن. و حتی باعث شهادت چند نفر از بهترین بچه‌ها شدن. بعضی ها به منافقین پناهنده شدند. 🔹تعداد زیادی از آنها در اواخر اسارت پیش بچه‌ها ابراز ندامت کردن و بچه‌ها اونا رو بخشیدن و واگذارشون کردن به خدا و روز قیامت. حتی در ایران هم کسی از اونا شکایت نکرد، ولی ننگ و خواری ابدی رو برای خودشون بجون خریدن و شرمسار خدا و بچه‌ها و خونواده‌های خودشون و شهدا شدند. 🔸معمولا سرنوشت و عاقبت کسانی که در اردوگاهها به خبرچینی یا جاسوسی مبادرت می کردند در سطوح مختلف شامل موارد ذیل میشد : 1- گروهی از جاسوسان و خبرچینان که عناد و دشمنی آنها با اسرا و حتی کشور محرز بوده و علنا در اذیت و آزار آزادگان حتی از بعثی ها فراتر عمل میکردند یا پناهنده شده و یا به گروههای معاند مانند منافقین پیوستند و به کشور بر نگشتند. 2- گروهی دیگر از خبرچینان که تحت شرایط خاص و در مقاطعی با دشمن همراهی داشته اند معمولا با اقدامات تشویقی یا توجیهی در مسیر اصلاح قرار گرفتند که نهایتا همراه با سایر آزادگان به وطن بازگشتند 3- تعداد معدودی وجود داشتند که بنا به دلایل و انگیزه های خاصی به سمت منافقین رفتند که شامل موارد زیر بوده اند: الف) اسرایی که جزو رزمندگان نبوده و بصورت متفرقه توسط رژیم بعث عراق در مناطق جنگی به اسارت گرفته شدند که در میان این عده حتی قاچاقچیان نیز حضور داشته اند. ب) کسانیکه با دلایل وانگیزه هایی چون وعده و وعیدهای آزادی و یا مهاجرت به سایر کشورها جذب منافقین شدند ج) تحمل ناپذیری گروهی از اسرا از شرایط سخت اردوگاه از نظر معیشتی، بهداشتی، درمان، و محیط د) ازحدود 40 هزار آزاده 750 نفر مجذوب وعده ها و تبلیغات دروغین منافقین شده و به آنها پیوستند که از این تعداد حدود 600 نفر با ابراز ندامت به خیل آزادگان بازگشتند . 🔹برخورد اسرا با خبرچینها عمدتا برخورد اسرا با کسانیکه در زمین دشمن نقش بازی میکردند شامل موارد ذیل بود: ۱- ابتدا تلاش می شد این افراد را با نصیحت و در صورت نیاز رسیدگی به مشکلات و نیازمندی های آنها از همکاری با دشمن باز دارند. ۲- در مرحله بعد اگر این افراد همچنان به همکاری با دشمن ادامه می دادند از گروهها طرد شده و به عبارتی آنها را بایکوت می کردند و فرصتهای کمک به دشمن را از آنها سلب می کردند ۳- در مرحله بعد چنانچه رفتارهای خبرچینان خطرات جانی و آسیبهای غیر قابل جبران را برای آزادگان در پی داشت سعی میشد با اتخاذ روشهایی نسبت به تنبیه این افراد اقدام شود که در این مرحله از تهدید و یا تنبیهات بدنی استفاده میشد و اینکار به شیوه ای انجام میشد که حداقل تبعات را برای اسرا داشته باشد . 🔸پایان ماجرای همکاری با دشمن در اسارت ماجراهای عبرت آموز زیادی در خصوص کسانی که به هر دلیل(ترس، ضعف ایمان،طمع یا کینه) به خیانت آلوده شدند پیش اومد. 🔹بعضی از اونا که می خواستند با جاسوسی برای دشمن حاشیه ی امن برای خودشون ایجاد کنند و کتک نخورند و شکنجه نشوند، در مواردی چنان مغضوب بعثیا شدند و کتک خوردند که کمتر اسیری اونطور شکنجه شده بود. 🔸بعضی به بیماریهای لاعلاج مبتلا شدند و برخی هم در اواخر اسارت به دست شیر بچه های بسیجی مجازات شدند و تعداد قابل توجهی هم موفق به توبه شدند. 🔻ادامه دارد.... موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی https://eitaa.com/payamazadegankhorasan https://splus.ir/payamazadegankhorasan
🔻«آرامش» و « رضایت» در اوج بحرانها ....!! دستاورد همسر یک آزاده سرافراز از یک عمر زندگی پر فراز و نشیب....!! ✍️ .. طی سالیان گذشته دیدار با آزادگان سرافراز تجربه بسیار موفقی بوده است که از رهگذر آن اطلاعات ، سوژه ها و موضوعات ناب و متنوعی استخراج گردیده است که هر یک می تواند سندی ماندگار از عظمت ایثار مردان و زنانی باشد که در کوران حوادث، قهرمانان افتخار آفرین این سرزمین می باشند. 🔹گفتگو با این آزاده مردان و زنان احساس غروری را به انسان منتقل می کند که حلاوتش تا مدتها بر ذائقه هر شنونده ای ماندگار خواهد ماند. 🔸وقتی برای شنیدن ناگفته های آزاده های عزیز می رویم، گاهی محو صحبت ها و خاطرات همسران این عزیزان می شویم که شاید خاطرات عزیزان آزاده را در حاشیه خود قرار می دهد. 🔹و اینک نگاه مهربان شما را با خود همراه کرده و به دیدار خانواده ای آزاده وایثارگر می رویم تا حاصل یک عمر زندگی تلخ وشیرین آنها را که می تواند یک مثنوی باشد در عباراتی مختصر و مفید خلاصه نموده و تقدیم مخاطبین عزیز نماییم... ادامه گزارش ...👇🏾👇🏾👇🏾