فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 استاد رفیعی
🌼 نماز صبح خواب میمونی؟؟؟
🪴@payame_kosar
💠 شک بعد از محل
1. شک در خواندن حمد هنگام رکوع
اگر کسی هنگام رکوع شک کند که حمد را خوانده یا نه، نباید به شک خود اعتنا کند و باید نماز را ادامه دهد.
2. شک در انجام رکوع هنگام سجده
کسی که به سجده می ورد، اگر شک کند رکوع کرده یا نه، و یا شک کند که بعد از رکوع ایستاده یا نه، نباید به شک خود اعتنا کند.
🔺آموزش مصوّر احکام آیتالله خامنهای، ص285.
🪴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ستایش مادر🌹❤️ ...
گره از کارت باز میشه
🪴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگران دو باره غوغا کرد
🪴@payame_kosar
#گزارش_تصویری
🟢 اهدا ء یک سرویس طلا توسط یکی از بانوان مومنه برای کمک به حزب الله و مردم لبنان و برای اطاعت از امر ولی
#گروه_جهادی_شهید_پرنیان
#پایگاه_شهید_عاصی_زاده
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═┅───
@payame_kosar
هدیه چند قطعه طلا ، مقداری وجه نقد ، واریزی به شماره کارت گروه جهادی ،
جهت کمک به جبهه مقاومت لبنان
🌷گروه جهادی شهید محمدعلی دهستانی🌷
https://eitaa.com/joinchat/2606563974C2b15f506c7
شماره حساب
💳۵۸۹۲۱۰۷۰۴۵۷۴۲۸۷۴
#پایگاه_حضرت_ابوالفضل_علیهالسلام
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
🌱خدارا درقلب کسانی دیدم که بی ادعا مهربانند🌱
╭┅─•❀♡❀♡•─┅╮
@payame_kosar
╰┅─•❀♡❀♡•─┅╯
#گزارش_حضور
🌱 یه دور همی شاد و به یاد موندنی برای دختران گلمون در پارک بانوان پردیس همراه با مسابقه ، بازی ، اقامه نماز و پذیرایی با سالاد ماکارونی
#حلقه_صالحین
#پایگاه_حضرت_معصومه(س)
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
♥️⃟༈╰➤⃝⃔@payame_kosar
#گزارش_تصویری
❇️ پیادهروی هفتگی خواهران بسیجی در پارک آزادی همراه با زیارت شهید گمنام و قرائت سوره یس و صرف صبحانه
#پایگاه_حضرت_معصومه(س)
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
࿐჻ᭂ🌸💚🌸჻ᭂ࿐
@payame_kosar
#گزارش_تصویری
⬅️ برگزاری حلقه صالحین پایگاه مهدیه امروز در پارک پردیس
مربی حلقه : سرکار خانم غفورزاده
موضوع : کتاب زندگي به سبک بهشت
اقامه نماز جماعت
❇️ دعا برای پیروزی مردم غزه و لبنان
#حلقه_صالحین
#پایگاه_مهدیه
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
☘☘☘☘☘
𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═┅───
@payame_kosar
🔻کتاب بی آرام
برای سردار شهید
حاج اسماعیل فرجوانی
به روایت: زهرا امینی
نوشته: فاطمه بهبودی
ناشر:انتشارات سوره مهر
قسمت نهم:
شش ماهه بودم و رفتیم مشهد. هر بار پا به حرم میگذاشتم از امام رضا میخواستم فرزند توی راهم سالم باشد. امام رضا را قسم میدادم به امام جواد، اشک می ریختم و التماس میکردم.
پسرم بیست و نهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۲ به دنیا آمد؛ پسری تپل و خوشگل. نام عموی شهیدش را روی او گذاشتیم. با تولد امیرم، خدا غم و غصه های ما را از دلمان برد. امیر زودتر از بچه های هم سن و سالش چهار دست و پا کرد و راه افتاد و حرف زد. هر بار غرق با مزگی پسرم میشدم با خودم میگفتم پس طفلکم فاطمه در اثر موج انفجار موشک ناقص شد!
