eitaa logo
پله پله تاخدا
755 دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
8.1هزار ویدیو
36 فایل
✍زندگی بدون طعم گناه💥 ✍گر درون تیره نباشد ..همه دنیاست بهشت...💥 ✍بیاد تمام شهدای عزیز..وتمام شهدای مدافعین حرم.... #تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7
مشاهده در ایتا
دانلود
💠حکم فرار مالیاتی: 🌼 خودداری کردن از اجرای قوانین دولت جمهوری اسلامی و عدم پرداخت مالیات و عوارض و سایر حقوق قانونی دولت اسلامی برای هیچ کس جایز نیست. 📚 پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری @Resule10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام به🌺 پنجشنبه 22 دیماه🌺خوش آمدین همه چیزرنگ وبوےتازگےوطراوت میدهد آرزومیکنم وجودتان پرشودازعطرورنگ خدا وروزےآکنده از شادےوسلامتےداشته باشید بفرمایید صبحانه🥚🧀🍞
تا سفره ی نان و عسلم باز شود❄️ تا باغ پرندگان پرآواز شود❄️ ‌‌‌‌‌‌‌‌وا کن مژه ی پنجره ها را به نسیم❄️ لبخند بزن که صبح، آغاز شود❄️ درود عزیزان❄️ صبح سرد زمستونیتون بخیر و شـادی❄️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌      ‌‌‌‌‌‌‌‌
﷽💠از نترس از گناه بترس..!💠 ❇️ حضرت علی علیه السلام مردی را دید که آثار ترس و خوف در سیمایش آشکار است. 🔹از او پرسید: چرا چنین حالی به تو دست داده است؟ 🔸مرد جواب داد: من از خدا می ترسم. 🔹امام فرمود: بنده خدا! از بترس و نیز به خاطر ظلمهایی که درباره بندگان خدا انجام داده‌ای. 🔹از عدالت خدا بترس 🔹از خدا اطاعت کن و از آنچه که به صلاحت تو را نهی کرده است نافرمانی نکن، آن گاه از خدا نترس؛ زیرا او به کسی ظلم نمیکند و هیچگاه بدون گناه کسی را کیفر نمیدهد. 📕بحارالانوار، ج 67، ص 392 ◀️ما سه نوع داریم: 1⃣ ترس از گناه که برای انسانهای معمولی هست که ظاهرا روایت بالا به همین ترس اشاره میکند. 2⃣ ترس از قصور در انجام وظیفه که برای اولیاء الهی است، در این ترس، اولیاء از این میترسندکه مبادا به وظیفه بندگی خود عمل نکرده باشند و دائما خودشون رو بدهکار به خدا میدانند و از این باب از خدا میترسند. 3⃣ ترس از عظمت خدا که این نیز مختص اولیاء و اهل بیت (ع) هست، در این ترس همین که از یک طرف بزرگی و عظمت خدا رو درک میکنند و از طرف دیگه خودشون رو حقیر و کوچک می‌بینند، ناخوداگاه حالت به آنها دست میدهد. کمی کنید🤔
زیارتنامه بانو ام البنین سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ مادر بودن سخت ترین و پرمشقت ترین کار دنیا است که تا آخر عمر هم بازنشستگی ندارد و تنها حقوقی که بابت آن طلب میکند اندکی عشق است❤️ ❤️مادر دریای محبت است عاشقتم مادر😍 پیشاپیش روز مادر مبارک ❤️ 👨‍🍼ⓟⓔⓓⓐⓡ👩‍🍼ⓜⓐⓓⓐⓡ👨‍👩‍👧‍👧 🤰 𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋 👇 ʝѳiɳ→☞ @madarpedar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃امام صادق علیه السلام فرمودند هر کس سوره‌ی ذاریات را در روز یـا در شب بخـواند خـداوند وضع معیشت او را بهبود می‌بخشد و روزی وی را فراخ می‌گرداند و نوری در قبر او بیافریند که تا روز قیامت قبر وی منوّر باشد. 🍃 هر روز مداومت کردن بر خواندن چهار سوره‌ی «ذاریات، طَلاق، مُزَّمِّل و اِنشراح» که اگر یک روز فوت شود قضا نماید باعث وسعت روزی و فراخی معیشت و مال و منال می‌شود، از جایی که انتظار ندارد و این عمل مجرّب و آزموده است 📚منتخب الختوم صفحه ۵۱
