تو را با چادر مشڪے
و ســنگین دوستٺ دارم🫀🔗
بگو مثل بسیجی ها،
عروسم میشوے خواهــر؟シ😂
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
_میـگفت↓
اگـرقـراربودباآهنگوفازغم
بـرداشتن آرومبشے،
خـدا در قرآننمیفرمودڪه:
[اَلآبـذڪراللّٰھتطـمئنالقـلوب]
بایادخداقلبهاآراممیگیرد..!🤍
#معبود_من
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌مردم هوشیار باشید❌
😱پزشکیان در یک کارحرفه ای با دستش پرچم جمهوری اسلامی ایران را انداخت
اینها اتفاقی نیست
این پرچم مزین است به نام الله
و مزین شده است به ۲۲ شعار الله اکبر
این پرچم بر روی تک تک جسم شهدای ما قرار گرفته وکفن شهدا شده است
این پرچم در برابر هیچ کس خم نمیشود
باید به دست امام عصر برسد
ایشان در یک کار آگاهانه با هدفی خاص پرچم مقدس جمهوری اسلامی را به زمین میاندازد و تلاش نمیکند که آنرا دوباره بیافشاند
ملت شریف ایران
خانواده معظم شهدا و ایثارگران خودتان قضاوت کنید
👈اگر این کار غیر اتفاقی باشد باید خم شود و پرچم را به حالت اول برگرداند!!!
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
https://eitaa.com/joinchat/3890021196C4f9a1db8d5
.
احوالـٰات ِمـٰادهھ هشتـٰادۍ هـٰا🦦🌱.
دفترچهخـٰاطراطمون🍫 >
حمایت نشیم 🥺؟
لطفا پاک نکنید🙏🏻🙏🏻.
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
https://eitaa.com/joinchat/3890021196C4f9a1db8d5 . احوالـٰات ِمـٰادهھهشتـٰادۍهـٰا🦦🌱. دفترچهخـٰاط
یک نفر هم نیومد که 💔🥺.
مال دوستمه لطفا حمایت کنید🙏🏻
.
نجوای عاشقی🌻❤️🩹
#پارت_4
بی حواس از دور و برم مثل بچه های ۴ ساله شروع کردم به نق زدن
_عههه امید بعد این همه سال داداشم اومده برم مدرسه که همیشه هست
+کل زندگیتو که مدرسه نمیمونی جوجه برو برمیگردی یک دل سیر برات خاطره دارم
_داداششیی بزار یک امروزو مدرسه رو به افتخار تو نرم آخه من چه گناهی دارم ۸ صبح برم مدرسه
امید که دید دست بردار نیستم با جمله اش به بحث بچگونه مون پایان داد:باشه ولی پیاده میریما ما که ماشین نداریم
در طول راه کلی مغز امید رو خوردم و حسابی خاطره گفتم و شوخی کردم
نیمه های راه پسری که همراه امید بود که حالا فهمیدم اسمش حسین هست ازمون جدا شد و سمت خونه خودشون رفت
.
نویسنده:گمنام
⭕️کپی:حرام⭕️
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
.
نجوای عاشقی🌻❤️🩹
#پارت_5
نمیدونستم مامان با دیدن پسرش خوشحال میشه یا از شدت شوک خدایی نکرده سکته میکنه
پس با امید قرار گزاشتیم فعلا بره خونه دوست قدیمیش تا مامانو آماده کنم که این خبرو بشنوه
با لب خندون زنگو و زدم بعد باز شدن پله هارو دوتا یکی طی کردم تا به طبقه خودمون رسیدم
با باز شدن در مامان با تعجب بهم زل رد و گفت:زینب چرا نرفتی مدرسه
تو دلم خاک برسری نثار خودم کردم که هنوز فکر اینجاشو نکرده بودم
با تردید گفتم: هیچکدوم از دوستام نیومده بودن منم برگشتم
با تعجب باشه ای گفت که بدو بدو وارد اتاقم شدم و درحالی که ناخون هامو میجوئیدم به این فکر میکردم چیکار کنم
.
