به یاد شهدای عزیزمون... حجت الاسلام والمسلمین کربلایی سیدحسین موسوی.مشهدمقدس #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #روحانیت پایگاه بسیج روستای کلاته سادات⚘ @payamesadeq

12روز تا یادواره؛ کرسی نشینی: کلاس های مکتب خانه به معلمی مرحوم دایی حاج حسین برای قرآن آموزی پر شور ونشاط بود، یکی از افراد شرکت کننده شهید سید حسین موسوی طلبه بود. از الفبا شروع می شد تا ابجد وسرانجام جزء سی ام از آخر خوانده می شد تا می رسیدن به سوره عمه یتسالون(نبائ) معروف بود به عمه جزء کسی که تا اینجا می خواند شاگرد زرنگ بود. بشکرانه تمام کردن جزء سی ام قرآن با حضور همه مردم او را بر صندلی (کرسی) نشانده روی دست مردم بلند کرده تا خانه او را می بردند، آقای کرسی نشین روی دست مردم تا خانه سوره الرحمن می خواند. در خانه از مهمان ها با چای وشیرینی پذیرایی می کردند. شهید طلبه یکی از این افراد بود که تعداد آنان کمتر از انگشتان یک دست بود. روحشان شاد، راهشان مستدام باد.( راوی برادر شهید) #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #طلبه_شهید_سید_حسین_موسوی ⚘پایگاه بسیج روستای کلاته سادات⚘ @payamesadeq

زندگی نامه شهید سید رضا موسوی...قسمت اول🌺 سیدرضا موسوی ششمین فرزندحاج سیدمصطفی در اولین روز از زمستان در دیماه سال هزاروسیصدوچهلوپنج در روستای کلاته سادات میامی به دنیا آمد . خانواده از نظر مالی و اقتصادی در سطح خیلی پایینی قرار داشت. تنها راه درآمد پدر از راه کشاورزی با اندک زمینی که داشت، طوری که امکان هیچ نوع پس اندازی برایشان باقی نمی ماند . اگر فرزندان در امر کارگری و... کمک نمی کردند پدر نمی توانست از پس هزینه های یک زندگی ساده بربیاید. یکی از دلایل پایین بودن سطح تحصیلی فرزندان، مشکل مالی خانواده و عدم دسترسی به شهر بود(ادامه دارد...) #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #شهید_سید_رضا_موسوی ⚘پایگاه بسیج روستای کلاته سادات⚘ @payamesadeq

زندگی نامه شهیدسیدحسین موسویان.(قسمت اول) سیدحسین موسویان فرزند حاج سیدیدالله در روز بیست و چهار رم شهریورماه هزاروسیصدوچهل وپنج در روستاي كلاته سادات میامي به دنیا آمد. پنجمین فرزند خانه بود. در کودکی به بیماری سخت سرخک مبتلا شد و به خواست خدا به زندگی دوباره برگشت . تحصیلات ابتدایی را در دبستان بهارستان روستا به پایان رساند. انقلاب که پیش آمد، به درسش خاتمه داد . در کارهای کشاورزی از جمله دروی گندم و جو و ...، همراه پدر بود؛ تابستان بیشتر بنایی میکرد و حاصل زحماتش را به پدر میبخشید. منصف و با گذشت بود. در کارهای منزل نیز به اهل خانه را یاری میکرد...( ادامه دارد) #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #شهید_سید_حسین_موسویان پایگاه بسیج روستای کلاته سادات @payamesadeq

زندگی نامه شهید سید رضا موسویان (قسمت اول) فرزند دوم کربلایی سیدحسن در تاریخ بیستم بهمن سال هزاروسیصدوچهل وپنج در كلاته سادات میامی به دنیا آمد. با توسل به ثامن الجج، امام مهربان ،نوزاد، سیدرضا نام گرفت . قبل از رفتن به مدرسه قرآن خواندن را یاد گرفت. سیدرضا تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایي در دبستان بهارستان ادامه داد. از تاریخ پنجم مرداد هزاروسیصدوشصت وپنج، دوران سربازی را در لشکر ۷ ولیعصر خوزستان شروع نمود و به عنوان نیروي رزمي به منطقی عملیاتی فاو اعزام شد ...( ادامه دارد ... ) #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #شهید_سید_رضا_موسویان ⚘پایگاه بسیج روستای کلاته سادات⚘ @payamesadeq

خاطره ای شنیدنی از خانواده شهید طلبه ،سیدحسین موسوی خاطره ای شنیدنی از خانواده شهید طلبه ،سیدحسین موسوی خاطره ای شنیدنی از خانواده شهید طلبه ،سیدحسین موسوی در سال های گذشته ، رسم بود که در کاشتن نهال کاری(کاشت فلفل)،اکشاورزان ، به کمک یکدیگر می رفتند سید حسین هم ،برای کمک به یکی از این عزیزان رفته بود. عده ای ،می بینند که سید حسین زود برکشته،.سوال می کنند،چرا زود برگشتی؟جواب می دهند، چون بعصی از زنان و دختران،آستین هایشان بالا بود، من برگشتم... #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #طلبه_شهید_سید_حسین_موسوی #روحانیت پایگاه بسیج روستای کلاته سادات @payamesadeq

