☑️ سِرّی مخفی درباره شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)
⚫️ بعد از اینکه حضرت سیدالشهدا و قمر منیر بنی هاشم هر دو با هم به سمت آب رفتند (۱)، درگیری شدیدی بین این دو بزرگوار و یاران عمرسعد درگرفت و بین این دو جدایی افتاد تا اینکه حضرت ابوالفضل خود را به آب رساندند.
🔘 بعد از اینکه (در مسیر بازگشت،) دو دست مبارک قمر بنی هاشم را از بدن جدا کردند (و به علت تیرباران دشمن، مشک آب هم سوراخ شده بود)، در اینجا حضرت نه میتوانستند به خیمهها برگردند و نه دستی برای جنگ داشتند. اینجا تصمیم عجیبی گرفتند که کمتر در مرثیه خوانیها و مجالس به آن اشاره شده است.
💠 حضرت ابوالفضل سوار بر اسب و با سرعت زیاد، به سمت خیمه فرماندهی (عمر سعد) حرکت کردند.
▫️ حال سوال اینجاست چرا؟
💡 جواب سوال این هست که دشمنان در آن سمت، امام حسین (ع) را دوره و محاصره کرده بودند و با این حرکت حضرت ابوالفضل، همه فریاد زدند:
🔹 حسین را رها کنید؛ عباس به خیمه فرماندهی حمله کرده! بیایید این طرف.
▫️ و حضرت ابوالفضل با این رشادت امام حسین (ع) را از محاصره نجات دادند.
حضرت همچنان به سمت خیمه فرماندهی (عمر سعد) حرکت میکردند و با اینکه دست نداشتند، کسی جرات نداشت با ایشان بجنگد.
همه از چشمان قمر بنی هاشم میترسیدند که ناگهان عمر سعد دید اوضاع دارد خیلی خطرناک میشود. به حرمله گفت:
🔹 چشمان عباس را هدف بگیر او به هر کس نگاه میکند، همچون روباه به گوشه ای میگریزد.
🩸 بعد از اصابت تیر به چشم مبارک حضرت ابوالفضل، ایشان لحظه ای توقف کردند تا تیر را بیرون بکشند. هر چه سر را به طرفین تکان دادند، تیر در نیامد. خم شدند و تیر را بین دو زانو قرار دادند تا تیر را بیرون بکشند.
⚫️ سر را که به پایین آوردند، کلاه خود از سر مبارکشان افتاد و در این لحظه حکیم بن طفیل با گرزی آهنین فرق مبارک را نشانه گرفت و ضربتی وارد کرد.
📜 "فسقط مخ راسه علی کتفیه " (۲)
🔴 مغز سر حضرت ابوالفضل بر روی دو کتفشان ریخت.
🔳 و سیعلم الذین ظلمو ای منقلبا ینقلبون. (۳)
(و ستمکاران به زودی خواهند دانست که به چه مکانی باز میگردند.)
⬅️ (۱). در مورد اینکه امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) با هم برای تهیه آب به سمت فرات رفتند ولی بین آن دو بزگوار جدایی افتاد، رجوع شود به 《لهوف، صفحه ۱۰۳》 و 《 الارشاد، جلد ۲، صفحه ۱۶۳ 》 و 《 اعلام الوری صفحه ۳۴۸》
(۲). عین این جمله در کتابهای 《کلمات الامام الحسین (ع) صفحه ی ۴۷۲》، 《تاریخ امام حسین علیه السلام - موسوعه الامام الحسین علیه السلام جلد ۴، صفحه ۲۸۵ و جلد ۹، صفحه ۶۳۵》 و 《إکسیر العبادات فی أسرار الشهادات، جلد ۲، صفحه ۵۰۳》 آمده است.
(۳). آیه ۲۲۷ سوره شعراء
17.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم/ ۱۵۰ ثانیه روضه مجسم "شهید مظلوم اغتشاشات"
۱۵۰ ثانیه روضه مجسم از آنچه بر سر شهید #روحالله_عجمیان آوردند.
