eitaa logo
پلاک خاکی
2.6هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
6هزار ویدیو
42 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
با ولایت میمانیم، شور ما از عاشوراست... ای عاشقان بسم‌الله، راه قدس از کربلاست... @pelakkhakii 👈👈🌹🌹
🌹یادمون باشه که هر چی برای خدا کوچیکی و افتادگی کنیم خدا در نظر دیگران بزرگمون می کنه. ❣شهید حاج حسین خرازی @pelakkhakii 👈👈🌹🕊
🕊🕊🎋🎋🕊🕊🎋🎋🕊🕊🎋🎋🕊🕊🎋🎋 👈 قابل توجه بعضیها👇👇📣📣 🌷یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت : مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !! 🕊یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند. 🌷یاد شهید بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !! 🕊یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !! 🕊یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !! 🌷آره یاد خیلی شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم !! 🌷برای رد شدن از سیم خاردار باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن(!!) داوطلب زیاد بود. قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان زیبارو !! همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ... همه تودلشون گفتند : عجب پیرمرد سنگدلی !! دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ... جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار تو دل همه غوغائی شد ...!! بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الا همون پیرمرد ... گفتند چرا نمیای ؟؟ گفت : نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش آخه مادرش منتظره ... درود بر شهامت و غیرت آنان !! نمیدونم الان برای رد شدن و رسیدن به عرش دنیا پاتون رو روی خون کدام شهید گذاشتید ؟؟!! ❌ای مسئولانی که حقوق آنچنانی میگیرید و خیانت میکنید!!! و اندکی شرف و غیرت و دلسوزی ندارید! حواستان باشد، خون شهدا لیزه!!! با سر زمینتون می زنه!!! ... پلاک خاکی اینجاست👇👇👇🌷🌷👇👇👇 @pelakkhakii
روح الله خدمت حضرت آقا رفته بود. آقا ❤️ به او فرموده بود:چه قد رعنایی داری! بچه کجا هستی؟ پسرم هم گفته بود بچه آمل هستم. حضرت آقا❤️ به سر پسر شهیدم دست می کشند و به روح الله می گویند: 😍 خاطره ای به نقل از مادر شهید 🌷 @pelakkhakii 🌷
💛| فکر نکنید هواداری برای استقلال و پرسپولیس فقط الانه☺️ یکی از دوستان میگفت تو جبهه و درشب عملیات با یکی از رفقا بر سر استقلال و پیروزی حرفمون شد و دعوای لفظی 😔😐 بعد از عملیات دیگه ندیدمش فکر کردم شهید شده.....😔 ناراحت بودم ک ای کاش حلالیت طلبیده بودم......😔 تو همین افکار بودم ک دیدم رفیقم چندتا عراقی رو اسیر کرده و روی دوش یکیشون سوار و بهشون یاد داده بگن: استقلال سوراخ.....😂 پیروزی قهرمان و داره میاد..😂 دعوتید به پلاک خاکی|👇👇🌹 @pelakkhakii
💚👆👆 چگونه همسرش را کرد؟ @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌹شوق شهادت... ✍سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: اگر کسی شوق شهادت دارد، آن را فعلا طلب نکند؛ شهادت را در جنگ با امریکا و اسرائیل از خدا بخواهید... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊 •┈┈••✾❀🕊💖🕊❀✾••┈┈•
|هر‌جا‌سخن‌از‌رقیه‌جان‌می‌آید😍 صوت‌ عرشیان‌می‌آید♥️ 🌙| |در‌مجلس‌این‌سہ‌ساله‌من‌معتقدم عطر‌خوش‌صاحب‌الزمان‌می‌آید🌱| 🌸 🌱🌷✨ @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... من هیچی نمیگم خودتون ببینید...😌 خیلی قشنگــــــہ❤️ @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬆️ درد دل زیبای دختر شهید مدافع حرم با حضرت رقیه(س)🌷 سلام علیڪم منم اسمم رقیه است...بابام هم شهید شده...🕊😢 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
السلام علیک یا رقیه خاتون❤️ تزئین حرم (س) در روز ولادت آن حضرت ✨ @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
هرلحظه اين احساس را داشتم; كه هر وقت باشد، شهيد مى شود.  هميشه هم بهش مى گفتم. مى گفتم كه : «هر وقت باشه، شهيد مى شى. ولى دوست دارم به اين زودى ها شهيد نشى. هنوز پسرام داماد نشدند. مى خوام خودت دامادشون كنى. » خواب ديده بود. ديده بود كه يكى از دوست هاى شهيدش آمده ببردش. نمى رفته. به ما نگاه مى كرده و نمى رفته. ما خيلى گريه مى كرده ايم. دوستش به زور دستش را كشيده بوده و برده بودش. بعد از اين خوابش، بهم گفت: «تو بايد راضى باشى تا من برم. خودت رو آماده كن.  @pelakkhakii 👈👈🌷🕊