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
تو زن ها را نمیشناسی... آنها یک حافظه عجیب برای نگهداری وقایع عاشقانه دارند هیچکدام از حرف هایت یادشان نمیرود حتی می توانی تشریح لحظه ای را که با یک جمله ات دلشان شکست با جزییات دقیق، دو سال بعد از دهانشان بشنوی... وعده ها و قول هایت را طوری یادشان می ماند که هیچ رقمه نتوانی زیرش بزنی... ساعت و روز دقیق اولین دوستت دارم گفتنت لباسی که در اولین قرار ملاقاتتان به تن داشتی لرزش انگشتانت وقتی برای اولین بار دستشان را گرفتی حالت چشم هایت وقتی اولین دروغ را از تو شنیدند... حتی به راحتی می توانند بگویند فلان دروغ را فلان روز گفته ای و واقعیت ماجرا را از خودت بهتر توضیح میدهند... می دانی زن ها موجوداتی هستند که در عمق رابطه شنا می کنند و تو شناگر ماهری هستی که وانمود می کند شنا در سطح آب را دوست دارد و هر از گاهی هم به خیال خودش زیرآبی میرود... زن ،بام نیست تا برای هواخوری به سراغش بروی "آسمان" است پرواز را بیاموز..... تقدیم به همه بانوان♥️ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ روزتون پیشاپیش مبارک 💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صبح بخیر عزیزان🌹 💐درياست نبي و گوهرش فاطمه است 🎊مولاست علي و همسرش فاطمه است 💐با آنكه حسين است، پناهِ دو جهان 🎊او خود به پناهِ مادرش فاطمه است 💐ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) 🎊و روز مــــادر مبـــــارک
🌸✨آنچه دارم همه از دولت پاینده ی توست ⚪️✨دیده ام نور و از چهره ی تابنده ی توست 🌸✨تا نهان در دل من مهر فزاینده ی توست ⚪️✨هرچه باشم دل و جانم به فدای توست 🌸✨خوشبوترین گلهای دنیا ⚪️✨تقدیم به مادر فرشته زمینی 🌸✨که جز عشق چیزی نیاموخت 🌸✨ روز مادر مبارک
❤ مادر❤ سقف آرامش است برسرماڹ😇 لباس گرم روزهای سرد زندگي وقلب تپنده ای بي توقع...❤ خدایا 🙏 سنگ صبور همیشہ ماڹ را همیشہ نگاه دار...🙏 آمیــــن یا رَبَّ 🙏
🍃حضرت امام محمدباقر علیه‌السلام فرمودند 🔸حضرت حق سبحانه و تعالی فرشته‌ای را در هر شب جمعه فرمان می‌دهد که از اول شب تا آخر شب از جانب پروردگار جهانیان از بالای عرش ندا کند: 🔸⁉️ آیا بنده مؤمنی هست که پیش از طلوع صبح برای هر دو جهانش مرا بخواند تا من درخواستش را اجابت کنم؟ 🔸⁉️ آیا بنده مؤمنی هست که پیش از طلوع صبح از گناهش توبه کند تا توبه‌اش را بپذیرم؟ 🔸⁉️ آیا بنده مؤمنی هست که در روزی او تنگ گرفته باشم و پیش از طلوع صبح از من بخواهد که روزی‌اش را فزونی بخشم تا به او گشایش در روزی دهم؟ 🔸⁉️ آیا بنده مؤمن بیماری هست که پیش از برآمدن صبح از من بخواهد شفایش دهم تا به او تندرستی ارزانی دارم؟
✍امیرالمؤمنین عليه السلام: از خشم بپرهيز كه آغاز آن، ديوانگى و پایان آن، پشيمانى است إيّاكَ وَالغَضَبَ؛ فَأَوَّلُهُ جُنونٌ وآخِرُهُ نَدَمٌ 📚غررالحكم حدیث 2635
✨﷽✨   * حكايت اصحاب رقيم * در «منهج الصادقين » آمده است . نعمان بشير در حديث مرفوع به حضرت رسالت (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت كرده كه: اصحاب رقيم سه تن بودند كه از شهر بيرون رفتند به جهت رفع بعضى از حوائج خود، باران ايشان را گرفت . پناهنده به غارى شدند. چون در درون غار رفتند، سنگى عظيم بر در غار افتاد و راه بيرون آمدن را مسدود ساخت. ايشان مضطرب شدند و طمع از جان بر گرفتند و گفتند: هيچ كس بر حال ما مطلع نيست و بر فرض اطلاع، كسى قادر بر رفع اين سنگ نيست. با يكديگر گفتند: طريقى كه موجب فتح باب و گشايش اين عقده شود، جز اخلاص و تضرع و زارى به درگاه حضرت بارى نيست؛ كه هر يك عمل صالحى كرده باشيم شفيع خود سازيم؛ شايد كه حقتعالى ما را از اين مكان خلاصى بخشد. 