eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.7هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
7.6هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜لذت قناعت⚜ ☺️ما در هزینه‌های ازدواج اصلاً سخت نگرفتیم و از همدیگر توقعی نداشتیم. هم خانواده من به آقا جواد و هم خانواده ایشان به ما سفارش می‌کردند که خود را به زحمت نیندازید و زیاد هزینه نکنید. به نظرم این توقع نداشتن در ازدواج خیلی برکت می‌آورد. 👌خیلی چیزها را زن و شوهر بعدها در زندگی و با تلاش و قناعت می‌توانند به دست بیاورند. این کار خیلی لذت بخش‌تر است از اینکه همان ابتدا همه چیز فراهم باشد. 🚫هیچگاه در زندگی دوست نداشتیم غرق مادیات شویم. سادگی برایمان لذت بخش‌تر از تجملات بود و چیزی که همواره در خرید کردن برای هردوی ما خیلی اهمیت داشت «خرید کالای ایرانی» بود. 🏡در آن زمان ما مستأجر بودیم و حقوق پاسداری آقا جواد هم خیلی ناچیز و البته با برکت بود. زندگی لذت بخشی داشتیم و هیچ کمبودی احساس نمی‌کردیم؛ چون ایمان در زندگی‌مان‌ جای داشت و خداوند آرامش حقیقی را به ما هدیه داده بود. ✨وقتی اولین فرزندمان آقا «علی‌اکبر» می‌خواست به دنیا بیاید، مادرم می‌خواستن طبق رسم و رسوم سیسمونی تهیه کنند. من و آقاجواد از ایشان خواستیم از گرفتن تخت و کمد نوزاد و وسایل غیر ضروری صرف نظر کنند و نهایتا فقط وسایل ضروری را بگیرند. گفتیم: «بعداً که خودمان خانه خریدیم و بچه هم بزرگتر شد، متناسب با نیاز، سلیقه بچه و فضایی که داریم تهیه می‌کنیم».
21.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید مدافع حرمی که در حرم حضرت زینب(س) به آرزویش رسید... 🔻حضور همرزم شهید حجت اسدی به همراه کتیبه حرم حضرت زینب(س) در برنامه
°•| مراسم عروسی ما ، به خواست خودمان نیمه شعبان در مسجد برگزار شد و من حجاب کامل داشتم . °•| جالب است برایتان بگویم وقتی فیلمبردار آمد داخل از من پرسید چه آرزویی داری ؟ °•| می دانستم رضا دوست دارد شهید شود چون بارها گفته بود ، من هم در جواب فیلمبردار گفتم : انشاء الله عاقبت ما ختم به شهادت شود . °•| من رضا را خیلی دوست داشتم ، فکر می کنم عشق ما خیلی خاص بود . بعد از رضا پرسید : شما چه آرزویی دارید ؟ گفت : همین که خانم گفت .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی از لحظه پیدا شدن پیکر مولوی شهید عبدالواحدریگی که توسط تروریستهای تکفیری ربوده و به شهادت رسید این عالم اهل سنت سیستان بلوچستان در هفته های اخیر اجازه سو استفاده و تحرک جریان تندرو و اغتشاشگر را در شهرستان خاش نداده بود
✨واقعا مهم است که انسان بتواند در اوج عصبانیت خودش را کنترل کند خیلی ها را میشناسیم که با وجود ایمنی ظاهری اما در زمان عصبانیت هیچ کس نمی تواند مانع آنها شود اما ابراهیم... ✅ از دست یک شخص مشکوک در میان رزمندگان خیلی عصبانی شد. شنیده بود گناه زشتی انجام داده و از محل استقرار رزمندگان رفته. ابراهیم اسلحه را برداشت سوار موتور شد و رفت. با خودم گفتم حتماً با او برخورد تندی خواهد داشت. ساعتی بعد برگشت‌ بدون اینکه کاری کرده باشد. ابراهیم گفت: با خودم فکر کردم که من نباید زود عصبانی شوم، اگر گناهی مرتکب شده باید دادگاه بررسی و قضاوت کند برای همین برگشتم. خشمگین شدن و در خشم تصمیم گرفتن کار درستی نیست چرا که خداوند می فرماید: الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ:همانان که در آسایش و (زمان) تنگدستی انفاق می کنند و خشم خود را فرو می برند و از مردم در می گذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. ( آل عمران /134) 📚 خدای خوب ابراهیم
✨مجید،خيلي دلسوز محرومان و مستمندان بود. گاهي مي‌شد پول توي جيبش را مي‌بخشيد و جيبش خالي مي‌شد يا يك خانواده مستمند را شناسايي مي‌كرد و مي‌آمد و كابينت‌هاي خانه را باز مي‌كرد و به من مي‌گفت: تو چقدر قند داري يا چقدر برنج داري. خيلي‌ها هستند كه به نان شبشان محتاجند. ✨من مي‌فهميدم كه منظورش بخشيدن بخشي از اين اقلام به مستمندان است. بعد من را همراهش مي‌برد و دو نفري به در خانه آنهايي كه شناسايي كرده بود مي‌رفتيم و مخفيانه كمكشان مي‌كرديم. مجيد دغدغه محرومان را داشت و دلسوزي و كرامت توي دلش بود. ✍روایتی از مادر
عجیب‌دلم‌گرفته.. دلم‌یک‌دنیآ‌میخواهد‌شبیه‌دنیآی‌شما که‌همه‌چیزش بوی‌خـــدا‌بدهــد . . شهداگاهی‌نگاهی . .