پنج روز مانده به یادواره شهدا شهید سید حسین موسوی تحصیل جهشی؛ برای کمک به تامین معاش خانواده ترک تحصیل کرده بود. چون در کار خیلی جدی بود خیلی زود شد استاد نقشه خوان قالیبافی،بعضی از داداشای بزرگتر و بعضی از فامیل هم شدن شاگرداش، ولی سید حسین ذهنش جای دیگری بود، اوگمشده اش تحصیل علم بود، به مدرسه برگشت و باهوش زیادش دو کلاس را به صورت جهشی دریک سال خواند. یکی از اساتید حوزه علمیه هم می گفت اگر شهید نمی شد، آینده خوبی داشت. ولی خدا خیلی دوسش داشت و دنیا وآخرتش با شهادتش تامین شد. اینم از زرنگی شهداست. آنها میهمان ویژه خداوندهستند،(راوی برادر شهید) یادش گرامی وراهش مستدام باد. #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #طلبه_شهید_سید_حسین_موسوی #روحانیت ⚘پایگاه بسیج روستای کلاته سادات⚘ @payamesadeq

زندگی نامه شهید سید رضا موسوی.... قسمت دوم ،🌺 سیدرضا هم مستثنی از این موضوع نبود و تا پنجم ابتدایی بیشتر نتوانست درس بخواند. تازه از وقتی که دست چپ و راست خودش را فهمید، در کنار پدر و برادرها کارگری میکرد تا کمکی برای نان آور خانواده باشد. در این رابطه بسیار دلسوز و غمخوار بود و هر چه از این راه به دست می آورد دو دستی تقدیم پدر و مادرش میکرد. کمی که بزرگتر شد خواست یک حرفه ای را انتخاب کند تا آینده ای هم داشته باشد. به همین دلیل نزد یکی از اساتید گچ کار رفت تا این شغل را حرفه ای یاد بگیرد . کم کم علاقه اش بیشتر شد تا اینکه او را به عنوان گچکار قابل می شناختند. #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #شهید_سید_رضا_موسوی پایگاه بسیج روستای کلاته سادات @payamesadeq

یادواره لاله های زهرایی پیشنهاد شده توسط یکی از کاربران کانال برای استفاده در پروفایل #یادواره_شهدا #شهدای_روستا ⚘پایگاه بسیج روستای کلاته سادات⚘ @payamesadeq

زندگی نامه شهید سید حسین موسویان.(قسمت دوم) انقلاب که به پیروزی رسید، سیدحسین نیز با سپاه در درگیری‌هایی که با منافقین داشت، همکاری می‌کرد. بیشتر از سن و جثه‌اش حضور خود را در پایگاه بسیج و فعالیتهای سیاسی نشان می داد. در ساخت حمام روستا نقش به‌سزایی داشت و می‌گفت: خیلی بد است که میخوای نماز بخونی و روزه بگیری ولی حمام نداشته باشی. مردم‌دار بود و با موتوری که داشت، عابران پیاده را صلواتی به مقصدشان می رساند...(ادامه دارد) #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #شهید_سید_حسین_موسویان پایگاه بسیج روستای کلاته سادات @payamesadeq

چهار روز مانده به یادواره شهدا سید رضا موسویان می خوام مثل علی اکبر بجنگم؛ قرار شد برای خواستگاری بریم. با سید رضا در میان گذاشتیم نگاهی به من کرد و گفت «پدر جان! می تونی مثل امام حسین (ع) صبر داشته باشی؟ تعجب کردم. آخر من چی پرسیده بودم و او چه پاسخی داد. گفتم چطور پسرم؟ گفت می خوام علی اکبر وار بجنگم تو و مادر هم باید صبر داشته باشید! منظور ش را فهمیدم. خودم را کنترل کردم. دو باره پرسیدم خب نظرت چیه؟ یک عقدی می کنیم نگذاشت حرفم تمام شود. دوباره گفت پدر جان! می خوام مثل علی اکبر امام حسین (ع) بجنگم! شما هم باید مثل امام حسین (ع) صبر داشته باشید. راوی پدر شهید. یادش گرامی وراهش مستدام باد. #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #شهید_سید_رضا_موسویان پایگاه بسیج روستای کلاته سادات @payamesadeq

زندگی نامه شهید سید رضا موسویان. (قسمت دوم) در فعالیت هاي بسیاري شركت داشت. رزمنده ای شجاع بود. بالاخره در بیستوهشتم آذرماه سال هزاروسیصدوشصت وپنج در منطقه فاو به شهادت رسید. پیکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهداي کلاته سادات دفن شد. ناراحت و غمگین گوشها ي نشسته بود. پرسیدم: »چیه؟ اتفاقي افتاده؟« گفت: »تشییع جنازه‌ی مصطفي بودم. باباجان! من باید به جبهه برم! نامسلمونا، برادران ما رو ميكشن یا به اسارت ميبرن اونا باید تقاص پس بدهند«! ... (ادامه دارد...) #یادواره_شهدا #شهدای_روستا #شهید_سید_رضا_موسویان پایگاه بسیج روستای کلاته سادات @payamesadeq