خوش است اینکه شب جمعه جان دهم از شوق بدون دغـدغـه در پـاسـخ سـلام حسین غـلام هـمـت آنم که زیر چـرخ کـبـود به لطف بندِ تعـلـق، شده غـلام حسین چـقـدر حال جـهـانِ مـرا عـوض کرده شده‌ست گریه به کام من و به نام حسین برای گریه نـبود و به لطف تـوبه نبود خـدا گـذشت از آدم، به احـترام حـسین به این امید که یک جمعه عاقبت بدمـد به بـرق تیـغ دعـا صبح انـتـقام حـسین

❤️ #پنجشنبه_های_حسینی ما حسین علیه السلام را داریم میان تمام نداشته‌هایمان

شبای جمعه دلم میره سوی آسمونِ بین‌الحرمین دلِ من جایی نداره که بره جز درِ خونه‌ی عباس و حسین

یک بیت گریه کردیم، صد جِلد معرفت شد

هر گـاه از نـگـاهِ تـو، دل‌های ما بُرید نـطـقِ زبـان، ز گـفـتـنِ یـا ربـنـا بُـرید از فـیضِ رحـمتت، نبَرَد بهره روسیاه عصیانِ روز، از تو چه شب‌ها مرا بُرید ذکرِ عـلَیَ الـدَّوام، به هرکس نمی‌دهند ناشکـرِ بد زبان، چه بسا از دعـا بُرید با اِدعـا، دعـا که بـه ‌جـایـی نـمی‌رسـد بـاید که دسـت، از طـلـبِ اِدعـا بُـریـد

بلعـم، اگرچه مدعـیِ اسـمِ اعـظم است مغـرور شد، که آخرِ کار از خدا برید حُبِّ علی‌ست، مقصد و مقصود کبریا لعـنت بر آنکه از عـلیِ مـرتضی بُرید ما را علی، دوباره فـراخوانَد از نجف بیچاره است، هر که ز ایوان طلا بُرید روزی‌که سفره‌دارِ ازل، سُفره پهن کرد نــانِ مـرا، بـه ‌نـامِ شــهِ کـربـلا بُـریـد این‌گونه شد که هر شب جمعه، به قتلگاه انگـار حـنـجـرم، چو شـهِ نـیـنـوا بُرید می‌گفت مادرش به نوا، ای حسینِ من جان داشتی هنوز، سرت را چرا بُرید؟! تو داشـتی هـنوز کمی حـرف می‌زدی سر را به پیـشِ مـادرِ تو، از قـفا بُرید رحمی نکرد شمر، به رگ‌های پاره‌اَت می‌دید دخـتـرت، ولی آن بی‌حـیا بُرید فـریـادِ یاحـسـین، ز اهـلِ حـرم رسـیـد وقتی که تـشـنه‌لب گلویت بی‌هـوا بُرید

همیشه هر شبِ جمعه به سینه غم دارم حـرارتی‌ست قـدیـمی که در دلـم دارم

#یاحسین ❤️

بال ملائک هست فرش زیر پایش ایزد مسخّر کرده هستی را برایش هستند در ایران ما فرزندهایش معصومه‌اش آمد به دنبال رضایش انوار او تقسیم شد بر مشهد و قم او را زیارت می‌کنم در مشهد و قم 💐 ولادت امام کاظم (ع) پدر امام رضا (ع) مبارک باد💐

فردای قـیامت خبر از دربـدری نیست امروز اگر بی‌سـر و سامـان تو باشـیم

جـان نـاقـابـل من کـاش فـدای تو شـود اگر این جان به فـدایت نکنم؛ می‌میرم!

شعرهایم همگی درد فراق است ببخش صحبت از کرب و بلایت نکنم می‌میرم

عاشقی گفت آن‌چه می‌خواهد دل تنگت بگو با دلی غـم‌بار گفتم کـربلا؛ گفتم حسین

نام زهـرا را شـنـیدم هرکجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین

#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ⁣ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ⁣

❤️ حاج علی ، معبر را باز کرد! ♦️لشکر آماده عملیات است؛ بچه ها باید معبر بزنند؛ همه باید از این معبر بگذرند تا خط شکسته بشه! ♦️طرف مقابل تمام توانش را به میدان آورده است. ♦️تخریبچی ها گل سرسبد لشکر بودند؛ واهمه از مین و انفجار ندارد او می داند باید معبر را باز کند حتی به قیمت سوختن و تکه تکه شدن خودش. معبر باز نشود ، دشمن همه بچه ها را زمین‌گیر می کند! ♦️ این مرام بچه های گردان تخریب است. 👌حاج علیرضا زاکانی این مرام را از روزگار حماسه به یادگار دارد، آن زمانی که جوانی کم سن سال در گردان تخریب لشکر۱۰ سیدالشهدا بود. ♦️ #زاکانی، می داند باید ملامتها و زخم و‌زبان را بشنود اما وحدت جبهه انقلاب برایش مهمتر از طعنه ها و دشنام هاست. 🌹هم تو گل کاشتی تخریبچی! و هم سیدامیرحسین، دمتون گرم! #انتخابات ✍ #علی_صالحی_زاده