اسفندماه ۱۳۶۳ و شروع عملیات بدر بود. یکی از دوستهای اسماعیل به حاج خانم زنگ زد و گفت: «اسماعیل مجروح شده.» حاج خانم خودش را نباخت گفت: «کجاست؟ کجا باید برم؟» گفته بودند در بیمارستانی در مشهد بستری است. هر قدر حاج خانم بر خودش مسلط بود، دل توی دل من نبود. گفتم: «حاج خانوم، میخواید بروید؟» گفت: «آره دیگه تو که بچه کوچیک داری؛ بمون پیش بچه هات هر چی بشه بهت زنگ میزنم.» امیر دو سالش نشده بود.
فاطمه هم که سر جا بود. چاره ای نداشتم. باید میماندم در خانه. دو سه روز گذشت و خبری از حاج خانم نشد. روز پنجم، ششم زنگ زد و گفت: «تیر خورده به کف دست اسماعیلم و از پشت دست در اومده. الان بیهوشه، به هوش بیاد زنگ میزنم باهات صحبت کنه.» نمی دانم چند ساعت یا چند روز طول کشید تا اسماعیل زنگ زد. اما می دانم مُردم و زنده شدم. سلام را که گفت زدم زیر گریه، تا وقتی خداحافظی کرد. داشتم دیوانه میشدم. حاج خانم سه هفته در مشهد ماند. وقتی برگشت گفت: «دست بچه م رو قطع کردن.» زدم زیر گریه و گفتم: «یعنی هیچ جوری خوب نمیشد؟» حاج خانم گفت: «نشد که نشد. هر کاری کردن باز انگشتاش سیاه شد. دونه دونه انگشتای بچه م رو بریدن!» و به گریه افتاد: به دکتر التماس کردم تو رو خدا دو تا انگشت بچه م رو نگه دارید بتونه خودکار دستش بگیره. اون هم می خواد مثل شما پزشک بشه. بنده خدا دکتر دلش سوخت. گفت: «عملش میکنم. ولی سه روز پیش گلوله خورده. سلولها از بین رفتهان، معلوم نیست بتونیم انگشتا رو نگه داریم.» اون شب تا صبح اسماعیلم از درد نالید. چشم از انگشتای بچه م برنداشتم. ساعت به ساعت سیاه تر میشد. اسماعیل از درد به خودش میپیچید و میگفت: «مامان چرا نذاشتید دستم رو قطع کنن، دیگه خوب نمیشه» صبح دکتر اومد بالای سرش گفت: «مادر جان، دست پسرت پیوند نخورده.» گفتم: «دکتر جان هر چی خودت صلاح میدونی. نکنه زبونم لال این دست جونش رو بگیره» دکتر سری تکون داد و گفت: «بیمار رو ببرید اتاق عمل. صدای اره برقی که بلند شد، انگار داشتن دنیا رو روی سرم خراب میکردن. زار میزدم، خدایا به من و اسماعیلم صبر بده. بچه م رو بدون دست از اتاق عمل آوردن. به حال خودش نبود. هذیون میگفت. شب و روز ناله کرد. اون درد میکشید و من زار میزدم. یهو عرق میکرد و از تب می سوخت؛ به ساعت نکشیده لرزه به جونش می افتاد. روز سوم تازه حال خودش رو فهمید. تا اومد نفسی بکشه بردنش اتاق عمل تا روی مچ قسمت قطع شده پوست بکشن. اون هم ماجرایی داشت. چند بار رفت اتاق عمل و برگشت تا شد این.»
کارم شده بود گریه. اشک میریختم و امیرم شیر غم میخورد. نمی دانستم چطور میخواهم با اسماعیل روبه رو بشوم. همان روزها آقا یوسف نسرین خانم را برای ادامه درمان به آلمان برد. چهاردهم یا پانزدهم فروردین ماه اسماعیل از بیمارستان مرخص شد و به خانه آمد. انگار نه انگار مجروح شده، با دست رفته و بدون دست برگشته بود. امیر را که از آغوشم گرفت انگار آب از آب تکان نخورده بود. یکی دو روز بعد رفت منطقه.
┄┅┅❅🌺🇮🇷🌺 ❅┅┅┄
@payame_kosar
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🎧 با نوای علی فانی
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
•┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈•
@payame_kosar
باسلام
شهید دکتر علی حیدری پنج تا بچه دارند که تواین عکس ۳ تا پسر کوچیکشون هستند،ایشون ۶۳ ساله بودند که شهید شدند و این سه تا گل پسر زیر ۱۷ سال هستند.یعنی حدوای پنجاه سالگی خداوند این عزیزان را به ایشون بخشیده.نمی دونم بچه داری دراین سن وسال،لبیک به ندای رهبری بوده یا دلیل دیگه ای داشته،اما باخودم می گم،قطعا خواست خداوند بوده تا نسل این شهید پربرکت باشه وبعد از شهادتشون هم بچه هاشون راهشون راادامه بدهند.شادی روحشون صلوات🥀
#جهاد_فرزند_آوری
#فرزند_بیشتر
#فرزندان_شهید
┄┅┅❅🍃🌺🍃 ❅┅┅┄
@payame_kosar
66.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.🇮🇷.