🍄پس يكى از ايشان گفت: خداوندا! تو عالمى كه من روزى مزدوران داشتم و از براى من كار مى كردند، يكى از آنها وقت ظهر آمد. گفتم: تو نيز مشغول كار شو و مزد بگير. هنگام شام همه را مزد بدادم. يكى از آنها گفت: فلان از نيمه روز آمده، مزد او را برابر من مى دهى؟! گفتم: تو را با مال من چه كار است؟ تو مزد خويش بستان و برو. در خشم شد و مزد نگرفته، برفت. من آنچه مزد او بود، گاوى خريدم و در ميان رمه گاو خود رها كردم و از او بچه ها متولد شد. پس از مدتى طويل ، آن مرد باز آمد. ضعيف و نحيف و بى برگ و نوا شده ، و گفت: مرا بر تو حقى است. گفتم: چيست؟ گفت : من همان مزدورم كه مزد خود را پيش تو بگذاشتم. چون در او نگريستم؛ او را شناختم. دست وى را گرفته، به صحرا بردم و گفتم: اين رمه گاو از تست و كسى را در آن حقى نيست. گفت: اى مرد! بر من استهزا مى كنى؟ گفتم: سبحان الله ! اين حق تست و قصه با وى باز گفتم و همه را تسليم وى كردم . بار خدايا! اگر مى دانى كه اين كار را براى رضاى تو كردم بدون غرض ‍ ديگرى ، ما را از اين ورطه خلاصى بخش . در حال ثلثى از سنگ عقب رفت. 🍄دومى گفت: سال قحطى بود. زنى صاحب جمال به نزد من آمد تا گندم بخرد. گفتم : مرادم را حاصل كن تا ترا گندم دهم . زن ابا كردم و رفت . از شدت گرسنگى بى تاب شده باز آمد و گندم خواست و گفت: اى مرد! بر من و عيالات من رحم كن كه همه از گرسنگى تلف مى شويم . من همان سخن را باز گفتم: اين نوبت نيز امتناع كرد. بار سوم چون عنان اختيار از دستش برفت و طاقتش از گرسنگى رفته بود، راضى شد. او را به خانه بردم و خواستم با او در آويزم ، لرزه بر اندامش افتاد. گفتم: اين چه حالت است كه ترا عارض شده ؟ گفت: از خدا مى ترسم . من با خود خطاب كردم كه: اى نفس ظالم! او در حال ضرورت از خدا ترسد و تو با وجود چندين نعمت انديشه از عذاب او نمى كنى؟ پس از نزد او برخاستم و زياده از آنچه مى خواست به او دادم و او را رها كردم . بار خدايا! اگر اين كار را براى خشنودى تو كردم، ما را از اين تنگنا گشادگى بخش . فى الحال ثلث ديگر از سنگ جدا شده و غار روشن گشت. 🍄سومى گفت: مرا پدر و مادر پيرى بود. و من صاحب گوسفندان بودم . هنگام نماز شام قدرى شير نزد آنها آوردم. خفته بودند. مرا دل نيامد كه ايشان را بيدار كنم. بر بالين آنها نشستم و گوسفندان را بى سرپرست گذاشتم و دل بر پدر و مادر مشغول داشتم ؛ با اينكه بسيار خائف بودم از تلف گوسفندان ، از بالين آنها بر نخاستم و ظرف شير از دست ننهادم تا صبح طلوع كرد و آنها از خواب بيدار شدند و من شير را به آنها خورانيدم. بار خدايا! اگر اين كار را براى رضاى تو كردم و از اين عمل خشنودى تو مى جستم ، ما را از اين گرفتارى نجات بخش. سنگ به تمامى به يك طرف افتاد و ايشان از غار بيرون آمدند. 📚گنجينه اخلاق «جامع الدرر» (جلد دوم)، عارف سالك آيت الله حاج سيد حسين فاطمى (ره ) * @Resule10