اونایی که توی آتیش فتنه دمیدن،الان بیان توی صدا و سیمای جمهوری اسلامی و به ریش مردم و خون شهدا بخندن؟!!
8.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥شهید محسن حججی: اگه روزی خبر شهادت منو شنیدید، مبادا...
حکایت عبدالله دیوونه
🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
*میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت .
💔😭😭
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین
*کپی با ذکر صلوات*
🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁*
🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴🙏
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
السلام علیک یا اباعبدالله
حضرت ولیعصر “ارواحنافداه” نسبت به سه مصیبت وارد شده بر حضرت سیدالشهداء علیه السلام حساسیت بیشتری دارند:
*مصیبت عمه بزرگوارشان، حضرت زینب كبری (سلاماللهعلیها)
*مصیبت عموی وفادارشان،حضرت اباالفضلالعباس (علیهالسلام)
*مصیت عموی شش ماهه، حضرت علیاصغر (علیهالسلام)
حاج ملاسلطانعلی كه از جمله عبّاد و زهاد بوده است، میگوید:
در عالم خواب به محضر والای امام زمان علیه السلام مشرف شدم و عرض كردم:
مولا جان، آیا آنچه در زیارت ناحیة مقدسه با این عبارت ذكر شده، درست است كه میفرماید:
“پس صبح و شب بر شما ندبه كرده و به جای اشك خون میگریم"صحیح است؟
فرمودند: بله. عرض کردم: آن مصیبت كه در آن به جای اشك خون گریه میكنید كدام است؟
آیا مصیبت علی اكبر علیه
السلام است؟
فرمود: نه، اگر علی اكبر زنده بود، او نیز در این مصیبت خون گریه میكرد.
گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس علیه السلام است؟
فرمودند: نه، اگر حضرت عباس هم در حیات میبود،در مصیبت آن خون میگریست.
گفتم: البته مصیبت حضرت سیدالشهدا علیه السلام است؟!
فرمودند: نه، حضرت سیدالشهدا هم اگر زنده میبود، در این مصیبت خون گریه میكرد.
پرسیدم پس آن مصیبت كدام است؟
فرمود: آن مصیبت اسیری عمه ام
زینب سلام الله علیها است…
رفقا،کربلا در کربلا میماند اگر حضرت زینب س نبود
حیف شما بی بی بین یه عده نامرد گیر افتادی
اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها..
منبع احمد قاضی زاهدی، شیفتگان حضرت مهدی، ج 2، ص 144 ـ 145.
شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج 1، ص 251.
12.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک کلیپ زیبا به زبان انگلیسی
برای تشویق نوجوانان جهت پیاده روی اربعين
👌 بسیار عالی و دیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید.
🏴 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#یاحسین_مظلوم(ع)🌷
💎امام سجاد خطاب به خداوند متعال عرضه میدارند:
اَللّهُمَّ اِنّى اَعْتَذِرُ اِلَیْکَ مِنْ مَظْلُوم ظُلِمَ بِحَضْرَتى فَلَمْ اَنْصُرْهُ، وَ مِنْ مَعْرُوف اُسْدِىَ اِلَىَّ فَلَمْ اَشْکُرْهُ، وَ مَنْ مُسِىء اِعْتَذَرَ اِلَىَّ فَلَمْ اَعْذِرْهُ.
🔰پروردگارا! در پیشگاه تو از سه چیز عذرخواهى نموده، و پوزش مى طلبم:
1. از مظلومى که در حضور من مورد ظلم و ستم قرار گرفته، و یاریش نکردم.
2. از کسى که خدمتى به من کرده، و من از او قدردانى و تشکر ننمودم.
3. و از شخص خطاکارى که در حق من بدى کرده و عذرخواهى نمود، ولى عذر او را نپذیرفتم.
(صحیفه سجادیه: دعاى 38)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این الان روسریشو درست کنه , اقتصاد درست میشه؟