💠 اردوی جهادی بودیم ساعت نه صبح بود که به روستای تلمادره رسیدیم. 🔻 به خاطر باریدن برف هوا به شدت سرد بود. 🔷 متوجه شدم که محمد بلباسی در حال باز کردن بند پوتین است. 🔶 با تعجب پرسیدم : چکار می کنی؟ 🔷 گفت : می خواهم وضو بگیرم. 🔶 گفتم: الان نه صبح، چه وقت وضو گرفتنه؟! اونم توی این سرما؟! 🔷 محمد وضو گرفت و همینطور که داشت جورابش را می پوشید گفت: 👈علامه حسن زاده میگه: تموم محیط زیست و تموم موجودات عالَم مثل گیاهان و دریاها همه پاکن و مطهرن، پس ما هم که داریم به عنوان یک موجود زنده روی این کره خاکی راه می ریم باید پاک و مطهر باشیم و به زمین صدمه نزنیم. ✍🏻 راوی: علیرضا نوروزی دوست شهید مدافع حرم محمد بلباسی 📚 برای زین أب، ص ١۶۶ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: 🔻 أكثِرْ مِن الطَّهورِ يَزِدِ اللّه ُ في عُمرِكَ ، و إنِ استَطَعتَ أن تَكونَ بِاللَّيلِ و النَّهارِ على طَهارَةٍ فافعَلْ ؛ فإنَّكَ تَكونُ إذا مُتَّ علَى الطَّهارَةِ شَهيداً؛ 🍃 فراوان وضو بگير تا خداوند عمر تو را زياد گرداند. اگر توانستى شب و روز با طهارت باشى اين كار را بكن ؛ زيرا اگر در حال طهارت بميرى، شهيد خواهى بود. (الأمالي للمفيد،۶۰/۵)
همسر شهید : ✨هیچ وقت مانع رفتنش نشدم، دلتنگش بودم اما ته دلم راضی بودم به شهادتش، واقعا حقش بود. ✨خودشم همیشه بهم میگفت اگه شما و مامان راضی نباشید من هیچ وقت نمیشم. ✨وقتی که میرفت بهش گفتم من نگران محمدامین هستم؛ اون خیلی کوچیکه اگه شهید بشی چی به سرش میاد! گفت: خانم نگران نباش، اگه روزی من نباشم خدا سرپرستش میشه، کلی هم قوم و خویش معنوی پیدا میکنه ...
8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر بعد از تشییع پسرش رو به کرد و گفت نگاه کن، جوون 25 ساله‌ام رفت و استخون‌های شکسته و سوختشو برام اوردن، حاج قاسم زار زار گریه می‌کرد ولی حاج قاسم یه جوری برگشت که شرمنده هیچکدوم از خانواده‌های شهدا نشد رفیق حاج قاسم به شوخی بهش گفته بود این قبری که انتخاب کردی کوچیکه، توش جا نمیشی، حاج قاسم گفت یه جوری برمی‌گردم که جا بشم ...
💌 | 🔻 سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند توفیق حضور قلب طلب کنید.... 🌷