✨﷽✨ می‌گویند روزی یک نقاش بزرگ در عرض سه دقیقه یک نقاشی کشید و قیمت هنگفتی بر روی آن گذاشت!؟ خریدار با این قیمت گذاری مخالفت کرد و این قیمت‌ را برای سه دقیقه کار ، منصفانه ندانست .... نقاش بزرگ در پاسخ او گفت : این کار در واقع در سی سال و سه دقیقه انجام گرفته ، سی سالی که به آموزش و پیشرفت فردی و تجربه اندوختن گذشت و تو ندیدی به اضافه‌ی این سه دقیقه که تو دیدی! برخی افراد گمان می‌کنند که افراد موفق از خوش شانسی ، استعداد ذاتی ، یا نعمت الهی خاصی برخوردارند ، اما در واقع پشت هر موفقیت پایدار ، مدت‌ها تلاش طاقت فرسا وجود دارد. 【﷽】 @Resule10
✨﷽✨ * پیرمرد و زندگی روی درخت * میگویند که روزی یکی از انبیای الهی به مردی پیر و فرتوت در سر راهش برخورد که در بالای درختی کهنسال برای خودش جایگاهی ساخته بود و در آن جا خدا را پرستش میکرد. نبی الهی با او صحبت کرد و پرسید:به چه علت در این جا زندگی میکنی؟ آن مرد گفت:در دوران جوانی ام به من در عالم رویا خبر دادند که طول عمر من ۹۰۰ سال است، لذا حیفم آمد که در این عمر کوتاه به ساختن خانه و کاشانه مشغول شوم به همین خاطر به عبادت، روی آوردم. آن نبی گفت:اما به من خبر رسیده که طول عمر مردمان در یک زمان به ۸۰ یا ۹۰ سال می رسد ولی قصرها و برج ها برای خود میسازند. 🌟پیرمرد گفت:ای بابا، اگر من ۹۰ سال عمر میکردم که با یک سجده، این مدت زمان را سپری میکردم! * ❤️@Resule10
✨﷽✨ *حیف... * 💎مادرم آن روزها همه چیز برایش حیف بود، جز خودش! یک صندوق چوبی بزرگ داشت پر از چیزهای حیف! در خانه ما به چیزهایی حیف گفته می‌شد که نباید آنها را مصرف می‌کردیم..!! نباید به آنها دست می‌زدیم، فقط هر چند وقت یک بار می‌توانستیم آنها را خیلی تند ببینیم و از شوق داشتن آنها حَظ کنیم و از حسرت نداشتن آنها غصه بخوریم! حیف مادرم که دیگر نمی‌تواند درِ صندوقِ حیف را باز کند و چیزهای حیف را در بیاورد و با دست‌های ظریف و سفیدش، آنها را جلوی چشمان پر احساسش بگیرد و از تماشای آنها لذت ببرد! مادرم هیچ وقت خود را جزو چیزهای حیف به حساب نیاورد... دستهایش، چشم‌هایش، موهایش، قلبش، حافظه‌اش، همه چیزش را به کار انداخت و حسابی آنها را کهنه کرد. حالا داشته‌هایش آنقدر کهنه شده که وصله بردار هم نیست... حیفِ مادرم که قدر حیف‌ترین چیزها را ندانست! قدر خودش را ندانست و جانش را برای چیزهایی که اصلا حیف نبودند تلف کرد ... * ❤️@Resule10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنگام شب به آسمان نگاه کن... همه‌چیز را فراموش كن! حتی خودت را... آن وقت است که میشنوی موسیقی بی‌صدای هستی را... شبتون بخیر
✨﷽✨ * 🌟ابوالفضل ابوالفضلی * 💫روز ولادت آقا امام رضا (صلوات الله علیه) بود و رمز ما یا ابوالفضل (علیه السلام). محل کارمان هم طلائیه بود. اولین شهید کشف شد. شهید «ابوالفضل خدایار»، گردان امام محمدباقر (صلوات الله علیه)، گروهان حبیب و از بچه های کاشان. گفتیم اگر شهید بعدی هم اسمش ابوالفضل بود، این جا گوشه ای از حرم آقا ابوالفضل (علیه السلام) است. رفتم پشت بیل و زمین را کندم که بچه ها پریدند داخل چاله. خیلی عجیب بود. یک دست شهید از مچ قطع شده که داخلی مشتش، جیره های شب عملیات (پسته و ...) مانده بود. آب زلالی هم از حفره خاکریز بیرون می ریخت. گفتیم آب از قمقمه ای است که کنار پیکر شهید است؛ اما قمقمه خشک خشک بود. 🌟 با پیدا شدن پیکر، آب قطع شد. وقتی پلاک شهید را استعلام کردیم، دیگر دنبال آب نبودیم، جواب را گرفتیم. شهید «ابوالفضل ابوالفضلی» گردان امام محمدباقر (صلوات الله علیه)، گروهان حبیب که او هم بچه کاشان بود. * @Resule10