💢پخش مجدد نماهنگ سنگر میسازیم از شبکه های سیما...
🔹با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم حفظ امنیت روانی مردم در فضای مجازی، پخش مجدد این نماهنگ پر شور و حماسی در این ایام بسیار مناسب خواهد بود.
نماهنگ سنگر میسازیم 🎥
گروهجهادیرسانهایهَــتـنـا🌱
#ایران
#نماهنگ
#سنگر_میسازیم
┄┅┅❅🍃🇮🇷🍃 ❅┅┅┄
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر شهید سجاد منصوری، شهید پدافند و راه قدس: روله تو شهید راه رهبری
#ارتش_فدای_ملت
#مادر_شهید_شیرزن
#شهید_سجاد_منصوری
┄┅┅❅🇵🇸 🇮🇷 🇵🇸 ❅┅┅┄
@payame_kosar
🌷شهید مطهری: آنان ڪه زیبایی اندیشه دارند زیبایی تن را به نمایش نمیگذارند.
~•~•~
🥀 #حجاب یعنی: دختر سیبی ست ڪه باید از درخت سربلندی چیده شود، نه در پای علفهای هرز.
🥀 #حجاب یعنی: هنر پوشاندن، نه پوشیدنی ڪه از نپوشیدن بدتر است.
🥀 #حجاب یعنی: دارای حریمی هستم ڪه هر ڪسی به آن راه ندارد.
🥀 #حجاب یعنی: زاده ی عصر جاهلیت نیستم. (وَلَا تَبَرَّجُنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّة...33/احزاب).
🥀 #حجاب یعنی: لایڪ ارزشمند خدا، نه لایڪ بی ارزش بَعضیا.
🥀 #حجاب یعنی: حاضر نیستم برای پرنگ شدن هزار رنگ شوم.
🥀 #حجاب_یعنی: هر ڪسی لایق دیدن زیبایی های من نیست.
🥀 #حجاب یعنی: آزاد بودن از زندانی به نام: "نظر دیگران"
🥀 #حجاب یعنی : پوشاندن و نمایان نکردن تمام بدن! نه فقط سر.
🥀 #حجاب یعنی: بی نیازم از هر نگاهی جز نگاه خدا.
🥀 #حجاب یعنی: من انتخاب میڪنم ڪه تو چه ببینی.
🥀 #حجاب یعنی: زرهی در برابر چشمهای مریض.
🥀 #حجاب یعنی: یک پیله تا پروانه شدن.
🥀 #حجاب یعنی: احترام به حرمت های الهی.
🥀 #حجاب یعنی: طعمه هوسرانی کسی نیستم.
🥀 #حجاب یعنی: به جای شخص، شخصیت را دیدن.
🥀 #حجاب یعنی: من یک انسانم نه یک وسیله.
🥀 #حجاب یعنی:خون بهای شهیدان.
🥀 #حجاب یعنی: حفاظت از زیبایی.
🥀 #حجاب یعنی: حفاظت از امانت خدا.
🥀 #حجاب یعنی: نماد هویت انسانی.
🥀 #حجاب یعنی: صدفی بر گوهر وجود.
🥀 #حجاب یعنی: محتاج جلب توجه نیستم.
🥀 #حجاب یعنی: زن والاست نه کالا.
🥀 #حجاب یعنی: اثبات تقدس زن.
🥀 #حجاب یعنی: مراقبت از تقوا.
🥀 #حجاب یعنی: اعتماد به نفس.
#حجاب_عفاف_زندگی
#حجاب_ارزش_زن
┄┅┅❅☘🌹☘ ❅┅┅┄
@payame_kosar
🔴 خودکشی خلبان نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیست
#اسرائیل_جنایتکار
#خون_کودکان_فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل
┄┅┅❅🇵🇸 🇮🇷 🇵🇸 ❅┅┅┄
@payame_kosar