نویسنده:گمنام
⭕️کپی:ممنوع⭕️
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
لحظات اذان داریم نزدیک میشیم مومن یا علی بگو و پاشو نمازتو بخون گاهی وقتا که نمازمون دیر میشه به خاطر غیبتهایی که میکنیم راجع به هم پس مواظب زبانمون باشیم التماس دعا دارم از همتون بندرم خیلی دعا بکنید محتاج دعاهای شما هستم التماس دعا🥺❤️🩹
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
🌼 یا اَبَا الْحَسَنِ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَیُّهَا الْکاظِمُ
یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا
سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا
بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا
وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
🌼یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَیُّهَا الرِّضا یَا
بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا
سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا
بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا
وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
🌼 یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا التَّقِىُّ
الْجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى
خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا
وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ
حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
🌼یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الْهادِى
النَّقِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ
یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا
وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ
حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
🌼 یا اَبَا الْحَسَنِ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَیُّهَا الْکاظِمُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ ا
بخونیم برای حاجت گرفتن برای طلبیدن برای حرم آقا امام رضا ظهور آقا امام زمان و رهبر انقلاب اسلام و همچنین سلامتی پدر مادرهامون خوشبخت و سربراهی خودمون التماس دعا دارم دختران نورانی😍❤️
#چهارشنبههایامامرضایی
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
اۍڪہِهَـواۍمَنٖۍ..
بۍ'طُ'نَفساِدعـٰاست...🫀🤍
"ابـٰاعبداللّٰہ
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
پیشنهاد می کنم برای پیروزی و اعتلای جبهه انقلاب و دکتر جلیلی در مناظره سیل صلوات راه بندازیم از امشب تا جمعه شب هر چقدر که میتونید صلوات بفرستید به نیابت از شهدای خدمت و سردار عزیزمون ...هدیه به ساحت مقدس امام زمان صلوات ها هر چقدر بیشتر بهتراللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم♥️🌱
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
در کنار تمام تلاش ها حتما فرستادن
صلوات به نیابت از شهید رئیسی و شهدای
خدمت رو فراموش نکنید این شهید بزرگوار
الان دستشان بازتر از زمان حیاتشان هست
دعا رو فراموش نکنیم که جبهه حق پیروز
بشه 😢❤️🩹
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨
صبح بعد از بیدار شدن صدقه بدیم هر چند کم و آیه الکرسی و چهار قل بخونیم و به خونه و فرزندان مون فوت کنیم❤️
نزاریم آشغال زیاد تو خونه بمونه ر طول روز حداقل ده دقیقه صدایقرآن تو خونه پخش کنیم عصر ها حدیثکسا بخونیم و اگر نمیتونیم صوتش رو تو خونه پخش کنیم هروقت مشاجره یا کدورتی پیش اومد یک کاسه آب نمک درست کنیم و شب تا صبح تو خونه بزاریم و صبح بریزیم دور آب نمک انرژی های منفی رو به خودش جذب میکنه❤️
اسرافنکنیم به اندازه ی نیازمون مصرف کنیم حواسمون به مصرف آب باشه، نسبت به نان بی احترامی نکنیم اسراف باعث از دست رفتن نعمت ها میشه با مردم مدارا کنیم با اهل خانه خوش رفتار باشیم نمازاولوقت بخونیم و روزی پنجاه آیه قرآن بخونیم❤️
دعای خیر برای همنوعان و علی الخصوص دعا برای پدرومادر باعث برکت و رزق غیرمنتظره میشه، همیشه شنیدیم که پدر و مادر برای بچه شون دعا کنن دعاشون مستجاب میشه اما دعای فرزند در حق پدر و مادرش چه زنده باشن چه در قید حیات نباشن باعث جلب رحمت الهی میشه اظهار فقرنکردن و ناله نکردن ماها عادت کردیم تا کسی رو میبینیم شروع میکنیم به ناله که وضع مون خوب نیست و گرونیه و ....درصورتیکه این کار ناشکریه مگه خدا تا حالا ما رو لنگ گذاشته؟؟ در حدیث داریم که هرکس اظهار فقر کند فقیر می شود❤️
امیدوارم تاثیرگذار باشم برای سلامتی آقا امام زمان و رهبر انقلاب اسلام صلوات بفرمایید و برای سلامتی استاد زندگیم پدرم🦋❤️🩹
سلام به اهالی کانال دختران حیدری🖐🏻🌿
اومدمازهمهتون حلالیت بطلبم. . .
اگه هرکاری کردم چه خوب چه بد
ازتون میخوام بنده رو بخشیده باشید،وحلال کنید🙂
خیلی خوشحالم که دختر حسینی هستم و در راه خدا کار های خوب انجام میدم
خیلی خوشحالم که هرروز فعالیت میکنم
خیلیخوشحالمکه دختر مذهبی و حجاب فاطمی دارم
و درآخر خیلی خوشحالم که شماهارو دارم
همین2Kونیم نفر هایی که توی کانال هستیدبرامون خیلی باارزشید
.
ازتون خواهش میکنمبنده رو حلال کنین🙏🏻❤️
-این پیامخداحافظی نیست یا اتفاق خاصی نیوفتاده
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻
👻😬👻😬
👻😬👻
👻😬
👻
ࢪمآن⇩
👋👀بچھمثبٺ👀👋
#به_قلم_بانو
#قسمت13
#سارینا
به صندلی تکیه دادم و پرو پرو نگاهش می کردم.
اونم طلبکارانه که انگار ارث باباشو دولپی خوردم یه اب هم روش داشت نگاهم می کرد.
من که عمرا از رو برم بلاخره خودش نگاهشو برداشت و پوفی کشید.
دستامو روی میز گذاشتم و سرمو روی دستام و گفتم:
- چیکارم داری اوردیم بیرون؟
دست به سینه نشست و زل زد توی چشای ابی م گفت:
- می گم بهت حالا.
سرمو کج کردم که چتری هام یه وری شد.
بعد از عمری جون کندن و گرسنگی کشیدن گارسون غذا رو اورد و میز رو پر کرد.
منم بدون اینکه بهش تعارف کنم شروع کردم والا می خواست خودش برا خودش سفارش بده عمرا از غذای خودم بهش بدم!
دولپی می خوردم اونم هی زل می زد بهم منم اصلا به روی خودم نمیاوردم.
همه رو خورده بودم و با خستگی به صندلی تکیه دادم واییی الان فقط باید بخوابی!
که صدای تیرک برق بلند شد:
- تو چرا این همه می خوری چاق نمی شی؟
منم مثل لات ها فیگور گرفتم و گفتم:
- چون گردن م کلفته!
با چشای گرد شده نگاهم کرد و یهو زد زیر خنده.
اولین بار بود خنده این چلغوز و می دیدم ولی از حق گذشته خیلی قشنگ می خندید چال هم داشت.
تا داشت می خندید ازش عکس گرفتم!
حتما می گید گوشیت کجا بود بعله من قایمکی گوشی می برم مدرسه اینجوریاسسسس.
بلاخره خنده اش تمام شد و دوباره با اخم و ته خند گفت:
- این جوک ها رو از کجات در میاری؟
منم لوزلمعده امو نشون ش دادم که گفت:
- اگه خوردی تا بریم.
سری تکون دادم و بلند شدیم.
رفت حساب کنه منم سمت ماشین رفتم که یکی محکم عین بز خورد بهم و نسکافه هایی که دستش بود ریخت رو لباسام.
از حرص جیغی کشیدم و بلند شدم یه کشیده ی محکم زدم به پسره.
هلش دادم و گفتم:
- مگه کوررررری ؟
همین جور مات داشت نگاهم می کرد که بیشتر کفری شدم و خواستم یکی دیگه بزنمش که گفت:
- چقدر چشات قشنگه دختر!
مهو جمله اش بودم که سامیار جلوم قرار گرفت و انقدر خداوکیلی درازه اصلا پسره رو نمی تونستم ببینم و یقعه پسره رو گرفت و چیزی کنار گوشش گفت بعدم هلش داد عقب دستمو گرفت سوار ماشین شدیم.
ای بابا نزاشت چهره اون پسره رو ببینم می خواستم اگه خوشکل بود زن ش بشم عروس ننه اش بشم!